آیه ۳ مسد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(متن آیه)
سطر ۱: سطر ۱:
 
==متن آیه==
 
==متن آیه==
  
{{قرآن در قاب|«سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ».|سوره=111|آیه=3}}
+
{{قرآن در قاب|«سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ».|سوره=111|آیه=3}}
  
 
==ترجمه==
 
==ترجمه==

نسخهٔ ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۸

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه

زودا که به آتشی شعله ور درافتد.

نزول

شأن نزول آیات 1 تا 5:

«شیخ طوسى» گویند: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مردم را جمع کرد و گفت: خداوند مرا به سوى شما عموماً و به سوى قریش خصوصاً مبعوث نموده است و اگر این بعثت مرا بپذیرید، مالک عرب و عجم شده و آن‌ها را به تصرف خویش خواهید درآورد، گفتند: بعثت تو براى چیست؟

گفت: براى آنست که به شما بگویم، بگوئید: لا اله الّا اللّه و انّى رسول اللّه، ابولهب که در آن میان بود. گفت: تبّا لهذا من دین اللّه، سپس این سوره نازل گردید.[۱][۲]

پانویس

  1. صاحب مجمع البیان از سعید بن جبیر و او از ابن عباس نقل نماید که گفت: روزى پیامبر بالاى کوه صفا رفت و فرمود: یا صباحاه قریش به او روى آوردند. گفتند: چه شده است؟ فرمود: اگر به شما خبر بدهم که دشمن در صبح یا در شب در کمین شما است. از من باور می‌دارید یا نه؟ گفتند: بلى باور مى کنیم سپس فرمود: بدانید که من نذیر و ترساننده شما هستم از عذابى که به علت گمراهى و جهالت در جلو روى شما قرار گرفته است. ابولهب گفت: تبا لک، براى همین موضوع ما را به اینجا خوانده اى؟
  2. طبرى صاحب جامع البیان از طریق اسرائیل از ابواسحق و او از مردى از همدان که به او یزید بن زید مى گفتند: روایت کند که زن ابولهب اغلب خار و خاشاک را جمع می‌کرد و جلو راه پیامبر مى گذاشت و راه را بر او مسدود مى ساخت چنان که ابن المنذر نیز در تفسیر خود از عکرمة مانند آن را روایت نموده است.

منابع

پیوندها