فساد: تفاوت بین نسخهها
جز (8پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{ضعیف}} | {{ضعیف}} | ||
− | فساد به معنای تباهى و تباه شدن است و دانشمندان اهل لغت آن را ضد | + | فساد به معنای تباهى و تباه شدن است و دانشمندان اهل لغت آن را ضد «صلاح» بیان داشته اند.<ref> صاحب بن عباد، کافى الکفاة، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۰ جلد،ج۸، ص۲۸۸ عالم الکتاب، بیروت - لبنان، اول، ۱۴۱۴ ه ق </ref> |
− | == واژه فساد در | + | ==واژه فساد در قرآن== |
− | خداوند در صفات بندگان | + | خداوند در [[قرآن|قرآن کریم]] در صفات بندگان پسندیده اش مى فرماید: {{متن قرآن |«لَا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»}}؛ برترى (گردنکشى) و تباهى در زمین را دنبال نمى کنند.<ref> [[سوره قصص|سوره قصص]]: ۸۳ </ref> |
− | + | و در آیه ای دیگر مى فرماید: {{متن قرآن|«لَوْ کانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»}}؛ اگر در آسمان و زمین خدایانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند.<ref> [[سوره انبیاء]]: ۲۲ </ref> | |
− | + | ==واژه فساد در روایات== | |
− | مردمان (در | + | [[امیرالمؤمنین]] (ع) در نکوهش مردم زمان خود مى فرماید: «...والناس على اربعة اصناف: منهم من لا یمنعه الفساد فى الارض الا مهانة نفسه و کلالة حده و نضیض وفره...»؛ مردمان (در این عصر) به چهار گروه تقسیم مى شوند: یک گروه کسانی اند که تنها مانع آنها از تبهکارى در روى زمین بى عرضگى و کندى سلاح و تهیدستى آنها است... .<ref> [[نهج البلاغه]]، خطبه ۳۲ </ref> |
− | از سخنان آن حضرت است: فساد اخلاق در معاشرت | + | و نیز از سخنان آن حضرت است: فساد اخلاق در معاشرت و همزیستى با بی خردان، و شایستگى اخلاق در معاشرت با خردمندان است.<ref> مرحوم محمد باقر مجلسی، [[بحارالانوار]] : ۱/۱۶۰ </ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | |||
− | |||
− | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
− | == | + | ==منابع== |
− | + | *[[صاحب بن عباد]]، المحیط فی اللغه. | |
− | * صاحب | ||
*سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف. | *سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف. | ||
− | |||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
[[رده: مقاله های مهم]] | [[رده: مقاله های مهم]] |
نسخهٔ ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۷
فساد به معنای تباهى و تباه شدن است و دانشمندان اهل لغت آن را ضد «صلاح» بیان داشته اند.[۱]
واژه فساد در قرآن
خداوند در قرآن کریم در صفات بندگان پسندیده اش مى فرماید: «لَا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»؛ برترى (گردنکشى) و تباهى در زمین را دنبال نمى کنند.[۲]
و در آیه ای دیگر مى فرماید: «لَوْ کانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»؛ اگر در آسمان و زمین خدایانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند.[۳]
واژه فساد در روایات
امیرالمؤمنین (ع) در نکوهش مردم زمان خود مى فرماید: «...والناس على اربعة اصناف: منهم من لا یمنعه الفساد فى الارض الا مهانة نفسه و کلالة حده و نضیض وفره...»؛ مردمان (در این عصر) به چهار گروه تقسیم مى شوند: یک گروه کسانی اند که تنها مانع آنها از تبهکارى در روى زمین بى عرضگى و کندى سلاح و تهیدستى آنها است... .[۴]
و نیز از سخنان آن حضرت است: فساد اخلاق در معاشرت و همزیستى با بی خردان، و شایستگى اخلاق در معاشرت با خردمندان است.[۵]
پانویس
- ↑ صاحب بن عباد، کافى الکفاة، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۰ جلد،ج۸، ص۲۸۸ عالم الکتاب، بیروت - لبنان، اول، ۱۴۱۴ ه ق
- ↑ سوره قصص: ۸۳
- ↑ سوره انبیاء: ۲۲
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳۲
- ↑ مرحوم محمد باقر مجلسی، بحارالانوار : ۱/۱۶۰
منابع
- صاحب بن عباد، المحیط فی اللغه.
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.