محمدعلی حائری کرمانی: تفاوت بین نسخهها
(اضافه کردن رده) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ==تولد== | |
− | |||
− | |||
− | |||
عالم جليل القدر آيت الله حاج شيخ محمدعلي حائري كرماني رحمه الله يكي از فقهاي متقي و وارسته [[حوزه علميه]] [[قم]] و از علماي طراز اول كرمان بشمار ميرود كه در سال 1303 ق.<ref> در آثار الحجة تاريخ تولد وي 1308 ق. ذكر شده است كه بنا بر گفته آيت الله موسوي كرماني، داماد ايشان، اين تاريخ صحت ندارد.</ref> در شهرستان كرمان ديده به جهان گشود. | عالم جليل القدر آيت الله حاج شيخ محمدعلي حائري كرماني رحمه الله يكي از فقهاي متقي و وارسته [[حوزه علميه]] [[قم]] و از علماي طراز اول كرمان بشمار ميرود كه در سال 1303 ق.<ref> در آثار الحجة تاريخ تولد وي 1308 ق. ذكر شده است كه بنا بر گفته آيت الله موسوي كرماني، داماد ايشان، اين تاريخ صحت ندارد.</ref> در شهرستان كرمان ديده به جهان گشود. | ||
− | + | ==خاندان== | |
خاندان آيت الله حائري كرماني در كرمان اكنون هم به شرافت و نجابت، معروف و مورد احترام اهالي آن سامانند. پدر بزرگوار وي مردي متدين، داراي مناعت طبع و عزت و مورد احترام همگان بود. | خاندان آيت الله حائري كرماني در كرمان اكنون هم به شرافت و نجابت، معروف و مورد احترام اهالي آن سامانند. پدر بزرگوار وي مردي متدين، داراي مناعت طبع و عزت و مورد احترام همگان بود. | ||
− | + | ==تحصيلات== | |
− | حائري كرماني دروس مقدمات و ادبيات را در حوزه علميه كرمان سپري كرد و آن گاه در سال 1335 ق. عازم [[مشهد]] مقدس گرديد و به مدت سه سال در مدرسه ميرزا جعفر به تحصيل ادامه داد. سپس به زادگاهش بازگشت و با خانوادهاي مذهبي و سرشناس [[ازدواج]] كرد | + | حائري كرماني دروس مقدمات و ادبيات را در حوزه علميه كرمان سپري كرد و آن گاه در سال 1335 ق. عازم [[مشهد]] مقدس گرديد و به مدت سه سال در مدرسه ميرزا جعفر به تحصيل ادامه داد. سپس به زادگاهش بازگشت و با خانوادهاي مذهبي و سرشناس [[ازدواج]] كرد. |
− | + | ===هجرت به نجف=== | |
+ | علاقه ایشان به علوم و معارف اهل بيت عليهم السلام ايشان را بر آن داشت ، در حدود سال 1339 قمري با تحمل رنج سفر و مشكلات فراوان ، رهسپار حوزه علميه نجف و بارگاه علوي گردد. به سبب هوش و حافظه و استعداد فراوانش مراحل تحصيلي را به سرعت طي كرد و مدت ده سال در دروس خارج [[فقه]] و [[اصول]] آيات عظام: آقا سيد ابوالحسن اصفهاني و آقا ضياءالدين محقق عراقي و... حضور يافت. پس از چندي، استعداد و تلاش او به بار نشست و از آن بزرگواران اجازات اجتهاد كم نظيري اخذ كرد؛ حتي در شمار شاگردان خاص آيت الله آقا ضياء قرار گرفت. | ||
+ | |||
+ | ===هجرت به ايران=== | ||
آب و هواي نجف اشرف با وي و خانواده وي سازگاري نداشت. اين مشكل او را وادار داشت تا بعد از اتمام تحصيلات، نجف اشرف را به قصد ايران ترك كند و در زادگاهش كرمان رحل اقامت افكند. در اين شهر به مدت چهارده سال به تدريس در حوزه علميه كرمان و نيز اقامه جماعت و ارشاد و هدايت خلق مشغول شد. | آب و هواي نجف اشرف با وي و خانواده وي سازگاري نداشت. اين مشكل او را وادار داشت تا بعد از اتمام تحصيلات، نجف اشرف را به قصد ايران ترك كند و در زادگاهش كرمان رحل اقامت افكند. در اين شهر به مدت چهارده سال به تدريس در حوزه علميه كرمان و نيز اقامه جماعت و ارشاد و هدايت خلق مشغول شد. | ||
سطر ۲۲: | سطر ۲۲: | ||
فشارهاي مأموران دولتي او را واداشت تا به قصد اقامت دائم روانه [[مشهد]] مقدس شود. او در مشهد در دروس خارج [[فقه]] و [[اصول]] آيات عظام: حاج آقا حسين قمي و آقازاده خراساني شركت مي جويد و خود نيز به تدريس ميپردازد؛ اما پس از چندي، باز هم مشكلات سياسي مانع از اقامت او شد و او مشهد را به قصد حوزه علميه قم ترك كرد. | فشارهاي مأموران دولتي او را واداشت تا به قصد اقامت دائم روانه [[مشهد]] مقدس شود. او در مشهد در دروس خارج [[فقه]] و [[اصول]] آيات عظام: حاج آقا حسين قمي و آقازاده خراساني شركت مي جويد و خود نيز به تدريس ميپردازد؛ اما پس از چندي، باز هم مشكلات سياسي مانع از اقامت او شد و او مشهد را به قصد حوزه علميه قم ترك كرد. | ||
− | + | ایشان هنگام عزيمت به مشهد، چند روز در [[قم]] توقف داشته است و آيات عظام: سيد محمدتقي خوانساري، [[امام خمینی]]، مرعشي نجفي و گلپايگاني، بر توقف او در قم اصرار داشته و اقامت در [[مشهد]] را به صلاح او ندانسته و پيشنهاد تدريس اصول را به او دادهاند؛ اما او نميپذيرد. همچنين در مسير خود به مشهد، در تهران نيز چند روزي ماندگار ميشود و آيات بزرگوار: حاج شريعتمدار رشتي، بحرالعلوم، آملي و...، كه از هم دورههايش در [[نجف]] اشرف و از شاگردان آقا ضياء بودند، از وي تقاضاي سكونت در تهران ميكنند كه پذيرفته نمي شود. هنگام بازگشت از مشهد نيز همين پيشنهاد به وسيله آنان داده مي شود؛ ولي او به اقامت در قم تصميم داشت و سرانجام در سال 1356 ق. در اين شهر رحل اقامت افكند. | |
− | + | ==شاگردان== | |
− | |||
− | |||
پس از ورود به قم، حوزه درسي را تشكيل داد كه جمعي از فضلاي حوزه علميه در آن شركت ميجستند. نوآوريهاي درس آيت الله حائري كرماني منحصر به فرد بود؛ زيرا وي به سبك استادش آقا ضياء تدريس ميكرد و اين نوع تدريس براي آن دسته از فضلا كه به [[نجف]] نرفته بودند، بسيار جذاب بود و تازگي داشت. تعدادي از شاگردان ممتاز ايشان از اين قرارند: | پس از ورود به قم، حوزه درسي را تشكيل داد كه جمعي از فضلاي حوزه علميه در آن شركت ميجستند. نوآوريهاي درس آيت الله حائري كرماني منحصر به فرد بود؛ زيرا وي به سبك استادش آقا ضياء تدريس ميكرد و اين نوع تدريس براي آن دسته از فضلا كه به [[نجف]] نرفته بودند، بسيار جذاب بود و تازگي داشت. تعدادي از شاگردان ممتاز ايشان از اين قرارند: | ||
سطر ۴۶: | سطر ۴۴: | ||
* 7. شيخ محمدحسن طالقاني. | * 7. شيخ محمدحسن طالقاني. | ||
− | |||
− | + | ==خصوصيات علمي و اخلاقي== | |
او از خواص استاد مراجع، مرحوم محقق عراقي بود. رابطه وي و استاد بزرگوارش چنان صميمي و عميق بود كه از هنگام ورود تا آخر سال اقامتش، همواره شبانهروز نزد استاد فرزانهاش بود و به تقرير مطالب علمي او ميپرداخت. و نيز در درس خصوصي اصول مرحوم آقا ضياء شركت ميجست. وي همه امور مربوط به آقا ضياء را سامان ميداد؛ حتي تزويج سه دختر استادش را بر عهده داشت. | او از خواص استاد مراجع، مرحوم محقق عراقي بود. رابطه وي و استاد بزرگوارش چنان صميمي و عميق بود كه از هنگام ورود تا آخر سال اقامتش، همواره شبانهروز نزد استاد فرزانهاش بود و به تقرير مطالب علمي او ميپرداخت. و نيز در درس خصوصي اصول مرحوم آقا ضياء شركت ميجست. وي همه امور مربوط به آقا ضياء را سامان ميداد؛ حتي تزويج سه دختر استادش را بر عهده داشت. | ||
− | آيت الله | + | ==آيت الله حائري كرماني از نگاه مرجعيت== |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
آيت الله حائري كرماني در [[قم]] بود كه آيت الله بروجردي به قم تشريف آورد. وي به همراه بسياري از بزرگان و اساتيد مبرز آن زمان، همانند آيات عظام: خوانساري، حجت، [[امام خمینی]]، صدر و... در درس آيت الله بروجردي شركت ميكرد و بعد از سه چهار ماه، روزي آيت الله بروجردي ميفرمايند: «آقايان! از فردا درس هايتان را شروع كنيد.». مرحوم آيت الله بروجردي حافظه قوي داشت. زماني كه آقاي حائري كرماني را ميبيند، ميفرمايد: من شما را در منزل آقا ضيا نديدهام؟ | آيت الله حائري كرماني در [[قم]] بود كه آيت الله بروجردي به قم تشريف آورد. وي به همراه بسياري از بزرگان و اساتيد مبرز آن زمان، همانند آيات عظام: خوانساري، حجت، [[امام خمینی]]، صدر و... در درس آيت الله بروجردي شركت ميكرد و بعد از سه چهار ماه، روزي آيت الله بروجردي ميفرمايند: «آقايان! از فردا درس هايتان را شروع كنيد.». مرحوم آيت الله بروجردي حافظه قوي داشت. زماني كه آقاي حائري كرماني را ميبيند، ميفرمايد: من شما را در منزل آقا ضيا نديدهام؟ | ||
سطر ۶۸: | سطر ۶۱: | ||
2. اقامه جماعت در مسجد اعظم: آيت الله حائري كرماني در بناي مسجد اعظم همكاري و همفكري شاياني دشت. زماني كه ديوارهاي مسجد بالا رفته و هنوز سقف آن ساخته نشده بود، مرحوم آيت الله بروجردي به ايشان امر فرمود كه او به اقامت جماعت در اين مسجد بپردازد. اين در حالي بود كه برخي با اصرار و با قرار دادن واسطههايي سعي داشتند تا لااقل اقامه جماعت [[نماز صبح]] را بر عهده گيرند؛ اما آيت الله بروجردي مخالفت ميكند و در جواب اصرار برخي، ميفرمايد: «مسجد يك امام جماعت ميخواهد، كه دارد». | 2. اقامه جماعت در مسجد اعظم: آيت الله حائري كرماني در بناي مسجد اعظم همكاري و همفكري شاياني دشت. زماني كه ديوارهاي مسجد بالا رفته و هنوز سقف آن ساخته نشده بود، مرحوم آيت الله بروجردي به ايشان امر فرمود كه او به اقامت جماعت در اين مسجد بپردازد. اين در حالي بود كه برخي با اصرار و با قرار دادن واسطههايي سعي داشتند تا لااقل اقامه جماعت [[نماز صبح]] را بر عهده گيرند؛ اما آيت الله بروجردي مخالفت ميكند و در جواب اصرار برخي، ميفرمايد: «مسجد يك امام جماعت ميخواهد، كه دارد». | ||
− | 3. احياي كتابخانه مسجد اعظم: اين عالم بزرگوار يكي از بانيان اصلي كتابخانه مسجد اعظم و از اهداكنندگان كتاب به اين كتابخانه، كه زير نظر آيت الله بروجردي بود، بشمار مي رفت | + | 3. احياي كتابخانه مسجد اعظم: اين عالم بزرگوار يكي از بانيان اصلي كتابخانه مسجد اعظم و از اهداكنندگان كتاب به اين كتابخانه، كه زير نظر آيت الله بروجردي بود، بشمار مي رفت. <ref> مجله پيام حوزه، نشريه شوراي عالي حوزه علميه قم، ش 31، ص 169.</ref> |
− | + | ==يادي از نخودكي اصفهاني== | |
آيت الله حائري كرماني زماني كه براي تحصيل (قبل از ورود به [[نجف]] اشرف) به [[مشهد]] مقدس مشرف مي شود، روزي مشاهده ميكند كه پيرمردي روحاني در پشت بام حرم مطهر در دستي [[تسبيح]] دارد و دست ديگرش را بلند كرده و سخت مشغول ذكر گفتن است. مجذوب حال خوش او مي شود. وقتي جوياي نام شريفش مي شود، به او ميگويند كه او «شيخ حسنعلي نخودكي» معروف به «اصفهاني» است. اين آشنايي باعث ارتباط معنوي بيشتر با مرحوم حاج شيخ ميگردد. | آيت الله حائري كرماني زماني كه براي تحصيل (قبل از ورود به [[نجف]] اشرف) به [[مشهد]] مقدس مشرف مي شود، روزي مشاهده ميكند كه پيرمردي روحاني در پشت بام حرم مطهر در دستي [[تسبيح]] دارد و دست ديگرش را بلند كرده و سخت مشغول ذكر گفتن است. مجذوب حال خوش او مي شود. وقتي جوياي نام شريفش مي شود، به او ميگويند كه او «شيخ حسنعلي نخودكي» معروف به «اصفهاني» است. اين آشنايي باعث ارتباط معنوي بيشتر با مرحوم حاج شيخ ميگردد. | ||
سطر ۷۶: | سطر ۶۹: | ||
حضرت آيت الله سيد محمدحسن لنگرودي دامت بركاته داماد ايشان، فرموده است: «در ايامي كه مرحوم آيت الله حائري كرماني در [[قم]] تشريف داشتند، خانواده ايشان از عقرب ميترسيدند. سابقاً قم خيلي عقرب داشت و مخصوصاً شبها باعث ترس و وحشت و سلب آرامش خانوادهاش گرديده بود؛ تا اين كه مرحوم آيت الله حائري در مشهد مقدس خدمت مرحوم حاج شيخ حسنعلي اصفهاني مي رسد و موضوع را به ايشان ميگويد. حاج شيخ هم دستور ميدهند - هنگام غروب آفتاب - آيه مباركه «سلامٌ علي نوح علي العالمين» را خوانده و آن وقت كف بزنيد تا شعاع صداي كف دستتان عقرب، نزديك نخواهد شد. خانواده ايشان با انجام دستورالعمل، از اين بليه نجات پيدا كردند». | حضرت آيت الله سيد محمدحسن لنگرودي دامت بركاته داماد ايشان، فرموده است: «در ايامي كه مرحوم آيت الله حائري كرماني در [[قم]] تشريف داشتند، خانواده ايشان از عقرب ميترسيدند. سابقاً قم خيلي عقرب داشت و مخصوصاً شبها باعث ترس و وحشت و سلب آرامش خانوادهاش گرديده بود؛ تا اين كه مرحوم آيت الله حائري در مشهد مقدس خدمت مرحوم حاج شيخ حسنعلي اصفهاني مي رسد و موضوع را به ايشان ميگويد. حاج شيخ هم دستور ميدهند - هنگام غروب آفتاب - آيه مباركه «سلامٌ علي نوح علي العالمين» را خوانده و آن وقت كف بزنيد تا شعاع صداي كف دستتان عقرب، نزديك نخواهد شد. خانواده ايشان با انجام دستورالعمل، از اين بليه نجات پيدا كردند». | ||
− | + | ==رحلت== | |
گذشت وي در منزل مرحوم آيت الله حاج سيد مرتضي لنگرودي (متوفاي 1383 ق) بر اثر سكته درگذشت. خبر رحلت او، براي آيت الله بروجردي بسيار تلخ و ناگوار بود و با اين كه كمتر در مراسم و مجالس شركت ميجست، اما در تشييع اين عالم برجسته، از مسجد عشقعلي تا حرم [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها حضور يافت و بر پيكرش [[نماز]] گزارد. هنگام دفن، ساعتي بر سر قبر او نشست و دعاهاي فراواني را خواند و سپس دستور داد تا روي قبر پوشانده شود. | گذشت وي در منزل مرحوم آيت الله حاج سيد مرتضي لنگرودي (متوفاي 1383 ق) بر اثر سكته درگذشت. خبر رحلت او، براي آيت الله بروجردي بسيار تلخ و ناگوار بود و با اين كه كمتر در مراسم و مجالس شركت ميجست، اما در تشييع اين عالم برجسته، از مسجد عشقعلي تا حرم [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها حضور يافت و بر پيكرش [[نماز]] گزارد. هنگام دفن، ساعتي بر سر قبر او نشست و دعاهاي فراواني را خواند و سپس دستور داد تا روي قبر پوشانده شود. | ||
سطر ۸۲: | سطر ۷۵: | ||
آيت الله بروجردي در فراق يار هميشگي خود، مكرراً ميفرمود: «حائري رفت و من تنها شدم» و آن گاه ميگريست. او به مدت يك هفته، كه دو روز آن از سوي وي بود، در مدرسه فيضيه مجالس ختمي برگزار كرد. | آيت الله بروجردي در فراق يار هميشگي خود، مكرراً ميفرمود: «حائري رفت و من تنها شدم» و آن گاه ميگريست. او به مدت يك هفته، كه دو روز آن از سوي وي بود، در مدرسه فيضيه مجالس ختمي برگزار كرد. | ||
− | |||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
سطر ۹۱: | سطر ۸۳: | ||
(''''). شايان توجه است كه بخشهايي از اين مقاله، برگرفته از مصاحبه نگارنده با آيت الله موسوي كرماني است. | (''''). شايان توجه است كه بخشهايي از اين مقاله، برگرفته از مصاحبه نگارنده با آيت الله موسوي كرماني است. | ||
− | == | + | ==منابع== |
− | محمدتقي ادهم نژاد, ستارگان حرم، جلد 15، صفحه 149-157 | + | *محمدتقي ادهم نژاد,"آيت الله حائري كرماني" ستارگان حرم، جلد 15، صفحه 149-157 |
[[رده: علمای قرن چهاردهم]] | [[رده: علمای قرن چهاردهم]] |
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۸
محتویات
تولد
عالم جليل القدر آيت الله حاج شيخ محمدعلي حائري كرماني رحمه الله يكي از فقهاي متقي و وارسته حوزه علميه قم و از علماي طراز اول كرمان بشمار ميرود كه در سال 1303 ق.[۱] در شهرستان كرمان ديده به جهان گشود.
خاندان
خاندان آيت الله حائري كرماني در كرمان اكنون هم به شرافت و نجابت، معروف و مورد احترام اهالي آن سامانند. پدر بزرگوار وي مردي متدين، داراي مناعت طبع و عزت و مورد احترام همگان بود.
تحصيلات
حائري كرماني دروس مقدمات و ادبيات را در حوزه علميه كرمان سپري كرد و آن گاه در سال 1335 ق. عازم مشهد مقدس گرديد و به مدت سه سال در مدرسه ميرزا جعفر به تحصيل ادامه داد. سپس به زادگاهش بازگشت و با خانوادهاي مذهبي و سرشناس ازدواج كرد.
هجرت به نجف
علاقه ایشان به علوم و معارف اهل بيت عليهم السلام ايشان را بر آن داشت ، در حدود سال 1339 قمري با تحمل رنج سفر و مشكلات فراوان ، رهسپار حوزه علميه نجف و بارگاه علوي گردد. به سبب هوش و حافظه و استعداد فراوانش مراحل تحصيلي را به سرعت طي كرد و مدت ده سال در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام: آقا سيد ابوالحسن اصفهاني و آقا ضياءالدين محقق عراقي و... حضور يافت. پس از چندي، استعداد و تلاش او به بار نشست و از آن بزرگواران اجازات اجتهاد كم نظيري اخذ كرد؛ حتي در شمار شاگردان خاص آيت الله آقا ضياء قرار گرفت.
هجرت به ايران
آب و هواي نجف اشرف با وي و خانواده وي سازگاري نداشت. اين مشكل او را وادار داشت تا بعد از اتمام تحصيلات، نجف اشرف را به قصد ايران ترك كند و در زادگاهش كرمان رحل اقامت افكند. در اين شهر به مدت چهارده سال به تدريس در حوزه علميه كرمان و نيز اقامه جماعت و ارشاد و هدايت خلق مشغول شد.
آيت الله موسوي كرماني، داماد وي، در اين باره ميفرمايد: در كرمان مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمدرضا كرماني - كه يك آيت الله مطلقي در كرمان بودند؛ لكن از روي جهاتي از منزل بيرون نميآمدند.(*) محل نماز خودش را كه مسجد جامع كرمان بود، به آيت الله حائري كرماني واگذار كرد و ايشان از سال 1303 ش. - سال تاجگذاري -، تا سال 1317 ش. اوج قدرت رضاخان بود اجراي شد؛ در كرمان علاوه بر اقامه جماعت و تبليغ شعائر ديني و مذهبي به تدريس علوم ديني مشغول بودند كه بنده در آن ايام نيز لمعه را در نزد معظمله ميخواندم. سالياني كه مسئله جواز داشتن لباس روحانيت، مسئله كشف حجاب و برچيدن بساط روحانيت و... توسط رضاخان سالهاي بسيار تلخ و ناگواري براي روحانيت بوده است؛ به طوري كه حتي مرحوم آقا شيخ محمدتقي آملي شش ماه نتوانسته بود از منزل بيرون بيايند؛ زيرا شهرباني دستور داده بود كه تمام طلبه هاي داراي معافيت تحصيلي بايد سربازي بروند.
فشارهاي مأموران دولتي او را واداشت تا به قصد اقامت دائم روانه مشهد مقدس شود. او در مشهد در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام: حاج آقا حسين قمي و آقازاده خراساني شركت مي جويد و خود نيز به تدريس ميپردازد؛ اما پس از چندي، باز هم مشكلات سياسي مانع از اقامت او شد و او مشهد را به قصد حوزه علميه قم ترك كرد.
ایشان هنگام عزيمت به مشهد، چند روز در قم توقف داشته است و آيات عظام: سيد محمدتقي خوانساري، امام خمینی، مرعشي نجفي و گلپايگاني، بر توقف او در قم اصرار داشته و اقامت در مشهد را به صلاح او ندانسته و پيشنهاد تدريس اصول را به او دادهاند؛ اما او نميپذيرد. همچنين در مسير خود به مشهد، در تهران نيز چند روزي ماندگار ميشود و آيات بزرگوار: حاج شريعتمدار رشتي، بحرالعلوم، آملي و...، كه از هم دورههايش در نجف اشرف و از شاگردان آقا ضياء بودند، از وي تقاضاي سكونت در تهران ميكنند كه پذيرفته نمي شود. هنگام بازگشت از مشهد نيز همين پيشنهاد به وسيله آنان داده مي شود؛ ولي او به اقامت در قم تصميم داشت و سرانجام در سال 1356 ق. در اين شهر رحل اقامت افكند.
شاگردان
پس از ورود به قم، حوزه درسي را تشكيل داد كه جمعي از فضلاي حوزه علميه در آن شركت ميجستند. نوآوريهاي درس آيت الله حائري كرماني منحصر به فرد بود؛ زيرا وي به سبك استادش آقا ضياء تدريس ميكرد و اين نوع تدريس براي آن دسته از فضلا كه به نجف نرفته بودند، بسيار جذاب بود و تازگي داشت. تعدادي از شاگردان ممتاز ايشان از اين قرارند:
- 1. حاج سيد مهدي اخوان مرعشي؛
- 2. حاج سيد كاظم اخوان مرعشي؛
- 3. حاج آقا رضا صدر؛
- 4. امام موسي صدر؛
- 5. سيد حسين موسوي كرماني؛
- 6. حاج شيخ علي پناه اشتهاردي؛
ايشان به نگارنده اين مقاله فرمود: «بنده كفايه را در مدرسه فيضيه نزد وي خواندم. او مسلط بر كفايه بود. مردي خوشنام، ملا، متقي و جزو آن دسته از افرادي بود كه مرحوم آيت الله بروجردي خيلي خاطرش را ميخواستند».
- 7. شيخ محمدحسن طالقاني.
خصوصيات علمي و اخلاقي
او از خواص استاد مراجع، مرحوم محقق عراقي بود. رابطه وي و استاد بزرگوارش چنان صميمي و عميق بود كه از هنگام ورود تا آخر سال اقامتش، همواره شبانهروز نزد استاد فرزانهاش بود و به تقرير مطالب علمي او ميپرداخت. و نيز در درس خصوصي اصول مرحوم آقا ضياء شركت ميجست. وي همه امور مربوط به آقا ضياء را سامان ميداد؛ حتي تزويج سه دختر استادش را بر عهده داشت.
آيت الله حائري كرماني از نگاه مرجعيت
آيت الله حائري كرماني در قم بود كه آيت الله بروجردي به قم تشريف آورد. وي به همراه بسياري از بزرگان و اساتيد مبرز آن زمان، همانند آيات عظام: خوانساري، حجت، امام خمینی، صدر و... در درس آيت الله بروجردي شركت ميكرد و بعد از سه چهار ماه، روزي آيت الله بروجردي ميفرمايند: «آقايان! از فردا درس هايتان را شروع كنيد.». مرحوم آيت الله بروجردي حافظه قوي داشت. زماني كه آقاي حائري كرماني را ميبيند، ميفرمايد: من شما را در منزل آقا ضيا نديدهام؟
آيت الله موسوي كرماني پس از بيان اين موضوع، ميافزايد: در دستگاه آيت الله بروجردي از نظر علم و عمل و دينداري كسي مثل آقاي حائري وجود نداشت. همه اصحاب خوب بودند؛ وليكن كسي كه از ديدگاه آيت الله بروجردي داراي اعتبار علمي، امانتداري و رازدار باشد، منحصراً آقاي حائري بود و هيچ كدام ديگر اين گونه تا آخر عمر ايشان نبودند».
كارهاي مهمي كه آيت الله بروجردي بر عهده وي نهاده بود، عبارت بود از:
1. پاسخ به استفتائات و مسائل علمي: علم، تقوا و امانت داري وي موجب شده بود تا آيت الله بروجردي اين مسئوليت را منحصراً به وي واگذار كند و او هم به دقت اين امور را انجام ميداد.
2. اقامه جماعت در مسجد اعظم: آيت الله حائري كرماني در بناي مسجد اعظم همكاري و همفكري شاياني دشت. زماني كه ديوارهاي مسجد بالا رفته و هنوز سقف آن ساخته نشده بود، مرحوم آيت الله بروجردي به ايشان امر فرمود كه او به اقامت جماعت در اين مسجد بپردازد. اين در حالي بود كه برخي با اصرار و با قرار دادن واسطههايي سعي داشتند تا لااقل اقامه جماعت نماز صبح را بر عهده گيرند؛ اما آيت الله بروجردي مخالفت ميكند و در جواب اصرار برخي، ميفرمايد: «مسجد يك امام جماعت ميخواهد، كه دارد».
3. احياي كتابخانه مسجد اعظم: اين عالم بزرگوار يكي از بانيان اصلي كتابخانه مسجد اعظم و از اهداكنندگان كتاب به اين كتابخانه، كه زير نظر آيت الله بروجردي بود، بشمار مي رفت. [۲]
يادي از نخودكي اصفهاني
آيت الله حائري كرماني زماني كه براي تحصيل (قبل از ورود به نجف اشرف) به مشهد مقدس مشرف مي شود، روزي مشاهده ميكند كه پيرمردي روحاني در پشت بام حرم مطهر در دستي تسبيح دارد و دست ديگرش را بلند كرده و سخت مشغول ذكر گفتن است. مجذوب حال خوش او مي شود. وقتي جوياي نام شريفش مي شود، به او ميگويند كه او «شيخ حسنعلي نخودكي» معروف به «اصفهاني» است. اين آشنايي باعث ارتباط معنوي بيشتر با مرحوم حاج شيخ ميگردد.
حضرت آيت الله سيد محمدحسن لنگرودي دامت بركاته داماد ايشان، فرموده است: «در ايامي كه مرحوم آيت الله حائري كرماني در قم تشريف داشتند، خانواده ايشان از عقرب ميترسيدند. سابقاً قم خيلي عقرب داشت و مخصوصاً شبها باعث ترس و وحشت و سلب آرامش خانوادهاش گرديده بود؛ تا اين كه مرحوم آيت الله حائري در مشهد مقدس خدمت مرحوم حاج شيخ حسنعلي اصفهاني مي رسد و موضوع را به ايشان ميگويد. حاج شيخ هم دستور ميدهند - هنگام غروب آفتاب - آيه مباركه «سلامٌ علي نوح علي العالمين» را خوانده و آن وقت كف بزنيد تا شعاع صداي كف دستتان عقرب، نزديك نخواهد شد. خانواده ايشان با انجام دستورالعمل، از اين بليه نجات پيدا كردند».
رحلت
گذشت وي در منزل مرحوم آيت الله حاج سيد مرتضي لنگرودي (متوفاي 1383 ق) بر اثر سكته درگذشت. خبر رحلت او، براي آيت الله بروجردي بسيار تلخ و ناگوار بود و با اين كه كمتر در مراسم و مجالس شركت ميجست، اما در تشييع اين عالم برجسته، از مسجد عشقعلي تا حرم حضرت معصومه سلام الله علیها حضور يافت و بر پيكرش نماز گزارد. هنگام دفن، ساعتي بر سر قبر او نشست و دعاهاي فراواني را خواند و سپس دستور داد تا روي قبر پوشانده شود.
آيت الله بروجردي در فراق يار هميشگي خود، مكرراً ميفرمود: «حائري رفت و من تنها شدم» و آن گاه ميگريست. او به مدت يك هفته، كه دو روز آن از سوي وي بود، در مدرسه فيضيه مجالس ختمي برگزار كرد.
پانویس
(*). در آن ايام كه دوران بسيار سخت و تاريك حكومت رضاخان بود، اكثر علما خانهنشين يا در تبعيد بودند و هر كدام از عالمان در برابر حكومت ننگين رضاخاني به گونه اي واكنش نشان ميدادند ايشان نيز در اعتراض به عملكرد حكومت، به مسجد و محراب نميآمد و يا بهترين مصلحت را در گوشهنشيني و عزلت میدانست.
('). شايان توجه است كه بخشهايي از اين مقاله، برگرفته از مصاحبه نگارنده با آيت الله موسوي كرماني است.
منابع
- محمدتقي ادهم نژاد,"آيت الله حائري كرماني" ستارگان حرم، جلد 15، صفحه 149-157