آیه ۱۹ زخرف: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ ال...' ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ==متن آیه== | |
− | {{قرآن در قاب| | + | {{قرآن در قاب|«وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ».|سوره=43|آیه=19}} |
− | + | ==ترجمه== | |
− | و فرشتگان را که بندگان | + | و [[فرشتگان]] را که بندگان خدایند، زن پنداشتند. آیا به هنگام خلقتشان، آنجا حاضر بوده اند؟ زودا که این شهادتشان را می نویسند و از آنها بازخواست می شود. |
− | == | + | ==نزول== |
قتاده گوید: عده اى از منافقین گفتند، خداوند با جن [[ازدواج]] نمود و از آنها [[فرشتگان]] بوجود آمدند سپس درباره خیالات باطل آنها این آیه نازل گردید.<ref> تفسیر ابن المنذر از عامه.</ref> | قتاده گوید: عده اى از منافقین گفتند، خداوند با جن [[ازدواج]] نمود و از آنها [[فرشتگان]] بوجود آمدند سپس درباره خیالات باطل آنها این آیه نازل گردید.<ref> تفسیر ابن المنذر از عامه.</ref> | ||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
روى این اصول پذیرفتن چنین شأن و نزولى و صحت روایت آن بدون اشکال نخواهد بود با حفظ این که مقام و مرتبه على بن ابىطالب از لحاظ فضل و دانش و اولویت در نزد عامه و خاصه مشخص و معلوم بوده و نیز امامت و ولایت او در نزد ما خاصه آشکار و مبین است. | روى این اصول پذیرفتن چنین شأن و نزولى و صحت روایت آن بدون اشکال نخواهد بود با حفظ این که مقام و مرتبه على بن ابىطالب از لحاظ فضل و دانش و اولویت در نزد عامه و خاصه مشخص و معلوم بوده و نیز امامت و ولایت او در نزد ما خاصه آشکار و مبین است. | ||
− | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
− | <references /> | + | <references/> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ==منابع== | ||
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | * قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | ||
+ | * محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 696. | ||
− | + | ==پیوندها== | |
− | + | * [[سوره زخرف]] | |
− | + | * [[سوره زخرف/متن و ترجمه سوره]] | |
− | |||
− | *[[سوره زخرف ]] | ||
− | |||
− | *[[سوره زخرف /متن و ترجمه سوره | ||
− | |||
− | |||
+ | [[رده:آیات سوره زخرف]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ ۳ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۲۴
متن آیه
ترجمه
و فرشتگان را که بندگان خدایند، زن پنداشتند. آیا به هنگام خلقتشان، آنجا حاضر بوده اند؟ زودا که این شهادتشان را می نویسند و از آنها بازخواست می شود.
نزول
قتاده گوید: عده اى از منافقین گفتند، خداوند با جن ازدواج نمود و از آنها فرشتگان بوجود آمدند سپس درباره خیالات باطل آنها این آیه نازل گردید.[۱]
محمد بن العباس بعد از سه واسطه از عمرو بن شمر و او از امام صادق صلی الله علیه و آله درباره شأن و نزول این آیه چنین نقل نماید که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله روزى دستور داد که ابوبکر بن ابى قحافه و عمر بن الخطاب و على بن ابىطالب به طرف جایگاه اصحاب کهف و رقیم بگذرند و هر یک به نوبه وضو سازند و دو رکعت نماز گذارند و سپس اصحاب کهف را ندا کرده و صدا بزنند در صورتى که هر یک از آنان پاسخى از اصحاب کهف شنیده باشند.
به رسول خدا صلی الله علیه و آله بازگویند نخست ابوبکر به این کار مبادرت جست و پس از وضو ساختن و گذاردن دو رکعت نماز اصحاب کهف را ندا کرد. پاسخى نشنید سپس عمر به آن کار مبادرت جست و مانند ابوبکر پس از وضو ساختن و گذاردن دو رکعت نماز اصحاب کهف را ندا کرد، او نیز پاسخى نشنید و بعد على به آن کار مبادرت جست و پس از وضو ساختن و گذاردن دو رکعت نماز اصحاب کهف را ندا کرد.
اصحاب کهف با ذکر سه بار لبیک گفتن به نداى على بن ابىطالب علیهالسلام پاسخ گفتند: سپس على باز ندا کرد و از اصحاب کهف خواست که بگویند چرا بنداهاى اول و دوم پاسخى نگفتند. آنان در جواب گفتند: ما وظیفه داریم که به نداى پیامبران یا اوصیاء آنان پاسخ دهیم و به نداى دیگران نباید پاسخى بگوئیم سپس به سوى پیامبر بازگشتند و جریان وقایع خویش را براى رسول خدا شرح دادند. پیامبر پس از استماع وقایع مزبور صفحه سرخ رنگى به آنان داد و فرمود: آنچه که دیده اید و شنیده اید به عنوان شهادت با خط خود در این صفحه بنویسید سپس این قسمت از آیه «سَتُکتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ یسْئَلُونَ» در این باره نازل گردید.[۲]
باید دانست که پذیرفتن چنین شأن و نزولى درباره این آیه شریفه از چند جهت محل تأمّل است نخست این که درباره ذکر این شأن و نزول صاحب تفسیر برهان منفرد است و دیگران از قدماء مفسرین امامیه این شأن و نزول را درباره این آیه ذکر نکرده اند. مخصوصاً شیخ بزرگوار نیز در تفسیر تبیان متذکر نشده است، ثانیاً موضوع و سیاق آیه درباره مشرکین قریش است که فرشتگان را دختران خدا مى پنداشتند و خداوند در این آیه چنین فرماید که آیا آنان در روز خلقت فرشتگان حاضر و شاهد بوده اند تا تشخیص دختر بودن فرشتگان را بدهند؟ و سپس در آیه فرماید چنین شهادتى از ناحیه مشرکین درباره فرشتگان نوشته شده و در روز قیامت هم از آنها سؤال خواهد شد و مورد مؤاخذه و مجازات قرار خواهند گرفت.
بنابراین نشاید که چنین موضوع و سیاقى را که درباره مشرکین است عنوان شأن و نزول براى ابوبکر و عمر و على قرار داد، ثالثاً اصحاب کهف طبق نوشته تواریخ از شاهزادگان و بزرگ زادگان رومى بوده اند که در عهد سلطنت دسیث امپراطور روم (ایتالیاى فعلى) ملقب به دقیوس یا دقیانوس میزیسته اند و متدین به دین مسیح بوده اند و کیش خود را از سلطان وقت که بتپرست بوده، پنهان میکردند تا این که آئین و دین آنان بر سلطان مکشوف میگردد و اینان از ترس کشته شدن به یکى از غار کوههاى اطراف دیار خویش مخفى میگردند و در تواریخ اسلامى هم ضبط نگردیده که پیامبر اسلام در زمان خویش ابوبکر و عمر و على را بدان صوب گسیل بدارد تا چنین وقایعى بر او آشکار شود و این آیه بدان مناسبت نازل بگردد.
روى این اصول پذیرفتن چنین شأن و نزولى و صحت روایت آن بدون اشکال نخواهد بود با حفظ این که مقام و مرتبه على بن ابىطالب از لحاظ فضل و دانش و اولویت در نزد عامه و خاصه مشخص و معلوم بوده و نیز امامت و ولایت او در نزد ما خاصه آشکار و مبین است.
پانویس
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 696.