اخلاق: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | + | '''«اخلاق»''' در اصطلاح به صفات درونی [[انسان]] گفته میشود که در او به صورت عادت در آمده است، به گونهای که عمل مربوط به آن صفت در جایی که موقعیت آن پیش میآید، بدون درنگ از شخص سر بزند. علم اخلاق، در کنار اعتقادات و [[احکام شرعی|احکام]] فقهی، بهمنزله یکی از سه پایه اساسی معارف [[دین|دینی]] است، که با شناساندن صفات نیک و بد و اعمال درست و نادرست، راه زندگی خداپسندانه و شیوه صحیح حرکت بهسوی کمال نهایی و ارتباط با خدای متعال را تعلیم میدهد. | |
+ | ==تعریف اخلاق== | ||
+ | «اخلاق» جمع «خُلْق» در اصل واژهای عربی و بهمعنای «سرشت و سجیه» بهکار رفته است؛ اعم از اینکه سجیه و سرشتی نیکو و پسندیده باشد مانند جوانمردی و دلیری، یا زشت و ناپسند باشد مثل فرومایگی و بزدلی.<ref>فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز ۱۳۹۴، ص ۱۹</ref> در لغت نامه [[دهخدا]] آمده است: | ||
+ | اخلاق جمع «خُلق» و در لغت به معناى خویهاست.<ref> لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، ج ۵، ص ۱۵۲۵.</ref> | ||
− | + | اخلاق در اصطلاح دانشمندان و عالمان اخلاقی، معانی و کاربردهای متفاوتی دارد. سه معنی زیر برای اصطلاح اخلاق در نظر عالمان اخلاقی بر شمرده شده است: | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *صفات راسخ نفسانی: صفات و هیئتهای پایدار در [[نفس]] که موجب صدور افعالی متناسب با آنها بهطور خودجوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل از [[انسان]] میشوند. | |
− | + | *صفات نفسانی: هرگونه صفت نفسانی است که موجب پیدایش کارهای خوب یا بد میشود؛ چه آن صفت نفسانی بهصورت پایدار و راسخ باشد و چه بهصورت ناپایدار، و چه از روی فکر حاصل شود و یا بدون تفکر و تأمل سرزند. | |
− | + | *فضایل اخلاقی: گاهی واژه اخلاق صرفاً در مورد اخلاق نیک و فضایل اخلاقی بهکار میرود؛ مثلا وقتی گفته میشود «فلان کار اخلاقی است» یا «دروغگویی کاری غیراخلاقی است»، و یا زمانی که گفته میشود «عصاره اخلاق عشق و محبت است»، منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضیلت است.<ref>فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز ۱۳۹۴، ص ۱۹ تا ۲۲</ref> | |
− | اما در کتابهایی که به علم اخلاق اختصاص دارند معمولا کاربرد نخست به عنوان تعریف اخلاق ارائه می گردد. | + | اما در کتابهایی که به علم اخلاق اختصاص دارند معمولا کاربرد نخست به عنوان تعریف اخلاق ارائه می گردد. علم اخلاق نیز که اغلب با حذف کلمه علم از ابتدای آن به طورمطلق بکار می رود، علمى است که از انواع صفات خوب و بد بحث کرده، آنها را مورد شناسایی و تعریف و تبیین قرار داده، کیفیت اکتساب صفات خوب و فضایل را و نیز چگونگی زدودن صفات رذیله را بیان کرده است.<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa۱۲۳۱۶ فرق میان اخلاق و علم اخلاق چیست؟، اسلام کوئست]</ref> بهتعبیر مرحوم [[ملا محمدمهدی نراقی|نراقی]]: «علم اخلاق عبارت است از دانش صفات مُهلکه و مُنجیه، و چگونگی متصف شدن و گرویدن به صفات نجاتبخش و رها شدن از صفات هلاککننده».<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۹ـ۱۵.</ref> بنابراین، هدف نهایی علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقی خود، یعنی [[قرب الهی|قرب الهی]] برساند. |
− | + | ==اهمیت اخلاق در اسلام== | |
− | |||
− | |||
− | + | علم اخلاق یکى از ضرورى ترین علوم براى [[انسان]] است. یکی از عوامل مهم بهرهمندی از سعادت دنیوی و اخروی، اخلاق نیک و زدودن زشتیها و آراستگی به خوبیهاست. پس از اعتقاد به [[خدا]] و [[پیامبر]] (صلى الله علیه وآله)، اخلاق مهمترین مسئله از دیدگاه [[اسلام]] است. سستی در [[تزکیه نفس|تزکیه اخلاق]]، چهبسا موجب از دست رفتن اعتقادات اصلی آدمی شود. [[قرآن]] از این معنا پرده برداشته و نشان داده است که بعضی از عادتها و خلقهای ناپسند، مانع از [[ایمان]] به خدا میشود. پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) درباره [[مسیحیت|مسیحیان]] [[نجران]] فرمودند: «دلیل اینکه اسلام را نپذیرفتند، این نبود که حقانیت اسلام را درنیافتند، بلکه علاقهای بود که به [[شراب خواری|شرب خمر]] و گوشت خوک داشتند». از اینجاست که میتوان به ارتباط عمیق اخلاق و اعتقادات پی برد.<ref>محمدتقی مصباح یزدی، «اخلاق در قرآن» مجله معرفت، ش۱۴، ص۱۷ـ۱۸.</ref> | |
− | + | ازاینروست که علم اخلاق و مسائل و مباحث مربوط به اخلاقیات از نظر اسلام، از جمله مهمترین و شریفترین علوم بهحساب میآید. مگر نه این است که یکی از اهداف اصلی برانگیختن پیامبران و فرستادن پیامهای آسمانی، پرورش اخلاق و تزکیه و [[تهذیب نفس|تهذیب]] جانهاست: {{متن قرآن|«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَإِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ»}}.([[سوره جمعه]]، ۲) | |
− | + | پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) نیز در [[حدیث]] بسیار مشهوری هدف از [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] خود را به نهایت رساندن مکارم اخلاقی بیان کرده، میفرماید: «إنّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارِمَ الاَْخْلاَقِ».<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۷، ب ۵۹، حدیث ۱۸.</ref> | |
− | + | در حدیث دیگری از [[امام علی]] علیه السلام می خوانیم که فرمود: «لو کُنّا لا نَرجو جنّة ولا نَخشی ناراً ولا ثواباً ولا عقاباً، لکان یَنبغی لَنا أن نطالبَ بمکارمِ الاخلاق فانّها مما تدلّ علی سبیل النجاح؛ اگر ما امید و ایمانی به [[بهشت]] و ترس و وحشتی از [[دوزخ]]، و انتظار ثواب و عقابی هم نمی داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند.»<ref>پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج۲، ص ۲۲ به نقل از مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۸۳. </ref> | |
− | + | و [[امام کاظم]] علیه السلام فرمود: «الْزَمُ الْعِلْمِ لَک ما دَلَّک عَلى صَلاحِ قَلْبِک وَاظْهَرَ لَک فَسادَهُ؛<ref> بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۳.</ref> لازمترین علم براى تو آن است که تو را به پاکسازى دل (و تهذیب نفس) راهنمایى کرده، فساد آن را براى تو آشکار کند». | |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | + | ==پیوندها== | |
− | == | + | *[[منابع اخلاق اسلامی]] |
− | [[منابع اخلاق اسلامی]] | + | *[[تاريخ علم اخلاق]] |
− | + | *[[فلسفه اخلاق]] | |
[[رده:کلیات اخلاق]] | [[رده:کلیات اخلاق]] | ||
[[رده:علوم]] | [[رده:علوم]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= متوسط | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= متوسط | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۲
«اخلاق» در اصطلاح به صفات درونی انسان گفته میشود که در او به صورت عادت در آمده است، به گونهای که عمل مربوط به آن صفت در جایی که موقعیت آن پیش میآید، بدون درنگ از شخص سر بزند. علم اخلاق، در کنار اعتقادات و احکام فقهی، بهمنزله یکی از سه پایه اساسی معارف دینی است، که با شناساندن صفات نیک و بد و اعمال درست و نادرست، راه زندگی خداپسندانه و شیوه صحیح حرکت بهسوی کمال نهایی و ارتباط با خدای متعال را تعلیم میدهد.
تعریف اخلاق
«اخلاق» جمع «خُلْق» در اصل واژهای عربی و بهمعنای «سرشت و سجیه» بهکار رفته است؛ اعم از اینکه سجیه و سرشتی نیکو و پسندیده باشد مانند جوانمردی و دلیری، یا زشت و ناپسند باشد مثل فرومایگی و بزدلی.[۱] در لغت نامه دهخدا آمده است: اخلاق جمع «خُلق» و در لغت به معناى خویهاست.[۲]
اخلاق در اصطلاح دانشمندان و عالمان اخلاقی، معانی و کاربردهای متفاوتی دارد. سه معنی زیر برای اصطلاح اخلاق در نظر عالمان اخلاقی بر شمرده شده است:
- صفات راسخ نفسانی: صفات و هیئتهای پایدار در نفس که موجب صدور افعالی متناسب با آنها بهطور خودجوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل از انسان میشوند.
- صفات نفسانی: هرگونه صفت نفسانی است که موجب پیدایش کارهای خوب یا بد میشود؛ چه آن صفت نفسانی بهصورت پایدار و راسخ باشد و چه بهصورت ناپایدار، و چه از روی فکر حاصل شود و یا بدون تفکر و تأمل سرزند.
- فضایل اخلاقی: گاهی واژه اخلاق صرفاً در مورد اخلاق نیک و فضایل اخلاقی بهکار میرود؛ مثلا وقتی گفته میشود «فلان کار اخلاقی است» یا «دروغگویی کاری غیراخلاقی است»، و یا زمانی که گفته میشود «عصاره اخلاق عشق و محبت است»، منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضیلت است.[۳]
اما در کتابهایی که به علم اخلاق اختصاص دارند معمولا کاربرد نخست به عنوان تعریف اخلاق ارائه می گردد. علم اخلاق نیز که اغلب با حذف کلمه علم از ابتدای آن به طورمطلق بکار می رود، علمى است که از انواع صفات خوب و بد بحث کرده، آنها را مورد شناسایی و تعریف و تبیین قرار داده، کیفیت اکتساب صفات خوب و فضایل را و نیز چگونگی زدودن صفات رذیله را بیان کرده است.[۴] بهتعبیر مرحوم نراقی: «علم اخلاق عبارت است از دانش صفات مُهلکه و مُنجیه، و چگونگی متصف شدن و گرویدن به صفات نجاتبخش و رها شدن از صفات هلاککننده».[۵] بنابراین، هدف نهایی علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقی خود، یعنی قرب الهی برساند.
اهمیت اخلاق در اسلام
علم اخلاق یکى از ضرورى ترین علوم براى انسان است. یکی از عوامل مهم بهرهمندی از سعادت دنیوی و اخروی، اخلاق نیک و زدودن زشتیها و آراستگی به خوبیهاست. پس از اعتقاد به خدا و پیامبر (صلى الله علیه وآله)، اخلاق مهمترین مسئله از دیدگاه اسلام است. سستی در تزکیه اخلاق، چهبسا موجب از دست رفتن اعتقادات اصلی آدمی شود. قرآن از این معنا پرده برداشته و نشان داده است که بعضی از عادتها و خلقهای ناپسند، مانع از ایمان به خدا میشود. پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) درباره مسیحیان نجران فرمودند: «دلیل اینکه اسلام را نپذیرفتند، این نبود که حقانیت اسلام را درنیافتند، بلکه علاقهای بود که به شرب خمر و گوشت خوک داشتند». از اینجاست که میتوان به ارتباط عمیق اخلاق و اعتقادات پی برد.[۶]
ازاینروست که علم اخلاق و مسائل و مباحث مربوط به اخلاقیات از نظر اسلام، از جمله مهمترین و شریفترین علوم بهحساب میآید. مگر نه این است که یکی از اهداف اصلی برانگیختن پیامبران و فرستادن پیامهای آسمانی، پرورش اخلاق و تزکیه و تهذیب جانهاست: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَإِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ».(سوره جمعه، ۲)
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) نیز در حدیث بسیار مشهوری هدف از بعثت خود را به نهایت رساندن مکارم اخلاقی بیان کرده، میفرماید: «إنّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارِمَ الاَْخْلاَقِ».[۷]
در حدیث دیگری از امام علی علیه السلام می خوانیم که فرمود: «لو کُنّا لا نَرجو جنّة ولا نَخشی ناراً ولا ثواباً ولا عقاباً، لکان یَنبغی لَنا أن نطالبَ بمکارمِ الاخلاق فانّها مما تدلّ علی سبیل النجاح؛ اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی هم نمی داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند.»[۸]
و امام کاظم علیه السلام فرمود: «الْزَمُ الْعِلْمِ لَک ما دَلَّک عَلى صَلاحِ قَلْبِک وَاظْهَرَ لَک فَسادَهُ؛[۹] لازمترین علم براى تو آن است که تو را به پاکسازى دل (و تهذیب نفس) راهنمایى کرده، فساد آن را براى تو آشکار کند».
پانویس
- ↑ فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز ۱۳۹۴، ص ۱۹
- ↑ لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، ج ۵، ص ۱۵۲۵.
- ↑ فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز ۱۳۹۴، ص ۱۹ تا ۲۲
- ↑ فرق میان اخلاق و علم اخلاق چیست؟، اسلام کوئست
- ↑ محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۹ـ۱۵.
- ↑ محمدتقی مصباح یزدی، «اخلاق در قرآن» مجله معرفت، ش۱۴، ص۱۷ـ۱۸.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۶۷، ب ۵۹، حدیث ۱۸.
- ↑ پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج۲، ص ۲۲ به نقل از مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۸۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۳.
پیوندها