جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

تسبیح: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (7پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
جز (10پروژه: درج شناسه)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
  
 
+
خدا را به پاکی یاد و وصف کردن او را از هر گونه بدی دور و مبرا دانستن. تسبیح به معنای ذکر و نماز نیز آمده است. تسبیح گویی خداوند یکی از شؤون بندگی انسان است که او را در سلوک و قرب به خداوند یاری می کند و موجب شرح صدر، استجابت دعا و نجات از گرفتاریها و... می شود.
 +
 
==معنای تسبیح==
 
==معنای تسبیح==
 
تسبیح در لغت به معنای خدا را به پاکی یاد و وصف کردن او را از هر گونه بدی و هر آنچه شایسته او نیست، دور و مبرا دانستن (تنزیه) است و به معنای ذکر و [[نماز]] نیز آمده است. <ref> فراهیدی، ج3، ص151ـ152؛ ابن فارس، ج3، ص125؛ ابن منظور؛ صفی پوری، ذیل «سبح».</ref>  
 
تسبیح در لغت به معنای خدا را به پاکی یاد و وصف کردن او را از هر گونه بدی و هر آنچه شایسته او نیست، دور و مبرا دانستن (تنزیه) است و به معنای ذکر و [[نماز]] نیز آمده است. <ref> فراهیدی، ج3، ص151ـ152؛ ابن فارس، ج3، ص125؛ ابن منظور؛ صفی پوری، ذیل «سبح».</ref>  
سطر ۴۰: سطر ۴۱:
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
|شناسه= ضعیف
+
|شناسه= خوب
 
|عنوان بندی مناسب= خوب
 
|عنوان بندی مناسب= خوب
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب

نسخهٔ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۰۴


خدا را به پاکی یاد و وصف کردن او را از هر گونه بدی دور و مبرا دانستن. تسبیح به معنای ذکر و نماز نیز آمده است. تسبیح گویی خداوند یکی از شؤون بندگی انسان است که او را در سلوک و قرب به خداوند یاری می کند و موجب شرح صدر، استجابت دعا و نجات از گرفتاریها و... می شود.

معنای تسبیح

تسبیح در لغت به معنای خدا را به پاکی یاد و وصف کردن او را از هر گونه بدی و هر آنچه شایسته او نیست، دور و مبرا دانستن (تنزیه) است و به معنای ذکر و نماز نیز آمده است. [۱]

تسبیح گویی موجودات

به بیان قرآن چیزی نیست که به تسبیح خدا مشغول نباشد هرچند آدمیان به تسبیح موجودات پی نمی برند: « وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ » [۲]؛ هیچ موجودی نیست جز آنکه او را به پاکی می ستاید، ولی شما ذکر تسبیحشان را نمی فهمید.

  • آسمانها و زمین: «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»؛ [۳] هر چه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش خدای عالم که مقتدر و حکیم است مشغولند.
  • کوهها و پرندگان: « وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ ۚ»؛ کوهها و مرغان را مسخر داود گردانیدیم که با (آهنگ تسبیح و نغمه) او تسبیح می‌کردند. [۴]
  • رعد: « وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ»؛ و رعد، همراه با ستایش خدا تسبیح می گوید. [۵]
  • ملائکه : « وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ»؛ و فرشتگان را می بینی که پیرامون عرش حلقه زده اند، پروردگارشان را همراه ستایش تسبیح می گویند. [۶]

آثار تسبیح خداوند

تسبیح گویی خداوند یکی از شؤون بندگی انسان است که او را در سلوک و قرب به خداوند یاری می کند. آثار تسبیح خداوند در وجود انسان عبارتند از:

استجابت دعا و نجات از گرفتاریها

قرآن کریم در داستان حضرت یونس(ع) استجابت دعای او و رهایی از شکم ماهی را اثر تسبیح او دانسته و می فرماید: « وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ. فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ»؛ و ذالنون [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم. پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از غم نجات دادیم و اهل ایمان را هم این گونه نجات می‌دهیم. [۷] همچنین می فرماید: « فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ. لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» پس اگر از تسبیح گویان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند. [۸]

شرح صدر

چنانکه خداوند به رسول اکرم(ص) برای رفع دلتنگی به تسبیح و سجده فرمان می دهد: « وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ»؛ و ما محققا می‌دانیم که تو از آنچه امت (در طعنه و تکذیب تو) می‌گویند سخت دلتنگ می‌شوی. پس [برای دفع دلتنگی] پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی و از سجده کنان باش.[۹]

تسبیح خداوند پشتوانه صبر

به بیان قران تسبيح و ستايش پروردگار در صبح و شام، زمينه استوارى روح و دستيابى به صبر در برابر ناگواريها است[۱۰]: « فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ»؛ پس [بر آزار مشرکان] شکیبا باش، و پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب آن پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی [۱۱]

مقام رضا

قرآن یکی از زمینه های رسیدن به مقام رضا را تسبیح خداوند دانسته است: « فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ»؛ پس در برابر آنچه می‌گویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن؛ تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛ باشد که خشنود شوی[۱۲]


پانویس

  1. فراهیدی، ج3، ص151ـ152؛ ابن فارس، ج3، ص125؛ ابن منظور؛ صفی پوری، ذیل «سبح».
  2. (سوره اسراء: 44)
  3. سوره صف: 1
  4. (سوره انبیاء: 79)
  5. (سوره رعد: 13)
  6. (سوره زمر: 75)
  7. (سوره انبیاء: 87)
  8. (سوره صافات: 143 و 144)
  9. (سوره حجر : 97)
  10. تفسیر نور جلد 9 - صفحه 233
  11. (سوره ق: 39)
  12. (سوره طه: 130)

منابع

  • علاوه بر قرآن
  • تفسیر راهنما، اکبرهاشمی رفسنجانی
  • خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم 1405.
  • تفسیر نور، محسن قرائتی