ارث: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
+ | '''«اِرث»'''، به معناى هر چیزى است که از میّت به بازماندگانش منتقل میشود. وراثت به طور کلى از دو طریق «نسب» (خویشاوندی) و «سبب» ([[ازدواج]]) صورت مىگیرد. وارثان پس از ادای حقوق و دیون متوفّی، طبق طبقات ارث، سهمالارث خود را مالک میشوند. برخی موانع مانند [[کفر]]، قتل عمد و تولد از زنا، موجب محرومیت از ارث هستند. | ||
− | ارث | + | == معنای ارث == |
+ | ارث یا وراثت، انتقال قهرى و بدون معامله فراورده کسى است به دیگری و دارایى مرده را صاحب شدن؛ به همین جهت، مالى را که از میت به وارثش منتقل مى شود، میراث و یا تُراث گویند.<ref> نثر طوبى، واژه «ورث».</ref> | ||
− | + | ==موجبات ارث== | |
− | + | وراثت به طور کلى از دو طریق «نسب» و «سبب» صورت مى گیرد. | |
− | + | الف. منشأ نسب، تولید مثل است. وقتى از زن و شوهرى فرزندى به وجود مى آید، آن مرد و زن، پدر و مادر کودک مى شوند و پدر و پدر بزرگ و مادر و مادر بزرگ آن زن و شوهر به ترتیب اجداد و جدّه هاى کودک هستند و سایر فرزندان زن و شوهر، برادران و خواهران کودک مى گردند و برادران و خواهران پدر، عموها و عمّه هاى وى و برادران و خواهران مادر، دایی ها و خاله هاى او خواهند بود، همچنین فرزندان آنها با یکدیگر رابطه نسبى دارند.<ref>رساله نوین، ج ۳، ص ۲۶۷.</ref> | |
− | + | افرادى که به واسطه نسب و خویشاوندى از یکدیگر ارث مى برند، به سه طبقه تقسیم شده اند: | |
− | + | * طبقه اول: پدر و مادر و فرزندان، هر چه پایین تر بروند؛ یعنى اگر پسر و دختر نباشند اولاد آنها، اگر اولاد پسر و دختر نباشند اولادِ آنها و همچنین هر چه پایین تر بروند جاى پسر و دختر مى نشینند، و تا یک نفر از این دسته هست طبقه دوم ارث نمى برند. | |
+ | * طبقه دوم: پدر بزرگ و پدر او، مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا بروند و برادرها و خواهرها و اولاد آنها هر چه پایین تر بروند؛ یعنى اگر برادر و خواهر زنده نباشند اولادِ آنها، و اگر اولادِ آنها نباشند اولادِ اولاد، و همچنین هر چه پایین تر بروند جاى برادر و خواهر هستند و تا یک نفر از این دسته هست، دسته سوم ارث نمى برند. | ||
+ | * طبقه سوم: عموها و عمّه ها و دایی ها و خاله ها هر چه بالا بروند و اولاد آنها هر چه پایین بروند، یعنى اگر عمو، دایى، خاله و عمّه نباشند، وارث، اولاد آنها هستند و اگر اولاد نداشته باشند اولادِ اولاد و همچنین ... .<ref>توضیح المسائل، مسئله ۲۷۲۸.</ref> | ||
− | + | ب. منشأ سبب، عبارت است از ارتباط انسانى با انسان دیگر به سبب [[ازدواج]] شرعى.<ref>رساله نوین، ج ۳، ص ۲۶۷.</ref> بر این پایه، زن و شوهر به سبب زوجیت و با وجود شرایطى از یکدیگر ارث مى برند. | |
− | + | ==سهم الارث زن== | |
+ | زن به سبب زوجیت، با دو شرط از شوهر ارث مى برد: | ||
− | + | * ۱. همسر دائمى مرد باشد؛ چرا که در [[متعه|ازدواج موقت]]، مرد و زن از یکدیگر ارث نمى برند. | |
+ | * ۲. زن، در قید زناشویى شوهرش باقى باشد و به واسطه [[طلاق]] از او جدا نشود؛ زیرا زنى که طلاق گرفته از شوهر ارث نمى برد، مگر اینکه طلاق رجعى گرفته و در عدّه طلاق رجعى به سر برد، که در این صورت حق ارث دارد و اگر در این مدت از دنیا برود، شوهرش نیز از او ارث مى برد.<ref>تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۳۵۶، مسئله ۲.</ref> | ||
− | + | سهم الارث زن عبارت است از: | |
− | + | * ۱. ارث از شوهر: همان گونه که گذشت، اگر مرد از دنیا برود و اولاد داشته باشد، هشت یک اموالش به زن مى رسد؛ خواه یک زن داشته باشد یا بیشتر؛ البته در صورت متعدد بودن همسر، هشت یک به طور مساوى میان آنان تقسیم مى گردد.<ref>توضیح المسائل، مسئله ۲۷۷۱ و ۲۷۷۵.</ref> اگر مرد از دنیا برود و اولاد نداشته باشد، همسرش چهار یک اموالش را ارث مى برد و در صورت تعدّد همسر، چهار یک به طور مساوى میان آنها تقسیم مى شود.<ref>تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۳۹۷، مسئله ۴.</ref> | |
− | |||
− | + | توضیح این نکته لازم است که زن، از همه اموال منقول شوهر، به طور مطلق - از عین و قیمت آنها- ارث مى برد؛ ولى در میان اموال غیر منقول، از زمینها به طور مطلق - نه از عین و نه از قیمت آنها- ارث نمى برد، خواه زمینها داراى زراعت، درخت، ساختمان و غیر آنها باشد یا نباشد، و فقط از قیمت مصالح ساختمانى، مانند تنه درخت، تخته، آجر و مانند اینها و همچنین قیمت درخت و نخل ارث مى برد.<ref>همان، ص ۳۵۷، مسئله ۵.</ref> | |
− | + | [[امام خمینی|امام خمینى]] (ره) در پاسخ این پرسش که: «اگر دو دانگ از شش دانگ منزل به اسم زن متوفّى باشد، آیا آن زن از چهار دانگ باقى مانده نیز ارث مى برد؟» می گوید: زن از زمینِ منزل ارث نمى برد، ولى از قیمت بنا ارث مى برد.<ref>استفتاءات، ج ۳، ص ۳۸۶، س ۳۷.</ref> نیز در پاسخ پرسشى مشابه در مورد ارث بردن زن از منزل و اثاث خانه و مانند آن می گوید: عیال از غیر زمین و غیر اعیان ساختمان، هشت یک مى برد و از ساختمان، هشت یک قیمت آن را حقّ دارد.<ref>همان، ص ۳۹۹، س ۵۷.</ref> | |
− | + | * ۲. ارث زن به واسطه نسب: زن به واسطه خویشاوندى، از همه طبقات ارث مى برد و این ارث بردن ممکن است گاهى به عنوان دختر باشد و گاه به عنوان مادر، خواهر، عمه و یا خاله. اگر وارث میت، فقط یک دختر باشد، همه مال به او مى رسد. اگر وارث، چند دختر یا چند پسر باشند، همه مال به طور مساوى میان آنها قسمت مى شود. اگر وارث، یک دختر و یک پسر باشد، مال را سه قسمت مى کنند و دو قسمت را به پسر و یک قسمت آن را به دختر مى دهند. اگر وارث، چند دختر و چند پسر باشند، مال را طورى تقسیم مى کنند که پسر دو برابر دختر ارث ببرد.<ref>توضیح المسائل، مسئله ۲۷۳۱.</ref> | |
− | + | اگر وارث میت، فقط مادر و پدر او باشند، مال سه قسمت مى شود؛ دو قسمت آن را به پدر و یک قسمت را به مادر مى دهند.<ref>همان، مسئله ۲۷۳۲.</ref> اگر وارث، فقط مادر میت باشد همه مال به او مى رسد.<ref>استفتاءات، ج ۳، ص ۴۱۸- ۴۱۹، س ۹۵.</ref> | |
− | + | اگر وارث میت، فقط یک خواهر باشد، همه مال به او مى رسد. اگر وارث، چند خواهر باشند مال به طور مساوى بین آنها تقسیم مى شود. اگر وارث، خواهر و برادر باشند، برادر دو برابر خواهر ارث مى برد.<ref>توضیح المسائل، مسئله ۲۷۴۱.</ref> | |
− | + | اگر وارث، فقط یک عمّه باشد، همه مال به او مى رسد. اگر وارث چند عمّه باشد مال به طور مساوى بین آنها قسمت مى شود.<ref>همان، مسئله ۲۷۵۶.</ref> | |
− | + | اگر وارث، تنها یک خاله باشد، همه مال به او مى رسد.<ref>همان، مسئله ۲۷۵۹.</ref> اگر وارث چند خاله باشد همه مال به طور مساوى بین آنان تقسیم مى شود.<ref>ارث در اسلام با فتواى حضرت امام خمینى( ره)، محمدتقى گنجوى، ص ۷۹.( براى آگاهى از سهم الارث سایر بستگان میت، ر. ک: رساله هاى عملیه مراجع تقلید و کتابهایى که به صورت مستقل درباره ارث نگاشته شده است.)</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | اگر وارث، تنها | ||
==موانع ارث== | ==موانع ارث== | ||
− | موانع ارث، | + | برخى موانع ارث، سبب محرومیت از تمام ارث مى شوند که آنها را «حُجُبُ الْحِرمان» مى گویند. برخى موانع، سبب محرومیت از قسمتى از ارث مى شوند که آنها را «حُجُبُ النُّقْصان» مى گویند. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | شمارى از موانعى | + | شمارى از موانعى که سبب محرومیت از تمام ارث مى شوند، عبارتند از: |
− | + | * ۱. [[کفر]]؛ کفر، مانع ارث است. کافر از مسلمان - اگر چه نزدیک باشد - ارث نمى برد و ارث به مسلمان - اگر چه دور باشد - اختصاص مى یابد. | |
+ | * ۲. قتل عمد؛ قاتل از مقتول ارث نمى برد. | ||
+ | * ۳. تولد از [[زنا]]؛ اگر پدر و مادر، هر دو زنا کرده باشند، بین طفل و پدر و مادر او توارث وجود ندارد. چنانکه بین طفل و منسوبان آن پدر و مادر نیز توارث برقرار نمى شود. و اگر زنا از یکى از آنان باشد، بچه و زانى و بچه و کسانى که به زانى منسوبند از یکدیگر ارث نمى برند. ولى از ارث بردن آن طفل و یکى دیگر از والدین که زانى نیست، مانعى وجود ندارد. چنان که در جانب منسوبان او نیز مانعى نیست.<ref>تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۳۲۶- ۳۳۲.</ref> | ||
− | + | شمارى از موانعى که سبب محرومیت از قسمتى از ارث مى شوند، عبارتند از: | |
− | + | * ۱. قتل خطایى و شبه عمد؛ که قاتل را از ارث بردنِ [[دیه|دیه]] جلوگیرى مى کند. | |
+ | * ۲. بزرگ ترین فرزند ذکور؛ که بقیه ورثه را از ارث بردنِ «حَبْوَه»<ref>حَبْوَه عبارت است از: لباس، انگشتر، شمشیر و مصحف که از اموال و دارایى پدر به پسر بزرگ تر داده مى شود.</ref> جلوگیرى مى کند. | ||
+ | * ۳. مطلق فرزند - دختر یا پسر، یکى یا متعدّد، بدون واسطه یا با واسطه -؛ که وجود آن براى یکى از زوجین، دیگرى را از سهم اعلایش یعنى نصف و ربع جلوگیرى مى کند.<ref>تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۳۳۴- ۳۳۵.</ref> | ||
− | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
<references /> | <references /> | ||
{{فقه/احکام}} | {{فقه/احکام}} |
نسخهٔ ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۰
«اِرث»، به معناى هر چیزى است که از میّت به بازماندگانش منتقل میشود. وراثت به طور کلى از دو طریق «نسب» (خویشاوندی) و «سبب» (ازدواج) صورت مىگیرد. وارثان پس از ادای حقوق و دیون متوفّی، طبق طبقات ارث، سهمالارث خود را مالک میشوند. برخی موانع مانند کفر، قتل عمد و تولد از زنا، موجب محرومیت از ارث هستند.
معنای ارث
ارث یا وراثت، انتقال قهرى و بدون معامله فراورده کسى است به دیگری و دارایى مرده را صاحب شدن؛ به همین جهت، مالى را که از میت به وارثش منتقل مى شود، میراث و یا تُراث گویند.[۱]
موجبات ارث
وراثت به طور کلى از دو طریق «نسب» و «سبب» صورت مى گیرد.
الف. منشأ نسب، تولید مثل است. وقتى از زن و شوهرى فرزندى به وجود مى آید، آن مرد و زن، پدر و مادر کودک مى شوند و پدر و پدر بزرگ و مادر و مادر بزرگ آن زن و شوهر به ترتیب اجداد و جدّه هاى کودک هستند و سایر فرزندان زن و شوهر، برادران و خواهران کودک مى گردند و برادران و خواهران پدر، عموها و عمّه هاى وى و برادران و خواهران مادر، دایی ها و خاله هاى او خواهند بود، همچنین فرزندان آنها با یکدیگر رابطه نسبى دارند.[۲]
افرادى که به واسطه نسب و خویشاوندى از یکدیگر ارث مى برند، به سه طبقه تقسیم شده اند:
- طبقه اول: پدر و مادر و فرزندان، هر چه پایین تر بروند؛ یعنى اگر پسر و دختر نباشند اولاد آنها، اگر اولاد پسر و دختر نباشند اولادِ آنها و همچنین هر چه پایین تر بروند جاى پسر و دختر مى نشینند، و تا یک نفر از این دسته هست طبقه دوم ارث نمى برند.
- طبقه دوم: پدر بزرگ و پدر او، مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا بروند و برادرها و خواهرها و اولاد آنها هر چه پایین تر بروند؛ یعنى اگر برادر و خواهر زنده نباشند اولادِ آنها، و اگر اولادِ آنها نباشند اولادِ اولاد، و همچنین هر چه پایین تر بروند جاى برادر و خواهر هستند و تا یک نفر از این دسته هست، دسته سوم ارث نمى برند.
- طبقه سوم: عموها و عمّه ها و دایی ها و خاله ها هر چه بالا بروند و اولاد آنها هر چه پایین بروند، یعنى اگر عمو، دایى، خاله و عمّه نباشند، وارث، اولاد آنها هستند و اگر اولاد نداشته باشند اولادِ اولاد و همچنین ... .[۳]
ب. منشأ سبب، عبارت است از ارتباط انسانى با انسان دیگر به سبب ازدواج شرعى.[۴] بر این پایه، زن و شوهر به سبب زوجیت و با وجود شرایطى از یکدیگر ارث مى برند.
سهم الارث زن
زن به سبب زوجیت، با دو شرط از شوهر ارث مى برد:
- ۱. همسر دائمى مرد باشد؛ چرا که در ازدواج موقت، مرد و زن از یکدیگر ارث نمى برند.
- ۲. زن، در قید زناشویى شوهرش باقى باشد و به واسطه طلاق از او جدا نشود؛ زیرا زنى که طلاق گرفته از شوهر ارث نمى برد، مگر اینکه طلاق رجعى گرفته و در عدّه طلاق رجعى به سر برد، که در این صورت حق ارث دارد و اگر در این مدت از دنیا برود، شوهرش نیز از او ارث مى برد.[۵]
سهم الارث زن عبارت است از:
- ۱. ارث از شوهر: همان گونه که گذشت، اگر مرد از دنیا برود و اولاد داشته باشد، هشت یک اموالش به زن مى رسد؛ خواه یک زن داشته باشد یا بیشتر؛ البته در صورت متعدد بودن همسر، هشت یک به طور مساوى میان آنان تقسیم مى گردد.[۶] اگر مرد از دنیا برود و اولاد نداشته باشد، همسرش چهار یک اموالش را ارث مى برد و در صورت تعدّد همسر، چهار یک به طور مساوى میان آنها تقسیم مى شود.[۷]
توضیح این نکته لازم است که زن، از همه اموال منقول شوهر، به طور مطلق - از عین و قیمت آنها- ارث مى برد؛ ولى در میان اموال غیر منقول، از زمینها به طور مطلق - نه از عین و نه از قیمت آنها- ارث نمى برد، خواه زمینها داراى زراعت، درخت، ساختمان و غیر آنها باشد یا نباشد، و فقط از قیمت مصالح ساختمانى، مانند تنه درخت، تخته، آجر و مانند اینها و همچنین قیمت درخت و نخل ارث مى برد.[۸]
امام خمینى (ره) در پاسخ این پرسش که: «اگر دو دانگ از شش دانگ منزل به اسم زن متوفّى باشد، آیا آن زن از چهار دانگ باقى مانده نیز ارث مى برد؟» می گوید: زن از زمینِ منزل ارث نمى برد، ولى از قیمت بنا ارث مى برد.[۹] نیز در پاسخ پرسشى مشابه در مورد ارث بردن زن از منزل و اثاث خانه و مانند آن می گوید: عیال از غیر زمین و غیر اعیان ساختمان، هشت یک مى برد و از ساختمان، هشت یک قیمت آن را حقّ دارد.[۱۰]
- ۲. ارث زن به واسطه نسب: زن به واسطه خویشاوندى، از همه طبقات ارث مى برد و این ارث بردن ممکن است گاهى به عنوان دختر باشد و گاه به عنوان مادر، خواهر، عمه و یا خاله. اگر وارث میت، فقط یک دختر باشد، همه مال به او مى رسد. اگر وارث، چند دختر یا چند پسر باشند، همه مال به طور مساوى میان آنها قسمت مى شود. اگر وارث، یک دختر و یک پسر باشد، مال را سه قسمت مى کنند و دو قسمت را به پسر و یک قسمت آن را به دختر مى دهند. اگر وارث، چند دختر و چند پسر باشند، مال را طورى تقسیم مى کنند که پسر دو برابر دختر ارث ببرد.[۱۱]
اگر وارث میت، فقط مادر و پدر او باشند، مال سه قسمت مى شود؛ دو قسمت آن را به پدر و یک قسمت را به مادر مى دهند.[۱۲] اگر وارث، فقط مادر میت باشد همه مال به او مى رسد.[۱۳]
اگر وارث میت، فقط یک خواهر باشد، همه مال به او مى رسد. اگر وارث، چند خواهر باشند مال به طور مساوى بین آنها تقسیم مى شود. اگر وارث، خواهر و برادر باشند، برادر دو برابر خواهر ارث مى برد.[۱۴]
اگر وارث، فقط یک عمّه باشد، همه مال به او مى رسد. اگر وارث چند عمّه باشد مال به طور مساوى بین آنها قسمت مى شود.[۱۵]
اگر وارث، تنها یک خاله باشد، همه مال به او مى رسد.[۱۶] اگر وارث چند خاله باشد همه مال به طور مساوى بین آنان تقسیم مى شود.[۱۷]
موانع ارث
برخى موانع ارث، سبب محرومیت از تمام ارث مى شوند که آنها را «حُجُبُ الْحِرمان» مى گویند. برخى موانع، سبب محرومیت از قسمتى از ارث مى شوند که آنها را «حُجُبُ النُّقْصان» مى گویند.
شمارى از موانعى که سبب محرومیت از تمام ارث مى شوند، عبارتند از:
- ۱. کفر؛ کفر، مانع ارث است. کافر از مسلمان - اگر چه نزدیک باشد - ارث نمى برد و ارث به مسلمان - اگر چه دور باشد - اختصاص مى یابد.
- ۲. قتل عمد؛ قاتل از مقتول ارث نمى برد.
- ۳. تولد از زنا؛ اگر پدر و مادر، هر دو زنا کرده باشند، بین طفل و پدر و مادر او توارث وجود ندارد. چنانکه بین طفل و منسوبان آن پدر و مادر نیز توارث برقرار نمى شود. و اگر زنا از یکى از آنان باشد، بچه و زانى و بچه و کسانى که به زانى منسوبند از یکدیگر ارث نمى برند. ولى از ارث بردن آن طفل و یکى دیگر از والدین که زانى نیست، مانعى وجود ندارد. چنان که در جانب منسوبان او نیز مانعى نیست.[۱۸]
شمارى از موانعى که سبب محرومیت از قسمتى از ارث مى شوند، عبارتند از:
- ۱. قتل خطایى و شبه عمد؛ که قاتل را از ارث بردنِ دیه جلوگیرى مى کند.
- ۲. بزرگ ترین فرزند ذکور؛ که بقیه ورثه را از ارث بردنِ «حَبْوَه»[۱۹] جلوگیرى مى کند.
- ۳. مطلق فرزند - دختر یا پسر، یکى یا متعدّد، بدون واسطه یا با واسطه -؛ که وجود آن براى یکى از زوجین، دیگرى را از سهم اعلایش یعنى نصف و ربع جلوگیرى مى کند.[۲۰]
پانویس
- ↑ نثر طوبى، واژه «ورث».
- ↑ رساله نوین، ج ۳، ص ۲۶۷.
- ↑ توضیح المسائل، مسئله ۲۷۲۸.
- ↑ رساله نوین، ج ۳، ص ۲۶۷.
- ↑ تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۳۵۶، مسئله ۲.
- ↑ توضیح المسائل، مسئله ۲۷۷۱ و ۲۷۷۵.
- ↑ تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۳۹۷، مسئله ۴.
- ↑ همان، ص ۳۵۷، مسئله ۵.
- ↑ استفتاءات، ج ۳، ص ۳۸۶، س ۳۷.
- ↑ همان، ص ۳۹۹، س ۵۷.
- ↑ توضیح المسائل، مسئله ۲۷۳۱.
- ↑ همان، مسئله ۲۷۳۲.
- ↑ استفتاءات، ج ۳، ص ۴۱۸- ۴۱۹، س ۹۵.
- ↑ توضیح المسائل، مسئله ۲۷۴۱.
- ↑ همان، مسئله ۲۷۵۶.
- ↑ همان، مسئله ۲۷۵۹.
- ↑ ارث در اسلام با فتواى حضرت امام خمینى( ره)، محمدتقى گنجوى، ص ۷۹.( براى آگاهى از سهم الارث سایر بستگان میت، ر. ک: رساله هاى عملیه مراجع تقلید و کتابهایى که به صورت مستقل درباره ارث نگاشته شده است.)
- ↑ تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۳۲۶- ۳۳۲.
- ↑ حَبْوَه عبارت است از: لباس، انگشتر، شمشیر و مصحف که از اموال و دارایى پدر به پسر بزرگ تر داده مى شود.
- ↑ تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۳۳۴- ۳۳۵.
فقه/احکام |
عبادات: تقلید، طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، حج
اموال: خرید و فروش، شرکت، صلح، اجاره، مزارعه، مساقات، وکالت، قرض، حواله، رهن، ضامن شدن، کفالت، امانت، عاریه، ارث، غصب آداب و رفتار: ازدواج، طلاق، خوردن و آشامیدن، نذر و عهد، قسم، امر به معروف و نهی از منکر، صید ، ذبح، وصیت، مال پیدا شده، وقف، دفاع، مسائل مستحدثه |
رده ها: احکام | احکام عبادی | احکام اقتصادی | احکام خانواده | احکام روابط اجتماعی |اصطلاحات احکام|مراجع تقلید |