جمال الدین اینجو: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[اثر آفرینان]]}}
+
'''جمال‌الدین حسین اِنْجو''' (م، ۱۰۳۵ ق)، از نویسندگان و صاحب‌منصبان دوران جلال‌الدین اکبرشاه و جهانگیرشاه گورکانی در قرن ۱۱ قمری است. اثر مشهور وى «فرهنگ جهانگیرى»، یکی از مهم‌ترین فرهنگهای زبان فارسی است که آن را در سال ۱۰۳۲ ق. تألیف کرده است.
  
'''''اینجو، عضدالدوله، جمال‌الدین حسین'''''
+
== زندگی‌نامه ==
 +
جمال‌الدین حسین اِنْجو از علویان [[شیراز]] بود. وی پسر فخرالدین حسن مشهور به شاه‌حسن، از [[سادات]] انجویۀ شیراز است.
  
قرن: 11
+
نیای بزرگ این خاندان کهن، ابوقتاده، معروف به زید اسود طباطبا ـ از نوادگان [[امام حسن علیه السلام|امام حسن مجتبى]](ع) ـ را عضدالدولۀ دیلمی در ۳۵۲ قمری در [[مکه]] ملاقات کرد و با تکریم بسیار خواهر خود را به وی تزویج نمود و به شیراز آورد. پس از فوت خواهر، دختر خود، شاهان دخت را به ازدواج او درآورد و تولیت املاکی را که در فارس [[وقف]] کرده بود، به او و اولاد ذکور او سپرد. مغولان در دوران استیلای خود بر فارس آن املاک را که «اینجو» می‌نامیدند، متصرف شدند. سالها بعد ارغون‌خان (حک‍ ۶۸۳-۶۹۰ ق) این املاک را به خاندان زید اسود بازپس داد و یکی از اخلاف زید، موسوم به سیداحمد طباطبایی را بر سر آنها گماشت؛ از آن زمان مردم شیراز نوادگان سیداحمد را که مباشر آن املاک بودند، «انجوی» می‌خواندند.
  
وفات: 1035 ق
+
انجویه از اعیان [[علویان]] شیرازند و شاه شیخ [[ابواسحاق اینجو]] (د ۷۶۳ق) ـ ممدوح [[حافظ]] ـ حکمران فارس نیز از این خاندان است. همچنین میرشاه محمود و میرشاه ابوتراب از همین سلسله در زمان طهماسب صفوی (سل‍ ۹۳۰-۹۸۴ق) به ترتیب [[شیخ الاسلام|شیخ‌الاسلام]] و قاضی‌القضات فارس بودند و جمال‌الدین از عموزادگان آنان است.
  
فرهنگ ‌نویس. از علویان [[شیراز]] بود كه ظاهراً نسب خود را به شیخ [[ابواسحاق اینجو]] پادشاه معروف [[فارس]] در سده‌ى هشتم قمرى مى‌رساند. پدرش از اركان دولت دكن بود.
+
جمال‌الدین در جوانی همراه پدر به هند رفت و مدتی ملازم امرای دکن بود. علوم متداوله را در خدمت اساتید عصر آموخت و از مقربان درگاه حسین نظام شاه صاحب احمدنگر شد و نظام‌شاه دختر او خدیجه را به عقد خود درآورد و مقام پدرزن خود را بالا برد.  
  
علوم متداوله را در خدمت اساتید عصر آموخت و از مقربان درگاه حسین نظام شاه صاحب احمدنگر شد و نظام‌شاه دختر او خدیجه را به عقد خود درآورد و مقام پدرزن خود را بالا برد. تا حیات نظام‌شاه با احترام زیست. پس از وفات او پسرش مرتضى بن حسین بحرى جانشین وى شد و چون مادر شاه بر امور مسلط بود جمال‌الدین را به زندان انداخت.
+
در ۹۹۴ ق. وى به دربار جلال‌الدین اکبر پادشاه تیمورى پیوست و از مقربان درگاه او شد. زمانى که جهانگیر پسر اکبر به تخت سلطنت نشست او را والى بهار کرد و لقب عضدالدوله به او داد. در زمان جهانگیر گورکانی به حکومت استان بهار منصوب شد و در ۱۰۲۷ ق. به لقب عضدالدوله ملقب گردید. او در سال ۱۰۳۰ ق. به علت کهولت سن از کار کناره گرفت و در اکبرآباد ساکن شد و سرانجام در سال ۱۰۳۵ ق. در آگره درگذشت.
  
اما بعداً امور بدست مرتضى افتاد، او را از زندان بیرون آورد و كارهاى مهم را به او سپرد. پس از مدتى از او رنجید و او را با دخترش خدیجه به رامپور تبعید كرد. وى به آگره نزد جلال‌الدین اكبر بن همایون تیمورى رفت و از مقربان درگاه او شد. زمانى كه جهانگیر پسر اكبر به تخت سلطنت نشست او را والى بهار كرد و لقب عضدالدوله به او داد. در سال 1030 ق به علت كهولت سن از كار كناره گرفت و در اكبرآباد ساكن شد. اثر وى: «[[فرهنگ جهانگیرى]]» در لغت فارسى است كه آن را در سال 1032 ق تألیف كرده است.
+
== آثار ==
 +
جمال‌الدین در پرتو ۳۰ ‌سال تحقیق و تفحص و نیز مطالعه و تأمل در آثار استادان بزرگ و تتبع در لغات پارسی و پهلوی، در فن فرهنگ‌نویسی سخت مشهور شد و پایگاهی بلند یافت و در ۱۰۰۵ ق، از سوی اکبرشاه مأمور تألیف فرهنگی گردید که لغات پارسی را در بر گیرد و مورد استفادۀ اهل فضل و دانش واقع شود.
 +
 
 +
«فرهنگ جهانگیری» تنها تألیف جمال‌الدین است. این فرهنگ، صرفاً لغاتی را در بر می‌گیرد که اصل آنها فارسی است و آخرین فرهنگ مکمل شعری و همچنین یکی از مهم‌ترین و بهترین فرهنگهای زبان فارسی به شمار می‌آید. فرهنگ جهانگیری مأخذ بسیاری از فرهنگهای مشهور از جمله مجمع الفرس، برهان قاطع، فرهنگ رشیدی، آنندراج، غیاث‌اللغات و فرهنگ نظام محسوب می‌شود.
 +
 
 +
جمال‌الدین طی ۱۲ سال با استفاده از کتب تفسیری و تاریخی و کتاب زند و پازند و با بهره‌گیری از ۵۳ فرهنگ لغت، در ۱۰۱۷ ق، در زمان جهانگیر، فرهنگ خود را در ۲۴ باب، به ترتیب حروف تهجی، با یک مقدمه، در دوازده آیین (= بخش) و یک خاتمه به انجام رساند و به فرهنگ جهانگیری موسوم ساخت و شواهد را از آثار قریب به ۴۰۰ شاعر و نویسندۀ پارسی‌سرا و پارسی‌نویس سراسر [[ایران]] فرهنگی، از شبه قاره تا [[ماوراءالنهر]] و [[خراسان]] و گیلان و طبرستان استخراج کرد و لغات را بدانها مستند ساخت.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج1، ص326.
+
 
 +
*"جمال‌الدین حسین انجو"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
 +
*[[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج۱، ص۳۲۶.
  
 
[[رده:دولتمردان]]
 
[[رده:دولتمردان]]
 
[[رده:لغت شناسان]]
 
[[رده:لغت شناسان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۵۰

جمال‌الدین حسین اِنْجو (م، ۱۰۳۵ ق)، از نویسندگان و صاحب‌منصبان دوران جلال‌الدین اکبرشاه و جهانگیرشاه گورکانی در قرن ۱۱ قمری است. اثر مشهور وى «فرهنگ جهانگیرى»، یکی از مهم‌ترین فرهنگهای زبان فارسی است که آن را در سال ۱۰۳۲ ق. تألیف کرده است.

زندگی‌نامه

جمال‌الدین حسین اِنْجو از علویان شیراز بود. وی پسر فخرالدین حسن مشهور به شاه‌حسن، از سادات انجویۀ شیراز است.

نیای بزرگ این خاندان کهن، ابوقتاده، معروف به زید اسود طباطبا ـ از نوادگان امام حسن مجتبى(ع) ـ را عضدالدولۀ دیلمی در ۳۵۲ قمری در مکه ملاقات کرد و با تکریم بسیار خواهر خود را به وی تزویج نمود و به شیراز آورد. پس از فوت خواهر، دختر خود، شاهان دخت را به ازدواج او درآورد و تولیت املاکی را که در فارس وقف کرده بود، به او و اولاد ذکور او سپرد. مغولان در دوران استیلای خود بر فارس آن املاک را که «اینجو» می‌نامیدند، متصرف شدند. سالها بعد ارغون‌خان (حک‍ ۶۸۳-۶۹۰ ق) این املاک را به خاندان زید اسود بازپس داد و یکی از اخلاف زید، موسوم به سیداحمد طباطبایی را بر سر آنها گماشت؛ از آن زمان مردم شیراز نوادگان سیداحمد را که مباشر آن املاک بودند، «انجوی» می‌خواندند.

انجویه از اعیان علویان شیرازند و شاه شیخ ابواسحاق اینجو (د ۷۶۳ق) ـ ممدوح حافظ ـ حکمران فارس نیز از این خاندان است. همچنین میرشاه محمود و میرشاه ابوتراب از همین سلسله در زمان طهماسب صفوی (سل‍ ۹۳۰-۹۸۴ق) به ترتیب شیخ‌الاسلام و قاضی‌القضات فارس بودند و جمال‌الدین از عموزادگان آنان است.

جمال‌الدین در جوانی همراه پدر به هند رفت و مدتی ملازم امرای دکن بود. علوم متداوله را در خدمت اساتید عصر آموخت و از مقربان درگاه حسین نظام شاه صاحب احمدنگر شد و نظام‌شاه دختر او خدیجه را به عقد خود درآورد و مقام پدرزن خود را بالا برد.

در ۹۹۴ ق. وى به دربار جلال‌الدین اکبر پادشاه تیمورى پیوست و از مقربان درگاه او شد. زمانى که جهانگیر پسر اکبر به تخت سلطنت نشست او را والى بهار کرد و لقب عضدالدوله به او داد. در زمان جهانگیر گورکانی به حکومت استان بهار منصوب شد و در ۱۰۲۷ ق. به لقب عضدالدوله ملقب گردید. او در سال ۱۰۳۰ ق. به علت کهولت سن از کار کناره گرفت و در اکبرآباد ساکن شد و سرانجام در سال ۱۰۳۵ ق. در آگره درگذشت.

آثار

جمال‌الدین در پرتو ۳۰ ‌سال تحقیق و تفحص و نیز مطالعه و تأمل در آثار استادان بزرگ و تتبع در لغات پارسی و پهلوی، در فن فرهنگ‌نویسی سخت مشهور شد و پایگاهی بلند یافت و در ۱۰۰۵ ق، از سوی اکبرشاه مأمور تألیف فرهنگی گردید که لغات پارسی را در بر گیرد و مورد استفادۀ اهل فضل و دانش واقع شود.

«فرهنگ جهانگیری» تنها تألیف جمال‌الدین است. این فرهنگ، صرفاً لغاتی را در بر می‌گیرد که اصل آنها فارسی است و آخرین فرهنگ مکمل شعری و همچنین یکی از مهم‌ترین و بهترین فرهنگهای زبان فارسی به شمار می‌آید. فرهنگ جهانگیری مأخذ بسیاری از فرهنگهای مشهور از جمله مجمع الفرس، برهان قاطع، فرهنگ رشیدی، آنندراج، غیاث‌اللغات و فرهنگ نظام محسوب می‌شود.

جمال‌الدین طی ۱۲ سال با استفاده از کتب تفسیری و تاریخی و کتاب زند و پازند و با بهره‌گیری از ۵۳ فرهنگ لغت، در ۱۰۱۷ ق، در زمان جهانگیر، فرهنگ خود را در ۲۴ باب، به ترتیب حروف تهجی، با یک مقدمه، در دوازده آیین (= بخش) و یک خاتمه به انجام رساند و به فرهنگ جهانگیری موسوم ساخت و شواهد را از آثار قریب به ۴۰۰ شاعر و نویسندۀ پارسی‌سرا و پارسی‌نویس سراسر ایران فرهنگی، از شبه قاره تا ماوراءالنهر و خراسان و گیلان و طبرستان استخراج کرد و لغات را بدانها مستند ساخت.

منابع