شیخ عبدالنبی اراکی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(آرشیو عکس و تصویر)
سطر ۳۲۳: سطر ۳۲۳:
 
<gallery mode="packed" heights="170">
 
<gallery mode="packed" heights="170">
  
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (6).jpg|از راست: ناشناسان، [[محقق داماد|سید محمد موسوی احمدآبادی (محقق داماد)]]، [[سید احمد شبیری زنجانی|سید احمد حسینی (شبیری) زنجانی]]، [[شیخ عبدالنبی اراکی|عبدالنبی اراکی نجفی]] و سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی
+
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (6).jpg|از راست: ناشناسان، [[محقق داماد|سید محمد موسوی احمدآبادی (محقق داماد)]]، [[سید احمد شبیری زنجانی|سید احمد حسینی (شبیری) زنجانی]]، [[شیخ عبدالنبی اراکی|عبدالنبی اراکی نجفی]] و [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی]]
  
 
</gallery>
 
</gallery>

نسخهٔ ‏۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۱

آیت الله عبدالنبى عراقی (۱۳۰۷ - ۱۳۸۵ ق) معروف به «آقا نجفی عراقی»، از مدرسان و فقهای بزرگ شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان سید محمدکاظم یزدى و آقا ضیاءالدین عراقى بود. وى علاوه بر تدریس و تربیت طلاب، بیش از یکصد جلد کتاب در زمینه‌هاى مختلف فقه، اصول، اخلاق و انسان شناسى تألیف نموده است.

عبدالنبی اراکی.jpg
نام کامل عبدالنبى اراکى ن‍ج‍ف‍ی‌
زادروز ۱۳۰۷ قمری
زادگاه اراک
وفات ۱۳۸۵ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

Line.png

اساتید

آقا نورالدین عراقى، سید محمدکاظم یزدى، آقا ضیاءالدین عراقى، آخوند خراسانی،...

شاگردان

سید محمدعلى کاظمینى بروجردى، سید شفیع واحدى رشتى، محمدحسین آل طاهر خمینى، مسلم سرابى ملکوتى، سید محمدعلى قاضى طباطبایى،...

آثار

معالم الزلفى، روح الایمان، منهج الرشاد فى الاصول الدین، فوائد قمیة، حاشیه بر مکاسب،...

تحصیل و استادان

عبدالنبى اراکى (که به عراقی نیز شهرت دارد) به سال ۱۳۰۷ قمری، در اراک دیده به جهان گشود. وی ادبیات را نزد میرزا محمود، از بستگان پدرى خود و نزد مرحوم میرزا هاشم و میرزا رضى و ... فرامى گیرد. عبدالنبى سپس به شهر همدان هجرت مى کند و به مدت دو سال، در مدرسه مرحوم آخوند در این شهر - واقع در سر گذر - به تحصیل خود ادامه مى دهد. آن گاه به زادگاه خود اراک بازمى گردد و حدود چهار سال در درس اساتید مشهور شهر خود شرکت مى کند.

در بیست سالگى، دروس سطح را به اتمام مى رساند و درس خارج را آغاز مى نماید. حدود دو سال در مجلس درس بزرگانى چون: آقا نورالدین عراقى، میرزا محمد علیخان و میرزا ابوالحسن، زانوى ادب مى زند و در این مدت کوتاه، بهره وافر از محضر آنان مى برد. سال ۱۳۲۷، جهت تکمیل اندوخته ها و طى مدارج علمى بالاتر، رهسپار نجف اشرف مى گردد و در حوزه نجف، گذشته از این که علوم ریاضى و هیئت و نجوم را نزد شیخ شمس الدین بخارایى مى آموزد، و در درس مراجع و علماى بزرگ حوزه هم شرکت مى جوید.

آیت الله اراکى در خصوص اساتید خود مى نویسد: «حقیر از اول تحصیلم که کتاب به دست گرفتم تا موقعى که فارغ شدم، بیست و هشت استاد دیدم و بیست و هشت شیخ دارم. رحمة الله علیهم اجمعین».[۱]

برخی اساتید شیخ اراکى در نجف عبارتند از:

  • شیخ على قوچانى.
  • شیخ مهدى مازندرانى.
  • آیت الله شیخ على گون‌آبادى.

آیت الله اراکى سه سال پس از جنگ جهانى، به جهت فوت پدر به ایران بازگشت و در زادگاه خود پنج ماه توقف کرد و به اقامه نماز جماعت، قضاوت و تدریس پرداخت. سپس مجدداً به نجف بازگشت و در مجموع، چهل و پنج سال در آن جا اقامت گزید. در این مدت وى علاوه بر بهره جستن از درس اساتید قبلى خود، به تدریس خارج فقه و اصول هم پرداخت و شاگردان بسیارى را تحت تربیت و تعلیم قرار داد.

در این زمینه خود ایشان مى نویسد: «مدت چهل و پنج سال در مجموع دو سفر در نجف بودم و بحمدالله گوى سبقت در تدریس خارج را در آن جا ربودم و بر معاصرین تقدم جستم... و در نجف در عصر اساتید، معضلات فقه آل محمد صلی الله علیه و آله به دست حقیر حل شد؛ چنانچه «رساله اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة» و «رساله ایقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر» و «رساله ارشاد الامة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» تماماً طبع نجف، شواهد دعوایم بوده که اساتید و معاصرین عموماً به فتواى حقیر رجوع نمودند».

اساتید اجازه روایت و اجتهاد:

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى، از بزرگان ذیل اجازه نقل روایت داشته است:

  • شیخ مهدى مازندرانى (مورخ ۱۳۳۹).
  • سید عبدالغفار مازندرانى (مورخ ۱۳۴۴).
  • شیخ ضیاءالدین عراقى، (مورخ ۱۳۴۱).
  • شیخ محمدکاظم شیرازى، (مورخ ۱۳۳۴).
  • شیخ محمدحسین اصفهانى - صاحب الکرامات الباهرة - (مورخ ۱۳۵۲).

علاوه بر این، ایشان از بزرگان ذیل که هر یک از مراجع یا فقهاى نامدار زمان خویش بوده اند، جواز اجتهاد نیز دریافت کرده بودند:

  • آیت الله آقا ضیاء عراقى.
  • آیت الله شیخ مهدى مازندرانى.
  • آیت الله کاظم شیرازى.
  • آیت الله شیخ على خراسانى.
  • آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى.[۴]

تدریس و شاگردان

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى در سال ۱۳۴۰، به قصد زیارت امام رضا علیه السلام به ایران بازگشت و به اتفاق مرحوم آیت الله حائرى، مؤسس حوزه علمیه قم رهسپار مشهد گردید. به هنگام مراجعت، مرحوم حائرى از ایشان براى اقامت در قم دعوت مى کنند؛ ولى ایشان بنا به دعوت متولى مدرسه سپهدار، راهى زادگاه خود مى گردد و در آن جا به مدت یک سال به تدریس مشغول مى شود.[۵] و در رأس علماى اراک قرار مى گیرد.

وى به سال ۱۳۴۶ بنا به دعوت مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى جهت تدریس در حوزه نجف، به عتبات هجرت مى کند و در مسجد هندى به تدریس مى پردازد. این امر همچنان ادامه مى یابد تا در سال ۱۳۶۶ که فرزند ایشان (آقا نورالدین) مریض مى شود و طبق دستور اطباى نجف، به ایران بازمى‌گردد؛ اما این بار در قم رحل اقامت مى افکند و در مسجد عشقعلى به اقامه جماعت و تدریس اشتغال مى ورزد و پس از آن در مسجدِ واقع در خیابان اعتضادالدوله، امامت و تدریس مى نماید.

آیت الله عبدالنبى اراکى، به تربیت شاگردانى پرداخته که هر یک از آنان در نشر و تبلیغ مبانى تفکر شیعى، نقش بسزایى داشتند؛ از میان این شاگردان مى توان به افراد ذیل اشاره کرد:

  • سید محمدعلى کاظمینى بروجردى؛ مؤلف کتب بسیار؛ از جمله: «نهایة المقال لابناء الامام و نهایة الکلام فى حق رسول الاسلام»؛ «گنجینه معارف»؛ «اسلام از نظر دیگران»؛ «جواهر الولایة».
  • سید شفیع واحدى رشتى.
  • محمدحسین آل طاهر خمینى. وى «رسالة الهدایة فى کون الشهادة بالولایة فى الاذان والاقامة جزء کسائر الاجزاء» را از بحث آقاى اراکى نوشته و در قم به چاپ رسیده است.
  • سید على‌اکبر موسوى (داماد معظم‌له).
  • شیخ قدرت الله وجدانى فخر (داماد معظم‌له).
  • سید محمدعلى روحانى قمى (تقریرکننده بحث معظم‌له).
  • میرزا على‌اصغر باقرى همدانى.
  • میرزا نصرت بناربانى.
  • میرزا على‌اکبر فقیهى.
  • شیخ ابوالقاسم نحوى.
  • میرزا محمود اراکى (مقرر بحث ایشان).
  • سید ابوالفضل نبوى قمى (تقریرکننده بحث ایشان).
  • شیخ حسین ناصرى کرمانى.
  • میرزا محمدتقى همدانى.

آیت الله عبدالنبى اراکى در تحصیل علوم اسلامى تا بدان رتبه راه یافت که خود اجازه اجتهاد به برخى از افراد صادر نمود. از میان آنان مى توان به افراد ذیل اشاره داشت:

  • سید مهدى حسینى لاجوردى.
  • شهید محمدعلى قاضى طباطبائى.
  • سید محمدعلى کاظمینى بروجردى.
  • شیخ على‌اصغر باقرى همدانى.

آثار و تألیفات

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى را باید در زمره آن دسته از بزرگان حوزه قرار داد که در کنار تدریس و تربیت طلاب، فراوان به تألیف کتاب نیز مى پرداخته اند. از ایشان بیش از یکصد جلد کتاب در زمینه هاى مختلف فقه، اصول، اخلاق و انسان شناسى به جاى مانده که حدود ۳۰ جلد از آنها به چاپ رسیده است. برخى از آثار وى به قرار ذیل است:

  • ۲- «معالم الزلفى»، در شرح کتاب «عروة الوثقى»، که ۲۵ جلد مى باشد و تاکنون یک جلد آن چاپ شده است.
  • ۳- «افاضة القدیر» در طهارت عصیر.
  • ۴- «انیس المقلدین»، رساله عملیه، طبع قم، ۱۳۷۲.
  • ۵- «غوالى اللئالى»؛ در فروع علم اجمالى - این کتاب، تقریرات بحث ایشان به قلم مرحوم آقا میرزا محمود اراکى است که در سال ۱۳۶۹ چاپ شده و یک صد و پنجاه و هشت فرع دارد.
  • ۶- «روح الایمان»؛ در یک جلد که در سال ۱۳۵۰ در نجف و در قم نیز طبع شد. این کتاب در روانشناسى و نفسانیات انسان است و حقیقت ایمان را آن طورى که دین مقدس اسلام دستور داده، معرفى مى نماید. وى در کشکول مى نویسد: «فانه کتاب لم یسبق مثله فى الاسلام کتاب کریم».
  • ۷- «اعلام العامة فى صحة الحج مع ابناء العامة»، که در سال ۱۳۵۴ به طبع رسیده است.
  • ۸- «کتاب المحاکمات»؛ دو جلد است. این اثر، به نقد و بررسى آراء و نظریات مرحوم میرزای نایینى، و مقایسه آن با آراى برخى علماى دیگرى مى پردازد. به قلم استاد آیت الله ملکوتى است.
  • ۹- «رسالة زیارت عاشورا»؛ به نام «کنز مخفى» در سال ۱۳۷۲ در تهران چاپ شده که فعلاً کمیاب است.
  • ۱۰- «حاشیه بر وسیلة النجاة»؛
  • ۱۲- «حاشیة فتوائیه بر عروه»؛
  • ۱۳- «کتاب طهارة»؛
  • ۱۴- «کتاب صلوة»؛
  • ۱۵- «کتاب بیع»؛
  • ۱۶- «کتاب الخیارات»؛
  • ۱۷- «رساله فى قبول توبة المرتد مطلقا»؛
  • ۱۸- «رسالة فارسیة و شرائط المراجع العامة»؛
  • ۱۹- «رسالة فى الحیض».
  • ۲۰- «رسالة درر المنظومة فى الحقائق»؛ در «خزائن نبویه»، جلد اول، ص ۱۷۱ درباره این کتاب مى گوید: «در «دررالمنظومه» سى و نه دلیل اقامه نمودم بر وجود امام زمان روحى له الفدا.» و در ص ۱۷۲ مى نویسد: «در «درر المنظومه» حدود صد دلیل عقلى و نقلى اقامه نمودم بر رسالت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله».
  • ۲۱- «ارشاد الامّة فى عدم اجزاء صلاة الجمعة» که در سال ۱۳۵۶ در نجف به طبع رسیده است.
  • ۲۲- «رسالة فى قاعدة لاضرر» و رساله دیگرى در این قاعده.
  • ۲۳- «کتاب الاقرار».
  • ۲۴- «رسالة فى النفاس».
  • ۲۵- «رسالة فى الرضاع».
  • ۲۶- «رسالة فى الاستحاضة».
  • ۲۷- «رسالة فى حکم تلقیح النسوان».
  • ۲۸- «رسالة منیة الطالب فى لزوم القیام عند ذکر الغائب روحى له الفداه».
  • ۲۹- «رسالة فى حکم رادیو».
  • ۳۰- «رسالة الثانویة».
  • ۳۱- «رسالة فى حکم سترالنسوان».
  • ۳۲- «رسالة فى الدرهم و الدینار الشرعى».
  • ۳۳- «رسالة فى مناسک الحج على نمط مخصوص».
  • ۳۴- «رسالة فى حکم حلق اللحیة».
  • ۳۵- «رسالة فى صلوة ذوى الاعذار».
  • ۳۶- «رسالة فى اعجاز القرآن».
  • ۳۷- «رسالة غریبة فى حقیقة النفس».
  • ۳۸- «رسالة فى فضیلة العلم و بیان المراد منه».
  • ۳۹- «رسالة فى الدعاء سیفى».
  • ۴۰- «رسالة فى الهیئة و رسالة الحساب».
  • ۴۱- «کتاب فى شرح الفیة ابن مالک».
  • ۴۲- «کتاب درر المنطقیه».
  • ۴۳- «کتاب اعتقادات الاثنى عشریه فى الکلام»؛ این کتاب در کتابخانه مدرسه فیضیه موجود است.
  • ۴۴- «رسالة فى نبذة من الآیات والاخبار».
  • ۴۵- «رسائل متفرقة فى الفقه والاصول».
  • ۴۸- «حاشیة صغیر على المکاسب».
  • ۴۹- «کتاب تحف العقول»؛ که سه جلد و یک دوره اصول است.
  • ۵۰- «کتاب نهایة المأمول فى شرح کفایة الاصول»؛ این کتاب دو جلد و هر جلد آن معادل صلوة جواهر است.
  • ۵۱- «حاشیة على الکفایة».
  • ۵۲- «رسالة فى شرح عدة اشعار حکماء و عرفاء».
  • ۵۳- «حاشیة استدلالیة»؛ حاشیه بر جلد اول عروه.
  • ۵۴- «حاشیة على تقریرات استاد النائینى فى دورة الاصول».
  • ۵۵- «کتاب فوائد قمیه»؛ تقریر بحث ایشان است و در ۱۳۷۳ در قم طبع شده است.
  • ۵۶- «رسالة الهدایة فى ان الشهادة بالولایة جزء فى الاذان والاقامة».
  • ۵۸- «حاشیه بر جلد دوم عروة».
  • ۵۹- «رسالة فى اربعین حدیث».
  • ۶۰- رسالة فى کون المنجزات من الاصل».
  • ۶۱- «رسالة فى ارث الزوج والزوجة».
  • ۶۲- «رسالة فى الجبر والتفویض».
  • ۶۳- «رسالة فى الید المضمونة».
  • ۶۴- «رسالة فى المعاد».
  • ۶۵- «رسالة فى اثبات الحجة علیهم السلام».
  • ۶۶- «رسالة فى الترتب».
  • ۶۷- «رسالة فى البرزخ».
  • ۶۸- «رسالة فى الاجتهاد والتقلید».
  • ۶۹- «رسالة فى اثبات الصانع».
  • ۷۰- «رسالة فى الولایة».
  • ۷۱- «رسالة فى اتصال اجازات المشایخ بالمعصومین».
  • ۷۲- «رسالة فى الرسالة».
  • ۷۳- «رسالة فى شرعیة افعال الصبى».
  • ۷۴- «رسالة فى جبل قاف و اسراره المکنونة».
  • ۷۵- «رسالة فى الید المسموعة».
  • ۷۶- «رسالة فى حقیقة الانسان».
  • ۷۷- «رسالة فى الحسن والقبح».
  • ۷۸- «رسالة فى حکم النسوان عند الاجانب».
  • ۷۹- «رسالة فى حکم تلقیح النسوان».
  • ۸۰- «رسالة فى شرح بعض اشعار العرفاء».
  • ۸۱- «ایقاظ البشر فى اجزاء اضطرارى المشعر»؛ طبع نجف، ۱۳۵۵.
  • ۸۲- «منهج الرشاد فى الاصول الدین»؛ رساله عملیه است. طبع تهران، ۱۳۷۵.
  • ۸۳- «ذخیرة العباد»؛ رساله عملیه است. چاپ قم، ۱۳۶۸.

ویژگی‌ها و فضایل اخلاقى

آیت الله شیخ عبدالنبى اراکى، روحى لطیف و الهى داشت که در اثر زهد و پارسایى و شب زنده دارى به آن نائل شده بود. سید محمدعلى روحانى قمى، یکى از شاگردان وى، نقل کرده است که: هیچ فجرى طلوع نکرد که او در خواب باشد. به هر مسجدى که وارد مى شد، نماز تحیت مسجد را به جاى مى آورد.

شیخ قدرت الله وجدانى فخر، داماد معظم‌له، در زمینه خصوصیات اخلاقى او مى گوید: آن چه که من بدست آوردم، شخصى بود دور و گریزان از دنیا؛ به طورى که بود و نبود آن، نسبت به شخص او مساوى بود. از برنامه هاى مریدبازى و جلب اشخاص به سوى خود، کاملاً پرهیز داشت و همواره متکى به خداوند و مخالف با هواى نفس بود. اکثر شب ها را به عبادت و مناجات بسر مى برد.

معظم‌له در پرورش طلاب، نقش مؤثرى داشت و با آنان نهایت رفاقت را از خود نشان مى داد. وى براى وقت خویش بسیار ارزش قائل بود و در زمره افرادى است که از عمر خود، حداکثر استفاده را برد و همواره اشتغال به تدریس و تحقیق و تألیف داشت.

داماد دیگر ایشان، سید على‌اکبر موسوى مى گوید: راز موفقیت معظم‌له پشتکار ایشان بود. همیشه یا مطالعه مى کرد، یا مى نوشت، یا تدریس مى نمود. ایشان تا آخر عمر از نویسندگى دست برنداشت و کتاب «معالم الزلفى» را در حال بیمارى نوشت. در ماه مبارک رمضان ختومات قرآن متعدد داشت.

ایشان به ائمه اطهار علیهم السلام عشق مى ورزید و ارتباط روحى و معنوى با آنان داشت. از این رو، گاهى مشکلات مادى و معنوى خود را با توسل به خاندان عصمت و طهارت رفع مى ساخت.

وفات

مرحوم آیت الله شیخ عبدالنبى عراقى، پس از عمرى تلاش و تبلیغ و ترویج فرهنگ ناب تشیع، در ماه رجب ۱۳۸۵ قمری (مطابق با آبان ۱۳۴۴) چشم از جهان فروبست و پیکر مطهرش در جوار کریمه اهل بیت حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. خزائن نبویه، ج ۱، ص ۳۷۸.
  2. همان، ص ۱۸۱.
  3. همان، ص ۲۴۱ و ج ۲، ص ۲۱۷.
  4. خزائن نبویه، ج ۲، ص ۱۳۱.
  5. همان، ج ۱، ص ۲۴۱.

منابع

آرشیو عکس و تصویر