بیعت با حضرت مهدی عجل الله فرجه: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | «بیعت» در اصطلاح، به هر عمل و رفتاری اطلاق میشود که شخص به وسیله آن فرمانبرداری خود را از شخص دیگر و سرسپردگی در برابر امر و سلطه او نشان دهد. شاید اطلاق کلمه «بیعت» به این معنا، از این جهت بود که هر یک از دو طرف، تعهّدی در برابر دیگری میکردند؛ بیعت کننده حاضر میشود تا پای جان و مال و فرزند در راه اطاعتِ او بایستد و بیعتپذیر نیز حمایت و دفاع او را بر عهده میگیرد. | |
− | + | قرائن نشان میدهد که بیعت از نوآوریهای مسلمین نیست؛ بلکه سنتی بوده که قبل از [[اسلام]] در میان عرب رواج داشت و به همین دلیل در آغاز اسلام که طائفه «[[اوس]]» و «[[خزرج]]» در موقع [[حج]] از [[مدینه]] به [[مکه]] آمدند و با [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله در [[بیعت عقبه|عقبه]] بیعت کردند، برخورد آنها با مسأله بیعت، برخورد با یک امر آشنا بود. بعد از آن نیز پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در فرصتهای مختلف با مسلمانان تجدید بیعت کرد. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بیعت زنان را نیز میپذیرفت، اما نه از طریق دست دادن؛ بلکه دستور میداد ظرف بزرگی از آب حاضر کنند. سپس آن حضرت دست خود را در یک طرف ظرف فرو میبرد و زنان بیعتکننده در طرف دیگر. | |
− | قرائن نشان | ||
− | + | گفتنی است در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله و [[امامان معصوم|امامان معصوم ]]<nowiki/>علیهم السلام - که از سوی خدا نصب میشوند - نیازی به بیعت نیست؛ یعنی، اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و امام معصوم علیه السلام منصوب از سوی او، [[واجب]] است؛ خواه بر کسانی که بیعت کرده باشند یا نه. و به تعبیر دیگر لازمه مقام [[نبوت]] و [[امامت]]، وجوب اطاعت است؛ همانگونه که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ»}}؛<ref>[[سوره نساء]]، آیه ۵۹.</ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید. | |
− | + | حال این پرسش پیش میآید که اگر چنین است پس چرا پیامبر صلی الله علیه و آله از یاران خود یا تازه مسلمانان بیعت گرفت، که دو نمونه آن ([[بیعت رضوان|بیعت رضوان]] و بیعت با اهل [[مکه]]) در [[قرآن]] صریحاً آمده است.<ref>[[سوره فتح]]، آیه ۱۰ و ۱۸.</ref> | |
− | و | + | پاسخ این که: بدون شک این بیعتها یک نوع تأکید بر وفاداری بوده که در مواقع خاصی انجام میگرفته است؛ مخصوصاً برای مقابله با بحرانها و حوادث سخت از آن استفاده میشده است تا در سایه آن روح تازهای در کالبد افراد دمیده شود. البته همین امر در بیعت با [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت مهدی]] علیه السلام خواهد بود که جنبه تأکید بر وفاداری دارد. |
− | + | یکی از کارهای نخست حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور، بیعت با یاران خود است. این بیعت در [[مسجدالحرام]] و بین [[رکن حجر الاسود|رکن]] و [[مقام ابراهیم|مقام]] صورت میگیرد.<ref>کتاب الغیبة، ص۴۷۶، ح۵۰۲.</ref> همچنین در روایات فراوانی نقل شده که اولین بیعت کننده با حضرت مهدی علیه السلام، [[جبرئیل]] آن فرشته مقرب الهی است. | |
− | + | [[امام باقر]] علیه السلام در ضمن روایتی میفرماید: «...پس نخستین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل است. سپس آن ۳۱۳ نفر [بیعت میکنند]...».<ref>الغیبة، ص ۳۱۴؛ روضةالواعظین، ص ۲۹۰؛ ر.ک: الفتن، ص ۱۸۳.</ref> پس از این بیعت ویژه، حضرت مهدی علیه السلام با دیگر یاران خود بیعت خواهد نمود. | |
− | [[امام | + | در روایتی از [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی]] علیه السلام مفاد بیعتنامه مردم و حضرت مهدی علیه السلام اینگونه بیان شده است: «...با او بیعت میکنند که هرگز دزدی نکنند. مرتکب فحشا نشوند. مسلمانی را دشنام ندهند. خون کسی را به ناحق نریزند. به آبروی کسی لطمه نزنند. به خانه کسی هجوم نبرند. کسی را به ناحق نزنند. طلا، نقره، گندم و جو ذخیره نکنند. مال یتیم نخورند. در مورد چیزی که یقین ندارند، گواهی ندهند. مسجدی را خراب نکنند. مشروب نخورند. حریر و خز نپوشند. در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند. راه را بر کسی نبندند. راه را ناامن نکنند. گرد همجنس بازی نگردند. خوراکی را از گندم و جو انبار نکنند. به کم قناعت کنند. طرفدار پاکی باشند و از پلیدی گریزان باشند. به نیکی فرمان دهند و از زشتیها بازدارند. جامههای خشن بپوشند. خاک را متکای خود سازند. در راه خدا حق جهاد را ادا کنند و...». |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | او نیز در حق خود تعهد میکند که: «از راه آنان برود، جامهای مثل جامه آنها بپوشد. مرکبی همانند مرکب آنان سوار شود و آنچنانکه آنها خواهند، باشد... با کم راضی و قانع شود. زمین را به یاری خدا پر از عدالت کند، آنچنانکه پر از ستم شده است. خدا را آنچنانکه شایسته است بپرستد. برای خود دربان و نگاهبان اختیار نکند».<ref>منتخب الاثر، ص ۴۶۹.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد | + | *فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، صص۸۳-۸۴. |
− | |||
{{شناختنامه امام زمان (عج)}} | {{شناختنامه امام زمان (عج)}} | ||
− | |||
[[رده:ظهور امام زمان (عج)]] | [[رده:ظهور امام زمان (عج)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۹
«بیعت» در اصطلاح، به هر عمل و رفتاری اطلاق میشود که شخص به وسیله آن فرمانبرداری خود را از شخص دیگر و سرسپردگی در برابر امر و سلطه او نشان دهد. شاید اطلاق کلمه «بیعت» به این معنا، از این جهت بود که هر یک از دو طرف، تعهّدی در برابر دیگری میکردند؛ بیعت کننده حاضر میشود تا پای جان و مال و فرزند در راه اطاعتِ او بایستد و بیعتپذیر نیز حمایت و دفاع او را بر عهده میگیرد.
قرائن نشان میدهد که بیعت از نوآوریهای مسلمین نیست؛ بلکه سنتی بوده که قبل از اسلام در میان عرب رواج داشت و به همین دلیل در آغاز اسلام که طائفه «اوس» و «خزرج» در موقع حج از مدینه به مکه آمدند و با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در عقبه بیعت کردند، برخورد آنها با مسأله بیعت، برخورد با یک امر آشنا بود. بعد از آن نیز پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در فرصتهای مختلف با مسلمانان تجدید بیعت کرد. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بیعت زنان را نیز میپذیرفت، اما نه از طریق دست دادن؛ بلکه دستور میداد ظرف بزرگی از آب حاضر کنند. سپس آن حضرت دست خود را در یک طرف ظرف فرو میبرد و زنان بیعتکننده در طرف دیگر.
گفتنی است در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام - که از سوی خدا نصب میشوند - نیازی به بیعت نیست؛ یعنی، اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و امام معصوم علیه السلام منصوب از سوی او، واجب است؛ خواه بر کسانی که بیعت کرده باشند یا نه. و به تعبیر دیگر لازمه مقام نبوت و امامت، وجوب اطاعت است؛ همانگونه که قرآن میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ»؛[۱] ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید.
حال این پرسش پیش میآید که اگر چنین است پس چرا پیامبر صلی الله علیه و آله از یاران خود یا تازه مسلمانان بیعت گرفت، که دو نمونه آن (بیعت رضوان و بیعت با اهل مکه) در قرآن صریحاً آمده است.[۲]
پاسخ این که: بدون شک این بیعتها یک نوع تأکید بر وفاداری بوده که در مواقع خاصی انجام میگرفته است؛ مخصوصاً برای مقابله با بحرانها و حوادث سخت از آن استفاده میشده است تا در سایه آن روح تازهای در کالبد افراد دمیده شود. البته همین امر در بیعت با حضرت مهدی علیه السلام خواهد بود که جنبه تأکید بر وفاداری دارد.
یکی از کارهای نخست حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور، بیعت با یاران خود است. این بیعت در مسجدالحرام و بین رکن و مقام صورت میگیرد.[۳] همچنین در روایات فراوانی نقل شده که اولین بیعت کننده با حضرت مهدی علیه السلام، جبرئیل آن فرشته مقرب الهی است.
امام باقر علیه السلام در ضمن روایتی میفرماید: «...پس نخستین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل است. سپس آن ۳۱۳ نفر [بیعت میکنند]...».[۴] پس از این بیعت ویژه، حضرت مهدی علیه السلام با دیگر یاران خود بیعت خواهد نمود.
در روایتی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام مفاد بیعتنامه مردم و حضرت مهدی علیه السلام اینگونه بیان شده است: «...با او بیعت میکنند که هرگز دزدی نکنند. مرتکب فحشا نشوند. مسلمانی را دشنام ندهند. خون کسی را به ناحق نریزند. به آبروی کسی لطمه نزنند. به خانه کسی هجوم نبرند. کسی را به ناحق نزنند. طلا، نقره، گندم و جو ذخیره نکنند. مال یتیم نخورند. در مورد چیزی که یقین ندارند، گواهی ندهند. مسجدی را خراب نکنند. مشروب نخورند. حریر و خز نپوشند. در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند. راه را بر کسی نبندند. راه را ناامن نکنند. گرد همجنس بازی نگردند. خوراکی را از گندم و جو انبار نکنند. به کم قناعت کنند. طرفدار پاکی باشند و از پلیدی گریزان باشند. به نیکی فرمان دهند و از زشتیها بازدارند. جامههای خشن بپوشند. خاک را متکای خود سازند. در راه خدا حق جهاد را ادا کنند و...».
او نیز در حق خود تعهد میکند که: «از راه آنان برود، جامهای مثل جامه آنها بپوشد. مرکبی همانند مرکب آنان سوار شود و آنچنانکه آنها خواهند، باشد... با کم راضی و قانع شود. زمین را به یاری خدا پر از عدالت کند، آنچنانکه پر از ستم شده است. خدا را آنچنانکه شایسته است بپرستد. برای خود دربان و نگاهبان اختیار نکند».[۵]
پانویس
منابع
- فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، صص۸۳-۸۴.