احمد بن علی طبرسی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
'''«ابومنصور احمد بن على طبرسی»'''، فقیه، متكلم، محدث و مورخ بزرگ شیعه در قرن ششم قمری بود. کتاب «[[الاحتجاج (کتاب)|الاحتجاج عى اهل اللجاج]]»، معروفترین اثر اوست. | '''«ابومنصور احمد بن على طبرسی»'''، فقیه، متكلم، محدث و مورخ بزرگ شیعه در قرن ششم قمری بود. کتاب «[[الاحتجاج (کتاب)|الاحتجاج عى اهل اللجاج]]»، معروفترین اثر اوست. | ||
− | == زندگینامه == | + | ==زندگینامه== |
ابومنصور احمد بن على بن ابى طالب، منسوب به «طَبْرِسْ» است. گروهى از مؤرخان طبرس را همان طبرستان مازندران دانسته اند، ولی بیشتر، مراد از طبرس را «تفرش» مى دانند. تاریخ دقیق ولادت او نامشخص است، اما قرائن موجود، او را از دانشمندان قرن ششم خوانده اند. | ابومنصور احمد بن على بن ابى طالب، منسوب به «طَبْرِسْ» است. گروهى از مؤرخان طبرس را همان طبرستان مازندران دانسته اند، ولی بیشتر، مراد از طبرس را «تفرش» مى دانند. تاریخ دقیق ولادت او نامشخص است، اما قرائن موجود، او را از دانشمندان قرن ششم خوانده اند. | ||
− | == استادان و شاگردان == | + | ابومنصور، احمد بن على طبرسى پس از عمرى تلاش در تبیین و نشر فرهنگ اهل بیت، سرانجام در مازندران به دیار باقى شتافت. سرگذشت نویسان، یادى از سال وفات او نکرده اند. آرامگاه او در مازندران در ۵ کیلومترى قائم شهر و بین دو روستاى «شیخ کِلى» و «اَفرا» واقع است. |
+ | |||
+ | ==استادان و شاگردان== | ||
ابومنصور طبرسى، دانش مقدماتى و علوم دینى را نزد اساتید و اندیشمندان گذرانید. مورّخان از سید جعفر حسینى مرعشى به عنوان استاد طبرسى یاد کرده اند. همچنین وى از مهدى بن ابىحرب حسینى مرعشى روایت كرده است. او در نقل حدیث از استادش، وى را با کلماتى چون «دانشمند پرهیزکار و عابد» نام مى برد. | ابومنصور طبرسى، دانش مقدماتى و علوم دینى را نزد اساتید و اندیشمندان گذرانید. مورّخان از سید جعفر حسینى مرعشى به عنوان استاد طبرسى یاد کرده اند. همچنین وى از مهدى بن ابىحرب حسینى مرعشى روایت كرده است. او در نقل حدیث از استادش، وى را با کلماتى چون «دانشمند پرهیزکار و عابد» نام مى برد. | ||
همچنین، [[شیخ منتجب الدین رازی|شیخ منتجبالدین رازی]] (م 585 ق) و [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب مازندرانى]] (م 588 ق) را از شاگردان وى نام برده اند. | همچنین، [[شیخ منتجب الدین رازی|شیخ منتجبالدین رازی]] (م 585 ق) و [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب مازندرانى]] (م 588 ق) را از شاگردان وى نام برده اند. | ||
− | == جایگاه علمی == | + | ==جایگاه علمی== |
− | ابومنصور | + | ابومنصور طبرسى در عصرى مى زیست که قلمرو پهناور جامعه اسلامى، دوران [[تعصب]]، شدت اختلافات دینى و غلبه متعصبان و خشونت سیرتان را پشت سر مى نهاد. ابومنصور طبرسى، از آن رو که در طبرستان ساختار جمعیت، مذهب و حاکمیت متمایل به [[شیعه]] بود، جذب آنجا شد و از شرایط مناسب خطه طبرستان بهره جست و خود را براى ارائه طرحى نو در معرفى حقّانیت مکتب شیعه آماده ساخت. در آن زمان بحث هاى تند و خشن و مشاجرات مذهبى فراگیرى بین علماى مذاهب صورت مى گرفت که در برخى مواقع به ستیز و خونریزى دسته هاى مختلف منتهى مى گشت. با توجه به غلبه تفکر [[سنی]] در [[ایران]] و آمیختگى اش با ساختار حاکمیت، هجمه کلامى شدیدى بر علیه شیعه [[امامیه]] تدارک شده بود. از آثار نوشته شده آن دوره (۵۵۶ ق) «فضایح الروافض» مى باشد که مؤلف متعصب این کتاب، طعن ها و ریشخندهاى بسیارى بر [[ائمه اطهار]] (علیهم السلام) و شیعیان وارد کرده است. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | در | ||
− | |||
− | در | ||
در برابر این هجوم گسترده و گستاخى دور از منطق، سکوت و انزوا در زندگانى اغلب دانشمندان شیعى حکمفرما بود و جز چند حرکت خاصى ـ که از [[عبدالجلیل قزوینی رازی|عبدالجلیل قزوینى رازى]] و [[شیخ طبرسی|امین الاسلام طبرسى]] به یادگار مانده است ـ واکنشى از سوى چهره هاى شیعى مشاهده نمى شد. از این رو، احمد بن على طبرسى با تدوین کتاب «[[الاحتجاج (کتاب)|الاحتجاج]]» پیروان مکتب شیعه را به پیروى از منش پیشوایان دین وا داشت، او چنین مى نویسد: «... آنچه مرا بر تألیف این کتاب برانگیخت، مسامحه و سستى دانشمندان و اصحاب ما بود که خاموشى و انزوا و سکوت اختیار کرده و از مقام احتجاج و جدال با مخالفین و اهل ادیان باطل کناره گیرى نموده اند، و تصور مى کنند که [[پیامبر اکرم]] (صلى الله علیه وآله) و ائمّه اطهار (علیهم السلام) نیز مانند ایشان پیوسته سکوت و کناره گیرى نمودند و براى پیروان و شیعیان خود هم اجازه مجادله و احتجاج را نداده اند. بلکه برخى از آنان معتقد هستند که احتجاج و گفتگو با صاحبان ادیان باطل ممنوع است. لذا تصمیم گرفتم احتجاج هایى را که از پیشوایان بزرگ [[اسلام]] در مقابل مخالفان و طوایف مختلف بیان شده است را جمع آورى کرده و در این کتاب به رشته تحریر در آورم.» | در برابر این هجوم گسترده و گستاخى دور از منطق، سکوت و انزوا در زندگانى اغلب دانشمندان شیعى حکمفرما بود و جز چند حرکت خاصى ـ که از [[عبدالجلیل قزوینی رازی|عبدالجلیل قزوینى رازى]] و [[شیخ طبرسی|امین الاسلام طبرسى]] به یادگار مانده است ـ واکنشى از سوى چهره هاى شیعى مشاهده نمى شد. از این رو، احمد بن على طبرسى با تدوین کتاب «[[الاحتجاج (کتاب)|الاحتجاج]]» پیروان مکتب شیعه را به پیروى از منش پیشوایان دین وا داشت، او چنین مى نویسد: «... آنچه مرا بر تألیف این کتاب برانگیخت، مسامحه و سستى دانشمندان و اصحاب ما بود که خاموشى و انزوا و سکوت اختیار کرده و از مقام احتجاج و جدال با مخالفین و اهل ادیان باطل کناره گیرى نموده اند، و تصور مى کنند که [[پیامبر اکرم]] (صلى الله علیه وآله) و ائمّه اطهار (علیهم السلام) نیز مانند ایشان پیوسته سکوت و کناره گیرى نمودند و براى پیروان و شیعیان خود هم اجازه مجادله و احتجاج را نداده اند. بلکه برخى از آنان معتقد هستند که احتجاج و گفتگو با صاحبان ادیان باطل ممنوع است. لذا تصمیم گرفتم احتجاج هایى را که از پیشوایان بزرگ [[اسلام]] در مقابل مخالفان و طوایف مختلف بیان شده است را جمع آورى کرده و در این کتاب به رشته تحریر در آورم.» | ||
− | + | ابومنصور طبرسى، در علم [[فقه]] نیز صاحب رأى و اندیشه بود و بزرگان فقه [[فتوا|فتاوا]] و دیدگاههاى او را مورد نظر داشته و در آثار خود از آن بهره مى جسته اند. [[شهید اول]] در «غایة المراد» فتاوا و نظرات وى را بسیار نقل كرده است. نویسنده [[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]] از او چنین یاد مى کند: «... شیخ در شرح ارشاد، اقوال و فتاواى بسیارى را از او نقل مى کند». در کتاب «[[موسوعة طبقات الفقهاء (کتاب)|موسوعة طبقات الفقهاء]]» درباره جایگاه فقهى طبرسى چنین آمده است: «... او فتاوا و دیدگاههایى دارد که فقها در آثار خود از آن یاد کرده اند.» | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | شهید اول در | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | شیخ | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | اکثر صاحبان خبر و اندیشه، ابومنصور طبرسى را [[فقیه]] بافضیلت دانسته اند که چنین سخنى حکایتگر منزلت فقهى اوست. گرچه اثرى از کتاب گرانسنگ «الکافى فى الفقه» طبرسى نیست، اما دیدگاههاى منقول او در آثار برجسته فقه شیعه پرتویى از اندیشه هاى فقهى او را مبرهن مى سازد. | |
− | + | == آثار و تألیفات == | |
+ | از جمله آثار احمد بن علی طبرسی عبارت است از: | ||
− | + | # [[الاحتجاج (کتاب)|الاحتجاج على اهل اللجاج]]؛ چنانكه گذشت، از مشهورترین آثار [[کلام|کلامی]] طبرسی است و [[سید ابن طاووس]] بر این كتاب و بر مؤلفش درود فرستاده و اكثر متأخرین از آن اخذ كرده و بارها به چاپ رسیده و از آن ترجمههایى مربوط به قرن دهم باقى است. | |
+ | # تاریخ الائمه. | ||
+ | # فضل الزهراء سلام الله علیها. | ||
+ | # الکافى فى الفقه. | ||
+ | # کتاب الصلاة. | ||
+ | # مفاخر الطالبیه. | ||
− | + | ==در نظر عالمان== | |
+ | دقت در دیدگاه ها و کلمات مکتوب برخى از صاحبان اندیشه و قلم در ستایش و توصیف شیخ احمد بن على طبرسى، جلوه اى از شخصیت آن فرزانه دانش را عیان مى سازد: | ||
− | + | * [[شیخ یوسف بحرانی|شیخ یوسف بحرانى]]: «فاضل عالم، شیخ ابومنصور طبرسى از دانشمندان نامى و برجسته و از فضلاى مشهور بود.» | |
+ | * [[شیخ حر عاملى]]: «او دانشمند، فقیه، فاضل و محدثى مورد اعتماد است.» | ||
+ | * [[میرزا عبدالله افندی|میرزا عبدالله افندى]]: «شیح ابومنصور طبرسى فاضل و دانشمندى است که از بزرگان علماء و مشاهیر فضلا به شمار مى آید.» | ||
+ | * [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانسارى]]: «شیخ فاضل، محدث مبرور، ابومنصور احمد بن على بن ابى طالب طبرسى... این مرد از اصحاب برجسته متقدم است.» | ||
+ | * [[محمدعلی مدرس تبریزی|محمدعلى مدرس تبریزى]]: «شیخ احمد بن على مکنى به ابى منصور طبرسى عالم فاضل جلیل، فقیه، متکلم کامل، نسّابه و از ثقات محدثین و اکابر علماى امامیه اواسط قرن ششم هجرى است و با [[ابوالفتوح رازی|ابوالفتوح رازى]] و [[شیخ طبرسی|فضل بن حسن طبرسى]]، متوفى ۵۴۸ ق. معاصر بود.» | ||
+ | * خیرالدین زرکلى: «احمد بن على بن ابى طالب ابومنصور طبرسى، فقیه امامى و از اساتید ابن شهر آشوب مى باشد.» | ||
+ | * [[سید محسن امین|سید محسن امین عاملى]]: «شیخ ابومنصور، احمد بن على طبرسى، فقیه، محدث، متکلم و عالم علم نسب بود.» | ||
+ | * [[سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خویى]]: «او دانشمند، فاضل، فقیه، محدث و ثقه بود.» | ||
+ | * [[محمدتقی بهجت فومنی|شیخ محمدتقى بهجت]]: «احمد بن على بن ابى طالب الطبرسى، از اعاظم و اجله علماى شیعه در قرن ششم هجرى مى باشد.» | ||
+ | * [[علامه حسن زاده آملی|حسن حسن زاده آملى]]: «علاّمه جلیل متکلم نبیل، فقیه قمقام و محدث ثقه والامقام، نسّابه خبیر بصیر، ابو منصور احمد بن على بن ابى طالب از اعاظم مشایخ علم و معارف حقه الهیه، و از مفاخر فرقه ناجیه امامیه، و حقا از مصادیق کریمه «یرفع الله الذین أوتوا العلم درجات» ([[سوره مجادله|مجادله]]، 11) است». | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۰۳
«ابومنصور احمد بن على طبرسی»، فقیه، متكلم، محدث و مورخ بزرگ شیعه در قرن ششم قمری بود. کتاب «الاحتجاج عى اهل اللجاج»، معروفترین اثر اوست.
زندگینامه
ابومنصور احمد بن على بن ابى طالب، منسوب به «طَبْرِسْ» است. گروهى از مؤرخان طبرس را همان طبرستان مازندران دانسته اند، ولی بیشتر، مراد از طبرس را «تفرش» مى دانند. تاریخ دقیق ولادت او نامشخص است، اما قرائن موجود، او را از دانشمندان قرن ششم خوانده اند.
ابومنصور، احمد بن على طبرسى پس از عمرى تلاش در تبیین و نشر فرهنگ اهل بیت، سرانجام در مازندران به دیار باقى شتافت. سرگذشت نویسان، یادى از سال وفات او نکرده اند. آرامگاه او در مازندران در ۵ کیلومترى قائم شهر و بین دو روستاى «شیخ کِلى» و «اَفرا» واقع است.
استادان و شاگردان
ابومنصور طبرسى، دانش مقدماتى و علوم دینى را نزد اساتید و اندیشمندان گذرانید. مورّخان از سید جعفر حسینى مرعشى به عنوان استاد طبرسى یاد کرده اند. همچنین وى از مهدى بن ابىحرب حسینى مرعشى روایت كرده است. او در نقل حدیث از استادش، وى را با کلماتى چون «دانشمند پرهیزکار و عابد» نام مى برد.
همچنین، شیخ منتجبالدین رازی (م 585 ق) و ابن شهر آشوب مازندرانى (م 588 ق) را از شاگردان وى نام برده اند.
جایگاه علمی
ابومنصور طبرسى در عصرى مى زیست که قلمرو پهناور جامعه اسلامى، دوران تعصب، شدت اختلافات دینى و غلبه متعصبان و خشونت سیرتان را پشت سر مى نهاد. ابومنصور طبرسى، از آن رو که در طبرستان ساختار جمعیت، مذهب و حاکمیت متمایل به شیعه بود، جذب آنجا شد و از شرایط مناسب خطه طبرستان بهره جست و خود را براى ارائه طرحى نو در معرفى حقّانیت مکتب شیعه آماده ساخت. در آن زمان بحث هاى تند و خشن و مشاجرات مذهبى فراگیرى بین علماى مذاهب صورت مى گرفت که در برخى مواقع به ستیز و خونریزى دسته هاى مختلف منتهى مى گشت. با توجه به غلبه تفکر سنی در ایران و آمیختگى اش با ساختار حاکمیت، هجمه کلامى شدیدى بر علیه شیعه امامیه تدارک شده بود. از آثار نوشته شده آن دوره (۵۵۶ ق) «فضایح الروافض» مى باشد که مؤلف متعصب این کتاب، طعن ها و ریشخندهاى بسیارى بر ائمه اطهار (علیهم السلام) و شیعیان وارد کرده است.
در برابر این هجوم گسترده و گستاخى دور از منطق، سکوت و انزوا در زندگانى اغلب دانشمندان شیعى حکمفرما بود و جز چند حرکت خاصى ـ که از عبدالجلیل قزوینى رازى و امین الاسلام طبرسى به یادگار مانده است ـ واکنشى از سوى چهره هاى شیعى مشاهده نمى شد. از این رو، احمد بن على طبرسى با تدوین کتاب «الاحتجاج» پیروان مکتب شیعه را به پیروى از منش پیشوایان دین وا داشت، او چنین مى نویسد: «... آنچه مرا بر تألیف این کتاب برانگیخت، مسامحه و سستى دانشمندان و اصحاب ما بود که خاموشى و انزوا و سکوت اختیار کرده و از مقام احتجاج و جدال با مخالفین و اهل ادیان باطل کناره گیرى نموده اند، و تصور مى کنند که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و ائمّه اطهار (علیهم السلام) نیز مانند ایشان پیوسته سکوت و کناره گیرى نمودند و براى پیروان و شیعیان خود هم اجازه مجادله و احتجاج را نداده اند. بلکه برخى از آنان معتقد هستند که احتجاج و گفتگو با صاحبان ادیان باطل ممنوع است. لذا تصمیم گرفتم احتجاج هایى را که از پیشوایان بزرگ اسلام در مقابل مخالفان و طوایف مختلف بیان شده است را جمع آورى کرده و در این کتاب به رشته تحریر در آورم.»
ابومنصور طبرسى، در علم فقه نیز صاحب رأى و اندیشه بود و بزرگان فقه فتاوا و دیدگاههاى او را مورد نظر داشته و در آثار خود از آن بهره مى جسته اند. شهید اول در «غایة المراد» فتاوا و نظرات وى را بسیار نقل كرده است. نویسنده ریاض العلماء از او چنین یاد مى کند: «... شیخ در شرح ارشاد، اقوال و فتاواى بسیارى را از او نقل مى کند». در کتاب «موسوعة طبقات الفقهاء» درباره جایگاه فقهى طبرسى چنین آمده است: «... او فتاوا و دیدگاههایى دارد که فقها در آثار خود از آن یاد کرده اند.»
اکثر صاحبان خبر و اندیشه، ابومنصور طبرسى را فقیه بافضیلت دانسته اند که چنین سخنى حکایتگر منزلت فقهى اوست. گرچه اثرى از کتاب گرانسنگ «الکافى فى الفقه» طبرسى نیست، اما دیدگاههاى منقول او در آثار برجسته فقه شیعه پرتویى از اندیشه هاى فقهى او را مبرهن مى سازد.
آثار و تألیفات
از جمله آثار احمد بن علی طبرسی عبارت است از:
- الاحتجاج على اهل اللجاج؛ چنانكه گذشت، از مشهورترین آثار کلامی طبرسی است و سید ابن طاووس بر این كتاب و بر مؤلفش درود فرستاده و اكثر متأخرین از آن اخذ كرده و بارها به چاپ رسیده و از آن ترجمههایى مربوط به قرن دهم باقى است.
- تاریخ الائمه.
- فضل الزهراء سلام الله علیها.
- الکافى فى الفقه.
- کتاب الصلاة.
- مفاخر الطالبیه.
در نظر عالمان
دقت در دیدگاه ها و کلمات مکتوب برخى از صاحبان اندیشه و قلم در ستایش و توصیف شیخ احمد بن على طبرسى، جلوه اى از شخصیت آن فرزانه دانش را عیان مى سازد:
- شیخ یوسف بحرانى: «فاضل عالم، شیخ ابومنصور طبرسى از دانشمندان نامى و برجسته و از فضلاى مشهور بود.»
- شیخ حر عاملى: «او دانشمند، فقیه، فاضل و محدثى مورد اعتماد است.»
- میرزا عبدالله افندى: «شیح ابومنصور طبرسى فاضل و دانشمندى است که از بزرگان علماء و مشاهیر فضلا به شمار مى آید.»
- میرزا محمدباقر خوانسارى: «شیخ فاضل، محدث مبرور، ابومنصور احمد بن على بن ابى طالب طبرسى... این مرد از اصحاب برجسته متقدم است.»
- محمدعلى مدرس تبریزى: «شیخ احمد بن على مکنى به ابى منصور طبرسى عالم فاضل جلیل، فقیه، متکلم کامل، نسّابه و از ثقات محدثین و اکابر علماى امامیه اواسط قرن ششم هجرى است و با ابوالفتوح رازى و فضل بن حسن طبرسى، متوفى ۵۴۸ ق. معاصر بود.»
- خیرالدین زرکلى: «احمد بن على بن ابى طالب ابومنصور طبرسى، فقیه امامى و از اساتید ابن شهر آشوب مى باشد.»
- سید محسن امین عاملى: «شیخ ابومنصور، احمد بن على طبرسى، فقیه، محدث، متکلم و عالم علم نسب بود.»
- سید ابوالقاسم خویى: «او دانشمند، فاضل، فقیه، محدث و ثقه بود.»
- شیخ محمدتقى بهجت: «احمد بن على بن ابى طالب الطبرسى، از اعاظم و اجله علماى شیعه در قرن ششم هجرى مى باشد.»
- حسن حسن زاده آملى: «علاّمه جلیل متکلم نبیل، فقیه قمقام و محدث ثقه والامقام، نسّابه خبیر بصیر، ابو منصور احمد بن على بن ابى طالب از اعاظم مشایخ علم و معارف حقه الهیه، و از مفاخر فرقه ناجیه امامیه، و حقا از مصادیق کریمه «یرفع الله الذین أوتوا العلم درجات» (مجادله، 11) است».