محمد بن زکریای رازی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «ابوبکر محمد بن زکریای رازی، در سال ۸۴۶ میلادی مطابق با ۲۴۰ هـ .ق در ری زاده شد...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
ابوبکر محمد بن زکریای رازی، در سال ۸۴۶ میلادی مطابق با ۲۴۰ هـ .ق در ری زاده شد و در ۹۳۵ میلادی مصادف با ۳۱۰ هـ .ق از دنیا رفت، اما به گفته ابوریحان بیرونی، تولد وی در نیمه شعبان ۲۵۱ هـ . ق مطابق با ۲۷ اوت ۸۶۵ میلادی و وفاتش ۵ شعبان ۳۱۳ هـ .ق مطابق با ۱۵ اکتبر ۹۲۵ میلادی است. نامش محمد، نام پدرش زکریا بن یحیی و کنیه اش ابوبکر است.
+
'''محمد بن زکریای رازی''' (240 ـ 310 ق)، حکیم، طبیب و شیمیدان نامدار مسلمان در قرن چهارم هجری است. رازی به خاطر آثارش در علم شیمی و کشف «الکل»، پدر شیمی خوانده شده است، ولی تلاش های علمی او تنها در زمینه [[طب]] و شیمی نبوده، بلکه در زمینه طبیعت، ماوراء طبیعت، ریاضی، هندسه و... نیز مهارت داشته است.
  
رازی به خاطر آثارش در علم شیمی، پدر شیمی خوانده شده است، ولی تلاش های علمی او تنها در زمینه طب و شیمی نبوده است، بلکه در زمینه طبیعت، ماوراء طبیعت، ریاضی، هندسه و... نیز مهارت داشته. او سال ها در بغداد تحصیل کرد و ریاست بزرگ ترین بیمارستان شهر را بر عهده داشت.
+
== ولادت ==
 +
ابوبکر محمد بن زکریای رازی، در سال ۲۴۰ هـ.ق (۸۴۶ م) در ری زاده شد و در ۳۱۰ هـ.ق (۹۳۵ م) از دنیا رفت، اما به گفته [[ابوریحان بیرونی]]، تولد وی در نیمه [[شعبان]] ۲۵۱ هـ.ق و وفاتش ۵ شعبان ۳۱۳ هـ.ق بوده است.  
  
ناگفته نماند که شخصیت علمی حکیم محمد بن زکریای رازی به دلیل چهره درخشان وی در پزشکی و نیز شهرت فلسفی اش، از دیرباز تا به امروز مورد توجه بوده است.
+
== تحصیل و تدریس ==
 +
زکریای رازی سال ها در [[بغداد]] تحصیل کرد و بعدا ریاست بزرگ ترین بیمارستان این شهر را بر عهده داشت. شهرزوری در شیوه دانش اندوزی رازی چنین آورده است: «او می گفت: که علوم [[فلسفه]] را پیش بلخی خواندم در وقتی که سایر بودم در ولایات و بلدات».<ref>نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.</ref>
  
نخستین اثر رازی شناسی را خود حکیم رازی پدید آورده است. او با اثرپذیری از «سیره» های رایج سقراط حکیم، پیشوای فلسفی اش، کتاب سیرت فلسفی را در شرح حیات علمی و عملی خویش در جایگاه یک فیلسوف نوشت. همچنین به پیروی از جالینوس که الگوی او در دانش پزشکی بود، رساله فهرست آثار خویش را نگاشت.
+
این فرزند ری، همچنین در محضر ابن طبری هم شاگردی کرده است: «... مولد و منشأ او ری است و [[طب]] را پیش ابن طبری خوانده است».<ref>نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.</ref>
  
آن گاه، ابن ندیم و سپس ابوریحان بیرونی با نگارش دیباچه ای در شرح مقام ها و تلاش های علمی رازی، در حقیقت پایه گذار «رازی شناسی» در جهان دانش و حکمت شدند. شاگرد وی، ابن ابی اُصَیبعه نیز در کتاب خود به نام طبقات الاطبّاء که تاریخچه ای از پزشکان است، بیشتر به شرح احوال و آثار رازی پرداخت.
+
دانش اندوزی رازی تنها از راه مطالعه و شاگردی نبود، بلکه او بخشی از دانش خود را در سفرها به دست آورد: «محمد بن زکریا به شهر و بلادها می رفت و سیر می نمود... و از سیر و سیاحت خود را دور نمی داشت».<ref>نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.</ref>
  
البته پیشینه رازی شناسی در اروپا به دوران قرون وسطا می رسد که پزشک یهودی دانشمندی به نام فرج بن سلیم سیسیلی در سال ۱۲۷۹ میلادی کتاب وی را به نام الحاوی فی الطب با عنوان Continents به لاتین ترجمه کرد.
+
در مورد سبب تمایل رازی به علم [[طب]] و پزشکی گفته اند: «او در اوایل حال، رنگرز بود. بعد از آن به علم اکسیر مشغول شد. تا آنکه چشم هایش رَمَد (به درد آمدن چشم) پیدا کرد. به جهت بخارات عقاقیر (گیاهان دارویی). پیش طبیبی رفت تا چشم خود را معالجه نماید. طبیب گفت: تا پانصد دینار طلا ندهی، من علاج نخواهم کرد. بی علاج شده، مبلغ مذکور را به او داد. طبیب گفت: کیمیا این است، نه آنچه تو به آن مشغول شدی و چشم خود را تلف کردی. پس عمل اکسیر را ترک کرده، مشغول به علم طب شد و در آن فن به جایی رسید که تصانیف او، تصانیف پیشینیان را منسوخ ساخت».<ref>نزهة الارواح و روضة الافراح، ص 356.</ref>
  
کتاب های رازی قرن ها در دانشکده های پزشکی معروف اروپا تدریس می شد، چنان که در سال ۱۳۹۵ میلادی کتاب الحاوی یکی از نُه کتاب دانشکده پزشکی پاریس بود. همچنین مقاله نهم کتاب المنصوری وی تا پایان قرن پانزدهم، جزئی از برنامه دروس دانشگاه توبینگن آلمان به شمار می آمد. به پاس زحمت های فراوان رازی در امر داروسازی به ویژه کشف الکل، روز پنجم شهریور ماه، روز بزرگداشت زکریای رازی و روز داروسازی نام گذاری شده است.
+
بنابر گفته [[ابوریحان بیرونی]] نیز، مداوای چشم، رازی را به عرصه پزشکی کشاند. بیهقی نیز این مطلب را گزارش داده و می افزاید: «... بدان سبب از کیمیا اعراض نمود و در تحصیل علم طب به غایتی رسید که تصانیف او در آن علم، ناسخ تألیف متقدمان گشت».<ref>بیهقی، درة الاخبار و لمعة الانوار، ترجمه: ناصرالدین بن عدة الملک، ص 12.</ref>
  
 +
جلسه درس حکیم ری، شکوه خاصی داشت: «او پیر بود... و در مجلس به تعظیم می نشست. در پیش او شاگردان و در عقب شاگردان، شاگردان».<ref>نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.</ref>
  
شهرزوری درباره نبوغ و جامعیت او در علوم چنین آورده است: «فلسفه و علوم قدیمه را نیکو می شناخت، او بفهم و زیرک بود».[۳۶]
+
== آثار و تألیفات ==
 +
نخستین اثر «رازی شناسی» را خود حکیم رازی پدید آورده است. او با اثرپذیری از «سیره» های رایج سقراط حکیم، پیشوای فلسفی اش، کتاب «سیرت فلسفی» را در شرح حیات علمی و عملی خویش در جایگاه یک فیلسوف نوشت. همچنین به پیروی از جالینوس که الگوی او در دانش پزشکی بود، رساله فهرست آثار خویش را نگاشت. آنگاه [[ابن ندیم]] و سپس [[ابوریحان بیرونی]] با نگارش دیباچه ای در شرح مقام ها و تلاش های علمی رازی، در حقیقت پایه گذار «رازی شناسی» در جهان دانش و حکمت شدند. شاگرد وی، ابن ابی اُصَیبعه نیز در کتاب خود به نام «طبقات الاطبّاء» که تاریخچه ای از پزشکان است، بیشتر به شرح احوال و آثار رازی پرداخت.
  
 +
البته پیشینه رازی شناسی در اروپا به دوران [[قرون وسطی]] می رسد که پزشک [[یهود|یهودی]] دانشمندی به نام فرج بن سلیم سیسیلی در سال ۱۲۷۹ میلادی کتاب وی را به نام «الحاوی فی الطب» با عنوان «Continents» به لاتین ترجمه کرد.
  
بزرگان حکمت به پیروی از فرمان های بلند اخلاقی اسلام، در عین جایگاه والای خود در نبوغ و دانش، هرگز از توجه به حال فرودستان غافل نمی ماندند.
+
یکی از ویژگی های رازی حضور در مجالس گفت وگو بود. در اصل، برخی از کتاب های رازی ردیه ها و نقض نوشته های اوست بر آثار گذشتگان. مثل «کتاب فی نقض الطب الروحانی علی ابن تمار» و «کتاب فی الرد علی حسین التمار علی جو الاسراب». بیرونی در «الآثار الباقیه» از این مجادله ها چنین گزارش می دهد: «بین ابوبکر محمد بن زکریای رازی و ابوبکر حسین تمار، سؤال ها و جواب ها و مطالبات و مناقضاتی رخ داده است که جوینده را به حق رهبری می کند».<ref>ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیه، لیپزیک، 1923، ص 25.</ref>
  
«و اکثر اوقات او در اجتهاد و فکر و اطلاع بر حال افاضل که پایین رتبه از او بودند، می گذشت».[۳۷]
+
کتاب های رازی قرن ها در دانشکده های پزشکی معروف اروپا تدریس می شد، چنان که در سال ۱۳۹۵ میلادی کتاب «الحاوی» یکی از نُه کتاب دانشکده پزشکی پاریس بود. همچنین مقاله نهم کتاب «المنصوری» وی تا پایان قرن پانزدهم، جزئی از برنامه دروس دانشگاه توبینگن آلمان به شمار می آمد.  
  
شاگردی بلخی
+
== ویژگی‌های علمی و اخلاقی ==
شهرزوری در شیوه دانش اندوزی رازی چنین آورده است:
+
شخصیت علمی حکیم محمد بن زکریای رازی به دلیل چهره درخشان وی در پزشکی و نیز شهرت فلسفی اش، از دیرباز تا به امروز مورد توجه بوده است. از این رو، به پاس زحمت های فراوان او در امر داروسازی به ویژه کشف «الکل»، روز پنجم شهریور ماه، روز بزرگداشت زکریای رازی و روز داروسازی نامگذاری شده است.
  
«و می گفت: که علوم فلسفه را پیش بلخی خواندم در وقتی که سایر بودم در ولایات و بلدات».[۳۸]
+
شهرزوری درباره نبوغ و جامعیت او در علوم چنین آورده است: «[[فلسفه]] و علوم قدیمه را نیکو می شناخت، او بفهم و زیرک بود».<ref>نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.</ref>
  
شاگردی ابن طبری
+
بزرگان [[حکمت]] به پیروی از فرمان های بلند اخلاقی [[اسلام]]، در عین جایگاه والای خود در نبوغ و دانش، هرگز از توجه به حال فرودستان غافل نمی ماندند. «و اکثر اوقات او در اجتهاد و فکر و اطلاع بر حال افاضل که پایین رتبه‌ تر از او بودند، می گذشت».<ref>نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.</ref>
این فرزند ری، در محضر ابن طبری هم شاگردی کرده است:
 
  
«و او را تصانیف بسیار است. مولد و منشأ او ری است و طب را پیش ابن طبری خوانده است».[۳۹]
+
صاحب «نزهة الارواح» درباره خوی بخشش او چنین حکایت کرده است: «و او کریم بود. احسان و نیکویی می کرد نسبت به فقرا و نسبت به فقرا، عطاها و بخشش ها قرار داده بود».<ref>نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.</ref> [[ابن ندیم]] نیز در کتاب [[فهرست ابن ندیم (کتاب)|الفهرست]] خود چنین می نویسد: «تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا می شد و به [[عیادت بیماران|عیادتشان]] می رفت و مقرری های کلانی برای آنها گذاشته بود».<ref>ابن الندیم، الفهرست، ترجمه: محمدرضا تجدد، تهران، اساطیر، 1381، ص 531.</ref>
 
+
==منابع==
تدریس باشکوه
 
 
 
جلسه درس حکیم ری، شکوه خاصی داشت:
 
 
 
«و او پیر بود... و در مجلس به تعظیم می نشست. در پیش او شاگردان و در عقب شاگردان، شاگردان».[۴۰]
 
 
 
 
 
دانش اندوزی رازی تنها از راه مطالعه و شاگردی نبود، بلکه او بخشی از دانش خود را در سفرها به دست آورد.
 
 
 
«محمد بن زکریا به شهر و بلادها می رفت و سیر می نمود... و از سیر و سیاحت خود را دور نمی داشت».[۴۱]
 
 
 
یاریگر فقیران
 
صاحب نزهة الارواح درباره خوی بخشش او چنین حکایت کرده است:
 
 
 
«و او کریم بود. احسان و نیکویی می کرد نسبت به فقرا و نسبت به فقرا، عطاها و بخشش ها قرار داده بود».[۴۲]
 
 
 
ابن ندیم نیز در کتاب الفهرست خود چنین می نویسد:
 
 
 
«تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا [می شد] و به عیادتشان می رفت و مقرری های کلانی برای آنها گذاشته بود».[۴۳]
 
 
 
چگونه پزشک شد؟
 
 
 
ابتلا به دردی، ردای پزشکی را بر قامت رازی پوشاند:
 
 
 
«در اوایل حال، رنگرز بود. بعد از آن به علم اکسیر[۴۴] مشغول شد. تا آنکه چشم هایش رمد[۴۵] پیدا کرد. به جهت بخارات[۴۶] عقاقیر.[۴۷]
 
 
 
پیش طبیبی رفت تا چشم خود را معالجه نماید. طبیب گفت: تا پانصد دینار طلا ندهی، من علاج نخواهم کرد. بی علاج شده، مبلغ مذکور را به او داد.
 
  
طبیب گفت: کیمیا این است، نه آنچه تو به آن مشغول شدی و چشم خود را تلف کردی. پس عمل اکسیر را ترک کرده، مشغول به علم طب شد و در آن فن به جایی رسید که تصانیف[۴۸] او، تصانیف پیشینیان را منسوخ[۴۹] ساخت».[۵۰]
 
 
بنابر گفته ابوریحان بیرونی، مداوای چشم، رازی را به عرصه پزشکی کشاند. بیهقی نیز این مطلب را چنین گزارش می دهد:
 
 
«او را رَمَدی عظیم طاری[۵۱] گشت و پیش کحالی[۵۲] بایست رفت. کحال گفت: که معالجت تو موقوف است بر پانصد دینار که بدهی و او آن مبلغ به کحال داد.
 
 
گفت: کیمیا علم طب است، نه آنک[۵۳] تو بدان مشغولی. بدان سبب از کیمیا اعراض نمود و در تحصیل علم طب به غایتی[۵۴] رسید که تصانیف او در آن علم، ناسخ[۵۵] تألیف متقدمان[۵۶] گشت».[۵۷]
 
 
گفت وگوی علمی
 
یکی از ویژگی های او حضور در مجالس گفت وگو بود. در اصل، برخی از کتاب های رازی ردیه ها و نقض نوشت های اوست بر آثار گذشتگان. مثل کتاب کتاب فی نقض الطب الروحانی علی ابن تمار[۵۸] و کتاب فی الرد علی حسین التمار علی جو الاسراب.[۵۹]
 
 
بیرونی در الآثار الباقیه از این مجادله ها چنین گزارش می دهد:
 
 
«بین ابوبکر محمد بن زکریای رازی و ابوبکر حسین تمار، سؤال ها و جواب ها و مطالبات و مناقضاتی رخ داده است که جوینده را به حق رهبری می کند».[۶۰]
 
==منابع==
 
 
*"زکریای رازی"، مجله گنجینه، یحیی جهانگیری سهروردی، شهریور ۱۳۸۷، شماره ۷۳.
 
*"زکریای رازی"، مجله گنجینه، یحیی جهانگیری سهروردی، شهریور ۱۳۸۷، شماره ۷۳.

نسخهٔ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۳

محمد بن زکریای رازی (240 ـ 310 ق)، حکیم، طبیب و شیمیدان نامدار مسلمان در قرن چهارم هجری است. رازی به خاطر آثارش در علم شیمی و کشف «الکل»، پدر شیمی خوانده شده است، ولی تلاش های علمی او تنها در زمینه طب و شیمی نبوده، بلکه در زمینه طبیعت، ماوراء طبیعت، ریاضی، هندسه و... نیز مهارت داشته است.

ولادت

ابوبکر محمد بن زکریای رازی، در سال ۲۴۰ هـ.ق (۸۴۶ م) در ری زاده شد و در ۳۱۰ هـ.ق (۹۳۵ م) از دنیا رفت، اما به گفته ابوریحان بیرونی، تولد وی در نیمه شعبان ۲۵۱ هـ.ق و وفاتش ۵ شعبان ۳۱۳ هـ.ق بوده است.

تحصیل و تدریس

زکریای رازی سال ها در بغداد تحصیل کرد و بعدا ریاست بزرگ ترین بیمارستان این شهر را بر عهده داشت. شهرزوری در شیوه دانش اندوزی رازی چنین آورده است: «او می گفت: که علوم فلسفه را پیش بلخی خواندم در وقتی که سایر بودم در ولایات و بلدات».[۱]

این فرزند ری، همچنین در محضر ابن طبری هم شاگردی کرده است: «... مولد و منشأ او ری است و طب را پیش ابن طبری خوانده است».[۲]

دانش اندوزی رازی تنها از راه مطالعه و شاگردی نبود، بلکه او بخشی از دانش خود را در سفرها به دست آورد: «محمد بن زکریا به شهر و بلادها می رفت و سیر می نمود... و از سیر و سیاحت خود را دور نمی داشت».[۳]

در مورد سبب تمایل رازی به علم طب و پزشکی گفته اند: «او در اوایل حال، رنگرز بود. بعد از آن به علم اکسیر مشغول شد. تا آنکه چشم هایش رَمَد (به درد آمدن چشم) پیدا کرد. به جهت بخارات عقاقیر (گیاهان دارویی). پیش طبیبی رفت تا چشم خود را معالجه نماید. طبیب گفت: تا پانصد دینار طلا ندهی، من علاج نخواهم کرد. بی علاج شده، مبلغ مذکور را به او داد. طبیب گفت: کیمیا این است، نه آنچه تو به آن مشغول شدی و چشم خود را تلف کردی. پس عمل اکسیر را ترک کرده، مشغول به علم طب شد و در آن فن به جایی رسید که تصانیف او، تصانیف پیشینیان را منسوخ ساخت».[۴]

بنابر گفته ابوریحان بیرونی نیز، مداوای چشم، رازی را به عرصه پزشکی کشاند. بیهقی نیز این مطلب را گزارش داده و می افزاید: «... بدان سبب از کیمیا اعراض نمود و در تحصیل علم طب به غایتی رسید که تصانیف او در آن علم، ناسخ تألیف متقدمان گشت».[۵]

جلسه درس حکیم ری، شکوه خاصی داشت: «او پیر بود... و در مجلس به تعظیم می نشست. در پیش او شاگردان و در عقب شاگردان، شاگردان».[۶]

آثار و تألیفات

نخستین اثر «رازی شناسی» را خود حکیم رازی پدید آورده است. او با اثرپذیری از «سیره» های رایج سقراط حکیم، پیشوای فلسفی اش، کتاب «سیرت فلسفی» را در شرح حیات علمی و عملی خویش در جایگاه یک فیلسوف نوشت. همچنین به پیروی از جالینوس که الگوی او در دانش پزشکی بود، رساله فهرست آثار خویش را نگاشت. آنگاه ابن ندیم و سپس ابوریحان بیرونی با نگارش دیباچه ای در شرح مقام ها و تلاش های علمی رازی، در حقیقت پایه گذار «رازی شناسی» در جهان دانش و حکمت شدند. شاگرد وی، ابن ابی اُصَیبعه نیز در کتاب خود به نام «طبقات الاطبّاء» که تاریخچه ای از پزشکان است، بیشتر به شرح احوال و آثار رازی پرداخت.

البته پیشینه رازی شناسی در اروپا به دوران قرون وسطی می رسد که پزشک یهودی دانشمندی به نام فرج بن سلیم سیسیلی در سال ۱۲۷۹ میلادی کتاب وی را به نام «الحاوی فی الطب» با عنوان «Continents» به لاتین ترجمه کرد.

یکی از ویژگی های رازی حضور در مجالس گفت وگو بود. در اصل، برخی از کتاب های رازی ردیه ها و نقض نوشته های اوست بر آثار گذشتگان. مثل «کتاب فی نقض الطب الروحانی علی ابن تمار» و «کتاب فی الرد علی حسین التمار علی جو الاسراب». بیرونی در «الآثار الباقیه» از این مجادله ها چنین گزارش می دهد: «بین ابوبکر محمد بن زکریای رازی و ابوبکر حسین تمار، سؤال ها و جواب ها و مطالبات و مناقضاتی رخ داده است که جوینده را به حق رهبری می کند».[۷]

کتاب های رازی قرن ها در دانشکده های پزشکی معروف اروپا تدریس می شد، چنان که در سال ۱۳۹۵ میلادی کتاب «الحاوی» یکی از نُه کتاب دانشکده پزشکی پاریس بود. همچنین مقاله نهم کتاب «المنصوری» وی تا پایان قرن پانزدهم، جزئی از برنامه دروس دانشگاه توبینگن آلمان به شمار می آمد.

ویژگی‌های علمی و اخلاقی

شخصیت علمی حکیم محمد بن زکریای رازی به دلیل چهره درخشان وی در پزشکی و نیز شهرت فلسفی اش، از دیرباز تا به امروز مورد توجه بوده است. از این رو، به پاس زحمت های فراوان او در امر داروسازی به ویژه کشف «الکل»، روز پنجم شهریور ماه، روز بزرگداشت زکریای رازی و روز داروسازی نامگذاری شده است.

شهرزوری درباره نبوغ و جامعیت او در علوم چنین آورده است: «فلسفه و علوم قدیمه را نیکو می شناخت، او بفهم و زیرک بود».[۸]

بزرگان حکمت به پیروی از فرمان های بلند اخلاقی اسلام، در عین جایگاه والای خود در نبوغ و دانش، هرگز از توجه به حال فرودستان غافل نمی ماندند. «و اکثر اوقات او در اجتهاد و فکر و اطلاع بر حال افاضل که پایین رتبه‌ تر از او بودند، می گذشت».[۹]

صاحب «نزهة الارواح» درباره خوی بخشش او چنین حکایت کرده است: «و او کریم بود. احسان و نیکویی می کرد نسبت به فقرا و نسبت به فقرا، عطاها و بخشش ها قرار داده بود».[۱۰] ابن ندیم نیز در کتاب الفهرست خود چنین می نویسد: «تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا می شد و به عیادتشان می رفت و مقرری های کلانی برای آنها گذاشته بود».[۱۱]

منابع

  • "زکریای رازی"، مجله گنجینه، یحیی جهانگیری سهروردی، شهریور ۱۳۸۷، شماره ۷۳.
  • نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.
  • نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.
  • نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.
  • نزهة الارواح و روضة الافراح، ص 356.
  • بیهقی، درة الاخبار و لمعة الانوار، ترجمه: ناصرالدین بن عدة الملک، ص 12.
  • نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.
  • ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیه، لیپزیک، 1923، ص 25.
  • نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.
  • نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.
  • نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)، ص 357.
  • ابن الندیم، الفهرست، ترجمه: محمدرضا تجدد، تهران، اساطیر، 1381، ص 531.