خانه ابوایوب انصاری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (خانه ابوايّوب را به خانه ابوایوب منتقل کرد)
(افزودن به محتوا به کمک مقاله ابوایوب انصاری نشریه کوثر)
سطر ۱: سطر ۱:
در آغاز دهه دوم [[قرن پانزدهم هجرى]]، در جریان توسعه دوم سعودى تخریب شد و آن در جنوب شرقى [[مسجدالنبى]] قرار داشته و خانه حارثة بن نعمان كه بعدها به خانه [[امام صادق]] علیه‌السلام معروف شده در جنوب آن بوده و [[پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله]] هنگام ورود به [[مدینه]] به خانه او وارد شده است.
+
هنگام ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به [[مدینه]] تمام طوایف و قبایل از آن حضرت خواستند بر آن‌ها وارد شود. اما رسول اکرم صلی الله علیه و آله مهار شتر را بر گردنش افکند و فرمود: این شتر خود مامور است و می‌‌داند مرا کجا پیاده کند. شتر در میان انبوه استقبال کنندگان حرکت کرد و در کنار خانه ابوایوب انصاری، که فقیرترین افراد مدینه بود، نشست. پیامبر صلی الله علیه و آله پیاده شد. جمعیت بسیار اطراف حضرت را گرفتند. هر کس با اصرار وی را به خانه خود فرامی‌‌خواند. در این میان، مادر ابوایوب انصاری وسایل سفر پیامبر صلی الله علیه و آله را به خانه‌اش برد. پیامبر صلی الله علیه و آله، که همچنان در محاصره جمعیت بود، فرمود: وسایل من چه شد؟ عرض کردند: مادر ابوایوب آن را به خانه‌اش برد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: المرء مع رحله؛ انسان همراه وسائل سفرش خواهد بود. به این ترتیب حضرت وارد منزل ابوایوب شد. و تا زمانی که مسجد و حجره مبارک را نساخته بود، در خانه وی سکونت داشت.
  
به [[معجزه]] آن حضرت مادر نابینایش، بینایى خود را بازیافت. پیامبر صلى الله علیه و آله و امیرمؤمنان علیه‌السلام تا پایان بناى مسجد در آنجا و خانه هاى اطراف آن، باقى ماندند.<ref> بحار، ج 19، صص 116 و 121.</ref>
+
 
 +
در بین یاران پیامبر بزرگوار [[اسلام]] صلی الله علیه و آله گروهی اندک، به سبب ویژگی‌هایشان، بر دیگر یاران آن حضرت برتری داشتند. بخشی از این ویژگی‌هاست.
 +
 
 +
ابوایوب انصاری با داشتن خصلت‌هایی همچون  [[ایمان]] قوی، [[تقوا]] و بردباری در برابر مشکلات، حضور مستمر در جبهه‌های نبرد، عشق و ارادت کامل به [[اهل بیت]] پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروی از رهبری [[امام علی]] علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله در بین یاران پیامبر صلی الله علیه و آله از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص، که از اولین روزهای ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به [[مدینه]]، خانه و زندگی ساده‌اش را به آن حضرت تقدیم کرد، به شدت مورد احترام و عنایت شخص پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام و اصحاب و [[تابعین]] بود؛ به گونه‌ای که پیامبر برای مادرش [[دعا]] کرد و چشمان نابینایش شفا یافت. هنگامی‌‌ که امیرمومنان علیه السلام زمام امور مسلمانان را بدست گرفت، عطای او را پنج برابر افزایش داد. وقتی ابن عباس تمام دارایی‌اش را، که در منزل داشت، به احترام کاری که ابوایوب درباره پیامبر صلی الله علیه و آله انجام داده بود، به وی واگذار کرد. میزان این [[انفاق]] را حدود چهل هزار نگاشته‌اند.
 +
 
 +
[[ابو ایوب انصاری|ابوایوب]] از اصحاب امیرمؤمنان علیه‌السلام بوده است. چنانچه پس از بازگشت از صفین مى گفت: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ما را به جنگ با گروه [[ناكثین]] (اصحاب جمل) [[قاسطین]] (سپاه معاویه) و مارقین ([[خوارج]]) دستور داد، با دو گروه نخست جنگیدم و با گروه سوم انشاء اللّه باید جنگ كنم.<ref> محمدجواد طبسی، ابوایوب انصاری، نخستین میزبان پیامبر صلی الله علیه و آله، کوثر، مرداد 1378، شماره 29 </ref>  
 +
 
 +
==خانه ابوایوب در طول تاریخ==
  
 
این خانه در طول تاریخ تحولاتى را پشت سر گذاشت كه از آن جمله مى توان بناى مدرسه شهابیه براى مذاهب چهارگانه [[اهل سنت]] را نام برد و سرانجام در اواخر قرن سیزدهم هجرى در آنجا مسجدى ساختند و بر قسمت خارجى دیوار جنوبى آن سنگ نوشته اى نصب كردند كه بر آن با خط زرین نوشته شده بود: «هذا بیت موفد النبى صلى الله علیه و آله - فی سنة 1291 ه.» این خانه منزلگاه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى باشد.
 
این خانه در طول تاریخ تحولاتى را پشت سر گذاشت كه از آن جمله مى توان بناى مدرسه شهابیه براى مذاهب چهارگانه [[اهل سنت]] را نام برد و سرانجام در اواخر قرن سیزدهم هجرى در آنجا مسجدى ساختند و بر قسمت خارجى دیوار جنوبى آن سنگ نوشته اى نصب كردند كه بر آن با خط زرین نوشته شده بود: «هذا بیت موفد النبى صلى الله علیه و آله - فی سنة 1291 ه.» این خانه منزلگاه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى باشد.
  
گفتنى است كه [[ابو ایوب انصاری|ابوایوب]] از اصحاب امیرمؤمنان علیه‌السلام نیز بوده و پس از بازگشت از صفین مى گفته است: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ما را به جنگ با گروه [[ناكثین]] (اصحاب جمل) [[قاسطین]] (سپاه معاویه) و مارقین ([[خوارج]]) دستور داد، با دو گروه نخست جنگیدم و با گروه سوم انشاء اللّه باید جنگ كنم.<ref> نهج الایمان، ص 191.</ref>
+
در آغاز دهه دوم قرن پانزدهم هجرى، در جریان توسعه دوم سعودى تخریب شد و آن در جنوب شرقى مسجدالنبى قرار داشته و خانه حارثة بن نعمان كه بعدها به خانه امام صادق علیه‌السلام معروف شده در جنوب آن بوده و پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله هنگام ورود به مدینه به خانه او وارد شده است. <ref> فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى،محمد محمدحسن شرّاب ، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ (مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتى بر این کتاب است)</ref>
  
 
==پانویس ==
 
==پانویس ==
سطر ۱۲: سطر ۱۹:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
محمد محمدحسن شرّاب ، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى.(مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتى  بر این کتاب است)
+
 
  
 
[[رده:اماکن مربوط به تاریخ پیامبر اسلام]]
 
[[رده:اماکن مربوط به تاریخ پیامبر اسلام]]
 
[[رده:اماکن مدینه]]
 
[[رده:اماکن مدینه]]
 +
[[رده:هجرت مسلمانان از مکه به مدینه]]

نسخهٔ ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۴

هنگام ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه تمام طوایف و قبایل از آن حضرت خواستند بر آن‌ها وارد شود. اما رسول اکرم صلی الله علیه و آله مهار شتر را بر گردنش افکند و فرمود: این شتر خود مامور است و می‌‌داند مرا کجا پیاده کند. شتر در میان انبوه استقبال کنندگان حرکت کرد و در کنار خانه ابوایوب انصاری، که فقیرترین افراد مدینه بود، نشست. پیامبر صلی الله علیه و آله پیاده شد. جمعیت بسیار اطراف حضرت را گرفتند. هر کس با اصرار وی را به خانه خود فرامی‌‌خواند. در این میان، مادر ابوایوب انصاری وسایل سفر پیامبر صلی الله علیه و آله را به خانه‌اش برد. پیامبر صلی الله علیه و آله، که همچنان در محاصره جمعیت بود، فرمود: وسایل من چه شد؟ عرض کردند: مادر ابوایوب آن را به خانه‌اش برد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: المرء مع رحله؛ انسان همراه وسائل سفرش خواهد بود. به این ترتیب حضرت وارد منزل ابوایوب شد. و تا زمانی که مسجد و حجره مبارک را نساخته بود، در خانه وی سکونت داشت.


در بین یاران پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله گروهی اندک، به سبب ویژگی‌هایشان، بر دیگر یاران آن حضرت برتری داشتند. بخشی از این ویژگی‌هاست.

ابوایوب انصاری با داشتن خصلت‌هایی همچون ایمان قوی، تقوا و بردباری در برابر مشکلات، حضور مستمر در جبهه‌های نبرد، عشق و ارادت کامل به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروی از رهبری امام علی علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله در بین یاران پیامبر صلی الله علیه و آله از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص، که از اولین روزهای ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه، خانه و زندگی ساده‌اش را به آن حضرت تقدیم کرد، به شدت مورد احترام و عنایت شخص پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام و اصحاب و تابعین بود؛ به گونه‌ای که پیامبر برای مادرش دعا کرد و چشمان نابینایش شفا یافت. هنگامی‌‌ که امیرمومنان علیه السلام زمام امور مسلمانان را بدست گرفت، عطای او را پنج برابر افزایش داد. وقتی ابن عباس تمام دارایی‌اش را، که در منزل داشت، به احترام کاری که ابوایوب درباره پیامبر صلی الله علیه و آله انجام داده بود، به وی واگذار کرد. میزان این انفاق را حدود چهل هزار نگاشته‌اند.

ابوایوب از اصحاب امیرمؤمنان علیه‌السلام بوده است. چنانچه پس از بازگشت از صفین مى گفت: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ما را به جنگ با گروه ناكثین (اصحاب جمل) قاسطین (سپاه معاویه) و مارقین (خوارج) دستور داد، با دو گروه نخست جنگیدم و با گروه سوم انشاء اللّه باید جنگ كنم.[۱]

خانه ابوایوب در طول تاریخ

این خانه در طول تاریخ تحولاتى را پشت سر گذاشت كه از آن جمله مى توان بناى مدرسه شهابیه براى مذاهب چهارگانه اهل سنت را نام برد و سرانجام در اواخر قرن سیزدهم هجرى در آنجا مسجدى ساختند و بر قسمت خارجى دیوار جنوبى آن سنگ نوشته اى نصب كردند كه بر آن با خط زرین نوشته شده بود: «هذا بیت موفد النبى صلى الله علیه و آله - فی سنة 1291 ه.» این خانه منزلگاه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى باشد.

در آغاز دهه دوم قرن پانزدهم هجرى، در جریان توسعه دوم سعودى تخریب شد و آن در جنوب شرقى مسجدالنبى قرار داشته و خانه حارثة بن نعمان كه بعدها به خانه امام صادق علیه‌السلام معروف شده در جنوب آن بوده و پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله هنگام ورود به مدینه به خانه او وارد شده است. [۲]

پانویس

  1. محمدجواد طبسی، ابوایوب انصاری، نخستین میزبان پیامبر صلی الله علیه و آله، کوثر، مرداد 1378، شماره 29
  2. فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى،محمد محمدحسن شرّاب ، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ (مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتى بر این کتاب است)

منابع