علی بن محمد اشعری قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
يكي از محدثان بزرگوار شيعي، ابوقتاده قمی ‌‌است .
+
ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی، ‌‌یکی از محدثان بزرگوار شیعی، است .
  
 
==زندگی نامه ابوقتاده قمی==
 
==زندگی نامه ابوقتاده قمی==
آن گونه كه از زندگينامه اين محدث گرامي به دست می‌‌آيد، او در نيمه اول سده دوم هجري در خاندان پرآوازه اشعري، در شهر [[قم]]، ديده به جهان گشود. نامش علي است و چون در [[قم]] و خاندان اشعري ولادت يافت، به نام اشعري قمي، اشتهار دارد. كنيه‌اش ابوقتاده (به فتح قاف) و نام پدرش محمد است. شرح حالي از پدرش در دست نيست.<ref> رجال نجاشي، ص 194، چ داوري قم و ص 273، چ جامعه مدرسين؛ خلاصةالاقوال، ص 102، چ منشورات رضي قم؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 303؛ جامع الروات، ج 1، ص 597؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص 288، منشورات الاسلاميه؛ معجم رجال الحديث، ج 12، ص 136؛ رجال ابن داود، ص 140؛ بهجةالآمال، ج 5، ص 513، قاموس الرجال، ج 7، ص 549، جامعه مدرسين؛ مجمع الرجال قهپائي، ج 4، ص 216.</ref>
+
ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی، در نیمه اول سده دوم هجری در خاندان پرآوازه اشعری، در شهر [[قم]]، دیده به جهان گشود.  
  
==جايگاه==
+
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]]، در منزلت این محدث چنین می‌‌نگارد: علی بن محمد بن حفص بن عبید بن حمید مولی سائب بن مالک اشعری ابوقتاده قمی، عمرش به درازا کشید و او چهره‌ای موجه است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref>
  
نهال زندگي علي بن محمد اشعري، در محيطي شكوفا شد كه انوار عشق و حب [[اهل بيت]] علیهم‌السلام در آن تابان بود. او در اين فضاي معنوي به يادگيري آموزه‌هاي ديني و اخبار اهل بيت علیهم‌السلام پرداخت و به چنان جايگاهي رسيد كه در رديف محدثان نام‌آور شيعه قرار گرفت.
+
==صحابی امام علیه‌السلام==
  
دقيق‌ترين دانشور آشنا با شرح راويان شيعي يعني نجاشي، در منزلت اين محدث چنين می‌‌نگارد: علي بن محمد بن حفص بن عبيد بن حميد مولي سائب بن مالك اشعري ابوقتاده قمي، عمرش به درازا كشيد و او چهره‌اي موجه است.<ref> رجال نجاشي، ص 194.</ref>
+
نجاشی در دو مورد، هم در شرح حال این راوی برجسته و هم در ترجمه فرزند او به صراحت نگاشته است: ابوقتاده قمی ‌‌روی عن ابی عبدالله جعفر بن محمد علیه‌السلام و عن ابی الحسن موسی علیه‌السلام؛ این محدث از یاران دو تن از امامان بزرگوار شیعه است و از آنان روایت می‌‌کند.<ref> همان.</ref>
  
ترجمه‌نويسان بعد از نجاشي از ديرزمان، تا به امروز به نقل سخن نجاشي بسنده و آن را بدون هيچ گونه اشكالي، تأييد نموده‌اند.
+
[[شیخ طوسی]] در کتاب رجال خود، نامی ‌‌از این مرد بزرگوار نیاورده بدین سبب، محقق بزرگوار شیخ محمدتقی شوشتری، صاحب کتاب ارزشمند قاموس الرجال به شیخ طوسی انتقاد کرده که چرا نام ابوقتاده را در شمار یاران امامان ذکر نکرده است.<ref> قاموس الرجال.</ref>
  
==صحابي امام علیه‌السلام==
+
به هر حال از سخن نجاشی آشکار است که ابوقتاده بدون واسطه از محضر مقدس معصوم علیه‌السلام کسب فیض نموده؛ اما روایاتی که از این محدث در کتاب‌های روایتی موجود است، همه باواسطه از امام علیه‌السلام نقل شده است.
  
نجاشي در دو مورد، هم در شرح حال اين راوي برجسته و هم در ترجمه فرزند او به صراحت نگاشته است: ابوقتاده قمی ‌‌روي عن ابي عبدالله جعفر بن محمد علیه‌السلام و عن ابي الحسن موسي علیه‌السلام؛ اين محدث از ياران دو تن از امامان بزرگوار شيعه است و از آنان روايت می‌‌كند.<ref> همان.</ref>
+
==استادان ==
  
[[شيخ طوسی]] در كتاب رجال خود، نامی ‌‌از اين مرد بزرگوار نياورده بدين سبب، محقق بزرگوار شيخ محمدتقي شوشتري، صاحب كتاب ارزشمند قاموس الرجال به شيخ طوسي انتقاد كرده كه چرا نام ابوقتاده را در شمار ياران امامان ذكر نكرده است.<ref> قاموس الرجال.</ref>
+
ابوقتاده قمی برای فراگیری آموزه‌های دینی، در گام نخست به محضر [[امامان معصوم]] علیهم‌السلام، شتافت و در گام بعدی نزد شاگردان مکتب ایشان حاضر شد و از آنان کسب فیض نمود، از جمله:
  
به هر حال از سخن نجاشي آشكار است كه ابوقتاده بدون واسطه از محضر مقدس معصوم علیه‌السلام كسب فيض نموده؛ اما رواياتي كه از اين محدث در كتاب‌هاي روايتي موجود است، همه باواسطه از امام علیه‌السلام نقل شده است.
+
*[[محمد بن خالد برقی|محمد بن خالد برقی قمی]]: محمد پدر بزرگوار احمد بن محمدبن خالد برقی صاحب کتاب محاسن است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref>
  
==استادان حديث ابوقتاده قمی==
+
*[[علی بن جعفر علیه السلام|علی بن جعفر]]، فرزند [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه‌السلام و مردی بزرگوار و جلیل القدر و یکی از برجسته‌ترین و متعبدترین راویان شیعی است.
  
فراگيري هر دانشي نيازمند به درك آموزه‌هاي استاد دارد و دانش [[حديث]] نيز از اين قاعده مستثنا نيست. ابوقتاده براي فراگيري آموزه‌هاي ديني، در گام نخست به محضر امامان معصوم علیهم‌السلام، شتافت و در گام بعدي نزد شاگردان مكتب اهل بيت علیهم‌السلام حاضر شد و از آنان كسب فيض نمود.
+
*سهل بن یسع قمی: او یکی از راویان موجه و بافضیلت است که از محضر پاک [[امام کاظم]] و [[امام رضا]] علیهماالسلام بهره‌مند و از یاران آن دو بزرگوار به شمار می‌‌رود.<ref> همان.</ref>
  
اينك به نام چند نفر از استادان او اشاره می‌‌شود:
+
*احمد بن هلال.
  
* 1- محمد بن خالد برقي قمي: محمد پدر بزرگوار احمد بن محمدبن خالد برقي صاحب كتاب محاسن است.<ref> رجال نجاشي، ص 194.</ref>
+
==شاگردان ==
  
* 2- علي بن جعفر. وي فرزند امام جعفرصادق علیه‌السلام و مردي بزرگوار و جليل القدر و يكي از برجسته‌ترين، پاكترين و متعبدترين راويان شيعي است. وي روايات فراواني از برادر بزرگوارش، امام موسي كاظم علیه‌السلام روايت می‌‌كند كه در جاي جاي كتاب‌هاي روايي ديده می‌‌شود.<ref> جامع الروات، ج 1، ص 597.</ref>
+
ابوقتاده قمی‌‌ بعد از بهره‌مندی از محضر امامان علیهم‌السلام به سفارش آنان - که فرموده بودند اخبار ما را میان مردم منتشر کنید - جامه عمل پوشاند. بدین گونه که گروهی از دانش طلبان، به گرد او جمع شدند و از محضرش بهره بردند. نام جمعی از شاگردان ابوقتاده عبارت است از:
  
* 3- سهل بن يسع قمي: او يكي از راويان موجه و بافضيلت است كه از محضر پاك [[امام كاظم]] و [[امام رضا]] علیهم‌السلام بهره‌مند و از ياران آن دو بزرگوار به شمار می‌‌رود.<ref> همان.</ref>
+
*[[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی قمی]]: وی سرآمد محدثان [[قم]] و از موجه‌ترین و پرنفوذترین دانشمندان این شهر بود.
  
* 4- احمد بن هلال.
+
*عبدالله بن مالک نخعی: گویی این شخصیت از یاران امام جعفرصادق علیه‌السلام بوده است.
  
==شاگردان ابوقتاده قمی==
+
*[[ابراهیم بن هاشم قمی|ابراهیم بن هاشم قمی]]: ابراهیم پدر بزرگوار [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم قمی]] ‌‌است که برای اولین بار، [[حدیث]] دانشمندان کوفی را در حوزه قم، گسترش داد.<ref> تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۳؛ تهذیب الاخبار، ج ۱، ص ۴۵۷.</ref>
 
 
ابوقتاده قمی‌‌ بعد از بهره‌مندي از محضر امامان علیهم‌السلام به سفارش آنان - كه فرموده بودند اخبار ما را ميان مردم منتشر كنيد - جامه عمل پوشاند. بدين گونه كه گروهي از دانش طلبان، به گرد او جمع شدند و از محضرش بهره بردند. نام جمعي از شاگردان ابوقتاده عبارت است از:
 
 
 
* 1- احمد بن محمد بن عيسي قمي: وي سرآمد محدثان [[قم]] و از موجه‌ترين و پرنفوذترين دانشمندان اين شهر بود. موقعيت او در حوزه قم، بي‌بديل بود.<ref> همان.</ref>
 
 
 
* 2- عبدالله بن مالك نخعي: گويي اين شخصيت از ياران امام جعفرصادق علیه‌السلام بوده است.
 
 
 
* 3- ابراهيم بن هاشم قمي: ابراهيم پدر بزرگوار علي بن ابراهيم قمی ‌‌است. وي همان مرد بزرگي است كه براي اولين بار، [[حديث]] دانشمندان كوفي را در حوزه قم، گسترش داد.<ref> تنقيح المقال، ج ص 303؛ تهذيب الاخبار، ج ص 457.</ref>
 
  
 
==فرزندان==
 
==فرزندان==
  
ابوقتاده، يكي از ده‌ها، محدث بزرگي است كه در افق خاندان اشعري طلوع كرد. اين محدث داراي دو فرزند است كه از گروه راويان شيعي به شمار می‌‌روند و آن دو عبارتند از:
+
ابوقتاده، یکی از ده‌ها، محدث بزرگی است که در افق خاندان اشعری طلوع کرد. این محدث دارای دو فرزند است که از گروه راویان شیعی به شمار می‌‌روند و آن دو عبارتند از:
  
* 1- حسن بن ابي قتاده قمي؛
+
*۱- حسن بن ابی قتاده قمی؛
  
* 2- احمد بن ابي قتاده؛
+
*۲- احمد بن ابی قتاده؛
  
نجاشي در ترجمه حسن بن ابي قتاده می‌‌نويسد: حسن بن ابي قتاده، قمی ‌‌است كه جدش حميد، در [[قيام مختار]] از همراهان او بود و با مختار كشته شد. كنيه‌اش ابومحمد است. او شاعر و اديب بود و اشعار معدي كرب را جمع كرده بود.<ref> عمرو بن معدي كرب، يكي از شاعران برجسته و مردان شجاع بود كه هم، زمان جاهليت و هم زمان [[اسلام]] را درك كرد او اهل يمن است و در سال 9 قمری به [[پيامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله ايمان آورد؛ ولي دوباره به كفر بازگشت ولي ارتداد او طولي نكشيد و دوباره مسلمان شد وي در چند جنگ، در سپاه اسلام شركت كرد به ويژه در جنگ مسلمانان با سپاهيان شاه ايران وي در نهاوند يا در شهر ري از دنيا رفت. (الاغاني، ج 15، ص 200)</ref><ref> جامع الروات، ج ص 597.</ref>
+
نجاشی در ترجمه حسن بن ابی قتاده می‌‌نویسد: حسن بن ابی قتاده، قمی ‌‌است که جدش حمید، در [[قیام مختار]] از همراهان او بود و با مختار کشته شد. کنیه‌اش ابومحمد است. او شاعر و ادیب بود و اشعار معدی کرب را جمع کرده بود.<ref> عمرو بن معدی کرب، یکی از شاعران برجسته و مردان شجاع بود که هم، زمان جاهلیت و هم زمان [[اسلام]] را درک کرد او اهل یمن است و در سال ۹ قمری به [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله ایمان آورد؛ ولی دوباره به کفر بازگشت ولی ارتداد او طولی نکشید و دوباره مسلمان شد وی در چند جنگ، در سپاه اسلام شرکت کرد به ویژه در جنگ مسلمانان با سپاهیان شاه ایران وی در نهاوند یا در شهر ری از دنیا رفت. (الاغانی، ج ۱۵، ص ۲۰۰)</ref><ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۵۹۷.</ref>
  
نجاشي درباره احمد، فرزند ديگر ابي قتاده می‌‌گويد: او از راويان است و نسل ابوقتاده، از احمد استمرار يافت.<ref> همان.</ref>
+
نجاشی درباره احمد، فرزند دیگر ابی قتاده می‌‌گوید: او از راویان است و نسل ابوقتاده، از احمد استمرار یافت.<ref> همان.</ref>
  
احمد بن ابي قتاده، صاحب فرزندي به نام محمد بود كه از چهره‌هاي موجه [[حديث]] شيعي است.
+
احمد بن ابی قتاده، صاحب فرزندی به نام محمد بود که از چهره‌های موجه [[حدیث]] شیعی است.
  
نجاشي در منزلت والايش چنين می‌‌گويد: محمد بن احمد بن ابي قتاده، كنيه‌اش ابوجعفر، يكي از چهره‌هاي موجه و محدثي راستگو و برجسته و مشهور است.<ref> رجال نجاشي، ص 27.</ref> او پديدآورنده كتاب حديثي پيرامون وظيفه مؤمنان در هنگام از دنيا رفتن امام معصوم علیه‌السلام است.<ref> اصول كافي، ج ص 372، ح 5 ص 307، 376 و 378.</ref>
+
نجاشی در منزلت والایش چنین می‌‌گوید: محمد بن احمد بن ابی قتاده، کنیه‌اش ابوجعفر، یکی از چهره‌های موجه و محدثی راستگو و برجسته و مشهور است.<ref> رجال نجاشی، ص ۲۷.</ref> او پدیدآورنده کتاب حدیثی پیرامون وظیفه مؤمنان در هنگام از دنیا رفتن امام معصوم علیه‌السلام است.<ref> اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۲، ح ۵ ص ۳۰۷، ۳۷۶ و ۳۷۸.</ref>
  
==اهميت پيشوايي و رهبري==
+
==اهمیت پیشوایی و رهبری==
  
محمد بن احمد بن ابي قتاده، پيرامون وظيفه مؤمنان در زمان رحلت پيشواي معصوم، كتابي تأليف نموده و اين اشاره‌اي است به جايگاه رفيع ولايت و ولايت‌پذيري، در نظام اعتقادي شيعي.
+
محمد بن احمد بن ابی قتاده، پیرامون وظیفه مؤمنان در زمان رحلت پیشوای معصوم، کتابی تألیف نموده و این اشاره‌ای است به جایگاه رفیع ولایت و ولایت‌پذیری، در نظام اعتقادی شیعی.
  
از منظر باورهاي ديني كه بنياد آن، روايات اهل بيت علیهم‌السلام است، شيعه در زندگي خود همواره بايد پيرو پيشواي معصوم علیه‌السلام باشد. اگر مسلماني بميرد و امام زمان خود را نشناسد، به مردن جاهليت از دنيا رفته و همين باور ژرف بود كه ياران امامان علیه‌السلام را وادار می‌‌نمود تا از آن‌ها درباره امام بعد پرسش كنند؛ زيرا نبايد حتي يك لحظه، بدون پيشوا باشند.
+
از منظر باورهای دینی که بنیاد آن، روایات اهل بیت علیهم‌السلام است، شیعه در زندگی خود همواره باید پیرو پیشوای معصوم علیه‌السلام باشد. اگر مسلمانی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مردن جاهلیت از دنیا رفته و همین باور ژرف بود که یاران امامان علیه‌السلام را وادار می‌‌نمود تا از آن‌ها درباره امام بعد پرسش کنند؛ زیرا نباید حتی یک لحظه، بدون پیشوا باشند.
  
به عنوان نمونه، فيض بن مختار به [[امام صادق]] علیه‌السلام می‌‌گويد: اي امام! دست مرا بگير و از آتش جهنم نجاتم ده؛ امام و پيشواي بعد از شما كيست. در اين موقعيت بود كه حضرت موسي بن جعفر علیه‌السلام كه هنوز در سنين نوجواني بود، وارد شد. حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمود: او رهبر و امام شماست.
+
به عنوان نمونه، فیض بن مختار به [[امام صادق]] علیه‌السلام می‌‌گوید: ای امام! دست مرا بگیر و از آتش جهنم نجاتم ده؛ امام و پیشوای بعد از شما کیست. در این موقعیت بود که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام که هنوز در سنین نوجوانی بود، وارد شد. حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمود: او رهبر و امام شماست.
  
در روايت ديگري آمده است: يعقوب بن شعيب از امام صادق علیه‌السلام می‌‌پرسد: اگر امام، از دنيا برود وظيفه مؤمنان چيست. حضرت می‌‌فرمايد: خداوند وظيفه آنان را در يك آيه [[قرآن]] روشن ساخته است. بايد از ميان هر گروه از مردم، جمعي از آنان به پاخيزند و حركت كنند و خود را به مركز [[اسلام]] برسانند و در مسئله امام و رهبري بررسي و تحقيق كنند و مردمی‌‌ كه باقي مانده اند، معذورند تا هنگامی‌‌ كه آن‌ها برگردند و امام را معرفي كنند.
+
در روایت دیگری آمده است: یعقوب بن شعیب از امام صادق علیه‌السلام می‌‌پرسد: اگر امام، از دنیا برود وظیفه مؤمنان چیست. حضرت می‌‌فرماید: خداوند وظیفه آنان را در یک آیه [[قرآن]] روشن ساخته است. باید از میان هر گروه از مردم، جمعی از آنان به پاخیزند و حرکت کنند و خود را به مرکز [[اسلام]] برسانند و در مسئله امام و رهبری بررسی و تحقیق کنند و مردمی‌‌ که باقی مانده اند، معذورند تا هنگامی‌‌ که آن‌ها برگردند و امام را معرفی کنند.
  
 
==اثر==
 
==اثر==
  
گرچه در حوزه نقل روايت، جايگاه اين راوي بسي والا و ارزشمند است؛ در حوزه تأليف، اثر چنداني براي وي ذكر نشده است. تنها مطلبي كه در مورد آثار اين محدث بزرگ آمده اين است كه: او صاحب يك كتاب حديث است.<ref> رجال نجاشي، ص 194.</ref>
+
گرچه در حوزه نقل روایت، جایگاه این راوی بسی والا و ارزشمند است؛ در حوزه تألیف، اثر چندانی برای وی ذکر نشده است. تنها مطلبی که در مورد آثار این محدث بزرگ آمده این است که: او صاحب یک کتاب حدیث است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref>
  
==گرايش روايتي==
+
==گرایش روایتی==
  
در حوزه نقل [[حديث]]، گرايش محدثان با يكديگر فرق دارد. بعضي از آنان بيشتر گرايش فقهي دارند؛ يعني اخبار مربوط به وظيفه و تكليف مردم را از منظر بايد و نبايدها همانند مسائل [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[زكات]] و... نقل می‌‌كنند. گرايش اين محدث بزرگ شيعي، چنانچه از روايات او بدست می‌‌آيد بيشتر فقهي است. از تاريخ وفات، مكان و دفن ابوقتاده نيز اطلاعي در دست نيست.
+
در حوزه نقل [[حدیث]]، گرایش محدثان با یکدیگر فرق دارد. بعضی از آنان بیشتر گرایش فقهی دارند؛ یعنی اخبار مربوط به وظیفه و تکلیف مردم را از منظر باید و نبایدها همانند مسائل [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[زکات]] و... نقل می‌‌کنند. گرایش این محدث بزرگ شیعی، چنانچه از روایات او بدست می‌‌آید بیشتر فقهی است. از تاریخ وفات، مکان و دفن ابوقتاده نیز اطلاعی در دست نیست.
  
==روايات==
+
==روایات==
  
در پايان اين نوشتار به چند روايت كه از اين محدث بزرگوار و به عنوان ميراث فرهنگي گرانبها، در كتاب‌هاي روايي به يادگار مانده اشاره می‌‌شود.
+
در پایان این نوشتار به چند روایت که از این محدث بزرگوار و به عنوان میراث فرهنگی گرانبها، در کتاب‌های روایی به یادگار مانده اشاره می‌‌شود.
  
===غسل ميت در فضاي باز===
+
===غسل میت در فضای باز===
  
ابوقتاده از علي بن جعفر از برادرش امام موسي كاظم علیه‌السلام روايت می‌‌كند كه از آن بزرگوار پرسيدم: آيا می‌‌شود ميت را در زير آسمان و فضاي باز [[غسل]] داد يا نه؟ امام در پاسخ فرمود: اشكالي ندارد؛ ولي اگر در جايي باشد كه بدن ميت مستور بماند نزد من بهتر است.(××)<ref> تهذيب الاحكام، ج ص 457، ح 1397؛ وسائل الشيعه، ج ص 720، چ منشورات اسلاميه.</ref>
+
ابوقتاده از علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم علیه‌السلام روایت می‌‌کند که از آن بزرگوار پرسیدم: آیا می‌‌شود میت را در زیر آسمان و فضای باز [[غسل]] داد یا نه؟ امام در پاسخ فرمود: اشکالی ندارد؛ ولی اگر در جایی باشد که بدن میت مستور بماند نزد من بهتر است.(××)<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۵۷، ح ۱۳۹۷؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۷۲۰، چ منشورات اسلامیه.</ref>
  
===نماز بر ميت هنگام غروب===
+
===نماز بر میت هنگام غروب===
  
ابوقتاده از علي بن جعفر علیه‌السلام روايت كرده كه وي گفت: از برادرم حضرت كاظم علیه‌السلام سؤال كردم: آيا در حال غروب خورشيد و هنگامی‌‌ كه وقت [[نماز]] مغرب فرامی‌‌رسد، می‌‌توان نماز ميت را خواند.
+
ابوقتاده از علی بن جعفر علیه‌السلام روایت کرده که وی گفت: از برادرم حضرت کاظم علیه‌السلام سؤال کردم: آیا در حال غروب خورشید و هنگامی‌‌ که وقت [[نماز]] مغرب فرامی‌‌رسد، می‌‌توان نماز میت را خواند.
  
امام فرمود: نبايد در هنگام فرارسيدن نماز مغرب، نماز ميت را خواند هنگامی‌‌ كه خورشيد غروب كرد، نخست نماز مغرب را بخوان، سپس نماز بر جنازه را.(×××)<ref> تهذيب الاحكام، ج ص 533؛ وسائل الشيعه، ج ص 808، باب 21، ح 3.</ref>
+
امام فرمود: نباید در هنگام فرارسیدن نماز مغرب، نماز میت را خواند هنگامی‌‌ که خورشید غروب کرد، نخست نماز مغرب را بخوان، سپس نماز بر جنازه را.(×××)<ref> تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۵۳۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۰۸، باب ۲۱، ح ۳.</ref>
  
 
===درباره وضو گرفتن===
 
===درباره وضو گرفتن===
  
ابوقتاده از علي بن جعفر روايت می‌‌كند كه گفت: از برادرم حضرت موسي بن جعفر علیه‌السلام پرسيدم: مردي [[وضو]] می‌‌گرفت؛ اما فراموش كرد دست چپش را بشويد، حالا چكار كند. حضرت فرمود: دست چپ را بشويد كفايت می‌‌كند، لازم نيست وضو را دوباره انجام دهد.<ref> همان، ج ص 101، ح 106؛ مسائل علي بن جعفر، ص 226، چ مؤسسه آل البيت قم.</ref>
+
ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که گفت: از برادرم حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام پرسیدم: مردی [[وضو]] می‌‌گرفت؛ اما فراموش کرد دست چپش را بشوید، حالا چکار کند. حضرت فرمود: دست چپ را بشوید کفایت می‌‌کند، لازم نیست وضو را دوباره انجام دهد.<ref> همان، ج ۱، ص ۱۰۱، ح ۱۰۶؛ مسائل علی بن جعفر، ص ۲۲۶، چ مؤسسه آل البیت قم.</ref>
  
===زكات مال===
+
===زکات مال===
ابوقتاده از سهل بن يسع قمي، نقل می‌‌كند: هنگامی ‌‌كه سهل بن يسع در [[قم]]، دهكده‌اي به نام سهل آباد، احداث كرد. از حضرت موسي بن جعفر علیهم‌السلام پرسيد: آيا خراج و مالياتي كه از درآمد، اين زمين كشاورزي به حكومت وقت می‌‌پردازم، زكاتش بر من واجب است.
+
ابوقتاده از سهل بن یسع قمی، نقل می‌‌کند: هنگامی ‌‌که سهل بن یسع در [[قم]]، دهکده‌ای به نام سهل آباد، احداث کرد. از حضرت موسی بن جعفر علیهم‌السلام پرسید: آیا خراج و مالیاتی که از درآمد، این زمین کشاورزی به حکومت وقت می‌‌پردازم، زکاتش بر من واجب است.
  
حضرت فرمود: اگر حاكم زمان، خراج و ماليات آن جا را از تو می‌‌گيرد بر تو چيزي نيست و بدهكار [[زكات]] نيستي؛ ولي اگر چيزي از تو نمی‌‌گيرد بايد يك دهم مالي را كه به حد نصاب زكات می‌‌رسد پرداخت كني.<ref> فروع كافي، ج ص 350، ح 15258.</ref>
+
حضرت فرمود: اگر حاکم زمان، خراج و مالیات آن جا را از تو می‌‌گیرد بر تو چیزی نیست و بدهکار [[زکات]] نیستی؛ ولی اگر چیزی از تو نمی‌‌گیرد باید یک دهم مالی را که به حد نصاب زکات می‌‌رسد پرداخت کنی.<ref> فروع کافی، ج ۳، ص ۳۵۰، ح ۱۵۲۵۸.</ref>
  
===قرباني در مِنا===
+
===قربانی در مِنا===
  
ابوقتاده از علي بن جعفر روايت می‌‌كند كه: از برادرم پرسيدم: تا چند روز می‌‌توان گوسفند قرباني را در سرزمين منا [[ذبح]] كرد. امام علیه‌السلام فرمود: اگر در سرزمين منا باشي، تا چهار روز مهلت داري؛ اما در غير منا تا سه روز.<ref> الاستبصار، ج ص 264.</ref>
+
ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که: از برادرم پرسیدم: تا چند روز می‌‌توان گوسفند قربانی را در سرزمین منا [[ذبح]] کرد. امام علیه‌السلام فرمود: اگر در سرزمین منا باشی، تا چهار روز مهلت داری؛ اما در غیر منا تا سه روز.<ref> الاستبصار، ج ۲، ص ۲۶۴.</ref>
  
===مختار و امام حسين علیه‌السلام===
+
===مختار و امام حسین علیه‌السلام===
  
برابر با يكي از نسخه‌هاي كتاب [[تهذيب الاحكام]]، ابوقتاده قمی ‌‌از احمد بن هلال روايت می‌‌كند كه روزي [[امام صادق]] علیه‌السلام فرمود: [[روز قيامت]]، اولين كسي كه از پل صراط می‌‌گذرد رسول اكرم صلی الله علیه و آله است. بعد از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله حضرت علي علیه‌السلام بعد از [[امام علی]] علیه‌السلام، [[امام حسن]] علیه‌السلام و آن‌گاه [[امام حسين]] علیه‌السلام كه در حال عبور از پل صراط است، در اين حال مختار ثقفي، امام حسين علیه‌السلام را چنين می‌‌خواند، يا ابا عبدالله! من به طلب و خونخواهي خون تو قيام كردم و انتقام تو را از كشندگانت گرفتم.
+
برابر با یکی از نسخه‌های کتاب [[تهذیب الاحکام]]، ابوقتاده قمی ‌‌از احمد بن هلال روایت می‌‌کند که روزی [[امام صادق]] علیه‌السلام فرمود: [[روز قیامت]]، اولین کسی که از پل صراط می‌‌گذرد رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. بعد از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه‌السلام بعد از [[امام علی]] علیه‌السلام، [[امام حسن]] علیه‌السلام و آن‌گاه [[امام حسین]] علیه‌السلام که در حال عبور از پل صراط است، در این حال مختار ثقفی، امام حسین علیه‌السلام را چنین می‌‌خواند، یا ابا عبدالله! من به طلب و خونخواهی خون تو قیام کردم و انتقام تو را از کشندگانت گرفتم.
  
رسول اكرم صلی الله علیه و آله تا اين صدا را می‌‌شنود رو می‌‌كند به امام حسين علیه‌السلام كه او را جواب ده، به فريادش برسد. ناگهان حضرت حسين علیه‌السلام همانند پرنده‌هاي چابك داخل آتش می‌‌شود و او را از داخل آتش جهنم خارج می‌‌كند، در حالي كه بدنش سياه شده است. آن‌گاه [[امام صادق]] علیه‌السلام می‌‌فرمايد: اگر قلب مختار شكافته می‌‌شد، محبت و مهر آن دو (ابوبكر و عمر) در دلش جاي داشت.<ref> تهذيب الاحكام، ج ص 495، ح 15258.</ref>
+
رسول اکرم صلی الله علیه و آله تا این صدا را می‌‌شنود رو می‌‌کند به امام حسین علیه‌السلام که او را جواب ده، به فریادش برسد. ناگهان حضرت حسین علیه‌السلام همانند پرنده‌های چابک داخل آتش می‌‌شود و او را از داخل آتش جهنم خارج می‌‌کند، در حالی که بدنش سیاه شده است. آن‌گاه [[امام صادق]] علیه‌السلام می‌‌فرماید: اگر قلب مختار شکافته می‌‌شد، محبت و مهر آن دو (ابوبکر و عمر) در دلش جای داشت.<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.</ref>
  
===موسي بن جعفر در عراق===
+
===موسی بن جعفر در عراق===
  
ابوقتاده از ابوخالد زُبالي - كه يكي از ياران حضرت [[امام كاظم]] علیه‌السلام است - اين قطعه تاريخي آموزنده و جالب را نقل می‌‌كند، كه ابوخالد گفت: مرتبه اولي را كه حضرت موسي بن جعفر علیه‌السلام را از [[مدينه]] به [[بغداد]]، نزد خليفه عباسي؛ - مهدي - می‌‌بردند، هنگامی‌‌ كه آن بزرگوار به سرزمين زباله رسيد، به محضر حجت خدا، پيشوايم حضرت كاظم علیه‌السلام رفتم.<ref> تهذيب الاحكام، ج ص 495، ح 15258.</ref> من با آن حضرت صحبت می‌‌كردم. امام مرا بسيار غمگين و ناراحت يافت. فرمود: تو را بسيار اندوهگين و غمناك می‌‌بينم.
+
ابوقتاده از ابوخالد زُبالی - که یکی از یاران حضرت [[امام کاظم]] علیه‌السلام است - این قطعه تاریخی آموزنده و جالب را نقل می‌‌کند، که ابوخالد گفت: مرتبه اولی را که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام را از [[مدینه]] به [[بغداد]]، نزد خلیفه عباسی؛ - مهدی - می‌‌بردند، هنگامی‌‌ که آن بزرگوار به سرزمین زباله رسید، به محضر حجت خدا، پیشوایم حضرت کاظم علیه‌السلام رفتم.<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.</ref> من با آن حضرت صحبت می‌‌کردم. امام مرا بسیار غمگین و ناراحت یافت. فرمود: تو را بسیار اندوهگین و غمناک می‌‌بینم.
  
عرض كردم: چرا غمگين و افسرده نباشم، در حالي كه شما را به سمت اين طاغوت - مهدي عباسي - می‌‌برند و نمی‌‌دانم با شما چه خواهند كرد. آيا شما را به شهادت خواهند رساند يا نه! امام فرمود: خيلي نگران نباش! در اين سفر برايم مشكلي پيش نخواهد آمد و به من آسيبي نخواهد رسيد. حالا می‌‌روم و سپس بر خواهم گشت، در فلان ماه و فلان روز در فلان جا، حاضر باش تا با هم ديدار كنيم.
+
عرض کردم: چرا غمگین و افسرده نباشم، در حالی که شما را به سمت این طاغوت - مهدی عباسی - می‌‌برند و نمی‌‌دانم با شما چه خواهند کرد. آیا شما را به شهادت خواهند رساند یا نه! امام فرمود: خیلی نگران نباش! در این سفر برایم مشکلی پیش نخواهد آمد و به من آسیبی نخواهد رسید. حالا می‌‌روم و سپس بر خواهم گشت، در فلان ماه و فلان روز در فلان جا، حاضر باش تا با هم دیدار کنیم.
  
ابوخالد می‌‌گويد، من بعد از اين رخداد با دقت فراوان ماه‌ها و روزها را می‌‌شمردم، تا اين كه روز موعود فرارسيد. من به آن جا رفتم و منتظر آمدن امام بودم. امام نيامد؛ تا اين كه نزديك بود خورشيد غروب كند و تاريكي فرارسد.
+
ابوخالد می‌‌گوید، من بعد از این رخداد با دقت فراوان ماه‌ها و روزها را می‌‌شمردم، تا این که روز موعود فرارسید. من به آن جا رفتم و منتظر آمدن امام بودم. امام نیامد؛ تا این که نزدیک بود خورشید غروب کند و تاریکی فرارسد.
  
ناگهان [[شيطان]] در من وسوسه كرد، دچار ترس شدم كه نكند در گفتار امام علیه‌السلام دچار شك و ترديد شوم، در اين وضع نگران كننده بودم كه چشمم به يك سياهي افتاد كه از سوي سرزمين عراق می‌‌آمد. من از آن كاروان استقبال كردم و به پيشواز آنان شتافتم. ديدم حضرت كاظم علیه‌السلام در جلوي كاروان، سوار بر استر است. او تا مرا ديد، فرمود: اهاي ابوخالد! گفتم: لبيك يابن رسول الله! آن‌گاه فرمود: شك مكن، شيطان دوست دارد كه تو دچار شك شوي. من عرض كردم: خدا را سپاس می‌‌گويم كه خداوند تو را از شر طاغوت نجات داد. امام فرمود: اين را بدان! من يك بار ديگر به سوي آنان - هارون الرشيد - بر خواهم گشت كه ديگر نجات نخواهم يافت؛ بلكه در غربت به شهادت خواهم رسيد.<ref> اصول كافي، ج ص 477.</ref>
+
ناگهان [[شیطان]] در من وسوسه کرد، دچار ترس شدم که نکند در گفتار امام علیه‌السلام دچار شک و تردید شوم، در این وضع نگران کننده بودم که چشمم به یک سیاهی افتاد که از سوی سرزمین عراق می‌‌آمد. من از آن کاروان استقبال کردم و به پیشواز آنان شتافتم. دیدم حضرت کاظم علیه‌السلام در جلوی کاروان، سوار بر استر است. او تا مرا دید، فرمود: اهای ابوخالد! گفتم: لبیک یابن رسول الله! آن‌گاه فرمود: شک مکن، شیطان دوست دارد که تو دچار شک شوی. من عرض کردم: خدا را سپاس می‌‌گویم که خداوند تو را از شر طاغوت نجات داد. امام فرمود: این را بدان! من یک بار دیگر به سوی آنان - هارون الرشید - بر خواهم گشت که دیگر نجات نخواهم یافت؛ بلکه در غربت به شهادت خواهم رسید.<ref> اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۷.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
 
===منبع===
 
===منبع===
ابوالحسن رباني سبزواري, ابوقتاده قمی؛ راوی صادق، ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 188-196
+
ابوالحسن ربانی سبزواری, ابوقتاده قمی؛ راوی صادق، ستارگان حرم، جلد ۱۹، صفحه ۱۸۸-۱۹۶
 
  [[رده:علمای قرن دوم]]
 
  [[رده:علمای قرن دوم]]
 
[[رده:راویان حدیث]]
 
[[رده:راویان حدیث]]

نسخهٔ ‏۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۵

ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی، ‌‌یکی از محدثان بزرگوار شیعی، است .

زندگی نامه ابوقتاده قمی

ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی، در نیمه اول سده دوم هجری در خاندان پرآوازه اشعری، در شهر قم، دیده به جهان گشود.

نجاشی، در منزلت این محدث چنین می‌‌نگارد: علی بن محمد بن حفص بن عبید بن حمید مولی سائب بن مالک اشعری ابوقتاده قمی، عمرش به درازا کشید و او چهره‌ای موجه است.[۱]

صحابی امام علیه‌السلام

نجاشی در دو مورد، هم در شرح حال این راوی برجسته و هم در ترجمه فرزند او به صراحت نگاشته است: ابوقتاده قمی ‌‌روی عن ابی عبدالله جعفر بن محمد علیه‌السلام و عن ابی الحسن موسی علیه‌السلام؛ این محدث از یاران دو تن از امامان بزرگوار شیعه است و از آنان روایت می‌‌کند.[۲]

شیخ طوسی در کتاب رجال خود، نامی ‌‌از این مرد بزرگوار نیاورده بدین سبب، محقق بزرگوار شیخ محمدتقی شوشتری، صاحب کتاب ارزشمند قاموس الرجال به شیخ طوسی انتقاد کرده که چرا نام ابوقتاده را در شمار یاران امامان ذکر نکرده است.[۳]

به هر حال از سخن نجاشی آشکار است که ابوقتاده بدون واسطه از محضر مقدس معصوم علیه‌السلام کسب فیض نموده؛ اما روایاتی که از این محدث در کتاب‌های روایتی موجود است، همه باواسطه از امام علیه‌السلام نقل شده است.

استادان

ابوقتاده قمی برای فراگیری آموزه‌های دینی، در گام نخست به محضر امامان معصوم علیهم‌السلام، شتافت و در گام بعدی نزد شاگردان مکتب ایشان حاضر شد و از آنان کسب فیض نمود، از جمله:

  • علی بن جعفر، فرزند امام صادق علیه‌السلام و مردی بزرگوار و جلیل القدر و یکی از برجسته‌ترین و متعبدترین راویان شیعی است.
  • سهل بن یسع قمی: او یکی از راویان موجه و بافضیلت است که از محضر پاک امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام بهره‌مند و از یاران آن دو بزرگوار به شمار می‌‌رود.[۵]
  • احمد بن هلال.

شاگردان

ابوقتاده قمی‌‌ بعد از بهره‌مندی از محضر امامان علیهم‌السلام به سفارش آنان - که فرموده بودند اخبار ما را میان مردم منتشر کنید - جامه عمل پوشاند. بدین گونه که گروهی از دانش طلبان، به گرد او جمع شدند و از محضرش بهره بردند. نام جمعی از شاگردان ابوقتاده عبارت است از:

  • عبدالله بن مالک نخعی: گویی این شخصیت از یاران امام جعفرصادق علیه‌السلام بوده است.

فرزندان

ابوقتاده، یکی از ده‌ها، محدث بزرگی است که در افق خاندان اشعری طلوع کرد. این محدث دارای دو فرزند است که از گروه راویان شیعی به شمار می‌‌روند و آن دو عبارتند از:

  • ۱- حسن بن ابی قتاده قمی؛
  • ۲- احمد بن ابی قتاده؛

نجاشی در ترجمه حسن بن ابی قتاده می‌‌نویسد: حسن بن ابی قتاده، قمی ‌‌است که جدش حمید، در قیام مختار از همراهان او بود و با مختار کشته شد. کنیه‌اش ابومحمد است. او شاعر و ادیب بود و اشعار معدی کرب را جمع کرده بود.[۷][۸]

نجاشی درباره احمد، فرزند دیگر ابی قتاده می‌‌گوید: او از راویان است و نسل ابوقتاده، از احمد استمرار یافت.[۹]

احمد بن ابی قتاده، صاحب فرزندی به نام محمد بود که از چهره‌های موجه حدیث شیعی است.

نجاشی در منزلت والایش چنین می‌‌گوید: محمد بن احمد بن ابی قتاده، کنیه‌اش ابوجعفر، یکی از چهره‌های موجه و محدثی راستگو و برجسته و مشهور است.[۱۰] او پدیدآورنده کتاب حدیثی پیرامون وظیفه مؤمنان در هنگام از دنیا رفتن امام معصوم علیه‌السلام است.[۱۱]

اهمیت پیشوایی و رهبری

محمد بن احمد بن ابی قتاده، پیرامون وظیفه مؤمنان در زمان رحلت پیشوای معصوم، کتابی تألیف نموده و این اشاره‌ای است به جایگاه رفیع ولایت و ولایت‌پذیری، در نظام اعتقادی شیعی.

از منظر باورهای دینی که بنیاد آن، روایات اهل بیت علیهم‌السلام است، شیعه در زندگی خود همواره باید پیرو پیشوای معصوم علیه‌السلام باشد. اگر مسلمانی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مردن جاهلیت از دنیا رفته و همین باور ژرف بود که یاران امامان علیه‌السلام را وادار می‌‌نمود تا از آن‌ها درباره امام بعد پرسش کنند؛ زیرا نباید حتی یک لحظه، بدون پیشوا باشند.

به عنوان نمونه، فیض بن مختار به امام صادق علیه‌السلام می‌‌گوید: ای امام! دست مرا بگیر و از آتش جهنم نجاتم ده؛ امام و پیشوای بعد از شما کیست. در این موقعیت بود که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام که هنوز در سنین نوجوانی بود، وارد شد. حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمود: او رهبر و امام شماست.

در روایت دیگری آمده است: یعقوب بن شعیب از امام صادق علیه‌السلام می‌‌پرسد: اگر امام، از دنیا برود وظیفه مؤمنان چیست. حضرت می‌‌فرماید: خداوند وظیفه آنان را در یک آیه قرآن روشن ساخته است. باید از میان هر گروه از مردم، جمعی از آنان به پاخیزند و حرکت کنند و خود را به مرکز اسلام برسانند و در مسئله امام و رهبری بررسی و تحقیق کنند و مردمی‌‌ که باقی مانده اند، معذورند تا هنگامی‌‌ که آن‌ها برگردند و امام را معرفی کنند.

اثر

گرچه در حوزه نقل روایت، جایگاه این راوی بسی والا و ارزشمند است؛ در حوزه تألیف، اثر چندانی برای وی ذکر نشده است. تنها مطلبی که در مورد آثار این محدث بزرگ آمده این است که: او صاحب یک کتاب حدیث است.[۱۲]

گرایش روایتی

در حوزه نقل حدیث، گرایش محدثان با یکدیگر فرق دارد. بعضی از آنان بیشتر گرایش فقهی دارند؛ یعنی اخبار مربوط به وظیفه و تکلیف مردم را از منظر باید و نبایدها همانند مسائل نماز، روزه، حج، زکات و... نقل می‌‌کنند. گرایش این محدث بزرگ شیعی، چنانچه از روایات او بدست می‌‌آید بیشتر فقهی است. از تاریخ وفات، مکان و دفن ابوقتاده نیز اطلاعی در دست نیست.

روایات

در پایان این نوشتار به چند روایت که از این محدث بزرگوار و به عنوان میراث فرهنگی گرانبها، در کتاب‌های روایی به یادگار مانده اشاره می‌‌شود.

غسل میت در فضای باز

ابوقتاده از علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم علیه‌السلام روایت می‌‌کند که از آن بزرگوار پرسیدم: آیا می‌‌شود میت را در زیر آسمان و فضای باز غسل داد یا نه؟ امام در پاسخ فرمود: اشکالی ندارد؛ ولی اگر در جایی باشد که بدن میت مستور بماند نزد من بهتر است.(××)[۱۳]

نماز بر میت هنگام غروب

ابوقتاده از علی بن جعفر علیه‌السلام روایت کرده که وی گفت: از برادرم حضرت کاظم علیه‌السلام سؤال کردم: آیا در حال غروب خورشید و هنگامی‌‌ که وقت نماز مغرب فرامی‌‌رسد، می‌‌توان نماز میت را خواند.

امام فرمود: نباید در هنگام فرارسیدن نماز مغرب، نماز میت را خواند هنگامی‌‌ که خورشید غروب کرد، نخست نماز مغرب را بخوان، سپس نماز بر جنازه را.(×××)[۱۴]

درباره وضو گرفتن

ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که گفت: از برادرم حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام پرسیدم: مردی وضو می‌‌گرفت؛ اما فراموش کرد دست چپش را بشوید، حالا چکار کند. حضرت فرمود: دست چپ را بشوید کفایت می‌‌کند، لازم نیست وضو را دوباره انجام دهد.[۱۵]

زکات مال

ابوقتاده از سهل بن یسع قمی، نقل می‌‌کند: هنگامی ‌‌که سهل بن یسع در قم، دهکده‌ای به نام سهل آباد، احداث کرد. از حضرت موسی بن جعفر علیهم‌السلام پرسید: آیا خراج و مالیاتی که از درآمد، این زمین کشاورزی به حکومت وقت می‌‌پردازم، زکاتش بر من واجب است.

حضرت فرمود: اگر حاکم زمان، خراج و مالیات آن جا را از تو می‌‌گیرد بر تو چیزی نیست و بدهکار زکات نیستی؛ ولی اگر چیزی از تو نمی‌‌گیرد باید یک دهم مالی را که به حد نصاب زکات می‌‌رسد پرداخت کنی.[۱۶]

قربانی در مِنا

ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که: از برادرم پرسیدم: تا چند روز می‌‌توان گوسفند قربانی را در سرزمین منا ذبح کرد. امام علیه‌السلام فرمود: اگر در سرزمین منا باشی، تا چهار روز مهلت داری؛ اما در غیر منا تا سه روز.[۱۷]

مختار و امام حسین علیه‌السلام

برابر با یکی از نسخه‌های کتاب تهذیب الاحکام، ابوقتاده قمی ‌‌از احمد بن هلال روایت می‌‌کند که روزی امام صادق علیه‌السلام فرمود: روز قیامت، اولین کسی که از پل صراط می‌‌گذرد رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه‌السلام بعد از امام علی علیه‌السلام، امام حسن علیه‌السلام و آن‌گاه امام حسین علیه‌السلام که در حال عبور از پل صراط است، در این حال مختار ثقفی، امام حسین علیه‌السلام را چنین می‌‌خواند، یا ابا عبدالله! من به طلب و خونخواهی خون تو قیام کردم و انتقام تو را از کشندگانت گرفتم.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله تا این صدا را می‌‌شنود رو می‌‌کند به امام حسین علیه‌السلام که او را جواب ده، به فریادش برسد. ناگهان حضرت حسین علیه‌السلام همانند پرنده‌های چابک داخل آتش می‌‌شود و او را از داخل آتش جهنم خارج می‌‌کند، در حالی که بدنش سیاه شده است. آن‌گاه امام صادق علیه‌السلام می‌‌فرماید: اگر قلب مختار شکافته می‌‌شد، محبت و مهر آن دو (ابوبکر و عمر) در دلش جای داشت.[۱۸]

موسی بن جعفر در عراق

ابوقتاده از ابوخالد زُبالی - که یکی از یاران حضرت امام کاظم علیه‌السلام است - این قطعه تاریخی آموزنده و جالب را نقل می‌‌کند، که ابوخالد گفت: مرتبه اولی را که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام را از مدینه به بغداد، نزد خلیفه عباسی؛ - مهدی - می‌‌بردند، هنگامی‌‌ که آن بزرگوار به سرزمین زباله رسید، به محضر حجت خدا، پیشوایم حضرت کاظم علیه‌السلام رفتم.[۱۹] من با آن حضرت صحبت می‌‌کردم. امام مرا بسیار غمگین و ناراحت یافت. فرمود: تو را بسیار اندوهگین و غمناک می‌‌بینم.

عرض کردم: چرا غمگین و افسرده نباشم، در حالی که شما را به سمت این طاغوت - مهدی عباسی - می‌‌برند و نمی‌‌دانم با شما چه خواهند کرد. آیا شما را به شهادت خواهند رساند یا نه! امام فرمود: خیلی نگران نباش! در این سفر برایم مشکلی پیش نخواهد آمد و به من آسیبی نخواهد رسید. حالا می‌‌روم و سپس بر خواهم گشت، در فلان ماه و فلان روز در فلان جا، حاضر باش تا با هم دیدار کنیم.

ابوخالد می‌‌گوید، من بعد از این رخداد با دقت فراوان ماه‌ها و روزها را می‌‌شمردم، تا این که روز موعود فرارسید. من به آن جا رفتم و منتظر آمدن امام بودم. امام نیامد؛ تا این که نزدیک بود خورشید غروب کند و تاریکی فرارسد.

ناگهان شیطان در من وسوسه کرد، دچار ترس شدم که نکند در گفتار امام علیه‌السلام دچار شک و تردید شوم، در این وضع نگران کننده بودم که چشمم به یک سیاهی افتاد که از سوی سرزمین عراق می‌‌آمد. من از آن کاروان استقبال کردم و به پیشواز آنان شتافتم. دیدم حضرت کاظم علیه‌السلام در جلوی کاروان، سوار بر استر است. او تا مرا دید، فرمود: اهای ابوخالد! گفتم: لبیک یابن رسول الله! آن‌گاه فرمود: شک مکن، شیطان دوست دارد که تو دچار شک شوی. من عرض کردم: خدا را سپاس می‌‌گویم که خداوند تو را از شر طاغوت نجات داد. امام فرمود: این را بدان! من یک بار دیگر به سوی آنان - هارون الرشید - بر خواهم گشت که دیگر نجات نخواهم یافت؛ بلکه در غربت به شهادت خواهم رسید.[۲۰]

پانویس

  1. رجال نجاشی، ص ۱۹۴.
  2. همان.
  3. قاموس الرجال.
  4. رجال نجاشی، ص ۱۹۴.
  5. همان.
  6. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۳؛ تهذیب الاخبار، ج ۱، ص ۴۵۷.
  7. عمرو بن معدی کرب، یکی از شاعران برجسته و مردان شجاع بود که هم، زمان جاهلیت و هم زمان اسلام را درک کرد او اهل یمن است و در سال ۹ قمری به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان آورد؛ ولی دوباره به کفر بازگشت ولی ارتداد او طولی نکشید و دوباره مسلمان شد وی در چند جنگ، در سپاه اسلام شرکت کرد به ویژه در جنگ مسلمانان با سپاهیان شاه ایران وی در نهاوند یا در شهر ری از دنیا رفت. (الاغانی، ج ۱۵، ص ۲۰۰)
  8. جامع الروات، ج ۱، ص ۵۹۷.
  9. همان.
  10. رجال نجاشی، ص ۲۷.
  11. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۲، ح ۵ ص ۳۰۷، ۳۷۶ و ۳۷۸.
  12. رجال نجاشی، ص ۱۹۴.
  13. تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۵۷، ح ۱۳۹۷؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۷۲۰، چ منشورات اسلامیه.
  14. تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۵۳۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۰۸، باب ۲۱، ح ۳.
  15. همان، ج ۱، ص ۱۰۱، ح ۱۰۶؛ مسائل علی بن جعفر، ص ۲۲۶، چ مؤسسه آل البیت قم.
  16. فروع کافی، ج ۳، ص ۳۵۰، ح ۱۵۲۵۸.
  17. الاستبصار، ج ۲، ص ۲۶۴.
  18. تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.
  19. تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.
  20. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۷.

منبع

ابوالحسن ربانی سبزواری, ابوقتاده قمی؛ راوی صادق، ستارگان حرم، جلد ۱۹، صفحه ۱۸۸-۱۹۶