معاویه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲: سطر ۲:
 
معاویه بن ابی سفیان ۵ سال پیش از بعثت به دنیا آمد.<ref>منهاج سراج‏، طبقات ناصرى‏، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۹۳</ref> پدرش ابوسفیان و مادرش هند جگرخوار از سرسخت‌ترین دشمنان [[اسلام]] بودند و پس از فتح مکه به ناچار اسلام آوردند.<ref>ابن طقطقی، الفخری، ترجمه، ص۱۴۰ و ۱۴۱</ref>
 
معاویه بن ابی سفیان ۵ سال پیش از بعثت به دنیا آمد.<ref>منهاج سراج‏، طبقات ناصرى‏، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۹۳</ref> پدرش ابوسفیان و مادرش هند جگرخوار از سرسخت‌ترین دشمنان [[اسلام]] بودند و پس از فتح مکه به ناچار اسلام آوردند.<ref>ابن طقطقی، الفخری، ترجمه، ص۱۴۰ و ۱۴۱</ref>
  
معاویه، از زمان [[عثمان بن عفان|عثمان]]، والى [[شام]] گشت و با [[امام على]] علیه السلام جنگید و همواره علیه او توطئه مى‌نمود.  
+
وقتی عمر به خلافت رسيد يزيد بن ابى سفيان را استاندار شام نمود و پس از هلاکت او در [[طاعون عمواس]]، معاويه را به جاى او قرار داد و عثمان نيز پس از عمر، او را در همان مقام ابقاء كرد.<ref>ابن خلدون، تاريخ‏ ابن‏ خلدون، ج‏۳ ،ص۴</ref>
  
[[امام حسن علیه السلام|حسن بن على‌]] علیه السلام نیز ناچار شد با معاویه قرارداد ترک‌ مخاصمه امضا کند. معاویه به هیچ یک از تعهدات صلحنامه وفا نکرد. به کشتار بى‌گناهان و دستگیرى و قتل یاران على‌ علیه السلام پرداخت و هواداران [[اهل البیت|اهل بیت‌]] علیهم السلام را سرکوب و قلع و قمع‌ نمود و عمال خویش را بر اموال و جانها و نوامیس مسلمین مسلط ساخت و دیکتاتورى‌ترین شیوه‌هاى حکومتى را در قالب تزویر و تبلیغات، اعمال مى‌کرد و در ریشه‌کن ‌ساختن دین [[پیامبر اسلام|پیامبر]] مى‌کوشید. معاویه، ملعون به زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بود.<ref>براى شناخت پلیدی ها و جنایات معاویه، ر.ک: «الغدیر»، ج ۱، ص ۱۳۸ تا ۳۸۴.</ref>
+
در زمان خلافت علی علیه السلام، معاویه از بیعت سرباز زد و یاغی شد و قتل عثمان را بهانه کرد و پس از مدتی ادعای خلافت کرد. و همواره علیه امام علی علیه السلام توطئه مى‌نمود. 
 +
 
 +
پس از شهادت امام علی، مردم شام در بیت المقدس با معاویه به عنوان خلیفه بیعت کردند و او را امیرالمؤمنین نامیدند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص۱۶۳؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص۱۶۱</ref> امام حسن علیه السلام ابتدا برای تادیب معاویه به سمت او لشکرکشی نمود . اما نفاق‌ ها و خيانت‌ هاى سپاه امام علیه السلام موجب آن شد تا [[امام حسن علیه السلام|حسن بن على‌]] علیه السلام به ناچار با معاویه قرارداد ترک‌ مخاصمه امضا کند. اما معاویه به هیچ یک از تعهدات صلحنامه وفا نکرد. به کشتار بى‌گناهان و دستگیرى و قتل یاران على‌ علیه السلام پرداخت و هواداران [[اهل البیت|اهل بیت‌]] علیهم السلام را سرکوب و قلع و قمع‌ نمود و عمال خویش را بر اموال و جانها و نوامیس مسلمین مسلط ساخت و دیکتاتورى‌ترین شیوه‌هاى حکومتى را در قالب تزویر و تبلیغات، اعمال مى‌کرد و در ریشه‌کن ‌ساختن دین [[پیامبر اسلام|پیامبر]] مى‌کوشید. معاویه، ملعون به زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بود.<ref>براى شناخت پلیدی ها و جنایات معاویه، ر.ک: «الغدیر»، ج ۱، ص ۱۳۸ تا ۳۸۴.</ref>
  
 
از [[بدعت]] هاى معاویه، بیعت گرفتن اجبارى از مردم و شخصیت ها براى ولایت عهدى‌ فرزند [[شراب خواری|شرابخوار]] و نالایقش‌ «[[یزید بن معاویه|یزید]]» بود. قوى‌ترین گروه مخالف با آن بیعت، [[بنی هاشم|بنى هاشم]] و در راس آنان [[امام حسین علیه السلام|حسین بن على‌]] علیه السلام بود که مخالفت‌ خویش را آشکارا اعلام کرد. اغلب‌ چهره‌هاى سرشناس یا با تهدید یا با تطمیع، پذیرفته بودند ولى [[امام حسین‌]] علیه السلام حتى در برابر معاویه که به ستایش یزید پرداخت، به بیان زشتی هاى یزید اشاره کرد و از کار معاویه ‌نکوهش نمود و رسوایش ساخت.<ref>مع الحسین فى نهضته، ص ۵۴.</ref>
 
از [[بدعت]] هاى معاویه، بیعت گرفتن اجبارى از مردم و شخصیت ها براى ولایت عهدى‌ فرزند [[شراب خواری|شرابخوار]] و نالایقش‌ «[[یزید بن معاویه|یزید]]» بود. قوى‌ترین گروه مخالف با آن بیعت، [[بنی هاشم|بنى هاشم]] و در راس آنان [[امام حسین علیه السلام|حسین بن على‌]] علیه السلام بود که مخالفت‌ خویش را آشکارا اعلام کرد. اغلب‌ چهره‌هاى سرشناس یا با تهدید یا با تطمیع، پذیرفته بودند ولى [[امام حسین‌]] علیه السلام حتى در برابر معاویه که به ستایش یزید پرداخت، به بیان زشتی هاى یزید اشاره کرد و از کار معاویه ‌نکوهش نمود و رسوایش ساخت.<ref>مع الحسین فى نهضته، ص ۵۴.</ref>
سطر ۲۹: سطر ۳۱:
 
*منهاج سراج‏، عثمان بن محمد، طبقات ناصرى‏، تحقيق عبد الحى حبيبى، تهران، دنياى كتاب، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
 
*منهاج سراج‏، عثمان بن محمد، طبقات ناصرى‏، تحقيق عبد الحى حبيبى، تهران، دنياى كتاب، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
 
*ابن طقطقى، محمد بن على بن طباطبا، تاريخ فخرى، ترجمه محمد وحيد گلپايگانى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، چاپ  دوم، ۱۳۶۰ش.
 
*ابن طقطقى، محمد بن على بن طباطبا، تاريخ فخرى، ترجمه محمد وحيد گلپايگانى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، چاپ  دوم، ۱۳۶۰ش.
 +
*ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد بن خلدون، تاريخ‏ ابن‏ خلدون، تحقيق خليل شحادة، بيروت، دار الفكر، ط الثانية، 1408/1988.
 
[[رده:خلفای اموی]]
 
[[رده:خلفای اموی]]
 
[[رده:دشمنان امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:دشمنان امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:مقاله های مهم]]
 
[[رده:مقاله های مهم]]

نسخهٔ ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۴

معاویه بن ابی سفیان ۵ سال پیش از بعثت به دنیا آمد.[۱] پدرش ابوسفیان و مادرش هند جگرخوار از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام بودند و پس از فتح مکه به ناچار اسلام آوردند.[۲]

وقتی عمر به خلافت رسيد يزيد بن ابى سفيان را استاندار شام نمود و پس از هلاکت او در طاعون عمواس، معاويه را به جاى او قرار داد و عثمان نيز پس از عمر، او را در همان مقام ابقاء كرد.[۳]

در زمان خلافت علی علیه السلام، معاویه از بیعت سرباز زد و یاغی شد و قتل عثمان را بهانه کرد و پس از مدتی ادعای خلافت کرد. و همواره علیه امام علی علیه السلام توطئه مى‌نمود.

پس از شهادت امام علی، مردم شام در بیت المقدس با معاویه به عنوان خلیفه بیعت کردند و او را امیرالمؤمنین نامیدند.[۴] امام حسن علیه السلام ابتدا برای تادیب معاویه به سمت او لشکرکشی نمود . اما نفاق‌ ها و خيانت‌ هاى سپاه امام علیه السلام موجب آن شد تا حسن بن على‌ علیه السلام به ناچار با معاویه قرارداد ترک‌ مخاصمه امضا کند. اما معاویه به هیچ یک از تعهدات صلحنامه وفا نکرد. به کشتار بى‌گناهان و دستگیرى و قتل یاران على‌ علیه السلام پرداخت و هواداران اهل بیت‌ علیهم السلام را سرکوب و قلع و قمع‌ نمود و عمال خویش را بر اموال و جانها و نوامیس مسلمین مسلط ساخت و دیکتاتورى‌ترین شیوه‌هاى حکومتى را در قالب تزویر و تبلیغات، اعمال مى‌کرد و در ریشه‌کن ‌ساختن دین پیامبر مى‌کوشید. معاویه، ملعون به زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بود.[۵]

از بدعت هاى معاویه، بیعت گرفتن اجبارى از مردم و شخصیت ها براى ولایت عهدى‌ فرزند شرابخوار و نالایقش‌ «یزید» بود. قوى‌ترین گروه مخالف با آن بیعت، بنى هاشم و در راس آنان حسین بن على‌ علیه السلام بود که مخالفت‌ خویش را آشکارا اعلام کرد. اغلب‌ چهره‌هاى سرشناس یا با تهدید یا با تطمیع، پذیرفته بودند ولى امام حسین‌ علیه السلام حتى در برابر معاویه که به ستایش یزید پرداخت، به بیان زشتی هاى یزید اشاره کرد و از کار معاویه ‌نکوهش نمود و رسوایش ساخت.[۶]

در پاسخ نامه معاویه به آن حضرت، جنایات معاویه‌ را در کشتن حجر بن عدى و یارانش و شهید کردن عمرو بن حمق و پیمان‌شکنى و فتنه‌انگیزیهایش برشمرد و حکومت معاویه را بزرگترین فتنه دانست و مبارزه با معاویه را برترین جهاد و موجب قرب به خدا برشمرد: «و انى والله ما اعرف افضل من جهادک فان ‌افعل فانه قربة الى ربى و ان لم افعله فاستغفر الله لدینى... و اعلم ان الله لیس بناس لک قتلک‌ بالظنة و اخذک بالتهمة و امارتک صبیا یشرب الشراب و یلعب بالکلاب...».[۷]

همچنین ‌ابا عبدالله علیه السلام یک سال پیش از مرگ معاویه در یک سخنرانى عمومى در موسم حج، از معاویه به عنوان طاغوت یاد کرد و ستم هاى او را برشمرد و از مردم خواست چون به ‌شهرهاى خود بازگشتند، سخنان آن حضرت را به مردم برسانند و آنان را به حق فراموش ‌شده اهل بیت علیهم السلام فراخوانند، چرا که بیم زوال اسلام و از بین رفتن حق در کار است.[۸]

امام حسین علیه السلام پیش از یزید با پدرش معاویه و بنى امیه مخالف بود، آن هم نه نزاعى‌ شخصى بلکه نزاع مکتبى، وقتى از آن حضرت درباره بنى امیه پرسیدند، فرمود: «انا و هم‌ الخصمان اللذان اختصما فی ربهم...»[۹] و این نزاع، پیوسته در گفتگوها و مجادلات، محسوس بود.

خود معاویه هم مى‌دانست که سیدالشهدا علیهم السلام هرگز سازش نخواهد کرد و در وصیتى که پیش از مرگ به یزید داشت، به او گفت که از مخالفت چهار نفر از قریش که ‌مهمترین آنان حسین بن على‌ علیه السلام است، بیم دارد و هشدار داد که اهل عراق، او را وادار به ‌خروج بر ضد یزید مى‌کنند و توصیه کرد که: «و اما الحسین،... و ایاک والمکاشفة له فى ‌محاربة سل سیف او محاربة طعن رمح... و ایاک یا بنى ان تلقى الله بدمه فتکون‌ من الهالکین‌».[۱۰]

پس از مرگ معاویه در رجب سال ۶۰ هجرى و هجرت امام به ‌مکه، کوفیان نامه به آن حضرت نوشتند و ضمن سپاس خداوند بر مرگ دشمن جبار امام حسین‌ علیه السلام از آن حضرت درخواست کردند به کوفه آید و محور حرکت و تجمع آنان‌ در مبارزه بر ضد شامیان شود.[۱۱]

معاویه در تحکیم سلطه بنى امیه بر مسلمانان و روى کار آمدن یزید و جنایت هاى بعدى‌ سهم عمده داشت. در زیارت عاشورا اشاره است به این که بنى امیه و پسر هند جگرخوار که به زبان خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله ملعون است، روز عاشورا را روز شادمانى قرار دادند. آنگاه ‌لعن بر آنان است: «اللهم العن اباسفیان و معاویة و یزید بن معاویة‌» و آنان با کشتن پسر پیامبر در کربلا، به نظر خودشان انتقام کشته‌هاى خود را در بدر و احد گرفتند و این چیزى‌ بود که یزید در اوج قدرت پس از حادثه عاشورا، مستانه مى‌خواند: «لیت اشیاخى ببدر شهدوا...».[۱۲]

امام سجاد علیه السلام نیز در مجلس یزید، در رسواسازى او به کفر معاویه و ابوسفیان و جنگیدنشان با پیامبر خدا اشاره کرد و فرمود: جدم امام على‌ علیه السلام در روز بدر و احد و احزاب پرچمدار رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، اما پدر و جد تو، پرچمدار کفر بودند: «... و ابوک‌ و جدک فى ایدیهما رایات الکفار».[۱۳]

پانویس

  1. منهاج سراج‏، طبقات ناصرى‏، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۹۳
  2. ابن طقطقی، الفخری، ترجمه، ص۱۴۰ و ۱۴۱
  3. ابن خلدون، تاريخ‏ ابن‏ خلدون، ج‏۳ ،ص۴
  4. ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص۱۶۳؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص۱۶۱
  5. براى شناخت پلیدی ها و جنایات معاویه، ر.ک: «الغدیر»، ج ۱، ص ۱۳۸ تا ۳۸۴.
  6. مع الحسین فى نهضته، ص ۵۴.
  7. الغدیر، علامه امینى، ج ۱۰، ص ۱۶۱.
  8. همان، ج ۱، ص ۱۹۸، موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۲۷۱.
  9. حیاة الامام الحسین بن على علیه السلام، ج ۲، ص ۲۳۴.
  10. همان، ص ۲۳۷، الفتوح، ابن اعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۲.
  11. مع الحسین فى نهضته، ص ۷۶ به نقل از مقتل خوارزمى.
  12. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۳۳.
  13. همان، ص ۱۳۶.

منبع

  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
  • منهاج سراج‏، عثمان بن محمد، طبقات ناصرى‏، تحقيق عبد الحى حبيبى، تهران، دنياى كتاب، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • ابن طقطقى، محمد بن على بن طباطبا، تاريخ فخرى، ترجمه محمد وحيد گلپايگانى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش.
  • ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد بن خلدون، تاريخ‏ ابن‏ خلدون، تحقيق خليل شحادة، بيروت، دار الفكر، ط الثانية، 1408/1988.