آیه 19 نساء: تفاوت بین نسخهها
(←نزول) |
|||
سطر ۱۱: | سطر ۱۱: | ||
'''محل نزول:''' | '''محل نزول:''' | ||
− | این آیه | + | این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.</ref> |
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 186.</ref> | '''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 186.</ref> |
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۳
متن آیه
ترجمه آیه
اى كسانى كه ايمان آورده ايد براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را به آنان داده ايد از چنگشان به در بريد مگر آن كه مرتكب زشتكارى آشكارى شوند و با آن ها به شايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزى را خوش نمى داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى دهد.
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسى» گويند: اين آيه درباره ابوقيس بن سلت نازل گرديد، وقتى كه وفات يافت پسرش خواست زوجه پدر خويش دختر معن بن عاصم (البته مادر او نبوده است) به عقد خويش درآورد. كبشه نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفت و گفت: يا رسول اللّه، نه از شوهرم چيزى به ارث بردم و نه مرا رها مينمايند كه شوهر ديگرى اختيار كنم. اين موضوع را امام محمدباقر عليهالسلام و ديگران نيز روايت كرده اند.[۳][۴]
پانویس
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 186.
- ↑ صاحب مجمع البيان پس از شرح قضيه كبيشه آن را از مقاتل نقل نموده، چنين افزايد. ابوالجارود نيز از امام محمدباقر عليهالسلام روايت نموده و نيز حسن بصرى و مجاهد گويند: كه در جاهليت رسم چنين بود اگر مردى از دنيا ميرفت. پس او زن پدر خود را (در صورتى كه غيرمادر مى بود) به ارث مى برد و جامه بر سر او مى افكند و اگر ميخواست او را به عقد خويش درمى آورد و اگر ميخواست به عقد ديگرى درمى آورد و صداق و مهر او را خودش مى گرفت. سپس با نازل شدن اين آيه نهى گرديد و نيز از امام محمدباقر عليهالسلام و زهرى چنين روايت گرديده كه مردان، زنان خويش را زندانى مى كردند و منتظر مرگ او مى شدند تا از او ارث ببرند سپس اين آيه نازل گشت و از اين عمل جلوگيرى به عمل آمد.
- ↑ صاحب كشف الاسرار گويد: اين آيه در شأن قيس بن ابىقيس الانصارى و زن پدرش كبيشه دختر معن الانصاريه نازل گرديده چون ابوقيس از دنيا رفت كبيشه از وى ماند و قيس پيش از آن كه كبيشه به خانه پدرش برود، جامه به روى او افكند و گفت: من تو را به ارث ميبرم. (عادت بر اين جارى بود كه وارث شوهر جامه اى به روى زن مى افكند پيش از آن كه به اهل خويش برگردد و اگر نزد اهل خويش برمى گشت پيش از آن كه جامه اى به روى او افكنده شود اين حق از وى سلب مى گرديد.) بعد از اين جريان كبيشه را به ارث برد ولى مراعات نفقه دادن را به وى نمى نمود و در عين حال او را از حباله خويش رها نمى كرد به طمع اين كه كبيشه خودش را از قيس بخرد و آزاد بشود كبيشه شكايت نزد پيامبر برد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برو خانه بنشين تا حكم خداوند فرارسيد. بعد از اين قضيه جماعتى از زنان مدينه چون قضيه كبيشه را شنيدند، نزد پيامبر آمدند و گفتند: كبيشه را پسر شوهر او به ارث برده و ما را پسرعموى شوهر ما به ارث برده اند سپس اين آيه نازل گرديد، در تفاسير طبرى و ابن ابىحاتم از ابوامامة به سهل بن حنيف و نيز در تفسير فريابى و طبرانى و باز در تفسير ابن ابىحاتم از عدى بن ثابت او از مردى انصارى و همچنين ابن سعد از محمد بن كعب القرظى روايت نموده اند، بخارى و ابوداود و نسائى از ابن عباس نقل نمايند كه اگر كسى ميمرد. اولياء او خود را نسبت به زوجه او صاحب حق ميديدند. اگر ميخواستند براى خود به زوجيت درمى آوردند و اگر ميخواستند خودشان او را شوهر ميدادند و خود را سزاوارتر از ديگران نسبت به زن او مى دانستند تا اين كه اين آيه نازل گرديد.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
- فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.