عبدالله بن خباب: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
عبدالله بن خباب بن الاَرَت، از اصحاب [[امیرالمومنین]] عليه السلام و پدرش از معذبين فى الله بوده و اوست كه [[خوارج]] [[نهروان]] در وقت سيرشان به نهروان عبورشان به نخلستان و آبى افتاد عبدالله را ديدند كه بر گردن خود قرآنى هيكل نموده، سوار بر درازگوشى است و با او است عيال او در حالتى كه زوجه او حامله بود، عبدالله را گفتند: چه مى‌گوئى در حق على بعد از تحكيم؟ گفت: اِنَّ عَلِيّا اَعْلَمُ بِاللّهِ وَ اَشَدُّ تَوَقِيا عَلى دينِهِ وَاَنْفَذُ بَصيرَةً.
+
عبدالله بن خباب بن الاَرَت، از اصحاب [[امیرالمومنین]] علیه السلام و پدرش ([[خباب بن ارت|خباب بن الارَت]]) از معذَّبین فى الله بوده، و اوست که [[خوارج]] [[نهروان]] در وقت سیرشان به نهروان عبورشان به نخلستان و آبى افتاد، عبدالله را دیدند که بر گردن خود [[قرآن|قرآنى]] هیکل نموده، سوار بر درازگوشى است و با او است عیال او در حالتى که زوجه او حامله بود، عبدالله را گفتند: چه مى‌گوئى در حق [[امام علی علیه السلام|على]] بعد از تحکیم؟ گفت: «اِنَّ عَلِیا اَعْلَمُ بِاللّهِ وَ اَشَدُّ تَوَقِیا عَلى دینِهِ وَ اَنْفَذُ بَصیرَةً؛ علی خدا را بهتر می‌شناخت و در نگه‌داری دین خود کوشاتر از همه بود و بصیرت کاملی داشت».
  
گفتند: اين قرآنى را كه در گردن دارى ما را امر مى‌كند كه تو را بكشيم. پس آن بیچاره مظلوم را نزديك به نهر آوردند و او را خوابانيدند و مثل گوسفند سر بريدند كه خونش داخل در آب شد و هم زوجه او را شكم دريدند و چند زن ديگر را نيز به قتل رسانيدند و اتفاقاً در آن نخلستان خرمائى افتاده بود يكى از ايشان يك دانه برداشت و در دهان گذاشت او را صدا زدند كه چه مى‌كنى؟ او فوراً از دهان افكند و به خنزيرى رسيدند يكى از ايشان بزد و او را بكشت، گفتند: با وى كه اين فساد است در زمين و انكار بر او نمودند.<ref> [[مستدرك الوسائل]]، 3/820.</ref>
+
گفتند: این قرآنى را که در گردن دارى ما را امر مى‌کند که تو را بکشیم. پس آن بیچاره مظلوم را نزدیک به نهر آوردند و او را خوابانیدند و مثل گوسفند سر بریدند که خونش داخل در آب شد و هم زوجه او را شکم دریدند و چند زن دیگر را نیز به قتل رسانیدند.  
  
==پانویس ==
+
اتفاقاً در آن نخلستان خرمائى افتاده بود یکى از ایشان یک دانه برداشت و در دهان گذاشت او را صدا زدند که چه مى‌کنى؟ او فوراً از دهان افکند. و (نیز) به خنزیرى رسیدند یکى از ایشان بزد و او را بکشت، گفتند با وى که این فساد است در زمین و انکار بر او نمودند.<ref> [[مستدرک الوسائل]]، ۳/۸۲۰.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الامال، قسمت اول، باب سوم، در تاريخ حضرت علي عليه السلام
+
 
 +
* [[حاج شیخ عباس قمی]]، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الامال]]، قسمت اول، باب سوم، در تاریخ حضرت علی علیه السلام.
 +
 
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۲۳

عبدالله بن خباب بن الاَرَت، از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام و پدرش (خباب بن الارَت) از معذَّبین فى الله بوده، و اوست که خوارج نهروان در وقت سیرشان به نهروان عبورشان به نخلستان و آبى افتاد، عبدالله را دیدند که بر گردن خود قرآنى هیکل نموده، سوار بر درازگوشى است و با او است عیال او در حالتى که زوجه او حامله بود، عبدالله را گفتند: چه مى‌گوئى در حق على بعد از تحکیم؟ گفت: «اِنَّ عَلِیا اَعْلَمُ بِاللّهِ وَ اَشَدُّ تَوَقِیا عَلى دینِهِ وَ اَنْفَذُ بَصیرَةً؛ علی خدا را بهتر می‌شناخت و در نگه‌داری دین خود کوشاتر از همه بود و بصیرت کاملی داشت».

گفتند: این قرآنى را که در گردن دارى ما را امر مى‌کند که تو را بکشیم. پس آن بیچاره مظلوم را نزدیک به نهر آوردند و او را خوابانیدند و مثل گوسفند سر بریدند که خونش داخل در آب شد و هم زوجه او را شکم دریدند و چند زن دیگر را نیز به قتل رسانیدند.

اتفاقاً در آن نخلستان خرمائى افتاده بود یکى از ایشان یک دانه برداشت و در دهان گذاشت او را صدا زدند که چه مى‌کنى؟ او فوراً از دهان افکند. و (نیز) به خنزیرى رسیدند یکى از ایشان بزد و او را بکشت، گفتند با وى که این فساد است در زمین و انکار بر او نمودند.[۱]

پانویس

منابع