میر کبیر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
==درباره ی میرزا ابوالقاسم(میر کبیر)==
+
میرزا ابوالقاسم فرزند سید حسین معروف به میر کبیر یکی از علمای بزرگ [[شیعه]] در قرن دوازدهم هجری است. میر کبیر عالمی جامع، [[فقیه|فقیهی]] کامل، عارفی [[زهد|زاهد]] و شاعری ماهر بود.
  
ميرزا ابوالقاسم فرزند سيد حسين معروف به مير کبير یکی از علمای بزرگ [[شيعه]] در قرن دوازدهم هجری است. مير کبير عالمی جامع، فقيهی کامل، عارفی زاهد و شاعری ماهر بود. او خواهرزادۀ آقا حسين گيلانی است. وی در سال 1090 متولد شد و از اوايل کودکی هم خويش را به تحصيلات دينی و قرآنی مصروف نمود و پس از طی مقدمات علوم در اوايل بلوغ به دارالعلم اصفهان در سلک شاگردان علامه مجلسی درآمد و بعد از فوت علامه از محضر خال خويش (آقا حسين گيلانی)، آقا جمال خوانساری، مرحوم سراب و ديگر اعلام اصفهان سالها بهره مند بود و پس از مسافرت به عتبات عاليات خود در رديف فقها و مجتهدين بزرگ حوزه های عراق و ايران قرار گرفت. مير کبير با سيد صدر الدين قمی در نجف و کربلا مدتها به تعليم و تعلم اشتغال داشتند و با هم صميميتی به سزا داشتند. محدث قمی به نقل از سيد شهرستانی می نويسد: هر گاه اين دو بزرگوار وارد حرم ائمه اطهار می شدند هر کدام زودتر به نماز می ايستاد ديگری به او اقتدا می نمود.
+
== تحصیلات و اساتید ==
 +
میرزا ابوالقاسم در سال ۱۰۹۰ متولد شد و از اوایل کودکی هم خویش را به تحصیلات دینی و [[قرآن|قرآنی]] مصروف نمود و پس از طی مقدمات علوم در اوایل بلوغ به دارالعلم [[اصفهان]] در سلک شاگردان [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]] درآمد و بعد از فوت علامه از محضر دایی خویش [[آقا حسين گيلانی]]، [[آقا جمال خوانساری]]، مرحوم سراب و دیگر اعلام اصفهان سالها بهره مند بود و پس از مسافرت به [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] خود در ردیف فقها و مجتهدین بزرگ حوزه های [[عراق]] و [[ایران|ایران]] قرار گرفت.  
  
صاحب تراجم علما اغلب به وصف صاحب ترجمه رفته اند و احفاد خودش نه فقط جد خويش را به خوبی می شناسند بلکه مترجم العلمای جهان اسلامند.(روضات،وديعه، فرهنگ عقايد شيعه). مير کبير اثر ارزنده ای در اصول و معارف اسلامی (و در اعتقادات) به نام مناهج المعارف دارد که در سالهای اخير به نام فرهنگ عقايد شيعه در چندين صفحه تجديد چاپ شد. همچنين کتاب فقهی او در شرح ذخيره محقق خوانساری است که نزد آيت کبری ميرزا محمد هاشم خوانساری بود و مورد استفاده اعلام حوزۀ عراق قرار گرفت.
+
میر کبیر با [[سيد صدرالدين قمی|سید صدر الدین قمی]] در [[نجف]] و [[کربلا]] مدتها به تعلیم و تعلم اشتغال داشتند و با هم صمیمیتی به سزا داشتند. [[حاج شیخ عباس قمی|محدث قمی]] به نقل از سید شهرستانی می نویسد: هر گاه این دو بزرگوار وارد حرم [[ائمه اطهار]] می شدند هر کدام زودتر به نماز می ایستاد دیگری به او اقتدا می نمود.
  
==ویژگی های میر کبیر==
+
== آثار و تألیفات ==
 +
میر کبیر اثر ارزنده ای در اصول و معارف اسلامی (و در اعتقادات) به نام مناهج المعارف دارد که در سالهای اخیر به نام فرهنگ عقاید شیعه در چندین صفحه تجدید چاپ شد. همچنین کتاب فقهی او در شرح «ذخیره» [[محقق خوانساری]] است که نزد آیت کبری میرزا محمد هاشم خوانساری بود و مورد استفاده اعلام حوزۀ عراق قرار گرفت.
  
او شرحی بر دعای ابوحمزه و شرحی بر خطب صديقه کبری عليها السلام و کتاب مصباح را در ادعيه به خط زيبائی نوشت. مير کبير مهارت شعری و شم فقهی خويش را در منظومه ای که از همزه و الف خالی است به کار برده و در هزار بيت تمام ابواب فقهی را مشخص و مدلل می سازد. نماز جمعه را واجب عينی می دانسته و در اين خصوص نيز رساله ای به رشته تحرير برد.  
+
او همچنین شرحی بر [[دعای ابوحمزه ثمالی|دعای ابوحمزه]] و شرحی بر خطبه [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|صدیقه کبری]] علیها السلام و کتاب مصباح را در [[دعا|ادعیه]] به خط زیبائی نوشت.  
  
==ترک دیار واقامت ایشان==
+
==ویژگی های میر کبیر==
  
عصر او با هجوم و آشوب افاغنه مصادف بود، که نابسامانيهای مختلف او را وادار به ترک اصفهان و گاه از دياری به ديار ديگر کشانيد. مير کبير سرانجام از اصفهان با عده ای به قصد عتبات (برای زيارت و اقامه درس و بحث و ديدار صدر قمی) عازم سفر گرديد. در مسير حرکت به عتبات، کاروان او به جرفادقان توقف نمود. اهالی متدين اين محل طی صحبت کوتاهی عشقی وافر به ميرکبير پيدا کردند، و به هنگام انجام فريضه و ارتباط با خالق کراماتی از او مشاهده نمودند که گوئی مردم گمشدۀ خود را پيدا نموده اند. در غياب آقا به کاروانيان گفتند: ميرکبير قرار شده همين جا بماند (گلپايگان) منتظر او نمانيد. ساعتها پس از حرکت کاروان به سوی عتبات، آقا متوجه نقشه شد. وقتی از رفتن به عتبات مأيوس شد، تصميم مسافرتی به خوانسار نمود. (خمين و خوانسار و گلپايگان نزديک یکديگرند) در اين هنگام جمعی از اهالی جرفاقان نيز به دنبال او حرکت کردند و وارد خوانسار شدند. اهالی زيرک خوانسار که متوجه اقامت مير کبير بدين ديار شدند گفتند الحال که قصد ماندن بدين نواحی را داريد کليد اين شهر زيبا در حضور شما تقديم می گردد و ما مردم نيز از ارادتمندان علمای آل رسول بايد حتما در شهر خود بمانيد، جمعی که از گلپايگان در رکاب آقا بودند از اين اصرار اهالی خوانسار به سختی ناراحت شدند و کار به مشاجره کشيد، که مير عزيز با فکری خداپسندانه و جملاتی آرام اهالی هر دو سامان را ساکت و خشنود نمود. معظم له در قريه حد وسط فيما بين دو شهر (قودجان) ساکن شد و مدتی در خوانسار و زمانی در گلپايگان اهالی هر دو شهر را به زير چتر اسلام کشانيدو با عزمی استوار و نيتی خالصانه چند سالی پيش رفت و مردم را برای خدا راهنمائی می نمود. و در هر دو شهر اقامه جمعه و جماعت داشت. مير عزيز در هنگام دعا و نيايش و در حال ارتباط با خدا از دنيا و مافيها بيرون می رفت و حالت خوشی به او دست می داد که مخصوص اوليای خاص اوست. اما او هر چه بود دير یا زود رفت و ما هم نيز...
+
میر کبیر مهارت شعری و شم [[فقه|فقهی]] خویش را در منظومه ای که از همزه و الف خالی است به کار برده و در هزار [[بیت (شعر)|بیت]]، تمام ابواب فقهی را مشخص و مدلل می سازد. وی [[نماز جمعه]] را [[واجب]] عینی می دانسته و در این خصوص نیز رساله ای به رشته تحریر برد.  
  
==وفات میر کبیر==
+
میر عزیز در هنگام دعا و نیایش و در حال ارتباط با خدا از دنیا و مافیها بیرون می رفت و حالت خوشی به او دست می داد که مخصوص اولیای خاص اوست.
  
وی در سال 1175 در قوجان وفات نمود و در کنار جاده اصلی دو شهر مدفون شد. مقبره اش هم اکنون مزار است.
+
==ترک دیار و اقامت ایشان==
  
==بعد از فوت ایشان==
+
عصر او با هجوم و آشوب افاغنه مصادف بود، که نابسامانیهای مختلف او را وادار به ترک [[اصفهان]] و گاه از دیاری به دیار دیگر کشانید. میر کبیر سرانجام از اصفهان با عده ای به قصد [[عتبات عالیات|عتبات]] (برای [[زیارت]] و اقامه درس و بحث و دیدار [[سيد صدرالدين قمی|صدر قمی]]) عازم سفر گردید. در مسیر حرکت به عتبات، کاروان او به جرفادقان توقف نمود. اهالی متدین این محل طی صحبت کوتاهی عشقی وافر به میرکبیر پیدا کردند، و به هنگام انجام فریضه و ارتباط با خالق، کراماتی از او مشاهده نمودند که گوئی مردم گمشدۀ خود را پیدا نموده اند. در غیاب آقا به کاروانیان گفتند: میرکبیر قرار شده همین جا بماند (گلپایگان) منتظر او نمانید. ساعتها پس از حرکت کاروان به سوی عتبات، آقا متوجه نقشه شد. وقتی از رفتن به عتبات مأیوس شد، تصمیم مسافرتی به خوانسار نمود. (خمین و خوانسار و گلپایگان نزدیک یکدیگرند). در این هنگام جمعی از اهالی جرفاقان نیز به دنبال او حرکت کردند و وارد خوانسار شدند. اهالی زیرک خوانسار که متوجه اقامت میر کبیر بدین دیار شدند گفتند الحال که قصد ماندن بدین نواحی را دارید کلید این شهر زیبا در حضور شما تقدیم می گردد و ما مردم نیز از ارادتمندان علمای آل رسول باید حتما در شهر خود بمانید، جمعی که از گلپایگان در رکاب آقا بودند از این اصرار اهالی خوانسار به سختی ناراحت شدند و کار به مشاجره کشید، که میر عزیز با فکری خداپسندانه و جملاتی آرام اهالی هر دو سامان را ساکت و خشنود نمود. معظم له در قریه حد وسط فیما بین دو شهر (قودجان) ساکن شد و مدتی در خوانسار و زمانی در گلپایگان اهالی هر دو شهر را به زیر چتر [[اسلام]] کشانید و با عزمی استوار و نیتی خالصانه چند سالی پیش رفت و مردم را برای خدا راهنمائی می نمود. و در هر دو شهر اقامه جمعه و جماعت داشت.
  
اگر اجازه دهيد قصه ديگری اضافه کند و آن اينکه پس از فوت مير عزيز بر سر تقسيم اولادش فيما بين اهالی دو شهر مجددا کار به بحث و مشاجره می کشد. سرانجام فرزند ارشد او به نام سيد محمد سهم اهالی گلپايگان و فرزند آخرش سيد حسين سهم اهالی خوانسار و فرزندان ديگر در قودجان منزل آقا می مانند (و از آن سهميه گلپايگان که سمی حقير او را سبطی است محمد نام جد فقير که وی بهترين وثيق و نام شريفش بدين دفتر به چند جا عزيز که او خود و خاندانش، اولاد و احفادش یکی پس از ديگری از فضلا و اعلام بزرگ شيعه و خلاصه کنم که مير عزيز را نه فقط محمدباقر صاحب روضات است، بلکه محمد تقی صاحب نماز استسقا و هزاران عالم و مجتهد فاضل ديگر درهمه جای جهان که اگر حياتی بدی، به ذکر مشاهير بعضی رسی. جد ما ميرکبير خطی نيکو داشت و اکثر اولاد و احفاد او که اغلب از اعلام بلاد اسلامند و هم آنان که به ديار عشق رسيدند به خوش خطی معروفند. در خاتمه ای جد بزرگوار و ای اجداد عظام باب حوائج فقير کوچکتر از آنکه مرا نامی و عملی و یا اثری که در جمله شما، اما طمع بی جا و اميد فراوان آنکه: فردا اين بی بضاعت را در رديف احفادت در حضور مولايت... حاشيه رفتم و دانم که حاشيه رفتم، اما اين آيه را خواندم که الحقنا بهم ذريتهم و ما التناهم من عملهم من شیء... در اينجا با دلی سوزان و اشکی ريزان فقط او را گويم که با آنکه از کودکی تا حال به یاد تو بودم، اما تقصيرات فراوان مرا و ارزانی نعمتهای بيکران تو را، مسلما برای همه عفو و کرم و بخشش فقط تور است. معبودا به اواخر عمر رسيدم و نارسائيها در بندگی نمودم، اما با زبان دل گفته و می گويم: عاملنی بفضلک و لا تعاملنی بعدلک. معشوقا آنگاه که به جهان آفرينش تأملی نمودم، کرۀ زمين را در جمله کهکشانها بسی کوچک ديدم، و در بين مخلوقات زمين از همه کوچکتر خود را یافتم. و اين اشعار را بارها زمزمه نمودم: پشه کی داند که اين دير از کسی است ـ در بهاران زاد و مرگش دردی است. ملياردها نفر آمدند و رفتند که اکثر آنها گم شدند، چه بسا از نيکو کاران! که امروز آنها را نه نامی و نه نشانی! و نه ديگران را از آنها یادی! و نه زمين و کرات ديگر را از بود و نبود اينها رنجی یا خبری!!!
+
==وفات میر کبیر==
 
 
یکی مرغ بر کوه بنشست و خاسـت                    بر آن که چه افزود و زان که چه کاست
 
  
من آن مرغم و اين جهان کوه من                    چو رفـتـم جـهـان را چـه اندوه مــن
+
میر کبیر در سال ۱۱۷۵ در قودجان وفات نمود و در کنار جاده اصلی دو شهر مدفون شد. مقبره اش هم اکنون مزار است.
  
==منابع==
+
==منبع==
 
پایگاه شعائر
 
پایگاه شعائر
 
[[رده:علمای قرن دوازدهم]]
 
[[رده:علمای قرن دوازدهم]]

نسخهٔ ‏۲۹ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۳

میرزا ابوالقاسم فرزند سید حسین معروف به میر کبیر یکی از علمای بزرگ شیعه در قرن دوازدهم هجری است. میر کبیر عالمی جامع، فقیهی کامل، عارفی زاهد و شاعری ماهر بود.

تحصیلات و اساتید

میرزا ابوالقاسم در سال ۱۰۹۰ متولد شد و از اوایل کودکی هم خویش را به تحصیلات دینی و قرآنی مصروف نمود و پس از طی مقدمات علوم در اوایل بلوغ به دارالعلم اصفهان در سلک شاگردان علامه مجلسی درآمد و بعد از فوت علامه از محضر دایی خویش آقا حسين گيلانی، آقا جمال خوانساری، مرحوم سراب و دیگر اعلام اصفهان سالها بهره مند بود و پس از مسافرت به عتبات عالیات خود در ردیف فقها و مجتهدین بزرگ حوزه های عراق و ایران قرار گرفت.

میر کبیر با سید صدر الدین قمی در نجف و کربلا مدتها به تعلیم و تعلم اشتغال داشتند و با هم صمیمیتی به سزا داشتند. محدث قمی به نقل از سید شهرستانی می نویسد: هر گاه این دو بزرگوار وارد حرم ائمه اطهار می شدند هر کدام زودتر به نماز می ایستاد دیگری به او اقتدا می نمود.

آثار و تألیفات

میر کبیر اثر ارزنده ای در اصول و معارف اسلامی (و در اعتقادات) به نام مناهج المعارف دارد که در سالهای اخیر به نام فرهنگ عقاید شیعه در چندین صفحه تجدید چاپ شد. همچنین کتاب فقهی او در شرح «ذخیره» محقق خوانساری است که نزد آیت کبری میرزا محمد هاشم خوانساری بود و مورد استفاده اعلام حوزۀ عراق قرار گرفت.

او همچنین شرحی بر دعای ابوحمزه و شرحی بر خطبه صدیقه کبری علیها السلام و کتاب مصباح را در ادعیه به خط زیبائی نوشت.

ویژگی های میر کبیر

میر کبیر مهارت شعری و شم فقهی خویش را در منظومه ای که از همزه و الف خالی است به کار برده و در هزار بیت، تمام ابواب فقهی را مشخص و مدلل می سازد. وی نماز جمعه را واجب عینی می دانسته و در این خصوص نیز رساله ای به رشته تحریر برد.

میر عزیز در هنگام دعا و نیایش و در حال ارتباط با خدا از دنیا و مافیها بیرون می رفت و حالت خوشی به او دست می داد که مخصوص اولیای خاص اوست.

ترک دیار و اقامت ایشان

عصر او با هجوم و آشوب افاغنه مصادف بود، که نابسامانیهای مختلف او را وادار به ترک اصفهان و گاه از دیاری به دیار دیگر کشانید. میر کبیر سرانجام از اصفهان با عده ای به قصد عتبات (برای زیارت و اقامه درس و بحث و دیدار صدر قمی) عازم سفر گردید. در مسیر حرکت به عتبات، کاروان او به جرفادقان توقف نمود. اهالی متدین این محل طی صحبت کوتاهی عشقی وافر به میرکبیر پیدا کردند، و به هنگام انجام فریضه و ارتباط با خالق، کراماتی از او مشاهده نمودند که گوئی مردم گمشدۀ خود را پیدا نموده اند. در غیاب آقا به کاروانیان گفتند: میرکبیر قرار شده همین جا بماند (گلپایگان) منتظر او نمانید. ساعتها پس از حرکت کاروان به سوی عتبات، آقا متوجه نقشه شد. وقتی از رفتن به عتبات مأیوس شد، تصمیم مسافرتی به خوانسار نمود. (خمین و خوانسار و گلپایگان نزدیک یکدیگرند). در این هنگام جمعی از اهالی جرفاقان نیز به دنبال او حرکت کردند و وارد خوانسار شدند. اهالی زیرک خوانسار که متوجه اقامت میر کبیر بدین دیار شدند گفتند الحال که قصد ماندن بدین نواحی را دارید کلید این شهر زیبا در حضور شما تقدیم می گردد و ما مردم نیز از ارادتمندان علمای آل رسول باید حتما در شهر خود بمانید، جمعی که از گلپایگان در رکاب آقا بودند از این اصرار اهالی خوانسار به سختی ناراحت شدند و کار به مشاجره کشید، که میر عزیز با فکری خداپسندانه و جملاتی آرام اهالی هر دو سامان را ساکت و خشنود نمود. معظم له در قریه حد وسط فیما بین دو شهر (قودجان) ساکن شد و مدتی در خوانسار و زمانی در گلپایگان اهالی هر دو شهر را به زیر چتر اسلام کشانید و با عزمی استوار و نیتی خالصانه چند سالی پیش رفت و مردم را برای خدا راهنمائی می نمود. و در هر دو شهر اقامه جمعه و جماعت داشت.

وفات میر کبیر

میر کبیر در سال ۱۱۷۵ در قودجان وفات نمود و در کنار جاده اصلی دو شهر مدفون شد. مقبره اش هم اکنون مزار است.

منبع

پایگاه شعائر