سید ابوالقاسم دهکردی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۲۷: سطر ۱۲۷:
 
==منابع==
 
==منابع==
 
*مجموعه گلشن ابرار، جلد 3، زندگی نامه "سيد ابوالقاسم دهکردي" از غلامرضا گلي زواره
 
*مجموعه گلشن ابرار، جلد 3، زندگی نامه "سيد ابوالقاسم دهکردي" از غلامرضا گلي زواره
*فصلنامه حوزه شماره65.در دسترس در سایت [[پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام]] ،بازیابی: 28 اردیبهشت 1393.
+
*فصلنامه حوزه شماره65.در دسترس در سایت [[پژوهشكده باقر العلوم عليه السلام]] ،بازیابی: 28 اردیبهشت 1393.
 
*فقیه عارف سید ابوالقاسم دهکردی، غلامرضا گلی زواره، مجله پاسدار اسلام ، شهریور 1379، شماره 225،صفحه36،در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/magazine/view/89/3439/16091/  پایگاه اطلاع رسانی حوزه] ، بازیابی: 28 اردیبهشت 1393.
 
*فقیه عارف سید ابوالقاسم دهکردی، غلامرضا گلی زواره، مجله پاسدار اسلام ، شهریور 1379، شماره 225،صفحه36،در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/magazine/view/89/3439/16091/  پایگاه اطلاع رسانی حوزه] ، بازیابی: 28 اردیبهشت 1393.
  

نسخهٔ ‏۱۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۴

مرحوم سید ابولقاسم دهکردی (1272 - 1353 ه.ق)، از اعاظم علما و فقهای اصفهان در نیمه اول قرن چهاردهم و از مراجع تقلید بود.

تولد و خانواده

سید ابوالقاسم دهکردی در رجب سال 1272 هجری (مطابق با 1234 ه.ش) دیده به جهان گشود. مادر وی دختر ملا محمد ابراهیم دهکردی، که مانند سیٌد محمد باقر، پدر خودش هر دو از علمای دهکرد بودند . شجره نامه این عالم بزرگ به امام زین العابدین(ع) می­رسد. ایشان در دهکرد متولد شدند.

تحصیلات

تحصیل در اصفهان

سید ابوالقاسم این توفیق را بدست آورد كه از دوران نوجوانی به حوزه علوم آل محمد صلی الله علیه و آله روی آورد و برای ادامه تحصیل به مدرسه صدر اصفهان برود و پایه‌های علمی خویش را در فقه و اصول و ادبیات عرب استحكام بخشد و از استادان پرآوازه آن عصر بهره‌های وافر ببرد.

اساتید دوره سطح:

اساتید سید در دروس سطح عبارتند از:

1. ابوالمعالی كرباسی (1247 ـ 1315 ه.ق) كوچك‌ترین فرزند فقیه پرآوازه، محمد ابراهیم كرباسی است. ابوالمعالی در تقوا و تهذیب نفس بسیار استوار بود و سیره اخلاقی او روش زندگی اصحاب معصومین را در اذهان تداعی می‌كرد. میرزا ابوالمعالی دانشمندی محقق بود و در مسائل فقهی، اصولی و رجالی مهارت فراوان داشت. او مسایل علم اصول را در تألیفات و افاضات خود، ماهرانه تجزیه و تحلیل كرده است.

دامان تربیت پدری چون حاجی كرباسی، ترك متابعت هواهای نفسانی، مجاهدات پرمشقت او در كسب توشه‌های تقوا و همت بلندش در اكتساب علوم و معارف، موجب دست یابی او به مقام شامخ علم و اجتهاد گردید و موفق شد در فقه و اصول آثاری گران قدر به نگارش درآورد.[۱]

او این افتخار را داشت كه شاگردانی چون علامه آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای و آیت الله العظمی حاج آقا سید حسین بروجردی را تربیت نماید و شخصیتی چون آیت الله نائینی را پرورش دهد.[۲] یك بار كه صحبت از میرزا ابوالمعالی شد، آیت الله بروجردی فرمود: روحانیتی داشت كه انسان سیر نمی‌شد و مجلس او به جلسات حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله شباهت داشت.[۳] عالم عابد و زاهد سالك، مرتضی طالقانی موقعی كه به اصفهان عزیمت كرد، در مجلس پرفیض او حضور یافت.[۴]

2. میرزا محمدحسن نجفی كه سید ابوالقاسم دهكردی در فقه شاگرد او بود، از علمای بزرگ و فقیهان ناموری بشمار می‌رود كه در غایت زهد و تقوا زندگی می‌كرد و مردم به لحاظ این ویژگی‌ها به او ارادت می‌ورزیدند.

میرزای شیرازی آن چنان به وی اعتماد داشت كه هرگاه اهل اصفهان از او می‌پرسیدند كه به چه كسی در مسایل شرعی و موازین فقهی مراجعه كنند، می‌فرمود: به میرزا محمدحسن نجفی. جمعی از خواص مقلد وی بودند و ایشان امام جماعت مسجد ذوالفقار بود و عمر گرامی خود را در تحصیل، تدریس، تألیف و جواب استفتاءات گذرانید. سید ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط)، شیخ مرتضی انصاری و میرزای شیرازی از استادان وی هستند. این فقیه زاهد در یازدهم ربیع الاول 1317 ه.ق به سرای باقی شتافت.[۵]

3. حاج شیخ محمدباقر مسجدشاهی، دیگر معلم سید ابوالقاسم دهكردی است كه محدث قمی او را چنین وصف كرده است: «از علمای بزرگ، عالم به احكام شرعی، كامل در علوم اسلامی و مردی الهی و ربانی».[۶]

حاج شیخ محمدباقر، مقدمات علوم را در اصفهان آموخت و پس از رحلت پدر، بنا به توصیه مؤكد مادرش، نسیمه خاتون معروف به حبابه (دختر علامه فقید شیخ جعفر كاشف الغطاء) به نجف مهاجرت كرد و سال‌ها در آن مكان از فقیهان بزرگ و مراجع تقلید استفاده علمی نمود تا خود به مقام اجتهاد رسید و با كسب اجازه اجتهاد و روایت از استادان خویش به اصفهان بازگشت و به تدریس پرداخت.

اساتید سید در فلسفه:

سید همچنین با توجه به جایگاه اصفهان آن روز در تدریس حکمت و فلسفه به تحصیل این علم اهتمام ویژه نمود. او بیشتر آموزه­ های حکمی را از حکیم متاله، حاج محمد اسماعیل درب کوشکی فرا گرفت که یكی از برجسته‌ترین تربیت یافتگان حوزه درسی میرزا حسن نوری و ملا اسماعیل واحد العین، حاج اسماعیل درب كوشكی (دركوشكی) است. سید ابوالقاسم چهار سال در نزد آن استاد بزرگ به فراگیری اسفار ملاصدرا پرداخت.

یکی دیگر از شخصیت ‌هایی كه سید ابوالقاسم دهكردی در مكتب اصفهان از وی استفاده كرد، آخوند ملا محمدباقر فشاركی متوفی به سال 1314 ه.ق استاد میرزای شیرازی است، كتاب عنوان الكلام از او است.[۷]

تحصیل در سامرا و نجف

گر چه استادانی سترگ در اصفهان كه از نظر اندوخته‌های علمی، ابتكارات و شیوه‌های آموزش و وارستگی، از مرواریدهای اقیانوس معارف حوزه‌های علمی شیعه بشمار می‌آمدند، ولی گویی روح پرتكاپو و ذهن پویای سید ابوالقاسم نمی‌توانست در پرتو این فروغ‌ها قانع شود.

سرانجام، عزم سفر نمود و پس از تحمل سختی‌ها به عراق رسید و در سامرا پس از زیارت ستارگان درخشان آسمان ولایت و امامت، به حوزه درسی میرزای شیرازی راه یافت و در حلقه شاگردان میرزای شیرازی راه یافت و در حلقه شاگردان این فقیه بزرگ درآمد.

او به خوبی دریافت كه دنیای اسلام نیازمند تحصیل و تحقیقی است تا مسلمین را از بند استعمار برهاند و استكبار جهانی را در انزوا قرار دهد و چنین دانشی را استادش دارا بود و مشاهده می‌كرد كه او ضمن آن كه در میدان اندیشه و تفكر، خستگی نمی‌شناسد و اكثر اوقاتش در تحقیق و تدریس می‌گذرد و شاگردان را مجذوب خود می‌كند، از توطئه‌های ابر قدرت‌ها هم غافل نیست و درصدد آن است كه مسلمین را از خواب غفلت بیدار كند و آنان را علیه طوفان استعمار بسیج نماید. بدین گونه، رفتار و تدریس و تربیت میرزا باعث گردید كه هر كدام از شاگردانش همچون انوار فروزان ظلمت‌ها را از بین برده، بخشی از دنیا را به عطر جان بخش علم و درایت خویش معطر گردانند.

اجازه روایی

طریق روایی مرحوم سید ابوالقاسم دهکردی از طریق علامه میرزا محمد هاشم اصفهانی به شیخ انصاری می‌رسد و طریق این شخصیت درخشان جهان تشیع، در روایت حدیث، به معصوم می‌رسد. [۸] از همین رو، امام خمینی (ره) در آغاز کتاب اربعین، در خصوص سید ابوالقاسم دهکردی و سه نفر دیگر از مشایخ اجازه خود می‌فرمایند: «طریق این چهار نفر به شیخ انصاری می‌رسد و ما طرق دیگری هم داریم که به شیخ انصاری منتهی نمی‌شود و در این جا آن طرق را ذکر نکردیم.» [۹] و در جای دیگر در این باره فرموده‌اند: «اخبرنی اجازه مکاتبهً و مشافههً عده من المشایخ العظام و الثقات الکرام و منهم السید العالم الثقه الثبت السید ابوالقاسم دهکردی الاصفهانی عن السید السند الامجد الآقا میرزا محمد هاشم الاصفهانی عن العلامه الانصاری.» [۱۰]

سید ابوالقاسم دهکردی در عرصه های سیاسی-اجتماعی

سیدابوالقاسم دهکردی به موازات تدریس و تحقیق، در مسجد سفره چی اقامه جماعت می نمود و مرکز فتوا و مراجعات مردم بود و اهالی اصفهان به دلیل صفای باطن و اخلاص و پارسایی این عالم ربانی به وی ارادت خاصی می ورزیدند . تا آن جا که برای ساختمان صحن و حرم زینبیه اصفهان - که می گویند مرقد زینب دختر موسی بن جعفر (علیه السلام) آنجاست - به اشاره او مردم اصفهان و توابع، اعم از مرد و زن و کوچک و بزرگ، با خود آجر و سایر مصالح ساختمانی حمل می کردند و به این مکان می بردند . [۱۱] .

مرحوم جهانگیرخان قشقایی، که تا پایان عمر همسری اختیار نکرد و فرزندی نداشت، بر حسب اعتمادی که به مرحوم سیدابوالقاسم دهکردی داشت کتاب هایش را بنابر وصیتی که نمود به این عالم واگذار کرد .[۱۲]

شهیدآیة الله سیدحسن مدرس پس از آن که در حوزه نجف به درجه اجتهاد نائل آمد و از سوی علمای آن عصر مرجعیت وی تایید گردید با سری پر شور عازم ایران شد و به سال 1318 قمری در سی و یک سالگی از راه ناصریه (اهواز) در شهرستان شهرکرد به منزل سیدابوالقاسم دهکردی وارد شد و چند روزی در خانه وی اقامت داشت . [۱۳] و توسط وی در اصفهان عمارتی را که متعلق به حاجی محمود عصار بود از قرار سالیانه 120ریال برای سکونت اجاره کرد . مدرس پس از بازگشت از شهرکرد چند سالی در این منزل اجاره ای سکونت داشت، تا آن که شترداران مهیاری و شهرضایی برحسب نذری که داشتند خانه مخروبه و محقری در نزدیک بازار سرای معروف به ساروتقی برای مدرس خریدند . [۱۴]

اقدامات و خدمات این فقیه فرزانه در سال قحطی 1288 ه.ق مبارزات وی با حكومت وقت، اهتمامش در امر به معروف و نهی از منكر و كوشش او برای رفع بدعت ها، ضلالت‌ها و اضمحلال فساد و تباهی ـ كه از ناحیه افراد مرتد و پیروان فرق ضاله صورت می‌گرفت ـ شهرت این عالم ربانی را فزونی بخشید؛ تا جایی كه پس از ارتحال حاج سید اسدالله بیدآبادی (1290 ه.ق) مرجع و ملجأ مردم قرار گرفت و دیگر علمای شهر با آن همه مقامات علمی، تحت الشعاع وی قرار گرفتند و حوزه درسش مجمع علما، فضلا و مجتهدین گردید.[۱۵]

یکی از کارهای اساسی آن مرحوم که به اتفاق سایر مراجع و روحانیون بزرگ انجام داد تشکیل هیأت علمیه اصفهان بود که به جهت رسیدگی به امور مدارس دینی و شرایط زندگی طلاب و نظارت در اجرای صحیح احکام و مقرارت اسلام در سطح اصفهان بوده است.

اعضای هیأت علمیه حوزه علمیه اصفهان عبارت بودند از : مرحوم میرزا ابراهیم شمس آبادی، مرحوم سید ابولقاسم نجفی دهکردی، مرحوم آخون ملاٌ محمٌد حسین فشارکی، آشیخ محمٌد رضا نجفی اصفهانی، حاج میرزا عبدالحسین سیدالعراقین و عده دیگری از علما و مدرسین و مجتهدین و شروع آن 1342 قمری می باشد.

شاگردان سید ابوالقاسم دهکردی

سید ابوالقاسم دهكردی در حدود سال 1309 ه.ق پس از افزایش اندوخته‌های علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی در حوزه‌های علمیه سامرا و نجف كه حدود هفت سال طول كشید، به اصفهان در سن 37 سالگی بازگشت و در مدرسه صدر این شهر به تدریس و تحقیق و نیز تربیت طلاب پرداخت و ضمن این برنامه‌ها با تهذیب نفس و پارسایی، مدارج معنوی را طی كرد و با ملكوت انس گرفت و با ارتزاق از عالم معنویت به افكار بلندی در حكمت و عرفان رسید و از بزرگترین علمای عصر خود قلمداد گردید. بسیاری از فضلای اصفهان كه حتی خود مشغول تدریس بودند، وقتی از مقامات والای علمی و معنوی این عالم ربانی مطلع شدند به محضرش شتافتند.

وی همچنین از مشایخ اجازه حضرت آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی بشمار می‌رود. در همان روزهایی كه دهكردی تازه از نجف آمده بود، فقیه عارف و حكیم ادیب، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (1297 ـ 1396 ه.ق) به محضرش شتافت و از عطر این گل بوستان علوی بهره‌مند گردید.[۱۶]

آیت الله سید محمد رضوی كاشانی از مشاهر و مفاخر علمای شیعه در اصفهان، محضر دهكردی را مغتنم شمرد و به كسب اجازه از وی موفق گردید.[۱۷] آیت الله حاج شیخ مرتضی مظاهری فرزند محمدحسن بن محمد ابراهیم كرونی نزد آیت الله دهكردی تلمذ نمود و موفق شد در علوم دینی به تألیفات متعددی همت بگمارد و در سنگر وعظ و خطابه، به هدایت مردم بپردازد و خود، شاگردان فاضل تربیت كند.[۱۸]

آیت الله سید محمدرضا خراسانی جرعه‌هایی از اندیشه سید ابوالقاسم دهكردی را به كام ذهن خویش فرو ریخت. وی تحصیلات را تا مرز اجتهاد ادامه داد و پس از فوت سید علی نجف آبادی، مرجعیت كلی یافت و رئیس حوزه علمیه اصفهان گردید. چون رضاخان تصمیم به تعطیلی مراكز حوزوی گرفت و از روحانیان خواست لباس خود را كنار بگذارند، این عالم ربانی به بسیاری از اهل علم و فضل كه شایستگی داشتند، پیغام داد: «در خانه‌های خود بنشینید و لباس خود را تغییر ندهید، من به عون الهی و یاری امام زمان علیه السلام زندگانی شما را تأمین می‌كنم.» همین پیشنهاد، مایه دلگرمی و اطمینان خاطر آنان شد و به تحصیلات ادامه دادند و هر یك عالمی بزرگوار و مدرسی برجسته شدند و پس از فرار رضاخان از ایران، حوزه علمیه اصفهان را دایر نمودند.[۱۹]

آقا سید عباس دهكردی (معروف به صفی)، فقه، اصول و حكمت را در اصفهان نزد آیت الله دهكردی فراگرفت. وی در مسجد یزدآباد و مسجد كرمانی اقامه جماعت می‌نمود و به ارشاد و تبلیغ مشغول بود، تا آن كه در سال 1394 ه.ق در اصفهان وفات یافت و در تخت فولاد مدفون گردید.[۲۰]

حاج سید كمال الدین نوربخش دهكردی، فرزند آقا سید محمود پس از آن كه مقدمات علوم و ادبیات را در شهركرد آموخت، در اصفهان به مدرسه صدر بازار رفت و نزد عموی خویش، سید ابوالقاسم دهكردی و برخی دیگر از استادان این حوزه به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. وی مدتی در دانشگاه تهران به تدریس علوم شرعی مشغول بود. برخی كتاب‌های وی سال‌ها در دبیرستان‌های كشور مورد استفاده دانش آموزان بود.[۲۱]

درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله دهكردی یكی از مشهورترین دروس خارج فقه و اصول بوده و شخصیت‌های دیگری چون مرحوم میرزا علی آقا شیرازی، مرحوم معلم حبیب آبادی، مرحوم آیت الله سید عبدالحسین طیب (صاحب تفسیر اطیب البیان)، آیت الله سید محمدتقی موسوی (صاحب مكیال المكارم)، آیت الله شیخ محمدرضا جرقوئی اصفهانی، آیت الله سید حسن چهارسوقی، آیت الله مرتضی دهكردی معروف به حاج آقا میرزا دهكردی، آیت الله سید محمدباقر رجایی، عالم ربانی آیت الله حسین‌علی صدیقین، آیت الله مرتضی مظاهری نجفی، میر محمد مهدی امام جمعه، ملا علی ماربینی، سید ابوالقاسم فریدنی، سید علی اكبر هاشمی، فرزند آقا حسین دهكردی، آیت الله سید احمد نوربخش دهكردی (برادرش)، آیت الله سید محمدباقر امامی (برادرزاده‌اش) و آیت الله سید محمدجواد نجفی (برادرزاده و داماد ایشان) از محضر ایشان در رشته‌های مذكور بهره گرفته‌اند.[۲۲]

آیت الله سید ابوالقاسم دهكردی از رجال حدیث محسوب می‌گردید و علاوه بر امام خمینی، دانشورانی چون مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، مرحوم آیت الله بروجردی، آیت الله سید محمدتقی موسوی احمدآبادی، حاج آقا رحیم ارباب و مرحوم معلم حبیب آبادی (صاحب كتاب مكارم الآثار) از ایشان اجازه نقل حدیث و اجتهاد دریافت كرده‌اند.[۲۳]

آیت الله دهكردی تا آن جا مورد وثوق مردم در استان اصفهان، چهار محال و بختیاری و نقاط همجوار قرار گرفت كه اكثریت اهالی این نقاط وی را مرجع تقلید خویش قرار دادند و رساله عملیه ایشان حاوی فتاوی فقهی به نام هدایه الانام مكرر چاپ شد و در دسترس مقلدین آن فقیه عارف قرار گرفت. آیت الله دهكردی سال‌ها امامت جماعت مسجد سفره‌چی (سُرخی‌) واقع در خیابان چهارباغ پایین و مسجد شیخ‌الاسلام واقع در خیابان عبدالرزاق را عهده‌دار بود و در برخی ایام خصوصاً ماه مبارك رمضان به ایراد سخنرانی، موعظه و اقامه مراسم احیاء اقدام می‌نمود.[۲۴]

آثار

تالیفات سید ابوالقاسم دهکردی بسیار زیاد است و بیشتر در فقه و اصول می باشد ولی به طبع نرسیده و فقط منبر الوسیله که در مورد منابر و وعظ و تحقیقات و بیانات و اخبار است طبع شده و جزوه­هایی در بیان احادیث و تفسیر آیات نوشته اند که تاکنون به چاپ نرسیده از جمله حدیث الحقیقه کمیل بن زیاد که تا کنون شرحی به این خوبی نوشته نشده است و مرحوم آیت الله حاج سید محمد باقر امام نجفی پسر برادرشان (مرحوم سید محمد نجفی) آنرا به فارسی ترجمه کرده است.

فهرستی از اثار سید ابوالقاسم دهكردی:

  1. منبرالوسیله كه مجلدی از آن ـ همان گونه كه اشاره شد ـ در توحید و مواعظ به نام وسیله النجاه به طبع رسیده است.[۲۵] این كتاب اخیراً به اهتمام مجید جلالی دهكردی در قم چاپ شده است.
  2. حاشیه بر تفسیر صافی
  3. حاشیه بر وافی
  4. رساله‌ای فقهی در قبض.[۲۶]
  5. بشارات السالكین یا واردات غیبیه
  6. جنّت المأوی در اخلاق
  7. حاشیه بر جامع عباسی
  8. ذخیره‌ای در ادعیه و ختومات
  9. رساله در طهارت
  10. رساله عملیه جهت مقلدین به نام هدایه الانام
  11. شرح بر شرایع، در دو مجلد در طهارت و بیع
  12. شرح فارسی بر كتب من لایحضره الفقیه
  13. الفوائد در متفرقات.[۲۷]
  14. اللمعات فی شرح دعاء سمات
  15. رساله در مباحث الفاظ
  16. حاشیه بر نخبه حاجی محمدابراهیم كرباسی.[۲۸]
  17. نور الابصار فی فضیله الانتظار
  18. المتاجر، تقریر درس استادش مرحوم میرزا حبیب الله رشتی
  19. حاشیه بر مكاسب شیخ انصاری
  20. رساله‌ای در طهارت
  21. ینابیع الحكمه در تفسیر
  22. شرح بر اصول كافی، چنان چه خودشان در كتاب منبر الوسیله فرموده‌اند.
  23. تنقیح الاصول، تقریرات درس محقق رشتی با نظریات مؤلف در بحث الفاظ
  24. حاشیه بر رسائل شیخ انصاری
  25. شرح حدیث حقیقت كمیل بن زیاد كه در كتاب منبر الوسیله ذكر شده است.
  26. الاخلاق
  27. السوانح واللوائح (تاریخ اقامت ایشان در شیراز).[۲۹]

وفات

آیت الله سید ابوالقاسم دهكردی در شب یكشنبه ششم شوال سال 1353 ه.ق دار فانی را وداع گفت و در روز بعد پیكر پاكش از مسجد حكیم به سوی زینبیه حركت داده شد، در این حال چنان انقلابی در شهر اصفهان ایجاد گردید كه مردم با پای پیاده در تشییع جنازه این عالم عامل حضور یافتند و آن را در سمت غربی زینبیه و در حجره‌ای مخصوص كه قبلاً از مالكین خریداری شده بود، دفن كردند و این برنامه بر طبق وصیت ایشان صورت گرفت. زیرا وقتی به وی گفته بودند: آیا شما را در تخت فولاد دفن كنیم؟ جواب داده بود: آن جا عالمان و صالحان هستند كه حكم نقره را دارند اما مرا در جوار بانویی دفن كنید كه به اهل بیت انتساب دارد و حكم طلا را دارد.

در حال حاضر مسجدی به نام آن بزرگوار در كنار امامزاده زینبیه اصفهان برپاست كه مورد توجه مردم می‌باشد.[۳۰] در میانه خیابان عبدالرزاق اصفهان كوچه بن بستی به نام شهید امیرحسین دیانی ـ كه قبلاً آیت الله دهكردی نام داشته ـ قرار دارد كه در حال حاضر منزل آیت الله دهكردی در آن واقع شده است كه به همان صورت اولیه و سبك و سیاق دوران حیات آن فقیه متقی، حفاظت گردیده است.[۳۱]

پانویس

  1. تذكره القبور، معلم حبیب آبادی، ص 40 ـ 42.
  2. زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، ص 107 و 187.
  3. مجله حوزه، شماره 53، ص 57.
  4. گنجینه دانشمندان، ج6، ص17.
  5. دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 226.
  6. فوائد الرضویه، ج 2، ص 409.
  7. فوائد الرضویه، ج 2، ص 404.
  8. میراث شهاب، شماره ۱۶، ص ۲۵.
  9. پا به پای آفتاب، ج ۲، ص ۲۲۸.
  10. اربعین حدیث، ص ۳.
  11. سیدمحمدباقر کتابی، رجال اصفهان، ج 1، ص 200
  12. زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقایی، ص 35 - 36 .
  13. غلامعلی گلی زواره، شهیدمدرس ماه مجلس، ص 34 .
  14. علی مدرسی، مرد در روزگاران، ص 46 - 47 .
  15. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 320 و 321.
  16. ناصح صالح، ص 240.
  17. زندگانی حكیم جهانگیرخان قشقایی، ص 128.
  18. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج 2، ص 321.
  19. مدرس، مجاهدی شكست ناپذیر، ص 222.
  20. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج 2، ص 321.
  21. همان، ص 332 و 333.
  22. فصلنامه بام ایران، شماره 5 و 6، ص 8؛ مجله حوزه، مصاحبه با آیت الله طیب؛ مقدمه كتاب مكیال المكارم؛ بانو مجتهده امین، ناصر باقری بیدهندی، ص 32؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 31؛ زندگانی آیت الله چهارسوقی، ص 132؛ شناخت سرزمین چهار محال و بختیاری، ج 2، ص 25؛ یادنامه آیت الله سید بحرالعلوم میردامادی، ص 55 و 56؛ تذكره القبور، ص 305 و آفتاب علم، ص 54 و 55.
  23. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج 2، ص 227؛ الاجازات الكبیره، آیت الله مرعشی نجفی، ص 17؛ القبسات، عادل علوی، ص 40؛ فصلنامه بام ایران، شماره 5 و 6، ص 8 و آفتاب علم، ص 36 و 37.
  24. آفتاب علم، ص 36 و فصلنامه بام ایران. شماره 5 و 6، ص 9.
  25. الذریعه، ج 22، ص 356.
  26. مكارم الاثار، ج 6، ص 2007.
  27. رجال اصفهان، ج 1، ص 200.
  28. همان، ص 141.
  29. ریحانه الادب، ج 2، ص 244؛ نقباء البشر، ج 1، ص 66؛ تذكره القبور، ص 93 و 94؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 351 و آفتاب علم، ص 56 و 557.
  30. آفتاب علم، ص 103؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 32 و فصلنامه بام ایران، ص 8.
  31. فصلنامه بام ایران، ص 7.

منابع

  • مجموعه گلشن ابرار، جلد 3، زندگی نامه "سيد ابوالقاسم دهکردي" از غلامرضا گلي زواره
  • فصلنامه حوزه شماره65.در دسترس در سایت پژوهشكده باقر العلوم عليه السلام ،بازیابی: 28 اردیبهشت 1393.
  • فقیه عارف سید ابوالقاسم دهکردی، غلامرضا گلی زواره، مجله پاسدار اسلام ، شهریور 1379، شماره 225،صفحه36،در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه ، بازیابی: 28 اردیبهشت 1393.