اباحه گری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{ضعیف}}
+
'''«اباحه‌گری»''' به معنای بی‌اعتنایی عملی به منهیات و منکرات و پای‌بند نبودن به تعالیم و ارزش‌هاى دینى است. این پدیده موجب مى‌گردد تا آدمى وظایفى را که در برابر خود و [[خداوند]] دارد، ادا نکند و [[حرام]] را [[مباح]] شمارد و راه بى‌قیدى در پیش گیرد.
  
==معنای لغوی==
+
== تعریف اباحی‌گری ==
'''اِباحه:''' مباح کردن؛ حلال دانستن؛ جایز شمردن؛ روا دانستن.<ref>فرهنگ فارسی عمید</ref> ،اعتقادی نداشتن و انجام محّرمات را جایز دانستن .<ref>فرهنگ فارسی معین</ref>
+
«اِباحه‌» از ریشه «بَوح‌» به‌ معنى‌ اجازه‌ دادن‌ بوده<ref>فراهیدی‌، العین، بوح.</ref> و «[[مباح|مُباح]]» در شریعت‌ [[اسلام‌]] از [[احکام شرعی|احکام‌]] پنجگانه‌ است‌ و در مورد فعلى‌ گفته‌ مى‌شود که‌ بر انجام و ترک‌ آن‌ پاداش‌ و کیفری‌ بار نیست‌. اما «اباحی گری» به معنای بی‌اعتنایی به [[حرام|محرّمات]] و منهیات و بى‌تفاوتى و پای‌بند نبودن به تعالیم دینى است. ممکن است شخص واقعاً معتقد به انجام وظایف دینی و ترک محرمات باشد، امّا در مقام عمل، به دلایلی دچار لاقیدی و لاابالی گری است.
  
==معنای اصطلاحی==
+
طرفداران اباحی‌گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع [[عقل|عقلی]] و [[شرع|شرعی]] از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب فکری، اباحه به همه منهیات راه می‌یابد و تنها تعیین کننده منهیات و [[مکروه|مکروهات]] و اصول اخلاقی و ارزش‌ها، نه شرع مقدس، بلکه عقل عملی و شرایط اجتماعی است و شرع مقدس در این میان سهمی ندارد.
  
'''مباح''' در اصطلاح: آنچه که متساوی الطرفین باشد، بی حُکمی است و مقابل مندوب ، مکروه ، حلال ، حرام و واجب است . هر کاری که فعل و ترک آن مساوی و بی تفاوت باشد.<ref>لغت نامه دهخدا</ref>
+
=== تفاوت مباح و اباحی‌گری ===
 +
مفهوم اباحه و مُباح در نظر عالمان مسلمان بسیار متفاوت است با آنچه طرفداران اباحی‌گری می‌پندارند. اباحه در اصطلاح عالمان مسلمان، از مفاهیمی است که موارد آن را شارع مقدس معین می‌کند.
  
'''اباحه گری''' در اصطلاح به معنای اباحه‌اندیشی و بی‌اعتنایی عملی به محرمات و منهیات و منکرات است.<ref>لغت نامه دهخدا</ref>
+
رویکردی که [[شریعت]] برای استفاده از اباحه دارد، از آنجا ناشی می‌شود که خداوند هنگام تشریع [[احکام شرعی|احکام]]، نظر به آسانی آنها داشته و ضمن مراعات توانایی [[انسان]]، [[تکلیف|تکالیف]] او را مطابق [[فطرت|فطرتش]] وضع کرده است تا عُسر و حرجی بر مکلفین پیش نیاید.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.</ref>
  
==تعریف==
+
در واقع، اصل اوّلی در تکالیف شرعی، آسان‌گیری و همچنین در استفاده از نعمتهای الهی، مباح بودن آنها است مگر آنکه امر یا نهی از طرف شارع مقدس بیان شود. بنابراین رویکرد، اباحه قسیمِ تکالیف دیگر (وجوب، حرمت، مستحب و مکروه) است. نگاه شرع به اباحه یک نگرش تکلیف‌گرا است.
  
بى‌ تفاوتى به تعاليم دينى‌ به معناى پاى بند نبودن به ارزش‌هاى دينى است. اباحه گرى از بى‌ اعتقادى كافر يا سهل انگارى ديندار پديد مى‌ آيد و در دو حوزه فردى و اجتماعى، نمود مى ‌يابد. اين پديده در حوزه فردى موجب مى‌ گردد تا آدمى وظايفى را كه در برابر خود و خداوند دارد، ادا نكند و [[حرام]] را [[مباح]] شمارد و راه بى قيدى در پيش گيرد.
+
اما طرفداران اباحی‌گری ضمن نشاندن قِسم (اباحه) به جای قسیم (وجوب، حرمت، مستحب و مکروه)، در واقع رویکردی تکلیف‌گریز وضع می‌کنند. پس اگر مراد از اباحه، مباح بودن بخشی از احکام و تکالیف و اشیای جهان هستی‌ است، صحیح است؛ اما اگر مراد از آن، بی قیدی نسبت به کل احکام و شریعت است، مذموم و مردود است. به عبارت دیگر، در اصطلاح [[فقه|فقهی]]، «اباحه» اختیار داشتن شخص مکلف برای انجام یا ترک چیزی است، اما «اباحی گری» اعتقاد به جایز دانستن چیزی است که شرعاً [[حرام]] می باشد.
  
==زيان‌ هاى اباحه ‌گرى==
+
==مبانی فکری اباحی‌گری==
 +
تفکر اباحی‌گری دو مبنای فکری دارد. یکی از آن‌ها اباحی‌گری سنّتی می‌باشد. هیچ [[فرقه‌های اسلامی|فرقه‌ای]] در [[اسلام]]، خود را اهل اباحه ندانسته است. با این حال، چگونگی نگرش برخی فرقه‌ها به دستورهای دینی، آنها را به اباحی‌گری لغزانید؛ چنان که «اباحیه» مبدل به یکی از لقب‌های اصلی آنها گردید. اباحی‌گری سنتی، پیرو تحولات جامعه اسلامی در قرون گذشته پیدا شد. وقوع جنگ‌های متعدد در بلاد اسلامی و نادیده انگاشتن نقش بنیادی [[امامان معصوم]] علیهم السلام در هدایت جامعه، به‌ بی‌ثباتی حکومت‌های اسلامی انجامید و در پی آن، هرج و مرج [[علم کلام|کلامی]] پدید آمد و فرقه‌های منحرف ظهور یافتند. حاصل این فرقه‌گرایی، کژ فهمی و برداشت ناصواب از آموزه‌های دینی بود که در پاره‌ای موارد به اباحی‌گری و در پاره‌ای نیز به [[تعصب|تعصبات]] نا به جا منتهی شد.
  
این پدیده در حوزه فردی موجب می‌گردد تا آدمی وظایفی را که در برابر خود و خداوند دارد، ادا نکند و حرام را مباح شمارد و راه بی‌قیدی در پیش گیرد.
+
مبنای دوم اباحی‌گری، اباحی‌گری نو می‌باشد. این اندیشه با تفکرات غربی همچون لیبرالیسم، سکولاریسم و تساهل و تسامح همراه و سازگار است. طرفداران این نوع اباحی‌گری برای دفاع از اندیشه خویش از تفسیرهای التقاطی و نسبی‌انگار مبتنی بر قرائت‌های مختلف از [[دین]] سود می‌جویند.<ref>لیبرالیسم؛ سکولاریسم؛ تساهل و تسامح.</ref>
  
زیان‌های اباحی‌گری در حوزه اجتماعی نمودی بیش‌تر دارد و شخص با مباح شمردن نبایدهای اجتماعی دست به هر کاری که پسند دل است، می‌آلاید و هنجارهای زندگی جمعی را نادیده می‌انگارد.
+
== آثار و نتایج اباحی‌گری ==
 +
اباحه‌گران، قلمرو این اندیشه را به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی می‌گسترانند و حدود الهی را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حدّ آزادی برای انسان‌اند. از این رو، شخص با مباح شمردن نبایدهاى اجتماعى دست به هر کارى که پسند دل است، مى‌آلاید و هنجارهاى زندگى جمعى را نادیده مى‌انگارد.
  
طرفداران اباحه گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع عقلی و شرعی از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب فکری، اباحه به همه منهیات راه می‌یابد و تنها تعیین کننده منهیات و مکروهات و اصول اخلاقی و ارزش‌ها نه شرع مقدس بلکه عقل عملی و شرایط اجتماعی است و شرع مقدس در این میان سهمی ندارد.
+
بهترین دلیل بر رد اباحی‌گری، نتایج عملی آن است. با مراجعه به آمارهای رسمی، به خوبی می‌توان دریافت که دور شدن انسان از تعالیم الهی و ترویج اباحی‌گری، نسل بشر را روز به روز از مسیر سعادت دور می‌سازد.<ref>در غرب چه می‌گذرد، ص۴۷.</ref>
 
 
اباحه‌گران قلمرو این اندیشه را به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی می‌گسترانند و حدود الهی را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حدّ آزادی برای انسان‌اند. <ref>فرهنگ شیعه، جمعی از نویسندگان، ج1، ص 55 در دسترس در [http://lib.eshia.ir/26356/1/55 کتابخانه فقاهت]، بازیابی:7 بهمن 1391 </ref>
 
 
 
 
 
 
 
==پانویس==
 
<references/>
 
  
 +
انحطاط اخلاقی، جرم و جنایت و تجاوز اعضای جامعه به حقوق یکدیگر، از نتایج تفکر اباحی‌گری است که بسیاری از روشنفکران غربی نیز وقوع چنین بحران‌هایی را در کشورهای خود اعتراف کرده‌اند.<ref>آمریکا پیشتاز انحطاط، ص۱۴۵.</ref>
 +
== پانویس ==
 +
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
*فرهنگ شیعه، جمعی از نویسندگان، ج1، ص 55 در دسترس در [http://lib.eshia.ir/26356/1/55 کتابخانه فقاهت]، بازیابی:7 بهمن 1391
+
* فرهنگ شیعه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ج۱، ص۵۵.
*لغت نامه دهخدا
+
* [https://www.parsi.wiki/fa/wiki/469484/%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D9%87-%DA%AF%D8%B1%DB%8C "اباحی‌گری"، سایت پارسی ویکی].
*فرهنگ فارسی عمید
 
*فرهنگ فارسی معین
 
 
 
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۸

«اباحه‌گری» به معنای بی‌اعتنایی عملی به منهیات و منکرات و پای‌بند نبودن به تعالیم و ارزش‌هاى دینى است. این پدیده موجب مى‌گردد تا آدمى وظایفى را که در برابر خود و خداوند دارد، ادا نکند و حرام را مباح شمارد و راه بى‌قیدى در پیش گیرد.

تعریف اباحی‌گری

«اِباحه‌» از ریشه «بَوح‌» به‌ معنى‌ اجازه‌ دادن‌ بوده[۱] و «مُباح» در شریعت‌ اسلام‌ از احکام‌ پنجگانه‌ است‌ و در مورد فعلى‌ گفته‌ مى‌شود که‌ بر انجام و ترک‌ آن‌ پاداش‌ و کیفری‌ بار نیست‌. اما «اباحی گری» به معنای بی‌اعتنایی به محرّمات و منهیات و بى‌تفاوتى و پای‌بند نبودن به تعالیم دینى است. ممکن است شخص واقعاً معتقد به انجام وظایف دینی و ترک محرمات باشد، امّا در مقام عمل، به دلایلی دچار لاقیدی و لاابالی گری است.

طرفداران اباحی‌گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع عقلی و شرعی از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب فکری، اباحه به همه منهیات راه می‌یابد و تنها تعیین کننده منهیات و مکروهات و اصول اخلاقی و ارزش‌ها، نه شرع مقدس، بلکه عقل عملی و شرایط اجتماعی است و شرع مقدس در این میان سهمی ندارد.

تفاوت مباح و اباحی‌گری

مفهوم اباحه و مُباح در نظر عالمان مسلمان بسیار متفاوت است با آنچه طرفداران اباحی‌گری می‌پندارند. اباحه در اصطلاح عالمان مسلمان، از مفاهیمی است که موارد آن را شارع مقدس معین می‌کند.

رویکردی که شریعت برای استفاده از اباحه دارد، از آنجا ناشی می‌شود که خداوند هنگام تشریع احکام، نظر به آسانی آنها داشته و ضمن مراعات توانایی انسان، تکالیف او را مطابق فطرتش وضع کرده است تا عُسر و حرجی بر مکلفین پیش نیاید.[۲]

در واقع، اصل اوّلی در تکالیف شرعی، آسان‌گیری و همچنین در استفاده از نعمتهای الهی، مباح بودن آنها است مگر آنکه امر یا نهی از طرف شارع مقدس بیان شود. بنابراین رویکرد، اباحه قسیمِ تکالیف دیگر (وجوب، حرمت، مستحب و مکروه) است. نگاه شرع به اباحه یک نگرش تکلیف‌گرا است.

اما طرفداران اباحی‌گری ضمن نشاندن قِسم (اباحه) به جای قسیم (وجوب، حرمت، مستحب و مکروه)، در واقع رویکردی تکلیف‌گریز وضع می‌کنند. پس اگر مراد از اباحه، مباح بودن بخشی از احکام و تکالیف و اشیای جهان هستی‌ است، صحیح است؛ اما اگر مراد از آن، بی قیدی نسبت به کل احکام و شریعت است، مذموم و مردود است. به عبارت دیگر، در اصطلاح فقهی، «اباحه» اختیار داشتن شخص مکلف برای انجام یا ترک چیزی است، اما «اباحی گری» اعتقاد به جایز دانستن چیزی است که شرعاً حرام می باشد.

مبانی فکری اباحی‌گری

تفکر اباحی‌گری دو مبنای فکری دارد. یکی از آن‌ها اباحی‌گری سنّتی می‌باشد. هیچ فرقه‌ای در اسلام، خود را اهل اباحه ندانسته است. با این حال، چگونگی نگرش برخی فرقه‌ها به دستورهای دینی، آنها را به اباحی‌گری لغزانید؛ چنان که «اباحیه» مبدل به یکی از لقب‌های اصلی آنها گردید. اباحی‌گری سنتی، پیرو تحولات جامعه اسلامی در قرون گذشته پیدا شد. وقوع جنگ‌های متعدد در بلاد اسلامی و نادیده انگاشتن نقش بنیادی امامان معصوم علیهم السلام در هدایت جامعه، به‌ بی‌ثباتی حکومت‌های اسلامی انجامید و در پی آن، هرج و مرج کلامی پدید آمد و فرقه‌های منحرف ظهور یافتند. حاصل این فرقه‌گرایی، کژ فهمی و برداشت ناصواب از آموزه‌های دینی بود که در پاره‌ای موارد به اباحی‌گری و در پاره‌ای نیز به تعصبات نا به جا منتهی شد.

مبنای دوم اباحی‌گری، اباحی‌گری نو می‌باشد. این اندیشه با تفکرات غربی همچون لیبرالیسم، سکولاریسم و تساهل و تسامح همراه و سازگار است. طرفداران این نوع اباحی‌گری برای دفاع از اندیشه خویش از تفسیرهای التقاطی و نسبی‌انگار مبتنی بر قرائت‌های مختلف از دین سود می‌جویند.[۳]

آثار و نتایج اباحی‌گری

اباحه‌گران، قلمرو این اندیشه را به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی می‌گسترانند و حدود الهی را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حدّ آزادی برای انسان‌اند. از این رو، شخص با مباح شمردن نبایدهاى اجتماعى دست به هر کارى که پسند دل است، مى‌آلاید و هنجارهاى زندگى جمعى را نادیده مى‌انگارد.

بهترین دلیل بر رد اباحی‌گری، نتایج عملی آن است. با مراجعه به آمارهای رسمی، به خوبی می‌توان دریافت که دور شدن انسان از تعالیم الهی و ترویج اباحی‌گری، نسل بشر را روز به روز از مسیر سعادت دور می‌سازد.[۴]

انحطاط اخلاقی، جرم و جنایت و تجاوز اعضای جامعه به حقوق یکدیگر، از نتایج تفکر اباحی‌گری است که بسیاری از روشنفکران غربی نیز وقوع چنین بحران‌هایی را در کشورهای خود اعتراف کرده‌اند.[۵]

پانویس

  1. فراهیدی‌، العین، بوح.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.
  3. لیبرالیسم؛ سکولاریسم؛ تساهل و تسامح.
  4. در غرب چه می‌گذرد، ص۴۷.
  5. آمریکا پیشتاز انحطاط، ص۱۴۵.

منابع