بغداد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن رده جدید و بخشبندی)
سطر ۱: سطر ۱:
 
شهر بغداد مشهورترين شهر جهان [[اسلام]] و پايتخت خلافت [[عباسيان]] بوده که پنج قرن بر بخش عظيمي از جهان اسلام حکمراني نموده است. اين شهر حوادث مهمي را به خود ديده و امروزه از ميان ساختمان‌ها و مساجد و مدارس و مقابر، تنها بخش اندکي از آن عظمت کهن را مي‌توان ديد که از سيلاب‌ها و آتش سوزي‌ها و جنگ و غارت‌ها جان سالم به در برده است.<ref> اماکن زيارتي و سياحتي عراق، محمدرضا قمي، ص 61.</ref>
 
شهر بغداد مشهورترين شهر جهان [[اسلام]] و پايتخت خلافت [[عباسيان]] بوده که پنج قرن بر بخش عظيمي از جهان اسلام حکمراني نموده است. اين شهر حوادث مهمي را به خود ديده و امروزه از ميان ساختمان‌ها و مساجد و مدارس و مقابر، تنها بخش اندکي از آن عظمت کهن را مي‌توان ديد که از سيلاب‌ها و آتش سوزي‌ها و جنگ و غارت‌ها جان سالم به در برده است.<ref> اماکن زيارتي و سياحتي عراق، محمدرضا قمي، ص 61.</ref>
  
'''موقعيت جغرافيايي بغداد'''
+
 
 +
== موقعيت جغرافيايي بغداد ==
  
 
مهمترين شهر كنوني [[عراق]] است و به دليل عبور رود دجله از ميان آن سرزمين پر آب و حاصلخيز است. اين رودخانه، بغداد را به لحاظ موقعيت جغرافيايي به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم كرده است كه در گذشته بخش كرخ و بخش رصافه نام داشت. به گفته ابن جبير، سمت غربي آن كه آبادتر بود، در قرن پنجم ويران شد.<ref> ابن جبير، سفرنامه، 275.</ref> در آن هنگام قسمت غربي آن سيزده محله داشت و همه امكانات يك شهر از جمله مسجد جامع، بازار و... را دارا بود. قسمت شرقي نيز داراي محله‌هاي متعدد با مسجدها و مدرسه‌ها بود.<ref> ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275.</ref> اين شهر از بناهاي منصور عباسي است كه به سال 142 ق به عنوان پايتخت انتخاب شد و به بزرگترين و آبادترين شهرهاي عراق تبديل شد.<ref> عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، 182.</ref>
 
مهمترين شهر كنوني [[عراق]] است و به دليل عبور رود دجله از ميان آن سرزمين پر آب و حاصلخيز است. اين رودخانه، بغداد را به لحاظ موقعيت جغرافيايي به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم كرده است كه در گذشته بخش كرخ و بخش رصافه نام داشت. به گفته ابن جبير، سمت غربي آن كه آبادتر بود، در قرن پنجم ويران شد.<ref> ابن جبير، سفرنامه، 275.</ref> در آن هنگام قسمت غربي آن سيزده محله داشت و همه امكانات يك شهر از جمله مسجد جامع، بازار و... را دارا بود. قسمت شرقي نيز داراي محله‌هاي متعدد با مسجدها و مدرسه‌ها بود.<ref> ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275.</ref> اين شهر از بناهاي منصور عباسي است كه به سال 142 ق به عنوان پايتخت انتخاب شد و به بزرگترين و آبادترين شهرهاي عراق تبديل شد.<ref> عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، 182.</ref>
  
'''تاریخ بغداد'''
+
 
 +
== تاریخ بغداد ==
 +
 
  
 
اين شهر از بناهاي منصور عباسي است كه به سال 142 ق به عنوان پايتخت انتخاب شد و به بزرگترين و آبادترين شهرهاي عراق تبديل شد. در عصر هارون الرشيد نام بغداد و داستان‌هاي هزار و يك شب آن زبانزد خاص و عام و شهره آفاق بود. بغداد در عصر ساسانيان، چنان كه از نام آن برمي آيد، («بغ» به معناي خدا و «داد» به معناي شهر)<ref> ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275.</ref> شهري مذهبي بود.
 
اين شهر از بناهاي منصور عباسي است كه به سال 142 ق به عنوان پايتخت انتخاب شد و به بزرگترين و آبادترين شهرهاي عراق تبديل شد. در عصر هارون الرشيد نام بغداد و داستان‌هاي هزار و يك شب آن زبانزد خاص و عام و شهره آفاق بود. بغداد در عصر ساسانيان، چنان كه از نام آن برمي آيد، («بغ» به معناي خدا و «داد» به معناي شهر)<ref> ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275.</ref> شهري مذهبي بود.
سطر ۱۳: سطر ۱۶:
 
اين شهر در دوران هادي و مهدي عباسي تكميل شد و گسترش زيادي يافت. بغداد مدت پنج قرن پايتخت خلافت عباسي و شاهد حوادث و وقايعي بس مهم و سرنوشت‌ساز در [[تاريخ اسلام]] بود. به هنگام خلافت مهدي، قسمت شرقي بغداد محل استقرار لشكريان خليفه شد و آباداني زيادي يافت.<ref> اصطخري، المسالك والممالك، 84.</ref> مدرسه نظاميه معروف بغداد و نيز مدرسه مستنصريه در قسمت شرقي قرار داشت. در اين قسمت در قرن هشتم سه مسجد جامع به نام‌هاي جامع خليفه، جامع السلطان و جامع الرصافه وجود داشت كه امروزه نيز همچنان موجود است.<ref> ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275؛ ناصرالدين شاه، سفرنامه ناصرالدين شاه به عتبات، 109.</ref> پيرامون شهر ديواري كشيده شد كه دروازه‌هاي آن به نام‌هاي عجم، معظم، سلطاني و سلمان معروف بود.<ref> اصطخري، همان، 84.</ref> شهر بغداد تا پايان خلافت عباسي از رونق فراواني برخوردار بود. پس از هجوم هولاكو و برانداختن خلافت عباسي، اين شهر از رونق افتاد و اعتبار خود را از دست داد.<ref> عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، 183.</ref>
 
اين شهر در دوران هادي و مهدي عباسي تكميل شد و گسترش زيادي يافت. بغداد مدت پنج قرن پايتخت خلافت عباسي و شاهد حوادث و وقايعي بس مهم و سرنوشت‌ساز در [[تاريخ اسلام]] بود. به هنگام خلافت مهدي، قسمت شرقي بغداد محل استقرار لشكريان خليفه شد و آباداني زيادي يافت.<ref> اصطخري، المسالك والممالك، 84.</ref> مدرسه نظاميه معروف بغداد و نيز مدرسه مستنصريه در قسمت شرقي قرار داشت. در اين قسمت در قرن هشتم سه مسجد جامع به نام‌هاي جامع خليفه، جامع السلطان و جامع الرصافه وجود داشت كه امروزه نيز همچنان موجود است.<ref> ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275؛ ناصرالدين شاه، سفرنامه ناصرالدين شاه به عتبات، 109.</ref> پيرامون شهر ديواري كشيده شد كه دروازه‌هاي آن به نام‌هاي عجم، معظم، سلطاني و سلمان معروف بود.<ref> اصطخري، همان، 84.</ref> شهر بغداد تا پايان خلافت عباسي از رونق فراواني برخوردار بود. پس از هجوم هولاكو و برانداختن خلافت عباسي، اين شهر از رونق افتاد و اعتبار خود را از دست داد.<ref> عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، 183.</ref>
  
'''مراکز زيارتي و ديدني بغداد'''
+
 
 +
== مراکز زيارتي و ديدني بغداد ==
 +
 
  
 
'''<I>1. آرامگاه نواب اربعه:</I>'''
 
'''<I>1. آرامگاه نواب اربعه:</I>'''
سطر ۹۳: سطر ۹۸:
  
 
[[رده:شهرهای اسلامی]]
 
[[رده:شهرهای اسلامی]]
 +
 +
[[رده:شهرهای عراق]]

نسخهٔ ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۵۲

شهر بغداد مشهورترين شهر جهان اسلام و پايتخت خلافت عباسيان بوده که پنج قرن بر بخش عظيمي از جهان اسلام حکمراني نموده است. اين شهر حوادث مهمي را به خود ديده و امروزه از ميان ساختمان‌ها و مساجد و مدارس و مقابر، تنها بخش اندکي از آن عظمت کهن را مي‌توان ديد که از سيلاب‌ها و آتش سوزي‌ها و جنگ و غارت‌ها جان سالم به در برده است.[۱]


موقعيت جغرافيايي بغداد

مهمترين شهر كنوني عراق است و به دليل عبور رود دجله از ميان آن سرزمين پر آب و حاصلخيز است. اين رودخانه، بغداد را به لحاظ موقعيت جغرافيايي به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم كرده است كه در گذشته بخش كرخ و بخش رصافه نام داشت. به گفته ابن جبير، سمت غربي آن كه آبادتر بود، در قرن پنجم ويران شد.[۲] در آن هنگام قسمت غربي آن سيزده محله داشت و همه امكانات يك شهر از جمله مسجد جامع، بازار و... را دارا بود. قسمت شرقي نيز داراي محله‌هاي متعدد با مسجدها و مدرسه‌ها بود.[۳] اين شهر از بناهاي منصور عباسي است كه به سال 142 ق به عنوان پايتخت انتخاب شد و به بزرگترين و آبادترين شهرهاي عراق تبديل شد.[۴]


تاریخ بغداد

اين شهر از بناهاي منصور عباسي است كه به سال 142 ق به عنوان پايتخت انتخاب شد و به بزرگترين و آبادترين شهرهاي عراق تبديل شد. در عصر هارون الرشيد نام بغداد و داستان‌هاي هزار و يك شب آن زبانزد خاص و عام و شهره آفاق بود. بغداد در عصر ساسانيان، چنان كه از نام آن برمي آيد، («بغ» به معناي خدا و «داد» به معناي شهر)[۵] شهري مذهبي بود.

منصور به هنگام احداث اين شهر با خالد برمكي، وزير و مشاور خود مشورت كرد و مي‌خواست ايوان مدائن را كه از شاهكارهاي معماري عصر ساسانيان بود، تخريب و از مصالح آن براي ساخت بغداد استفاده كند اما خالد او را از اين كار برحذر داشت.[۶] مدت شش سال طول كشيد تا بغداد بر اثر طرح‌هايي كه در پي مشورت‌هاي فراوان مشخص شده بود، احداث شد. سپس منصور در 146 ق از هاشميه به بغداد آمد و در قصر خود مستقر شد.

اين شهر در دوران هادي و مهدي عباسي تكميل شد و گسترش زيادي يافت. بغداد مدت پنج قرن پايتخت خلافت عباسي و شاهد حوادث و وقايعي بس مهم و سرنوشت‌ساز در تاريخ اسلام بود. به هنگام خلافت مهدي، قسمت شرقي بغداد محل استقرار لشكريان خليفه شد و آباداني زيادي يافت.[۷] مدرسه نظاميه معروف بغداد و نيز مدرسه مستنصريه در قسمت شرقي قرار داشت. در اين قسمت در قرن هشتم سه مسجد جامع به نام‌هاي جامع خليفه، جامع السلطان و جامع الرصافه وجود داشت كه امروزه نيز همچنان موجود است.[۸] پيرامون شهر ديواري كشيده شد كه دروازه‌هاي آن به نام‌هاي عجم، معظم، سلطاني و سلمان معروف بود.[۹] شهر بغداد تا پايان خلافت عباسي از رونق فراواني برخوردار بود. پس از هجوم هولاكو و برانداختن خلافت عباسي، اين شهر از رونق افتاد و اعتبار خود را از دست داد.[۱۰]


مراکز زيارتي و ديدني بغداد

1. آرامگاه نواب اربعه:

اينان چهار تن از بزرگان و معتمدان شيعه در بغدادند که طي هفتاد سال دوران غيبت صغري، عهده‌دار ارتباط ميان امام زمان عليه السلام و شيعيان بوده‌اند و اموال و نامه‌هاي شيعيان را به امام و پاسخ آن حضرت را به آن‌ها منتقل مي‌نمودند. اين چهار تن عبارت‌اند از:

  • عُثمان بن سعيد عَمْريّ. (اواخر قرن سوم)؛
  • محمد بن عثمان بن سعيد عَمْري، (در سال 305 هـ.ق درگذشت.)

آرامگاه اين پدر و پسر در يکي از ميادين مهم و مرکزي شهر بغداد به نام «ساحه الخلاّني»، درون مسجدي به نام «جامع الخلاني» قرار دارد. بر روي قبر آن دو، ضريحي نقره‌اي و گنبدي بلند با کاشي‌هاي سبز برقرار است.

  • حسين بن روح (متوفي سال 326 هـ.ق)، آرامگاه او در ميان بازار کهن و قديمي بغداد، معروف به «سوق العطارين» قرار دارد و داراي صحن و سرا و گنبد و ضريح است و زيارتگاه شيعيان مي‌باشد.
  • علي بن محمد سَيمُري (در سال 329 هـ.ق درگذشت.)؛ آرامگاه او درون بازار مشهور به «سوق الخفافين» کمي پايين‌تر از مدرسة المستنصريه قرار دارد.

2. آرامگاه شيخ کليني:

وي بزرگترين محدث و روايت‌نگار شيعي بشمار مي‌رود و کتاب «الکافي» او يکي از چهار کتب روايي شيعه مي‌باشد. وي در سال 329 هـ.ق در بغداد درگذشت، امروزه مشهور ميان مردم آن است که قبر وي در مسجد صفوي مشهور به تکيه مولوي خانه، در شرق بغداد (رصافه) و در نزديکي پل شهدا مي‌باشد.

3. سلمان پاک (مدائن):

شهري است در چهل کيلومتري جنوب بغداد که نام آن برگرفته از نام جناب سلمان فارسي است که در سال 36 يا 37 هـ.ق و هنگامي که امير مدائن بود، در آنجا درگذشت و هم اکنون داراي آرامگاه باشکوهي است. در کنار وي، حُذيفة بن اليمان، (يکي از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله) نيز مدفون است. گفتني است در فاصله کوتاهي از اين بُقعه، ايوان کسري قرار دارد.

4. آرامگاه ادريس الحسني:

وي نواده حسن مثني فرزند امام حسن مجتبي عليه السلام است و امامزاده جليل القدري است. قبر او در محله کراده واقع شده و داراي بقعه و بارگاه است و مردم بدو اعتقاد فراواني دارند.

5. قبر بشر حافي:

وي از اعيان متصوفه است و بنا به نقل مورخان، مردي فاسق بود که لحظاتي چند شرف حضور امام کاظم عليه السلام را درک نمود و هدايت گرديد. آرامگاهش در محله اعظميه بغداد است.

6. قبر بهلول:

او پسرعموي هارون الرشيد و از شيعيان پاک و وفادار بود و داستان‌هاي او با منحرفين مشهور است. آرامگاهش در محله کرخ در نزديکي قبر مشهور به «ست زبيده» مي‌باشد.

7. قبر سيد سلطان علي:

او علي بن اسماعيل فرزند امام صادق عليه السلام است و به گفته روايات، کسي است که سعايت عمويش حضرت موسي بن جعفر عليه السلام را نزد هارون کرد ليکن بزودي به نفرين حضرت گرفتار آمد و به هلاکت رسيد، گور او در «محلة الفضل» در شارع الرشيد بغداد است و سنيان براي او و برادرش محمد مزاري ساخته‌اند.

8. قبر قنبر علي:

گفته مي‌شود او خادم امام دهم عليه السلام بود. امروزه آرامگاهش در شرق بغداد در محله «قنبر علي» است.

همان گونه که پيش‌تر گذشت بغداد علاوه بر زيارتگاه‌هايي که از آن‌ها نام برديم، داراي مراکز ديدني و تاريخي ديگري است که برخي از آن‌ها عبارتند از:

  • مدرسه مستنصريه: دانشگاهي است جهت تدريس علوم ديني مذاهب چهارگانه اهل سنت که به دستور مستنصر بالله عباسي در سال 631 هـ.ق ساخته شد و ساختمان آن تاکنون باقي است. اين مدرسه نمايانگر نمونه مدارس آن دوره است و از ساختمان عظيم و بزرگ و شبستان‌ها و اتاق‌هاي تدريس فراوان برخوردار است. امروزه اين مدرسه در سمت شرق بغداد (رصافه) و در بازار خفافين، در نزديکي پل الشهدا قرار دارد.
  • جامع الصفويه: که امروزه به نام الآصفيّة شهرت دارد و پيشتر به نام «دارالقرآن المستنصريه» مشهور بوده و همزمان با مدرسه المستنصريه ساخته شده است. اين بنا در فاصله کوتاهي از مدرسه مستنصريه قرار دارد. در يکي از اتاق‌هاي اين مسجد که پنجره آن به بازار باز مي‌شود، آرامگاه مرحوم شيخ کلينی و قاضي ابوالفتح کراچکي از بزرگان اماميه و متوفي سال 449 هـ.ق قرار دارد.
  • قصر عباسي: و آن يکي از کاخ‌هاي دوره اخير عباسيان در بغداد است که در سمت شرق بغداد و در نزديکي رودخانه دجله قرار دارد. اين کاخ داراي تالارها و ايوان‌هايي است با گچ‌بري‌هاي زيبا و ديدني.
  • جامع الخفافين: مسجدي است باقيمانده از دوره عباسيان که در سال 599 هـ.ق به دستور زمرد خاتون ساخته شد. اين مسجد در مجاورت مدرسه مشهور نظاميه است که توسط نظام الملک طوسي ساخته شده و هم اکنون اثري از آن باقي نمانده است.
  • جامع الخلفا: اين مسجد در ميانه مشهورترين خيابان بغداد، که شارع الرشيد نام دارد، قرار گرفته است. اصل ساختمان کهن آن که به دستور المکتفي بالله عباسي در سال 290 هـ.ق ساخته شده بود، از ميان رفته است و تنها گلدسته آجري زيباي آن باقي مانده و ساختمان کنوني به سبک معماري آن دوره ساخته شده است.
  • مسجد جامع الخلفا: مسجد رسمي خلفاي عباسي بوده است که در آن مراسم نصبِ خلفا و خواندن فرمان‌هاي مهم عزل و نصب و تشييع بزرگان کشور انجام مي‌پذيرفته است.
  • قبر ابوحنيفه: که پيشواي مذهب حنفي است. او نعمان بن ثابت کوفي است که جد او از مردم کابل بوده و در دوره‌اي، از شاگردان امام صادق عليه السلام بشمار مي‌آمده است. وي در سال 150 هـ.ق درگذشت و در مقبره‌اي مشهور به «مقبره خيزران» که در شمال سمت شرقي دجله است دفن گرديد. امروزه قبرش در نزديکي پلي است که بغداد را به شهر کاظمين وصل مي‌کند و خلفاي عثماني صحن و سرا براي او ساخته‌اند.
  • قبر عبدالقادر گيلاني: وي مؤسس يکي از فرقه‌هاي تصوف است که در گيلان به دنيا آمد و در بغداد به تحصيل پرداخت و در سال 561 هـ.ق درگذشت و در يکي از مدارس بغداد دفن گرديد. بعدها صوفيان معجزات و خرق عاداتي بدو نسبت داده و قبر او را توسعه و ترميم نمودند. امروزه آرامگاه او در محله‌اي به نام «باب الشيخ» قرار دارد.
  • قبر شيخ عمر سُهرَوَردي: وي نيز يکي از صوفيان شافعي مذهب بود که در سال 539 هـ.ق متولد و در سال 632 هـ.ق درگذشت و در يکي از گورستان‌هاي عمومي بغداد دفن گرديد. معجزاتي به وي نسبت داده‌اند و عوام‌الناس براي او صحن و سرايي ساختند. قبر وي امروزه در محله‌اي به نام «شيخ عمر» در شرق بغداد واقع است.
  • قبر زبيده خاتون: در سمت غرب دجله «کرخ» گوري است منسوب به زبيده خاتون همسر هارون‌الرشيد، گو اين که برخي از محققان آن را از آن زمرد خاتون دانسته‌اند که همسر خليفه و مادر خليفه عباسي الناصرلدين الله عباسي بوده است.
  • قبر شيخ معروف کرخي: (متوفي سال 200 هـ.ق)، وي از بزرگان متصوفه بغداد بوده است. آرامگاه او در نزديکي قبر زبيده خاتون در محله کرخ مي‌باشد.
  • باب الطلسم: تنها دروازه باقيمانده از برج و باروي کهن بغداد است که در سمت شرق دجله (رِصافه) مي‌باشد.

در شمال بغداد و در ميانه بزرگراه بغدادـسامرا دو زيارتگاه وجود دارد که عبارتند از:

  • حرم حضرت سيد محمد، که در شهر بلد در 80 کيلومتري شمال بغداد واقع است. و آن امامزاده عظيم‌الشأن فرزند امام دهم حضرت علي الهادي عليه السلام است. مرتبه و مقام وي به گونه‌اي بود که تمامي شيعيان او را جانشين پدر بزرگوارش در امامت مي‌دانستند، ليکن وي در سال 252 هـ.ق وفات يافت و در اين بقعه مدفون گرديد. امروزه صحن و سراي وسيع و گنبد و گلدسته و حجره‌هايي، بقعه او را تشکيل مي‌دهد. وي از احترام ويژه‌اي نزد مردم عراق برخوردار است، به گونه‌اي که کسي جرأت سوگند دروغ خوردن به نام او ندارد.
  • آرامگاه ابراهيم اشتر، وي فرزند مالک اشتر سردار رشيد اسلام است. خود ابراهيم نيز از سرداران شجاع امیرالمومنین و امام حسن عليهماالسلام بود و در تمامي جنگ‌ها و پيکارها شرکت داشت و در جريان قيام مختار جنگ سختي با شاميان داشت و ابن زياد را به هلاکت رساند. آرامگاه وي در سمت چپ بزرگراه بغدادـسامرا، پيش از شهر بلد قرار دارد و گنبد آبي برافراشته کاشي‌کاري او از دور قابل رؤيت است.[۱۱]

پانویس

  1. اماکن زيارتي و سياحتي عراق، محمدرضا قمي، ص 61.
  2. ابن جبير، سفرنامه، 275.
  3. ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275.
  4. عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، 182.
  5. ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275.
  6. ابن اثير، الكامل في التاريخ، 9/200.
  7. اصطخري، المسالك والممالك، 84.
  8. ابن بطوطه، سفرنامه، 1/275؛ ناصرالدين شاه، سفرنامه ناصرالدين شاه به عتبات، 109.
  9. اصطخري، همان، 84.
  10. عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، 183.
  11. اماکن زيارتي و سياحتي عراق، محمدرضا قمي، ص 62.