ملا غلامرضا قمى: تفاوت بین نسخهها
(←خصوصيات اخلاقى) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | یکى از مفاخر علماى [[قم]] در اوائل قرن چهاردهم هجرى، حضرت آیت الله حاج ملا غلامرضا قمى معروف به «حاج آخوند» و صاحب کتاب معروف «قلائد الفرائد» است که نامش در زاویه گمنامى مانده و کمتر به زندگى علمى او پرداخته اند. در این مقاله کوتاه به شرح اندکى از زندگى سراسر تلاش و کوشش وى مى پردازیم و نمایى از آگاهى و تعهد و مسئولیت او را باز مى نمایانیم. | |
− | |||
− | |||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
− | + | تاریخ تولد آن [[فقیه|فقیه]] بزرگ به خوبى روشن نیست، اما از آنجا که وى قریب السن و یا همسن مرحوم آیت العظمى [[سید صادق قمی|حاج سید صادق قمى]] - یار دیرین و هممباحثه خویش - بوده و تاریخ ولادت او، ۱۲۵۵ ق بوده است. شاید سال تولد «حاج آخوند» نیز حدود ۱۲۵۵ ق باشد.(۱) | |
− | == | + | ==تحصیلات== |
− | او پس از پشت سر نهادن دوران | + | او پس از پشت سر نهادن دوران کودکى و نوجوانى و آموختن مقدمات علوم دینى در [[قم]] و [[تهران]] و [[اصفهان]] نزد مرحوم علامه شیخ على نورى فلسفه را به مدت چهار سال بیاموخت،(۲) و در سال ۱۲۷۹ ق به همراه دوست دیرین و هممباحثه اش آیت الله حاج سید صادق، رهسپار شهر علم پیامبر - [[نجف]] اشرف - گردید و به مدت دو سال از درسهاى [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] استوانه دانش، استاد الفقهاء والمجتهدین [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصارى]] بهره برده. این دو سال در پرورش شخصیت علمى و بارورى استعداد او نقش بسزایى داشت، زیرا آن چنان که از حاشیه اش بر رسائل شیخ برمى آید، وى در این مدت مبانى و گفتار شیخ اعظم را به خاطر سپرد و در جاى جاى کتاب به ذکر آنها پرداخت. |
− | پس از درگذشت | + | پس از درگذشت شیخ انصارى در ۱۲۸۱ ق، وى با شرکت در حلقه درسى آیات عظام: [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزاى شیرازى]] و [[میرزا حبیب الله رشتی|میرزا حبیب الله رشتى]] به تکمیل دانسته هاى خویش پرداخت. با مهاجرت میرزاى شیرازى به [[سامرا]]، او و همبحثش حاج سید صادق ملازمت میرزا حبیب الله رشتى را برگزیدند و تا سال ۱۲۹۶ ق، به مدت ۱۶ سال از درسهاى فقه و اصول آن وارث دانش شیخ انصارى بهره بردند.(۳) |
− | سپس در اواخر سال | + | سپس در اواخر سال ۱۲۹۶ ق، به همراه دوستش رهسپار سامرا شد و دو سال نیز از درس آیت الله العظمى میرزاى شیرازى بهره برد و با مکتب فقهى سامرا نیز آشنا شد. |
==بازگشت به قم== | ==بازگشت به قم== | ||
− | مرحوم حاج آخوند و آقاى حاج | + | مرحوم حاج آخوند و آقاى حاج سید صادق، در سال ۱۲۹۸ ق، به زادگاه خویش بازگشتند و بر مسند تدریس، افتاء، وعظ و ارشاد و امامت جماعت تکیه زدند. مردم حقشناس قم هم - که دو تن از بهترین دانش آموختگان نجف را در میان خویش مى دیدند - گرد آنان را گرفتند و به استفاده از محضرشان پرداختند. |
− | + | آیت الله ملا غلامرضا، سالیان فراوان در مسجد شریف [[امام حسن عسکری]] علیهالسلام به تدریس علوم [[اهل البیت|اهل بیت]] و اقامه جماعت و ارشاد مؤمنان پرداخت و مرحوم حاج سید صادق هم بیشتر رسیدگى به دعاوى، قضاوت شرعى و فصل خصومات را بر عهده گرفت.(۴) | |
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
− | از شمار تلامذه مرحوم حاج آخوند اطلاع | + | از شمار تلامذه مرحوم حاج آخوند اطلاع دقیقى در دست نیست، اما مسلم آنست که فضلاء و طلاب [[حوزه علمیه قم]] نزد این استاد فقه و اصول به شاگردى پرداخته اند. برخى از آنان عبارتند از: |
− | * | + | *۱- مرحوم آیت الله حاج سید محمود روحانى قمى (۱۳۰۷-۱۳۸۱ ق) فرزند آقا سید صادق قمى؛(۵) |
− | * | + | *۲- مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدجواد قمى (۱۲۹۵-۱۳۷۴ ق)؛ |
− | * | + | *۳- مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالهادى حاج آخوند (م ۱۳۸۵ ق)؛ |
− | * | + | *۴- مرحوم علامه شیخ محمدعلى ارجستانى کچوئى (م ۱۳۳۰ ق) صاحب «انوار المشعشعین فى شرافة قم والقمیین»؛(۶) |
− | * | + | *۵- مرحوم آیت الله حاج سید عباس رضوى مبرقعى (م ۱۳۳۵ ق). |
− | == | + | ==تألیفات== |
− | + | امیرالمؤمنین [[امام على]] علیهالسلام راه ارزیابى انسان را تألیفات و نوشته هاى او میداند و مى فرماید: کتاب الرجل عنوان عقله و برهان فضله(۷)(کتاب مرد نشانه خردمندى و دلیل فضل اوست) و «عقول الفضلاء فى اطراف اقلامها»(۸)(خردهاى دانشمندان به گرد قلمهایشان است.) | |
− | + | آیت الله ملا غلامرضا قمى نیز با اغتنام از فرصتها به تدریس منظم فقه و اصول، تربیت شاگردان و تألیف کتابهاى علمى مى پرداخت. برخى از تألیفات ایشان عبارت است از: | |
− | '''<I> | + | '''<I>۱- قلائد الفرائد یا «قلائد العقیان على نحور الخُرّد الحسان»:</I>''' |
− | + | این کتاب مشهورترین تألیفات ایشان و یکى از بهترین حاشیه هاى [[فرائد الاصول (کتاب)|فرائدالاصول]] به شمار مى رود که در سال ۱۳۱۵ ق، در تهران به خط زیباى میرزا زینالعابدین قمى و با تقریظ منظوم علامه ادیب حاج سید مهدى قمى به چاپ رسید.(۹) این تقریظ چنین است: | |
− | + | یا سالکا سواحل الرسائل * قد اغرق امواجها القوافل | |
− | + | کم رکبوا سفینة البرائة * و راموا الاستصحاب بالقرائة | |
− | + | تحیروا فى لجج القواعد * ما وصلوا حقیقة المقاصد | |
− | + | علیک فى بلوغک الفوائد * بهذه القلّادة للفرائد | |
− | + | قد نزلت فى کتب الاصول * منزلة الربیع فى الفصول | |
− | + | کاملة دقائق القوانین * کاشفة الغطاء من العناوین | |
− | + | تملأ من بدائع الدقیقة * تمیز المجاز عن حقیقة | |
− | + | قال لنا السادة و رخوها * أجبتُهم «بدیهة خذوها».(۱۰) | |
− | + | استاد معظم آیت الله آقاى حاج [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسى شبیرى زنجانى]] درباره این کتاب مى فرماید: «براى مبتدى بهترین شرح، قلائد العقیان است که شرح سهل التناول و مختصرى است و شارح کلمات شیخ را خوب فهمیده است».(۱۱) جناب استاد آیت الله آقاى حاج [[سید مهدى روحانى]]، نیز فرمودند: «وقتى جد ما آقاى حاج سید صادق، این کتاب را دید، فرموده بود: علم و دانش ملا غلامرضا بیش از این است و این کتاب همه علم او نیست». | |
− | + | این تعلیقه شامل ویژگیهایى است، که عبارتند از: | |
− | + | *۱- از آغاز تا پایان رسائل را دربر مى گیرد. | |
− | + | *۲- این کتاب، آکنده از مطالب توضیحى، نقد و ایراد بر مطالب [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ]]، اشتقاق شقوق، تمهید مقدمات براى مباحث کتاب و تکمیل ایرادها و انتقادات شیخ بر ادله است. | |
− | * | + | *۳- عبارات در برخى جاها، بسیار زیبا، مسجع و مقفى است (ص ۲ و ۶۲). |
− | * | + | *۴- برخى از حواشى بسیار مفصل و خواندنى است - به ویژه فصل استصحاب - |
− | * | + | *۵- معرفى کتابها و مؤلفین آنها (ص ۵۹ و ۶۲) - درباره قرب الاسناد و غوالى اللّئالى - |
− | * | + | *۶- ذکر کامل [[احادیث]] (ص ۶۰، ۴۵۹ و ۵۰۳). |
− | * | + | *۷- لغت شناسى (ص ۴۰، ۶۱، ۶۴، ۶۵ و ۴۷۳). |
− | * | + | *۸- فواید رجالى (ص ۶۲، ۶۴، ۶۵ و ۶۷). |
− | * | + | *۹- استفاده از کتابهاى تفسیرى، حدیثى، رجالى و لغوى (ص ۶۲). |
− | * | + | *۱۰- مطالب بسیار جالب و خواندنى (ص ۱۵، ۲۰، ۶۳، ۳۲۷، ۲۷۴-۲۸۰ درباره [[قاعده لاضرر]]، ص ۵۰۱ و ۵۰۲). |
− | * | + | *۱۱- معرفى علماء و فقهاء (ص ۶۶ و ۶۷). |
− | * | + | *۱۲- رفع دشوارى عبارات شیخ (ص ۴۱ و ۶۶). |
− | * | + | *۱۳- مشخص کردن گویندگان اقوال (ص ۳۰، ۲۴۵، ۲۶۲ و ۴۵۸). |
− | * | + | *۱۴- ذکر سخنان فقهاء از کتابهایشان (ص ۲۱، ۲۴۷، ۲۶۲، ۲۶۳ و ۴۸۳). |
− | * | + | *۱۵- بیان وجوه تأمل در سراسر کتاب. |
− | * | + | *۱۶- از همه مهمتر آن که، مؤلف سخنان مرحوم شیخ را در مجلس درسش ضبط کرده و همه آنها را در شرح عبارات کتاب آورده است. (ص ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۱۸ و ۲۰ - بحث شیخ درباره اخباریها - ص ۲۷، ۵۶، ۵۷، ۵۹، ۶۲ و ۶۳). |
+ | *۱۷- مؤلف، عباراتى را که مرحوم شیخ انصارى به جاى عبارات رسائل القا فرموده، ذکر کرده است. (ص ۴۸۷ و ۵۰۳) | ||
− | * | + | *۱۸- کوتاهترین بخش کتاب، فصل تعادل و تراجیح و مفصلترین بخش آن، فصل استصحاب (۲۰۰ صفحه) است.(۱۲) |
− | + | کتابهای دیگر آیت الله قمى از این قرار است: | |
− | + | '''''۲- قواعد الاصول، درباره دو مسئله مهم «اجتماع امر و نهى» و مسئله «ضد».(۱۳)''''' | |
− | + | '''''۳- صلاة المسافر.(۱۴)''''' | |
− | + | '''''۴- کتاب الصلاة.(۱۵)''''' | |
− | + | '''''۵- کتاب القضاء.(۱۶)''''' | |
− | + | '''''۶- کتاب الدیات.(۱۷)''''' | |
− | + | '''''۷- کنوز الجواهر.(۱۸)''''' | |
− | + | ==فرزندان== | |
− | + | امیرمؤمنان [[امام على]] علیهالسلام فرموده است: «الولد الصالح اجمل الذکرین؛(۱۹) فرزندان شایسته، زیباترین دو یاد نیک است» و مرحوم آیت الله ملا غلامرضا نیز به جز تألیفات و شاگردان خویش، از نعمت داشتن فرزندانى صالح، زاهد و عالم نیز برخوردار بود. آنان عبارتند از: | |
− | + | '''<I>۱- آیت الله حاج شیخ محمدجواد مجتهد قمى (۱۲۹۵-۱۳۷۵ ق):</I>''' | |
− | + | او مهتر و برتر فرزندان حاج آخوند بود که پس از تولد در [[نجف]] اشرف، در هفت سالگى به [[قم]] آمد و پس از تحصیل مقدمات، سطوح فقه و اصول را در محضر پدر بزرگوارش و آیت الله حاج آقا احمد قمى - برادر آیت الله العظمى [[حاج آقا حسین قمی|حاج آقا حسین قمى]] - فراگرفت و در ۲۰ سالگى به اشاره پدرش به تهران ره سپرد و نزد حضرات آیات: میرزا محمدحسن آشتیانى (فقه و اصول) و حاج شیخ على نورى، میرزا محمود حکمى و شیخ عبدالکریم سبزوارى (حکمت و کلام) زانوى ادب به زمین زد و بهره هاى علمى بسیار برد و پس از سه سال توقف، به قم بازگشت و یک سال دیگر از پدرش بهره برد. | |
− | + | در سال ۱۳۱۹ ق، به نجف رفت و در درس آیات عظام: محقق خراسانى و سید محمدکاظم یزدى حاضر شد و مبانى علمى خود را استوار ساخت. او پس از ۱۴ سال، چند ماه پس از وفات پدر بزرگوارش در [[ربیع الاول]] سال ۱۳۳۳ ق به درخواست عموم مردم [[قم]] - که از ایشان بازگشت به قم را خواسته بودند. - در میان ابراز احساسات عموم اهالى که به مناسبت ورود ایشان شهر را تعطیل عمومى کرده و تا چند کیلومترى به استقبال رفته بودند، به زادگاه پدرانش بازگشت و به تدریس، تألیف، وعظ و ارشاد پرداخت و به جاى پدرش، تصدى امامت مسجد [[امام حسن عسکری]] علیهالسلام را بر عهده گرفت. تألیفات گرانبهایش عبارتند از: | |
− | + | *الف) تقریرات درس فقه آیت الله سید محمدکاظم یزدى؛ | |
− | + | *ب) تقریرات درس اصول آیت الله ملا محمدکاظم خراسانى؛ | |
− | + | *ج) صراط المستقیم (۴ ج): جلد اول - در اثبات صانع و توحید، جلد دوم - در فروع دین، جلد سوم - در معاملات، و جلد چهارم - در عدم جواز تقلید میت؛ | |
− | * | + | *د) سعادت بشر: در اثبات نبوت عامه و خاصه؛ |
− | * | + | *ه) آیینه حق نما: در اثبات ولایت عامه و خاصه؛ |
− | * | + | *و) توحید قمى: در دو جلد به چاپ رسیده است. |
− | * | + | *ز) کتاب کیمیاء: در اثبات معاد جسمانى که در سال ۱۳۶۴ ق به چاپ رسیده است. |
− | * | + | *ح) یاقوت: رد بر مادیین و دهریون.(۲۰) |
− | + | وى مشغول نگارش کتاب «حادى عشر» - یازدهمین تألیفش - بود که نداى حق را لبیک گفت. کتابخانه ایشان - به همراه کتابخانه پدرش که به سفارش مرحوم حاج آخوند به وى واگذار شده بود - پس از وفاتش، به آیت الله العظمى [[آیت الله بروجردی|بروجردى]] واگذار و به دستور ایشان به کتابخانه [[مدرسه فیضیه]] تحویل داده شد. وى در سال ۱۳۷۵ ق (۱۳۳۳ ش) درگذشت و پس از یک تشییع باشکوه و [[نماز]] آیت الله العظمى بروجردى بر پیکرش، در مسجد بالاسر حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها مدفون شد.(۲۱) و نخستین مجلس بزرگداشت او از سوى آیت الله بروجردى در مدرسه فیضیه برگزار شد. فرزند وى - آقاى حاج محمدحسن اعرابى - داماد [[امام خمینى]] مى باشد. | |
− | + | '''<I>۲- مرحوم حجت الاسلام شیخ عبدالهادى حاج آخوند (م ۱۳۸۵ ق).</I>'''(۲۲) | |
− | + | '''<I>۳- مرحوم حجت الاسلام شیخ محمد حاج آخوند (م ۱۳۷۸ ق).</I>'''(۲۳) | |
− | + | '''<I>۴- مرحوم حجت الاسلام آقا حسین قمى (م ۱۳۷۹ ق).</I>'''(۲۴) | |
− | + | هر سه از شاگردان حضرات آیات عظام: حاج [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حایرى یزدى]]، آقاى [[سید محمد حجت کوه کمره ای|حجت]]، [[سید محمدتقی خوانساری|سید محمدتقى خوانسارى]] و آیت الله بروجردى به شمار مى آیند. | |
+ | ==در گفتار دیگران== | ||
− | + | برخى از تراجم نگاران درباره شخصیت وى، جملاتى را نگاشته اند که اوصاف او را به ما نمایانده اند. از جمله: | |
− | + | *۱- شیخ [[آقا بزرگ تهرانى]] مى نویسد: دانشمند محقق، فقیه متبحر، و از بزرگان با شرافت قم.(۲۵) | |
− | + | *۲- شیخ محمدحسین ناصرالشریعه هم مى نویسد: وى از علماى بزرگ و فقهاى سترگ [[قم]] است که در عصر خود، در اولین صف علماى این بلد بود. علاوه بر فضل ظاهر، قدس باطن نیز داشت.(۲۶) | |
− | + | *۳- حاج شیخ مرتضى انصارى دزفولى نیز مى گوید: فقیه اصولى، زاهد متقى، محقق مدقق، جامع معقول و منقول و از اجله شاگردان شیخ بوده است.(۲۷) | |
− | |||
− | + | ==خصوصیات اخلاقى== | |
− | + | مرحوم حاج آخوند عالمى [[تواضع|متواضع]] و به دور از مظاهر تشخص و تعین بود، تنها به حل و فصل مشکلات دینى مردم و تدریس و تألیف و امامت جماعت مى پرداخت. آنقدر در چشم و دل مردم [[قم]] جاى گرفته بود که مردم تکههایى از پیراهن او را براى گذاشتن در کفن خویش، ذخیره مى کردند و آن را مایه مباهات خود مى دانستند. زمانى گروهى از مردم قم براى [[زیارت]] [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] به [[سامرا]] مشرف شدند و وجوهات شرعیه خود را به مرحوم [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزاى شیرازى]] تقدیم داشتند. اما میرزا از پذیرفتن آنها سرباز زد و فرمود: مگر آقاى حاج آخوند در قم نیست که شما وجوهاتتان را به سامرا آورده اید؟ ببرید به ایشان بدهید. | |
− | + | از مظاهر فروتنى حاج آخوند آن که: روزى براى ایشان نامه اى آمده بود و در آن خطاب به «حجت الاسلام» شده بود. معظمله ناراحت شد و این عنوان را زائد بر شأن خود دانست و فرمود: حجت الاسلام فقط شیخ انصارى بود و بس. و هم از سر تواضع، اجازه عکسبردارى از خود را نمى داد و بدین دلیل، تصویرى از او در دست نیست.(۲۸) | |
+ | ==وفات== | ||
− | + | سرانجام مرحوم حاج آخوند، پس از عمرى - قریب به ۷۵ سال - سرشار از خدمات دینى و اجتماعى، در ۱۶ [[ذی الحجه]] ۱۳۳۲ ق(۲۹) بدرود حیات گفت و پس از یک [[تشییع جنازه|تشییع]] شایسته، در ایوان آیینه حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.(۳۰) | |
− | + | به هنگام وفات، وصیت نمود تا جنازه اش همانند یکى از مردمان عادى و به دور از تشریفات [[تشییع|تشییع]] شود، اما مرحوم حاج سید محمدباقر - تولیت آستانه مقدسه - فرمود: ما مقدارى از راه را به وصیت ایشان عمل مى کنیم و بعد از آن به صلاحدید خود تشییع مى نمائیم. | |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | (۱). مقدمه سر السعادة، ص ۵. | |
− | + | (۲). نقباء البشر، ۱۶۵۷/۴؛ تاریخ قم، ص ۲۷۸، هدیة الرازى؛ ش ۱۶۷ (احوال حاج سید صادق قمى). | |
− | + | (۳). میرزا خود فرموده است: شیخ مرحوم سه چیز داشت: علم و سیاست و زهد. علم خود را به من و سیاستش را به آقا حسن شیرازى بخشید و زهدش را هم با خود به گور برد. [[شیخ انصارى]] هم فرموده بود: من براى سه نفر درس مى گویم: میرزا محمدحسن شیرازى، میرزا حبیبالله رشتى و آقا حسن نجمآبادى. ر.ک: نقباءالبشر، ۴۳۸/۱. | |
− | + | (۴). رجال قم، ص ۹۹. | |
− | + | (۵). آثار الحجة، ۷۲/۲. | |
− | ( | + | (۶). کتابشناسى آثار مربوط به [[قم]]، ص ۱۳۲. |
− | ( | + | (۷). غررالحکم، ۵۷۵/۲، ح ۴۱. |
− | ( | + | (۸). همان، ۵۰۲/۲، ح ۵۵. |
− | ( | + | (۹). الذریعة، ۱۶۴/۱۷. |
− | ( | + | (۱۰). «بدیهة خذوها» ماده تاریخ تألیف کتاب - ۱۳۱۲ ق - است. |
− | ( | + | (۱۱). ابعاد شخصیت شیخ انصارى، ص ۲۳ (مجله مسجد، ش ۱۷ (دى ۱۳۷۳)، ص ۹۰). |
− | ( | + | (۱۲). مجله آینه پژوهش، ش ۲۷، ص ۷۶-۷۸. |
− | ( | + | (۱۳). الذریعة، ۱۷۸/۱۷، نقباءالبشر، ۱۶۵۷/۴. |
− | ( | + | (۱۴). نقباءالبشر، ۱۶۵۷/۴. |
− | ( | + | (۱۵). همان مدرک. |
− | ( | + | (۱۶). همان جا. |
− | ( | + | (۱۷). همان مدرک. |
− | ( | + | (۱۸). الذریعة، ۱۷۱/۱۸. |
− | ( | + | (۱۹). غررالحکم، ۶۵/۱، ح ۱۷۰۴. |
− | ( | + | (۲۰). کتاب کیمیاء، ص ۲۳۹، رجال قم، ص ۱۵۰. |
− | ( | + | (۲۱). آثار الحجة، ۶۶/۲ و ۶۷، روزنامه نداى حق، سال ۲، ش ۸ (مقاله استاد حسین عمادزاده). |
− | ( | + | (۲۲). آثار الحجة، ۱۰۰/۲؛ رجال [[قم]]، ص ۱۳۰. |
− | ( | + | (۲۳). همان، ۱۰۸/۲، رجال قم، ص ۱۵۰. |
− | ( | + | (۲۴). همان، ۹۱/۲. |
− | ( | + | (۲۵). نقباءالبشر، ۱۶۵۷/۴. |
− | ( | + | (۲۶). تاریخ قم، ص ۲۷۸. |
− | ( | + | (۲۷). زندگى و شخصیت شیخ انصارى، ص ۲۹۸. |
− | ( | + | (۲۸). از افادات آقاى حاج محمدحسن اعرابى زید عزه. |
− | ( | + | (۲۹). نقباءالبشر، ۱۶۵۷/۴. |
− | ( | + | (۳۰). تاریخ قم، ص ۲۷۸. |
− | + | ==منابع== | |
− | ( | + | (۱). آثار الحجة یا تاریخ حوزه علمیه قم، محمد شریف رازى، کتابفروشى برقعى، قم. |
− | ( | + | (۲). آینه پژوهش (مجله)، نشریه دفتر تبلیغات اسلامى، حوزه علمیه قم. |
− | ( | + | (۳). تاریخ قم، محمدحسین ناصرالشریعة، با مقدمه و اصلاحات: على دوانى، دارالفکر، قم. |
− | ( | + | (۴). [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعة الى تصانیف الشیعة]]، شیخ [[آقا بزرگ تهرانى]]، دارالاضواء، بیروت. |
− | + | (۵). رجال قم، سید محمد مقدسزاده، چاپخانه مهر ایران، ۱۳۳۵ ش. | |
− | ( | + | (۶). زندگى و شخصیت شیخ انصارى، مرتضى انصارى، اهواز، ۱۳۸۳ ق. |
− | ( | + | (۷). سرالسعادة، سید احمد حسین روحانى، مقدمه: سید مهدى روحانى، چاپ قم. |
− | ( | + | (۸). [[غرر الحکم (کتاب)|غررالحکم و دررالکلم]]، عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، ترجمه: محمدعلى انصارى قمى، چاپ قم، ۱۳۳۵ ش. |
− | ( | + | (۹). قلائد الفرائد، ملا غلامرضا قمى، چاپ افست، قم، ۱۳۷۲ ش. |
− | ( | + | (۱۰). کتابشناسى آثار مربوط به قم، سید حسین مدرسى طباطبایى، قم، ۱۳۵۳ ش. |
− | ( | + | (۱۱). کیمیا، ملا محمدجواد قمى، چاپ قم، ۱۳۶۴ ق. |
− | ( | + | (۱۲). نداى حق (روزنامه)، چاپ تهران، ۱۳۷۱ ق. |
− | ( | + | (۱۳). مؤلفین کتب چاپى، خان بابامشار، تهران، ۱۳۴۲ ش، (ج ۴، ص ۶۹۵). |
− | ( | + | (۱۴). [[نقباء البشر (کتاب)|نقباءالبشر فى قرن الرابع عشر]]، آقا بزرگ تهرانى، [[مشهد]]، ۱۴۰۴ ق. |
− | ( | + | (۱۵). گفتار آقاى حاج محمدحسن اعرابى. |
− | + | ==منبع== | |
− | |||
− | |||
− | ( | + | ناصرالدین انصارى قمى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۶. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
[[رده:علمای قرن سیزدهم]] | [[رده:علمای قرن سیزدهم]] | ||
[[رده:فقیهان]] | [[رده:فقیهان]] |
نسخهٔ ۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۸
یکى از مفاخر علماى قم در اوائل قرن چهاردهم هجرى، حضرت آیت الله حاج ملا غلامرضا قمى معروف به «حاج آخوند» و صاحب کتاب معروف «قلائد الفرائد» است که نامش در زاویه گمنامى مانده و کمتر به زندگى علمى او پرداخته اند. در این مقاله کوتاه به شرح اندکى از زندگى سراسر تلاش و کوشش وى مى پردازیم و نمایى از آگاهى و تعهد و مسئولیت او را باز مى نمایانیم.
محتویات
ولادت
تاریخ تولد آن فقیه بزرگ به خوبى روشن نیست، اما از آنجا که وى قریب السن و یا همسن مرحوم آیت العظمى حاج سید صادق قمى - یار دیرین و هممباحثه خویش - بوده و تاریخ ولادت او، ۱۲۵۵ ق بوده است. شاید سال تولد «حاج آخوند» نیز حدود ۱۲۵۵ ق باشد.(۱)
تحصیلات
او پس از پشت سر نهادن دوران کودکى و نوجوانى و آموختن مقدمات علوم دینى در قم و تهران و اصفهان نزد مرحوم علامه شیخ على نورى فلسفه را به مدت چهار سال بیاموخت،(۲) و در سال ۱۲۷۹ ق به همراه دوست دیرین و هممباحثه اش آیت الله حاج سید صادق، رهسپار شهر علم پیامبر - نجف اشرف - گردید و به مدت دو سال از درسهاى فقه و اصول استوانه دانش، استاد الفقهاء والمجتهدین شیخ انصارى بهره برده. این دو سال در پرورش شخصیت علمى و بارورى استعداد او نقش بسزایى داشت، زیرا آن چنان که از حاشیه اش بر رسائل شیخ برمى آید، وى در این مدت مبانى و گفتار شیخ اعظم را به خاطر سپرد و در جاى جاى کتاب به ذکر آنها پرداخت.
پس از درگذشت شیخ انصارى در ۱۲۸۱ ق، وى با شرکت در حلقه درسى آیات عظام: میرزاى شیرازى و میرزا حبیب الله رشتى به تکمیل دانسته هاى خویش پرداخت. با مهاجرت میرزاى شیرازى به سامرا، او و همبحثش حاج سید صادق ملازمت میرزا حبیب الله رشتى را برگزیدند و تا سال ۱۲۹۶ ق، به مدت ۱۶ سال از درسهاى فقه و اصول آن وارث دانش شیخ انصارى بهره بردند.(۳)
سپس در اواخر سال ۱۲۹۶ ق، به همراه دوستش رهسپار سامرا شد و دو سال نیز از درس آیت الله العظمى میرزاى شیرازى بهره برد و با مکتب فقهى سامرا نیز آشنا شد.
بازگشت به قم
مرحوم حاج آخوند و آقاى حاج سید صادق، در سال ۱۲۹۸ ق، به زادگاه خویش بازگشتند و بر مسند تدریس، افتاء، وعظ و ارشاد و امامت جماعت تکیه زدند. مردم حقشناس قم هم - که دو تن از بهترین دانش آموختگان نجف را در میان خویش مى دیدند - گرد آنان را گرفتند و به استفاده از محضرشان پرداختند.
آیت الله ملا غلامرضا، سالیان فراوان در مسجد شریف امام حسن عسکری علیهالسلام به تدریس علوم اهل بیت و اقامه جماعت و ارشاد مؤمنان پرداخت و مرحوم حاج سید صادق هم بیشتر رسیدگى به دعاوى، قضاوت شرعى و فصل خصومات را بر عهده گرفت.(۴)
شاگردان
از شمار تلامذه مرحوم حاج آخوند اطلاع دقیقى در دست نیست، اما مسلم آنست که فضلاء و طلاب حوزه علمیه قم نزد این استاد فقه و اصول به شاگردى پرداخته اند. برخى از آنان عبارتند از:
- ۱- مرحوم آیت الله حاج سید محمود روحانى قمى (۱۳۰۷-۱۳۸۱ ق) فرزند آقا سید صادق قمى؛(۵)
- ۲- مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدجواد قمى (۱۲۹۵-۱۳۷۴ ق)؛
- ۳- مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالهادى حاج آخوند (م ۱۳۸۵ ق)؛
- ۴- مرحوم علامه شیخ محمدعلى ارجستانى کچوئى (م ۱۳۳۰ ق) صاحب «انوار المشعشعین فى شرافة قم والقمیین»؛(۶)
- ۵- مرحوم آیت الله حاج سید عباس رضوى مبرقعى (م ۱۳۳۵ ق).
تألیفات
امیرالمؤمنین امام على علیهالسلام راه ارزیابى انسان را تألیفات و نوشته هاى او میداند و مى فرماید: کتاب الرجل عنوان عقله و برهان فضله(۷)(کتاب مرد نشانه خردمندى و دلیل فضل اوست) و «عقول الفضلاء فى اطراف اقلامها»(۸)(خردهاى دانشمندان به گرد قلمهایشان است.)
آیت الله ملا غلامرضا قمى نیز با اغتنام از فرصتها به تدریس منظم فقه و اصول، تربیت شاگردان و تألیف کتابهاى علمى مى پرداخت. برخى از تألیفات ایشان عبارت است از:
۱- قلائد الفرائد یا «قلائد العقیان على نحور الخُرّد الحسان»:
این کتاب مشهورترین تألیفات ایشان و یکى از بهترین حاشیه هاى فرائدالاصول به شمار مى رود که در سال ۱۳۱۵ ق، در تهران به خط زیباى میرزا زینالعابدین قمى و با تقریظ منظوم علامه ادیب حاج سید مهدى قمى به چاپ رسید.(۹) این تقریظ چنین است:
یا سالکا سواحل الرسائل * قد اغرق امواجها القوافل
کم رکبوا سفینة البرائة * و راموا الاستصحاب بالقرائة
تحیروا فى لجج القواعد * ما وصلوا حقیقة المقاصد
علیک فى بلوغک الفوائد * بهذه القلّادة للفرائد
قد نزلت فى کتب الاصول * منزلة الربیع فى الفصول
کاملة دقائق القوانین * کاشفة الغطاء من العناوین
تملأ من بدائع الدقیقة * تمیز المجاز عن حقیقة
قال لنا السادة و رخوها * أجبتُهم «بدیهة خذوها».(۱۰)
استاد معظم آیت الله آقاى حاج سید موسى شبیرى زنجانى درباره این کتاب مى فرماید: «براى مبتدى بهترین شرح، قلائد العقیان است که شرح سهل التناول و مختصرى است و شارح کلمات شیخ را خوب فهمیده است».(۱۱) جناب استاد آیت الله آقاى حاج سید مهدى روحانى، نیز فرمودند: «وقتى جد ما آقاى حاج سید صادق، این کتاب را دید، فرموده بود: علم و دانش ملا غلامرضا بیش از این است و این کتاب همه علم او نیست».
این تعلیقه شامل ویژگیهایى است، که عبارتند از:
- ۱- از آغاز تا پایان رسائل را دربر مى گیرد.
- ۲- این کتاب، آکنده از مطالب توضیحى، نقد و ایراد بر مطالب شیخ، اشتقاق شقوق، تمهید مقدمات براى مباحث کتاب و تکمیل ایرادها و انتقادات شیخ بر ادله است.
- ۳- عبارات در برخى جاها، بسیار زیبا، مسجع و مقفى است (ص ۲ و ۶۲).
- ۴- برخى از حواشى بسیار مفصل و خواندنى است - به ویژه فصل استصحاب -
- ۵- معرفى کتابها و مؤلفین آنها (ص ۵۹ و ۶۲) - درباره قرب الاسناد و غوالى اللّئالى -
- ۶- ذکر کامل احادیث (ص ۶۰، ۴۵۹ و ۵۰۳).
- ۷- لغت شناسى (ص ۴۰، ۶۱، ۶۴، ۶۵ و ۴۷۳).
- ۸- فواید رجالى (ص ۶۲، ۶۴، ۶۵ و ۶۷).
- ۹- استفاده از کتابهاى تفسیرى، حدیثى، رجالى و لغوى (ص ۶۲).
- ۱۰- مطالب بسیار جالب و خواندنى (ص ۱۵، ۲۰، ۶۳، ۳۲۷، ۲۷۴-۲۸۰ درباره قاعده لاضرر، ص ۵۰۱ و ۵۰۲).
- ۱۱- معرفى علماء و فقهاء (ص ۶۶ و ۶۷).
- ۱۲- رفع دشوارى عبارات شیخ (ص ۴۱ و ۶۶).
- ۱۳- مشخص کردن گویندگان اقوال (ص ۳۰، ۲۴۵، ۲۶۲ و ۴۵۸).
- ۱۴- ذکر سخنان فقهاء از کتابهایشان (ص ۲۱، ۲۴۷، ۲۶۲، ۲۶۳ و ۴۸۳).
- ۱۵- بیان وجوه تأمل در سراسر کتاب.
- ۱۶- از همه مهمتر آن که، مؤلف سخنان مرحوم شیخ را در مجلس درسش ضبط کرده و همه آنها را در شرح عبارات کتاب آورده است. (ص ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۱۸ و ۲۰ - بحث شیخ درباره اخباریها - ص ۲۷، ۵۶، ۵۷، ۵۹، ۶۲ و ۶۳).
- ۱۷- مؤلف، عباراتى را که مرحوم شیخ انصارى به جاى عبارات رسائل القا فرموده، ذکر کرده است. (ص ۴۸۷ و ۵۰۳)
- ۱۸- کوتاهترین بخش کتاب، فصل تعادل و تراجیح و مفصلترین بخش آن، فصل استصحاب (۲۰۰ صفحه) است.(۱۲)
کتابهای دیگر آیت الله قمى از این قرار است:
۲- قواعد الاصول، درباره دو مسئله مهم «اجتماع امر و نهى» و مسئله «ضد».(۱۳)
۳- صلاة المسافر.(۱۴)
۴- کتاب الصلاة.(۱۵)
۵- کتاب القضاء.(۱۶)
۶- کتاب الدیات.(۱۷)
۷- کنوز الجواهر.(۱۸)
فرزندان
امیرمؤمنان امام على علیهالسلام فرموده است: «الولد الصالح اجمل الذکرین؛(۱۹) فرزندان شایسته، زیباترین دو یاد نیک است» و مرحوم آیت الله ملا غلامرضا نیز به جز تألیفات و شاگردان خویش، از نعمت داشتن فرزندانى صالح، زاهد و عالم نیز برخوردار بود. آنان عبارتند از:
۱- آیت الله حاج شیخ محمدجواد مجتهد قمى (۱۲۹۵-۱۳۷۵ ق):
او مهتر و برتر فرزندان حاج آخوند بود که پس از تولد در نجف اشرف، در هفت سالگى به قم آمد و پس از تحصیل مقدمات، سطوح فقه و اصول را در محضر پدر بزرگوارش و آیت الله حاج آقا احمد قمى - برادر آیت الله العظمى حاج آقا حسین قمى - فراگرفت و در ۲۰ سالگى به اشاره پدرش به تهران ره سپرد و نزد حضرات آیات: میرزا محمدحسن آشتیانى (فقه و اصول) و حاج شیخ على نورى، میرزا محمود حکمى و شیخ عبدالکریم سبزوارى (حکمت و کلام) زانوى ادب به زمین زد و بهره هاى علمى بسیار برد و پس از سه سال توقف، به قم بازگشت و یک سال دیگر از پدرش بهره برد.
در سال ۱۳۱۹ ق، به نجف رفت و در درس آیات عظام: محقق خراسانى و سید محمدکاظم یزدى حاضر شد و مبانى علمى خود را استوار ساخت. او پس از ۱۴ سال، چند ماه پس از وفات پدر بزرگوارش در ربیع الاول سال ۱۳۳۳ ق به درخواست عموم مردم قم - که از ایشان بازگشت به قم را خواسته بودند. - در میان ابراز احساسات عموم اهالى که به مناسبت ورود ایشان شهر را تعطیل عمومى کرده و تا چند کیلومترى به استقبال رفته بودند، به زادگاه پدرانش بازگشت و به تدریس، تألیف، وعظ و ارشاد پرداخت و به جاى پدرش، تصدى امامت مسجد امام حسن عسکری علیهالسلام را بر عهده گرفت. تألیفات گرانبهایش عبارتند از:
- الف) تقریرات درس فقه آیت الله سید محمدکاظم یزدى؛
- ب) تقریرات درس اصول آیت الله ملا محمدکاظم خراسانى؛
- ج) صراط المستقیم (۴ ج): جلد اول - در اثبات صانع و توحید، جلد دوم - در فروع دین، جلد سوم - در معاملات، و جلد چهارم - در عدم جواز تقلید میت؛
- د) سعادت بشر: در اثبات نبوت عامه و خاصه؛
- ه) آیینه حق نما: در اثبات ولایت عامه و خاصه؛
- و) توحید قمى: در دو جلد به چاپ رسیده است.
- ز) کتاب کیمیاء: در اثبات معاد جسمانى که در سال ۱۳۶۴ ق به چاپ رسیده است.
- ح) یاقوت: رد بر مادیین و دهریون.(۲۰)
وى مشغول نگارش کتاب «حادى عشر» - یازدهمین تألیفش - بود که نداى حق را لبیک گفت. کتابخانه ایشان - به همراه کتابخانه پدرش که به سفارش مرحوم حاج آخوند به وى واگذار شده بود - پس از وفاتش، به آیت الله العظمى بروجردى واگذار و به دستور ایشان به کتابخانه مدرسه فیضیه تحویل داده شد. وى در سال ۱۳۷۵ ق (۱۳۳۳ ش) درگذشت و پس از یک تشییع باشکوه و نماز آیت الله العظمى بروجردى بر پیکرش، در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها مدفون شد.(۲۱) و نخستین مجلس بزرگداشت او از سوى آیت الله بروجردى در مدرسه فیضیه برگزار شد. فرزند وى - آقاى حاج محمدحسن اعرابى - داماد امام خمینى مى باشد.
۲- مرحوم حجت الاسلام شیخ عبدالهادى حاج آخوند (م ۱۳۸۵ ق).(۲۲)
۳- مرحوم حجت الاسلام شیخ محمد حاج آخوند (م ۱۳۷۸ ق).(۲۳)
۴- مرحوم حجت الاسلام آقا حسین قمى (م ۱۳۷۹ ق).(۲۴)
هر سه از شاگردان حضرات آیات عظام: حاج شیخ عبدالکریم حایرى یزدى، آقاى حجت، سید محمدتقى خوانسارى و آیت الله بروجردى به شمار مى آیند.
در گفتار دیگران
برخى از تراجم نگاران درباره شخصیت وى، جملاتى را نگاشته اند که اوصاف او را به ما نمایانده اند. از جمله:
- ۱- شیخ آقا بزرگ تهرانى مى نویسد: دانشمند محقق، فقیه متبحر، و از بزرگان با شرافت قم.(۲۵)
- ۲- شیخ محمدحسین ناصرالشریعه هم مى نویسد: وى از علماى بزرگ و فقهاى سترگ قم است که در عصر خود، در اولین صف علماى این بلد بود. علاوه بر فضل ظاهر، قدس باطن نیز داشت.(۲۶)
- ۳- حاج شیخ مرتضى انصارى دزفولى نیز مى گوید: فقیه اصولى، زاهد متقى، محقق مدقق، جامع معقول و منقول و از اجله شاگردان شیخ بوده است.(۲۷)
خصوصیات اخلاقى
مرحوم حاج آخوند عالمى متواضع و به دور از مظاهر تشخص و تعین بود، تنها به حل و فصل مشکلات دینى مردم و تدریس و تألیف و امامت جماعت مى پرداخت. آنقدر در چشم و دل مردم قم جاى گرفته بود که مردم تکههایى از پیراهن او را براى گذاشتن در کفن خویش، ذخیره مى کردند و آن را مایه مباهات خود مى دانستند. زمانى گروهى از مردم قم براى زیارت عتبات عالیات به سامرا مشرف شدند و وجوهات شرعیه خود را به مرحوم میرزاى شیرازى تقدیم داشتند. اما میرزا از پذیرفتن آنها سرباز زد و فرمود: مگر آقاى حاج آخوند در قم نیست که شما وجوهاتتان را به سامرا آورده اید؟ ببرید به ایشان بدهید.
از مظاهر فروتنى حاج آخوند آن که: روزى براى ایشان نامه اى آمده بود و در آن خطاب به «حجت الاسلام» شده بود. معظمله ناراحت شد و این عنوان را زائد بر شأن خود دانست و فرمود: حجت الاسلام فقط شیخ انصارى بود و بس. و هم از سر تواضع، اجازه عکسبردارى از خود را نمى داد و بدین دلیل، تصویرى از او در دست نیست.(۲۸)
وفات
سرانجام مرحوم حاج آخوند، پس از عمرى - قریب به ۷۵ سال - سرشار از خدمات دینى و اجتماعى، در ۱۶ ذی الحجه ۱۳۳۲ ق(۲۹) بدرود حیات گفت و پس از یک تشییع شایسته، در ایوان آیینه حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.(۳۰)
به هنگام وفات، وصیت نمود تا جنازه اش همانند یکى از مردمان عادى و به دور از تشریفات تشییع شود، اما مرحوم حاج سید محمدباقر - تولیت آستانه مقدسه - فرمود: ما مقدارى از راه را به وصیت ایشان عمل مى کنیم و بعد از آن به صلاحدید خود تشییع مى نمائیم.
پانویس
(۱). مقدمه سر السعادة، ص ۵.
(۲). نقباء البشر، ۱۶۵۷/۴؛ تاریخ قم، ص ۲۷۸، هدیة الرازى؛ ش ۱۶۷ (احوال حاج سید صادق قمى).
(۳). میرزا خود فرموده است: شیخ مرحوم سه چیز داشت: علم و سیاست و زهد. علم خود را به من و سیاستش را به آقا حسن شیرازى بخشید و زهدش را هم با خود به گور برد. شیخ انصارى هم فرموده بود: من براى سه نفر درس مى گویم: میرزا محمدحسن شیرازى، میرزا حبیبالله رشتى و آقا حسن نجمآبادى. ر.ک: نقباءالبشر، ۴۳۸/۱.
(۴). رجال قم، ص ۹۹.
(۵). آثار الحجة، ۷۲/۲.
(۶). کتابشناسى آثار مربوط به قم، ص ۱۳۲.
(۷). غررالحکم، ۵۷۵/۲، ح ۴۱.
(۸). همان، ۵۰۲/۲، ح ۵۵.
(۹). الذریعة، ۱۶۴/۱۷.
(۱۰). «بدیهة خذوها» ماده تاریخ تألیف کتاب - ۱۳۱۲ ق - است.
(۱۱). ابعاد شخصیت شیخ انصارى، ص ۲۳ (مجله مسجد، ش ۱۷ (دى ۱۳۷۳)، ص ۹۰).
(۱۲). مجله آینه پژوهش، ش ۲۷، ص ۷۶-۷۸.
(۱۳). الذریعة، ۱۷۸/۱۷، نقباءالبشر، ۱۶۵۷/۴.
(۱۴). نقباءالبشر، ۱۶۵۷/۴.
(۱۵). همان مدرک.
(۱۶). همان جا.
(۱۷). همان مدرک.
(۱۸). الذریعة، ۱۷۱/۱۸.
(۱۹). غررالحکم، ۶۵/۱، ح ۱۷۰۴.
(۲۰). کتاب کیمیاء، ص ۲۳۹، رجال قم، ص ۱۵۰.
(۲۱). آثار الحجة، ۶۶/۲ و ۶۷، روزنامه نداى حق، سال ۲، ش ۸ (مقاله استاد حسین عمادزاده).
(۲۲). آثار الحجة، ۱۰۰/۲؛ رجال قم، ص ۱۳۰.
(۲۳). همان، ۱۰۸/۲، رجال قم، ص ۱۵۰.
(۲۴). همان، ۹۱/۲.
(۲۵). نقباءالبشر، ۱۶۵۷/۴.
(۲۶). تاریخ قم، ص ۲۷۸.
(۲۷). زندگى و شخصیت شیخ انصارى، ص ۲۹۸.
(۲۸). از افادات آقاى حاج محمدحسن اعرابى زید عزه.
(۲۹). نقباءالبشر، ۱۶۵۷/۴.
(۳۰). تاریخ قم، ص ۲۷۸.
منابع
(۱). آثار الحجة یا تاریخ حوزه علمیه قم، محمد شریف رازى، کتابفروشى برقعى، قم.
(۲). آینه پژوهش (مجله)، نشریه دفتر تبلیغات اسلامى، حوزه علمیه قم.
(۳). تاریخ قم، محمدحسین ناصرالشریعة، با مقدمه و اصلاحات: على دوانى، دارالفکر، قم.
(۴). الذریعة الى تصانیف الشیعة، شیخ آقا بزرگ تهرانى، دارالاضواء، بیروت.
(۵). رجال قم، سید محمد مقدسزاده، چاپخانه مهر ایران، ۱۳۳۵ ش.
(۶). زندگى و شخصیت شیخ انصارى، مرتضى انصارى، اهواز، ۱۳۸۳ ق.
(۷). سرالسعادة، سید احمد حسین روحانى، مقدمه: سید مهدى روحانى، چاپ قم.
(۸). غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، ترجمه: محمدعلى انصارى قمى، چاپ قم، ۱۳۳۵ ش.
(۹). قلائد الفرائد، ملا غلامرضا قمى، چاپ افست، قم، ۱۳۷۲ ش.
(۱۰). کتابشناسى آثار مربوط به قم، سید حسین مدرسى طباطبایى، قم، ۱۳۵۳ ش.
(۱۱). کیمیا، ملا محمدجواد قمى، چاپ قم، ۱۳۶۴ ق.
(۱۲). نداى حق (روزنامه)، چاپ تهران، ۱۳۷۱ ق.
(۱۳). مؤلفین کتب چاپى، خان بابامشار، تهران، ۱۳۴۲ ش، (ج ۴، ص ۶۹۵).
(۱۴). نقباءالبشر فى قرن الرابع عشر، آقا بزرگ تهرانى، مشهد، ۱۴۰۴ ق.
(۱۵). گفتار آقاى حاج محمدحسن اعرابى.
منبع
ناصرالدین انصارى قمى، ستارگان حرم، جلد ۶.