آخرت: تفاوت بین نسخهها
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (استفاده از کتاب نثر طوبی) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | به معنی دیگر است مؤنث آخر به صیغه اسم فاعل در [[قرآن]] به معنی عالم دیگر آمده پس از دنیا که بندگان برای مکافات و پاداش کردار بدانجا می روند. در مقابل عالم آخرت عالم دنیاست یعنی عالم پست و فرومایه یا عالم اولی {{متن قرآن|«فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى»}} . (نجم، 26) | |
− | |||
==واژه آخرت== | ==واژه آخرت== | ||
سطر ۶: | سطر ۵: | ||
آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. واژه آخرت برگرفته از ريشه ا خ - ر و مؤنث آخر به معناى پايان و در برابر اول است. | آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. واژه آخرت برگرفته از ريشه ا خ - ر و مؤنث آخر به معناى پايان و در برابر اول است. | ||
− | قرآن كريم زندگى انسان را به دو بخش پايانپذير و جاودان تقسيم و از | + | [[قرآن كريم]] زندگى انسان را به دو بخش پايانپذير و جاودان تقسيم و از اولى به الدنيا والاولى و از دومى به الاخرة واليوم الاخر تعبير كرده است. |
− | واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنيا، 113 بار در قرآن ذكر شده است:<ref>ر.ك: المعجم المفهوس، أ خ ر.</ref> نه بار صفت يا مضاف اليه دار، مانند: {{متن قرآن| | + | واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنيا، 113 بار در قرآن ذكر شده است: <ref>ر.ك: المعجم المفهوس، أ خ ر.</ref>نه بار صفت يا مضاف اليه دار، مانند: {{متن قرآن|«وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ»}}.<ref>[[سوره عنكبوت]]، آيه 64.</ref> |
− | {{متن قرآن| | + | {{متن قرآن|«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ»}}،<ref>[[سوره يوسف]]، آيه 109.</ref> يك مورد صفت النشأة: {{متن قرآن|يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ}} <ref>[[سوره عنکبوت]]، آيه 20.</ref>؛ پنج بار در برابر الاولى، مانند: {{متن قرآن|«فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى»}}<ref>[[سوره نجم]]، آيه 25.</ref>؛ 48 مورد در برابر الدنيا، مانند: {{متن قرآن|«رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً»}} <ref>[[سوره بقره]]، آيه 201.</ref>؛ و 26 بار صفت يوم، مانند: {{متن قرآن|«آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ»}}<ref>همان، آيه 8.</ref> در مواردى نيز واژه آخرت به تنهايى بكار رفته است، مانند: {{متن قرآن|«أُولَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ»}} <ref>همان، آيه 86.</ref>. لفظ آخرت در اين گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده كه يكى از واژههاى الدار، الكرة<ref>مجمع البيان، ج 1، ص 123.</ref>، النشأة<ref>تفسير صدرالمتألهين، ج 1، ص 303.</ref> يا الحياة<ref>التفسير الكبير، ج 28، ص 303.</ref> موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال مىگردد. |
==آخرت در قرآن و روایات== | ==آخرت در قرآن و روایات== | ||
سطر ۱۶: | سطر ۱۵: | ||
آيات فراوانى از قرآن، در مورد عالم آخرت به بحث پرداخته است؛ به طورى كه گفته شده، حدود دو هزار آيه در قرآن به نحوى بر آن جهان دلالت دارد.<ref>معارف قرآن، ص 482.</ref> | آيات فراوانى از قرآن، در مورد عالم آخرت به بحث پرداخته است؛ به طورى كه گفته شده، حدود دو هزار آيه در قرآن به نحوى بر آن جهان دلالت دارد.<ref>معارف قرآن، ص 482.</ref> | ||
− | مباحث گوناگون موضوع آخرت را در قرآن | + | مباحث گوناگون موضوع آخرت را در [[قرآن كريم]]، از واژههاى فراوانى مانند [[برزخ]]، بعث، حشر، نشر، صراط، قيامت، ميزان، يومالدين، يوم الفرقان، يوم الحسرة، يوم الحساب و دهها واژه ديگر مىتوان استفاده كرد زيرا هر يك از اين واژگان به يكى از مراحل جهان آخرت يا به خصوصيتى از آن جهان اشاره دارد؛ ولى با توجه به اين كه در واژه آخرت تقابل با جهان نخستين (دنيا) نهفته - چنان كه در قرآن نيز در موارد متعدد، دنيا و آخرت در كنار هم قرار گرفته است - مناسبتر است در موضوع آخرت به مسائل كلى مربوط به آن جهان پرداخته شود. |
− | از آنجا كه اين گونه بحثها در قرآن بيشتر با دو واژه آخرت و يوم الاخر بيان شده، كوشيدهايم از واژههاى ديگر جز در عنوان تفاوتهاى دنيا و آخرت - كه به تبيين حقيقت آخرت مىپردازد - و منازل و مراحل آخرت - كه در آن چارهاى جز استفاده از آيات مشتمل بر واژههاى ديگر نيست - كمتر استفاده شود و بيشتر به آياتى پرداخته شود كه | + | از آنجا كه اين گونه بحثها در [[قرآن]] بيشتر با دو واژه آخرت و يوم الاخر بيان شده، كوشيدهايم از واژههاى ديگر جز در عنوان تفاوتهاى دنيا و آخرت - كه به تبيين حقيقت آخرت مىپردازد - و منازل و مراحل آخرت - كه در آن چارهاى جز استفاده از آيات مشتمل بر واژههاى ديگر نيست - كمتر استفاده شود و بيشتر به آياتى پرداخته شود كه دربردارنده يكى از دو واژه مزبور باشند، بنابراين به مبحث قيامت و حوادث دهشتناك آن - كه با فروپاشى اين جهان مقارن است - همچنين موضوع [[معاد]] و استدلالهاى عقلى و نقلى در اثبات آخرت و نيز پاسخ به شبهات درباره آن جهان به تفصيل پرداخته نمىشود. |
برخى از تعبير قرآن درباره جهان ديگر به اليوم الاخر و آخرت، استفاده كردهاند كه حيات انسان بلكه دوره جهان در مجموع دو دوره تقسيم مىشود و هر دوره را به عنوان يك روز بايد شناخت: يكى، روز و دورهاى كه اول است و پايان مىپذيرد (دنيا) و ديگر، روز و دورهاى كه آخر است و پايان نمىپذيرد (آخرت)؛ همچنان كه در برخى آيات از زندگى دنيوى به اولى و از حيات اخروى به آخرت تعبير شده است.<ref>شهید مطهری، مجموعه آثار (زندگى جاويد يا حيات اخروى)، ج 2، ص 502.</ref> | برخى از تعبير قرآن درباره جهان ديگر به اليوم الاخر و آخرت، استفاده كردهاند كه حيات انسان بلكه دوره جهان در مجموع دو دوره تقسيم مىشود و هر دوره را به عنوان يك روز بايد شناخت: يكى، روز و دورهاى كه اول است و پايان مىپذيرد (دنيا) و ديگر، روز و دورهاى كه آخر است و پايان نمىپذيرد (آخرت)؛ همچنان كه در برخى آيات از زندگى دنيوى به اولى و از حيات اخروى به آخرت تعبير شده است.<ref>شهید مطهری، مجموعه آثار (زندگى جاويد يا حيات اخروى)، ج 2، ص 502.</ref> | ||
− | ===آخرت؛ خانه زنده === | + | ===آخرت؛ خانه زنده=== |
− | دار آخرت دار زنده است و عالم حیات در مقابل دنیا که عالم ماده و جماد است . زندگی در موجودات این جهان رشحه است از آن عالم بر این ها فشانده و پرتوی از آنجا افتاده و آن عالم و هر چه در آن عالم است | + | |
+ | دار آخرت دار زنده است و عالم حیات در مقابل دنیا که عالم ماده و جماد است. زندگی در موجودات این جهان رشحه است از آن عالم بر این ها فشانده و پرتوی از آنجا افتاده و آن عالم و هر چه در آن عالم است به خود زنده اند در و دیوار و درخت و زمین و هر چیز آنجا عین روح و حیاتند. {{متن قرآن|«إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»}}. ([[سوره عنکبوت]]، 65)<ref>علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه آخرت.</ref> | ||
===دنیا کشتزار آخرت=== | ===دنیا کشتزار آخرت=== | ||
− | {{متن قرآن|«مَنَ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ و َمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا و َمَالَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»}}؛ ([[سوره شوری]]، آیه 20) هر كس كِشت آخرت را بخواهد به كشته اش مى افزاييم و هر كس كشت دنیا را بخواهد از همان به او عطا مى كنيم و در آخرت بهره و نصيبى ندارد. | + | {{متن قرآن|«مَنَ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ و َمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا و َمَالَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»}}؛ ([[سوره شوری]]، آیه 20) هر كس كِشت آخرت را بخواهد به كشته اش مى افزاييم و هر كس كشت دنیا را بخواهد. از همان به او عطا مى كنيم و در آخرت بهره و نصيبى ندارد. |
===محل نیل به سعادت=== | ===محل نیل به سعادت=== | ||
سطر ۵۶: | سطر ۵۶: | ||
===عذاب و خوشی آخرت=== | ===عذاب و خوشی آخرت=== | ||
− | |||
− | + | عذاب آخرت و همچنین لذات آن جهان نسبت به این جهان بسیار شدیدتر و بزرگتر و رسواکننده تر و بادوام تر است. {{متن قرآن|«وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ»}}. ([[سوره رعد]]، 34) | |
+ | {{متن قرآن|«ولعذاب الاخرة اکبر»}}. ([[سوره زمر]]، 28) و {{متن قرآن|«وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى»}} ([[سوره طه]]، 127) و {{متن قرآن|«وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى»}} ([[سوره فصلت]]، 16) و {{متن قرآن|«وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً»}} (بنی اسرائیل، 21) و {{متن قرآن|«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ»}}. ([[سوره سجده]]، 17) | ||
+ | |||
+ | اکنون که زنده ایم ادراک کننده روح ما است نه جسم ما و هر چه روح خالص تر باشد و جسم لطیف تر ادراک لذت و الم شدیدتر است، کف پا کمتر از لب و چشم ادراک درد می کند البته وقتی جسم بی نهایت لطیف باشد و در روح مستهلک شود. دردها و خوشی ها بی اندازه قویتر خواهد بود. نعمت هائی که خدا به نیکان وعده داده و عذاب و شکنجه شریران را تخویف کرده در آیات بسیار وارد است در عنوان جنت و جهنم و قیامت و امثال آن.<ref>نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة».</ref> | ||
===آخرت، سراى ماندگار=== | ===آخرت، سراى ماندگار=== | ||
− | {{متن قرآن| | + | {{متن قرآن|«يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ»}}؛ ([[سوره غافر]]، آیه 39) اى قوم من! اين زندگى دنيا كالايى بيش نيست و اين آخرت است كه سراى بقاست. |
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فهُوَ العاقلُ؛ امام على عليه السلام: کسى كه خانه ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است. | الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فهُوَ العاقلُ؛ امام على عليه السلام: کسى كه خانه ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است. | ||
سطر ۷۵: | سطر ۷۷: | ||
===برترى آخرت=== | ===برترى آخرت=== | ||
− | {{متن قرآن| | + | {{متن قرآن|« قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى»}}؛ (سوره نساء، آیه 77) بگو: كالاى دنيا اندك است و آخرت براى كسى كه تقوا داشته باشد، بهتر است. |
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لَيسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَيستِ الدُّنيا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ؛ امام على عليه السلام: آخرت هيچ جايگزينى ندارد و دنيا بهاى آدمى نيست. | الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لَيسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَيستِ الدُّنيا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ؛ امام على عليه السلام: آخرت هيچ جايگزينى ندارد و دنيا بهاى آدمى نيست. | ||
سطر ۹۳: | سطر ۹۵: | ||
===كار براى آخرت=== | ===كار براى آخرت=== | ||
− | رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: اعمَلْ لِدُنياكَ كأنّكَ تَعيشُ أبداً، و اعمَلْ لآخرتِكَ كأنّكَ تَموتُ غَداً؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله: براى دنياى خود چنان كار كن كه گويى جاودانه مى زيى و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى فردا خواهى مرد. | + | رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: اعمَلْ لِدُنياكَ كأنّكَ تَعيشُ أبداً، و اعمَلْ لآخرتِكَ كأنّكَ تَموتُ غَداً؛ [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله: براى دنياى خود چنان كار كن كه گويى جاودانه مى زيى و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى فردا خواهى مرد. |
منبع: تنبیه الخواطر (ورام بن ابی فراس)، ج 1، ص 461/مستدرک الوسایل (حاج میرزا حسین نوری)، ج 1، ص 18. | منبع: تنبیه الخواطر (ورام بن ابی فراس)، ج 1، ص 461/مستدرک الوسایل (حاج میرزا حسین نوری)، ج 1، ص 18. | ||
− | عنه صلى الله عليه و آله: مَن أصبَحَ و أمسى | + | عنه صلى الله عليه و آله: مَن أصبَحَ و أمسى والآخِرةُ أكبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللَّهُ الغِنى في قلبِهِ، و جَمَع لَه أمرَهُ، ولَم يَخرُج مِن الدُّنيا حتّى يَستكمِلَ رزقَهُ. و مَن أصبحَ و أمسَى والدُّنيا أكبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الفَقْرَ بينَ عينَيهِ، و شتَّتَ علَيهِ أمْرَه، ولَم يَنَلْ مِن الدُّنيا إلّا ما قُسِمَ لَهُ؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش آخرت باشد، خداوند بى نيازى را در دل او جاى و كارش را سامان دهد و از دنيا نرود مگر وقتى كه روزى اش را كامل دريافت كرده باشد و هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش دنيا باشد، خداوند (مُهر) فقر و نادارى بر جبينش زند و كارش را پريشان سازد و از دنيا به چيزى بيش از قسمت خود نرسد. |
منبع: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج77، ص151/ تحف العقول (ابن شعبه)، ج103، ص29. | منبع: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج77، ص151/ تحف العقول (ابن شعبه)، ج103، ص29. | ||
سطر ۱۰۶: | سطر ۱۰۸: | ||
==آخرت در آئیین های دیگر== | ==آخرت در آئیین های دیگر== | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | یهود می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند {{متن قرآن|«قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ»}} ([[سوره بقره]]، 94) اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و [[حضرت موسی]] علیه السلام قارون را پند می داد که {{متن قرآن|«وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ»}} ([[سوره قصص]]، 77) از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. در تورات مثنی فصل 32، آیه 31 گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست. | ||
+ | |||
+ | مسیحیان نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی]] علیه السلام پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و نصاری از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در ([[سوره توبه]]، 29) به آنها اشارت فرموده است: {{متن قرآن|«قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ»}}. | ||
+ | |||
+ | جماعتی از مردم عهد پیغمبر صلی الله علیه و آله دهری و طبیعی بودند. {{متن قرآن|«وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا»}} ([[سوره جاثیه]]، 24) زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می شویم. خداوند در جواب آنها گوید: {{متن قرآن|«مَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ»}} به آنچه می گویند علم ندارند و گمان است آنچه می گویند چون شهادت بر عدم می دهند به علت آن که ندیده اند و ندیده شهادت بر عدم نمی توان داد، رجوع به [[ایمان]] شود. | ||
+ | |||
+ | {{متن قرآن|«قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ»}} ([[سوره ممتحنه]]، 13) درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می دانستند، می گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر بشریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن.<ref>نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة».</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۱۱۸: | سطر ۱۲۳: | ||
* على خراسانى، آخرت سراى پايدار. | * على خراسانى، آخرت سراى پايدار. | ||
* محمد محمدی ری شهری، گزیده میزان الحکمة. | * محمد محمدی ری شهری، گزیده میزان الحکمة. | ||
− | * ابولحسن شعرانی، نثر طوبی، واژه «آخرة» | + | * ابولحسن شعرانی، نثر طوبی، واژه «آخرة». |
[[رده:معاد]] | [[رده:معاد]] | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۴۶
به معنی دیگر است مؤنث آخر به صیغه اسم فاعل در قرآن به معنی عالم دیگر آمده پس از دنیا که بندگان برای مکافات و پاداش کردار بدانجا می روند. در مقابل عالم آخرت عالم دنیاست یعنی عالم پست و فرومایه یا عالم اولی «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى» . (نجم، 26)
محتویات
واژه آخرت
آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. واژه آخرت برگرفته از ريشه ا خ - ر و مؤنث آخر به معناى پايان و در برابر اول است.
قرآن كريم زندگى انسان را به دو بخش پايانپذير و جاودان تقسيم و از اولى به الدنيا والاولى و از دومى به الاخرة واليوم الاخر تعبير كرده است.
واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنيا، 113 بار در قرآن ذكر شده است: [۱]نه بار صفت يا مضاف اليه دار، مانند: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ».[۲]
«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ»،[۳] يك مورد صفت النشأة: يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ [۴]؛ پنج بار در برابر الاولى، مانند: «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى»[۵]؛ 48 مورد در برابر الدنيا، مانند: «رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً» [۶]؛ و 26 بار صفت يوم، مانند: «آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ»[۷] در مواردى نيز واژه آخرت به تنهايى بكار رفته است، مانند: «أُولَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ» [۸]. لفظ آخرت در اين گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده كه يكى از واژههاى الدار، الكرة[۹]، النشأة[۱۰] يا الحياة[۱۱] موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال مىگردد.
آخرت در قرآن و روایات
آيات فراوانى از قرآن، در مورد عالم آخرت به بحث پرداخته است؛ به طورى كه گفته شده، حدود دو هزار آيه در قرآن به نحوى بر آن جهان دلالت دارد.[۱۲]
مباحث گوناگون موضوع آخرت را در قرآن كريم، از واژههاى فراوانى مانند برزخ، بعث، حشر، نشر، صراط، قيامت، ميزان، يومالدين، يوم الفرقان، يوم الحسرة، يوم الحساب و دهها واژه ديگر مىتوان استفاده كرد زيرا هر يك از اين واژگان به يكى از مراحل جهان آخرت يا به خصوصيتى از آن جهان اشاره دارد؛ ولى با توجه به اين كه در واژه آخرت تقابل با جهان نخستين (دنيا) نهفته - چنان كه در قرآن نيز در موارد متعدد، دنيا و آخرت در كنار هم قرار گرفته است - مناسبتر است در موضوع آخرت به مسائل كلى مربوط به آن جهان پرداخته شود.
از آنجا كه اين گونه بحثها در قرآن بيشتر با دو واژه آخرت و يوم الاخر بيان شده، كوشيدهايم از واژههاى ديگر جز در عنوان تفاوتهاى دنيا و آخرت - كه به تبيين حقيقت آخرت مىپردازد - و منازل و مراحل آخرت - كه در آن چارهاى جز استفاده از آيات مشتمل بر واژههاى ديگر نيست - كمتر استفاده شود و بيشتر به آياتى پرداخته شود كه دربردارنده يكى از دو واژه مزبور باشند، بنابراين به مبحث قيامت و حوادث دهشتناك آن - كه با فروپاشى اين جهان مقارن است - همچنين موضوع معاد و استدلالهاى عقلى و نقلى در اثبات آخرت و نيز پاسخ به شبهات درباره آن جهان به تفصيل پرداخته نمىشود.
برخى از تعبير قرآن درباره جهان ديگر به اليوم الاخر و آخرت، استفاده كردهاند كه حيات انسان بلكه دوره جهان در مجموع دو دوره تقسيم مىشود و هر دوره را به عنوان يك روز بايد شناخت: يكى، روز و دورهاى كه اول است و پايان مىپذيرد (دنيا) و ديگر، روز و دورهاى كه آخر است و پايان نمىپذيرد (آخرت)؛ همچنان كه در برخى آيات از زندگى دنيوى به اولى و از حيات اخروى به آخرت تعبير شده است.[۱۳]
آخرت؛ خانه زنده
دار آخرت دار زنده است و عالم حیات در مقابل دنیا که عالم ماده و جماد است. زندگی در موجودات این جهان رشحه است از آن عالم بر این ها فشانده و پرتوی از آنجا افتاده و آن عالم و هر چه در آن عالم است به خود زنده اند در و دیوار و درخت و زمین و هر چیز آنجا عین روح و حیاتند. «إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ». (سوره عنکبوت، 65)[۱۴]
دنیا کشتزار آخرت
«مَنَ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ و َمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا و َمَالَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»؛ (سوره شوری، آیه 20) هر كس كِشت آخرت را بخواهد به كشته اش مى افزاييم و هر كس كشت دنیا را بخواهد. از همان به او عطا مى كنيم و در آخرت بهره و نصيبى ندارد.
محل نیل به سعادت
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: الدُّنيا مُنْيةُ الأشْقِياءِ، الآخِرةُ فَوزُ السُّعَداءِ؛ امام علی عليه السلام: دنيا آرزوى بدبختان است و آخرت پيروزى نيكبختان.
منبع: غررالحکم (عبدالواحد محمد تمیمی آمدی)
کوچکی دنیا در مقابل آخرت
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: عَلَيْكَ بالآخِرَةِ تأتِكَ الدُّنيا صاغِرةً؛ امام على عليه السلام: به آخرت چنگ درزن، دنيا برايت كوچك آيد.
منبع: غررالحکم (عبدالواحد محمد تمیمی آمدی)
نزدیکی آخرت
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: إنّ الدُّنيا مُنقَطِعةٌ عنكَ، والآخِرةَ قريبةٌ منكَ؛ امام على عليه السلام: همانا دنيا از تو جداشدنى و آخرت به تو نزديك است.
منبع: نهج البلاغه (سید رضی)، نامه 32.
عظمت امور آخرت
«انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ و َلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضِيلاً»؛ (سوره اسراء، آیات 20 و 21) بنگر كه چگونه برخى از ايشان را بر برخى ديگر برترى داده ايم و در آخرت درجات و برتري ها، برتر و بالاتر است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: و كلُّ شيءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ، و كلُّ شيءٍ مِن الآخرةِ عِيانُهُ أعظَمُ مِن سَماعِهِ، فَلْيَكْفِكُم مِن العِيانِ السَّماعُ، و مِن الغَيبِ الخَبَرُ؛ امام على عليه السلام: و هر چيز دنيا، شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است و هر چيز آخرت، ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس به جاى ديدن آخرت و مشاهده آنچه از ديدگان شما پنهان و در پس پرده غيب است، به همان شنيدن و خبر يافتن (توسط پیامبران) اكتفا كنيد.
منبع: نهج البلاغه (سید رضی)، خطبه 114.
عذاب و خوشی آخرت
عذاب آخرت و همچنین لذات آن جهان نسبت به این جهان بسیار شدیدتر و بزرگتر و رسواکننده تر و بادوام تر است. «وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ». (سوره رعد، 34)
«ولعذاب الاخرة اکبر». (سوره زمر، 28) و «وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى» (سوره طه، 127) و «وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى» (سوره فصلت، 16) و «وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً» (بنی اسرائیل، 21) و «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ». (سوره سجده، 17)
اکنون که زنده ایم ادراک کننده روح ما است نه جسم ما و هر چه روح خالص تر باشد و جسم لطیف تر ادراک لذت و الم شدیدتر است، کف پا کمتر از لب و چشم ادراک درد می کند البته وقتی جسم بی نهایت لطیف باشد و در روح مستهلک شود. دردها و خوشی ها بی اندازه قویتر خواهد بود. نعمت هائی که خدا به نیکان وعده داده و عذاب و شکنجه شریران را تخویف کرده در آیات بسیار وارد است در عنوان جنت و جهنم و قیامت و امثال آن.[۱۵]
آخرت، سراى ماندگار
«يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ»؛ (سوره غافر، آیه 39) اى قوم من! اين زندگى دنيا كالايى بيش نيست و اين آخرت است كه سراى بقاست.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فهُوَ العاقلُ؛ امام على عليه السلام: کسى كه خانه ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است.
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
عنه عليه السلام: الدُّنيا أمَد، الآخرةُ أبَدٌ؛ امام على عليه السلام: دنيا تمام شدنى است، آخرت هميشگى است.
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
برترى آخرت
« قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى»؛ (سوره نساء، آیه 77) بگو: كالاى دنيا اندك است و آخرت براى كسى كه تقوا داشته باشد، بهتر است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لَيسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَيستِ الدُّنيا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ؛ امام على عليه السلام: آخرت هيچ جايگزينى ندارد و دنيا بهاى آدمى نيست.
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
ياد آخرت
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: ذِكرُ الآخرةِ دَواءٌ و شِفاءٌ، ذِكرُ الدُّنيا أدْوَأُ الأدواءِ؛ امام على عليه السلام: ياد آخرت داروست و درمان، ياد دنيا بدترين درد و بيمارى است.
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
عنه عليه السلام: مَن أكثَرَ مِن ذِكرِ الآخِرةِ قَلَّتْ مَعصيتُهُ؛ امام على عليه السلام: هر كس كه زياد به ياد آخرت باشد، گناه و نافرمانى او كم شود!
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
كار براى آخرت
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: اعمَلْ لِدُنياكَ كأنّكَ تَعيشُ أبداً، و اعمَلْ لآخرتِكَ كأنّكَ تَموتُ غَداً؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله: براى دنياى خود چنان كار كن كه گويى جاودانه مى زيى و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى فردا خواهى مرد.
منبع: تنبیه الخواطر (ورام بن ابی فراس)، ج 1، ص 461/مستدرک الوسایل (حاج میرزا حسین نوری)، ج 1، ص 18.
عنه صلى الله عليه و آله: مَن أصبَحَ و أمسى والآخِرةُ أكبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللَّهُ الغِنى في قلبِهِ، و جَمَع لَه أمرَهُ، ولَم يَخرُج مِن الدُّنيا حتّى يَستكمِلَ رزقَهُ. و مَن أصبحَ و أمسَى والدُّنيا أكبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الفَقْرَ بينَ عينَيهِ، و شتَّتَ علَيهِ أمْرَه، ولَم يَنَلْ مِن الدُّنيا إلّا ما قُسِمَ لَهُ؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش آخرت باشد، خداوند بى نيازى را در دل او جاى و كارش را سامان دهد و از دنيا نرود مگر وقتى كه روزى اش را كامل دريافت كرده باشد و هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش دنيا باشد، خداوند (مُهر) فقر و نادارى بر جبينش زند و كارش را پريشان سازد و از دنيا به چيزى بيش از قسمت خود نرسد.
منبع: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج77، ص151/ تحف العقول (ابن شعبه)، ج103، ص29.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لايَنْفَع العَمل لِلآخرة مَعَ الرغبَة في الدُّنيا؛ امام على عليه السلام: با رغبت به دنیا، كار براى آخرت بى فايده است.
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
آخرت در آئیین های دیگر
یهود می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند «قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ» (سوره بقره، 94) اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و حضرت موسی علیه السلام قارون را پند می داد که «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» (سوره قصص، 77) از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. در تورات مثنی فصل 32، آیه 31 گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست.
مسیحیان نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از حضرت عیسی علیه السلام پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و نصاری از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در (سوره توبه، 29) به آنها اشارت فرموده است: «قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ».
جماعتی از مردم عهد پیغمبر صلی الله علیه و آله دهری و طبیعی بودند. «وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا» (سوره جاثیه، 24) زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می شویم. خداوند در جواب آنها گوید: «مَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ» به آنچه می گویند علم ندارند و گمان است آنچه می گویند چون شهادت بر عدم می دهند به علت آن که ندیده اند و ندیده شهادت بر عدم نمی توان داد، رجوع به ایمان شود.
«قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ» (سوره ممتحنه، 13) درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می دانستند، می گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر بشریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن.[۱۶]
پانویس
- ↑ ر.ك: المعجم المفهوس، أ خ ر.
- ↑ سوره عنكبوت، آيه 64.
- ↑ سوره يوسف، آيه 109.
- ↑ سوره عنکبوت، آيه 20.
- ↑ سوره نجم، آيه 25.
- ↑ سوره بقره، آيه 201.
- ↑ همان، آيه 8.
- ↑ همان، آيه 86.
- ↑ مجمع البيان، ج 1، ص 123.
- ↑ تفسير صدرالمتألهين، ج 1، ص 303.
- ↑ التفسير الكبير، ج 28، ص 303.
- ↑ معارف قرآن، ص 482.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار (زندگى جاويد يا حيات اخروى)، ج 2، ص 502.
- ↑ علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه آخرت.
- ↑ نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة».
- ↑ نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة».
منابع
- على خراسانى، آخرت سراى پايدار.
- محمد محمدی ری شهری، گزیده میزان الحکمة.
- ابولحسن شعرانی، نثر طوبی، واژه «آخرة».