علی غروی علیاری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
==ولادت و تحصيل میرزا علی آقا==
+
میرزا علی آقا غروی (م، 1376 ش) عالم [[فقیه]]، اصولى متتبع جلیل، پس از سال‌ها تحصیل و تفقه به جایگاه رفیع [[اجتهاد]] و کسب اجازات علمى - فقهى از بزرگان دست یافت. او نزدیک به هفتاد سال سالک راه حقیقت بود؛ صفاى روح و کمال نفسانی اش گواه بر این مدعى است. آیت الله غروى علاوه بر رسیدگى به امور مردم، به توسعه امور فرهنگى اهتمام ورزیده، با تشکیل حوزه درس و بحث به تربیت محصلین [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] پرداخت.
  
در سپيده دم جمعه، دوازدهم [[رمضان]] المبارك سال 1319 هجرى قمرى، در تبريز و خانواده [[تقوا]] و فضيلت قدم به عرصه هستى نهاد. در سه سالگى پدرش، مرحوم آيت الله ميرزا محسن غروى عليارى، را از دست داد و از آن پس زير نظر جد بزرگوارش، مرحوم آيت الله ميرزا حسن عليارى، قرار گرفت. پس از فراگيرى مقدمات در مكتب‌خانه به پيروى از نياكانش كه از پيشگامان [[دين]] بودند، به تحصيل علوم دينى پرداخت. آنگاه وارد محافل علمى شد و به حوزه درسى برخى بزرگان و علما راه يافت.
+
==ولادت و خاندان==
  
==اساتید علی آقا غروی==
+
میرزا علی آقا در سپیده دم جمعه، دوازدهم [[رمضان]] المبارک سال ۱۳۱۹ هجرى قمرى، در [[تبریز]] و خانواده [[تقوا]] و فضیلت قدم به عرصه هستى نهاد. در سه سالگى پدرش، مرحوم آیت الله میرزا محسن غروى علیارى، را از دست داد و از آن پس زیر نظر جد بزرگوارش، مرحوم آیت الله میرزا حسن علیارى، قرار گرفت.
  
اساتيد وى در حوزه تبريز عبارتند از آيات عظام:
+
==تحصیلات و اساتید ==
  
* 1- ميرزا رضى نوروزى، (از اكابر و فقهاى نامدار تبريز)؛
+
میرزا علی آقا علیاری پس از فراگیرى مقدمات در مکتب‌خانه به پیروى از نیاکانش که از پیشگامان [[دین]] بودند، به تحصیل علوم دینى پرداخت. آنگاه وارد محافل علمى شد و به حوزه درسى برخى بزرگان و علما راه یافت.
  
* 2- سيد محمد حجت، (مرجع تقليد مشهور)؛
+
اساتید وى در حوزه تبریز عبارتند از آیات عظام:
  
* 3- ميرزا حسن غروى عليارى، (جد امجد معظم له).
+
*۱- میرزا رضى نوروزى، (از اکابر و فقهاى نامدار تبریز)؛
  
==سفر میرزا علی آقا به نجف اشرف==
+
*۲- سید محمد حجت، (مرجع تقلید مشهور)؛
  
حاج ميرزا على غروى عليارى پس از تكميل دروس سطح در سال 1341 هجرى قمرى، عازم شهر مقدس [[نجف]] اشرف شد و موفق به درك محضر بزرگانى شد كه يگانه عصر خود بودند. برخى از آن بزرگان و آيات عظام عبارتند از:
+
*۳- میرزا حسن غروى علیارى، (جد امجد معظم له).
  
* 1- آقاى ضياءالدين عراقى، (1361-1278).
+
حاج میرزا على غروى علیارى پس از تکمیل دروس سطح در سال ۱۳۴۱ هجرى قمرى، عازم شهر مقدس [[نجف]] اشرف شد و موفق به درک محضر بزرگانى شد که یگانه عصر خود بودند. برخى از آن بزرگان و آیات عظام عبارتند از:
  
* 2- شيخ محمدحسين نائينى غروى، (1355-1282).
+
*۱- [[سید ضیاء الدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]]، (۱۳۶۱-۱۲۷۸).
  
* 3- سيد ابوالحسن اصفهانى، (1365-1284).
+
*۲- [[میرزا محمدحسین نائینی|شیخ محمدحسین نائینى غروى]]، (۱۳۵۵-۱۲۸۲).
  
* 4- سيد ابوتراب خوانسارى، (1346-1281).
+
*۳- [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]]، (۱۳۶۵-۱۲۸۴).
  
* 5- سيد محمد حجت، (1373-1310).
+
*۴- سید ابوتراب خوانسارى، (۱۳۴۶-۱۲۸۱).
  
* 6- ميرزا على آقا ايروانى، (1353-1301).
+
*۵- سید محمد حجت، (۱۳۷۳-۱۳۱۰).
  
* 7- حاج سيد ميرزا آقا اصطهباناتى، (1378-1297).
+
*۶- میرزا على آقا ایروانى، (۱۳۵۳-۱۳۰۱).
  
* 8- ميرزا اسدالله زنجانى، (1378-1282).
+
*۷- حاج سید میرزا آقا اصطهباناتى، (۱۳۷۸-۱۲۹۷).
  
* 9- ميرزا ابوالحسن مشكينى، (1358-1305).
+
*۸- میرزا اسدالله زنجانى، (۱۳۷۸-۱۲۸۲).
  
* 10- شيخ اسدالله رشتى، (1354-1282).
+
*۹- میرزا ابوالحسن مشکینى، (۱۳۵۸-۱۳۰۵).
  
* 11- شيخ احمد آشتيانى، 1300.
+
*۱۰- شیخ اسدالله رشتى، (۱۳۵۴-۱۲۸۲).
  
==مراحل سير و سلوك==
+
*۱۱- شیخ احمد آشتیانى، ۱۳۰۰.
  
نزديك به هفتاد سال سالك راه حقيقت بود، صفاى [[روح]] و كمال نفسانيش گواه بر اين مدعى است. آيت الله غروى تكامل در [[اخلاق]] و [[عرفان عملى]] را مرهون زحمات و هدايت هاى معنوى استاد بزرگوارش، مرحوم حاج ميرزا على قاضى، عارف عظيم الشأن، مفسر عاليقدر، صاحب كاشفات و كرامات فراوان، مى دانست. كه در آن عصر استاد اخلاق و هادى سالكان و عاشقان سير و سلوك بشمار مى آمد.
+
در کتاب «زندگانى و شخصیت مرحوم [[شیخ مرتضى انصارى]]» مى خوانیم: «حفیدش حاج میرزا على بن میرزا حسن علیارى غروى از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانى است، ولى بیشترین استفاده اش از آقا ضیاءالدین عراقى بوده و هم اکنون از اجله علما، معروف و مقدس ساکن تبریز و از مردم منزوى و به تدریس و تألیف اشتغال دارد و در سفرى که سه سال قبل به اهواز داشتند، گذشته از مراتب علمى، وى را مردى زاهد و با ورع که به مکارم اخلاق آراسته بود، یافتم».<ref>زندگانى و شخصیت مرحوم مرتضى انصارى، ص ۱۵۴.</ref>
  
همدرسان معظم له: برخى از آيات عظام و بزرگانى كه با آيت الله ميرزا على غروى عليارى همدرس بودند، عبارتند از: سيد عبدالله شيرازى، سيد شهاب الدين مرعشى نجفى، شيخ عبدالحسين غروى تبريزى، ميرزا كاظم دينورى، سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويى و سيد جواد خامنه اى.
+
برخى از آیات عظام و بزرگانى هم که با آیت الله میرزا على غروى علیارى همدرس بودند، عبارتند از: سید عبدالله شیرازى، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین مرعشى نجفى]]، شیخ عبدالحسین غروى تبریزى، میرزا کاظم دینورى، [[سید محسن حکیم|سید محسن حکیم]]، [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خویى]] و [[سید جواد خامنه ای|سید جواد خامنه اى]].
  
==بازگشت غروی علیاری به وطن==
+
==ویژگی‌های اخلاقى==
  
آيت الله غروى پس از سال‌ها تحصيل و تفقه به جايگاه رفيع [[اجتهاد]] و كسب اجازات علمى - فقهى از بزرگان دست يافت. او در ميان مردم بودن و براى مردم تلاش كردن را به اقامت در حوزه علميه [[نجف]] و تشكيل كرسى درس و بحث در حالى كه شايستگى آن را داشت، ترجيح داد و به تبريز بازگشت. آيت الله غروى علاوه بر رسيدگى به امور مردم، به توسعه امور فرهنگى اهتمام ورزيده، با تشكيل حوزه درس و بحث به تربيت محصلين علوم اسلامى پرداخت.
+
آیت الله غروى تکامل در [[اخلاق]] و [[عرفان]] عملى را مرهون زحمات و هدایت هاى معنوى استاد بزرگوارش، مرحوم حاج [[سید علی آقا قاضی|میرزا على قاضى]]، عارف عظیم الشأن، مفسر عالیقدر، صاحب کاشفات و کرامات فراوان، مى دانست، که در آن عصر استاد اخلاق و هادى سالکان و عاشقان سیر و سلوک بشمار مى آمد.
  
==ویژگی های اخلاقى==
+
صفات پسندیده آیت الله غروى زبانزد خاص و عام بود. [[تواضع]]، سعه صدر، [[مدارا]] و خوش برخوردى، احترام به کوچک و بزرگ، احساس مسئولیت، دستگیرى از فقرا و محرومان حتى در بدترین شرایط اقتصادى، مواسات با مردم، تحمل مشکلات و رنج ها در راه خدا و [[صبر]] و بردبارى در برابر حوادث ناگوار، تلاش پیگیر و فعالیت خستگى ناپذیر، کثر مطالعه و نوشتن و برخوردارى از حافظه قوى و ذوق سرشار، علاقه وافر به علم و عمل از جمله صفاتى است که در وجود آن بزرگوار جمع شده بود.
  
[[صفات پسنديده]] آيت الله غروى زبانزد خاص و عام بود. [[تواضع]]، سعه صدر، مدارا و خوش برخوردى، احترام به كوچك و بزرگ، احساس مسئوليت، دستگيرى از فقرا و محرومان حتى در بدترين شرايط اقتصادى، مواسات با مردم، تحمل مشكلات و رنج ها در راه خدا و صبر و بردبارى در برابر حوادث ناگوار، تلاش پیگير و فعاليت خستگى ناپذير، كثر مطالعه و نوشتن و برخوردارى از حافظه قوى و ذوق سرشار، علاقه وافر به علم و عمل از جمله صفاتى است كه وجود آن بزرگوار جمع شده بود.
+
درِ خانه اش همواره به روى مراجعین باز بود، محفل او مجلس [[قرآن]] و [[حدیث]] و موعظه بود، کمتر کسى بود که در محضرش بنشیند و شیفته مکارم اخلاق و سجایاى حمیده اش نشود. آن بزرگوار، علم را با عمل توأم کرده بود و آن را همواره به عنوان بزرگترین توشه [[آخرت]] به مردم توصیه مى کرد، هر چند خانه اش آراستگى نداشت، ولى هر دل شکسته التیام دل خود را از آن خانه مى جست و هر بال شکسته بى پناهى، به آنجا پناه مى برد. او در طول زندگانى پربرکتش، [[قناعت]] پیشه کرد و از لذایذ زندگى چشم پوشید و خانه و پولى را مالک نشد.
  
درِ خانه اش همواره به روى مراجعين باز بود، محفل او مجلس [[قرآن]] و [[حديث]] و موعظه بود، كمتر كسى بود كه در محضرش بنشيند و شيفته مكارم اخلاق و سجاياى حميده اش نشود. آن بزرگوار، علم را با عمل توأم كرده بود و آن را همواره به عنوان بزرگترين توشه [[آخرت]] به مردم توصيه مى كرد، هر چند خانه اش آراستگى نداشت، ولى هر دل شكسته التيام دل خود را از آن خانه مى جست و هر بال شكسته بى پناهى، به آنجا پناه مى برد. او در طول زندگانى پربركتش، قناعت پيشه كرد و از لذايذ زندگى چشم پوشيد و خانه و پولى را مالك نشد.
+
همچنین محبت فوق‌العاده اش به خاندان رسالت و [[اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم السلام بر کسى پوشیده نیست. خصوصاً عشق سرشارش به [[سیدالشهداء]] و شهیدان واقعه [[کربلا]]، چنان شورى در او ایجاد مى کرد که سر از پا نمى شناخت، با صداى بلند مى گریست.
  
==عشق میرزا علی آقا به قرآن==
+
حفظ تمامى [[قرآن]] یکى دیگر از ویژگی‌هاى آن مرحوم بشمار مى رفت و با عنایت به این که ایشان مفسرى گرانقدر بود، ارزش این امر روشن تر مى گردد. او قرآن را با زندگى آمیخته، در سلوک فردى و اجتماعى اش آن را راهبر قرار داده بود. در ماههاى مبارک [[رمضان]] با سوزدل به تلاوت آن مشغول مى شد و تا حدود دوازده بار قرآن را ختم مى کرد.
  
حفظ تمامى قرآنى يكى ديگر از ويژگي‌هاى آن مرحوم بشمار مى رفت و با عنايت به اين كه ايشان مفسرى گرانقدر بود، ارزش اين امر روشن تر مى گردد. او [[قرآن]] را با زندگى آميخته، در سلوك فردى و اجتماعى اش آن را راهبر قرار داده بود. در ماههاى مبارك [[رمضان]] با سوزدل به تلاوت آن مشغول مى شد و تا حدود دوازده بار قرآن را ختم مى كرد.
+
عشق و علاقه به [[عبادت]]، [[تهجد]] و [[دعا]] رابطه اى ناپیدا میان خداوند و بنده اش است. شخص موحد و مؤمن در همه حال خدا را عبادت مى کند و به یاد خداست. او در لحظه لحظه عمر خویش [[تسبیح]] گوى خداى جهان است، ویژه اگر عالمى مجتهد و فقیهى زاهد باشد که عمرى را در عبادت و نیایش گذرانده باشد.
  
عشق و علاقه به [[عبادت]]، تهجد و [[دعا]] رابطه اى ناپيدا ميان خداوند و بنده اش است. شخص موحد و مؤمن در همه حال خدا را عبادت مى كند و به ياد خداست. او در لحظه لحظه عمر خويش [[تسبيح]] گوى خداى جهان است، ويژه اگر عالمى مجتهد و فقيهى زاهد باشد كه عمرى را در عبادت و نيايش گذرانده باشد.
+
نیایش‌هاى نیمه شب سنت همیشگى وى بود، شب‌هاى بسیارى را با دعا و نیایش به صبح مى رساند. چه بسا شب‌هایى که با هواى سرد زمستانى در کتابخانه اش از اول شب تا [[اذان]] صبح مشغول راز و نیاز با معبود خود بود و خود به این نکته اشاره مى کرد که صداى اذان، اعلام وقت [[نماز صبح]] را به وى گوشزد مى کرد. در شب‌هاى خاص مانند، نیمه [[شعبان]]، [[رجب]]، شب [[واقعه غدیر|غدیر]] و شب‌هاى [[تاسوعا]] و [[روز عاشورا|عاشورا]]، تا اذان صبح خواب به چشمانش راه نمى یافت.
  
نيايش‌هاى نيمه شب سنت هميشگى وى بود، شب‌هاى بسيارى را با دعا و نيايش به صبح مى رساند. چه بسا شب‌هايى كه با هواى سرد زمستانى در كتابخانه اش از اول شب تا [[اذان]] صبح مشغول راز و نياز با معبود خود بود و خود به اين نكته اشاره مى كرد كه صداى اذان، اعلام وقت [[نماز صبح]] را به وى گوشزد مى كرد. در شب‌هاى خاص مانند، نيمه [[شعبان]]، [[رجب]]، شب غدير و شب‌هاى تاسوعا و عاشورا، تا اذان صبح خواب به چشمانش راه نمى يافت.
+
روزهاى پنج شنبه براى رفتگان، اساتید، هم دوره هاى تحصیل و علما بزرگ، به نام هر یک، مشغول [[تلاوت قرآن]] مى شد. جمعه ها اول صبح به استغاثه براى ظهور [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف مى پرداخت، در یک کلام «او انیس دعا و دعا انیس او بود».
  
روزهاى پنج شنبه براى رفتگان، اساتيد، هم دوره هاى تحصيل و علما بزرگ، به نام هر يك، مشغول تلاوت [[قرآن]] مى شد. جمعه ها اول صبح به استغاثه براى ظهور [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف مى پرداخت، در يك كلام «او انيس [[دعا]] و دعا انيس او بود».
+
هدایت الله مسترحمى نیز در شرح حال آیت الله علیارى در مقدمه کتاب منجزات مریض معظم‌له مى نویسد: «وکان من جملة من هاجر الى الله تعالى فى تحصیل هذا المعنى: الفاضل المحقق، والزاهد المدقق، العلامة الفهامه، صاحب محامد الخصال، و خصال المحامد، والمترقى فى مدارج الکمال، آیت الله العظمى الحاج الشیخ على الغروى العلیارى مدظله العالى».<ref>منجزات مریض، ص ۸.</ref>
 
 
==علاقه ويژه وی به خاندان رسالت و ولايت==
 
 
 
محبت فوق‌العاده اش به خاندان رسالت و [[اهل بيت]] عصمت و طهارت علیهم السلام بر كسى پوشيده نيست. خصوصاً عشق سرشارش به [[سيدالشهداء]] و شهيدان واقعه [[كربلا]]، چنان شورى در او ايجاد مى كرد كه سر از پا نمى شناخت، با صداى بلند مى گريست.
 
 
 
==شخصيت علمى میرزا علی==
 
 
 
در كتاب «زندگانى و شخصيت مرحوم [[شيخ مرتضى انصارى]]» مى خوانيم: «حفيدش حاج ميرزا على بن ميرزا حسن عليارى غروى از شاگردان سيد ابوالحسن اصفهانى، ولى بيشترين استفاده اش از آقا ضياءالدين عراقى بوده و هم اكنون از اجله علما، معروف و مقدس ساكن تبريز و از مردم منزوى و به تدريس و تأليف اشتغال دارد و در سفرى كه سه سال قبل به اهواز داشتند، گذشته از مراتب علمى، وى را مردى زاهد و با ورع كه به مكارم اخلاق آراسته بود، يافتم».<ref>زندگانى و شخصيت مرحوم مرتضى انصارى، ص 154.</ref>
 
 
 
شيخ محمد رازى از وى به عنوان «يكى از علما اعلام و مؤلفين كرام معاصر شهرستان تبريز»<ref>گنجينه دانشمندان، ج 4، ص 162.</ref> ياد مى كند، و محمدهادى امينى «عالم فقيه، اصولى متتبع جليل» مى داند.<ref>معجم رجال الفكر والادب، ص 89.</ref> و هدايت الله مسترحمى در شرح حال آيت الله عليارى در مقدمه كتاب منجزات مريض معظم‌له مى نويسد: «وكان من جملة من هاجر الى الله تعالى فى تحصيل هذا المعنى: الفاضل المحقق، والزاهد المدقق، العلامة الفهامه، صاحب محامد الخصال، و خصال المحامد، والمترقى فى مدارج الكمال، آيت الله العظمى الحاج الشيخ على الغروى العليارى مدظله العالى».<ref>منجزات مريض، ص 8.</ref>
 
  
 
==خاطراتی از میرزا==
 
==خاطراتی از میرزا==
  
آيت الله غروى از دقت استادش در مصرف بيت المال اين گونه سخن مى گويد: «استاد ما مرحوم آقا سيد ابراهيم اصطهباناتى، شيرازى بود كه بعد از فوت مرحوم اصفهانى، در [[نجف]] رياست تامه به او منتقل شد. در مصرف سهم امام خيلى دقت داشت، خانه اى داشت كهنه و مخروبه. هر چند مقلدان وى، اصرار كردند بر تعمير آن، حاضر نشد. در آن زمان، حدود چهل هزار تومان، شهريه مى داد، آن هم بالسويه، بدون تفاوت بين عرب و عجم و طلبه اى كه به درس حاضر مى شد، يا نمى شد. فرزندان طلبه خود را، به همان مقدار ساير طلبه ها، شهريه مى داد. اگر اعتراض مى كردند كه شهريه، كفايت معاش و اجازه منزل ما را نمى كند، مى فرمود: «مال پدرم كه نيست، سهم امام است. مردم مرا امين قرار داده اند كه آن را به طلبه هاى درس خوان و مستحق بدهم. خود من هم، فقط به مقدار معاش، در قبال خدمتى كه مى كنم و درسى كه مى دهم و استفتائاتى كه جواب مى دهم، بر مى دارم، نه بيشتر».
+
آیت الله غروى از دقت استادش در مصرف [[بیت المال|بیت المال]] این گونه سخن مى گوید: «استاد ما مرحوم آقا سید ابراهیم اصطهباناتى، شیرازى بود که بعد از فوت مرحوم اصفهانى، در [[نجف]] ریاست تامه به او منتقل شد. در مصرف سهم امام خیلى دقت داشت، خانه اى داشت کهنه و مخروبه. هر چند مقلدان وى، اصرار کردند بر تعمیر آن، حاضر نشد. در آن زمان، حدود چهل هزار تومان، شهریه مى داد، آن هم بالسویه، بدون تفاوت بین عرب و عجم و طلبه اى که به درس حاضر مى شد، یا نمى شد. فرزندان طلبه خود را، به همان مقدار سایر طلبه ها، شهریه مى داد. اگر اعتراض مى کردند که شهریه، کفایت معاش و اجازه منزل ما را نمى کند، مى فرمود: «مال پدرم که نیست، سهم امام است. مردم مرا امین قرار داده اند که آن را به طلبه هاى درس خوان و مستحق بدهم. خود من هم، فقط به مقدار معاش، در قبال خدمتى که مى کنم و درسى که مى دهم و استفتائاتى که جواب مى دهم، بر مى دارم، نه بیشتر».
  
آيت الله غروى گاه از مرحوم حضرت آيت الله سيد محمد حجت ياد مى كرد و مى گفت: «در نجف اشرف آيت الله آقا سيد محمد حجت به بنده لطف خاصى داشتند و اكثرا در مسافرت‌هاى [[كربلا]] و [[كوفه]] در خدمت ايشان بودم، در يكى از اين سفرها به كربلا بنده مشتاق بودم كه زودتر به حرم مطهر مشرف و [[نماز شب]] را در آن مكان مقدس اقامه نمايم. مرحوم آيت الله حجت سليقه شان اين بود كه صبح ها چاى خورده، بعد مشرف به حرم مى شدند. بنده اصرار نمود كه آقا زودتر عازم شويم. فرمودند: بنده از آن مقدس نماها نيستم، اگر چاى نخورم حضور قلب پيدا نمى كنم. بعد از ميل چاى در حضور مرحوم آقاى حجت به حرم حضرت سيدالشهداء مشرف شديم، حضرت ايشان به [[زيارت]] جامع كبير كه از حفظ داشتند مشغول شدند و بعد از اتمام ادعيه و [[نماز]] از حرم خارج مى شوند كه بنده چون مشغول ادعيه بودم متوجه نشدم. چون بيرون آمدم، متوجه شدم كه آقاى حجت در درب بيرونى منتظر من است. همين كه چشمش به من افتاد با عصبانيت فرمودند: تو كجا هستى؟ چرا طول در ادعيه مى دهى؟ كبوتر حرم شدى؟».
+
آیت الله غروى گاه از مرحوم حضرت آیت الله سید محمد حجت یاد مى کرد و مى گفت: «در نجف اشرف آیت الله آقا سید محمد حجت به بنده لطف خاصى داشتند و اکثرا در مسافرت‌هاى [[کربلا]] و [[کوفه]] در خدمت ایشان بودم، در یکى از این سفرها به کربلا بنده مشتاق بودم که زودتر به حرم مطهر مشرف و [[نماز شب]] را در آن مکان مقدس اقامه نمایم. مرحوم آیت الله حجت سلیقه شان این بود که صبح ها چاى خورده، بعد مشرف به حرم مى شدند. بنده اصرار نمود که آقا زودتر عازم شویم. فرمودند: بنده از آن مقدس نماها نیستم، اگر چاى نخورم حضور قلب پیدا نمى کنم. بعد از میل چاى در حضور مرحوم آقاى حجت به حرم حضرت [[سیدالشهداء|سیدالشهداء]] مشرف شدیم، حضرت ایشان به [[زیارت جامعه کبیره|زیارت جامع کبیره]] که از حفظ داشتند مشغول شدند و بعد از اتمام ادعیه و [[نماز]] از حرم خارج مى شوند که بنده چون مشغول ادعیه بودم متوجه نشدم. چون بیرون آمدم، متوجه شدم که آقاى حجت در درب بیرونى منتظر من است. همین که چشمش به من افتاد با عصبانیت فرمودند: تو کجا هستى؟ چرا طول در ادعیه مى دهى؟ کبوتر حرم شدى؟».
  
آيت الله غروى از مرحوم آيت الله سيد جواد خامنه اى (پدر گرامى مقام معظم رهبرى) نيز خاطره اى به ياد داشت، او مى گفت: «با مرحوم آيت الله سيد جواد خامنه اى هم دوره تحصيل در [[نجف]] اشرف بوديم. با هم در محضر درس حضرات آيات آقا سيد ابوالحسن اصفهانى و آقا شيخ ضياء عراقى شركت مى كرديم. ايشان سيد صحيح نسب و به تمام معنى روحانى بودند. آن مرحوم مظهر متانت، طمأنينه، [[اخلاص]]، [[تواضع]]، عطوفت، [[عزت نفس]] و ديگر مكارم اخلاقى بودند. قبل از عزيمت ايشان به [[مشهد]] مقدس در تبريز مقيم و در مسجدى كه در چهار راه شهيد بهشتى (مسجد كريم‌خان) است، اقامه [[نماز جماعت]] مى نمودند. حقير هر وقت به مشهد مقدس مشرف مى شدم، با آن مرحوم ديد و بازديد مى شد».
+
آیت الله غروى از مرحوم آیت الله [[سید جواد خامنه ای|سید جواد خامنه اى]] (پدر گرامى [[سید علی حسینی خامنه ای|مقام معظم رهبرى]]) نیز خاطره اى به یاد داشت، او مى گفت: «با مرحوم آیت الله سید جواد خامنه اى هم دوره تحصیل در [[نجف]] اشرف بودیم. با هم در محضر درس حضرات آیات آقا سید ابوالحسن اصفهانى و آقا شیخ ضیاء عراقى شرکت مى کردیم. ایشان سید صحیح نسب و به تمام معنى روحانى بودند. آن مرحوم مظهر متانت، طمأنینه، [[اخلاص]]، [[تواضع]]، عطوفت، [[عزت نفس]] و دیگر مکارم اخلاقى بودند. قبل از عزیمت ایشان به [[مشهد]] مقدس در تبریز مقیم و در مسجدى که در چهار راه شهید بهشتى (مسجد کریم‌خان) است، اقامه [[نماز جماعت]] مى نمودند. حقیر هر وقت به مشهد مقدس مشرف مى شدم، با آن مرحوم دید و بازدید مى شد».
  
==تأليفات میرزا علی آقا غروی علیاری==
+
==تألیفات ==
  
مرحوم حضرت آيت الله عليارى از همان زمان كه در درس خارج شركت كرد، به تأليف پرداخت. فهرست آثارش در نُه رشته علمى عبارتند از:
+
مرحوم حضرت آیت الله علیارى از همان زمان که در درس خارج شرکت کرد، به تألیف پرداخت. فهرست آثارش در نُه رشته علمى عبارتند از:
  
* 1- فقه: الرهن، الوصية، الوقف، الرضاع، النكاح، الصلح، الخيارات، الشروط، مسقطات الخيار، الاجاره، القضاء المنجزات المريض، الغصب، الزكوة (تقريرات دروس مرحوم آيت الله ضياءالدين عراقى) و الصلاة، البيع، الخيارات، (تقريرات دروس مرحوم آيت الله شيخ محمدحسين نائينى)...
+
*۱- [[فقه]]: الرهن، الوصیة، الوقف، الرضاع، النکاح، الصلح، الخیارات، الشروط، مسقطات الخیار، الاجاره، القضاء المنجزات المریض، الغصب، الزکوة (تقریرات دروس مرحوم آیت الله ضیاءالدین عراقى) و الصلاة، البیع، الخیارات، (تقریرات دروس مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین نائینى)...
  
* 2- كلام: اصول دين و عقايد - رساله فى الرجعة.
+
*۲- [[علم کلام|کلام]]: اصول دین و عقاید - رساله فى الرجعة.
  
* 3- تفسير: تفسير [[قرآن]] مجيد، رساله مفردات قرآن، حروف تهجى.
+
*۳- [[تفسیر قرآن|تفسیر]]: تفسیر [[قرآن]] مجید، رساله مفردات قرآن، حروف تهجى.
  
* 4- تاريخ: المهجه فى شرح حال الحجة عجل الله تعالی فرجه شریف - كواكب حسينيه.
+
*۴- [[تاریخ|تاریخ]]: المهجه فى شرح حال الحجة عجل الله تعالی فرجه شریف - کواکب حسینیه.
  
* 5- [[دعا]]: شرح [[دعاى كميل]]، شرح [[دعاى سمات]]، شرح [[دعاى صباح]]، شرح [[زيارت جامعه كبيره]]، شرح [[دعاى افتتاح]]، شرح [[دعاى ابوحمزه ثمالى]].
+
*۵- [[دعا]]: شرح [[دعاى كميل]]، شرح [[دعای سمات|دعاى سمات]]، شرح [[دعای صباح|دعاى صباح]]، شرح [[زیارت جامعه کبیره]]، شرح [[دعای افتتاح|دعاى افتتاح]]، شرح [[دعای ابوحمزه ثمالی|دعاى ابوحمزه ثمالى]].
  
* 6- [[حديث]]: شرح چهل حديث از [[احاديث]] مشكله - شرح فرمايش حضرت ختمى مرتبت صلی الله علیه و آله - شرح فرمايش حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام در [[نهج البلاغه]] - حل مشكلات الاخبار -.
+
*۶- [[حدیث]]: شرح چهل حدیث از [[احادیث]] مشکله - شرح فرمایش [[پیامبر اسلام|حضرت ختمى مرتبت]] صلی الله علیه و آله - شرح فرمایش حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام در [[نهج البلاغه]] - حل مشکلات الاخبار -.
  
* 7- اخلاق: رساله در مواعظ، منهاج الرشاد.
+
*۷- [[اخلاق]]: رساله در مواعظ، منهاج الرشاد.
  
* 8- رجال: حاشيه بر رجال وحيد بهبهانى، تقريرات رجال بحث مرحوم آيت الله ابوتراب خوانسارى.
+
*۸- [[علم رجال|رجال]]: حاشیه بر رجال [[وحید بهبهانی|وحید بهبهانى]]، تقریرات رجال بحث مرحوم آیت الله ابوتراب خوانسارى.
  
* 9- اصول: تقريرات اصول بحث مرحوم آيت الله ضياءالدين عراقى، الاصول من مباحث الالفاظ تقريرات بحث مرحوم آيت الله شيخ محمدحسين نايينى...
+
*۹- [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]: تقریرات اصول بحث مرحوم آیت الله ضیاءالدین عراقى، الاصول من مباحث الالفاظ تقریرات بحث مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین نایینى...
  
==وفات میرزا علی غروی==
+
==وفات ==
  
سرانجام حضرت آيت الله حاج ميرزا على غروى عليارى بعد از يك قرن عمر بابركت در اواخر اسفندماه 1375 بعد از اداى فريضه مغرب و عشاء، هنگام نوشتن حاشيه بر كتاب عروةالوثقى آقا سيد كاظم يزدى، با بروز سكته مغزى در بيمارستان امام خمينى تبريز بسترى گرديد و پس از يك ماه و اندى كه معالجات پزشكان سودى نبخشيد، مرغ روحش در قفس تن آرام نگرفت و عصر روز دوشنبه - دوم ارديبهشت سال - 1376 اوائل اذان مغرب به سوى فضاى بيكران رضوان الهى پر كشيد. با اعلام خبر درگذشت آن عالم جليل القدر شهر تبريز در ماتم و عزا فرورفت.
+
سرانجام حضرت آیت الله حاج میرزا على غروى علیارى بعد از یک قرن عمر بابرکت در اواخر اسفندماه ۱۳۷۵ بعد از اداى فریضه مغرب و عشاء، هنگام نوشتن حاشیه بر کتاب «[[عروة الوثقى (کتاب)|عروةالوثقى]]» [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|آقا سید کاظم یزدى]]، با بروز سکته مغزى در بیمارستان امام خمینى تبریز بسترى گردید و پس از یک ماه و اندى که معالجات پزشکان سودى نبخشید، مرغ روحش در قفس تن آرام نگرفت و عصر روز دوشنبه - دوم اردیبهشت سال - ۱۳۷۶ اوائل اذان مغرب به سوى فضاى بیکران رضوان الهى پر کشید. با اعلام خبر درگذشت آن عالم جلیل القدر شهر تبریز در ماتم و عزا فرورفت.
  
مراسم تشييع پيكر آن فرزانه يگانه روز چهارشنبه از مسجد جامع تبريز با حضور انبوهى از مردم و روحانيت تا مصلاى [[امام خمينى]] صورت گرفت و بنا به اصرار فرزندش آيت الله جواد عليارى، حضرت آيت الله آقا سيد ابوالحسن مولانا - از علماى سرشناس تبريز - بر پيكر آن بزرگوار [[نماز]] خواند.
+
مراسم نماز در [[قم]] به امامت عارف سالک، حضرت آیت الله [[آیت الله محمدتقی بهجت|شیخ محمدتقى بهجت]]، در صحن حرم مطهر برگزار گردید و بعد از آن پیکر پاک آن عالم وارسته در صحن حرم مقدس [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در کنار یاران سفر کرده خود، آیت الله سید مرتضى جزایرى، آیت الله سید احمد زنجانى، آیت الله سید محمد محقق داماد در آرامگاه ابدى قرار گرفت.
  
پيكر مطهرش جهت دفن در شهر مقدس قم، به تهران انتقال يافت و روز پنج شنبه با شركت انبوهى از مردم و علماى بزرگوار تهران از مسجد جامع فاطميه تا بيت فرزند برومندش ميرزا جواد عليارى مشايعت شد و عصر روز پنج شنبه با حضور مراجع عاليقدر تقليد، اساتيد و روحانيت معظم، از مسجد [[امام حسن عسکری]] علیه السلام تا حرم مطهر تشييع شد.
+
==پانویس==
 +
<references />
  
مراسم [[نماز]] در [[قم]] به امامت عارف سالك، حضرت آيت الله آقا شيخ محمدتقى بهجت، در صحن حرم مطهر برگزار گرديد و بعد از آن پيكر پاك آن عالم وارسته در صحن حرم مقدس [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در كنار ياران سفر كرده خود، آيت الله سيد مرتضى جزايرى، آيت الله سيد احمد زنجانى، آيت الله سيد محمد محقق داماد در آرامگاه ابدى قرار گرفت.
+
==منبع==
 +
[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد 2، نویسنده: مجيد محبوبى.
  
==پانویس==
 
<references/>
 
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
 
==منابع==
 
ستارگان حرم، جلد 2/ نویسنده: مجيد محبوبى
 

نسخهٔ ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۵

میرزا علی آقا غروی (م، 1376 ش) عالم فقیه، اصولى متتبع جلیل، پس از سال‌ها تحصیل و تفقه به جایگاه رفیع اجتهاد و کسب اجازات علمى - فقهى از بزرگان دست یافت. او نزدیک به هفتاد سال سالک راه حقیقت بود؛ صفاى روح و کمال نفسانی اش گواه بر این مدعى است. آیت الله غروى علاوه بر رسیدگى به امور مردم، به توسعه امور فرهنگى اهتمام ورزیده، با تشکیل حوزه درس و بحث به تربیت محصلین علوم اسلامى پرداخت.

ولادت و خاندان

میرزا علی آقا در سپیده دم جمعه، دوازدهم رمضان المبارک سال ۱۳۱۹ هجرى قمرى، در تبریز و خانواده تقوا و فضیلت قدم به عرصه هستى نهاد. در سه سالگى پدرش، مرحوم آیت الله میرزا محسن غروى علیارى، را از دست داد و از آن پس زیر نظر جد بزرگوارش، مرحوم آیت الله میرزا حسن علیارى، قرار گرفت.

تحصیلات و اساتید

میرزا علی آقا علیاری پس از فراگیرى مقدمات در مکتب‌خانه به پیروى از نیاکانش که از پیشگامان دین بودند، به تحصیل علوم دینى پرداخت. آنگاه وارد محافل علمى شد و به حوزه درسى برخى بزرگان و علما راه یافت.

اساتید وى در حوزه تبریز عبارتند از آیات عظام:

  • ۱- میرزا رضى نوروزى، (از اکابر و فقهاى نامدار تبریز)؛
  • ۲- سید محمد حجت، (مرجع تقلید مشهور)؛
  • ۳- میرزا حسن غروى علیارى، (جد امجد معظم له).

حاج میرزا على غروى علیارى پس از تکمیل دروس سطح در سال ۱۳۴۱ هجرى قمرى، عازم شهر مقدس نجف اشرف شد و موفق به درک محضر بزرگانى شد که یگانه عصر خود بودند. برخى از آن بزرگان و آیات عظام عبارتند از:

  • ۴- سید ابوتراب خوانسارى، (۱۳۴۶-۱۲۸۱).
  • ۵- سید محمد حجت، (۱۳۷۳-۱۳۱۰).
  • ۶- میرزا على آقا ایروانى، (۱۳۵۳-۱۳۰۱).
  • ۷- حاج سید میرزا آقا اصطهباناتى، (۱۳۷۸-۱۲۹۷).
  • ۸- میرزا اسدالله زنجانى، (۱۳۷۸-۱۲۸۲).
  • ۹- میرزا ابوالحسن مشکینى، (۱۳۵۸-۱۳۰۵).
  • ۱۰- شیخ اسدالله رشتى، (۱۳۵۴-۱۲۸۲).
  • ۱۱- شیخ احمد آشتیانى، ۱۳۰۰.

در کتاب «زندگانى و شخصیت مرحوم شیخ مرتضى انصارى» مى خوانیم: «حفیدش حاج میرزا على بن میرزا حسن علیارى غروى از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانى است، ولى بیشترین استفاده اش از آقا ضیاءالدین عراقى بوده و هم اکنون از اجله علما، معروف و مقدس ساکن تبریز و از مردم منزوى و به تدریس و تألیف اشتغال دارد و در سفرى که سه سال قبل به اهواز داشتند، گذشته از مراتب علمى، وى را مردى زاهد و با ورع که به مکارم اخلاق آراسته بود، یافتم».[۱]

برخى از آیات عظام و بزرگانى هم که با آیت الله میرزا على غروى علیارى همدرس بودند، عبارتند از: سید عبدالله شیرازى، سید شهاب الدین مرعشى نجفى، شیخ عبدالحسین غروى تبریزى، میرزا کاظم دینورى، سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویى و سید جواد خامنه اى.

ویژگی‌های اخلاقى

آیت الله غروى تکامل در اخلاق و عرفان عملى را مرهون زحمات و هدایت هاى معنوى استاد بزرگوارش، مرحوم حاج میرزا على قاضى، عارف عظیم الشأن، مفسر عالیقدر، صاحب کاشفات و کرامات فراوان، مى دانست، که در آن عصر استاد اخلاق و هادى سالکان و عاشقان سیر و سلوک بشمار مى آمد.

صفات پسندیده آیت الله غروى زبانزد خاص و عام بود. تواضع، سعه صدر، مدارا و خوش برخوردى، احترام به کوچک و بزرگ، احساس مسئولیت، دستگیرى از فقرا و محرومان حتى در بدترین شرایط اقتصادى، مواسات با مردم، تحمل مشکلات و رنج ها در راه خدا و صبر و بردبارى در برابر حوادث ناگوار، تلاش پیگیر و فعالیت خستگى ناپذیر، کثر مطالعه و نوشتن و برخوردارى از حافظه قوى و ذوق سرشار، علاقه وافر به علم و عمل از جمله صفاتى است که در وجود آن بزرگوار جمع شده بود.

درِ خانه اش همواره به روى مراجعین باز بود، محفل او مجلس قرآن و حدیث و موعظه بود، کمتر کسى بود که در محضرش بنشیند و شیفته مکارم اخلاق و سجایاى حمیده اش نشود. آن بزرگوار، علم را با عمل توأم کرده بود و آن را همواره به عنوان بزرگترین توشه آخرت به مردم توصیه مى کرد، هر چند خانه اش آراستگى نداشت، ولى هر دل شکسته التیام دل خود را از آن خانه مى جست و هر بال شکسته بى پناهى، به آنجا پناه مى برد. او در طول زندگانى پربرکتش، قناعت پیشه کرد و از لذایذ زندگى چشم پوشید و خانه و پولى را مالک نشد.

همچنین محبت فوق‌العاده اش به خاندان رسالت و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بر کسى پوشیده نیست. خصوصاً عشق سرشارش به سیدالشهداء و شهیدان واقعه کربلا، چنان شورى در او ایجاد مى کرد که سر از پا نمى شناخت، با صداى بلند مى گریست.

حفظ تمامى قرآن یکى دیگر از ویژگی‌هاى آن مرحوم بشمار مى رفت و با عنایت به این که ایشان مفسرى گرانقدر بود، ارزش این امر روشن تر مى گردد. او قرآن را با زندگى آمیخته، در سلوک فردى و اجتماعى اش آن را راهبر قرار داده بود. در ماههاى مبارک رمضان با سوزدل به تلاوت آن مشغول مى شد و تا حدود دوازده بار قرآن را ختم مى کرد.

عشق و علاقه به عبادت، تهجد و دعا رابطه اى ناپیدا میان خداوند و بنده اش است. شخص موحد و مؤمن در همه حال خدا را عبادت مى کند و به یاد خداست. او در لحظه لحظه عمر خویش تسبیح گوى خداى جهان است، ویژه اگر عالمى مجتهد و فقیهى زاهد باشد که عمرى را در عبادت و نیایش گذرانده باشد.

نیایش‌هاى نیمه شب سنت همیشگى وى بود، شب‌هاى بسیارى را با دعا و نیایش به صبح مى رساند. چه بسا شب‌هایى که با هواى سرد زمستانى در کتابخانه اش از اول شب تا اذان صبح مشغول راز و نیاز با معبود خود بود و خود به این نکته اشاره مى کرد که صداى اذان، اعلام وقت نماز صبح را به وى گوشزد مى کرد. در شب‌هاى خاص مانند، نیمه شعبان، رجب، شب غدیر و شب‌هاى تاسوعا و عاشورا، تا اذان صبح خواب به چشمانش راه نمى یافت.

روزهاى پنج شنبه براى رفتگان، اساتید، هم دوره هاى تحصیل و علما بزرگ، به نام هر یک، مشغول تلاوت قرآن مى شد. جمعه ها اول صبح به استغاثه براى ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف مى پرداخت، در یک کلام «او انیس دعا و دعا انیس او بود».

هدایت الله مسترحمى نیز در شرح حال آیت الله علیارى در مقدمه کتاب منجزات مریض معظم‌له مى نویسد: «وکان من جملة من هاجر الى الله تعالى فى تحصیل هذا المعنى: الفاضل المحقق، والزاهد المدقق، العلامة الفهامه، صاحب محامد الخصال، و خصال المحامد، والمترقى فى مدارج الکمال، آیت الله العظمى الحاج الشیخ على الغروى العلیارى مدظله العالى».[۲]

خاطراتی از میرزا

آیت الله غروى از دقت استادش در مصرف بیت المال این گونه سخن مى گوید: «استاد ما مرحوم آقا سید ابراهیم اصطهباناتى، شیرازى بود که بعد از فوت مرحوم اصفهانى، در نجف ریاست تامه به او منتقل شد. در مصرف سهم امام خیلى دقت داشت، خانه اى داشت کهنه و مخروبه. هر چند مقلدان وى، اصرار کردند بر تعمیر آن، حاضر نشد. در آن زمان، حدود چهل هزار تومان، شهریه مى داد، آن هم بالسویه، بدون تفاوت بین عرب و عجم و طلبه اى که به درس حاضر مى شد، یا نمى شد. فرزندان طلبه خود را، به همان مقدار سایر طلبه ها، شهریه مى داد. اگر اعتراض مى کردند که شهریه، کفایت معاش و اجازه منزل ما را نمى کند، مى فرمود: «مال پدرم که نیست، سهم امام است. مردم مرا امین قرار داده اند که آن را به طلبه هاى درس خوان و مستحق بدهم. خود من هم، فقط به مقدار معاش، در قبال خدمتى که مى کنم و درسى که مى دهم و استفتائاتى که جواب مى دهم، بر مى دارم، نه بیشتر».

آیت الله غروى گاه از مرحوم حضرت آیت الله سید محمد حجت یاد مى کرد و مى گفت: «در نجف اشرف آیت الله آقا سید محمد حجت به بنده لطف خاصى داشتند و اکثرا در مسافرت‌هاى کربلا و کوفه در خدمت ایشان بودم، در یکى از این سفرها به کربلا بنده مشتاق بودم که زودتر به حرم مطهر مشرف و نماز شب را در آن مکان مقدس اقامه نمایم. مرحوم آیت الله حجت سلیقه شان این بود که صبح ها چاى خورده، بعد مشرف به حرم مى شدند. بنده اصرار نمود که آقا زودتر عازم شویم. فرمودند: بنده از آن مقدس نماها نیستم، اگر چاى نخورم حضور قلب پیدا نمى کنم. بعد از میل چاى در حضور مرحوم آقاى حجت به حرم حضرت سیدالشهداء مشرف شدیم، حضرت ایشان به زیارت جامع کبیره که از حفظ داشتند مشغول شدند و بعد از اتمام ادعیه و نماز از حرم خارج مى شوند که بنده چون مشغول ادعیه بودم متوجه نشدم. چون بیرون آمدم، متوجه شدم که آقاى حجت در درب بیرونى منتظر من است. همین که چشمش به من افتاد با عصبانیت فرمودند: تو کجا هستى؟ چرا طول در ادعیه مى دهى؟ کبوتر حرم شدى؟».

آیت الله غروى از مرحوم آیت الله سید جواد خامنه اى (پدر گرامى مقام معظم رهبرى) نیز خاطره اى به یاد داشت، او مى گفت: «با مرحوم آیت الله سید جواد خامنه اى هم دوره تحصیل در نجف اشرف بودیم. با هم در محضر درس حضرات آیات آقا سید ابوالحسن اصفهانى و آقا شیخ ضیاء عراقى شرکت مى کردیم. ایشان سید صحیح نسب و به تمام معنى روحانى بودند. آن مرحوم مظهر متانت، طمأنینه، اخلاص، تواضع، عطوفت، عزت نفس و دیگر مکارم اخلاقى بودند. قبل از عزیمت ایشان به مشهد مقدس در تبریز مقیم و در مسجدى که در چهار راه شهید بهشتى (مسجد کریم‌خان) است، اقامه نماز جماعت مى نمودند. حقیر هر وقت به مشهد مقدس مشرف مى شدم، با آن مرحوم دید و بازدید مى شد».

تألیفات

مرحوم حضرت آیت الله علیارى از همان زمان که در درس خارج شرکت کرد، به تألیف پرداخت. فهرست آثارش در نُه رشته علمى عبارتند از:

  • ۱- فقه: الرهن، الوصیة، الوقف، الرضاع، النکاح، الصلح، الخیارات، الشروط، مسقطات الخیار، الاجاره، القضاء المنجزات المریض، الغصب، الزکوة (تقریرات دروس مرحوم آیت الله ضیاءالدین عراقى) و الصلاة، البیع، الخیارات، (تقریرات دروس مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین نائینى)...
  • ۲- کلام: اصول دین و عقاید - رساله فى الرجعة.
  • ۳- تفسیر: تفسیر قرآن مجید، رساله مفردات قرآن، حروف تهجى.
  • ۴- تاریخ: المهجه فى شرح حال الحجة عجل الله تعالی فرجه شریف - کواکب حسینیه.
  • ۷- اخلاق: رساله در مواعظ، منهاج الرشاد.
  • ۸- رجال: حاشیه بر رجال وحید بهبهانى، تقریرات رجال بحث مرحوم آیت الله ابوتراب خوانسارى.
  • ۹- اصول: تقریرات اصول بحث مرحوم آیت الله ضیاءالدین عراقى، الاصول من مباحث الالفاظ تقریرات بحث مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین نایینى...

وفات

سرانجام حضرت آیت الله حاج میرزا على غروى علیارى بعد از یک قرن عمر بابرکت در اواخر اسفندماه ۱۳۷۵ بعد از اداى فریضه مغرب و عشاء، هنگام نوشتن حاشیه بر کتاب «عروةالوثقى» آقا سید کاظم یزدى، با بروز سکته مغزى در بیمارستان امام خمینى تبریز بسترى گردید و پس از یک ماه و اندى که معالجات پزشکان سودى نبخشید، مرغ روحش در قفس تن آرام نگرفت و عصر روز دوشنبه - دوم اردیبهشت سال - ۱۳۷۶ اوائل اذان مغرب به سوى فضاى بیکران رضوان الهى پر کشید. با اعلام خبر درگذشت آن عالم جلیل القدر شهر تبریز در ماتم و عزا فرورفت.

مراسم نماز در قم به امامت عارف سالک، حضرت آیت الله شیخ محمدتقى بهجت، در صحن حرم مطهر برگزار گردید و بعد از آن پیکر پاک آن عالم وارسته در صحن حرم مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها در کنار یاران سفر کرده خود، آیت الله سید مرتضى جزایرى، آیت الله سید احمد زنجانى، آیت الله سید محمد محقق داماد در آرامگاه ابدى قرار گرفت.

پانویس

  1. زندگانى و شخصیت مرحوم مرتضى انصارى، ص ۱۵۴.
  2. منجزات مریض، ص ۸.

منبع

ستارگان حرم، جلد 2، نویسنده: مجيد محبوبى.