شیخ عبدالنبی اراکی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
حاج شيخ عبدالنبى اراكى که به عراقی نیز شهرت دارند. از فقهای شیعه قرن چهاردهم و اساتید حوزه نجف و قم بوده است. او  آثاری در فقه و کلام داشته است.
+
'''آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى''' (۱۳۸۵-۱۳۰۷ ق)، از مدرسان و فقهای بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدى]] و [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]] بود. وى علاوه بر تدریس و تربیت طلاب، بیش از یکصد جلد کتاب در زمینه‌هاى مختلف [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[اخلاق]] و انسان شناسى تألیف نموده است.
==تحصيل و استادان==
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = شیخ عبدالنبى اراکى
 +
||تصویر= [[پرونده:عبدالنبی اراکی.jpg]]
 +
||زادروز = ۱۳۰۷  قمری
 +
|زادگاه = اراک
 +
|وفات = ۱۳۸۵ قمری
 +
|مدفن = [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]]
 +
|اساتید = [[آقا نورالدین عراقی|آقا نورالدین عراقى]]، [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدى]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]]، [[آخوند خراسانی]]،...
 +
|شاگردان = سید محمدعلى کاظمینى بروجردى، سید شفیع واحدى رشتى، محمدحسین آل طاهر خمینى، [[مسلم ملکوتی|مسلم سرابى ملکوتى]]، [[سید محمدعلی قاضی طباطبائی|سید محمدعلى قاضى طباطبایى]]،...
 +
|آثار = معالم الزلفى، روح الایمان، منهج الرشاد فى الاصول الدین، فوائد قمیة، حاشیه بر مکاسب،...
 +
}}
 +
==تحصیل و استادان==
  
عبدالنبى اراكى به سال 1307 قمری، در اراك ديده به جهان گشود. وی ادبيات را نزد ميرزا محمود، از بستگان پدرى خود و نزد مرحوم ميرزا هاشم و ميرزا رضى و ... فرامى گيرد. عبدالنبى سپس به شهر همدان هجرت مى كند و به مدت دو سال، در مدرسه مرحوم آخوند در اين شهر - واقع در سر گذر - به تحصيل خود ادامه مى دهد. آن گاه به زادگاه خود اراك بازمى گردد و حدود چهار سال در درس اساتيد مشهور شهر خود شركت مى كند.
+
عبدالنبى اراکى (که به عراقی نیز شهرت دارد) به سال ۱۳۰۷ قمری، در اراک دیده به جهان گشود. وی ادبیات را نزد میرزا محمود، از بستگان پدرى خود و نزد مرحوم میرزا هاشم و میرزا رضى و ... فرامى گیرد. عبدالنبى سپس به شهر همدان هجرت مى کند و به مدت دو سال، در مدرسه مرحوم آخوند در این شهر - واقع در سر گذر - به تحصیل خود ادامه مى دهد. آن گاه به زادگاه خود اراک بازمى گردد و حدود چهار سال در درس اساتید مشهور شهر خود شرکت مى کند.
  
در بيست سالگى، دروس سطح را به اتمام مى رساند و درس خارج را آغاز مى نمايد. حدود دو سال در مجلس درس بزرگانى چون: [[آقا نورالدین عراقی|آقا نورالدين عراقى]]، ميرزا محمد عليخان و ميرزا ابوالحسن، زانوى ادب مى زند و در اين مدت كوتاه، بهره وافر از محضر آنان مى برد. سال 1327، جهت تكميل اندوخته ها و طى مدارج علمى بالاتر، رهسپار [[نجف]] اشرف مى گردد و در حوزه نجف، گذشته از اين كه علوم [[ریاضی|رياضى]] و هيئت و [[علم نجوم|نجوم]] را نزد شيخ شمس الدين بخارايى مى آموزد، و در درس مراجع و علماى بزرگ حوزه هم شركت مى جويد.
+
در بیست سالگى، دروس سطح را به اتمام مى رساند و درس خارج را آغاز مى نماید. حدود دو سال در مجلس درس بزرگانى چون: [[آقا نورالدین عراقی|آقا نورالدین عراقى]]، میرزا محمد علیخان و میرزا ابوالحسن، زانوى ادب مى زند و در این مدت کوتاه، بهره وافر از محضر آنان مى برد. سال ۱۳۲۷، جهت تکمیل اندوخته ها و طى مدارج علمى بالاتر، رهسپار [[نجف]] اشرف مى گردد و در حوزه نجف، گذشته از این که علوم [[ریاضی|ریاضى]] و هیئت و [[علم نجوم|نجوم]] را نزد شیخ شمس الدین بخارایى مى آموزد، و در درس مراجع و علماى بزرگ حوزه هم شرکت مى جوید.
  
آيت الله اراكى در خصوص اساتيد خود مى نويسد: «حقير از اول تحصيلم كه كتاب به دست گرفتم تا موقعى كه فارغ شدم، بيست و هشت استاد ديدم و بيست و هشت شيخ دارم. رحمة الله عليهم اجمعين».<ref>خزائن نبويه، ج ص 378.</ref>
+
آیت الله اراکى در خصوص اساتید خود مى نویسد: «حقیر از اول تحصیلم که کتاب به دست گرفتم تا موقعى که فارغ شدم، بیست و هشت استاد دیدم و بیست و هشت شیخ دارم. رحمة الله علیهم اجمعین».<ref>خزائن نبویه، ج ۱، ص ۳۷۸.</ref>
  
برخی اساتيد شیخ اراكى در نجف عبارتند از:
+
برخی اساتید شیخ اراکى در نجف عبارتند از:
  
*آيت الله سيد محسن عراقى (در [[علم کلام|كلام]] و [[حكمت]]).
+
*آیت الله سید محسن عراقى (در [[علم کلام|کلام]] و [[حکمت]]).
  
*[[آخوند خراسانی|آخوند ملا محمدكاظم خراسانى]]، صاحب «[[کفایة الاصول (کتاب)|كفاية الاصول]]»؛ وى دو سال از درس ايشان استفاده برده است.
+
*[[آخوند خراسانی|آخوند ملا محمدکاظم خراسانى]]، صاحب «[[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]»؛ وى دو سال از درس ایشان استفاده برده است.
  
*[[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى]]، صاحب «[[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقى]]»؛ آيت الله اراكى در كتاب «خزائن» ضمن يادكردى از اين استاد، مى نويسد حدود يك سال از درس [[فقه]] ايشان بهره مند شده است.<ref>همان، ص 181.</ref>
+
*[[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم طباطبایى یزدى]]، صاحب «[[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقى]]»؛ آیت الله اراکى در کتاب «خزائن نبویه» ضمن یادکردى از این استاد، مى نویسد حدود یک سال از درس [[فقه]] ایشان بهره مند شده است.<ref>همان، ص ۱۸۱.</ref>
  
*[[شیخ الشریعه اصفهانی|شيخ الشريعه اصفهانى]]؛ وی در حدود هشت ماه در درس فقه وى حاضر مى شود.<ref>همان، ص 189.</ref>
+
*[[شیخ الشریعه اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانى]]؛ وی در حدود هشت ماه در درس فقه وى حاضر مى شود.
  
*[[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضياءالدين عراقى]]؛ كه بيشترين تحصيلات وى نزد ايشان بوده است.<ref> همان، ص 256.</ref>
+
*[[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]]؛ که بیشترین تحصیلات وى نزد ایشان بوده است.
  
*شيخ على قوچانى.
+
*شیخ على قوچانى.
  
*شيخ مهدى مازندرانى.
+
*شیخ مهدى مازندرانى.
  
*[[میرزا محمدحسین نائینی|ميرزا محمدحسين نائينى]] (به مدت 8 سال).
+
*[[میرزا محمدحسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینى]] (به مدت ۸ سال).
  
*آيت الله شيخ على گون‌آبادى.
+
*آیت الله شیخ على گون‌آبادى.
  
*[[سید علی آقا قاضی|ميرزا على آقا قاضى تبريزی]]؛ ايشان استاد [[اخلاق]] و سير و سلوك آيت الله اراكى بوده است.<ref>همان، ص 241 و ج ص 217.</ref>
+
*[[سید علی آقا قاضی|میرزا على آقا قاضى تبریزی]]؛ ایشان استاد [[اخلاق]] و سیر و سلوک آیت الله اراکى بوده است.<ref>همان، ص ۲۴۱ و ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>
  
آيت الله اراكى سه سال پس از جنگ جهانى، به جهت فوت پدر به [[ایران|ايران]] بازگشت و در زادگاه خود پنج ماه توقف كرد و به اقامه [[نماز جماعت]]، [[قضاوت]] و تدريس پرداخت. سپس مجدداً به [[نجف]] بازگشت و در مجموع، چهل و پنج سال در آن جا اقامت گزيد. در اين مدت وى علاوه بر بهره جستن از درس اساتيد قبلى خود، به تدريس خارج فقه و اصول هم پرداخت و شاگردان بسيارى را تحت تربيت و تعليم قرار داد.  
+
آیت الله اراکى سه سال پس از جنگ جهانى، به جهت فوت پدر به [[ایران|ایران]] بازگشت و در زادگاه خود پنج ماه توقف کرد و به اقامه [[نماز جماعت]]، [[قضاوت]] و تدریس پرداخت. سپس مجدداً به [[نجف]] بازگشت و در مجموع، چهل و پنج سال در آن جا اقامت گزید. در این مدت وى علاوه بر بهره جستن از درس اساتید قبلى خود، به تدریس خارج فقه و اصول هم پرداخت و شاگردان بسیارى را تحت تربیت و تعلیم قرار داد.  
  
در اين زمينه خود ايشان مى نويسد: «مدت چهل و پنج سال در مجموع دو سفر در نجف بودم و بحمدالله گوى سبقت در تدريس خارج را در آن جا ربودم و بر معاصرين تقدم جستم... و در نجف در عصر اساتيد، معضلات فقه آل محمد صلی الله علیه و آله به دست حقير حل شد؛ چنانچه «رساله اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة» و «رساله ايقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر» و «رساله ارشاد الامة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» تماماً طبع نجف، شواهد دعوايم بوده كه اساتيد و معاصرين عموماً به فتواى حقير رجوع نمودند».
+
در این زمینه خود ایشان مى نویسد: «مدت چهل و پنج سال در مجموع دو سفر در نجف بودم و بحمدالله گوى سبقت در تدریس خارج را در آن جا ربودم و بر معاصرین تقدم جستم... و در نجف در عصر اساتید، معضلات فقه آل محمد صلی الله علیه و آله به دست حقیر حل شد؛ چنانچه «رساله اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة» و «رساله ایقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر» و «رساله ارشاد الامة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» تماماً طبع نجف، شواهد دعوایم بوده که اساتید و معاصرین عموماً به فتواى حقیر رجوع نمودند».
  
 
'''اساتید اجازه روایت و اجتهاد:'''
 
'''اساتید اجازه روایت و اجتهاد:'''
  
آيت الله شيخ عبدالنبى اراكى، از بزرگان ذيل [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل روايت داشته است:
+
آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى، از بزرگان ذیل [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل روایت داشته است:
  
*[[سید ابوالحسن اصفهانی|سيد ابوالحسن اصفهانى]] (مورخ 1342).
+
*[[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] (مورخ ۱۳۴۲).
  
*[[شیخ علی قمی|شيخ على القمى]]، پيشنماز مسجد هندى در [[نجف]].
+
*[[شیخ علی قمی|شیخ على القمى]]، امام جماعت [[مسجد هندی|مسجد هندى]] در [[نجف]].
  
*شيخ مهدى مازندرانى (مورخ 1339).
+
*شیخ مهدى مازندرانى (مورخ ۱۳۳۹).
  
*سيد عبدالغفار مازندرانى (مورخ 1344).
+
*سید عبدالغفار مازندرانى (مورخ ۱۳۴۴).
  
*شيخ ضياءالدين عراقى، (مورخ 1341).
+
*شیخ ضیاءالدین عراقى، (مورخ ۱۳۴۱).
  
*[[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شيخ آقا بزرگ تهرانى]]، (مورخ 1335).
+
*[[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانى]]، (مورخ ۱۳۳۵).
  
*شيخ محمدكاظم شيرازى، (مورخ 1334).
+
*شیخ محمدکاظم شیرازى، (مورخ ۱۳۳۴).
  
*شيخ محمدحسين اصفهانى - صاحب الكرامات الباهرة - (مورخ 1352).
+
*شیخ محمدحسین اصفهانى - صاحب الکرامات الباهرة - (مورخ ۱۳۵۲).
  
علاوه بر این، ايشان از بزرگان ذيل كه هر يك از مراجع يا فقهاى نامدار زمان خويش بوده اند، جواز [[اجتهاد]] نيز دريافت كرده بودند:
+
علاوه بر این، ایشان از بزرگان ذیل که هر یک از مراجع یا فقهاى نامدار زمان خویش بوده اند، جواز [[اجتهاد]] نیز دریافت کرده بودند:
  
*آيت الله آقا ضياء عراقى.
+
*آیت الله آقا ضیاء عراقى.
  
*آيت الله شيخ مهدى مازندرانى.
+
*آیت الله شیخ مهدى مازندرانى.
  
*آيت الله كاظم شيرازى.
+
*آیت الله کاظم شیرازى.
  
*آيت الله شيخ على خراسانى.
+
*آیت الله شیخ على خراسانى.
  
*آيت الله سيد ابوالحسن اصفهانى.<ref>خزائن نبويه، ج ص 131.</ref>
+
*آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى.<ref>خزائن نبویه، ج ۲، ص ۱۳۱.</ref>
  
==تدريس و شاگردان==
+
==تدریس و شاگردان==
  
آيت الله شيخ عبدالنبى اراكى در سال 1340، به قصد زيارت [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] علیه السلام به [[ایران|ايران]] بازگشت و به اتفاق مرحوم [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آيت الله حائرى]]، مؤسس [[حوزه علميه قم]] رهسپار [[مشهد]] گرديد. به هنگام مراجعت، مرحوم حائرى از ايشان براى اقامت در [[قم]] دعوت مى كنند؛ ولى ايشان بنا به دعوت متولى مدرسه سپهدار، راهى زادگاه خود مى گردد و در آن جا به مدت يك سال به تدريس مشغول مى شود.<ref>همان، ج ص 241.</ref> و در رأس علماى اراك قرار مى گيرد.
+
آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى در سال ۱۳۴۰، به قصد زیارت [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] علیه السلام به [[ایران|ایران]] بازگشت و به اتفاق مرحوم [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله حائرى]]، مؤسس [[حوزه علمیه قم]] رهسپار [[مشهد]] گردید. به هنگام مراجعت، مرحوم حائرى از ایشان براى اقامت در [[قم]] دعوت مى کنند؛ ولى ایشان بنا به دعوت متولى مدرسه سپهدار، راهى زادگاه خود مى گردد و در آن جا به مدت یک سال به تدریس مشغول مى شود.<ref>همان، ج ۱، ص ۲۴۱.</ref> و در رأس علماى اراک قرار مى گیرد.
  
وى به سال 1346 بنا به دعوت مرحوم آيت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيد ابوالحسن اصفهانى]] جهت تدريس در حوزه [[نجف]]، به [[عتبات عالیات|عتبات]] هجرت مى كند و در [[مسجد هندی|مسجد هندى]] به تدريس مى پردازد. اين امر همچنان ادامه مى يابد تا در سال 1366 كه فرزند ايشان (آقا نورالدين) مريض مى شود و طبق دستور اطباى نجف، به ايران بازمى‌گردد؛ اما اين بار در قم رحل اقامت مى افكند و در مسجد عشقعلى به اقامه [[نماز جماعت|جماعت]] و تدريس اشتغال مى ورزد و پس از آن در مسجدِ واقع در خيابان اعتضادالدوله، امامت و تدريس مى نمايد.
+
وى به سال ۱۳۴۶ بنا به دعوت مرحوم آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] جهت تدریس در حوزه [[نجف]]، به [[عتبات عالیات|عتبات]] هجرت مى کند و در [[مسجد هندی|مسجد هندى]] به تدریس مى پردازد. این امر همچنان ادامه مى یابد تا در سال ۱۳۶۶ که فرزند ایشان (آقا نورالدین) مریض مى شود و طبق دستور اطباى نجف، به ایران بازمى‌گردد؛ اما این بار در قم رحل اقامت مى افکند و در مسجد عشقعلى به اقامه [[نماز جماعت|جماعت]] و تدریس اشتغال مى ورزد و پس از آن در مسجدِ واقع در خیابان اعتضادالدوله، امامت و تدریس مى نماید.
  
آيت الله اراكى علاوه بر آگاهى به [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[كلام]]، در علوم غريبه و تعبير خواب نيز مهارت داشت.
+
آیت الله عبدالنبى اراکى، به تربیت شاگردانى پرداخته که هر یک از آنان در نشر و تبلیغ مبانى تفکر [[شیعه|شیعى]]، نقش بسزایى داشتند؛ از میان این شاگردان مى توان به افراد ذیل اشاره کرد:
  
آيت  الله عبدالنبى اراكى، به تربيت شاگردانى پرداخته كه هر يك از آنان در نشر و تبليغ مبانى تفكر [[شیعه|شيعى]]، نقش بسزايى داشتند؛ از ميان اين شاگردان مى توان به افراد ذيل اشاره كرد:
+
*سید محمدعلى کاظمینى بروجردى؛ مؤلف کتب بسیار؛ از جمله: «نهایة المقال لابناء الامام و نهایة الکلام فى حق رسول الاسلام»؛ «گنجینه معارف»؛ «اسلام از نظر دیگران»؛ «جواهر الولایة».
  
*سيد محمدعلى كاظمينى بروجردى؛ مؤلف كتب بسيار؛ از جمله: «نهاية المقال لابناء الامام و نهاية الكلام فى حق رسول الاسلام»؛ «گنجينه معارف»؛ «اسلام از نظر ديگران»؛ «جواهر الولاية».
+
*سید شفیع واحدى رشتى.
  
*سيد شفيع واحدى رشتى.
+
*محمدحسین آل طاهر خمینى. وى «رسالة الهدایة فى کون الشهادة بالولایة فى الاذان والاقامة جزء کسائر الاجزاء» را از بحث آقاى اراکى نوشته و در [[قم]] به چاپ رسیده است.
  
*محمدحسين آل طاهر خمينى. وى «رسالة الهداية فى كون الشهادة بالولاية فى الاذان والاقامة جزء كسائر الاجزاء» را از بحث آقاى اراكى نوشته و در [[قم]] به چاپ رسيده است.
+
*سید على‌اکبر موسوى (داماد معظم‌له).
  
*سيد على‌اكبر موسوى (داماد معظم‌له).
+
*شیخ قدرت الله وجدانى فخر (داماد معظم‌له).
  
*شيخ قدرت الله وجدانى فخر (داماد معظم‌له).
+
*سید محمدعلى روحانى قمى (تقریرکننده بحث معظم‌له).
  
*سيد محمدعلى روحانى قمى (تقريركننده بحث معظم‌له).
+
*میرزا على‌اصغر باقرى همدانى.
  
*ميرزا على‌اصغر باقرى همدانى.
+
*میرزا نصرت بناربانى.
  
*ميرزا نصرت بناربانى.
+
*میرزا على‌اکبر فقیهى.
  
*ميرزا على‌اكبر فقيهى.
+
*شیخ ابوالقاسم نحوى.
  
*شيخ ابوالقاسم نحوى.
+
*میرزا محمود اراکى (مقرر بحث ایشان).
  
*ميرزا محمود اراكى (مقرر بحث ايشان).
+
*[[مسلم ملکوتی|مسلم سرابى ملکوتى تبریزى]] (تقریرکننده بحث ایشان).
  
*[[مسلم ملکوتی|مسلم سرابى ملكوتى تبريزى]] (تقريركننده بحث ايشان).
+
*[[سید محمدعلی قاضی طباطبائی|شهید سید محمدعلى قاضى طباطبایى]].
  
*[[سید محمدعلی قاضی طباطبائی|شهيد سيد محمدعلى قاضى طباطبايى]].
+
*سید ابوالفضل نبوى قمى (تقریرکننده بحث ایشان).
  
*سيد ابوالفضل نبوى قمى (تقريركننده بحث ايشان).
+
*شیخ حسین ناصرى کرمانى.
  
*شيخ حسين ناصرى كرمانى.
+
*میرزا محمدتقى همدانى.
  
*ميرزا محمدتقى همدانى.
+
آیت  الله عبدالنبى اراکى در تحصیل [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] تا بدان رتبه راه یافت که خود اجازه [[اجتهاد]] به برخى از افراد صادر نمود. از میان آنان مى توان به افراد ذیل اشاره داشت:
  
آيت  الله عبدالنبى اراكى در تحصيل [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] تا بدان رتبه راه يافت كه خود اجازه [[اجتهاد]] به برخى از افراد صادر نمود. از ميان آنان مى توان به افراد ذيل اشاره داشت:
+
*سید مهدى حسینى لاجوردى.
  
*سيد مهدى حسينى لاجوردى.
+
*شهید محمدعلى قاضى طباطبائى.
  
*شهيد محمدعلى قاضى طباطبائى.
+
*سید محمدعلى کاظمینى بروجردى.
  
*سيد محمدعلى كاظمينى بروجردى.
+
*شیخ على‌اصغر باقرى همدانى.
  
*شيخ على‌اصغر باقرى همدانى.
+
==آثار و تألیفات==
  
==آثار و تأليفات==
+
آیت  الله شیخ عبدالنبى اراکى را باید در زمره آن دسته از بزرگان حوزه قرار داد که در کنار تدریس و تربیت طلاب، فراوان به تألیف کتاب نیز مى پرداخته اند. از ایشان بیش از یکصد جلد کتاب در زمینه هاى مختلف [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[اخلاق]] و انسان شناسى به جاى مانده که حدود ۳۰ جلد از آنها به چاپ رسیده است. برخى از آثار وى به قرار ذیل است:
  
آيت الله شيخ عبدالنبى اراكى را بايد در زمره آن دسته از بزرگان حوزه قرار داد كه در كنار تدريس و تربيت طلاب، فراوان به تأليف كتاب نيز مى پرداخته اند.<ref>همان، ص 41 و 3.</ref> از ايشان بيش از يكصد جلد كتاب در زمينه هاى مختلف [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[اخلاق]] و انسان شناسى به جاى مانده كه حدود 30 جلد از آنها به چاپ رسيده است. برخى از آثار وى به قرار ذيل است:
+
*۱- «رساله عملیه»، که در سال ۱۳۶۶ قمرى، پس از رحلت آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] در [[نجف]] به چاپ رسید.
  
*1- «رساله عمليه»، كه در سال 1366 قمرى، پس از رحلت آيت  الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيد ابوالحسن اصفهانى]] در [[نجف]] به چاپ رسيد.
+
*۲- «معالم الزلفى»، در شرح کتاب «[[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقى]]»، که ۲۵ جلد مى باشد و تاکنون یک جلد آن چاپ شده است.
  
*2- «معالم الزلفى»، در شرح كتاب «[[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقى]]»، كه 25 جلد مى باشد و تاكنون يك جلد آن چاپ شده است.
+
*۳- «افاضة القدیر» در طهارت عصیر.
  
*3- «افاضة القدير» در طهارت عصير.
+
*۴- «انیس المقلدین»، رساله عملیه، طبع قم، ۱۳۷۲.
  
*4- «انيس المقلدين»، رساله عمليه، طبع قم، 1372.
+
*۵- «غوالى اللئالى»؛ در فروع علم اجمالى - این کتاب، تقریرات بحث ایشان به قلم مرحوم آقا میرزا محمود اراکى است که در سال ۱۳۶۹ چاپ شده و یک صد و پنجاه و هشت فرع دارد.
  
*5- «غوالى اللئالى»؛ در فروع علم اجمالى - اين كتاب، تقريرات بحث ايشان به قلم مرحوم آقا ميرزا محمود اراكى است كه در سال 1369 چاپ شده و يك صد و پنجاه و هشت فرع دارد.
+
*۶- «روح الایمان»؛ در یک جلد که در سال ۱۳۵۰ در نجف و در قم نیز طبع شد. این کتاب در روانشناسى و نفسانیات انسان است و حقیقت [[ایمان|ایمان]] را آن طورى که دین مقدس [[اسلام]] دستور داده، معرفى مى نماید. وى در کشکول مى نویسد: «فانه کتاب لم یسبق مثله فى الاسلام کتاب کریم».
  
*6- «روح الايمان»؛ در يك جلد كه در سال 1350 در نجف و در قم نيز طبع شد. اين كتاب در روانشناسى و نفسانيات انسان است و حقيقت [[ایمان|ايمان]] را آن طورى كه دين مقدس [[اسلام]] دستور داده، معرفى مى نمايد.
+
*۷- «اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة»، که در سال ۱۳۵۴ به طبع رسیده است.
  
*7- «اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة»، كه در سال 1354 به طبع رسيده است.
+
*۸- «کتاب المحاکمات»؛ دو جلد است. این اثر، به نقد و بررسى آراء و نظریات مرحوم [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزای نایینى]]، و مقایسه آن با آراى برخى علماى دیگرى مى پردازد. به قلم استاد آیت  الله ملکوتى است.
  
*8- «كتاب المحاكمات»؛ دو جلد است. اين اثر، به نقد و بررسى آراء و نظريات مرحوم [[میرزا محمدحسین نائینی|ميرزای نايينى]]، و مقايسه آن با آراى برخى علماى ديگرى مى پردازد. به قلم استاد آيت  الله ملكوتى است.
+
*۹- «رسالة [[زیارت عاشورا]]»؛ به نام «کنز مخفى» در سال ۱۳۷۲ در تهران چاپ شده که فعلاً کمیاب است.
  
*9- «رسالة [[زيارت عاشورا]]»؛ به «نام كنز مخفى» در سال 1372 در تهران چاپ شده كه فعلاً كمياب است.
+
*۱۰- «حاشیه بر وسیلة النجاة»؛
  
*10- «حاشيه بر وسيله»؛
+
*۱۱- «حاشیه بر تبصره [[علامه حلی|علامه]]»؛
  
*11- «حاشيه بر تبصره [[علامه حلی|علامه]]»؛
+
*۱۲- «حاشیة فتوائیه بر [[عروة الوثقى (کتاب)|عروه]]»؛
  
*12- «حاشية فتوائيه بر [[عروة الوثقى (کتاب)|عروه]]»؛
+
*۱۳- «کتاب طهارة»؛
  
*13- «كتاب طهارة»؛
+
*۱۴- «کتاب صلوة»؛
  
*14- «كتاب صلوة»؛
+
*۱۵- «کتاب بیع»؛
  
*15- «كتاب بيع»؛
+
*۱۶- «کتاب الخیارات»؛
  
*16- «كتاب الخيارات»؛
+
*۱۷- «رساله فى قبول توبة المرتد مطلقا»؛
  
*17- «رساله فى قبول توبة المرتد مطلقا»؛
+
*۱۸- «رسالة فارسیة و شرائط المراجع العامة»؛
  
*18- «رسالة فارسية و شرائط المراجع العامة»؛
+
*۱۹- «رسالة فى الحیض».
  
*19- «رسالة فى الحيض».
+
*۲۰- «رسالة درر المنظومة فى الحقائق»؛ در «خزائن نبویه»، جلد اول، ص ۱۷۱ درباره این کتاب مى گوید: «در «دررالمنظومه» سى و نه دلیل اقامه نمودم بر وجود [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] روحى له الفدا.» و در ص ۱۷۲ مى نویسد: «در «درر المنظومه» حدود صد دلیل عقلى و نقلى اقامه نمودم بر رسالت [[پیامبر اسلام|محمد بن عبدالله]] صلی الله علیه و آله».
  
*20- «رسالة درر المنظومة فى الحقائق»؛ در «خزائن نبويه»، جلد اول، ص 171 درباره اين كتاب مى گويد: «در «دررالمنظومه» سى و نه دليل اقامه نمودم بر وجود [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] روحى له الفداه.» و در ص 172 مى نويسد: «در «درر المنظومه» حدود صد دليل عقلى و نقلى اقامه نمودم بر رسالت [[پیامبر اسلام|محمد بن عبدالله]] صلی الله علیه و آله».
+
*۲۱- «ارشاد الامّة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» که در سال ۱۳۵۶ در [[نجف]] به طبع رسیده است.
  
*21- «ارشاد الامّة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» كه در سال 1356 در [[نجف]] به طبع رسيده است.
+
*۲۲- «رسالة فى قاعدة لاضرر» و رساله دیگرى در این قاعده.
  
*22- «رسالة فى قاعدة لاضرر» و رساله ديگرى در اين قاعده.
+
*۲۳- «کتاب الاقرار».
  
*23- «كتاب الاقرار».
+
*۲۴- «رسالة فى النفاس».
  
*24- «رسالة فى النفاس».
+
*۲۵- «رسالة فى الرضاع».
  
*25- «رسالة فى الرضاع».
+
*۲۶- «رسالة فى الاستحاضة».
  
*26- «رسالة فى الاستحاضة».
+
*۲۷- «رسالة فى حکم تلقیح النسوان».
  
*27- «رسالة فى حكم تلقيح النسوان».
+
*۲۸- «رسالة منیة الطالب فى لزوم القیام عند ذکر الغائب روحى له الفداه».
  
*28- «رسالة منية الطالب فى لزوم القيام عند ذكر الغائب روحى له الفداه».
+
*۲۹- «رسالة فى حکم رادیو».
  
*29- «رسالة فى حكم راديو».
+
*۳۰- «رسالة الثانویة».
  
*30- «رسالة الثانوية».
+
*۳۱- «رسالة فى حکم سترالنسوان».
  
*31- «رسالة فى حكم سترالنسوان».
+
*۳۲- «رسالة فى الدرهم و الدینار الشرعى».
  
*32- «رسالة فى الدرهم و الدينار الشرعى».
+
*۳۳- «رسالة فى مناسک الحج على نمط مخصوص».
  
*33- «رسالة فى مناسك الحج على نمط مخصوص».
+
*۳۴- «رسالة فى حکم حلق اللحیة».
  
*34- «رسالة فى حكم حلق اللحية».
+
*۳۵- «رسالة فى صلوة ذوى الاعذار».
  
*35- «رسالة فى صلوة ذوى الاعذار».
+
*۳۶- «رسالة فى اعجاز القرآن».
  
*36- «رسالة فى اعجاز القرآن».
+
*۳۷- «رسالة غریبة فى حقیقة النفس».
  
*37- «رسالة غريبة فى حقيقة النفس».
+
*۳۸- «رسالة فى فضیلة العلم و بیان المراد منه».
  
*38- «رسالة فى فضيلة العلم و بيان المراد منه».
+
*۳۹- «رسالة فى الدعاء سیفى».
  
*39- «رسالة فى الدعاء سيفى».
+
*۴۰- «رسالة فى الهیئة و رسالة الحساب».
  
*40- «رسالة فى الهيئة و رسالة الحساب».
+
*۴۱- «کتاب فى شرح الفیة ابن مالک».
  
*41- «كتاب فى شرح الفية ابن مالك».
+
*۴۲- «کتاب درر المنطقیه».
  
*42- «كتاب درر المنطقيه».
+
*۴۳- «کتاب اعتقادات الاثنى عشریه فى الکلام»؛ این کتاب در کتابخانه [[مدرسه فیضیه|مدرسه فیضیه]] موجود است.
  
*43- «كتاب اعتقادات الاثنى عشريه فى الكلام». اين كتاب در كتابخانه [[مدرسه فیضیه|مدرسه فيضيه]] موجود است.
+
*۴۴- «رسالة فى نبذة من الآیات والاخبار».
  
*44- «رسالة فى نبذة من الآيات والاخبار».
+
*۴۵- «رسائل متفرقة فى الفقه والاصول».
  
*45- «رسائل متفرقة فى الفقه والاصول».
+
*۴۶- «کتاب شهاب العتید فى ردّ [[ابن ابی الحدید|ابن ابى الحدید]]».
  
*46- «كتاب شهاب العتيد فى ردّ ابن ابى الحديد».
+
*۴۷- «کتاب الحاشیة على [[مکاسب (کتاب)|المکاسب]] الشیخ».
  
*47- «كتاب الحاشية على المكاسب الشيخ».
+
*۴۸- «حاشیة صغیر على المکاسب».
  
*48- «حاشية صغير على المكاسب».
+
*۴۹- «کتاب تحف العقول»؛ که سه جلد و یک دوره اصول است.
  
*49- «كتاب تحف العقول»؛ كه سه جلد و يك دوره اصول است.
+
*۵۰- «کتاب نهایة المأمول فى شرح [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]»؛ این کتاب دو جلد و هر جلد آن معادل صلوة جواهر است.
  
*50- «كتاب نهاية المأمول فى شرح [[کفایة الاصول (کتاب)|كفاية الاصول]]»؛ اين كتاب دو جلد و هر جلد آن معادل صلوة جواهر است.
+
*۵۱- «حاشیة على الکفایة».
  
*51- «حاشية على الكفاية».
+
*۵۲- «رسالة فى شرح عدة اشعار حکماء و عرفاء».
  
*52- «رسالة فى شرح عدة اشعار حكماء و عرفاء».
+
*۵۳- «حاشیة استدلالیة»؛ حاشیه بر جلد اول عروه.
  
*53- «حاشية استدلالية»؛ حاشيه بر جلد اول عروه.
+
*۵۴- «حاشیة على تقریرات استاد النائینى فى دورة الاصول».
  
*54- «حاشية على تقريرات استاد النائينى فى دورة الاصول».
+
*۵۵- «کتاب فوائد قمیه»؛ تقریر بحث ایشان است و در ۱۳۷۳ در [[قم]] طبع شده است.
  
*55- «كتاب فوائد قميه»؛ تقرير بحث ايشان است و در 1373 در [[قم]] طبع شده است.
+
*۵۶- «رسالة الهدایة فى ان الشهادة بالولایة جزء فى الاذان والاقامة».
  
*56- «رسالة الهداية فى ان الشهادة بالولاية جزء فى الاذان والاقامة».
+
*۵۷- «حاشیة على مصباح الانوار فى حل مشکلات الاخبار»؛ اثر [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله شبر]].
  
*57- «حاشية على مصباح الانوار فى حل مشكلات الاخبار»؛ اثر [[سید عبدالله شبر|سيد عبدالله شبر]].
+
*۵۸- «حاشیه بر جلد دوم عروة».
  
*58- «حاشيه بر جلد دوم عروة».
+
*۵۹- «رسالة فى اربعین حدیث».
  
*59- «رسالة فى اربعين حديث».
+
*۶۰- رسالة فى کون المنجزات من الاصل».
  
*60- رسالة فى كون المنجزات من الاصل».
+
*۶۱- «رسالة فى ارث الزوج والزوجة».
  
*61- «رسالة فى ارث الزوج والزوجة».
+
*۶۲- «رسالة فى الجبر والتفویض».
  
*62- «رسالة فى الجبر والتفويض».
+
*۶۳- «رسالة فى الید المضمونة».
  
*63- «رسالة فى اليد المضمونة».
+
*۶۴- «رسالة فى المعاد».
  
*64- «رسالة فى المعاد».
+
*۶۵- «رسالة فى اثبات الحجة علیهم السلام».
  
*65- «رسالة فى اثبات الحجة علیهم السلام».
+
*۶۶- «رسالة فى الترتب».
  
*66- «رسالة فى الترتب».
+
*۶۷- «رسالة فى البرزخ».
  
*67- «رسالة فى البرزخ».
+
*۶۸- «رسالة فى الاجتهاد والتقلید».
  
*68- «رسالة فى الاجتهاد والتقليد».
+
*۶۹- «رسالة فى اثبات الصانع».
  
*69- «رسالة فى اثبات الصانع».
+
*۷۰- «رسالة فى الولایة».
  
*70- «رسالة فى الولاية».
+
*۷۱- «رسالة فى اتصال اجازات المشایخ بالمعصومین».
  
*71- «رسالة فى اتصال اجازات المشايخ بالمعصومين».
+
*۷۲- «رسالة فى الرسالة».
  
*72- «رسالة فى الرسالة».
+
*۷۳- «رسالة فى شرعیة افعال الصبى».
  
*73- «رسالة فى شرعية افعال الصبى».
+
*۷۴- «رسالة فى جبل قاف و اسراره المکنونة».
  
*74- «رسالة فى جبل قاف و اسراره المكنونة».
+
*۷۵- «رسالة فى الید المسموعة».
  
*75- «رسالة فى اليد المسموعة».
+
*۷۶- «رسالة فى حقیقة الانسان».
  
*76- «رسالة فى حقيقة الانسان».
+
*۷۷- «رسالة فى الحسن والقبح».
  
*77- «رسالة فى الحسن والقبح».
+
*۷۸- «رسالة فى حکم النسوان عند الاجانب».
  
*78- «رسالة فى حكم النسوان عند الاجانب».
+
*۷۹- «رسالة فى حکم تلقیح النسوان».
  
*79- «رسالة فى حكم تلقيح النسوان».
+
*۸۰- «رسالة فى شرح بعض اشعار العرفاء».
  
*80- «رسالة فى شرح بعض اشعار العرفاء».
+
*۸۱- «ایقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر»؛ طبع نجف، ۱۳۵۵.
  
*81- «روح الايمان»؛ در [[كلام]] و حقيقت [[انسان]]. طبع نجف، خرداد 1350. وى در كشكول مى نويسد: «فانه كتاب لم يسبق مثله فى الاسلام كتاب كريم».
+
*۸۲- «منهج الرشاد فى الاصول الدین»؛ رساله عملیه است. طبع تهران، ۱۳۷۵.
  
*82- «ايقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر»؛ طبع نجف، 1355.
+
*۸۳- «ذخیرة العباد»؛ رساله عملیه است. چاپ قم، ۱۳۶۸.
  
*83- «منهج الرشاد فى الاصول الدين»؛ رساله عمليه است. طبع تهران، 1375.
+
==ویژگی‌ها و فضایل اخلاقى==
  
*84- «ذخيرة العباد»؛ رساله عمليه است. چاپ قم، 1368.
+
آیت  الله شیخ عبدالنبى اراکى، روحى لطیف و الهى داشت که در اثر [[زهد]] و پارسایى و [[شب زنده داری|شب زنده دارى]] به آن نائل شده بود. سید محمدعلى روحانى قمى، یکى از شاگردان وى، نقل کرده است که: هیچ فجرى طلوع نکرد که او در خواب باشد. به هر [[مسجد|مسجدى]] که وارد مى شد، نماز تحیت مسجد را به جاى مى آورد.  
  
==ویژگی‌ها و فضايل اخلاقى==
+
شیخ قدرت الله وجدانى فخر، داماد معظم‌له، در زمینه خصوصیات اخلاقى او مى گوید: آن چه که من بدست آوردم، شخصى بود دور و گریزان از دنیا؛ به طورى که بود و نبود آن، نسبت به شخص او مساوى بود. از برنامه هاى مریدبازى و جلب اشخاص به سوى خود، کاملاً پرهیز داشت و همواره متکى به خداوند و مخالف با هواى نفس بود. اکثر شب ها را به [[عبادت]] و مناجات بسر مى برد.
  
آيت  الله شيخ عبدالنبى اراكى، روحى لطيف و الهى داشت كه در اثر [[زهد]] و پارسايى و [[شب زنده داری|شب زنده دارى]] به آن نائل شده بود. سيد محمدعلى روحانى قمى، يكى از شاگردان وى، نقل كرده است كه: هيچ فجرى طلوع نكرد كه او در خواب باشد. به هر [[مسجد|مسجدى]] كه وارد مى شد، نماز تحيت مسجد را به جاى مى آورد.  
+
معظم‌له در پرورش طلاب، نقش مؤثرى داشت و با آنان نهایت رفاقت را از خود نشان مى داد. وى براى وقت خویش بسیار ارزش قائل بود و در زمره افرادى است که از عمر خود، حداکثر استفاده را برد و همواره اشتغال به تدریس و تحقیق و تألیف داشت.
  
شيخ قدرت الله وجدانى فخر، داماد معظم‌له، در زمينه خصوصيات اخلاقى او مى گويد: آن چه كه من بدست آوردم، شخصى بود دور و گريزان از دنيا؛ به طورى كه بود و نبود آن، نسبت به شخص او مساوى بود. از برنامه هاى مريدبازى و جلب اشخاص به سوى خود، كاملاً پرهيز داشت و همواره متكى به خداوند و مخالف با هواى نفس بود. اكثر شب ها را به [[عبادت]] و مناجات بسر مى برد.
+
داماد دیگر ایشان، سید على‌اکبر موسوى مى گوید: راز موفقیت معظم‌له پشتکار ایشان بود. همیشه یا مطالعه مى کرد، یا مى نوشت، یا تدریس مى نمود. ایشان تا آخر عمر از نویسندگى دست برنداشت و کتاب «معالم الزلفى» را در حال بیمارى نوشت. در ماه مبارک [[رمضان]] ختومات [[قرآن]] متعدد داشت.  
  
معظم‌له در پرورش طلاب، نقش مؤثرى داشت و با آنان نهايت رفاقت را از خود نشان مى داد. وى براى وقت خويش بسيار ارزش قائل بود و در زمره افرادى است كه از عمر خود، حداكثر استفاده را برد و همواره اشتغال به تدريس و تحقيق و تأليف داشت.
+
ایشان به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام عشق مى ورزید و ارتباط روحى و معنوى با آنان داشت. از این رو، گاهى مشکلات مادى و معنوى خود را با [[توسل به اهل بیت علیهم السلام|توسل]] به خاندان عصمت و طهارت رفع مى ساخت.
 
 
داماد دیگر ايشان، سيد على‌اكبر موسوى مى گوید: راز موفقيت معظم‌له پشتكار ايشان بود. هميشه يا مطالعه مى كرد، يا مى نوشت، يا تدريس مى نمود. ايشان تا آخر عمر از نويسندگى دست برنداشت و كتاب «معالم الزلفى» را در حال بيمارى نوشت. در ماه مبارك [[رمضان]] ختومات [[قرآن]] متعدد داشت.
 
 
 
ايشان به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام عشق مى ورزيد و ارتباط روحى و معنوى با آنان داشت. از اين رو، گاهى مشكلات مادى و معنوى خود را با [[توسل به اهل بیت علیهم السلام|توسل]] به خاندان عصمت و طهارت رفع مى ساخت.
 
  
 
==وفات==
 
==وفات==
  
مرحوم آيت الله شيخ عبدالنبى عراقى، پس از عمرى تلاش و تبليغ و ترويج فرهنگ ناب تشيع، در ماه [[رجب]] 1385 قمری (مطابق با آبان 1344) چشم از جهان فروبست و پیکر مطهر ایشان در جوار كريمه اهل بيت [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها به خاك سپرده شد.
+
مرحوم آیت الله شیخ عبدالنبى عراقى، پس از عمرى تلاش و تبلیغ و ترویج فرهنگ ناب تشیع، در ماه [[رجب]] ۱۳۸۵ قمری (مطابق با آبان ۱۳۴۴) چشم از جهان فروبست و پیکر مطهرش در جوار کریمه اهل بیت [[حضرت معصومه]] (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۳۱۱: سطر ۳۱۸:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* ناصر باقرى بيدهندى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد 10.
+
*ناصر باقرى بیدهندى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۰.
  
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:متکلمان]]
 
[[رده:متکلمان]]

نسخهٔ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۴

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى (۱۳۸۵-۱۳۰۷ ق)، از مدرسان و فقهای بزرگ شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان سید محمدکاظم یزدى و آقا ضیاءالدین عراقى بود. وى علاوه بر تدریس و تربیت طلاب، بیش از یکصد جلد کتاب در زمینه‌هاى مختلف فقه، اصول، اخلاق و انسان شناسى تألیف نموده است.

عبدالنبی اراکی.jpg
نام کامل شیخ عبدالنبى اراکى
زادروز ۱۳۰۷ قمری
زادگاه اراک
وفات ۱۳۸۵ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

آقا نورالدین عراقى، سید محمدکاظم یزدى، آقا ضیاءالدین عراقى، آخوند خراسانی،...

شاگردان

سید محمدعلى کاظمینى بروجردى، سید شفیع واحدى رشتى، محمدحسین آل طاهر خمینى، مسلم سرابى ملکوتى، سید محمدعلى قاضى طباطبایى،...

آثار

معالم الزلفى، روح الایمان، منهج الرشاد فى الاصول الدین، فوائد قمیة، حاشیه بر مکاسب،...

تحصیل و استادان

عبدالنبى اراکى (که به عراقی نیز شهرت دارد) به سال ۱۳۰۷ قمری، در اراک دیده به جهان گشود. وی ادبیات را نزد میرزا محمود، از بستگان پدرى خود و نزد مرحوم میرزا هاشم و میرزا رضى و ... فرامى گیرد. عبدالنبى سپس به شهر همدان هجرت مى کند و به مدت دو سال، در مدرسه مرحوم آخوند در این شهر - واقع در سر گذر - به تحصیل خود ادامه مى دهد. آن گاه به زادگاه خود اراک بازمى گردد و حدود چهار سال در درس اساتید مشهور شهر خود شرکت مى کند.

در بیست سالگى، دروس سطح را به اتمام مى رساند و درس خارج را آغاز مى نماید. حدود دو سال در مجلس درس بزرگانى چون: آقا نورالدین عراقى، میرزا محمد علیخان و میرزا ابوالحسن، زانوى ادب مى زند و در این مدت کوتاه، بهره وافر از محضر آنان مى برد. سال ۱۳۲۷، جهت تکمیل اندوخته ها و طى مدارج علمى بالاتر، رهسپار نجف اشرف مى گردد و در حوزه نجف، گذشته از این که علوم ریاضى و هیئت و نجوم را نزد شیخ شمس الدین بخارایى مى آموزد، و در درس مراجع و علماى بزرگ حوزه هم شرکت مى جوید.

آیت الله اراکى در خصوص اساتید خود مى نویسد: «حقیر از اول تحصیلم که کتاب به دست گرفتم تا موقعى که فارغ شدم، بیست و هشت استاد دیدم و بیست و هشت شیخ دارم. رحمة الله علیهم اجمعین».[۱]

برخی اساتید شیخ اراکى در نجف عبارتند از:

  • شیخ على قوچانى.
  • شیخ مهدى مازندرانى.
  • آیت الله شیخ على گون‌آبادى.

آیت الله اراکى سه سال پس از جنگ جهانى، به جهت فوت پدر به ایران بازگشت و در زادگاه خود پنج ماه توقف کرد و به اقامه نماز جماعت، قضاوت و تدریس پرداخت. سپس مجدداً به نجف بازگشت و در مجموع، چهل و پنج سال در آن جا اقامت گزید. در این مدت وى علاوه بر بهره جستن از درس اساتید قبلى خود، به تدریس خارج فقه و اصول هم پرداخت و شاگردان بسیارى را تحت تربیت و تعلیم قرار داد.

در این زمینه خود ایشان مى نویسد: «مدت چهل و پنج سال در مجموع دو سفر در نجف بودم و بحمدالله گوى سبقت در تدریس خارج را در آن جا ربودم و بر معاصرین تقدم جستم... و در نجف در عصر اساتید، معضلات فقه آل محمد صلی الله علیه و آله به دست حقیر حل شد؛ چنانچه «رساله اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة» و «رساله ایقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر» و «رساله ارشاد الامة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» تماماً طبع نجف، شواهد دعوایم بوده که اساتید و معاصرین عموماً به فتواى حقیر رجوع نمودند».

اساتید اجازه روایت و اجتهاد:

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى، از بزرگان ذیل اجازه نقل روایت داشته است:

  • شیخ مهدى مازندرانى (مورخ ۱۳۳۹).
  • سید عبدالغفار مازندرانى (مورخ ۱۳۴۴).
  • شیخ ضیاءالدین عراقى، (مورخ ۱۳۴۱).
  • شیخ محمدکاظم شیرازى، (مورخ ۱۳۳۴).
  • شیخ محمدحسین اصفهانى - صاحب الکرامات الباهرة - (مورخ ۱۳۵۲).

علاوه بر این، ایشان از بزرگان ذیل که هر یک از مراجع یا فقهاى نامدار زمان خویش بوده اند، جواز اجتهاد نیز دریافت کرده بودند:

  • آیت الله آقا ضیاء عراقى.
  • آیت الله شیخ مهدى مازندرانى.
  • آیت الله کاظم شیرازى.
  • آیت الله شیخ على خراسانى.
  • آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى.[۴]

تدریس و شاگردان

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى در سال ۱۳۴۰، به قصد زیارت امام رضا علیه السلام به ایران بازگشت و به اتفاق مرحوم آیت الله حائرى، مؤسس حوزه علمیه قم رهسپار مشهد گردید. به هنگام مراجعت، مرحوم حائرى از ایشان براى اقامت در قم دعوت مى کنند؛ ولى ایشان بنا به دعوت متولى مدرسه سپهدار، راهى زادگاه خود مى گردد و در آن جا به مدت یک سال به تدریس مشغول مى شود.[۵] و در رأس علماى اراک قرار مى گیرد.

وى به سال ۱۳۴۶ بنا به دعوت مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى جهت تدریس در حوزه نجف، به عتبات هجرت مى کند و در مسجد هندى به تدریس مى پردازد. این امر همچنان ادامه مى یابد تا در سال ۱۳۶۶ که فرزند ایشان (آقا نورالدین) مریض مى شود و طبق دستور اطباى نجف، به ایران بازمى‌گردد؛ اما این بار در قم رحل اقامت مى افکند و در مسجد عشقعلى به اقامه جماعت و تدریس اشتغال مى ورزد و پس از آن در مسجدِ واقع در خیابان اعتضادالدوله، امامت و تدریس مى نماید.

آیت الله عبدالنبى اراکى، به تربیت شاگردانى پرداخته که هر یک از آنان در نشر و تبلیغ مبانى تفکر شیعى، نقش بسزایى داشتند؛ از میان این شاگردان مى توان به افراد ذیل اشاره کرد:

  • سید محمدعلى کاظمینى بروجردى؛ مؤلف کتب بسیار؛ از جمله: «نهایة المقال لابناء الامام و نهایة الکلام فى حق رسول الاسلام»؛ «گنجینه معارف»؛ «اسلام از نظر دیگران»؛ «جواهر الولایة».
  • سید شفیع واحدى رشتى.
  • محمدحسین آل طاهر خمینى. وى «رسالة الهدایة فى کون الشهادة بالولایة فى الاذان والاقامة جزء کسائر الاجزاء» را از بحث آقاى اراکى نوشته و در قم به چاپ رسیده است.
  • سید على‌اکبر موسوى (داماد معظم‌له).
  • شیخ قدرت الله وجدانى فخر (داماد معظم‌له).
  • سید محمدعلى روحانى قمى (تقریرکننده بحث معظم‌له).
  • میرزا على‌اصغر باقرى همدانى.
  • میرزا نصرت بناربانى.
  • میرزا على‌اکبر فقیهى.
  • شیخ ابوالقاسم نحوى.
  • میرزا محمود اراکى (مقرر بحث ایشان).
  • سید ابوالفضل نبوى قمى (تقریرکننده بحث ایشان).
  • شیخ حسین ناصرى کرمانى.
  • میرزا محمدتقى همدانى.

آیت الله عبدالنبى اراکى در تحصیل علوم اسلامى تا بدان رتبه راه یافت که خود اجازه اجتهاد به برخى از افراد صادر نمود. از میان آنان مى توان به افراد ذیل اشاره داشت:

  • سید مهدى حسینى لاجوردى.
  • شهید محمدعلى قاضى طباطبائى.
  • سید محمدعلى کاظمینى بروجردى.
  • شیخ على‌اصغر باقرى همدانى.

آثار و تألیفات

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى را باید در زمره آن دسته از بزرگان حوزه قرار داد که در کنار تدریس و تربیت طلاب، فراوان به تألیف کتاب نیز مى پرداخته اند. از ایشان بیش از یکصد جلد کتاب در زمینه هاى مختلف فقه، اصول، اخلاق و انسان شناسى به جاى مانده که حدود ۳۰ جلد از آنها به چاپ رسیده است. برخى از آثار وى به قرار ذیل است:

  • ۲- «معالم الزلفى»، در شرح کتاب «عروة الوثقى»، که ۲۵ جلد مى باشد و تاکنون یک جلد آن چاپ شده است.
  • ۳- «افاضة القدیر» در طهارت عصیر.
  • ۴- «انیس المقلدین»، رساله عملیه، طبع قم، ۱۳۷۲.
  • ۵- «غوالى اللئالى»؛ در فروع علم اجمالى - این کتاب، تقریرات بحث ایشان به قلم مرحوم آقا میرزا محمود اراکى است که در سال ۱۳۶۹ چاپ شده و یک صد و پنجاه و هشت فرع دارد.
  • ۶- «روح الایمان»؛ در یک جلد که در سال ۱۳۵۰ در نجف و در قم نیز طبع شد. این کتاب در روانشناسى و نفسانیات انسان است و حقیقت ایمان را آن طورى که دین مقدس اسلام دستور داده، معرفى مى نماید. وى در کشکول مى نویسد: «فانه کتاب لم یسبق مثله فى الاسلام کتاب کریم».
  • ۷- «اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة»، که در سال ۱۳۵۴ به طبع رسیده است.
  • ۸- «کتاب المحاکمات»؛ دو جلد است. این اثر، به نقد و بررسى آراء و نظریات مرحوم میرزای نایینى، و مقایسه آن با آراى برخى علماى دیگرى مى پردازد. به قلم استاد آیت الله ملکوتى است.
  • ۹- «رسالة زیارت عاشورا»؛ به نام «کنز مخفى» در سال ۱۳۷۲ در تهران چاپ شده که فعلاً کمیاب است.
  • ۱۰- «حاشیه بر وسیلة النجاة»؛
  • ۱۲- «حاشیة فتوائیه بر عروه»؛
  • ۱۳- «کتاب طهارة»؛
  • ۱۴- «کتاب صلوة»؛
  • ۱۵- «کتاب بیع»؛
  • ۱۶- «کتاب الخیارات»؛
  • ۱۷- «رساله فى قبول توبة المرتد مطلقا»؛
  • ۱۸- «رسالة فارسیة و شرائط المراجع العامة»؛
  • ۱۹- «رسالة فى الحیض».
  • ۲۰- «رسالة درر المنظومة فى الحقائق»؛ در «خزائن نبویه»، جلد اول، ص ۱۷۱ درباره این کتاب مى گوید: «در «دررالمنظومه» سى و نه دلیل اقامه نمودم بر وجود امام زمان روحى له الفدا.» و در ص ۱۷۲ مى نویسد: «در «درر المنظومه» حدود صد دلیل عقلى و نقلى اقامه نمودم بر رسالت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله».
  • ۲۱- «ارشاد الامّة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» که در سال ۱۳۵۶ در نجف به طبع رسیده است.
  • ۲۲- «رسالة فى قاعدة لاضرر» و رساله دیگرى در این قاعده.
  • ۲۳- «کتاب الاقرار».
  • ۲۴- «رسالة فى النفاس».
  • ۲۵- «رسالة فى الرضاع».
  • ۲۶- «رسالة فى الاستحاضة».
  • ۲۷- «رسالة فى حکم تلقیح النسوان».
  • ۲۸- «رسالة منیة الطالب فى لزوم القیام عند ذکر الغائب روحى له الفداه».
  • ۲۹- «رسالة فى حکم رادیو».
  • ۳۰- «رسالة الثانویة».
  • ۳۱- «رسالة فى حکم سترالنسوان».
  • ۳۲- «رسالة فى الدرهم و الدینار الشرعى».
  • ۳۳- «رسالة فى مناسک الحج على نمط مخصوص».
  • ۳۴- «رسالة فى حکم حلق اللحیة».
  • ۳۵- «رسالة فى صلوة ذوى الاعذار».
  • ۳۶- «رسالة فى اعجاز القرآن».
  • ۳۷- «رسالة غریبة فى حقیقة النفس».
  • ۳۸- «رسالة فى فضیلة العلم و بیان المراد منه».
  • ۳۹- «رسالة فى الدعاء سیفى».
  • ۴۰- «رسالة فى الهیئة و رسالة الحساب».
  • ۴۱- «کتاب فى شرح الفیة ابن مالک».
  • ۴۲- «کتاب درر المنطقیه».
  • ۴۳- «کتاب اعتقادات الاثنى عشریه فى الکلام»؛ این کتاب در کتابخانه مدرسه فیضیه موجود است.
  • ۴۴- «رسالة فى نبذة من الآیات والاخبار».
  • ۴۵- «رسائل متفرقة فى الفقه والاصول».
  • ۴۸- «حاشیة صغیر على المکاسب».
  • ۴۹- «کتاب تحف العقول»؛ که سه جلد و یک دوره اصول است.
  • ۵۰- «کتاب نهایة المأمول فى شرح کفایة الاصول»؛ این کتاب دو جلد و هر جلد آن معادل صلوة جواهر است.
  • ۵۱- «حاشیة على الکفایة».
  • ۵۲- «رسالة فى شرح عدة اشعار حکماء و عرفاء».
  • ۵۳- «حاشیة استدلالیة»؛ حاشیه بر جلد اول عروه.
  • ۵۴- «حاشیة على تقریرات استاد النائینى فى دورة الاصول».
  • ۵۵- «کتاب فوائد قمیه»؛ تقریر بحث ایشان است و در ۱۳۷۳ در قم طبع شده است.
  • ۵۶- «رسالة الهدایة فى ان الشهادة بالولایة جزء فى الاذان والاقامة».
  • ۵۸- «حاشیه بر جلد دوم عروة».
  • ۵۹- «رسالة فى اربعین حدیث».
  • ۶۰- رسالة فى کون المنجزات من الاصل».
  • ۶۱- «رسالة فى ارث الزوج والزوجة».
  • ۶۲- «رسالة فى الجبر والتفویض».
  • ۶۳- «رسالة فى الید المضمونة».
  • ۶۴- «رسالة فى المعاد».
  • ۶۵- «رسالة فى اثبات الحجة علیهم السلام».
  • ۶۶- «رسالة فى الترتب».
  • ۶۷- «رسالة فى البرزخ».
  • ۶۸- «رسالة فى الاجتهاد والتقلید».
  • ۶۹- «رسالة فى اثبات الصانع».
  • ۷۰- «رسالة فى الولایة».
  • ۷۱- «رسالة فى اتصال اجازات المشایخ بالمعصومین».
  • ۷۲- «رسالة فى الرسالة».
  • ۷۳- «رسالة فى شرعیة افعال الصبى».
  • ۷۴- «رسالة فى جبل قاف و اسراره المکنونة».
  • ۷۵- «رسالة فى الید المسموعة».
  • ۷۶- «رسالة فى حقیقة الانسان».
  • ۷۷- «رسالة فى الحسن والقبح».
  • ۷۸- «رسالة فى حکم النسوان عند الاجانب».
  • ۷۹- «رسالة فى حکم تلقیح النسوان».
  • ۸۰- «رسالة فى شرح بعض اشعار العرفاء».
  • ۸۱- «ایقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر»؛ طبع نجف، ۱۳۵۵.
  • ۸۲- «منهج الرشاد فى الاصول الدین»؛ رساله عملیه است. طبع تهران، ۱۳۷۵.
  • ۸۳- «ذخیرة العباد»؛ رساله عملیه است. چاپ قم، ۱۳۶۸.

ویژگی‌ها و فضایل اخلاقى

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى، روحى لطیف و الهى داشت که در اثر زهد و پارسایى و شب زنده دارى به آن نائل شده بود. سید محمدعلى روحانى قمى، یکى از شاگردان وى، نقل کرده است که: هیچ فجرى طلوع نکرد که او در خواب باشد. به هر مسجدى که وارد مى شد، نماز تحیت مسجد را به جاى مى آورد.

شیخ قدرت الله وجدانى فخر، داماد معظم‌له، در زمینه خصوصیات اخلاقى او مى گوید: آن چه که من بدست آوردم، شخصى بود دور و گریزان از دنیا؛ به طورى که بود و نبود آن، نسبت به شخص او مساوى بود. از برنامه هاى مریدبازى و جلب اشخاص به سوى خود، کاملاً پرهیز داشت و همواره متکى به خداوند و مخالف با هواى نفس بود. اکثر شب ها را به عبادت و مناجات بسر مى برد.

معظم‌له در پرورش طلاب، نقش مؤثرى داشت و با آنان نهایت رفاقت را از خود نشان مى داد. وى براى وقت خویش بسیار ارزش قائل بود و در زمره افرادى است که از عمر خود، حداکثر استفاده را برد و همواره اشتغال به تدریس و تحقیق و تألیف داشت.

داماد دیگر ایشان، سید على‌اکبر موسوى مى گوید: راز موفقیت معظم‌له پشتکار ایشان بود. همیشه یا مطالعه مى کرد، یا مى نوشت، یا تدریس مى نمود. ایشان تا آخر عمر از نویسندگى دست برنداشت و کتاب «معالم الزلفى» را در حال بیمارى نوشت. در ماه مبارک رمضان ختومات قرآن متعدد داشت.

ایشان به ائمه اطهار علیهم السلام عشق مى ورزید و ارتباط روحى و معنوى با آنان داشت. از این رو، گاهى مشکلات مادى و معنوى خود را با توسل به خاندان عصمت و طهارت رفع مى ساخت.

وفات

مرحوم آیت الله شیخ عبدالنبى عراقى، پس از عمرى تلاش و تبلیغ و ترویج فرهنگ ناب تشیع، در ماه رجب ۱۳۸۵ قمری (مطابق با آبان ۱۳۴۴) چشم از جهان فروبست و پیکر مطهرش در جوار کریمه اهل بیت حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. خزائن نبویه، ج ۱، ص ۳۷۸.
  2. همان، ص ۱۸۱.
  3. همان، ص ۲۴۱ و ج ۲، ص ۲۱۷.
  4. خزائن نبویه، ج ۲، ص ۱۳۱.
  5. همان، ج ۱، ص ۲۴۱.

منابع