کاربر:سید مهدی خدایی/یادداشت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(رجز در قرآن)
 
(۳۷ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{خوب}}
 
  
ابوالبخترى، عاص بن هشام(یا هاشم) نام یکی از سران مشرك قريش است. وی علی رقم مخالفت با دعوت پیامبر اسلام همواره موضع گیری ملایمی نسبت به مسلمانان داشت و به همین جهت بود که پیامبر در جنگ بدر به مسلمانان دستور دادند که کسی حق ندارد او را بکشند. نام او در شأن نزول برخی از آیات قرآن در مذمت رفتار مشرکان دیده می شود.  
+
==واژه شناسی==
 +
رجز (بكسر اوّل) به معنای اضطراب و پریشانی است. راغب گويد: اصل رجز اضطراب است و هنگامی که شتر ضعيف شود و قدمهاى كوتاه بر دارد گويند: «رجز البعير». طبرسى ذيل آيه 134 اعراف پس از آنكه معنى اصلى آن را انحراف از حق گفته مي گويد: «رجز لرزشى است در پاى شتر در اثر دردى كه آنرا از سير معمولى باز ميدارد. با توجه به این معنا در قرآن مجيد «رجز» به عنوان یک غذاب الهی یاد شده است كه عذاب اضطراب مخصوص و يا سبب اضطراب و پريشانى است:{{متن قرآن| «أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ»}}؛<ref> سوره سبا آیه 5 </ref>؛ براى آنهاست عذاب دردناكى.<ref> قاموس قرآن، ج‏3، ص: 55</ref>
  
==شناختنامه==
+
==رجز در قرآن==
ابوالبختری عاص بن هشام(یا هاشم) یکی از سران مشرکان قریش در زمان رسالت [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله بود.  
+
این واژه ی در قرآن کریم 9 بار به کار رفته است.  
  
==مدارا در دشمنی با رسول خدا==
+
===پیامد فسق و ظلم===
ابوالبختری اگر چه همراه با دیگر مشرکان قریش با دعوت رسول خدا مبارزه می کرد اما اقدامات او نسبت به دیگر مشرکان قریش از نرمش و مدارای بیشتری برخوردار بود. <ref>أنساب‏ الأشراف،ج‏1،ص:147</ref> از جمله اینکه با طولانی شدن محاصره مسلمانان در شعب ابی طالب ابوالبختری به همراه چند نفر دیگر پیمان نامه مشرکان درباره محاصره مسلمانان را نقض کردند.<ref>أسدالغابة،ج‏2،ص:314</ref>  
+
در قرآن کریم«رجز»  جزای اقوامی است که به «فسق» روی می آورند. در داستان بنی اسرائیل آمده است که ایشان  در ماجرای «باب حطه» برای تمسخر «حطه» را «حنطه: به معنای گندم» گفتند و در نتیجه عذاب «رجز» از آسمان بر آنان نازل شد. «فَبَدَّلَ الَّذينَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذي قيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذينَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ»<ref>سوره بقره آیه 59</ref> همچنین در داستان قوم لوط آمده است: إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلى‏ أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ <ref>سوره عنکبوت آیه 34</ref>همانا بر اهل اين شهر و آبادى عذابى از آسمان به خاطر فسقشان فروخواهيم ريخت.
و در زمانی که در [[دارالندوه]] پیشنهاد قتل رسول الله به میان آمد او از سران قریش خواست تا به اخراج ایشان از مکه بسنده نمایند.<ref>مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏4، ص: 826</ref>
+
===پلیدی شیطان===
==تمسخر پیامبر==
+
«إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ»<ref>سوره انفال آیه 11</ref>
حمایت بنی هاشم از پیامبر صلی الله علیه و آله باعث شد که قریش نتوانند اقدام خشونت باری علیه ایشان انجام دهند به همین دلیل ایشان را به جادوگرى و كهانت و جنون و شاعرى متهم کردند  تا مانع پیروی مردم از ایشان شوند. یکی از آن مسخره کنندگان ابو البخترى عاص  بن هشام‏ بود. <ref>تاريخ‏ ابن ‏خلدون/ترجمه‏ متن،ج‏1،ص:396</ref>
+
<br />
==مرگ==
 
ابوالبختری در جنگ بدر در سپاه مشرکان حاضر بود. اما رسول خدا به ابوالبختری امان داد و مسلمانان دستو ر داد او را نکشند. یکی از مسلمانان به نام مجذّر بن زیاد  خود را به ابوالبختری رساند و و به او اطلاع داد که رسول خدا به او امان داده است و از او خواست تا تسلیم شود. ابوالبختری از  مجذر خواست تا به دوستش جناده بن ملیحه نیز امان داده شود اما جناده نپذیرفت و ابوالبختری خشمگین شد و به او حمله کرد ولی به دست مجذر کشته شد.<ref>أنساب ‏الأشراف،ج‏1،ص:146</ref>
 
  
==ابوالبختری در شأن نزول آیات==
+
===عذابی دردناک===
از آنجا که ابوالبختری یکی از سران مشرک قریش بود نامش در چندین آیه از قرآن کریم 
+
«وَ الَّذينَ سَعَوْا في‏ آياتِنا مُعاجِزينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَليمٌ» <ref>سوره سبأ آیه 5</ref>
  
*برخى از مفسران نزول آيات 90 تا 93 از [[سوره حجر]] را درباره او و برخی دیگر از مشرکان قریش دانسته اند. در این آیات آمده است: {{متن قرآن|«كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمينَ.الَّذينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضينَ. فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعينَ. عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ»}}؛همانگونه كه(عذاب را) به آن تقسيم كنندگان فرود آورديم. آنكسان كه قرآن را به چند پاره تقسيم كردند. پس سوگند به پروردگارت كه از همه شان بگرد هم بازخواست كنيم. در باره كارى كه می کردند.
+
«هذا هُدىً وَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَليمٌ»<ref>سوره جاثیه آیه 11</ref>
 
 
در این آیات خداوند «مقتسمین» را مذمت فرموده است.در باره اینکه  «مقتسمین» به چه معناست و اشاره به چه افرادی دارد اقوال مختلفی بیان شده از جمله:
 
 
 
#سران کفّار باشند که نیروهایى را در ایام حج بر سر جاده ‏ها و ورودى‏ هاى مکّه تقسیم مى ‏کردند، تا به مسافران بگویند که شخصى به نام محمّد (ص) ادّعاهایى دارد، مبادا به سخنان او گوش فرا دهید. آنان پیامبر را کاهن و ساحر و مجنون معرّفى مى‏ کردند.
 
#گروهى که قرآن را در میان خود تقسیم کردند، تا هر یک مشابه بخشى از قرآن را بیاورند.
 
#کسانى که به بخشى از قرآن عمل و بخشى را رها مى‏ کردند...<ref>الجامع لأحكام القرآن، ج‏10، ص: 58 </ref>
 
 
 
برخی مفسران ابوالبخترى را یکی از «مقتسمین» دانسته اند<ref>نک: الجامع لأحكام القرآن، ج‏10، ص: 58</ref>
 
 
 
*همچنین طبق برخی نقلها آیه اول سوره محمد درباره ابوالبختری و تعدادی دیگری از مشرکان مکه نازل شده است: {{متن قرآن|«الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُم‏»}}؛ خدا اعمال كسانى را كه كافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند باطل ساخته است‏.<ref>الجامع لأحكام القرآن، ج‏16، ص: 223</ref>
 
 
 
*همچنین آیه 30 از سوره انفال درباره او و همدستانش از مشرکان قریش که در دارالندوه درباره چگونگی مبارزه با رسول خدا گفتگو می کردند نازل  شد<ref>مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏4، ص: 826</ref>: {{متن قرآن|« وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ»}}؛ و آن هنگام را به يادآور كه كافران درباره تو مكرى كردند تا در بندت افكنند يا بكشندت يا از شهر بيرون سازند. آنان مكر كردند و خدا نيز مكر كرد و خدا بهترين مكركنندگان است.
 
 
 
طبق برخی از نقلها  پیشنهاد اخراج رسول خدا از شهر از سوی ابوالبختری مطرح شده است. <ref>مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏4، ص: 826</ref>
 
 
 
*طبرسی در مجمع البیان نام ابوالبختری را در زمره کسانی بیان داشته که در روز بدر اموالشان را برای مبارزه با مسلمانان صرف نموده و سپاه مشرکان را اطعام نمودند و آیه 36 سوره انعام درباره ایشان نازل شد <ref>مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏4، ص: 832</ref>: «{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَها ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ يُحْشَرُون}}» كافران اموالشان را خرج مى‏ كنند تا مردم را از راه خدا بازدارند. اموالشان را خرج خواهند كرد و حسرت خواهند برد، سپس مغلوب مى ‏شوند. و كافران را در جهنم گرد مى ‏آورند.
 
*طبق نقلی از ابن عباس آیات 90 تا 95 سوره اسراء نیز درباره بوالبختری و تعدادی دیگر از مشرکان قریش نازل شد<ref>مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏6، ص: 678</ref>: {{متن قرآن|«وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعاً. أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجيراً . أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ كَما زَعَمْتَ عَلَيْنا كِسَفاً أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ قَبيلاً. أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقى‏ فِي السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلاَّ بَشَراً رَسُولاً. وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى‏ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولاً . قُلْ لَوْ كانَ فِي الْأَرْضِ مَلائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَكاً رَسُولاً»}}؛ و گفتند: ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد تا آنكه از زمين براى ما (به اعجاز) چشمه آبى بيرون آرى. يا آنكه تو را باغى از خرما و انگور باشد كه در ميان آن باغ نهرهاى آب جارى گردانى. يا آنكه بنا بر پندار و دعوى خودت پاره‏اى از آسمان را بر سر ما فرود آورى يا آنكه خدا را با فرشتگانش مقابل ما حاضر آرى. يا آنكه خانه ‏اى از زر (و كاخى زرنگار) دارا باشى يا آنكه بر آسمان بالا روى و باز هم هرگز ايمان به آسمان رفتنت نياوريم تا آنكه بر ما كتابى نازل كنى كه آن را قرائت كنيم. بگو: خداى من منزه است (از آنكه من، او يا فرشتگان او را حاضر سازم) آيا من فرد بشرى بيشترم كه (از جانب خدا) به رسالت آمده‏ ام؟ و مردم را چيزى از (هدايت و) ايمان بازنداشت وقتى كه هدايت (قرآن) بر آنان آمد جز اين (خيال باطل) كه گفتند: آيا خدا بشرى را به رسالت فرستاده است؟ بگو: اگر فرشتگان را در زمين مسكن و قرارگاه بودى ما هم فرشته ‏اى را از آسمان به رسالت بر آنها مى‏ فرستاديم (كه رسول بايد از جنس امت باشد و گرنه حجت و معجزش پذيرفته نشود).
 
 
 
*یکی دیگر از آیاتی که نام ابوالبختری در شأن نزول تنها دیده می شود آيه 66 [[سوره حج]] است<ref>الجامع لأحكام القرآن، ج‌12، ص‌62‌.</ref> که درباره  ناسپاسى کافران و انكار نشانه‌هاى قدرت و وحدانيت خداوند از سوى ايشان است: {{متن قرآن|«وَ هُوَ الَّذي أَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُور»}}؛  و اوست كه شما را زنده گردانيد سپس مى ‏ميراند دگر باره زنده‏تان مى ‏گرداند؛ به راستى آدمى ناسپاس است.
 
*
 
 
 
آيات 4 تا 10 [[سوره ص]](38) درباره سخنان‌ كفرآميز وى و انكار نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده‌است.<ref>مجمع‌البيان، ج‌7‌ـ‌8‌، ص‌ 725 و 726.</ref> بر اساس اقوالى، آيات 30 و 36 [[سوره انفال]](8)،<ref>مجمع‌البيان، ج‌3‌ـ‌4، ص‌826 و 832‌؛ اسباب‌النّزول، واحدى، ص‌195. </ref> 4‌[[سوره عنكبوت]](29)، <ref> تفسير‌قرطبى، ج‌13، ص‌216. </ref> 1 [[سوره محمد]](47) و 29 [[سوره مطففين]](83) نيز در شأن وى و هم‌فكرانش نازل شده است.<ref>همان، ج‌16، ص‌148 و ج‌14، ص‌175.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
{{پانویس}}
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*أسد الغابة فى معرفة الصحابة، عز الدين بن الأثير أبو الحسن على بن محمد الجزرى(م 630)، بيروت، دار الفكر، 1409/1989.
+
*قرشى بنابى، على‏اكبر، قاموس قرآن، 7جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 6، 1371 ه.ش.
*كتاب جمل من انساب الأشراف، أحمد بن يحيى بن جابر البلاذرى (م 279)، تحقيق سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دار الفكر، ط الأولى، 1417/1996.
 
*العبر تاريخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آيتى، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، چ اول، 1363ش.
 
*مجمع البيان فى تفسير القرآن‏،طبرسى، فضل بن حسن‏، تهران:ناصر خسرو، چ3، 1372 ش‏.  
 
*الجامع لأحكام القرآن‏، قرطبى محمد بن احمد، تهران‏: انتشارات ناصر خسرو‏، چ اول، 1364 ش.   <br />
 
  
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
+
[[رده: واژگان قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۲

واژه شناسی

رجز (بكسر اوّل) به معنای اضطراب و پریشانی است. راغب گويد: اصل رجز اضطراب است و هنگامی که شتر ضعيف شود و قدمهاى كوتاه بر دارد گويند: «رجز البعير». طبرسى ذيل آيه 134 اعراف پس از آنكه معنى اصلى آن را انحراف از حق گفته مي گويد: «رجز لرزشى است در پاى شتر در اثر دردى كه آنرا از سير معمولى باز ميدارد. با توجه به این معنا در قرآن مجيد «رجز» به عنوان یک غذاب الهی یاد شده است كه عذاب اضطراب مخصوص و يا سبب اضطراب و پريشانى است: «أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ»؛[۱]؛ براى آنهاست عذاب دردناكى.[۲]

رجز در قرآن

این واژه ی در قرآن کریم 9 بار به کار رفته است.

پیامد فسق و ظلم

در قرآن کریم«رجز» جزای اقوامی است که به «فسق» روی می آورند. در داستان بنی اسرائیل آمده است که ایشان در ماجرای «باب حطه» برای تمسخر «حطه» را «حنطه: به معنای گندم» گفتند و در نتیجه عذاب «رجز» از آسمان بر آنان نازل شد. «فَبَدَّلَ الَّذينَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذي قيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذينَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ»[۳] همچنین در داستان قوم لوط آمده است: إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلى‏ أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ [۴]همانا بر اهل اين شهر و آبادى عذابى از آسمان به خاطر فسقشان فروخواهيم ريخت.

پلیدی شیطان

«إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ»[۵]

عذابی دردناک

«وَ الَّذينَ سَعَوْا في‏ آياتِنا مُعاجِزينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَليمٌ» [۶]

«هذا هُدىً وَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَليمٌ»[۷]

پانویس

  1. سوره سبا آیه 5
  2. قاموس قرآن، ج‏3، ص: 55
  3. سوره بقره آیه 59
  4. سوره عنکبوت آیه 34
  5. سوره انفال آیه 11
  6. سوره سبأ آیه 5
  7. سوره جاثیه آیه 11

منابع

  • قرشى بنابى، على‏اكبر، قاموس قرآن، 7جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 6، 1371 ه.ش.