خط محقق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی 'خط محقق از گونه های مهم خوشنویسی اسلامی و از جمله خطوط ششگانه است که ابداع یا سا...' ایجاد کرد)
 
جز
سطر ۱: سطر ۱:
خط محقق از گونه های مهم خوشنویسی اسلامی و از جمله خطوط ششگانه است که ابداع یا سامان دادن آن را به ابن مقله نسبت داده‌اند ونخستین خطی است که مورد تهذیب و هندسی کردن ابن مقله قرار گرفته است. برخی از خطاطان، خط محقق را پدر خطوط (عربی) گفته‌اند. این خط از خطوط اصیل اسلامی می‌باشد و خط ریحانی از این خط استخراج شده است. محقق به معنی محکم، منظم  و استوار است که این معانی بر این خط صادق است. زیرا شکل ها و حروف صحیح، کامل و واضح است و متداخل و تودرتو نیست و پیوستگی و پیچیدگی درآن دیده نمی شود. خط محقق نزدیکترین خط به کوفی ساده‌است.تأثیر ذوق ایرانى در این خط کاملاً بارز است.
+
'''خط محقق''' از گونه های مهم خوشنویسی اسلامی و از جمله خطوط ششگانه است که ابداع یا سامان دادن آن را به ابن مقله نسبت داده‌اند ونخستین خطی است که مورد تهذیب و هندسی کردن ابن مقله قرار گرفته است. برخی از خطاطان، خط محقق را پدر خطوط (عربی) گفته‌اند. این خط از خطوط اصیل اسلامی می‌باشد و خط ریحانی از این خط استخراج شده است. محقق به معنی محکم، منظم  و استوار است که این معانی بر این خط صادق است. زیرا شکل ها و حروف صحیح، کامل و واضح است و متداخل و تودرتو نیست و پیوستگی و پیچیدگی درآن دیده نمی شود. خط محقق نزدیکترین خط به کوفی ساده‌است.تأثیر ذوق ایرانى در این خط کاملاً بارز است.
  
 
   
 
   

نسخهٔ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۵۸

خط محقق از گونه های مهم خوشنویسی اسلامی و از جمله خطوط ششگانه است که ابداع یا سامان دادن آن را به ابن مقله نسبت داده‌اند ونخستین خطی است که مورد تهذیب و هندسی کردن ابن مقله قرار گرفته است. برخی از خطاطان، خط محقق را پدر خطوط (عربی) گفته‌اند. این خط از خطوط اصیل اسلامی می‌باشد و خط ریحانی از این خط استخراج شده است. محقق به معنی محکم، منظم و استوار است که این معانی بر این خط صادق است. زیرا شکل ها و حروف صحیح، کامل و واضح است و متداخل و تودرتو نیست و پیوستگی و پیچیدگی درآن دیده نمی شود. خط محقق نزدیکترین خط به کوفی ساده‌است.تأثیر ذوق ایرانى در این خط کاملاً بارز است.


    درآغاز دولت عباسی بازار خط نویسی رونق گرفته و اقلام بسیاری در خط پیدا شد، از این رو پیشرفت بزرگی در این عصر صورت گرفت.گر چه پیدایش خط محقق دقیقاً روشن نیست لکن ظهور و شهرت خط محقق در آغاز دولت عباسی بوده و نام آن در اوایل آن دولت به میان آمده است.


    خط محقق از دسته خطوط موزون ( یعنی 24 قلمی که از قلم جلیل منشعب شده است ) نمی باشد و خود قلمی مستقل و جداگانه بوده است که به آن خط ورّاقی نیز گفته می شد. این خط توسط دانشمندان و هنرمندانی به نام «ورّاق» (ورّاقان خطاطانی بودند که جزو فضلا و علمای عصر محسوب می شدند و کارشان استنساخ و تصحیح کتب علمی و ادبی بود که پس از نوشتن و تصحیح آن را زینت داده و جلد کرده به فروش می رساندند. اینان قرآن را به خط محقق می نوشتند.) به منصّه ظهور رسیدو این امر به خوبی روشن می سازد که پیدایش این خط تأثیر شایانی در تذهیب و پیدایش خطوط دیگر داشته است.


    در خط کوفی تعدادی اقلام به وجودآمد که پایه ی همه ی آن ها بر دو اصل« مدوّر» و «مبسوط» قرار داردو خطوط مدوّر امروزه به خطوط نرم (یا منحنی) تعبیر می شوند و آن هایی هستند که دایره ها و دنباله های حروف فرورفته، و سرازیر و متمایل به پایین نوشته می شوند مانند: ثلث و رقاع. خطوط دسته ی دوم ( مبسوط ) که امروز آن ها را به خط خشک تعبیر می کنند، آن هایی هستند که فرورفتگی و گودی و تمایل به پایین در آن ها دیده نمی شود، مانند: محقق. 


    محقق خطی شکوهمند و درشت اندام با فواصل منظم و بدون تداخل حروف و یکدست و یکنواخت با کمال روشنی و وضوح، که در قدیم مقیاس برای دیگر خطوط و منشأ پیدایش اقلام دیگری بوده است. خطی است در نهایت سادگی و روان که   آن دور   آن سطح است ( یا نسبت 2 و 4 ) از این رو شبیه ترین و نزدیکترین خط به کوفی و معقلی است.درمحقق حرکات و ضوابط ظریفتر از خط ثلث گذاشته می شود و علامت های تزیینی آن ساده تر و کمتر از ثلث است.در این خط هیچ خطی با حرف دیگر اشتباه نمی شود چون هر حرف شکل ثابت و معین خود را دارد.دسته ی الف ها از سایر خطوط بلند تر دیده می شود و با «ترویس» نوشته میشود یعنی بر ابتدای سر آن ها به اندازه نقطه ای سرک گذاشته می شود، و سنگینی کلمات بیشتر در یک سطربدون تقدیم و تأخیر در مرکز ثقل قرار می گیرد. در این خط حرکات قلم به نرمی نیست و اکثر احساس خشکی در آن می شود از این رو آن را به «یابس» تعبیر کرده اند، قلم در آن به کندی حرکت می کند و قطّ قلم در محقق بایستی کاملاً محرّف باشد. 


     خط محقق در زمان عبّاسیان شهرت یافت و در نوشتن قرآن به کار می رفت لیکن شیوع و رواج آن از دوره یخوشنویسی ابن بوّاب بوده است، که بیشتر قرآن ها و قطعات اشعار را با آن می نوشته اند، و این سنت تا قرن یازدهم رواج داشت که در نوشتن قرآن ها و گاهی دیوان اشعار به کار می رفته است. از آن پس به تدریج از رواج آن کاسته شد تا امروز که نویسنده و طالب آن کمیاب شده است به طوری که فقط برای تفنن و تنوع نگاشته می شود. شاید علت آن کندی در نوشتن آن است چون این خط از نظر زیبایی و وضوح از بسیاری از خطوط دیگر بهتر است به خصوص خط ریحانی. «محمود یارز» ، مؤلف کتاب مفتاح الکتابات القدیمه ، در این باره نظری دارد :" به مناسبت شباهت بعضی حروف محقق به ثلث کم کم محقق از رواج افتاد و جای خود را به ثلث و ریحانی داد..."

مآخذ