قبیله خزاعه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
خزاعه به همراه بنی بکر بن عبدمناة که از بطون کنانه به شمار می آمدند و در پایین مکه سکونت داشتند با [[قبیله جرهم|جرهمیان]] که در حرم سرکشی آغاز کرده و به ظلم و ستم دست زده بودند، درگیر شدند و با غلبه بر آنها بر امور مکه مسلط شدند؛ سپس خزاعه، بنی بکر را نیز از امور مکه کنار زدند و رسماً خود تولیت [[کعبه]] را بدست گرفتند. ریاست و سرپرستی خزاعه در مکه سیصد سال به طول انجامید.<ref>البدء والتاریخ، پور سعید، مکتبة الثقافه الدینیه، بی تا، ص126.</ref> | خزاعه به همراه بنی بکر بن عبدمناة که از بطون کنانه به شمار می آمدند و در پایین مکه سکونت داشتند با [[قبیله جرهم|جرهمیان]] که در حرم سرکشی آغاز کرده و به ظلم و ستم دست زده بودند، درگیر شدند و با غلبه بر آنها بر امور مکه مسلط شدند؛ سپس خزاعه، بنی بکر را نیز از امور مکه کنار زدند و رسماً خود تولیت [[کعبه]] را بدست گرفتند. ریاست و سرپرستی خزاعه در مکه سیصد سال به طول انجامید.<ref>البدء والتاریخ، پور سعید، مکتبة الثقافه الدینیه، بی تا، ص126.</ref> | ||
− | در زمان حکومتشان، فرزندان [[قریش]] عمدتاً در اطراف [[مكه|مکه]] سکونت داشتند و | + | در زمان حکومتشان، فرزندان [[قریش]] عمدتاً در کوه ها و دره های اطراف [[مكه|مکه]] سکونت داشتند و در امور سرپرستی مکه و [[بیت الله الحرام|بیت الله الحرام]] هیچگونه دخالتی نداشتند تا این که [[قصی بن کلاب]] از قبیله قریش دختر حُلَیل بن حُبشیّه، آخرین امیر خُزاعی مکه و متولی [[کعبه]] را که حُبّی نام داشت به زنی گرفت. هنگامی که حلیل پیر شد کلیدهای کعبه را به دخترش داد و باز نمودن در کعبه را گاهی به قصی می سپرد و زمانی به مخترش برادر حبی. تا اینکه مرگ حلیل فرا رسید و ریاست به پسرش مخترش رسید. و مخترش به درخواست قصی کلید داری کعبه را به او واگذار کرد یا آن را بدو فروخت. |
+ | |||
+ | هنگامی که قصی کلیدهای کعبه را گرفت این امر بر خزاعه گران آمد و انها را به جنگ با قصی و قریش کشاند. اما درنهایت مکه در اختیار قصی قرار گرفت و خزاعه به جز بعضی از طوایف آن که به جهت نسبت دامادیشان با قریش در آنجا باقی ماندند، بقیه از مکه بیرون رانده شدند.<ref>بلاذری؛ انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1996 ج1، ص50 و 51</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۹: | سطر ۱۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
* سيد علی اكبر حسينی، قبايل عرب مكه قبل از بعثت، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: 12 دی ماه 1391. | * سيد علی اكبر حسينی، قبايل عرب مكه قبل از بعثت، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: 12 دی ماه 1391. | ||
− | + | * بلاذری، أحمد بن يحيى، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417/1996. | |
[[رده:قبایل]] | [[رده:قبایل]] | ||
[[رده:قبایل مکه]] | [[رده:قبایل مکه]] |
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۱
«خزاعه» قبیله ای از ازد محسوب شده و جزئی از قحطانیان به شمار می آیند. آنان فرزندان عمرو بن ربیعه مزیقاء معروف به خزاعه بودند که بعد از کوچیدن از یمن، منطقه حجاز را طی کرده در اطراف مکه در منطقه «مرّالظهران» فرود آمده بودند سپس به حرم آمدند و در مکه ماندگار شدند.[۱]
خزاعه به همراه بنی بکر بن عبدمناة که از بطون کنانه به شمار می آمدند و در پایین مکه سکونت داشتند با جرهمیان که در حرم سرکشی آغاز کرده و به ظلم و ستم دست زده بودند، درگیر شدند و با غلبه بر آنها بر امور مکه مسلط شدند؛ سپس خزاعه، بنی بکر را نیز از امور مکه کنار زدند و رسماً خود تولیت کعبه را بدست گرفتند. ریاست و سرپرستی خزاعه در مکه سیصد سال به طول انجامید.[۲]
در زمان حکومتشان، فرزندان قریش عمدتاً در کوه ها و دره های اطراف مکه سکونت داشتند و در امور سرپرستی مکه و بیت الله الحرام هیچگونه دخالتی نداشتند تا این که قصی بن کلاب از قبیله قریش دختر حُلَیل بن حُبشیّه، آخرین امیر خُزاعی مکه و متولی کعبه را که حُبّی نام داشت به زنی گرفت. هنگامی که حلیل پیر شد کلیدهای کعبه را به دخترش داد و باز نمودن در کعبه را گاهی به قصی می سپرد و زمانی به مخترش برادر حبی. تا اینکه مرگ حلیل فرا رسید و ریاست به پسرش مخترش رسید. و مخترش به درخواست قصی کلید داری کعبه را به او واگذار کرد یا آن را بدو فروخت.
هنگامی که قصی کلیدهای کعبه را گرفت این امر بر خزاعه گران آمد و انها را به جنگ با قصی و قریش کشاند. اما درنهایت مکه در اختیار قصی قرار گرفت و خزاعه به جز بعضی از طوایف آن که به جهت نسبت دامادیشان با قریش در آنجا باقی ماندند، بقیه از مکه بیرون رانده شدند.[۳]
پانویس
منابع
- سيد علی اكبر حسينی، قبايل عرب مكه قبل از بعثت، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 12 دی ماه 1391.
- بلاذری، أحمد بن يحيى، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417/1996.