شرح رسالة الحقوق: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «شرح رسالة الحقوق للإمام زينالعابدين عليهالسلام، اثر سيد حسن قپانچى است ك...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | شرح رسالة الحقوق للإمام زينالعابدين | + | [[پرونده:شرح رساله حقوق.jpg|240px|بندانگشتی|[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/37798/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D9%84%D9%84%D8%A5%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%D9%8A-%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%B2%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D9%8A%D9%86/&from=search&&query=%D8%B4%D8%B1%D8%AD%20%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82&count=20&execute=true#!resource شرح رسالة الحقوق للإمام زينالعابدين عليهالسلام]]] |
+ | |||
+ | کتاب '''«شرح رسالة الحقوق للإمام زینالعابدین علیهالسلام»'''، اثر [[سید حسن قبانچی|سید حسن قپانچى]] است که به زبان عربى بهعنوان شرحى بر «[[رساله حقوق]]» [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد]] (علیه السلام) نوشته شده است. این شرح توسط صادق بوغبیش به فارسی ترجمه شده است. | ||
− | |||
− | + | == ساختار کتاب == | |
+ | کتاب، در دو جلد تنظیم شده که جلد اول، با یک مقدمه درباره ویژگىهاى «[[رساله حقوق]]» [[امام سجاد علیه السلام|امام زین العابدین]] (علیه السلام) آغاز شده و در ادامه با ذکر فرازهایى از [[دعا]] در یک صفحه مجزا و شرح آن در صفحات دیگر، به شرح رساله پرداخته شده است. مؤلف، هرکدام از حقوق را در بخشى مجزا ذکر کرده است، مانند حق الله، حق النفس، حق السمع، حق البصر و همینطور تا حق الولد و الاخ. این حقوق، شامل ۲۵ عنوان است. | ||
− | + | در جلد دوم، ابتدا [[تقریظ|تقریظى]] از آیتالله سید محمدجواد طباطبائى تبریزى ذکر شده و در ادامه، مقدمهى مؤلف ذکر شده و سپس ۲۵ حق دیگر یاد شده است. | |
− | در | + | == گزارش محتوا == |
+ | [[سید حسن قبانچی|سید حسن قپانچى]] در مقدمهاى از کتاب به معرفى این رساله و محتویات آن پرداخته است. در بخش اول که درباره حق الله است به این مطلب اشاره مىکند که حقیقت عبادت، در دو امر مهم، متمثل مىشود: اول، استقرار معناى عبودیت براى خدا در نفس؛ یعنى استقرار فهم این مطلب که در اینجا عبدى است و پروردگارى؛ عبدى که عبادت مىکند و پروردگارى که عبادت مىشود؛ یعنى در دار وجود، جز عابد و معبود وجود ندارد. دوم، توجه به خدا در هر حرکتى که در باطن صورت مىگیرد و هر حرکتى در جوارح و هر حرکتى در زندگى و فارغ شدن از هر فکرى غیر از خدا. | ||
− | + | در بخش بعدى که مربوط به حق النفس است، مىگوید: حق النفس، مجموعهاى از حقوق است که بر انسان واجب است که آنها را ادا کند و هرکدام از آنها را در جاى خویش قرار دهد. شارح محترم در این بخش، به مباحثى [[فلسفه|فلسفى]] در شناخت [[نفس]] پرداخته و عباراتى را از [[ملاصدرا]] نقل نموده و موضوعاتى چون مصدر نفس، رابطه بین نفس و بدن، نفس و مرگ، وجود روح قبل از بدن و... را بررسى نموده است. | |
− | + | وى در قسمتى از این بخش، با آوردن حدیثى از [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد]](ع) به بیان این مطلب مىپردازد که شناخت نفس، موجب شناخت خدا مىشود. در آن حدیث چنین آمده است که اصحاب امام سجاد(ع) از ایشان سؤال کردند که آیا خداوند نمىفرماید: «ادعونى استجب لکم»؟ حضرت فرمودند: بلى او قائل این گفتار است. گفتند: پس چرا ما او را در شب و روز مىخوانیم، ولى استجابت نمىکند؟ فرمود: براى اینکه شما کسى را مىخوانید که او را نمىشناسید. گفتند: چگونه او را بشناسیم؟ فرمود: نفوس خود را بشناسید، او را خواهید شناخت، سپس بخوانید او را تا شما را استجابت کند. گفتند: چطور نفوس خویش را بشناسیم؟ فرمود: در چگونگى دیدن چشمها، در چگونگى شنیدن گوشها و در چگونگى اندیشیدن دلها تفکر کنید. هنگامى که این امور را شناختید به عظمت الهى در نفوستان پى خواهید برد، سپس او را بخوانید تا جوابتان دهد. | |
− | در | + | وى در باب حق اللسان، مطالبى را از دکتر عارف قراغولى درباره علم زبان، دندان و حنجره ذکر مىکند که به تشریح زبان، امراض و دردهایى که بر آن عارض مىشود و راههاى معالجه این امراض مىپردازد و از عجایب این نعمت الهى و گناهانى که توسط آن انجام مىشود، پرهیز مىدهد. و در باب حق السمع (حق گوش) نیز به یک سرى مباحث علمى و طبیعى درباره گوش پرداخته و انقساماتى را که دانشمندان براى گوش انجام دادهاند، ذکر مىکند و به عظمت این نعمت الهى اشاره مىکند. شارح محترم این روش را در مورد تمامى اعضاى بدن که حقوق آنها در رساله حقوق ذکر شده است، در پیش مىگیرد و به عظمت خداوند و نعمتهاى او اشاره مىنماید. |
− | + | در جلد دوم نیز به حق منعم به ولاء (کسى که بهواسطه آزاد کردن دیگرى از بند رقیت، بر او حق ولاء پیدا کرده است)، حق امام، حق همنشین، حق همسایه، حق شریک، حق همراه و حقوق اجتماعى دیگر اشاره نموده است؛ مثلاً درباره حق معروف، به حقیقت معروف اشاره نموده و آن را بر دو قسم مىداند: عام، که آشکار نمودن آن شایسته است و دیگرى خاص، که پنهان نمودنش سزاوار است. در این راستا چگونگى قبول شدن معروف را بیان نموده؛ همچنین اینکه چه امورى سبب فساد معروف مىشود را بیان کرده است. | |
+ | == منابع == | ||
+ | * ویکی نور | ||
− | + | == متن کتاب == | |
− | + | '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/37798/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D9%84%D9%84%D8%A5%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%D9%8A-%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%B2%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D9%8A%D9%86/&from=search&&query=%D8%B4%D8%B1%D8%AD%20%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82&count=20&execute=true#!resource شرح رسالة الحقوق للإمام زينالعابدين عليهالسلام]''' | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۶
کتاب «شرح رسالة الحقوق للإمام زینالعابدین علیهالسلام»، اثر سید حسن قپانچى است که به زبان عربى بهعنوان شرحى بر «رساله حقوق» امام سجاد (علیه السلام) نوشته شده است. این شرح توسط صادق بوغبیش به فارسی ترجمه شده است.
محتویات
ساختار کتاب
کتاب، در دو جلد تنظیم شده که جلد اول، با یک مقدمه درباره ویژگىهاى «رساله حقوق» امام زین العابدین (علیه السلام) آغاز شده و در ادامه با ذکر فرازهایى از دعا در یک صفحه مجزا و شرح آن در صفحات دیگر، به شرح رساله پرداخته شده است. مؤلف، هرکدام از حقوق را در بخشى مجزا ذکر کرده است، مانند حق الله، حق النفس، حق السمع، حق البصر و همینطور تا حق الولد و الاخ. این حقوق، شامل ۲۵ عنوان است.
در جلد دوم، ابتدا تقریظى از آیتالله سید محمدجواد طباطبائى تبریزى ذکر شده و در ادامه، مقدمهى مؤلف ذکر شده و سپس ۲۵ حق دیگر یاد شده است.
گزارش محتوا
سید حسن قپانچى در مقدمهاى از کتاب به معرفى این رساله و محتویات آن پرداخته است. در بخش اول که درباره حق الله است به این مطلب اشاره مىکند که حقیقت عبادت، در دو امر مهم، متمثل مىشود: اول، استقرار معناى عبودیت براى خدا در نفس؛ یعنى استقرار فهم این مطلب که در اینجا عبدى است و پروردگارى؛ عبدى که عبادت مىکند و پروردگارى که عبادت مىشود؛ یعنى در دار وجود، جز عابد و معبود وجود ندارد. دوم، توجه به خدا در هر حرکتى که در باطن صورت مىگیرد و هر حرکتى در جوارح و هر حرکتى در زندگى و فارغ شدن از هر فکرى غیر از خدا.
در بخش بعدى که مربوط به حق النفس است، مىگوید: حق النفس، مجموعهاى از حقوق است که بر انسان واجب است که آنها را ادا کند و هرکدام از آنها را در جاى خویش قرار دهد. شارح محترم در این بخش، به مباحثى فلسفى در شناخت نفس پرداخته و عباراتى را از ملاصدرا نقل نموده و موضوعاتى چون مصدر نفس، رابطه بین نفس و بدن، نفس و مرگ، وجود روح قبل از بدن و... را بررسى نموده است.
وى در قسمتى از این بخش، با آوردن حدیثى از امام سجاد(ع) به بیان این مطلب مىپردازد که شناخت نفس، موجب شناخت خدا مىشود. در آن حدیث چنین آمده است که اصحاب امام سجاد(ع) از ایشان سؤال کردند که آیا خداوند نمىفرماید: «ادعونى استجب لکم»؟ حضرت فرمودند: بلى او قائل این گفتار است. گفتند: پس چرا ما او را در شب و روز مىخوانیم، ولى استجابت نمىکند؟ فرمود: براى اینکه شما کسى را مىخوانید که او را نمىشناسید. گفتند: چگونه او را بشناسیم؟ فرمود: نفوس خود را بشناسید، او را خواهید شناخت، سپس بخوانید او را تا شما را استجابت کند. گفتند: چطور نفوس خویش را بشناسیم؟ فرمود: در چگونگى دیدن چشمها، در چگونگى شنیدن گوشها و در چگونگى اندیشیدن دلها تفکر کنید. هنگامى که این امور را شناختید به عظمت الهى در نفوستان پى خواهید برد، سپس او را بخوانید تا جوابتان دهد.
وى در باب حق اللسان، مطالبى را از دکتر عارف قراغولى درباره علم زبان، دندان و حنجره ذکر مىکند که به تشریح زبان، امراض و دردهایى که بر آن عارض مىشود و راههاى معالجه این امراض مىپردازد و از عجایب این نعمت الهى و گناهانى که توسط آن انجام مىشود، پرهیز مىدهد. و در باب حق السمع (حق گوش) نیز به یک سرى مباحث علمى و طبیعى درباره گوش پرداخته و انقساماتى را که دانشمندان براى گوش انجام دادهاند، ذکر مىکند و به عظمت این نعمت الهى اشاره مىکند. شارح محترم این روش را در مورد تمامى اعضاى بدن که حقوق آنها در رساله حقوق ذکر شده است، در پیش مىگیرد و به عظمت خداوند و نعمتهاى او اشاره مىنماید.
در جلد دوم نیز به حق منعم به ولاء (کسى که بهواسطه آزاد کردن دیگرى از بند رقیت، بر او حق ولاء پیدا کرده است)، حق امام، حق همنشین، حق همسایه، حق شریک، حق همراه و حقوق اجتماعى دیگر اشاره نموده است؛ مثلاً درباره حق معروف، به حقیقت معروف اشاره نموده و آن را بر دو قسم مىداند: عام، که آشکار نمودن آن شایسته است و دیگرى خاص، که پنهان نمودنش سزاوار است. در این راستا چگونگى قبول شدن معروف را بیان نموده؛ همچنین اینکه چه امورى سبب فساد معروف مىشود را بیان کرده است.
منابع
- ویکی نور