الانزع البطین: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{نوشته های اعضای دانشنامه}} <keywords content='کلید واژه: الانزع البطین، القاب امام علی...' ایجاد کرد)
 
سطر ۴۵: سطر ۴۵:
  
 
(5). کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی.
 
(5). کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی.
 +
[[Category:القاب و کنیه های امیر المومنین]]

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۹

این مقاله حاصل همکاری و مشارکت جمعی از اعضای دانشنامه اسلامی در نسخه پیشین دانشنامه است. به هنگامی که اطلاعات دانشنامه از نرم افزار پیشین به نرم افزارکنونی منتقل شد آخرین ویرایش آنجا به عنوان اولین نسخه در نرم افزار جدید ثبت شد.

چنانچه علاقه مندید نام کاربری که تدوین کننده این مقاله در نسخه پیشین بوده یا بیشترین مشارکت را در تهیه آن داشته است را بدانید به صفحه مشارکت کنندگان در نسخه پیشین مراجعه کنید



معنای الانزع البطین از القاب امیرالمومنین علیه‌السلام

طریحی در مجمع البحرین انزع را به کسی که موی سرش از دوجانب پیشانی‌اش ریخته باشد معنی نموده و می‌گوید به هر کدام از دو سفیدی دو طرف پیشانی که جای موی ریخته است النَّزَعة گفته می‌شود که هر دو را با هم النَّزَعتانِ می‌گویند.[۱] این معنا در لسان العرب نیز آمده است.[۲]

همچنین آن حضرت اصلع نیز خوانده شده که به همین معناست. چنانچه در حدیثی از آن حضرت داریم که وقتى خداوند خيرى را براى بنده اى بخواهد قصد مى كند كه او اصلع شود پس موهاى جلو سرش مى ريزد و من مصداق اين معنا هستم.[۳] بطین نیز به کسی گفته می‌شود که شکمش برآمده باشد.[۴]

گرچه امیرالمومنین علیه‌السلام در ظاهر نیز این دو صفت را داشته است لیکن این دو در باطن به معانی دیگری در آن حضرت دلالت دارد که ذیلا اشاره می‌شود:

در مناقب این مغازلی آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به آن حضرت فرمود: ای علی، خداوند تو را و خاندان و شیعیان و دوستان شیعیان تو را آمرزیده است، پس مژده باد تو را که تو اَنزع بطین هستی، از شرک بریده ای و از علم سرشاری.[۵]

علامه سبط ابن جوزی گوید: او را بطین گویند، زیرا باطنش سرشار از علم بود، او خود می گفت: "اگر برایم بالشی تا کنند (بر آن نشینم و) همانا در تفسیر بسم اللَّه الرحمن الرحیم برابر یک بار شتر مطلب گویم". و او را انزع گویند، زیرا از شرک بریده بود.[۶]

در باب صد و بيست و هشتم کتاب علل الشرایع با عنوان: "سرّ اين كه جلو سر مبارك اميرالمؤمنين عليه‌السلام مو نداشت و جهت ناميده شدن حضرت به انزع البطين " 3 روایت در این مورد آمده است که یکی را در ضمن بیان معنای اصلع آوردیم و دو مورد دیگر چنین است: محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقانى رضى الله عنه از حسن بن على عدوى، از عباد بن صهيب، از پدرش، از جدش از حضرت جعفر بن محمد عليهماالسلام، فرمودند: مردى از اميرالمؤمنين عليه‌السلام سؤال كرد و پرسيد: از سه چيز كه در شما هست مى پرسم:

  • الف: سؤال مى كنم از كوچك بودن خلقت و جثه شما.
  • ب: سؤال مى كنم از بزرگى شكم شما.
  • ج: سؤال مى كنم از ريخته شدن موى جلو سر شما.

اميرالمؤمنين عليه‌السلام فرمودند: خداوند تبارك و تعالى نه مرا بلند آفريد و نه كوتاه بلكه معتدل و ميانه بالا خلق نمود لذا در جنگ ها وقتى به افراد كوتاه ضربت مى زنم آن‌ها را دو قد مى كنم (يعنى از فرق دو نيمه مى شوند) و به افراد طويل كه ضربت مى زنم آن‌ها را از كمر دو نيمه مى نمايم.

و اما بزرگى شكمم، به خاطر آن است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله بابى از ابواب علم به من تعليم فرمود كه از آن هزار باب منفتح مى شود و اين ابواب در شكم من جمع شده از اين رو سبب شده كه شكمم فراخ و بزرگ گردد.[۷]

احمد بن الحسن القطان مى گويد: احمد بن يحيى بن زكريا قطان از بكر بن عبدالله بن حبيب، از تميم بن بهلول، از عباية بن ربعى، وى مى گويد: مردى نزد ابن عباس رفت و به او گفت: مرا از انزع بطين على بن ابى طالب عليه‌السلام خبر ده، مردم درباره اش اختلاف دارند؟

ابن عباس گفت: اى مرد به خدا از مردى سؤال نمودى كه بعد از رسول خدا روى ريگ ها احدى از او برتر و افضل قدم نگذارده او برادر رسول خدا صلى الله عليه و آله و پسر عمو وصى و خليفه آن حضرت بر امتش مى باشد، او انزع و بركنار از شرك و بطين و پر از علم مى باشد، از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمودند: كسى كه مى خواهد در روز فرداى قيامت اهل نجات باشد بايد دامن اين انزع يعنى على عليه‌السلام را بگيرد.[۸]

پانویس

  1. مجمع البحرین، طریحی، ج 4، ص 396.
  2. لسان العرب، ج 8، ص 352.
  3. علل الشرایع، ترجمه سيد محمدجواد ذهنى تهرانى، انتشارات مؤمنين ، ج 1، ص 528.
  4. کتاب العین، ج 7، ص 441؛ رجل بطين؛ ضخم البطن .
  5. اميرالمؤمنين على بن ابي‌طالب عليه‌السلام، احمد رحمانى همدانى به نقل از مناقب ابن مغازلی، 401.
  6. همان، به نقل از تذکرةالخواص، 4.
  7. علل الشرایع، همان، همان صفحه، در متن کتاب جواب سوال سوم سائل نیامده بود.
  8. علل الشرایع، همان، ص 529.

منابع:

(1). علل الشرایع، شيخ صدوق، ترجمه سيد محمدجواد ذهنى تهرانى، انتشارات مؤمنين.

(2). بخش القاب و كنيه هاى امام على عليه‌السلام از کتاب اميرالمؤمنين على بن ابي‌طالب عليه السلام، احمد رحمانى همدانى؛ موجود در سایت امام علی علیه‌السلام.

(3). لسان العرب، ابن منظور.

(4). مجمع البحرین، طریحی.

(5). کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی.