آیه 60 نساء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
==متن آیه==
'''منبع:''' [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 215
 
  
'''نویسنده:''' محمدباقر محقق
+
{{قرآن در قاب|«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيدًا».|سوره=4|آیه=60}}
  
==شأن نزول آيه 60 سوره نساء==
+
==ترجمه آیه==
  
''''<I>«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ».</I><ref> بقيه آيه: «وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِيداً؛ آيا نمى بينى كسانى را كه مى پندارند كه گرويده اند به آنچه براى تو و براى پيش از تو فرستاده شده؟ و مي‌خواهند (بت) طاغوت را به داورى بپذيرند و (در حالتى كه) دستور يافته اند كه به آن كافر شوند و اهريمن مي‌خواهد آن‌ها را به گمراهى (بسيار) دورى گمراه نمايد».</ref>
+
آيا نديده اى كسانى را كه مى پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان آورده اند با اين همه مى خواهند داورى ميان خود را به سوى طاغوت ببرند با آن كه قطعا فرمان يافته اند كه بدان كفر ورزند ولى شيطان مى خواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد.
  
«[[شیخ طوسى]]» حسن بصرى و جبائى گويند: درباره قومى از منافقين نازل شده كه بت ها را براى حكومت و داورى انتخاب كرده بودند. آن هم با انداختن قداح كه نوعى از قرعه بود.<ref> صاحب مجمع البيان گويد: اكثر مفسرين برآنند كه بين دو نفر يهودى و منافق نزاعى رخ داد. يهودى گفت: من داورى محمد را قبول دارم زيرا مي‌دانم رشوه نمي‌گيرد و در قضاوت ظلم و ستم روا نمي‌دارد. منافق گفت: من داورى كعب بن اشرف را قبول دارم و در عين حال مي‌دانست كه كعب اهل رشوه است سپس اين آية نازل شد و صاحب البرهان از قول على بن ابراهيم گويد: كه آيه درباره زبير بن عوام نازل شده كه با مردى يهودى راجع به باغى نزاع كرده بود. زبير به يهودى مى گفت: تو به قضاوت ابن شيبه يهودى خشنود مي‌شوى، يهودى مى گفت: تو به قضاوت محمد راضى مى گردى سپس اين آيه نازل گرديد.</ref><ref> طبرى صاحب جامع البيان از شعبى روايت كند كه ميان دو نفر يهودى و منافق نزاع شده بود. يهودى مى گفت: حكم تو را نزد يك نفر از اهل دين خودت مى برم يا نزد محمد مى برم كه هيچ رشوه نمي‌گيرد سپس اتفاق كردند كه حكم خود را نزد كاهنى در جهينه ببرند و در تفسير ابن ابى‌حاتم و نيز طبرانى از ابن عباس روايت كند كه كاهن مزبور ابوبرزة الاسلمى بوده است.</ref>
+
==نزول==
  
==پانویس ==
+
'''محل نزول:'''
<references />
+
 
 +
این آیه در همچون دیگر آیات سوره نساء در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.</ref>
 +
 
 +
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 215.</ref>
 +
 
 +
«[[شیخ طوسى]]» گوید: حسن بصرى و جبائى گويند: درباره قومى از منافقين نازل شده كه بت ها را براى حكومت و داورى انتخاب كرده بودند. آن هم با انداختن قداح كه نوعى از قرعه بود.<ref> صاحب مجمع البيان گويد: اكثر مفسرين برآنند كه بين دو نفر يهودى و منافق نزاعى رخ داد. يهودى گفت: من داورى محمد را قبول دارم زيرا مي‌دانم رشوه نمي‌گيرد و در قضاوت ظلم و ستم روا نمي‌دارد. منافق گفت: من داورى كعب بن اشرف را قبول دارم و در عين حال مي‌دانست كه كعب اهل رشوه است سپس اين آية نازل شد و صاحب البرهان از قول على بن ابراهيم گويد: كه آيه درباره زبير بن عوام نازل شده كه با مردى يهودى راجع به باغى نزاع كرده بود. زبير به يهودى مى گفت: تو به قضاوت ابن شيبه يهودى خشنود مي‌شوى، يهودى مى گفت: تو به قضاوت محمد راضى مى گردى سپس اين آيه نازل گرديد.</ref><ref> طبرى صاحب جامع البيان از شعبى روايت كند كه ميان دو نفر يهودى و منافق نزاع شده بود. يهودى مى گفت: حكم تو را نزد يك نفر از اهل دين خودت مى برم يا نزد محمد مى برم كه هيچ رشوه نمي‌گيرد سپس اتفاق كردند كه حكم خود را نزد كاهنى در جهينه ببرند و در تفسير ابن ابى‌حاتم و نيز طبرانى از ابن عباس روايت كند كه كاهن مزبور ابوبرزة الاسلمى بوده است.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
<references/>
 +
 
 +
==منابع==
 +
 
 +
* قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
 +
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
 +
* فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.
 +
 
 +
==پیوندها==
 +
 
 +
* [[سوره نساء]]
 +
* [[سوره نساء/متن و ترجمه سوره]]
 +
 
 +
[[رده:آیات سوره نساء]]
 +
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۰

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيدًا».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه آیه

آيا نديده اى كسانى را كه مى پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان آورده اند با اين همه مى خواهند داورى ميان خود را به سوى طاغوت ببرند با آن كه قطعا فرمان يافته اند كه بدان كفر ورزند ولى شيطان مى خواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد.

نزول

محل نزول:

این آیه در همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسى» گوید: حسن بصرى و جبائى گويند: درباره قومى از منافقين نازل شده كه بت ها را براى حكومت و داورى انتخاب كرده بودند. آن هم با انداختن قداح كه نوعى از قرعه بود.[۳][۴]

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 215.
  3. صاحب مجمع البيان گويد: اكثر مفسرين برآنند كه بين دو نفر يهودى و منافق نزاعى رخ داد. يهودى گفت: من داورى محمد را قبول دارم زيرا مي‌دانم رشوه نمي‌گيرد و در قضاوت ظلم و ستم روا نمي‌دارد. منافق گفت: من داورى كعب بن اشرف را قبول دارم و در عين حال مي‌دانست كه كعب اهل رشوه است سپس اين آية نازل شد و صاحب البرهان از قول على بن ابراهيم گويد: كه آيه درباره زبير بن عوام نازل شده كه با مردى يهودى راجع به باغى نزاع كرده بود. زبير به يهودى مى گفت: تو به قضاوت ابن شيبه يهودى خشنود مي‌شوى، يهودى مى گفت: تو به قضاوت محمد راضى مى گردى سپس اين آيه نازل گرديد.
  4. طبرى صاحب جامع البيان از شعبى روايت كند كه ميان دو نفر يهودى و منافق نزاع شده بود. يهودى مى گفت: حكم تو را نزد يك نفر از اهل دين خودت مى برم يا نزد محمد مى برم كه هيچ رشوه نمي‌گيرد سپس اتفاق كردند كه حكم خود را نزد كاهنى در جهينه ببرند و در تفسير ابن ابى‌حاتم و نيز طبرانى از ابن عباس روايت كند كه كاهن مزبور ابوبرزة الاسلمى بوده است.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.

پیوندها