قَطّاعی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی 'قَطّاعي از ريشه عربي "قطع" به معني بريدن و جداكردن گرفته شده است و آن هنري است كه ...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
==منابع==
 
==منابع==
 
* [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D9%82%D9%8E%D8%B7%D9%91%D8%A7%D8%B9%D9%8A.aspx دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "قَطّاعي" از رضا خاني‌پور]، بازیابی: 15 مرداد 1392.
 
* [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D9%82%D9%8E%D8%B7%D9%91%D8%A7%D8%B9%D9%8A.aspx دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "قَطّاعي" از رضا خاني‌پور]، بازیابی: 15 مرداد 1392.
 +
 +
[[رده:هنرهای اسلامی]]

نسخهٔ ‏۴ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۹

قَطّاعي از ريشه عربي "قطع" به معني بريدن و جداكردن گرفته شده است و آن هنري است كه طي آن نقوش، كلمات و عبارات را با قيچي يا قلم‌تراش ـ با دقت فراوان ـ از كاغذ يا پوست مي‌برند و قطعات بريده شده را اگر از كاغذ سفيد باشد روي كاغذ رنگين و اگر رنگين باشد روي كاغذ سفيد مي‌چسبانند.

همچنين گاهي صفحه‌اي را كه قطعاتي از آن بريده شده روي متني با رنگ مخالف مي‌اندازند؛ به عبارت ديگر طرح خالي مانده، خود نيز به قطعه هنري ديگري تبديل مي‌شود كه مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين هنر تزييني در دوره تيموريان رايج شد. در قَطاعي، كوچك‌ترين لرزش دست در هنگام بُرش خطوط يا نقوش باعث آسيب رسيدن بكار مي‌شود، از اين‌رو عمل قَطاعي ظرافت و دقت بسيار مي‌طلبد.

قَطاعي را مي‌توان از اجزاي هنر صحافي دانست. ابداع آن را به سلطانعلي مشهدي (841؟-926ق.) نسبت مي‌دهند. همچنين مولانا قاطعي مُجَّلِد نيز در اين فن استاد بوده است.

هنگامي كه قاطع قصد دارد قطعاتي از هنر خطاطي را از متن جدا كند، بايد طوري عمل كند كه مفردات، كلمات و كرسي خط هيچ‌گونه آسيب و خدشه‌اي نبيند. با همراه شدن مرقّع‌نويسي و قطعه‌نويسي خط با هنر قَطاعي، آثار ارزشمندي در دوره تيموري به‌وجود آمد. نمونه‌هاي ممتاز اين هنر در موزه هنرهاي تزييني تهران در يكي از قطعات مرقع گلشن موجود است. از مشخصات اين قطعه مرقع يكي اين است كه خطي از روي كاغذ آبي قَطاعي و بر كاغذ سفيد چسبانيده شده است و متن كاغذ آبي نيز كه خود تابلويي ديگر است در همان قطعه وجود دارد. اين اثر را از شاهكارهاي هنر قَطاعي ايراني مي‌دانند.

در حال حاضر به سبب ظرافت، پيچيدگي و دشوار بودن اين هنر كمتر كسي به آن روي مي‌آورد و به‌ جز چند استاد مسلم، معدودي در اين فن فعاليت مي‌كنند. از جمله هنرمندان معاصر اين رشته مي‌توان به محمد قطّاع، شيخ عبدالله و علي طاهري اشاره كرد.

منابع