اقتباس: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | «اقتباس» در اصطلاح [[علم بدیع|علم بدیع]]، آن است که در کلام، مطلبی از [[قرآن]] یا [[حدیث]] یا [[شعر|شعری]] معروف را بیاورند؛ در حالی که اشارهای صریح به آن [[آیه]]، حدیث یا شعر نشده باشد. | |
− | {{بیت| | + | == تعریف اقتباس == |
+ | کلمه «اقتباس» از ریشه «قبس» مصدر عربی از باب افتعال به معنای گرفتن، اخذ کردن، آموختن و فراگرفتن علم و هنر و ادب از دیگری است که امروزه در برابر آن کلمه انطباق یا بازنویسی نیز بکار میرود. از لحاظ اصطلاحی، در [[علم بدیع|علم بدیع]]، اقتباس آن است که در کلام ـ نثر یا نظم ـ مطلبی از [[قرآن]] یا [[حدیث]] یا [[شعر|شعری]] معروف را بیاورند؛ در حالی که اشارهای صریح به آن [[آیه]]، حدیث یا شعر نکرده باشند؛ مانند [[بیت (شعر)|بیت]] زیر از [[فردوسی]] که ترجمه حدیث نبوی "أنا مدینةُ العلم و علیّ بابُها" است: | ||
+ | {{بیت|که من شهر علمم علیَم در است|درست این سخن گفتِ پیغمبر است}} | ||
− | + | اصطلاح اقتباس تا قبل از قرن ششم هجری وجود نداشت. برخی دانشمندان اقتباس را محدود به استفاده از عبارات [[قرآن|قرآنی]] دانستهاند، در حالی که دیگران در معنایی گستردهتر، آن را در مورد اصطلاحات [[فقه]] و دانشهای دیگر نیز بهکار بردهاند. | |
− | + | [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] (۸۴۹ـ۹۱۱ ق) اختلافهایی را در میان علما در مسئله اقتباس بیان میکند، از جمله: [[مالکی|مالکیان]] عمل اقتباس را یا کاملاً محکوم میکردند یا آن را فقط در نثر مجاز میدانستند، در حالی که [[شافعی|شافعیان]] آن را به طور کلی مجاز میشمردند. | |
− | + | برخی اقتباسهای قرآنی را به سه دسته تقسیم کردهاند: مقبول، مباح و مردود. | |
− | + | الف. مقبول آن است که در خطبهها و موعظهها و عهود و نعت [[پیامبر اسلام|حضرت رسول]] صلی الله علیه وآله و امثال آن باشد؛ ب. مباح آن است که در [[غزل]]، رسایل و قصهها باشد؛ ج. نوع مردود خود بر دو قسم است: اول این که آیه کریمه برای هزل اقتباس شود. دوم آن چیزی است که خدای تعالی آن را به ذات خود نسبت داده باشد و شخص آن را برای خود نقل کند، چنانکه یکی از [[آل مروان|بنی مروان]] در مکتوبی که در آن از کارگران خود شکایت داشت، این آیه را به طور اقتباس نوشته بود: {{متن قرآن|«انَّ اِلینا ایابَهم ثمّ انّ علینا حسابَهم»}}. ([[سوره غاشیه|سوره الغاشیه]]/۲۶) | |
− | + | در [[شعر]] نیز اقتباس از شعری دیگر صورت میگیرد که به آن "تضمین" میگویند. اقتباس با تلمیح نیز قرابت دارد. در اقتباس همه یا بخشی از آیه یا [[حدیث]] میآید، در حالی که در تلمیح فقط به آیه یا حدیثی اشاره میشود تا ذهن خواننده یا شنونده را در کشف مفهوم سخن به تلاش وادارد. گاه اقتباس با صنعت ارسال مثل جمع میشود، مانند این بیت از همای شیرازی: | |
+ | {{بیت|از لبت زنده گشت جان هما|و مِن الماء کلّ شیء حی}}گاه به ضرورت وزن، در کلامِ اقتباسشده تغییری داده میشود یا معنایی غیر از معنای اصلی از آن اراده میگردد. | ||
− | + | ==کاربرد اقتباس== | |
− | + | هرگاه اقتباس را مترادف انطباق و بازنویسی بدانیم و غرض بازسازی هیأت اثری ادبی در قالبی نو باشد، معادل کلمه انگلیسی "adaptation" تلقی شده است؛ مانند رمّان که برای فیلم یا تئاتر بازنویسی شود یا نمایشنامه که به صورت رمان درآید. بسیاری از قصّههای "هزار و یک شب" برای سینما، رادیو، تئاتر و ادبیات کودکان بازنویسی شده است. در اقتباس به گونهای عمل میشود که سیر داستان، شخصیتها و تا حد امکان خصوصیت زبانی و لحن اثر اصلی حفظ گردد. | |
− | |||
− | + | ممکن است نویسنده یا شاعری معنی و محتوا یا مضمونی را از نویسنده یا شاعری دیگر اخذ کند یا امری محقَّق و واقعهای تاریخی را بگیرد و آن را به زبان خود نقل کند. در قلمرو ادبیات، اقتباس محتوایی یا مضمونی معمولتر از اقتباس تاریخی است، هر چند شاهکارهایی در عرصه ادبیات جهان پدید آمد که برگرفته از حوادث تاریخی است که کتاب جنگ و صلح تولستوی از آن جمله است. در اقتباس محتوایی، چنانچه اقتباسکننده نامی از منبع مورد استفاده خویش نیاورد، همارز سرقت ادبی است. | |
− | + | گاهی سخنوری از سخنوران دیگر تأثیر میپذیرد و سبکی اقتباسی پدید میآورد، چنانکه [[صائب تبریزی|صائب]] خود را پیرو [[حافظ شیرازی|حافظ]] میشمارد. گاه نیز یک دوره ادبی به طور کامل متأثر از یک دوره ادبی دیگر است، همانگونه که ادبیات کلاسیک اروپا متأثر از ادبیات یونان و رُم قدیم است. بسیاری از داستانهای [[ایران]] پس از [[اسلام]]، اقتباس یا ترجمه از منابع فارسی پیش از اسلام است، مانند [[شاهنامه]] و ویس و رامین. برخی کتابها و داستانها از کشوری به کشور دیگر سفر میکنند و جنبه بینالمللی مییابند، مانند حکایات [[کلیله و دمنه (کتاب)|کلیله و دمنه]] که از هند به ایران و سپس به نقاط دیگر عالم سفر کرده و آثار اقتباسی شگفتانگیزی بهوجود آورده است. این آثار، اگر به صورت آزاد ترجمه شده باشد، ترجمه اقتباسی خوانده میشود. | |
− | + | یکی از کارکردهای مهم اقتباس، احیای مجدّد آثار کهنه ادبی است که به عللی توانایی ایجاد ارتباط با مخاطب را از دست دادهاند. اقتباس، با ایجاد هماهنگی میان اثر ادبی کهن و تحولات اجتماعی نوین، نقش مهمی ایفا میکند. هر چه محتوای یک اثر جهانیتر باشد، اقتباس از آن آسانتر و هرچه رابطه اثر با زمان یا مکانی خاص بیشتر باشد، اقتباس دشوارتر است. | |
− | + | ==منابع== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *[http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3.aspx "اقتباس"، دائرةالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی، عباس جاهدجاه]، بازیابی: ۱ مرداد ۱۳۹۲. | |
− | * [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3.aspx | ||
[[رده:ادبیات]] | [[رده:ادبیات]] | ||
+ | [[رده:شعر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۶
«اقتباس» در اصطلاح علم بدیع، آن است که در کلام، مطلبی از قرآن یا حدیث یا شعری معروف را بیاورند؛ در حالی که اشارهای صریح به آن آیه، حدیث یا شعر نشده باشد.
تعریف اقتباس
کلمه «اقتباس» از ریشه «قبس» مصدر عربی از باب افتعال به معنای گرفتن، اخذ کردن، آموختن و فراگرفتن علم و هنر و ادب از دیگری است که امروزه در برابر آن کلمه انطباق یا بازنویسی نیز بکار میرود. از لحاظ اصطلاحی، در علم بدیع، اقتباس آن است که در کلام ـ نثر یا نظم ـ مطلبی از قرآن یا حدیث یا شعری معروف را بیاورند؛ در حالی که اشارهای صریح به آن آیه، حدیث یا شعر نکرده باشند؛ مانند بیت زیر از فردوسی که ترجمه حدیث نبوی "أنا مدینةُ العلم و علیّ بابُها" است:
که من شهر علمم علیَم در است درست این سخن گفتِ پیغمبر است
اصطلاح اقتباس تا قبل از قرن ششم هجری وجود نداشت. برخی دانشمندان اقتباس را محدود به استفاده از عبارات قرآنی دانستهاند، در حالی که دیگران در معنایی گستردهتر، آن را در مورد اصطلاحات فقه و دانشهای دیگر نیز بهکار بردهاند.
سیوطی (۸۴۹ـ۹۱۱ ق) اختلافهایی را در میان علما در مسئله اقتباس بیان میکند، از جمله: مالکیان عمل اقتباس را یا کاملاً محکوم میکردند یا آن را فقط در نثر مجاز میدانستند، در حالی که شافعیان آن را به طور کلی مجاز میشمردند.
برخی اقتباسهای قرآنی را به سه دسته تقسیم کردهاند: مقبول، مباح و مردود.
الف. مقبول آن است که در خطبهها و موعظهها و عهود و نعت حضرت رسول صلی الله علیه وآله و امثال آن باشد؛ ب. مباح آن است که در غزل، رسایل و قصهها باشد؛ ج. نوع مردود خود بر دو قسم است: اول این که آیه کریمه برای هزل اقتباس شود. دوم آن چیزی است که خدای تعالی آن را به ذات خود نسبت داده باشد و شخص آن را برای خود نقل کند، چنانکه یکی از بنی مروان در مکتوبی که در آن از کارگران خود شکایت داشت، این آیه را به طور اقتباس نوشته بود: «انَّ اِلینا ایابَهم ثمّ انّ علینا حسابَهم». (سوره الغاشیه/۲۶)
در شعر نیز اقتباس از شعری دیگر صورت میگیرد که به آن "تضمین" میگویند. اقتباس با تلمیح نیز قرابت دارد. در اقتباس همه یا بخشی از آیه یا حدیث میآید، در حالی که در تلمیح فقط به آیه یا حدیثی اشاره میشود تا ذهن خواننده یا شنونده را در کشف مفهوم سخن به تلاش وادارد. گاه اقتباس با صنعت ارسال مثل جمع میشود، مانند این بیت از همای شیرازی:
از لبت زنده گشت جان هما و مِن الماء کلّ شیء حی
گاه به ضرورت وزن، در کلامِ اقتباسشده تغییری داده میشود یا معنایی غیر از معنای اصلی از آن اراده میگردد.
کاربرد اقتباس
هرگاه اقتباس را مترادف انطباق و بازنویسی بدانیم و غرض بازسازی هیأت اثری ادبی در قالبی نو باشد، معادل کلمه انگلیسی "adaptation" تلقی شده است؛ مانند رمّان که برای فیلم یا تئاتر بازنویسی شود یا نمایشنامه که به صورت رمان درآید. بسیاری از قصّههای "هزار و یک شب" برای سینما، رادیو، تئاتر و ادبیات کودکان بازنویسی شده است. در اقتباس به گونهای عمل میشود که سیر داستان، شخصیتها و تا حد امکان خصوصیت زبانی و لحن اثر اصلی حفظ گردد.
ممکن است نویسنده یا شاعری معنی و محتوا یا مضمونی را از نویسنده یا شاعری دیگر اخذ کند یا امری محقَّق و واقعهای تاریخی را بگیرد و آن را به زبان خود نقل کند. در قلمرو ادبیات، اقتباس محتوایی یا مضمونی معمولتر از اقتباس تاریخی است، هر چند شاهکارهایی در عرصه ادبیات جهان پدید آمد که برگرفته از حوادث تاریخی است که کتاب جنگ و صلح تولستوی از آن جمله است. در اقتباس محتوایی، چنانچه اقتباسکننده نامی از منبع مورد استفاده خویش نیاورد، همارز سرقت ادبی است.
گاهی سخنوری از سخنوران دیگر تأثیر میپذیرد و سبکی اقتباسی پدید میآورد، چنانکه صائب خود را پیرو حافظ میشمارد. گاه نیز یک دوره ادبی به طور کامل متأثر از یک دوره ادبی دیگر است، همانگونه که ادبیات کلاسیک اروپا متأثر از ادبیات یونان و رُم قدیم است. بسیاری از داستانهای ایران پس از اسلام، اقتباس یا ترجمه از منابع فارسی پیش از اسلام است، مانند شاهنامه و ویس و رامین. برخی کتابها و داستانها از کشوری به کشور دیگر سفر میکنند و جنبه بینالمللی مییابند، مانند حکایات کلیله و دمنه که از هند به ایران و سپس به نقاط دیگر عالم سفر کرده و آثار اقتباسی شگفتانگیزی بهوجود آورده است. این آثار، اگر به صورت آزاد ترجمه شده باشد، ترجمه اقتباسی خوانده میشود.
یکی از کارکردهای مهم اقتباس، احیای مجدّد آثار کهنه ادبی است که به عللی توانایی ایجاد ارتباط با مخاطب را از دست دادهاند. اقتباس، با ایجاد هماهنگی میان اثر ادبی کهن و تحولات اجتماعی نوین، نقش مهمی ایفا میکند. هر چه محتوای یک اثر جهانیتر باشد، اقتباس از آن آسانتر و هرچه رابطه اثر با زمان یا مکانی خاص بیشتر باشد، اقتباس دشوارتر است.
منابع
- "اقتباس"، دائرةالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی، عباس جاهدجاه، بازیابی: ۱ مرداد ۱۳۹۲.