قرض الحسنه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
قرض الحسنه اصطلاحاً بین مردم به وام گرفتن معروف است و برای آن کارمزد نباید پرداخت کنند و آن را از مصادیق دینی می‌دانند. در اصطلاح فقها، قرض آن است که مالی به دیگری تملیک شود به طوری که او نیز ضامن بازپرداخت عین یا مثل یا قیمت آن چیز گردد.
+
قرض الحسنه اصطلاحاً بین مردم به وام گرفتن معروف است و برای آن کارمزد نباید پرداخت کنند و آن را از مصادیق دینی می‌دانند. در اصطلاح [[فقیه|فقها]]، [[قرض]] آن است که مالی به دیگری تملیک شود به طوری که او نیز ضامن بازپرداخت عین یا مثل یا قیمت آن چیز گردد.<ref>خمینی، روح الله؛ تحریرالوسیله، قم، اسماعیلیان، بی تا، ج۲، ص۱۴۹.</ref>
  
 
==شناخت واژگان==
 
==شناخت واژگان==
 
کلمه قرض الحسنة از دو قسمت ترکیب شده است:
 
کلمه قرض الحسنة از دو قسمت ترکیب شده است:
  
# قرض: به معنای بریدن و قطع کردن است و مالی را که به دیگری داده می‌شود به شرط بازگرداندن (عین یا بدل آن) قرض می‌خوانند؛<ref>راغب اصفهانی؛ مفردات قرآن، بیروت، دارالقلم، چ اول، 1412ه.ق، ‌ماده قرض.</ref> گویا قرض دهنده، آن مال را از بقیه احوالش بریده است.<ref>جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم، قم نشر اسراء، 1385، چ اول، ج11، ص583.</ref>
+
#[[قرض]]: به معنای بریدن و قطع کردن است و مالی را که به دیگری داده می‌شود به شرط بازگرداندن (عین یا بدل آن) قرض می‌خوانند؛<ref>راغب اصفهانی؛ مفردات قرآن، بیروت، دارالقلم، چ اول، ۱۴۱۲ه.ق، ‌ماده قرض.</ref> گویا قرض دهنده، آن مال را از بقیه احوالش بریده است.<ref>جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم، قم نشر اسراء، ۱۳۸۵، چ اول، ج۱۱، ص۵۸۳.</ref>
# الحسنه: در قرآن کریم، واژه «حسن» صفت قرض الحسنه قرار گرفته است؛ حسن یعنی زیبا و نیکو<ref>قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1371، ج2، ص135، «ماده حسن».</ref> و قرض نیکو آن است که از مال حلال باشد و آن را با منّت گذاردن و اذیّت، ضایع نکند.<ref>طبرسی؛ مجمع البیان، تهران، ناصرخسرو، 1372، ج2، ص608.</ref>
+
#الحسنه: در [[قرآن|قرآن کریم]]، واژه «حسن» صفت قرض الحسنه قرار گرفته است؛ حسن یعنی زیبا و نیکو<ref>قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱، ج۲، ص۱۳۵، «ماده حسن».</ref> و قرض نیکو آن است که از مال حلال باشد و آن را با منّت گذاردن و اذیّت، ضایع نکند.<ref>طبرسی؛ مجمع البیان، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲، ج۲، ص۶۰۸.</ref>
  
قرض الحسنه اصطلاحاً بین مردم به وام گرفتن معروف است و برای آن کارمزد نباید پرداخت کنند و آن را از مصادیق دینی می‌دانند. در اصطلاح فقها، قرض آن است که مالی به دیگری تملیک شود به طوری که او نیز ضامن بازپرداخت عین یا مثل یا قیمت آن چیز گردد.<ref>خمینی، روح الله؛ تحریرالوسیله، قم، اسماعیلیان، بی تا، ج2، ص149.</ref>
+
قرض الحسنه در فرهنگ و اصطلاح قرآنی، معنایی جامع دارد که شامل قرض الحسنة فقهی نیز می‌شود زیرا از منظر قرآن کریم هر کار خیری که انسان برای [[خدا]] انجام دهد، قرض الحسنه برای اوست؛ خواه عبادت اصطلاحی باشد مانند [[نماز]] و [[روزه]] یا [[انفاق]] مالی یا کارهای خدماتی و عام المنفعه باشد: مانند [[مسجد]] و مدرسه سازی یا جبهه رفتن و [[جهاد]] در راه خدا.<ref>جوادی آملی؛ همان، ص۵۸۷.</ref>
 
 
قرض الحسنه در فرهنگ و اصطلاح قرآنی، معنایی جامع دارد که شامل قرض الحسنة فقهی نیز می‌شود زیرا از منظر قرآن کریم هر کار خیری که انسان برای خدا انجام دهد، قرض الحسنه برای اوست؛ خواه عبادت اصطلاحی باشد مانند [[نماز]] و [[روزه]] یا [[انفاق]] مالی یا کارهای خدماتی و عام المنفعه باشد: مانند مسجد و مدرسه سازی یا جبهه رفتن و جهاد در راه خدا.<ref>جوادی آملی؛ همان، ص587.</ref>
 
  
 
==جایگاه قرض الحسنه در قرآن کریم==
 
==جایگاه قرض الحسنه در قرآن کریم==
  
قرض الحسنه در مکتب اسلام جایگاهی مخصوص دارد و تاکید اسلام برای کمک به فقرا و مستمندان به معنی پذیرفتن فقر نیست بلکه تلاشی برای برکندن فقر از زندگی بشری است. در شأن و مقام قرض‌الحسنه که از تعالیم دینی برخاسته، آیات بسیاری آمده است که به بعضی از آنها اشاره می‌شود: «کیست که به خدا «قرض الحسنه‌ای» دهد (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند) تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند است که (روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ (و انفاق هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی‌شود) و به سوی او بازگردانده می‌شوید (و پاداش خود را خواهید گرفت)».<ref>[[سوره بقره]]: 245، ترجمه مکارم شیرازی، قم، انتشارات امیرالمومنین، 1378.</ref>
+
قرض الحسنه در مکتب [[اسلام]] جایگاهی مخصوص دارد و تاکید اسلام برای کمک به فقرا و مستمندان به معنی پذیرفتن فقر نیست بلکه تلاشی برای برکندن فقر از زندگی بشری است. در شأن و مقام قرض‌الحسنه که از تعالیم دینی برخاسته، آیات بسیاری آمده است که به بعضی از آنها اشاره می‌شود: «کیست که به خدا «قرض الحسنه‌ای» دهد (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند) تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند است که (روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ (و انفاق هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی‌شود) و به سوی او بازگردانده می‌شوید (و پاداش خود را خواهید گرفت)».<ref>[[سوره بقره]]: ۲۴۵، ترجمه مکارم شیرازی، قم، انتشارات امیرالمومنین، ۱۳۷۸.</ref>
  
 
با توجه به آیه چند نکته قابل ذکر است:
 
با توجه به آیه چند نکته قابل ذکر است:
  
* الف) خداوند متعال مالی را که مؤمنین در راه او خرج کنند قرض گرفتن خودش نامیده است.<ref>المیزان/ ج2، ص432.</ref>
+
*الف) خداوند متعال مالی را که مؤمنین در راه او خرج کنند قرض گرفتن خودش نامیده است.<ref>المیزان/ ج۲، ص۴۳۲.</ref>
* ب) مفهوم چند برابر شدن در نزد خداوند، عددی است که از شمارش بیرون است و انتها ندارد.<ref>همان، ص448.</ref>
+
*ب) مفهوم چند برابر شدن در نزد خداوند، عددی است که از شمارش بیرون است و انتها ندارد.<ref>همان، ص۴۴۸.</ref>
  
در آیه دیگری چنین فرموده است: «کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است».<ref>[[سوره حدید]]: 11.</ref>
+
در [[آیه]] دیگری چنین فرموده است: «کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است».<ref>[[سوره حدید]]: ۱۱.</ref>
  
 
این آیه از لحن ویژه‌ای برخوردار است. خداوند، خود را آنچنان به بندگان نزدیک کرده است که به اینصورت با یک لحن دلسوزانه از آنان طلب قرض می‌کند.
 
این آیه از لحن ویژه‌ای برخوردار است. خداوند، خود را آنچنان به بندگان نزدیک کرده است که به اینصورت با یک لحن دلسوزانه از آنان طلب قرض می‌کند.
  
قرض الحسنه از آنجا که امر کریمانه‌ای است، لذا دارای «اجر کریم» نیز می‌باشد. عبادت «من ذاالذی» در قرآن بسیار محدود است که دو مورد آن مربوط به قرض الحسنه می‌باشد و این نشانه اهمیت آن است. آیات زیاد دیگری از قبیل [[سوره حدید]]: 18 و [[سوره تغابن]]: 17 به این امر مهم اشاره دارد.
+
قرض الحسنه از آنجا که امر کریمانه‌ای است، لذا دارای «اجر کریم» نیز می‌باشد. عبادت «من ذاالذی» در قرآن بسیار محدود است که دو مورد آن مربوط به قرض الحسنه می‌باشد و این نشانه اهمیت آن است. آیات زیاد دیگری از قبیل [[سوره حدید]]: ۱۸ و [[سوره تغابن]]: ۱۷ به این امر مهم اشاره دارد.
  
 
==قرض الحسنه در روایات==
 
==قرض الحسنه در روایات==
  
قرض دادن از ثمرات سخاوت و فضل است و ثواب آن بی‌نهایت است. حضرت امام محمدباقر علیه السلام فرمود: «هر که به مردی قرض دهد تا زمانی که قدرت بر اداء آن داشته باشد، مال او در [[زکات]] است و خود او با ملائکه در نماز است تا آن را بگیرد».
+
قرض دادن از ثمرات سخاوت و فضل است و ثواب آن بی‌نهایت است. حضرت [[امام باقر علیه السلام|امام محمدباقر]] علیه السلام فرمود: «هر که به مردی قرض دهد تا زمانی که قدرت بر اداء آن داشته باشد، مال او در [[زکات]] است و خود او با [[ملائکه]] در نماز است تا آن را بگیرد».
  
و در حدیثی دیگر از [[امام صادق]] علیه السلام مروی است که بر در بهشت چنین نوشته شده است: «ثواب صدقه را ده مقابل می‌دهند و ثواب قرض را هیجده مقابل».<ref>فیض کاشانی، محسن؛ ترجمه الشریعه، قم، توحید، 1380، چ1 ص59. (و میزان الحکمة، ج3، باب القرض، ص2548، ح16671)</ref>
+
و در حدیثی دیگر از [[امام صادق]] علیه السلام مروی است که بر در [[بهشت]] چنین نوشته شده است: «ثواب [[صدقه]] را ده مقابل می‌دهند و ثواب قرض را هیجده مقابل».<ref>فیض کاشانی، محسن؛ ترجمه الشریعه، قم، توحید، ۱۳۸۰، چ۱ ص۵۹. (و میزان الحکمة، ج۳، باب القرض، ص۲۵۴۸، ح۱۶۶۷۱)</ref>
  
در حدیثی دیگر فرموده است: «هر مؤمنی که به هر مؤمنی از برای خدا قرض دهد در هر آنی ثواب صدقه را دارد تا مال به او برسد».  سرّ مطلب در این است که در هر آنی می‌تواند آن را مطالبه کند و چون مطالبه نکند ثواب [[صدقه]] دارد. البته مراد از قرضی که ثواب آن رسیده است، قرض الحسنه‌ای است که از برای خدا باشد اما قرضی که به واسطه آن نفع دنیوی به صاحب مال می‌رسد و غرض او نفع بردن است، ثوابی ندارد.<ref>نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، قم، انتشارات قائم آل محمد علیه السلام، 1386، چاپ پنجم، ص 348.</ref>
+
در حدیثی دیگر فرموده است: «هر مؤمنی که به هر مؤمنی از برای خدا قرض دهد در هر آنی ثواب صدقه را دارد تا مال به او برسد».  سرّ مطلب در این است که در هر آنی می‌تواند آن را مطالبه کند و چون مطالبه نکند ثواب صدقه دارد. البته مراد از قرضی که ثواب آن رسیده است، قرض الحسنه‌ای است که از برای خدا باشد اما قرضی که به واسطه آن نفع دنیوی به صاحب مال می‌رسد و غرض او نفع بردن است، ثوابی ندارد.<ref>نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، قم، انتشارات قائم آل محمد علیه السلام، ۱۳۸۶، چاپ پنجم، ص ۳۴۸.</ref>
  
در حدیثی آمده است: مؤمنی نیست که به مومن دیگری قرض دهد و ثواب آن را از خدای تعالی بخواهد مگر آن که خداوند اجر آن را برای او به حساب [[صدقه]] بگذارد تا آن مال به وی بازگردد؛ (یعنی پیوسته ثواب صدقه دادن دارد.)<ref>فیض کاشانی، محسن؛ ترجمه الشریعه، ص 59. (و ثواب الاعمال، ص 76)</ref>
+
در حدیثی آمده است: مؤمنی نیست که به مومن دیگری قرض دهد و ثواب آن را از خدای تعالی بخواهد مگر آن که خداوند اجر آن را برای او به حساب [[صدقه]] بگذارد تا آن مال به وی بازگردد؛ (یعنی پیوسته ثواب صدقه دادن دارد.)<ref>فیض کاشانی، محسن؛ ترجمه الشریعه، ص ۵۹. (و ثواب الاعمال، ص ۷۶)</ref>
  
در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: «کسی که به برادر خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده هم‌وزن کوه احد و کوه رضوان و کوه سینا، حسنات خواهد داشت و اگر برای وصول آن مدارا کند، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت.<ref>دخیل، علی محمد؛ ثواب الاعمال، قم، دارالمرتضی، ص414.</ref>
+
در حدیثی از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: «کسی که به برادر خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده هم‌وزن [[کوه احد]] و کوه رضوان و کوه سینا، حسنات خواهد داشت و اگر برای وصول آن مدارا کند، از پل [[صراط]] همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت.<ref>دخیل، علی محمد؛ ثواب الاعمال، قم، دارالمرتضی، ص۴۱۴.</ref>
  
 
==نکوهش قرض گرفتن==
 
==نکوهش قرض گرفتن==
  
[[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله از یک سو مسلمانان را به قرض دادن تشویق و ترغیب می‌فرمودند و از سوی دیگر به آنان توصیه می‌کردند، حتی الامکان قناعت به خرج داده و از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام را مایه غصه شب و خواری روز بیان داشته<ref>اصول کافی، پیشین، ج3، ص182.</ref> و از سنگینی کمرشکن آن به خدا پناه می‌بردند و می‌فرمودند: «خدایا از غم و اندوه و ناتوانی و کاهلی و بخلی و بزدلی و سنگینی کمرشکن بار قرض و چیرگی مردمان به تو پناه می‌برم».<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، موسسه فقه الشیعه، 1411، ص 205.</ref>
+
روایات زیادی قرض گرفتن بدون نیاز و اضطرار را ناپسند می‌دانند؛ چرا که برخلاف منش و عزت نفس انسانی است. چون فرد مقروض خود را در مقابل طلبکار کوچک می‌بیند. علاوه بر این، آسایش روحی و تمرکز فکر خود را از دست خواهد داد.
 +
 
 +
[[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله از یک سو مسلمانان را به قرض دادن تشویق و ترغیب می‌فرمودند و از سوی دیگر به آنان توصیه می‌کردند، حتی الامکان [[قناعت]] به خرج داده و از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام را مایه غصه شب و خواری روز بیان داشته<ref>اصول کافی، پیشین، ج۳، ص۱۸۲.</ref> و از سنگینی کمرشکن آن به خدا پناه می‌بردند و می‌فرمودند: «خدایا از غم و اندوه و ناتوانی و کاهلی و بخلی و بزدلی و سنگینی کمرشکن بار قرض و چیرگی مردمان به تو پناه می‌برم».<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، موسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱، ص ۲۰۵.</ref>
  
و در دعایی دیگر بعد از [[نماز صبح]] می‌فرمودند: «بارالها از چیرگی قرض و چیرگی دشمن و دشمن شادشدن به تو پناه می‌برم».<ref>همان، ص225.</ref>
+
و در دعایی دیگر بعد از [[نماز صبح]] می‌فرمودند: «بارالها از چیرگی قرض و چیرگی دشمن و دشمن شادشدن به تو پناه می‌برم».<ref>همان، ص۲۲۵.</ref>
  
 
==نهی از تعلل در پرداخت بدهی==
 
==نهی از تعلل در پرداخت بدهی==
  
رسول خدا صلی الله علیه و آله همان گونه که طلبکار را تشویق به صبر می‌کند، بدهکار را نیز از تعلل در پرداخت بدهی‌اش نهی می‌فرمودند، ایشان تعلل ورزیدن توانگر در پرداخت بدهی‌اش را ظلم دانسته<ref>حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404، ص266.</ref> و می‌فرمودند: «اگر کسی بتواند حق کسی را بپردازد و تعلل ورزد هر روز که بگذرد، گناه باج‌گیر برایش نوشته می‌شود».<ref>[[شیخ صدوق]]، من لایحضره الفقیه،‌ قم، جامعه مدرسین، 1413، ج4، ص15.</ref>
+
[[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلی الله علیه و آله همان گونه که طلبکار را تشویق به صبر می‌کند، بدهکار را نیز از تعلل در پرداخت بدهی‌اش نهی می‌فرمودند، ایشان تعلل ورزیدن توانگر در پرداخت بدهی‌اش را ظلم دانسته<ref>حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴، ص۲۶۶.</ref> و می‌فرمودند: «اگر کسی بتواند حق کسی را بپردازد و تعلل ورزد هر روز که بگذرد، گناه باج‌گیر برایش نوشته می‌شود».<ref>[[شیخ صدوق]]، من لایحضره الفقیه،‌ قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳، ج۴، ص۱۵.</ref>
  
حضرت رسول صلی الله علیه و آله نه تنها فرد بدهکار را از تعلل در پرداخت بدهی منع می‌کردند، بلکه او را از این که در خود نیت ادای قرض نداشته باشد نیز به شدت برحذر می‌داشتند. [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله قرض را به دو گونه تقسیم کردند؛ «قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد، اما اجل مهلتش نداده؛ در این صورت من ولی او هستم و دیگر قرضی که صاحبش قصد پرداخت‌اش را نداشته در این صورت از اعمال نیک فرد بدهکار برمی‌دارند [و به فرد طلبکار می‌دهند] که در آن روز دینار و درهمی نخواهد بود.<ref>هندی، متقی؛ کنزالعمال فی الاقوال والافعال، تحقیق: شیخ بکری حیائی، بیروت، مؤسسه الرساله، ج6، ص23.</ref>
+
حضرت رسول صلی الله علیه و آله نه تنها فرد بدهکار را از تعلل در پرداخت بدهی منع می‌کردند، بلکه او را از این که در خود نیت ادای قرض نداشته باشد نیز به شدت برحذر می‌داشتند. [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله قرض را به دو گونه تقسیم کردند؛ «قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد، اما اجل مهلتش نداده؛ در این صورت من ولی او هستم و دیگر قرضی که صاحبش قصد پرداخت‌اش را نداشته در این صورت از اعمال نیک فرد بدهکار برمی‌دارند [و به فرد طلبکار می‌دهند] که در آن روز دینار و درهمی نخواهد بود.<ref>هندی، متقی؛ کنزالعمال فی الاقوال والافعال، تحقیق: شیخ بکری حیائی، بیروت، مؤسسه الرساله، ج۶، ص۲۳.</ref>
  
ایشان پیوسته مسلمین را به جوانمردی در امر قرض سفارش می‌کردند و به آن گوشزد می‌کردند که «برترین مؤمنان و محبوبترین بندگان خدا را فردی معرفی کردند که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد».<ref>شیخ طوسی، التهذیب؛ تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج7، ص18.</ref>
+
ایشان پیوسته مسلمین را به جوانمردی در امر قرض سفارش می‌کردند و به آن گوشزد می‌کردند که «برترین مؤمنان و محبوبترین بندگان خدا را فردی معرفی کردند که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد».<ref>شیخ طوسی، التهذیب؛ تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۷، ص۱۸.</ref>
  
 
==ترغیب به یادداشت کردن بدهکاری‌ها==
 
==ترغیب به یادداشت کردن بدهکاری‌ها==
  
[[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله یادداشت نکردن وام مدت‌ دار به دیگران را مانع استجابت دعای طلبکار دانسته فرمودند: چند گروهند که دعاهایشان مستجاب نمی‌شود؛ از جمله این گروه‌ها کسانی هستند که وام مدت دار از کسی می‌گیرند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر‌ای آن شاهدی نمی‌گیرند».<ref>وسائل الشیعه، پیشین، ج7، ص126.</ref>
+
[[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله یادداشت نکردن وام مدت‌ دار به دیگران را مانع استجابت دعای طلبکار دانسته فرمودند: چند گروهند که دعاهایشان مستجاب نمی‌شود؛ از جمله این گروه‌ها کسانی هستند که وام مدت دار به کسی می‌دهند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر‌ای آن شاهدی نمی‌گیرند».<ref>وسائل الشیعه، پیشین، ج۷، ص۱۲۶.</ref>
  
 
==مهلت دادن به بدهکار تنگدست==
 
==مهلت دادن به بدهکار تنگدست==
  
[[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله پیوسته بر رعایت بدهکاران تنگدست تأکید می‌کردند.<ref>کلینی؛ اصول کافی، تهران دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج3، ص182.</ref> و مسلمانان را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر می‌داشتند.<ref>کنزالعمال، پیشین، ج6، ص220.</ref> ایشان می‌فرمودند: «هر که به تنگدستی مهلت دهد خداوند در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود درآورد».<ref>اصول کافی، پیشین، ج8، ص9.</ref>
+
[[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله پیوسته بر رعایت بدهکاران تنگدست تأکید می‌کردند.<ref>کلینی؛ اصول کافی، تهران دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۱۸۲.</ref> و مسلمانان را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر می‌داشتند.<ref>کنزالعمال، پیشین، ج۶، ص۲۲۰.</ref> ایشان می‌فرمودند: «هر که به تنگدستی مهلت دهد خداوند در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود درآورد».<ref>اصول کافی، پیشین، ج۸، ص۹.</ref>
  
همچنین فرمودند: «هر کس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن صبر کند تا دستش باز شود مال او [[زکات]] محسوب می‌شود و در [[نماز]] با [[فرشتگان]] است تا این که قرضش به او برگردانده شود».<ref>ثواب الاعمال، پیشین، ص138.</ref>
+
همچنین فرمودند: «هر کس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن صبر کند تا دستش باز شود مال او [[زکات]] محسوب می‌شود و در [[نماز]] با [[فرشتگان]] است تا این که قرضش به او برگردانده شود».<ref>ثواب الاعمال، پیشین، ص۱۳۸.</ref>
  
سرّ تعبیر از هر کار خیرخواهانه به قرض الحسنه در قرآن، محفوظ بودن عین و اصل مال نزد خداست؛ یعنی همانگونه که در قرض و وام، مال از بین نمی‌رود و بازمی‌گردد،<ref>[[سوره بقره]]: 110.</ref> در این گونه امور نیز هر چه در راه خدا هزینه شود، بازمی‌گردد.<ref>تسنیم، پیشین، ص587.</ref> و بلکه چندین برابر آن را به عنوان پاداش دریافت می‌کنید.<ref>[[سوره بقره]]:245.</ref>
+
سرّ تعبیر از هر کار خیرخواهانه به قرض الحسنه در قرآن، محفوظ بودن عین و اصل مال نزد خداست؛ یعنی همانگونه که در قرض و وام، مال از بین نمی‌رود و بازمی‌گردد،<ref>[[سوره بقره]]: ۱۱۰.</ref> در این گونه امور نیز هر چه در راه خدا هزینه شود، بازمی‌گردد.<ref>تسنیم، پیشین، ص۵۸۷.</ref> و بلکه چندین برابر آن را به عنوان پاداش دریافت می‌کنید.<ref>[[سوره بقره]]:۲۴۵.</ref>
  
خدای تعالی [[انفاق]] و هزینه‌هایی را که مؤمنین در راه او خرج می‌کنند قرض گرفتن خودش نامیده و این به خاطر سه چیز است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیرالمیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374، ج2، ص432.</ref>
+
خدای تعالی [[انفاق]] و هزینه‌هایی را که مؤمنین در راه او خرج می‌کنند قرض گرفتن خودش نامیده و این به خاطر سه چیز است:<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیرالمیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴، ج۲، ص۴۳۲.</ref>
  
# می‌خواهد مؤمنان را بر این کار تشویق کند.
+
#می‌خواهد مؤمنان را بر این کار تشویق کند.
# چنین انفاقی برای کسب رضایت خداست.
+
#چنین انفاقی برای کسب رضایت خداست.
# خدای سبحان بزودی عوض آن را چند برابر به صاحبانش برمی‌گرداند، علاوه بر آن اجر کریم هم می‌دهد، اجر کریم اجری است که در نوع خودش پسندیده‌ترین باشد و اجر اخروی همین طور است چون فوق تصوّر انسان است.<ref>همان،‌ ج19، ص272.</ref>
+
#خدای سبحان بزودی عوض آن را چند برابر به صاحبانش برمی‌گرداند، علاوه بر آن اجر کریم هم می‌دهد، اجر کریم اجری است که در نوع خودش پسندیده‌ترین باشد و اجر اخروی همین طور است چون فوق تصوّر انسان است.<ref>همان،‌ ج۱۹، ص۲۷۲.</ref>
  
 
==فضیلت قرض دادن==
 
==فضیلت قرض دادن==
  
قرض و عاریه دادن از سنت‌های مؤکد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله است؛ ایشان ضمن [[احادیث]] متعددی مسلمانان را به این امر خداپسندانه دعوت کرده آن را صدقه<ref>کنزالعمال فی الاقوال والافعال، پیشین، ص 210.</ref> و بلکه بهتر از صدقه معرفی کرده‌اند و فرمودند: «شبی که مرا به آسمان بردند، دیدم که بر در بهشت نوشته است ثواب [[صدقه]] ده برابر است و ثواب قرض دادن، هجده برابر. به [[جبرئیل]] گفتم: چرا قرض برتر از صدقه است؟ گفت: چون نیازمند گاه دارد و باز دست نیاز می‌کند؛ اما خواهان قرض، تقاضای کمک نمی‌کند؛ مگر از روی نیاز».<ref>[[شیخ صدوق]]، ثواب الاعمال،‌ قم، انتشارات شریف رضی، 1344، ص288.</ref>
+
[[قرض]] و عاریه دادن از سنت‌های مؤکد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله است؛ ایشان ضمن [[احادیث]] متعددی مسلمانان را به این امر خداپسندانه دعوت کرده آن را صدقه<ref>کنزالعمال فی الاقوال والافعال، پیشین، ص ۲۱۰.</ref> و بلکه بهتر از صدقه معرفی کرده‌اند و فرمودند: «شبی که مرا به آسمان بردند، دیدم که بر در بهشت نوشته است ثواب [[صدقه]] ده برابر است و ثواب قرض دادن، هجده برابر. به [[جبرئیل]] گفتم: چرا قرض برتر از صدقه است؟ گفت: چون نیازمند گاه دارد و باز دست نیاز دراز می‌کند؛ اما خواهان قرض، تقاضای کمک نمی‌کند؛ مگر از روی نیاز».<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال،‌ قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۴۴، ص۲۸۸.</ref>
  
رسول خدا صلی الله علیه و آله قرض دادن را از جمله حقوق همسایگان بر یکدیگر برشمرده<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، قم، کتابخانه بصیرتی، ص 114.</ref> و کسانی را که با وجود امکانات مالی از قرض دادن به نیازمندان خودداری می‌کنند، مورد عتاب قرار داده، می‌فرمودند: «کسی که برادر دینی‌اش جهت قرض به او مراجعه کند و او قادر بر این کار باشد؛ اما این کار را نکند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند.<ref>طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، جامعه مدرسین، 1404، ص 431.</ref>
+
رسول خدا صلی الله علیه و آله قرض دادن را از جمله حقوق همسایگان بر یکدیگر برشمرده<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، قم، کتابخانه بصیرتی، ص ۱۱۴.</ref> و کسانی را که با وجود امکانات مالی از قرض دادن به نیازمندان خودداری می‌کنند، مورد عتاب قرار داده، می‌فرمودند: «کسی که برادر دینی‌اش جهت قرض به او مراجعه کند و او قادر بر این کار باشد؛ اما این کار را نکند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند.<ref>طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴، ص ۴۳۱.</ref>
  
 
==کیفیت قرض الحسنه==
 
==کیفیت قرض الحسنه==
  
# قرض باید با نیت پاک و خلوص و برای نزدیکی به خدا باشد. از این رو در قرآن در کنار [[نماز]] و [[زکات]] آمده است: {{متن قرآن|«وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا...»}}.<ref>[[سوره مزمل]]: 20.</ref>
+
#قرض باید با نیت پاک و خلوص و برای نزدیکی به خدا باشد. از این رو در قرآن در کنار [[نماز]] و [[زکات]] آمده است: {{متن قرآن|«وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا...»}}.<ref>[[سوره مزمل]]: ۲۰.</ref>
# قرض باید بدون نفع و سود باشد زیرا در این صورت ریوی بوده و حرام خواهد بود.
+
#قرض باید بدون نفع و سود باشد زیرا در این صورت [[ربا|ربوی]] بوده و حرام خواهد بود.
 +
 
 +
==آثار قرض الحسنه==
  
روایات زیادی قرض گرفتن بدون نیاز و اضطرار را ناپسند می‌دانند؛ چرا که برخلاف منش و عزت نفس انسانی است. چون فرد مقروض خود را در مقابل طلبکار کوچک می‌بیند. علاوه بر این، آسایش روحی و تمرکز فکر خود را از دست خواهد داد.
+
#پاداش چند برابر: {{متن قرآن|«مَن ذَاالَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أضعافا کثیرة...»}}.<ref>[[سوره بقره]]: ۲۴۵</ref>
  
==آثار قرض الحسنه==
+
واژه «کثیرة» صفت کلمه «اضعافاً = چند برابر» است و نشان می‌دهد که پاداش انفاق مضاعف و چندین برابر است».<ref>تسنیم، پیشین، ص۵۹۳.</ref>
  
# پاداش چند برابر: {{متن قرآن|«مَن ذَاالَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أضعافا کثیرة...»}}.<ref>[[سوره بقره]]: 245</ref>
+
#از بین رفتن گناهان: {{متن قرآن|«وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُکفِّرَنَّ عَنْکمْ سَیئَاتِکمْ...»}}<ref>[[سوره مائده]]: ۱۲.</ref>
واژه «کثیرة» صفت کلمه «اضعافاً = چند برابر» است و نشان می‌دهد که پاداش انفاق مضاعف و چندین برابر است».<ref>تسنیم، پیشین، ص593.</ref>
+
#آمرزش و تشکر خداوند: {{متن قرآن|«إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعِفْهُ لَکمْ وَیغْفِرْ لَکمْ وَاللَّهُ شَکورٌ حَلِیمٌ»}}.<ref>[[سوره تغابن]]: ۱۷.</ref>
# از بین رفتن گناهان: {{متن قرآن|«وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ...»}}<ref>[[سوره مائده]]: 12.</ref>
+
#پاداش پرارزش: {{متن قرآن|«إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کرِیمٌ»}}<ref>[[سوره حدید]]: ۱۸.</ref>
# آمرزش و تشکر خداوند: {{متن قرآن|«إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ»}}.<ref>[[سوره تغابن]]: 17.</ref>
 
# پاداش پرارزش: {{متن قرآن|«إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ»}}<ref>[[سوره حدید]]: 18.</ref>
 
  
سخن گوهربار [[امام علی]] علیه السلام درباره قرض الحسنه به خدا چنین است: «مقداری از اموالتان را در راه دین بدهید و پیشاپیش بفرستید تا به خدا قرض داده باشید و برایتان بماند و اگر اصلاً ندهید، فریضه‌هایی بر عهده شما مانده است که آن را ترک کرده‌اید».<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمددشتی، خطبة203.</ref>
+
سخن گوهربار [[امام علی]] علیه السلام درباره قرض الحسنه به خدا چنین است: «مقداری از اموالتان را در راه دین بدهید و پیشاپیش بفرستید تا به خدا قرض داده باشید و برایتان بماند و اگر اصلاً ندهید، فریضه‌هایی بر عهده شما مانده است که آن را ترک کرده‌اید».<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمددشتی، خطبة۲۰۳.</ref>
  
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
سطر ۹۸: سطر ۹۸:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=43996 قرض الحسنه، زینب برجی نژاد، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 4 شهریور 1392.
+
 
 +
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=43996 قرض الحسنه، زینب برجی نژاد، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 4 شهریور 1392.
  
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:آداب و سنن]]

نسخهٔ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۹

قرض الحسنه اصطلاحاً بین مردم به وام گرفتن معروف است و برای آن کارمزد نباید پرداخت کنند و آن را از مصادیق دینی می‌دانند. در اصطلاح فقها، قرض آن است که مالی به دیگری تملیک شود به طوری که او نیز ضامن بازپرداخت عین یا مثل یا قیمت آن چیز گردد.[۱]

شناخت واژگان

کلمه قرض الحسنة از دو قسمت ترکیب شده است:

  1. قرض: به معنای بریدن و قطع کردن است و مالی را که به دیگری داده می‌شود به شرط بازگرداندن (عین یا بدل آن) قرض می‌خوانند؛[۲] گویا قرض دهنده، آن مال را از بقیه احوالش بریده است.[۳]
  2. الحسنه: در قرآن کریم، واژه «حسن» صفت قرض الحسنه قرار گرفته است؛ حسن یعنی زیبا و نیکو[۴] و قرض نیکو آن است که از مال حلال باشد و آن را با منّت گذاردن و اذیّت، ضایع نکند.[۵]

قرض الحسنه در فرهنگ و اصطلاح قرآنی، معنایی جامع دارد که شامل قرض الحسنة فقهی نیز می‌شود زیرا از منظر قرآن کریم هر کار خیری که انسان برای خدا انجام دهد، قرض الحسنه برای اوست؛ خواه عبادت اصطلاحی باشد مانند نماز و روزه یا انفاق مالی یا کارهای خدماتی و عام المنفعه باشد: مانند مسجد و مدرسه سازی یا جبهه رفتن و جهاد در راه خدا.[۶]

جایگاه قرض الحسنه در قرآن کریم

قرض الحسنه در مکتب اسلام جایگاهی مخصوص دارد و تاکید اسلام برای کمک به فقرا و مستمندان به معنی پذیرفتن فقر نیست بلکه تلاشی برای برکندن فقر از زندگی بشری است. در شأن و مقام قرض‌الحسنه که از تعالیم دینی برخاسته، آیات بسیاری آمده است که به بعضی از آنها اشاره می‌شود: «کیست که به خدا «قرض الحسنه‌ای» دهد (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند) تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند است که (روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ (و انفاق هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی‌شود) و به سوی او بازگردانده می‌شوید (و پاداش خود را خواهید گرفت)».[۷]

با توجه به آیه چند نکته قابل ذکر است:

  • الف) خداوند متعال مالی را که مؤمنین در راه او خرج کنند قرض گرفتن خودش نامیده است.[۸]
  • ب) مفهوم چند برابر شدن در نزد خداوند، عددی است که از شمارش بیرون است و انتها ندارد.[۹]

در آیه دیگری چنین فرموده است: «کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است».[۱۰]

این آیه از لحن ویژه‌ای برخوردار است. خداوند، خود را آنچنان به بندگان نزدیک کرده است که به اینصورت با یک لحن دلسوزانه از آنان طلب قرض می‌کند.

قرض الحسنه از آنجا که امر کریمانه‌ای است، لذا دارای «اجر کریم» نیز می‌باشد. عبادت «من ذاالذی» در قرآن بسیار محدود است که دو مورد آن مربوط به قرض الحسنه می‌باشد و این نشانه اهمیت آن است. آیات زیاد دیگری از قبیل سوره حدید: ۱۸ و سوره تغابن: ۱۷ به این امر مهم اشاره دارد.

قرض الحسنه در روایات

قرض دادن از ثمرات سخاوت و فضل است و ثواب آن بی‌نهایت است. حضرت امام محمدباقر علیه السلام فرمود: «هر که به مردی قرض دهد تا زمانی که قدرت بر اداء آن داشته باشد، مال او در زکات است و خود او با ملائکه در نماز است تا آن را بگیرد».

و در حدیثی دیگر از امام صادق علیه السلام مروی است که بر در بهشت چنین نوشته شده است: «ثواب صدقه را ده مقابل می‌دهند و ثواب قرض را هیجده مقابل».[۱۱]

در حدیثی دیگر فرموده است: «هر مؤمنی که به هر مؤمنی از برای خدا قرض دهد در هر آنی ثواب صدقه را دارد تا مال به او برسد». سرّ مطلب در این است که در هر آنی می‌تواند آن را مطالبه کند و چون مطالبه نکند ثواب صدقه دارد. البته مراد از قرضی که ثواب آن رسیده است، قرض الحسنه‌ای است که از برای خدا باشد اما قرضی که به واسطه آن نفع دنیوی به صاحب مال می‌رسد و غرض او نفع بردن است، ثوابی ندارد.[۱۲]

در حدیثی آمده است: مؤمنی نیست که به مومن دیگری قرض دهد و ثواب آن را از خدای تعالی بخواهد مگر آن که خداوند اجر آن را برای او به حساب صدقه بگذارد تا آن مال به وی بازگردد؛ (یعنی پیوسته ثواب صدقه دادن دارد.)[۱۳]

در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: «کسی که به برادر خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده هم‌وزن کوه احد و کوه رضوان و کوه سینا، حسنات خواهد داشت و اگر برای وصول آن مدارا کند، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت.[۱۴]

نکوهش قرض گرفتن

روایات زیادی قرض گرفتن بدون نیاز و اضطرار را ناپسند می‌دانند؛ چرا که برخلاف منش و عزت نفس انسانی است. چون فرد مقروض خود را در مقابل طلبکار کوچک می‌بیند. علاوه بر این، آسایش روحی و تمرکز فکر خود را از دست خواهد داد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله از یک سو مسلمانان را به قرض دادن تشویق و ترغیب می‌فرمودند و از سوی دیگر به آنان توصیه می‌کردند، حتی الامکان قناعت به خرج داده و از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام را مایه غصه شب و خواری روز بیان داشته[۱۵] و از سنگینی کمرشکن آن به خدا پناه می‌بردند و می‌فرمودند: «خدایا از غم و اندوه و ناتوانی و کاهلی و بخلی و بزدلی و سنگینی کمرشکن بار قرض و چیرگی مردمان به تو پناه می‌برم».[۱۶]

و در دعایی دیگر بعد از نماز صبح می‌فرمودند: «بارالها از چیرگی قرض و چیرگی دشمن و دشمن شادشدن به تو پناه می‌برم».[۱۷]

نهی از تعلل در پرداخت بدهی

رسول خدا صلی الله علیه و آله همان گونه که طلبکار را تشویق به صبر می‌کند، بدهکار را نیز از تعلل در پرداخت بدهی‌اش نهی می‌فرمودند، ایشان تعلل ورزیدن توانگر در پرداخت بدهی‌اش را ظلم دانسته[۱۸] و می‌فرمودند: «اگر کسی بتواند حق کسی را بپردازد و تعلل ورزد هر روز که بگذرد، گناه باج‌گیر برایش نوشته می‌شود».[۱۹]

حضرت رسول صلی الله علیه و آله نه تنها فرد بدهکار را از تعلل در پرداخت بدهی منع می‌کردند، بلکه او را از این که در خود نیت ادای قرض نداشته باشد نیز به شدت برحذر می‌داشتند. رسول خدا صلی الله علیه و آله قرض را به دو گونه تقسیم کردند؛ «قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد، اما اجل مهلتش نداده؛ در این صورت من ولی او هستم و دیگر قرضی که صاحبش قصد پرداخت‌اش را نداشته در این صورت از اعمال نیک فرد بدهکار برمی‌دارند [و به فرد طلبکار می‌دهند] که در آن روز دینار و درهمی نخواهد بود.[۲۰]

ایشان پیوسته مسلمین را به جوانمردی در امر قرض سفارش می‌کردند و به آن گوشزد می‌کردند که «برترین مؤمنان و محبوبترین بندگان خدا را فردی معرفی کردند که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد».[۲۱]

ترغیب به یادداشت کردن بدهکاری‌ها

رسول خدا صلی الله علیه و آله یادداشت نکردن وام مدت‌ دار به دیگران را مانع استجابت دعای طلبکار دانسته فرمودند: چند گروهند که دعاهایشان مستجاب نمی‌شود؛ از جمله این گروه‌ها کسانی هستند که وام مدت دار به کسی می‌دهند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر‌ای آن شاهدی نمی‌گیرند».[۲۲]

مهلت دادن به بدهکار تنگدست

رسول خدا صلی الله علیه و آله پیوسته بر رعایت بدهکاران تنگدست تأکید می‌کردند.[۲۳] و مسلمانان را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر می‌داشتند.[۲۴] ایشان می‌فرمودند: «هر که به تنگدستی مهلت دهد خداوند در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود درآورد».[۲۵]

همچنین فرمودند: «هر کس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن صبر کند تا دستش باز شود مال او زکات محسوب می‌شود و در نماز با فرشتگان است تا این که قرضش به او برگردانده شود».[۲۶]

سرّ تعبیر از هر کار خیرخواهانه به قرض الحسنه در قرآن، محفوظ بودن عین و اصل مال نزد خداست؛ یعنی همانگونه که در قرض و وام، مال از بین نمی‌رود و بازمی‌گردد،[۲۷] در این گونه امور نیز هر چه در راه خدا هزینه شود، بازمی‌گردد.[۲۸] و بلکه چندین برابر آن را به عنوان پاداش دریافت می‌کنید.[۲۹]

خدای تعالی انفاق و هزینه‌هایی را که مؤمنین در راه او خرج می‌کنند قرض گرفتن خودش نامیده و این به خاطر سه چیز است:[۳۰]

  1. می‌خواهد مؤمنان را بر این کار تشویق کند.
  2. چنین انفاقی برای کسب رضایت خداست.
  3. خدای سبحان بزودی عوض آن را چند برابر به صاحبانش برمی‌گرداند، علاوه بر آن اجر کریم هم می‌دهد، اجر کریم اجری است که در نوع خودش پسندیده‌ترین باشد و اجر اخروی همین طور است چون فوق تصوّر انسان است.[۳۱]

فضیلت قرض دادن

قرض و عاریه دادن از سنت‌های مؤکد رسول خدا صلی الله علیه و آله است؛ ایشان ضمن احادیث متعددی مسلمانان را به این امر خداپسندانه دعوت کرده آن را صدقه[۳۲] و بلکه بهتر از صدقه معرفی کرده‌اند و فرمودند: «شبی که مرا به آسمان بردند، دیدم که بر در بهشت نوشته است ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض دادن، هجده برابر. به جبرئیل گفتم: چرا قرض برتر از صدقه است؟ گفت: چون نیازمند گاه دارد و باز دست نیاز دراز می‌کند؛ اما خواهان قرض، تقاضای کمک نمی‌کند؛ مگر از روی نیاز».[۳۳]

رسول خدا صلی الله علیه و آله قرض دادن را از جمله حقوق همسایگان بر یکدیگر برشمرده[۳۴] و کسانی را که با وجود امکانات مالی از قرض دادن به نیازمندان خودداری می‌کنند، مورد عتاب قرار داده، می‌فرمودند: «کسی که برادر دینی‌اش جهت قرض به او مراجعه کند و او قادر بر این کار باشد؛ اما این کار را نکند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند.[۳۵]

کیفیت قرض الحسنه

  1. قرض باید با نیت پاک و خلوص و برای نزدیکی به خدا باشد. از این رو در قرآن در کنار نماز و زکات آمده است: «وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا...».[۳۶]
  2. قرض باید بدون نفع و سود باشد زیرا در این صورت ربوی بوده و حرام خواهد بود.

آثار قرض الحسنه

  1. پاداش چند برابر: «مَن ذَاالَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أضعافا کثیرة...».[۳۷]

واژه «کثیرة» صفت کلمه «اضعافاً = چند برابر» است و نشان می‌دهد که پاداش انفاق مضاعف و چندین برابر است».[۳۸]

  1. از بین رفتن گناهان: «وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُکفِّرَنَّ عَنْکمْ سَیئَاتِکمْ...»[۳۹]
  2. آمرزش و تشکر خداوند: «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعِفْهُ لَکمْ وَیغْفِرْ لَکمْ وَاللَّهُ شَکورٌ حَلِیمٌ».[۴۰]
  3. پاداش پرارزش: «إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کرِیمٌ»[۴۱]

سخن گوهربار امام علی علیه السلام درباره قرض الحسنه به خدا چنین است: «مقداری از اموالتان را در راه دین بدهید و پیشاپیش بفرستید تا به خدا قرض داده باشید و برایتان بماند و اگر اصلاً ندهید، فریضه‌هایی بر عهده شما مانده است که آن را ترک کرده‌اید».[۴۲]

پانویس

  1. خمینی، روح الله؛ تحریرالوسیله، قم، اسماعیلیان، بی تا، ج۲، ص۱۴۹.
  2. راغب اصفهانی؛ مفردات قرآن، بیروت، دارالقلم، چ اول، ۱۴۱۲ه.ق، ‌ماده قرض.
  3. جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم، قم نشر اسراء، ۱۳۸۵، چ اول، ج۱۱، ص۵۸۳.
  4. قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱، ج۲، ص۱۳۵، «ماده حسن».
  5. طبرسی؛ مجمع البیان، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲، ج۲، ص۶۰۸.
  6. جوادی آملی؛ همان، ص۵۸۷.
  7. سوره بقره: ۲۴۵، ترجمه مکارم شیرازی، قم، انتشارات امیرالمومنین، ۱۳۷۸.
  8. المیزان/ ج۲، ص۴۳۲.
  9. همان، ص۴۴۸.
  10. سوره حدید: ۱۱.
  11. فیض کاشانی، محسن؛ ترجمه الشریعه، قم، توحید، ۱۳۸۰، چ۱ ص۵۹. (و میزان الحکمة، ج۳، باب القرض، ص۲۵۴۸، ح۱۶۶۷۱)
  12. نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، قم، انتشارات قائم آل محمد علیه السلام، ۱۳۸۶، چاپ پنجم، ص ۳۴۸.
  13. فیض کاشانی، محسن؛ ترجمه الشریعه، ص ۵۹. (و ثواب الاعمال، ص ۷۶)
  14. دخیل، علی محمد؛ ثواب الاعمال، قم، دارالمرتضی، ص۴۱۴.
  15. اصول کافی، پیشین، ج۳، ص۱۸۲.
  16. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، موسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱، ص ۲۰۵.
  17. همان، ص۲۲۵.
  18. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴، ص۲۶۶.
  19. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه،‌ قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳، ج۴، ص۱۵.
  20. هندی، متقی؛ کنزالعمال فی الاقوال والافعال، تحقیق: شیخ بکری حیائی، بیروت، مؤسسه الرساله، ج۶، ص۲۳.
  21. شیخ طوسی، التهذیب؛ تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۷، ص۱۸.
  22. وسائل الشیعه، پیشین، ج۷، ص۱۲۶.
  23. کلینی؛ اصول کافی، تهران دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۱۸۲.
  24. کنزالعمال، پیشین، ج۶، ص۲۲۰.
  25. اصول کافی، پیشین، ج۸، ص۹.
  26. ثواب الاعمال، پیشین، ص۱۳۸.
  27. سوره بقره: ۱۱۰.
  28. تسنیم، پیشین، ص۵۸۷.
  29. سوره بقره:۲۴۵.
  30. طباطبایی، محمدحسین، تفسیرالمیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴، ج۲، ص۴۳۲.
  31. همان،‌ ج۱۹، ص۲۷۲.
  32. کنزالعمال فی الاقوال والافعال، پیشین، ص ۲۱۰.
  33. شیخ صدوق، ثواب الاعمال،‌ قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۴۴، ص۲۸۸.
  34. شهید ثانی، مسکن الفؤاد، قم، کتابخانه بصیرتی، ص ۱۱۴.
  35. طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴، ص ۴۳۱.
  36. سوره مزمل: ۲۰.
  37. سوره بقره: ۲۴۵
  38. تسنیم، پیشین، ص۵۹۳.
  39. سوره مائده: ۱۲.
  40. سوره تغابن: ۱۷.
  41. سوره حدید: ۱۸.
  42. نهج البلاغه، ترجمه محمددشتی، خطبة۲۰۳.


منابع