شیخ عباسعلی شاهرودی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز (مهدی موسوی صفحهٔ شيخ عباس علي شاهرودي را به شیخ عباسعلی شاهرودی منتقل کرد) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۱
محتویات
- ۱ تولد عباس علی شاهرودی
- ۲ خاندان شاهرودی
- ۳ تحصيلات شیخ عباس علی
- ۴ سفر شیخ به مشهد مقدس
- ۵ اساتيد شیخ عباس علی شاهرودی در مشهد مقدس
- ۶ هجرت شیخ عباس علی به قم
- ۷ شاگردان وی
- ۸ آثار شیخ عباس علی شاهرودی
- ۹ مبارزات سياسي شیخ
- ۱۰ ويژگيهاي اخلاقي عباس علی شاهرودی
- ۱۱ فرزندان ایشان
- ۱۲ وفات شیخ عباس علی قمی
- ۱۳ پانویس
- ۱۴ منابع
تولد عباس علی شاهرودی
يكي از آن عالمان وارسته آيت الله حاج شيخ عباس علي ابرسجي معروف به شاهرودي است. وي در سال 1320 ق. در اين روستا پا به عرصه وجود گذاشت و بعدها نقشي مهم در جامعه اسلامی ايفا كرد.[۱]
خاندان شاهرودی
جد وي حاجي محمود و پدرش حاجي قدير ابرسجي با تلاش و كوشش از راه كشاورزي و دامداري روزگار میگذرانيدند، حاجي قدير از جمله افراد خير و نيكوكار، پايبند به فرايض و احكام نوراني اسلام، راهنماي مردم در مسائل و احكام شرعي و گشاينده گرههاي اجتماعي روستا بود. مادرش زني مؤمنه و پارسا، مقيد به نماز و دعا و مجالس ديني بود.[۲]
اين پدر و مادر فضاي خانه خود را با تأمين روزي حلال و پارسايي و خدمت به مردم براي تربيت فرزنداني صالح و شايسته آماده كردند و سرانجام فرزانهاي چون حاج شيخ عباسعلي شاهرودي را كه در مناعت طبع، قناعت در زندگي، عزت نفس و تقوا و فضيلت الگو بود، پرورش دادند.
تحصيلات شیخ عباس علی
پس از آن كه عباسعلي به سن هفت سالگي رسيد، پدرش او را به مدرسه فرستاد تا خواندن و نوشتن را فراگيرد. در سن دوازده سالگي با گرفتن اولين مدرك تحصيلي، عشق و علاقه سرشار به فراگيري علوم ديني در وي نمايان شد و پيشنهاد خود را به گوش پدر رسانيد. مرحوم حاجي قدير به درخواست فرزند توجه كرد و اقدامات لازم را انجام داد.[۳]
عباسعلي بعد از طي دوران ابتدايي به حوزه علميه بسطام كه زير نظر مرحوم ميرمطلب بسطامیاداره میشد،[۴] وارد گرديد و به مدت دو سال به تحصيل پرداخت. در آن زمان حوزه علميه شهر گرگان از شهرت بسيار خوبي برخوردار بود؛ از اين رو، در سن پانزده سالگي با كسب اجازه از پدرش به حوزه علميه گرگان رفت و تا پايان مرحله سطح در آن حوزه به تحصيل پرداخت.[۵]
سفر شیخ به مشهد مقدس
حاج شيخ عباس علي شاهرودي براي ادامه تحصيلات عاليه به مشهد مقدس رفت و در جوار ملكوتي حضرت ثامن الائمه علي ابن موسي الرضا علیه السلام سكونت گزيد و از محضر اساتيد بزرگوار آن حوزه مقدسه استفاده كرد و جان و روح تشنه خود را با كسب معلومات عاليه اسلامی سيراب ساخت.
اساتيد شیخ عباس علی شاهرودی در مشهد مقدس
برخي از استادان وي عبارتند از آيات بزرگوار:
- 1- ميرزا ابوالحسن جلوه زوارهاي.[۶]
- 2- حاج شيخ احمد كفايي خراساني.[۷]
- 3- حاج شيخ مجتبي قزويني.[۸]
تدريس وی در مشهد
معظمله ضمن تحصيل دروس عاليه، به تدريس كتب سطح مانند مكاسب و كفايتين میپراخت و دانشجويان زيادي از وجود وي بهرمند میشدند.
هجرت شیخ عباس علی به قم
آيت الله شاهرودي در جستجوي معارف دين در سال 1341 ق. به دارالعلم قم كوچ كرد و در جوار بارگاه ملكوتي كريمه اهل البيت علیهم السلام مسكن گزيد و در شمار شاگردان ممتاز مؤسس حوزه علميه قم، حاج شيخ عبدالكريم حايري درآمد و به مقام رفيع اجتهاد نايل گرديد. معظمله از آيت الله العظمی سيدابوالحسن اصفهاني اعلي الله مقامه داراي اجازه اجتهاد بود.[۱۱]
بر اساس فرموده برخي از بزرگان حوزه علميه قم - كه از شاگردان معظمله محسوب میشوند - بعد از تبعيد حضرت امام خمينی قدس سره در سال 1343 ش. توسط حكومت جابرانه پهلوي و خلأ حضور امام در حوزه علميه درس دو نفر از علماي ارجمند قم از رونق بهتري برخوردار بود كه يكي آيت الله سيد محمد محقق داماد قدس سره و ديگري درس آيت الله حاج ميرزا عباسعلي شاهرودي بود كه طلاب بسياري از وجود معظمله كسب فيض نموده و تربيت يافتند ستاره ابرسج عصرها در مدرس مدرسه فيضيه زير كتابخانه، خارج فقه تدريس میكرد.[۱۲] و صبح ها و عصرها در مسجد عشقعلي، واقع در خيابان انقلاب (چهارمردان)، مشغول تدريس خارج اصول بود.[۱۳] اين مدرس بزرگ در جلسات درس اقوال اكثر علما، از قدما و متأخرين را به صورت روش و شفاف بيان میفرمود. هيچ گاه ديده نشد نظر شخصي خود را مطرح كند...[۱۴]
شاگردان وی
نام برخي از آيات و حجج الاسلام كه از محضر ايشان كسب فيض نمودهاند، بدين شرح است:
- 1- حاج شيخ محمد يزدي، حفظه الله. وي قبل و بعد از انقلاب از رجال دلسوز اسلام و انقلاب بوده و فعلاً در سمت عضو فقهاي شوراي نگهبان و امام جمعه موقت تهران در خدمت اسلام و امت اسلامی است.[۱۵]
- 2- حاج سيد محمدعلي موسوي مشهور به «صدرايي اشكوري» وي داراي اجازه اجتهاد از بعضي مراجع بزرگ همچون: سيد ابوالحسن اصفهاني، سيد محمد حجت كوهكمرهاي، صدرالدين صدر و آيت الله سيد محمدتقي خوانساري است و تأليفات فراواني دارد كه برخي از آن بيش از 14 بار به زيور طبع آراسته شده است؛ مانند كتاب پرتو حق (زندگاني علي ابن ابي طالب) و تفسير سوره يس و حقايق اسلام.[۱۶]
- 3- حاج شيخ محمدعلي انتظاري. وي از اساتيد محترم حوزه علميه قم است كه هم اكنون به تدريس شرح لمعتين اشتغال دارد و از خطبا و مبلغين مشهور محسوب میشود.
- 4- حاج شيخ محسن اللهي لاهيجاني. وي فعلاً در شهر لاهيجان سكونت و به تبليغ و ارشاد و امامت جماعت اشتغال دارد.
- 5- احمدعلي احمدي شاهرودي.[۱۷]
- 6- حاج شيخ محمدصادق تهراني.[۱۸]
- 7- حاج شيخ علياكبر حسني (عصو هيئت تحريريه مكتب اسلام كه در عهد طاغوت بهترين ماهنامه حوزه علميه قم بود). وي از اساتيد معظم برخي مدارس، دانشگاه قم و دانشكده سپاه پاسداران و نويسنده مقالات و آثار علمی متعدد میباشد.[۱۹]
- 8- حاج سيد جليل حسيني زرآبادي.[۲۰]
- 9- حاج شيخ حسين احمدلو. وي فعلاً امام جمعه و نماينده مقام معظم رهبري در غرق آباد و پدر بزرگوار شهيد میباشند.
- 10- حاج شيخ محمدرضا توسلي.
- 11- حاج شيخ حسن آقا تهراني. وي امامت جماعت مسجد باغ پنبه - واقع در خيابان عمار ياسر، محلي كه مرحوم شاهرودي در حياتشان صبح ها اقامه جماعت داشتند - را به عهده دارند.
- 12- حاج شيخ علياكبر هاشمی رفسنجاني.
- 13- حاج شيخ رضا استادي.
- 14- حاج شيخ محمد مؤمن قمي.
- 15- حاج شيخ زينالعابدين قرباني. امام جمعه محترم رشت.
- 16- حاج شيخ حسين طيبي قزويني. صاحب كتاب مصباح الاستنباط.
- 17- حاج شيخ شفيع شفيعي.
- 18- حاج شيخ مسعود سلطاني. و داراي رساله عمليه و از اساتيد محترم درس خارج فقه حوزه علميه قم میباشد.
- 19- شهيد حاج آقا فخرالدين طاهري قهدريجاني.[۲۱]
- 20- شيخ حسن چاوشي معروف به نائيني اصفهاني.
و شاگردان ديگري كه بسياري از آن ها به درجه والاي اجتهاد نايل آمدهاند؛ بعضي همچون شهيد حاج ميرزا علي غروي تبريزي توسط حزب بعث عراق در نجف اشرف به شهادت رسيدند و برخي هماكنون با بيان و قلم مدافع ارزشهاي اسلامی هستند.
آثار شیخ عباس علی شاهرودی
آن مجاهد فقيه در عين حال كه كوشش خود را در تربيت شاگردان بكار گرفت و انسانهايي وارسته و پرارزشي به جامعه اسلامی تحويل داد، به تحقيق و تدوين كتب با ارزشي پرداخت و باقيات الصالحات مكتوب از خود به جا گذارد. برخي آثار او كه امروز مورد استفاده بسياري از علما و دانش پژوهان است، عبارتند از:
- 1- حاشيه بر كتاب گرانسنگ كفاية الاصوال مرحوم خراساني قدس سره؛ كه در سال 1356 هـ.ق در نجف اشرف به چاپ رسيد.
- 2- حاشيه بر كتاب پرارزش وسيلة النجاة مرحوم سيدابوالحسن اصفهاني قدس سره؛ كه در سال 1356 ق. در تهران به چاپ رسيده است.
- 3- برهان الشيعه في اثبات الرجعة؛ در سال 1354 هـ.ق در تهران به چاپ رسيده است.
- 4- تقريرات الاصول.
- 5- اجتهاد و تقليد.
- 6- حاشيه بر عروة الوثقي سيد محمدكاظم يزدي.
- 7- رساله عمليه به نام منهج الاحكام.
مبارزات سياسي شیخ
آيت الله حاج شيخ عباسعلي شاهرودي، از جمله مراجع اهل قلم و شجاع حوزه علميه قم بشمار میآيد كه در موارد گوناگون با شهامت تمام، خط بطلان بر تصويبنامههاي حكومت ظالم رضاخاني زده، مردم را نسبت به تصميمات خائنانه آمريكا و مزدورش حكومت پهلوي، آگاه نمود كه ما به چند مورد آن اشاره میكنيم:
الف. هنگامی كه عدهاي از مردم تهران به منظور همكاري با حضرت آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني و جبهه ملي و سازمانهايي كه در راه ملي كردن صنعت نفت تلاش میكردند؛ از اين مرجع عالي قدر استفتاء كردند، او در جواب آن ها چنين نوشت: بسم الله الرحمن الرحيم. نظر به اين كه از اينجانب سؤال فرموديد، از حكم شرع و دين درباره قطع ايادي اجانب و خائنين از مملكت و ملي شدن صنعت نفت در سراسر كشور، البته معلوم و جاي هيچ گونه ترديدي نيست كه كوتاه كردن دست اجانب از كشور مسلمين و ملي نمودن صنعت نفت در سراسر كشور، بر هر مسلماني لازم و واجب است كه در اين موضوع مهم و امر حياتي جديت نمايند، خصوصاً كه مثل آيت الله آقاي كاشاني دامت بركاته العالي در رأس اين نهضت مقدس بوده و تمام اوقات شريف خود را مصروف در رفع ظلم و جور و تأمين آسايش مسلمين میفرمايند و هميشه اوقات در كارهاي خير و مشروع و مبارزه با ظلم در صف اول فداكاران اسلام قرار دارند، و سالهاي متمادي است كه در امور كشور و كشورداري به نكات و رموز اجتماعي، اطلاع كافي دارند؛ بر مسلمانان لازم است كه از وجود محترم امثال ايشان تبعيت و قدرداني نمايند. و روي موازين شرع و دين مقدس اسلام براي مسلمين در اقدام بر ملي شدن صنعت نفت در سراسر كشور، جاي هيچ گونه شبهه و ترديدي باقي نمیماند. الاحقر عباسعلي شاهرودي.[۲۲]
ب. معظمله در مورد انجمنهاي ايالتي و ولايتي به نخست وزير وقت، اسدالله اعلم، تلگراف شديدي زده كه طبق نوشتههاي سيد حميد روحاني در كتاب اسناد انقلاب اسلامي، اين چهارمين تلگراف آن مرجع دلسوز بوده است. متن تلگراف بدين شرح میباشد:
جناب آقاي علم نخست وزير! تذكر میدهيم عصر جمعه جمعيت بسيار زيادي تقريباً در حدود پانصد، ششصد نفر از تجار و اصناف محترم قم و طهران حاضر در منزل براي تعيين تكليف، اولاً خيال نكنيد ممنوعيت شركت زنان و تساوي آن ها در حقوق با مردان، فتوايي است كه از من يا چند نفر ديگر از اعلام بلكه از اصول بسيار مهم دين اسلام و حكمی است قطعي و اجتماعي و ضروري كه خداوند علام معين فرموده تا روز قيام، و چنين حكمی كه تغيير او مساوق با تغيير اصل دين است، قابل تقديم به مجلس و تقاضاي تصويب نيست و به هيچ قانوني از شرع و عقل و مشروطيت و جمهوريت تبديل جا ندارد فكر استبداد و ديكتاتوري كه آن هم ملازم با نابودي ملت يا دولت و ثانياً خيال نكنيد مبارزه با ملت ضعيف و روحانيت بيچيز است بلكه مبارزه با يگانه خداوند مقتدر جهان است و تصور نكنيد مردم میگويند دولت با قدرت ترسيد از ملت، زيرا دول بزرگ اعطاي آزادي میكنند به مستعمرات خود و مردم هم غير از تقدير و تمجيد چيزي نمیگويند. اميد تقاضاي ملت و روحانيت سريعاً اجابت. الاحقر عباسعلي شاهرودي. 26 جمادی الثاني 1382.[۲۳]
ج. تلگراف ديگري در همين خصوص از معظمله صادر شده است، بدين شرح: جناب آقاي علم نخست وزير! تصويب نامه شما به نظر شرع مقدس باطل و مردود است. زيرا خلاف صريح قرآن مجيد و اجماع مراجع تقليد و ضدحكم مهم خداوند منان كه معين فرموده در موضوع زنان و نيز از نظر قانون جهاني هم بياعتبار، زيرا اگر كشور شما مشروطه است، با نبودن مجلسين تصويب چنين قانوني جا ندارد و ثانياً شرط اعتبار قانون مصوبه مجلسين هم موافقت رأي پنج نفر از علماي طراز اول است و ثالثاً در قانون ذكر شده بايد انتخاب كننده و شونده مسلمان باشد؛ میگوييد نه مُسلِم بودن شرط است نه مرد بودن! و اگر كشور جمهوري است، در كشور جمهوري موافقت با اكثر آراي ملت لازم است و چنانچه تمام اهالي دهات و متدينين از قصبات و شهرستانها را حساب كنيد، میدانيد كه موافق با تصويب نامه شما اقّل قليل از اكثر كثير كه تقريباً میشود گفت قريب يك از ده باشد، پس لازم است سريعاً الغاي تصويب نامه اعلام شود. الاحقر عباسعلي شاهرودي. 20 جمادی الثانی برابر با تاريخ 27/8/1341 ش.[۲۴]
ويژگيهاي اخلاقي عباس علی شاهرودی
مؤلف كتاب آثار الحجه نقل كرده: آيت الله حاج شيخ عباسعلي شاهرودي داراي نفسي سليم و اخلاقي حميده و رأيي متين و مبنايي دقيق است. صاحب نظر و اهل فتوا میباشد. رساله عمليهاش چندين سال است كه چاپ شده و پارهاي از مردم افتخار پذيرش فتاوي و تقليد وي را دارند.[۲۵]
قناعت:
انساني كه در زندگي خود قناعت بورزد، نيازي ندارد زيربار ذلت اين و آن برود و خواري روز رستاخيز را داشته باشد. يكي از شاگردانش نقل كرد: روزي زمستاني كه هوا بيش از اندازه سرد و طاقت فرسا بود، براي سؤال درسي به منزل استاد رفتم. استاد با احترام مرا پذيرفت و امر فرمودند تا كنارش بنشينم. نشستم اما كرسي منزل آقا بسيار سرد بود؛ از اين رو، گفتم: آيت الله! شما سرما خواهيد خورد، كرسي آتش ندارد. دستور بفرماييد آتش بياورند.
آقا فرمودند: ذغال ما تمام شده است. گفتم: شما مرجع هستيد، وجوهات در اختيار و دست شما است؛ چرا بايد اين گونه باشد؟ آقا در جواب فرمودند: وجوهات مردم در دست من هست اما اختيار خرج كردن آن با من به نحو دلخواه نيست. بلكه بايد اجازه مصرف آن را آقايمان بدهند... مرحوم آيت الله شاهرودي بسيار سادهزيست بود و اگر وجوهات به دستش میرسيد، اقدام به تحقيق در حال بعضي افراد مستحق میكرد و ديگران را بر خود ترجيح میداد. سعي میكرد وجوهات به دست طلابي برسد كه باتقوا و اهل كوشش در تحصيل علوم ديني باشند.[۲۶]
كمتوجهي به دنيا:
آيت الله شاهرودي نسبت به زندگي دنيوي همانند بسياري از مراجع گرامی بيتوجه بود و تا پايان عمرش به صورت مستأجر زندگي میكرد. وقتي وارد خانهاش میشديم، نصف اطاق فرش كرده بود آن هم ذيلو كه بسيار كهنه بود و نصف ديگر اطاق اصلاً همان فرش كهنه را نيز نداشت. اگر جمعيت زياد بودند، عباي خود را پهن میكرد تا افراد روي آن نشسته و لباسشان خاكي نشود. از چاي و يا خوردن ميوه در منزل آقا خبري نبود، دليل آن هم روشن بود؛ زيرا ما شاهد بوديم كه آقا هر پولي را قبول نمیكردند. در مورد غذا بسيار ساده و از غذاي گرم كمتر استفاده میكرد. زندگي او واقعاً يك زندگي ساده طلبگي به معناي واقعي بود.[۲۷]
اهتمام به نماز اول وقت:
آيت الله شاهرودي از نظم خاصي برخوردار بود. تدريسش روي برنامه و نظم خاص بود. وي كه در وسط بازار قم نرسيده به مسجد حسينآباد، مسجد مسكرها كه معروف به «مسجد شاهرودي» است، نماز جماعت میخواند، ديده نشد بيجهت تأخير يا تعطيل شود. اگر كسي سؤالي داشت تا قبل از نماز بايد میپرسيد.[۲۸]
كرامت ميرزا:
يكي از علماي معروف و سرشناس و بااخلاص شهر لاهيجان، جناب حجة الاسلام والمسلمين حاج آقاي يوسفي - كه قريب نود سال از عمر شريفشان میگذرد - ساليان متمادي در مسجد اميرصادق آن شهر به اقامه جماعت و بيان احكام میپردازد، وي به عنوان يك روحاني متقي و نيكوكار و انقلابي مورد احترام مردم منطقه است، چنين نقل نمود: بعد از ارتحال جانگداز مؤسس حوزه علميه قم مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حايري، متوسل به وجود مقدس حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه شریف شدم تا در اداي وجوهات شرعيه كه بر ذمهام بود و بايد به اهلش از مراجع وقت میرساندم، موفق شوم. شبي در عالم رؤيا به من گفته شد: برو به شهر مقدس قم؛ برو و به جناب ميرزا عباسعلي شاهرودي بده، قبول است.
فرداي آن روز راهي قم شدم و به منزل باجناقم حجة الاسلام حاج شيخ محسن اللهي لاهيجي كه قبلاً از شاگردان مرحوم حاجي شيخ عبدالكريم بود و بعد از فوت ايشان به درس مرحوم ميرزا عباسعلي میرفت، وارد شده و جريان توسل به وليعصر عجل الله تعالی فرجه شریف و راهنمايي آقا را بيان كردم. آقاي اللهي اين مطلب را براي حجة الاسلام محمدعلي انتظاري كه هممباحثه ايشان بود، نقل كرد... هر سه نفر به منزل ميرزا عباسعلي شاهرودي رفتيم.
حجةالاسلام يوسفي میگويد: منظور از آمدن به قم را براي حاج شيخ گفتم. مرحوم ميرزا فرمودند: در شهر مقدس قم تعداد زيادي از علما و اعاظم وجود دارند؛ ببر وجوهات را به آن ها بده. اما من اصرار بيش از حد نمودم كه: آقا! حتماً بايد شما اين وجوهات را از من بپذيريد. وقتي آقا اصرار و تأكيد من را دريافت، فرمودند: «آقاي يوسفي! میدانم شما در رد وجوهات متحير بوديد؛ تا اين كه به وجود اقدس حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه شریف متوسل شديد. شبي در عالم رؤيا شما را راهنمايي نمودند كه به قم بياوري و مبلغ آن كه اين مقدار است را به من برسانيد».
من جريان تحير و توسل را به آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف و صحيح بودن مقدار وجوهات را كه از زبان مبارك آن مرجع بزرگ شنيدم، همه را تصديق نمودم. مرحوم ميرزا بعد از قبول، نصف آن را برداشته و نصف ديگر را به جناب حجة الاسلام حاج شيخ محسن اللهي داده و دستور دادند كه به شهر لاهيجان عزيمت نموده، بين طلاب تقسيم گردد.[۲۹]
شايان توجه است كه جناب حجج الاسلام آقايان: حاج شيخ محسن الهي لاهيجاني و حاج شيخ محمدعلي انتظاري (آذر 1381 ش) در قيد حيات هستند و اين قضيه را به همين صورت تأييد میكنند.[۳۰]
فرزندان ایشان
مرحوم آيت الله شاهرودي داراي چهار پسر و پنج دختر بودند؛ اسامی پسران ايشان بدين شرح است:
- 1- حسين علي ابرسجي شاهرودي. وي از روحانيون باتقوا و خطيبي بود كه در سنين جواني از دار دنيا رفته و در كنار قبر والد ماجدشان در قبرستان شيخان، مقبره خصوصي، دفن گرديد.
- 2- حجة الاسلام محمدعلي شاهرودي. وي در حال حاضر مدرس و ممتحن كتب شريف كفايتين و در دايره امتحانات شفاهي مركز مديريت (دارالشفاء) مشغول به خدمت هستند.
- 3- مرحوم حجة الاسلام حاج ابوالفضل شاهرودي. وي كه براي زيارت خانه خدا به مكه مكرمه مشرف شده بود، در آن جا فوت كرد و در قبرستان ابوطالب دفن گرديد. وي از فضلاي نجف و قم محسوب میشد.
- 4- حاج اسماعيل شاهرودي. وي فعلاً در قيد حيات است و در قم سكونت دارد و كاسبي محترم است.
اما دامادهاي آيت الله شاهرودي عبارتند از آقايان:
- 1- اسماعيل ملايي.
- 2- سيد حسن طباطبايي. وي، مدرس، خارج فقه، محقق و ممتحن در حوزه علميه قم میباشند.
- 3- سيد رضا طباطبايي.
- 4- آقاي كريم دليري.
- 5- حسين اسكندري كه همگي ساكن شهر مقدس قم و از كسبه محترم میباشند.[۳۱]
وفات شیخ عباس علی قمی
آيت الله شاهرودي پس از عمري سرشار از عشق و عرفان به ذات مقدس پروردگار و ائمه معصومين علیهم السلام و تلاش در راه رسيدن به كمال مقصود و تحصيل و تدريس و تأليف و پرورش فرزنداني صالح و شاگرداني ممتاز كه هر يك از چهرههاي درخشان میباشند؛ در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان سال 1383 ق. دعوت حق را اجابت و به ملكوت اعلي پيوست؛ شهر مقدس قم يكپارچه تعطيل شد، تشيع باشكوه و كمنظيري به عمل آمد.[۳۲]
آيت الله العظمی سيد محمدرضا گلپايگاني قدس سره بر پيكرش نماز گزارد و بعد از طواف در حرم مطهر كريمه اهل بيت، در مقبره خصوصي واقع در قبرستان شيخان به خاك سپرده شد. از طرف علماي قم، شاهرود و مشهد مقدس مجالس بزرگداشت برگزار گرديد كه حضرات آيات عظام: گلپايگاني و نجفي مرعشي، و آيت الله حاج شيخ علياصغر مرواريد - احياكننده كتاب شريف ينابيع الفقيه - و ساير اعاظم، مردم، بازاريان و كسبه شركت نمودند.
در شاهرود از طرف جامعه روحانيت، فرزندان حاج آقا بزرگ اشرفي، حاج شيخ عباس بسطامي، حاج شيخ علياصغر دانش پژوه و... مجالس و محافل باشكوه برگزار گرديد و در مشهد مقدس از طرف توليت آستان قدس رضوي علیه السلام در مسجد گوهرشاد، و از طرف حاج آقاحسين موسوي، معروف به «مقدس»، مجالسي برگزار شد و تلگرام تسليتي براي فرزندانش به قم ارسال گرديد. روحش شاد باد.[۳۳]
پانویس
- ↑ تاريخ علماي خراسان، ص 283 و گنجينه دانشمندان، ج 9، ص 311، 361 و 363.
- ↑ مصاحبه با چند نفر از مؤمنين ابرسج.
- ↑ نقل از فرزند بزرگوارشان حجة الاسلام محمدعلي مظفري.
- ↑ گنجينه دانشمندان، ج 9، ص 228.
- ↑ مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلي مظفري.
- ↑ تاريخ علماي خراسان، ص 284 شرح زندگي «حكيم جلوه» در مجموعه گلشن ابرار، ج 2، آمده است.
- ↑ گنجينه دانشمندان، ج 7، ص 94.
- ↑ همان، ص 154.
- ↑ همان، ص 105 و 108.
- ↑ دايي پدر مؤلف مقاله.
- ↑ آينه دانشوران، ص 86.
- ↑ گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 178 و 179.
- ↑ آينه دانشوران، ص 26.
- ↑ مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلي انتظاري، از شاگردان معظمله.
- ↑ خاطرات آيت الله محمد يزدي.
- ↑ گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 380.
- ↑ ستارگان حرم، ج 11، ص 12 به بعد و گنجينه دانشمندان، ج 9، ص 78.
- ↑ گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 117.
- ↑ همان، ج 9، ص 126.
- ↑ همان، ص 172.
- ↑ همان، ص 229.
- ↑ شهداء روحانيت در يكصد سال اخير تأليف علي رباني خلخالي، ص 202 و تاريخ سياسي معاصر ايران، سيد جلال الدين مدني، ج 1، ص 365، پاورقي، 1361 ش.
- ↑ كتاب اسناد انقلاب اسلامي، سيد حميد روحاني، ج 2، ص 46.
- ↑ همان، ج 2، ص 40.
- ↑ آثار الحجة، ج 2، ص 3-5.
- ↑ به نقل از بعضي شاگردان معظمله و حجة الاسلام انتظاري.
- ↑ همان.
- ↑ نقل از كسبه اطراف مسجد ملاجعفر، كه معظمله در آن اقامه جماعت داشتند.
- ↑ نقل از حجة الاسلام حاج آقاي يوسفي و تصديق گفتار وي از سوي حجة الاسلام شيخ محسن اللهي و حجة الاسلام محمدعلي انتظاري.
- ↑ آدرس آن مسجد و امامت جماعت آن: لاهيجان، تقاطع خيابان ده شاد (رودبنه) كه از يك طرف منتهي به ساحل دريا و از طرف ديگر منتهي به شهر لنگرود میشود، مسجد اميرصادق لاهيجان، حجة الاسلام يوسفي.
- ↑ بنابر فرموده فرزند بزرگوارشان جناب حجة الاسلام محمدعلي مظفري.
- ↑ آينه دانشوران، ص 87 و آثار الحجة، ج 2، ص 53 و 54.
- ↑ نقل از بستگان معظمله و برخي از طلاب محترم شاهرود.
منابع
سيد محمد سجادي دامغاني, ستارگان حرم، جلد 13، صفحه 145-160