آیه ۵۱ عنکبوت: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (صفحهای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|أَوَلَمْ یَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْكَ الْك...' ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ==متن آیه== | |
− | {{قرآن در قاب| | + | {{قرآن در قاب|«أَوَلَمْ یَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ».|سوره=29|آیه=51}} |
− | + | ==ترجمه== | |
− | آیا آنان را بسنده نیست که بر تو کتاب فرستاده ایم و بر آنها خوانده می شود در این کتاب برای مؤمنان رحمت و اندرز است | + | آیا آنان را بسنده نیست که بر تو کتاب فرستاده ایم و بر آنها خوانده می شود. در این کتاب برای مؤمنان رحمت و اندرز است. |
− | == | + | ==نزول== |
«[[شیخ طوسى]]» گویند: این آیه درباره قومى نازل شده که چیزهائى از کتابهاى اهل کتاب که شبیه به خرافات بوده، نوشته بودند. سپس خداوند طى نزول این آیه به آنها فرمود: آیا [[قرآن]] از براى آنها کفایت نمى کند؟<ref> طبرى و ابن ابى حاتم در تفاسیر خود و دارمى در مسند خویش از طریق عمرو بن دینار از یحیى بن جعده روایت کنند که گفت: عده اى از مسلمین کتابهائى آورده بودند که در آن بعضى چیزهائى که از یهودیان شنیده بودند، نوشتند سپس [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: از گمراهى و ضلالت قومى همین قدر بس که از شنیدن حقایقى که پیامبر آنها آورده بىمیل باشند و در امورى رغبت نمایند که از خدا و کتاب او نباشد سپس این آیه نازل گردید. صاحب کشف الاسرار گوید: این آیه درباره عمر بن الخطاب نازل شده زیرا نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمد در حالتى که نوشته اى در دست داشت، گفت: یا رسول الله این نوشته را یک نفر یهودى به من داده که بخوانم. پیامبر فرمود: اگر از [[تورات]] باشد که خداوند به [[حضرت موسی]] علیهالسلام داده است. بخوان، عمر به خواندن آن نوشته شروع کرد در ضمن خواندن او رنگ پیامبر تغییر کرد و حال وى دگرگون گشت و عمر متوجه نبود و به خواندن خود ادامه میداد تا این که عبدالله بن ثابت جوان انصارى که خادم [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بود دست به پهلوى عمر زد و گفت: مادرت به عزایت بنشیند مگر نمى بینى که رنگ پیامبر تغییر کرده، عمر ساکت شد و این آیه نازل گردید.</ref> | «[[شیخ طوسى]]» گویند: این آیه درباره قومى نازل شده که چیزهائى از کتابهاى اهل کتاب که شبیه به خرافات بوده، نوشته بودند. سپس خداوند طى نزول این آیه به آنها فرمود: آیا [[قرآن]] از براى آنها کفایت نمى کند؟<ref> طبرى و ابن ابى حاتم در تفاسیر خود و دارمى در مسند خویش از طریق عمرو بن دینار از یحیى بن جعده روایت کنند که گفت: عده اى از مسلمین کتابهائى آورده بودند که در آن بعضى چیزهائى که از یهودیان شنیده بودند، نوشتند سپس [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: از گمراهى و ضلالت قومى همین قدر بس که از شنیدن حقایقى که پیامبر آنها آورده بىمیل باشند و در امورى رغبت نمایند که از خدا و کتاب او نباشد سپس این آیه نازل گردید. صاحب کشف الاسرار گوید: این آیه درباره عمر بن الخطاب نازل شده زیرا نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمد در حالتى که نوشته اى در دست داشت، گفت: یا رسول الله این نوشته را یک نفر یهودى به من داده که بخوانم. پیامبر فرمود: اگر از [[تورات]] باشد که خداوند به [[حضرت موسی]] علیهالسلام داده است. بخوان، عمر به خواندن آن نوشته شروع کرد در ضمن خواندن او رنگ پیامبر تغییر کرد و حال وى دگرگون گشت و عمر متوجه نبود و به خواندن خود ادامه میداد تا این که عبدالله بن ثابت جوان انصارى که خادم [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بود دست به پهلوى عمر زد و گفت: مادرت به عزایت بنشیند مگر نمى بینى که رنگ پیامبر تغییر کرده، عمر ساکت شد و این آیه نازل گردید.</ref> | ||
− | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
− | <references /> | + | <references/> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ==منابع== | ||
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | * قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | ||
+ | * محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 606. | ||
− | + | ==پیوندها== | |
− | + | * [[سوره عنکبوت]] | |
− | + | * [[سوره عنکبوت/متن و ترجمه سوره]] | |
− | |||
− | *[[سوره عنکبوت ]] | ||
− | |||
− | *[[سوره عنکبوت /متن و ترجمه سوره | ||
− | |||
− | |||
+ | [[رده:آیات سوره عنکبوت]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۰۶
متن آیه
ترجمه
آیا آنان را بسنده نیست که بر تو کتاب فرستاده ایم و بر آنها خوانده می شود. در این کتاب برای مؤمنان رحمت و اندرز است.
نزول
«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره قومى نازل شده که چیزهائى از کتابهاى اهل کتاب که شبیه به خرافات بوده، نوشته بودند. سپس خداوند طى نزول این آیه به آنها فرمود: آیا قرآن از براى آنها کفایت نمى کند؟[۱]
پانویس
- ↑ طبرى و ابن ابى حاتم در تفاسیر خود و دارمى در مسند خویش از طریق عمرو بن دینار از یحیى بن جعده روایت کنند که گفت: عده اى از مسلمین کتابهائى آورده بودند که در آن بعضى چیزهائى که از یهودیان شنیده بودند، نوشتند سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: از گمراهى و ضلالت قومى همین قدر بس که از شنیدن حقایقى که پیامبر آنها آورده بىمیل باشند و در امورى رغبت نمایند که از خدا و کتاب او نباشد سپس این آیه نازل گردید. صاحب کشف الاسرار گوید: این آیه درباره عمر بن الخطاب نازل شده زیرا نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمد در حالتى که نوشته اى در دست داشت، گفت: یا رسول الله این نوشته را یک نفر یهودى به من داده که بخوانم. پیامبر فرمود: اگر از تورات باشد که خداوند به حضرت موسی علیهالسلام داده است. بخوان، عمر به خواندن آن نوشته شروع کرد در ضمن خواندن او رنگ پیامبر تغییر کرد و حال وى دگرگون گشت و عمر متوجه نبود و به خواندن خود ادامه میداد تا این که عبدالله بن ثابت جوان انصارى که خادم رسول خدا صلی الله علیه و آله بود دست به پهلوى عمر زد و گفت: مادرت به عزایت بنشیند مگر نمى بینى که رنگ پیامبر تغییر کرده، عمر ساکت شد و این آیه نازل گردید.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 606.