علی غروی علیاری: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | میرزا علی آقا غروی (م، 1376 ش) عالم [[فقیه]]، اصولى متتبع جلیل، پس از سالها تحصیل و تفقه به جایگاه رفیع [[اجتهاد]] و کسب اجازات علمى - فقهى از بزرگان دست یافت. او نزدیک به هفتاد سال سالک راه حقیقت بود؛ صفاى روح و کمال نفسانی اش گواه بر این مدعى است. آیت الله غروى علاوه بر رسیدگى به امور مردم، به توسعه امور فرهنگى اهتمام ورزیده، با تشکیل حوزه درس و بحث به تربیت محصلین [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] پرداخت. | |
− | + | ==ولادت و خاندان== | |
− | + | میرزا علی آقا در سپیده دم جمعه، دوازدهم [[رمضان]] المبارک سال ۱۳۱۹ هجرى قمرى، در [[تبریز]] و خانواده [[تقوا]] و فضیلت قدم به عرصه هستى نهاد. در سه سالگى پدرش، مرحوم آیت الله میرزا محسن غروى علیارى، را از دست داد و از آن پس زیر نظر جد بزرگوارش، مرحوم آیت الله میرزا حسن علیارى، قرار گرفت. | |
− | + | ==تحصیلات و اساتید == | |
− | + | میرزا علی آقا علیاری پس از فراگیرى مقدمات در مکتبخانه به پیروى از نیاکانش که از پیشگامان [[دین]] بودند، به تحصیل علوم دینى پرداخت. آنگاه وارد محافل علمى شد و به حوزه درسى برخى بزرگان و علما راه یافت. | |
− | + | اساتید وى در حوزه تبریز عبارتند از آیات عظام: | |
− | * | + | *۱- میرزا رضى نوروزى، (از اکابر و فقهاى نامدار تبریز)؛ |
− | + | *۲- سید محمد حجت، (مرجع تقلید مشهور)؛ | |
− | + | *۳- میرزا حسن غروى علیارى، (جد امجد معظم له). | |
− | + | حاج میرزا على غروى علیارى پس از تکمیل دروس سطح در سال ۱۳۴۱ هجرى قمرى، عازم شهر مقدس [[نجف]] اشرف شد و موفق به درک محضر بزرگانى شد که یگانه عصر خود بودند. برخى از آن بزرگان و آیات عظام عبارتند از: | |
− | * | + | *۱- [[سید ضیاء الدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]]، (۱۳۶۱-۱۲۷۸). |
− | * | + | *۲- [[میرزا محمدحسین نائینی|شیخ محمدحسین نائینى غروى]]، (۱۳۵۵-۱۲۸۲). |
− | * | + | *۳- [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]]، (۱۳۶۵-۱۲۸۴). |
− | * | + | *۴- سید ابوتراب خوانسارى، (۱۳۴۶-۱۲۸۱). |
− | * | + | *۵- سید محمد حجت، (۱۳۷۳-۱۳۱۰). |
− | * | + | *۶- میرزا على آقا ایروانى، (۱۳۵۳-۱۳۰۱). |
− | * | + | *۷- حاج سید میرزا آقا اصطهباناتى، (۱۳۷۸-۱۲۹۷). |
− | * | + | *۸- میرزا اسدالله زنجانى، (۱۳۷۸-۱۲۸۲). |
− | * | + | *۹- میرزا ابوالحسن مشکینى، (۱۳۵۸-۱۳۰۵). |
− | * | + | *۱۰- شیخ اسدالله رشتى، (۱۳۵۴-۱۲۸۲). |
− | + | *۱۱- شیخ احمد آشتیانى، ۱۳۰۰. | |
− | + | در کتاب «زندگانى و شخصیت مرحوم [[شیخ مرتضى انصارى]]» مى خوانیم: «حفیدش حاج میرزا على بن میرزا حسن علیارى غروى از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانى است، ولى بیشترین استفاده اش از آقا ضیاءالدین عراقى بوده و هم اکنون از اجله علما، معروف و مقدس ساکن تبریز و از مردم منزوى و به تدریس و تألیف اشتغال دارد و در سفرى که سه سال قبل به اهواز داشتند، گذشته از مراتب علمى، وى را مردى زاهد و با ورع که به مکارم اخلاق آراسته بود، یافتم».<ref>زندگانى و شخصیت مرحوم مرتضى انصارى، ص ۱۵۴.</ref> | |
− | + | برخى از آیات عظام و بزرگانى هم که با آیت الله میرزا على غروى علیارى همدرس بودند، عبارتند از: سید عبدالله شیرازى، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین مرعشى نجفى]]، شیخ عبدالحسین غروى تبریزى، میرزا کاظم دینورى، [[سید محسن حکیم|سید محسن حکیم]]، [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خویى]] و [[سید جواد خامنه ای|سید جواد خامنه اى]]. | |
− | == | + | ==ویژگیهای اخلاقى== |
− | + | آیت الله غروى تکامل در [[اخلاق]] و [[عرفان]] عملى را مرهون زحمات و هدایت هاى معنوى استاد بزرگوارش، مرحوم حاج [[سید علی آقا قاضی|میرزا على قاضى]]، عارف عظیم الشأن، مفسر عالیقدر، صاحب کاشفات و کرامات فراوان، مى دانست، که در آن عصر استاد اخلاق و هادى سالکان و عاشقان سیر و سلوک بشمار مى آمد. | |
− | + | صفات پسندیده آیت الله غروى زبانزد خاص و عام بود. [[تواضع]]، سعه صدر، [[مدارا]] و خوش برخوردى، احترام به کوچک و بزرگ، احساس مسئولیت، دستگیرى از فقرا و محرومان حتى در بدترین شرایط اقتصادى، مواسات با مردم، تحمل مشکلات و رنج ها در راه خدا و [[صبر]] و بردبارى در برابر حوادث ناگوار، تلاش پیگیر و فعالیت خستگى ناپذیر، کثر مطالعه و نوشتن و برخوردارى از حافظه قوى و ذوق سرشار، علاقه وافر به علم و عمل از جمله صفاتى است که در وجود آن بزرگوار جمع شده بود. | |
− | [[ | + | درِ خانه اش همواره به روى مراجعین باز بود، محفل او مجلس [[قرآن]] و [[حدیث]] و موعظه بود، کمتر کسى بود که در محضرش بنشیند و شیفته مکارم اخلاق و سجایاى حمیده اش نشود. آن بزرگوار، علم را با عمل توأم کرده بود و آن را همواره به عنوان بزرگترین توشه [[آخرت]] به مردم توصیه مى کرد، هر چند خانه اش آراستگى نداشت، ولى هر دل شکسته التیام دل خود را از آن خانه مى جست و هر بال شکسته بى پناهى، به آنجا پناه مى برد. او در طول زندگانى پربرکتش، [[قناعت]] پیشه کرد و از لذایذ زندگى چشم پوشید و خانه و پولى را مالک نشد. |
− | + | همچنین محبت فوقالعاده اش به خاندان رسالت و [[اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم السلام بر کسى پوشیده نیست. خصوصاً عشق سرشارش به [[سیدالشهداء]] و شهیدان واقعه [[کربلا]]، چنان شورى در او ایجاد مى کرد که سر از پا نمى شناخت، با صداى بلند مى گریست. | |
− | + | حفظ تمامى [[قرآن]] یکى دیگر از ویژگیهاى آن مرحوم بشمار مى رفت و با عنایت به این که ایشان مفسرى گرانقدر بود، ارزش این امر روشن تر مى گردد. او قرآن را با زندگى آمیخته، در سلوک فردى و اجتماعى اش آن را راهبر قرار داده بود. در ماههاى مبارک [[رمضان]] با سوزدل به تلاوت آن مشغول مى شد و تا حدود دوازده بار قرآن را ختم مى کرد. | |
− | + | عشق و علاقه به [[عبادت]]، [[تهجد]] و [[دعا]] رابطه اى ناپیدا میان خداوند و بنده اش است. شخص موحد و مؤمن در همه حال خدا را عبادت مى کند و به یاد خداست. او در لحظه لحظه عمر خویش [[تسبیح]] گوى خداى جهان است، ویژه اگر عالمى مجتهد و فقیهى زاهد باشد که عمرى را در عبادت و نیایش گذرانده باشد. | |
− | + | نیایشهاى نیمه شب سنت همیشگى وى بود، شبهاى بسیارى را با دعا و نیایش به صبح مى رساند. چه بسا شبهایى که با هواى سرد زمستانى در کتابخانه اش از اول شب تا [[اذان]] صبح مشغول راز و نیاز با معبود خود بود و خود به این نکته اشاره مى کرد که صداى اذان، اعلام وقت [[نماز صبح]] را به وى گوشزد مى کرد. در شبهاى خاص مانند، نیمه [[شعبان]]، [[رجب]]، شب [[واقعه غدیر|غدیر]] و شبهاى [[تاسوعا]] و [[روز عاشورا|عاشورا]]، تا اذان صبح خواب به چشمانش راه نمى یافت. | |
− | + | روزهاى پنج شنبه براى رفتگان، اساتید، هم دوره هاى تحصیل و علما بزرگ، به نام هر یک، مشغول [[تلاوت قرآن]] مى شد. جمعه ها اول صبح به استغاثه براى ظهور [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف مى پرداخت، در یک کلام «او انیس دعا و دعا انیس او بود». | |
− | + | هدایت الله مسترحمى نیز در شرح حال آیت الله علیارى در مقدمه کتاب منجزات مریض معظمله مى نویسد: «وکان من جملة من هاجر الى الله تعالى فى تحصیل هذا المعنى: الفاضل المحقق، والزاهد المدقق، العلامة الفهامه، صاحب محامد الخصال، و خصال المحامد، والمترقى فى مدارج الکمال، آیت الله العظمى الحاج الشیخ على الغروى العلیارى مدظله العالى».<ref>منجزات مریض، ص ۸.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==خاطراتی از میرزا== | ==خاطراتی از میرزا== | ||
− | + | آیت الله غروى از دقت استادش در مصرف [[بیت المال|بیت المال]] این گونه سخن مى گوید: «استاد ما مرحوم آقا سید ابراهیم اصطهباناتى، شیرازى بود که بعد از فوت مرحوم اصفهانى، در [[نجف]] ریاست تامه به او منتقل شد. در مصرف سهم امام خیلى دقت داشت، خانه اى داشت کهنه و مخروبه. هر چند مقلدان وى، اصرار کردند بر تعمیر آن، حاضر نشد. در آن زمان، حدود چهل هزار تومان، شهریه مى داد، آن هم بالسویه، بدون تفاوت بین عرب و عجم و طلبه اى که به درس حاضر مى شد، یا نمى شد. فرزندان طلبه خود را، به همان مقدار سایر طلبه ها، شهریه مى داد. اگر اعتراض مى کردند که شهریه، کفایت معاش و اجازه منزل ما را نمى کند، مى فرمود: «مال پدرم که نیست، سهم امام است. مردم مرا امین قرار داده اند که آن را به طلبه هاى درس خوان و مستحق بدهم. خود من هم، فقط به مقدار معاش، در قبال خدمتى که مى کنم و درسى که مى دهم و استفتائاتى که جواب مى دهم، بر مى دارم، نه بیشتر». | |
− | + | آیت الله غروى گاه از مرحوم حضرت آیت الله سید محمد حجت یاد مى کرد و مى گفت: «در نجف اشرف آیت الله آقا سید محمد حجت به بنده لطف خاصى داشتند و اکثرا در مسافرتهاى [[کربلا]] و [[کوفه]] در خدمت ایشان بودم، در یکى از این سفرها به کربلا بنده مشتاق بودم که زودتر به حرم مطهر مشرف و [[نماز شب]] را در آن مکان مقدس اقامه نمایم. مرحوم آیت الله حجت سلیقه شان این بود که صبح ها چاى خورده، بعد مشرف به حرم مى شدند. بنده اصرار نمود که آقا زودتر عازم شویم. فرمودند: بنده از آن مقدس نماها نیستم، اگر چاى نخورم حضور قلب پیدا نمى کنم. بعد از میل چاى در حضور مرحوم آقاى حجت به حرم حضرت [[سیدالشهداء|سیدالشهداء]] مشرف شدیم، حضرت ایشان به [[زیارت جامعه کبیره|زیارت جامع کبیره]] که از حفظ داشتند مشغول شدند و بعد از اتمام ادعیه و [[نماز]] از حرم خارج مى شوند که بنده چون مشغول ادعیه بودم متوجه نشدم. چون بیرون آمدم، متوجه شدم که آقاى حجت در درب بیرونى منتظر من است. همین که چشمش به من افتاد با عصبانیت فرمودند: تو کجا هستى؟ چرا طول در ادعیه مى دهى؟ کبوتر حرم شدى؟». | |
− | + | آیت الله غروى از مرحوم آیت الله [[سید جواد خامنه ای|سید جواد خامنه اى]] (پدر گرامى [[سید علی حسینی خامنه ای|مقام معظم رهبرى]]) نیز خاطره اى به یاد داشت، او مى گفت: «با مرحوم آیت الله سید جواد خامنه اى هم دوره تحصیل در [[نجف]] اشرف بودیم. با هم در محضر درس حضرات آیات آقا سید ابوالحسن اصفهانى و آقا شیخ ضیاء عراقى شرکت مى کردیم. ایشان سید صحیح نسب و به تمام معنى روحانى بودند. آن مرحوم مظهر متانت، طمأنینه، [[اخلاص]]، [[تواضع]]، عطوفت، [[عزت نفس]] و دیگر مکارم اخلاقى بودند. قبل از عزیمت ایشان به [[مشهد]] مقدس در تبریز مقیم و در مسجدى که در چهار راه شهید بهشتى (مسجد کریمخان) است، اقامه [[نماز جماعت]] مى نمودند. حقیر هر وقت به مشهد مقدس مشرف مى شدم، با آن مرحوم دید و بازدید مى شد». | |
− | == | + | ==تألیفات == |
− | مرحوم حضرت | + | مرحوم حضرت آیت الله علیارى از همان زمان که در درس خارج شرکت کرد، به تألیف پرداخت. فهرست آثارش در نُه رشته علمى عبارتند از: |
− | * | + | *۱- [[فقه]]: الرهن، الوصیة، الوقف، الرضاع، النکاح، الصلح، الخیارات، الشروط، مسقطات الخیار، الاجاره، القضاء المنجزات المریض، الغصب، الزکوة (تقریرات دروس مرحوم آیت الله ضیاءالدین عراقى) و الصلاة، البیع، الخیارات، (تقریرات دروس مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین نائینى)... |
− | * | + | *۲- [[علم کلام|کلام]]: اصول دین و عقاید - رساله فى الرجعة. |
− | * | + | *۳- [[تفسیر قرآن|تفسیر]]: تفسیر [[قرآن]] مجید، رساله مفردات قرآن، حروف تهجى. |
− | * | + | *۴- [[تاریخ|تاریخ]]: المهجه فى شرح حال الحجة عجل الله تعالی فرجه شریف - کواکب حسینیه. |
− | * | + | *۵- [[دعا]]: شرح [[دعاى كميل]]، شرح [[دعای سمات|دعاى سمات]]، شرح [[دعای صباح|دعاى صباح]]، شرح [[زیارت جامعه کبیره]]، شرح [[دعای افتتاح|دعاى افتتاح]]، شرح [[دعای ابوحمزه ثمالی|دعاى ابوحمزه ثمالى]]. |
− | * | + | *۶- [[حدیث]]: شرح چهل حدیث از [[احادیث]] مشکله - شرح فرمایش [[پیامبر اسلام|حضرت ختمى مرتبت]] صلی الله علیه و آله - شرح فرمایش حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام در [[نهج البلاغه]] - حل مشکلات الاخبار -. |
− | * | + | *۷- [[اخلاق]]: رساله در مواعظ، منهاج الرشاد. |
− | * | + | *۸- [[علم رجال|رجال]]: حاشیه بر رجال [[وحید بهبهانی|وحید بهبهانى]]، تقریرات رجال بحث مرحوم آیت الله ابوتراب خوانسارى. |
− | * | + | *۹- [[اصول فقه|اصول]]: تقریرات اصول بحث مرحوم آیت الله ضیاءالدین عراقى، الاصول من مباحث الالفاظ تقریرات بحث مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین نایینى... |
− | ==وفات | + | ==وفات == |
− | سرانجام حضرت | + | سرانجام حضرت آیت الله حاج میرزا على غروى علیارى بعد از یک قرن عمر بابرکت در اواخر اسفندماه ۱۳۷۵ بعد از اداى فریضه مغرب و عشاء، هنگام نوشتن حاشیه بر کتاب «[[عروة الوثقى (کتاب)|عروةالوثقى]]» [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|آقا سید کاظم یزدى]]، با بروز سکته مغزى در بیمارستان امام خمینى تبریز بسترى گردید و پس از یک ماه و اندى که معالجات پزشکان سودى نبخشید، مرغ روحش در قفس تن آرام نگرفت و عصر روز دوشنبه - دوم اردیبهشت سال - ۱۳۷۶ اوائل اذان مغرب به سوى فضاى بیکران رضوان الهى پر کشید. با اعلام خبر درگذشت آن عالم جلیل القدر شهر تبریز در ماتم و عزا فرورفت. |
− | مراسم | + | مراسم نماز در [[قم]] به امامت عارف سالک، حضرت آیت الله [[آیت الله محمدتقی بهجت|شیخ محمدتقى بهجت]]، در صحن حرم مطهر برگزار گردید و بعد از آن پیکر پاک آن عالم وارسته در صحن حرم مقدس [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در کنار یاران سفر کرده خود، آیت الله سید مرتضى جزایرى، آیت الله سید احمد زنجانى، آیت الله سید محمد محقق داماد در آرامگاه ابدى قرار گرفت. |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references /> | ||
− | + | ==منبع== | |
+ | [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد 2، نویسنده: مجيد محبوبى. | ||
− | |||
− | |||
[[رده:علمای قرن چهاردهم]] | [[رده:علمای قرن چهاردهم]] | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۵
میرزا علی آقا غروی (م، 1376 ش) عالم فقیه، اصولى متتبع جلیل، پس از سالها تحصیل و تفقه به جایگاه رفیع اجتهاد و کسب اجازات علمى - فقهى از بزرگان دست یافت. او نزدیک به هفتاد سال سالک راه حقیقت بود؛ صفاى روح و کمال نفسانی اش گواه بر این مدعى است. آیت الله غروى علاوه بر رسیدگى به امور مردم، به توسعه امور فرهنگى اهتمام ورزیده، با تشکیل حوزه درس و بحث به تربیت محصلین علوم اسلامى پرداخت.
محتویات
ولادت و خاندان
میرزا علی آقا در سپیده دم جمعه، دوازدهم رمضان المبارک سال ۱۳۱۹ هجرى قمرى، در تبریز و خانواده تقوا و فضیلت قدم به عرصه هستى نهاد. در سه سالگى پدرش، مرحوم آیت الله میرزا محسن غروى علیارى، را از دست داد و از آن پس زیر نظر جد بزرگوارش، مرحوم آیت الله میرزا حسن علیارى، قرار گرفت.
تحصیلات و اساتید
میرزا علی آقا علیاری پس از فراگیرى مقدمات در مکتبخانه به پیروى از نیاکانش که از پیشگامان دین بودند، به تحصیل علوم دینى پرداخت. آنگاه وارد محافل علمى شد و به حوزه درسى برخى بزرگان و علما راه یافت.
اساتید وى در حوزه تبریز عبارتند از آیات عظام:
- ۱- میرزا رضى نوروزى، (از اکابر و فقهاى نامدار تبریز)؛
- ۲- سید محمد حجت، (مرجع تقلید مشهور)؛
- ۳- میرزا حسن غروى علیارى، (جد امجد معظم له).
حاج میرزا على غروى علیارى پس از تکمیل دروس سطح در سال ۱۳۴۱ هجرى قمرى، عازم شهر مقدس نجف اشرف شد و موفق به درک محضر بزرگانى شد که یگانه عصر خود بودند. برخى از آن بزرگان و آیات عظام عبارتند از:
- ۱- آقا ضیاءالدین عراقى، (۱۳۶۱-۱۲۷۸).
- ۲- شیخ محمدحسین نائینى غروى، (۱۳۵۵-۱۲۸۲).
- ۳- سید ابوالحسن اصفهانى، (۱۳۶۵-۱۲۸۴).
- ۴- سید ابوتراب خوانسارى، (۱۳۴۶-۱۲۸۱).
- ۵- سید محمد حجت، (۱۳۷۳-۱۳۱۰).
- ۶- میرزا على آقا ایروانى، (۱۳۵۳-۱۳۰۱).
- ۷- حاج سید میرزا آقا اصطهباناتى، (۱۳۷۸-۱۲۹۷).
- ۸- میرزا اسدالله زنجانى، (۱۳۷۸-۱۲۸۲).
- ۹- میرزا ابوالحسن مشکینى، (۱۳۵۸-۱۳۰۵).
- ۱۰- شیخ اسدالله رشتى، (۱۳۵۴-۱۲۸۲).
- ۱۱- شیخ احمد آشتیانى، ۱۳۰۰.
در کتاب «زندگانى و شخصیت مرحوم شیخ مرتضى انصارى» مى خوانیم: «حفیدش حاج میرزا على بن میرزا حسن علیارى غروى از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانى است، ولى بیشترین استفاده اش از آقا ضیاءالدین عراقى بوده و هم اکنون از اجله علما، معروف و مقدس ساکن تبریز و از مردم منزوى و به تدریس و تألیف اشتغال دارد و در سفرى که سه سال قبل به اهواز داشتند، گذشته از مراتب علمى، وى را مردى زاهد و با ورع که به مکارم اخلاق آراسته بود، یافتم».[۱]
برخى از آیات عظام و بزرگانى هم که با آیت الله میرزا على غروى علیارى همدرس بودند، عبارتند از: سید عبدالله شیرازى، سید شهاب الدین مرعشى نجفى، شیخ عبدالحسین غروى تبریزى، میرزا کاظم دینورى، سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویى و سید جواد خامنه اى.
ویژگیهای اخلاقى
آیت الله غروى تکامل در اخلاق و عرفان عملى را مرهون زحمات و هدایت هاى معنوى استاد بزرگوارش، مرحوم حاج میرزا على قاضى، عارف عظیم الشأن، مفسر عالیقدر، صاحب کاشفات و کرامات فراوان، مى دانست، که در آن عصر استاد اخلاق و هادى سالکان و عاشقان سیر و سلوک بشمار مى آمد.
صفات پسندیده آیت الله غروى زبانزد خاص و عام بود. تواضع، سعه صدر، مدارا و خوش برخوردى، احترام به کوچک و بزرگ، احساس مسئولیت، دستگیرى از فقرا و محرومان حتى در بدترین شرایط اقتصادى، مواسات با مردم، تحمل مشکلات و رنج ها در راه خدا و صبر و بردبارى در برابر حوادث ناگوار، تلاش پیگیر و فعالیت خستگى ناپذیر، کثر مطالعه و نوشتن و برخوردارى از حافظه قوى و ذوق سرشار، علاقه وافر به علم و عمل از جمله صفاتى است که در وجود آن بزرگوار جمع شده بود.
درِ خانه اش همواره به روى مراجعین باز بود، محفل او مجلس قرآن و حدیث و موعظه بود، کمتر کسى بود که در محضرش بنشیند و شیفته مکارم اخلاق و سجایاى حمیده اش نشود. آن بزرگوار، علم را با عمل توأم کرده بود و آن را همواره به عنوان بزرگترین توشه آخرت به مردم توصیه مى کرد، هر چند خانه اش آراستگى نداشت، ولى هر دل شکسته التیام دل خود را از آن خانه مى جست و هر بال شکسته بى پناهى، به آنجا پناه مى برد. او در طول زندگانى پربرکتش، قناعت پیشه کرد و از لذایذ زندگى چشم پوشید و خانه و پولى را مالک نشد.
همچنین محبت فوقالعاده اش به خاندان رسالت و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بر کسى پوشیده نیست. خصوصاً عشق سرشارش به سیدالشهداء و شهیدان واقعه کربلا، چنان شورى در او ایجاد مى کرد که سر از پا نمى شناخت، با صداى بلند مى گریست.
حفظ تمامى قرآن یکى دیگر از ویژگیهاى آن مرحوم بشمار مى رفت و با عنایت به این که ایشان مفسرى گرانقدر بود، ارزش این امر روشن تر مى گردد. او قرآن را با زندگى آمیخته، در سلوک فردى و اجتماعى اش آن را راهبر قرار داده بود. در ماههاى مبارک رمضان با سوزدل به تلاوت آن مشغول مى شد و تا حدود دوازده بار قرآن را ختم مى کرد.
عشق و علاقه به عبادت، تهجد و دعا رابطه اى ناپیدا میان خداوند و بنده اش است. شخص موحد و مؤمن در همه حال خدا را عبادت مى کند و به یاد خداست. او در لحظه لحظه عمر خویش تسبیح گوى خداى جهان است، ویژه اگر عالمى مجتهد و فقیهى زاهد باشد که عمرى را در عبادت و نیایش گذرانده باشد.
نیایشهاى نیمه شب سنت همیشگى وى بود، شبهاى بسیارى را با دعا و نیایش به صبح مى رساند. چه بسا شبهایى که با هواى سرد زمستانى در کتابخانه اش از اول شب تا اذان صبح مشغول راز و نیاز با معبود خود بود و خود به این نکته اشاره مى کرد که صداى اذان، اعلام وقت نماز صبح را به وى گوشزد مى کرد. در شبهاى خاص مانند، نیمه شعبان، رجب، شب غدیر و شبهاى تاسوعا و عاشورا، تا اذان صبح خواب به چشمانش راه نمى یافت.
روزهاى پنج شنبه براى رفتگان، اساتید، هم دوره هاى تحصیل و علما بزرگ، به نام هر یک، مشغول تلاوت قرآن مى شد. جمعه ها اول صبح به استغاثه براى ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف مى پرداخت، در یک کلام «او انیس دعا و دعا انیس او بود».
هدایت الله مسترحمى نیز در شرح حال آیت الله علیارى در مقدمه کتاب منجزات مریض معظمله مى نویسد: «وکان من جملة من هاجر الى الله تعالى فى تحصیل هذا المعنى: الفاضل المحقق، والزاهد المدقق، العلامة الفهامه، صاحب محامد الخصال، و خصال المحامد، والمترقى فى مدارج الکمال، آیت الله العظمى الحاج الشیخ على الغروى العلیارى مدظله العالى».[۲]
خاطراتی از میرزا
آیت الله غروى از دقت استادش در مصرف بیت المال این گونه سخن مى گوید: «استاد ما مرحوم آقا سید ابراهیم اصطهباناتى، شیرازى بود که بعد از فوت مرحوم اصفهانى، در نجف ریاست تامه به او منتقل شد. در مصرف سهم امام خیلى دقت داشت، خانه اى داشت کهنه و مخروبه. هر چند مقلدان وى، اصرار کردند بر تعمیر آن، حاضر نشد. در آن زمان، حدود چهل هزار تومان، شهریه مى داد، آن هم بالسویه، بدون تفاوت بین عرب و عجم و طلبه اى که به درس حاضر مى شد، یا نمى شد. فرزندان طلبه خود را، به همان مقدار سایر طلبه ها، شهریه مى داد. اگر اعتراض مى کردند که شهریه، کفایت معاش و اجازه منزل ما را نمى کند، مى فرمود: «مال پدرم که نیست، سهم امام است. مردم مرا امین قرار داده اند که آن را به طلبه هاى درس خوان و مستحق بدهم. خود من هم، فقط به مقدار معاش، در قبال خدمتى که مى کنم و درسى که مى دهم و استفتائاتى که جواب مى دهم، بر مى دارم، نه بیشتر».
آیت الله غروى گاه از مرحوم حضرت آیت الله سید محمد حجت یاد مى کرد و مى گفت: «در نجف اشرف آیت الله آقا سید محمد حجت به بنده لطف خاصى داشتند و اکثرا در مسافرتهاى کربلا و کوفه در خدمت ایشان بودم، در یکى از این سفرها به کربلا بنده مشتاق بودم که زودتر به حرم مطهر مشرف و نماز شب را در آن مکان مقدس اقامه نمایم. مرحوم آیت الله حجت سلیقه شان این بود که صبح ها چاى خورده، بعد مشرف به حرم مى شدند. بنده اصرار نمود که آقا زودتر عازم شویم. فرمودند: بنده از آن مقدس نماها نیستم، اگر چاى نخورم حضور قلب پیدا نمى کنم. بعد از میل چاى در حضور مرحوم آقاى حجت به حرم حضرت سیدالشهداء مشرف شدیم، حضرت ایشان به زیارت جامع کبیره که از حفظ داشتند مشغول شدند و بعد از اتمام ادعیه و نماز از حرم خارج مى شوند که بنده چون مشغول ادعیه بودم متوجه نشدم. چون بیرون آمدم، متوجه شدم که آقاى حجت در درب بیرونى منتظر من است. همین که چشمش به من افتاد با عصبانیت فرمودند: تو کجا هستى؟ چرا طول در ادعیه مى دهى؟ کبوتر حرم شدى؟».
آیت الله غروى از مرحوم آیت الله سید جواد خامنه اى (پدر گرامى مقام معظم رهبرى) نیز خاطره اى به یاد داشت، او مى گفت: «با مرحوم آیت الله سید جواد خامنه اى هم دوره تحصیل در نجف اشرف بودیم. با هم در محضر درس حضرات آیات آقا سید ابوالحسن اصفهانى و آقا شیخ ضیاء عراقى شرکت مى کردیم. ایشان سید صحیح نسب و به تمام معنى روحانى بودند. آن مرحوم مظهر متانت، طمأنینه، اخلاص، تواضع، عطوفت، عزت نفس و دیگر مکارم اخلاقى بودند. قبل از عزیمت ایشان به مشهد مقدس در تبریز مقیم و در مسجدى که در چهار راه شهید بهشتى (مسجد کریمخان) است، اقامه نماز جماعت مى نمودند. حقیر هر وقت به مشهد مقدس مشرف مى شدم، با آن مرحوم دید و بازدید مى شد».
تألیفات
مرحوم حضرت آیت الله علیارى از همان زمان که در درس خارج شرکت کرد، به تألیف پرداخت. فهرست آثارش در نُه رشته علمى عبارتند از:
- ۱- فقه: الرهن، الوصیة، الوقف، الرضاع، النکاح، الصلح، الخیارات، الشروط، مسقطات الخیار، الاجاره، القضاء المنجزات المریض، الغصب، الزکوة (تقریرات دروس مرحوم آیت الله ضیاءالدین عراقى) و الصلاة، البیع، الخیارات، (تقریرات دروس مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین نائینى)...
- ۲- کلام: اصول دین و عقاید - رساله فى الرجعة.
- ۴- تاریخ: المهجه فى شرح حال الحجة عجل الله تعالی فرجه شریف - کواکب حسینیه.
- ۵- دعا: شرح دعاى كميل، شرح دعاى سمات، شرح دعاى صباح، شرح زیارت جامعه کبیره، شرح دعاى افتتاح، شرح دعاى ابوحمزه ثمالى.
- ۶- حدیث: شرح چهل حدیث از احادیث مشکله - شرح فرمایش حضرت ختمى مرتبت صلی الله علیه و آله - شرح فرمایش حضرت امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه - حل مشکلات الاخبار -.
- ۷- اخلاق: رساله در مواعظ، منهاج الرشاد.
- ۸- رجال: حاشیه بر رجال وحید بهبهانى، تقریرات رجال بحث مرحوم آیت الله ابوتراب خوانسارى.
- ۹- اصول: تقریرات اصول بحث مرحوم آیت الله ضیاءالدین عراقى، الاصول من مباحث الالفاظ تقریرات بحث مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین نایینى...
وفات
سرانجام حضرت آیت الله حاج میرزا على غروى علیارى بعد از یک قرن عمر بابرکت در اواخر اسفندماه ۱۳۷۵ بعد از اداى فریضه مغرب و عشاء، هنگام نوشتن حاشیه بر کتاب «عروةالوثقى» آقا سید کاظم یزدى، با بروز سکته مغزى در بیمارستان امام خمینى تبریز بسترى گردید و پس از یک ماه و اندى که معالجات پزشکان سودى نبخشید، مرغ روحش در قفس تن آرام نگرفت و عصر روز دوشنبه - دوم اردیبهشت سال - ۱۳۷۶ اوائل اذان مغرب به سوى فضاى بیکران رضوان الهى پر کشید. با اعلام خبر درگذشت آن عالم جلیل القدر شهر تبریز در ماتم و عزا فرورفت.
مراسم نماز در قم به امامت عارف سالک، حضرت آیت الله شیخ محمدتقى بهجت، در صحن حرم مطهر برگزار گردید و بعد از آن پیکر پاک آن عالم وارسته در صحن حرم مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها در کنار یاران سفر کرده خود، آیت الله سید مرتضى جزایرى، آیت الله سید احمد زنجانى، آیت الله سید محمد محقق داماد در آرامگاه ابدى قرار گرفت.
پانویس
منبع
ستارگان حرم، جلد 2، نویسنده: مجيد محبوبى.