عدالت صحابه (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|عدالت صحابه ==معرفی اجمالی== '''عدالت صحابه'''، اثر ...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab326.jpg|بندانگشتی|عدالت صحابه]]
+
[[پرونده:Ketab326.jpg|240px|بندانگشتی|عدالت صحابه]]
  
==معرفی اجمالی==
+
کتاب '''«عدالت صحابه»'''، اثر [[سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است فارسی با موضوع تاریخ و [[علم کلام|کلام]] [[شیعه]]. در این کتاب به بررسی نظریه عدالت [[صحابی|صحابه]] نزد [[شیعه|شیعیان]] و [[اهل سنت]] توجه شده و مؤلف دلائل اهل تسنن را مورد نقد قرار داده است. از نظر نویسنده «پایه اساسى مذهب اهل سنت عدالت صحابه است و سقوط این اصل موجب فروپاشى مذهب اهل سنت خواهد بود؛ ازاین‏رو، یکى از مباحث پراختلاف و چالش‌‍ برانگیز میان شیعه و اهل سنت، بحث عدالت صحابه است».<ref>متن کتاب، ص۱۲</ref>
'''عدالت صحابه'''، اثر [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است فارسی با موضوع تاریخ و کلام شیعه. در این کتاب به بررسی نظریه عدالت صحابه نزد شیعیان و اهل سنت توجه شده و مؤلف دلائل اهل تسنن را مورد نقد قرار داده است. از نظر نویسنده «پایه اساسى مذهب اهل سنت عدالت صحابه است و سقوط این اصل موجب فروپاشى مذهب اهل سنت خواهد بود؛ ازاین‏رو، یکى از مباحث پراختلاف و چالش‌‍برانگیز میان شیعه و اهل سنت، بحث عدالت صحابه است»<ref>متن کتاب، ص12</ref>
 
  
==ساختار==
+
==ساختار کتاب==
کتاب دارای فهرست مطالب، محتوای مطالب، خاتمه و فهارس اعلام (آیات، روایات، نام کتب و اماکن) و منابع است. نویسنده، به‌جز قرآن و نهج البلاغه، به صدوسی‌وچهار منبع ارجاع داده است؛ از جمله آنهاست: [[الاحتجاج (نشر المرتضی)|الاحتجاج طبرسی]]، احکام القرآن‌های ابن عربی و شافعی، إحياء علوم‌الدين غزالی، [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال کشی]]، [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب|الاستيعاب]]، [[أسد الغابة في معرفة الصحابة|أسد الغابة]]، [[الإصابة في تمييز الصحابة]]، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] [[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، تاریخ‌های طبری، یعقوبی، بغدادی، تاریخ الكبير بخاری و... و تفاسیر [[ابن ابی‌حاتم، عبدالرحمن بن محمد|ابن ابی‌حاتم]]، [[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]] و...  
+
کتاب دارای فهرست مطالب، محتوای مطالب، خاتمه و فهارس اعلام (آیات، روایات، نام کتب و اماکن) و منابع است.
 +
 
 +
نویسنده، به‌جز [[قرآن]] و [[نهج البلاغة|نهج البلاغه]]، به صدوسی‌وچهار منبع ارجاع داده است؛ از جمله آنهاست: [[الاحتجاج (کتاب)|الاحتجاج طبرسی]]، احکام القرآن [[محیی الدین ابن عربی|ابن عربی]] و [[شافعی]]، [[احیاء علوم الدین (کتاب)|إحیاء علوم‌الدین]] غزالی، [[رجال کشی (کتاب)|رجال کشی]]، [[الاستیعاب فی معرفة الاصحاب (کتاب)|الاستیعاب]]، [[اسد الغابه فی معرفة الصحابه (کتاب)|أسد الغابة]]، [[الإصابة في تمييز الصحابة (کتاب)|الإصابة فی تمییز الصحابة]]، البدایة و النهایة ابن کثیر، [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، [[تاریخ یعقوبی (کتاب)|تاریخ یعقوبی]]، [[تاریخ بغداد (کتاب)|تاریخ بغداد]]، تاریخ الکبیر بخاری و... و نیز [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] ابن ابی‌حاتم، ابن کثیر، [[محمود آلوسی|آلوسی]] و... .  
  
 
==گزارش محتوا==
 
==گزارش محتوا==
محتوای کتاب را می‌توان به چهار بخش کلی تقسیم کرد: نظریه عدالت صحابه، دلایل اهل تسنن بر نظریه عدالت صحابه (آیات قرآن، احادیث، اجماع، عقل)، بیان عدم عدالت برخی از صحابه و خاتمه.
+
محتوای کتاب را می‌توان به چهار بخش کلی تقسیم کرد: نظریه عدالت صحابه، دلایل [[اهل سنت|اهل تسنن]] بر نظریه عدالت صحابه ([[آیه|آیات]] قرآن، [[حدیث|احادیث]]، [[اجماع]]، [[عقل]])، بیان عدم عدالت برخی از [[صحابی|صحابه]] و خاتمه.
نویسنده، اهمیت چنین بحثی را این‌گونه بیان می‌کند: پیامبر خدا هم مانند سایر انسان‌ها روزی می‌میرد، ولی از طرفی هم رسالت او رسالت نهایی و جاودانی است؛ پس برای ابلاغ رسالتش نیاز به واسطه‌هایی هست؛ صحابه رسول خدا(ص) واسطه میان ایشان و مسلمانانى هستند که افتخار حضور و دیدار آن حضرت را نداشته‌اند. گزینش واسطه‌های مورد اعتماد از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا آنان انتقال‌دهنده سخن و سنت پیامبر(ص) به کسانی که نبی خدا را ندیده‌اند و نسل‌های بعدی هستند<ref>ر.ک: همان، ص13-15</ref>
 
  
مشهور اهل سنت به وثاقت، عدالت و بهشتی بودن صحابه قائلند و برخی، تنقیص‌گر عدالت صحابه را زندیق می‌دانند. البته برخی دیگر از عالمان سنی، معتدل‌تر هستند و به عدم عدالت برخی از صحابه اقرار دارند<ref>ر.ک: همان، ص15-25</ref>
+
نویسنده، اهمیت چنین بحثی را این‌گونه بیان می‌کند: [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] هم مانند سایر انسان‌ها روزی می‌میرد، ولی از طرفی هم [[رسالت]] او رسالت نهایی و جاودانی است؛ پس برای ابلاغ رسالتش نیاز به واسطه‌هایی هست؛ صحابه رسول خدا(ص) واسطه میان ایشان و مسلمانانى هستند که افتخار حضور و دیدار آن حضرت را نداشته‌اند. گزینش واسطه‌های مورد اعتماد از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا آنان انتقال‌دهنده سخن و [[سنت]] پیامبر(ص) به کسانی که نبی خدا را ندیده‌اند و نسل‌های بعدی هستند.<ref>ر.ک: همان، ص۱۳-۱۵</ref> ... مشهور [[اهل سنت]] به وثاقت، [[عدالت]] و بهشتی بودن صحابه قائلند و برخی، منکر عدالت صحابه را زندیق می‌دانند. البته برخی دیگر از عالمان سنی، معتدل‌تر هستند و به عدم عدالت برخی از صحابه اقرار دارند.<ref>ر.ک: همان، ص۱۵-۲۵</ref>
  
 
نویسنده، علت دفاع تمام‌قد برخی اهل تسنن از تمامی صحابه را جلوگیری از آشکار شدن چهره واقعی برخی از آنان بیان می‌کند و می‌گوید: آنها برای تحقق این هدف به برخی از کارهای ذیل دست زدند:
 
نویسنده، علت دفاع تمام‌قد برخی اهل تسنن از تمامی صحابه را جلوگیری از آشکار شدن چهره واقعی برخی از آنان بیان می‌کند و می‌گوید: آنها برای تحقق این هدف به برخی از کارهای ذیل دست زدند:
# توصیه به توجیه اعمال ناشایست صحابه؛
 
# حمل بر صحت کارهاى آنان؛
 
# کتمان حقایق؛
 
# تحریم بررسى احوالات صحابه و حکم به کفر و زندقه بودن این کار»<ref>همان، ص25</ref>
 
  
[[حسینی میلانی، علی|آیت‌الله میلانی]] پس از بیان معنی لغوی صحابه، مهم‌ترین معانی اصطلاحی این واژه را از نگاه اهل سنت، ‌چنین بیان می‌کند: صِرف دیدن پیامبر(ص)، صِرف معاصر بودن با پیامبر(ص)، مصاحبت طولانی با آن حضرت، تمامی اهل مکه و مدینه (نظر مشهور اهل سنت)، تمامی مسلمانان تا سال 120 هجری. او در میان بیان این تعریف‌ها نگاهی هم به چرایی تناقض‌گویی‌های سنیان در بیان معنای این واژه می‌اندازد<ref>ر.ک: همان، ص27-42</ref>و بیان می‌کند: «پر واضح است که هیچ‌یک از چهار گروه یادشده اهلیت واسطه بودن میان پیامبر اکرم‌(ص) و مسلمانانى که با فاصله زمانى از ایشان زندگى کرده‌اند را ندارند و هرگز براى رسیدن به سنت صحیح و تفسیر درست قرآن، نمى‌توان به سخن آنان اعتماد کرد»<ref>همان، ص43</ref>
+
#توجیه اعمال ناشایست صحابه؛
 +
#حمل بر صحت کارهاى آنان؛
 +
#کتمان حقایق؛
 +
#تحریم بررسى احوالات صحابه و حکم به کفر و زندقه بودن این کار».<ref>همان، ص۲۵</ref>
  
او می‌نویسد: «اهل تسنن براى تثبیت دیدگاهشان درباره صحابه، به آیات، احادیث، اجماع و عقل تمسک کرده‌اند، که ما پس از بررسى آیات مورد استناد سنیان، وارد بررسى احادیث مورد استناد آنها خواهیم شد؛ احادیثى که اندیشمندان سنى براى اثبات عدالت صحابه نقل و به آنها استناد و استدلال مى‌کنند. پس از مقدارى بحث درباره این آیات و احادیث، در انتها – به‌اجمال - نمونه‌هایى از گناهان کبیره‌اى که بزرگان صحابه مرتکب شده‌اند را از کتاب‌هاى معتبر سنیان ذکر خواهیم کرد و پس از آن، به نقد و بررسى دلیل سوم و چهارم آنان، یعنى اجماع و عقل مى‌پردازیم و پس از بررسى ادله چهارگانه اهل سنت در عدالت صحابه نوبت به طرح آیات و احادیثى مى‌رسد که با آیات و احادیث مورد استناد سنیان تعارض دارند. تا بحث عدالت صحابه، به اتمام برسد؛ إن‌شاءالله. پیش از ذکر و بررسى آیات و احادیث، توجه به این نکته ضرورى است که آنان دیدگاه خود را از این آیات و احادیث اخذ نکرده‌اند، بلکه ابتدا مبنایى را در این‌باره تأسیس کرده‌اند و پس از آن، در تراشیدن دلایلى براى نظریه خودساخته خویش کوشیده‌اند؛ ازاین‌رو روشن است که هیچ‌یک از آیاتى که به آنها تمسک شده بر مدعاى آنان دلالت ندارد و احادیثى که مستمسک آنان قرار گرفته است، یا ساختگى است و یا از نظر محتوا و دلالت مخدوش است. این حقیقت با بررسى ادله سنیان به‌وضوح معلوم خواهد شد»<ref>همان، ص46</ref>
+
آیت‌الله میلانی پس از بیان معنی لغوی صحابه، مهم‌ترین معانی اصطلاحی این واژه را از نگاه اهل سنت، ‌چنین بیان می‌کند: صِرف دیدن [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص)، صِرف معاصر بودن با پیامبر(ص)، مصاحبت طولانی با آن حضرت، تمامی اهل [[مکه|مکه]] و [[مدینه]] (نظر مشهور اهل سنت)، تمامی مسلمانان تا سال ۱۲۰ هجری. او در میان بیان این تعریف‌ها نگاهی هم به چرایی تناقض‌گویی‌های سنیان در بیان معنای این واژه می‌اندازد<ref>ر.ک: همان، ص۲۷-۴۲</ref> و بیان می‌کند: «پر واضح است که هیچ‌یک از چهار گروه یادشده اهلیت واسطه بودن میان پیامبر اکرم‌(ص) و مسلمانانى که با فاصله زمانى از ایشان زندگى کرده‌اند را ندارند و هرگز براى رسیدن به سنت صحیح و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] درست [[قرآن]]، نمى‌توان به سخن آنان اعتماد کرد».<ref>همان، ص۴۳</ref>
  
او در این بخش هفت آیه از آیات مورد استناد آنان در این‌باره را ذکر و رد می‌کند و در پایان می‌گوید: هیچ‌یک از این آیات بر مدعایشان دلالت ندارد<ref>ر.ک: همان، ص55-188</ref>
+
او می‌نویسد: «اهل تسنن براى تثبیت دیدگاهشان درباره صحابه، به آیات، احادیث، اجماع و عقل تمسک کرده‌اند، که ما پس از بررسى آیات مورد استناد سنیان، وارد بررسى احادیث مورد استناد آنها خواهیم شد؛ ... پس از مقدارى بحث درباره این آیات و احادیث، در انتها - به‌اجمال - نمونه‌هایى از [[گناه|گناهان]] کبیره‌اى که بزرگان صحابه مرتکب شده‌اند را از کتاب‌هاى معتبر سنیان ذکر خواهیم کرد و پس از آن، به نقد و بررسى دلیل سوم و چهارم آنان، یعنى اجماع و عقل مى‌پردازیم و پس از بررسى ادله چهارگانه اهل سنت در عدالت صحابه نوبت به طرح آیات و احادیثى مى‌رسد که با آیات و احادیث مورد استناد سنیان تعارض دارند، تا بحث عدالت صحابه، به اتمام برسد؛ إن‌شاءالله. پیش از ذکر و بررسى آیات و احادیث، توجه به این نکته ضرورى است که آنان دیدگاه خود را از این آیات و احادیث اخذ نکرده‌اند، بلکه ابتدا مبنایى را در این‌باره تأسیس کرده‌اند و پس از آن، در تراشیدن دلایلى براى نظریه خودساخته خویش کوشیده‌اند؛ ازاین‌رو روشن است که هیچ‌یک از آیاتى که به آنها تمسک شده بر مدعاى آنان دلالت ندارد و احادیثى که مستمسک آنان قرار گرفته است، یا ساختگى است و یا از نظر محتوا و دلالت مخدوش است. این حقیقت با بررسى ادله سنیان به‌وضوح معلوم خواهد شد».<ref>همان، ص۴۶</ref>
  
در بخش روایات هم سه روایت «أصحابي كالنجوم»، «الله الله في أصحابي» و «دعوا لي أصحابي» را از زبان آنان نقل کرده و به نقد می‌کشد<ref>ر.ک: همان، ص191-270</ref>او در بخش اجماع می‌نویسد: «برخى اندیشمندان سنى همچون ابن حجر و [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، درباره قول به عدالت تمامى صحابه ادعاى اجماع کرده‌اند» و عباراتی از آنان را مبنی بر این امر ذکر می‌کند. سپس اشخاصی چون تفتازانى، مازرى شارح البرهان، ابن عماد حنبلى و شوکانى را نام می‌برد که بر غیر معصوم بودن صحابه تصریح کرده‌اند. وی عباراتی را از مالک بن انس و ابوحنیفه مبنی بر وقوع خطا در صحابه و غیر عادل بودن برخی از آنان، ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص273-278</ref>
+
او در بخش مذکور هفت [[آیه]] از آیات مورد استناد آنان در این‌باره را ذکر و رد می‌کند و در پایان می‌گوید: هیچ‌یک از این آیات بر مدعایشان دلالت ندارد.<ref>ر.ک: همان، ص۵۵-۱۸۸</ref> در بخش روایات هم سه روایت «أصحابی کالنجوم»، «الله الله فی أصحابی» و «دعوا لی أصحابی» را از زبان آنان نقل کرده و به نقد می‌کشد.<ref>ر.ک: همان، ص۱۹۱-۲۷۰</ref>  
  
نویسنده در پایان با بیان دلیل عقلی اهل سنت بر عدالت تمام صحابه و نقد و رد آن، به بیان آیاتی می‌پردازد که دلالت بر عدم عدالت برخی از صحابه دارند. وی در بخش خاتمه عدم اعتقاد به عدالت تمامی صحابه را نتیجه می‌گیرد و بیان می‌کند که عالمان جدید اهل سنت نیز به آن پایبند نبوده و در رد این ادعا، به‌درستى و بدون تعصب قلم زده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص333</ref>
+
نویسنده در بخش اجماع می‌نویسد: «برخى اندیشمندان سنى همچون [[ابن حجرعسقلانی|ابن حجر]] و [[ابن عبدالبر]]، درباره قول به عدالت تمامى صحابه ادعاى اجماع کرده‌اند» و عباراتی از آنان را مبنی بر این امر ذکر می‌کند. سپس اشخاصی چون تفتازانى، مازرى شارح البرهان، ابن عماد حنبلى و شوکانى را نام می‌برد که بر غیر [[معصوم]] بودن صحابه تصریح کرده‌اند. وی عباراتی را از [[مالک بن انس]] و [[ابوحنیفه]] مبنی بر وقوع خطا در صحابه و غیر عادل بودن برخی از آنان، ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص۲۷۳-۲۷۸</ref>
  
==وضعیت کتاب==
+
نویسنده در پایان با بیان دلیل عقلی اهل سنت بر عدالت تمام صحابه و نقد و رد آن، به بیان آیاتی می‌پردازد که دلالت بر عدم عدالت برخی از صحابه دارند. وی در بخش خاتمه عدم اعتقاد به عدالت تمامی صحابه را نتیجه می‌گیرد و بیان می‌کند که عالمان جدید اهل سنت نیز به آن پایبند نبوده و در رد این ادعا، به‌درستى و بدون تعصب قلم زده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص۳۳۳</ref>
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب و فهرست اعلام و منابع، در پایان آن ذکر شده است. ارجاعات در پاورقی آمده و پاورقی‌ها حاوی مطالب توضیحی درباره برخی مطالب هم هستند.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
==منابع مقاله==
 
مقدمه و متن کتاب.
 
 
 
==منبع==
 
==منبع==
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۷

عدالت صحابه

کتاب «عدالت صحابه»، اثر سید علی حسینی میلانی، کتابی است فارسی با موضوع تاریخ و کلام شیعه. در این کتاب به بررسی نظریه عدالت صحابه نزد شیعیان و اهل سنت توجه شده و مؤلف دلائل اهل تسنن را مورد نقد قرار داده است. از نظر نویسنده «پایه اساسى مذهب اهل سنت عدالت صحابه است و سقوط این اصل موجب فروپاشى مذهب اهل سنت خواهد بود؛ ازاین‏رو، یکى از مباحث پراختلاف و چالش‌‍ برانگیز میان شیعه و اهل سنت، بحث عدالت صحابه است».[۱]

ساختار کتاب

کتاب دارای فهرست مطالب، محتوای مطالب، خاتمه و فهارس اعلام (آیات، روایات، نام کتب و اماکن) و منابع است.

نویسنده، به‌جز قرآن و نهج البلاغه، به صدوسی‌وچهار منبع ارجاع داده است؛ از جمله آنهاست: الاحتجاج طبرسی، احکام القرآن ابن عربی و شافعی، إحیاء علوم‌الدین غزالی، رجال کشی، الاستیعاب، أسد الغابة، الإصابة فی تمییز الصحابة، البدایة و النهایة ابن کثیر، تاریخ طبری، تاریخ یعقوبی، تاریخ بغداد، تاریخ الکبیر بخاری و... و نیز تفاسیر ابن ابی‌حاتم، ابن کثیر، آلوسی و... .

گزارش محتوا

محتوای کتاب را می‌توان به چهار بخش کلی تقسیم کرد: نظریه عدالت صحابه، دلایل اهل تسنن بر نظریه عدالت صحابه (آیات قرآن، احادیث، اجماع، عقل)، بیان عدم عدالت برخی از صحابه و خاتمه.

نویسنده، اهمیت چنین بحثی را این‌گونه بیان می‌کند: پیامبر خدا هم مانند سایر انسان‌ها روزی می‌میرد، ولی از طرفی هم رسالت او رسالت نهایی و جاودانی است؛ پس برای ابلاغ رسالتش نیاز به واسطه‌هایی هست؛ صحابه رسول خدا(ص) واسطه میان ایشان و مسلمانانى هستند که افتخار حضور و دیدار آن حضرت را نداشته‌اند. گزینش واسطه‌های مورد اعتماد از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا آنان انتقال‌دهنده سخن و سنت پیامبر(ص) به کسانی که نبی خدا را ندیده‌اند و نسل‌های بعدی هستند.[۲] ... مشهور اهل سنت به وثاقت، عدالت و بهشتی بودن صحابه قائلند و برخی، منکر عدالت صحابه را زندیق می‌دانند. البته برخی دیگر از عالمان سنی، معتدل‌تر هستند و به عدم عدالت برخی از صحابه اقرار دارند.[۳]

نویسنده، علت دفاع تمام‌قد برخی اهل تسنن از تمامی صحابه را جلوگیری از آشکار شدن چهره واقعی برخی از آنان بیان می‌کند و می‌گوید: آنها برای تحقق این هدف به برخی از کارهای ذیل دست زدند:

  1. توجیه اعمال ناشایست صحابه؛
  2. حمل بر صحت کارهاى آنان؛
  3. کتمان حقایق؛
  4. تحریم بررسى احوالات صحابه و حکم به کفر و زندقه بودن این کار».[۴]

آیت‌الله میلانی پس از بیان معنی لغوی صحابه، مهم‌ترین معانی اصطلاحی این واژه را از نگاه اهل سنت، ‌چنین بیان می‌کند: صِرف دیدن پیامبر(ص)، صِرف معاصر بودن با پیامبر(ص)، مصاحبت طولانی با آن حضرت، تمامی اهل مکه و مدینه (نظر مشهور اهل سنت)، تمامی مسلمانان تا سال ۱۲۰ هجری. او در میان بیان این تعریف‌ها نگاهی هم به چرایی تناقض‌گویی‌های سنیان در بیان معنای این واژه می‌اندازد[۵] و بیان می‌کند: «پر واضح است که هیچ‌یک از چهار گروه یادشده اهلیت واسطه بودن میان پیامبر اکرم‌(ص) و مسلمانانى که با فاصله زمانى از ایشان زندگى کرده‌اند را ندارند و هرگز براى رسیدن به سنت صحیح و تفسیر درست قرآن، نمى‌توان به سخن آنان اعتماد کرد».[۶]

او می‌نویسد: «اهل تسنن براى تثبیت دیدگاهشان درباره صحابه، به آیات، احادیث، اجماع و عقل تمسک کرده‌اند، که ما پس از بررسى آیات مورد استناد سنیان، وارد بررسى احادیث مورد استناد آنها خواهیم شد؛ ... پس از مقدارى بحث درباره این آیات و احادیث، در انتها - به‌اجمال - نمونه‌هایى از گناهان کبیره‌اى که بزرگان صحابه مرتکب شده‌اند را از کتاب‌هاى معتبر سنیان ذکر خواهیم کرد و پس از آن، به نقد و بررسى دلیل سوم و چهارم آنان، یعنى اجماع و عقل مى‌پردازیم و پس از بررسى ادله چهارگانه اهل سنت در عدالت صحابه نوبت به طرح آیات و احادیثى مى‌رسد که با آیات و احادیث مورد استناد سنیان تعارض دارند، تا بحث عدالت صحابه، به اتمام برسد؛ إن‌شاءالله. پیش از ذکر و بررسى آیات و احادیث، توجه به این نکته ضرورى است که آنان دیدگاه خود را از این آیات و احادیث اخذ نکرده‌اند، بلکه ابتدا مبنایى را در این‌باره تأسیس کرده‌اند و پس از آن، در تراشیدن دلایلى براى نظریه خودساخته خویش کوشیده‌اند؛ ازاین‌رو روشن است که هیچ‌یک از آیاتى که به آنها تمسک شده بر مدعاى آنان دلالت ندارد و احادیثى که مستمسک آنان قرار گرفته است، یا ساختگى است و یا از نظر محتوا و دلالت مخدوش است. این حقیقت با بررسى ادله سنیان به‌وضوح معلوم خواهد شد».[۷]

او در بخش مذکور هفت آیه از آیات مورد استناد آنان در این‌باره را ذکر و رد می‌کند و در پایان می‌گوید: هیچ‌یک از این آیات بر مدعایشان دلالت ندارد.[۸] در بخش روایات هم سه روایت «أصحابی کالنجوم»، «الله الله فی أصحابی» و «دعوا لی أصحابی» را از زبان آنان نقل کرده و به نقد می‌کشد.[۹]

نویسنده در بخش اجماع می‌نویسد: «برخى اندیشمندان سنى همچون ابن حجر و ابن عبدالبر، درباره قول به عدالت تمامى صحابه ادعاى اجماع کرده‌اند» و عباراتی از آنان را مبنی بر این امر ذکر می‌کند. سپس اشخاصی چون تفتازانى، مازرى شارح البرهان، ابن عماد حنبلى و شوکانى را نام می‌برد که بر غیر معصوم بودن صحابه تصریح کرده‌اند. وی عباراتی را از مالک بن انس و ابوحنیفه مبنی بر وقوع خطا در صحابه و غیر عادل بودن برخی از آنان، ذکر می‌کند.[۱۰]

نویسنده در پایان با بیان دلیل عقلی اهل سنت بر عدالت تمام صحابه و نقد و رد آن، به بیان آیاتی می‌پردازد که دلالت بر عدم عدالت برخی از صحابه دارند. وی در بخش خاتمه عدم اعتقاد به عدالت تمامی صحابه را نتیجه می‌گیرد و بیان می‌کند که عالمان جدید اهل سنت نیز به آن پایبند نبوده و در رد این ادعا، به‌درستى و بدون تعصب قلم زده‌اند.[۱۱]

پانویس

  1. متن کتاب، ص۱۲
  2. ر.ک: همان، ص۱۳-۱۵
  3. ر.ک: همان، ص۱۵-۲۵
  4. همان، ص۲۵
  5. ر.ک: همان، ص۲۷-۴۲
  6. همان، ص۴۳
  7. همان، ص۴۶
  8. ر.ک: همان، ص۵۵-۱۸۸
  9. ر.ک: همان، ص۱۹۱-۲۷۰
  10. ر.ک: همان، ص۲۷۳-۲۷۸
  11. ر.ک: همان، ص۳۳۳

منبع

ویکی نور