|
|
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
− | ==تولد محمد باقر== | + | '''حجه الاسلام محمدباقر آخوندی''' (1344 - 1419 ق) (۱۳۰۴ - ۱۳۷۷ ش)، از مبارزان دوره پهلوی، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه آذربایجان شرقی و فعال اجتماعی در زمینه جهاد سازندگی بود. ایشان صاحب اثر 7 جلدی مجمع الاحادیث می باشد. |
| + | {{شناسنامه عالم |
| + | ||نام کامل = محمدباقر آخوندی |
| + | ||تصویر= [[پرونده:Akhondy.jpg|220px]] |
| + | ||زادروز = ۱۳۰۴ شمسی |
| + | |زادگاه = [[تبریز]] |
| + | |وفات = ۱۳۷۷ شمسی |
| + | |مدفن = [[قم]] - امامزاده چهل اختران |
| + | |اساتید = [[سید حسین احمدی طباطبائی بروجردی|آیت الله بروجردی]]، [[امام خمینی]]،[[محمد مجاهدي تبريزي|آیت الله مجاهدی تبریزی]] و آیت الله محقق داماد |
| + | |شاگردان = |
| + | |آثار = مجمع الاحادیث |
| + | }} |
| + | ==تولد و کودکی محمد باقر== |
| | | |
− | محمدباقر در مرداد 1304 ش. در روستاي «علي بيگلو»، از توابع شبستر تبريز و در خانوادهاي مذهبي و متدين به دنيا آمد. پدر وي عالمی علاقمند به عالمان دين بود و چون در يك خانواده علاقمند به روحانيت پرورش يافته بود، خود نيز مسير تحصيل علوم اسلامی را طي كرد و از شهرت خانوادگي ايشان (آخوندي) برمیآيد كه خانداني روحاني پرور داشتهاند. | + | محمدباقر در مرداد ۱۳۰۴ ش. در روستای «علی بیگلو»، از توابع شبستر تبریز و در خانوادهای مذهبی و متدین به دنیا آمد. پدر وی عالمی علاقمند به عالمان دین بود و چون در یک خانواده علاقمند به روحانیت پرورش یافته بود، خود نیز مسیر تحصیل علوم اسلامی را طی کرد و از شهرت خانوادگی ایشان (آخوندی) برمیآید که خاندانی روحانی پرور داشتهاند. |
| | | |
− | ==كودكي ایشان==
| + | آیت الله آخوندی دوران کودکی سختی را گذرانده بود، به دلیل این که دوران کودکی ایشان پر از درد و غم و اندوه بوده است. ایشان در اوایل کودکی، در حادثه زلزله، مادر، خواهر و برادرش را از دست داد و چند سال پس از آن نیز پدر بزرگوار و گرامیاش، دارفانی را وداع گفت و این فرزند خردسال، در یک دنیای پرفراز و نشیب تنها ماند. اما از آن جا که چشمه پرفیض رحمت حضرت حق همواره جوشان است، وی در دامان پرمهر پسرعموی خویش - که فرزندی نداشت - پرورش یافت. خانواده ایشان نسل در نسل اهل [[قرآن]] و [[احکام]] بودند و در میان مردم به «ملا» شهرت داشتند، به همین دلیل وی از همان دوران کودکی، [[قرآن]] را فراگرفت. دوران کودکی وی در همان روستا و در میان همان مردم ساده و باصفا سپری گشت و دوره مکتبخانه را به پایان رساند. |
| | | |
− | آيت الله آخوندي دوران كودكي سختي را گذرانده بود، به دليل اين كه دوران كودكي ايشان پر از درد و غم و اندوه بوده است. ايشان در اوايل كودكي، در حادثه زلزله، مادر، خواهر و برادرش را از دست داد و چند سال پس از آن نيز پدر بزرگوار و گرامیاش، دارفاني را وداع گفت و اين فرزند خردسال، در يك دنياي پرفراز و نشيب تنها ماند. اما از آن جا كه چشمه پرفيض رحمت حضرت حق همواره جوشان است، وي در دامان پرمهر پسرعموي خويش - كه فرزندي نداشت - پرورش يافت. خانواده ايشان نسل در نسل اهل [[قرآن]] و [[احكام]] بودند و در ميان مردم به «ملا» شهرت داشتند، به همين دليل وي از همان دوران كودكي، قرآن را فراگرفت. دوران كودكي وي در همان روستا و در ميان همان مردم ساده و باصفا سپري گشت و دوره مكتبخانه را به پايان رساند.
| + | ==تحصیلات حوزوی== |
| | | |
− | ==تحصيلات حوزوي محمد باقر آخوندی==
| + | ایشان پس از تحصیلات ابتدایی از آن جا که علاقمند به فراگیری اعتقادات دینی و مذهبی بود، با تشویق روحانی محل، به تحصیل در حوزه علمیه روی آورد و در بندر شرفخانه<ref> «بندر شرفخانه» از بنادر سیاحتی و تفریحی است که در هشت کیلومتری شهرستان شبستر واقع شده است این بندر از سوی غرب، به شهرستان سلماس و توج متصل است و در ضلع جنوبی غربی آن، دریاچه ارومیه قرار دارد این بندر، از آن جا که جنبه سیاحتی و تفریحی دارد، به دلیل داشتن آب فراوان، مورد توجه بسیاری از گردشگران داخلی قرار گرفته است؛ لذا در ایام تابستان، مردم از مناطق مختلف برای سیاحت و تفریح به این محل روی میآورند و در آن جا اردو میزنند.</ref> در محضر عالم فاضل و متقی، جناب حاج شیخ جعفر مختارپور، قسمتی از مقدمات را فراگرفت. وی برای تکمیل مقدمات، به [[حوزه علمیه]] طالبیه [[تبریز|تبریز]] هجرت نمود و در آن جا، در کنار دوستان خود - از جمله حاج سید جواد حسینی - توانست این مرحله را با موفقیت به پایان برساند. |
| | | |
− | ايشان پس از تحصيلات ابتدايي از آن جا كه علاقمند به فراگيري اعتقادات ديني و مذهبي بود، با تشويق روحاني محل، به تحصيل در حوزه علميه روي آورد و در بندر شرفخانه<ref> «بندر شرفخانه» از بنادر سياحتي و تفريحي است كه در هشت كيلومتري شهرستان شبستر واقع شده است اين بندر از سوي غرب، به شهرستان سلماس و توج متصل است و در ضلع جنوبي غربي آن، درياچه اروميه قرار دارد اين بندر، از آن جا كه جنبه سياحتي و تفريحي دارد، به دليل داشتن آب فراوان، مورد توجه بسياري از گردشگران داخلي قرار گرفته است؛ لذا در ايام تابستان، مردم از مناطق مختلف براي سياحت و تفريح به اين محل روي میآورند و در آن جا اردو میزنند.</ref> در محضر عالم فاضل و متقي، جناب حاج شيخ جعفر مختارپور، قسمتي از مقدمات را فراگرفت. وي براي تكميل مقدمات، به حوزه علميه طالبيه تبريز هجرت نمود و در آن جا، در كنار دوستان خود - از جمله حاج سيد جواد حسيني - توانست اين مرحله را با موفقيت به پايان برساند.
| + | ===هجرت به قم=== |
| | | |
− | ==تحصيل محمد باقر در قم==
| + | آخوندی پس از تکمیل مقدمات، در سال ۱۳۲۴ ش. برای ادامه تحصیل، به [[قم]] هجرت نمود. وی در [[مدرسه فیضیه]] مشغول تحصیل شد و در مدرسه دارالشفا اقامت نمود. او از محضر استادان بزرگواری چون آیات عظام: [[محمد مجاهدي تبريزي|مجاهدی تبریزی]]، محقق داماد، [[سید محمد حجت کوه کمره ای|حجت کوهکمرهای]]، [[سید حسین احمدی طباطبائی بروجردی|بروجردی]] و [[امام خمینی]] رضوان الله علیهم کسب فیض نمود. وی شاگردی نمونه، بااستعداد و باهوش بود و از دست مبارک آیت الله بروجردی نیز به همین مناسبت جایزهای به ایشان اهدا گردید. |
| | | |
− | آخوندي پس از تكميل مقدمات، در سال 1324 ش. براي ادامه تحصيل، به [[قم]] هجرت نمود. وي در [[مدرسه فيضيه]] مشغول تحصيل شد و در مدرسه دارالشفا اقامت نمود. او از محضر استادان بزرگواري چون آيات عظام: مجاهدي تبريزي، محقق داماد، حجت كوهكمرهاي، بروجردي و [[امام خمينی]] رضوان الله كسب فيض نمود. وي شاگردي نمونه، بااستعداد و باهوش بود و از دست مبارك آيت الله بروجردي نيز به همين مناسبت جايزهاي به ايشان اهدا گرديد.
| + | ==فعالیتهای فرهنگی== |
| | | |
− | ==ازدواج ایشان==
| + | این عالم فرزانه، از همان دوران جوانیاش، فعالیتهای فرهنگی خود را آغاز نمود. ایشان در تعطیلات تابستان به زادگاهش برمیگشت و به آموزش [[احکام]] و قرائت صحیح [[قرآن]] میپرداخت. وی همزمان با تحصیل، در مسجد علیاصغر [[قم]] به تدریس پرداخت و در این مکان، از مقدمات تا رسائل و [[مکاسب|مکاسب]] را تدریس نمود. تأسیس کانون فرهنگی توحید، در خیابان آذر قم از دیگر فعالیتهای این دانشمند گرانمایه است. فعالیتهای این کانون، فرهنگی است و مسئول مستقیم کانون، خود حاج آقا آخوندی بود. |
| | | |
− | محمدباقر پس از آن كه دوره درسهاي خارج را با موفقيت به پايان رساند، با يكي از خانوادههاي مذهبي در [[قم]] وصلت نمود. ثمره اين ازدواج 8 فرزند پسر و 5 دختر است. برخي فرزندان او عبارتند از:
| + | ===تاسیس کتابخانه=== |
| | | |
− | * 1- محمدتقي آخوندي، كه روحاني بسيار فاضل و متقي است كه به جاي پدرش، در مسجد چهل اختران قم مسئوليت امامت جماعت را به عهده دارد.
| + | آیت الله آخوندی، در خیابان آذر قم، دو کتابخانه به نامهای: امام خمینی و توحید تأسیس نمود. کتابخانه امام خمینی، مخصوص برادران و کتابخانه توحید، برای استفاده خواهران در نظر گرفته شده است. |
| | | |
− | * 2- احمد آخوندي كه به كار در كوره آجرپزي و رسيدگي به امورات كوره مشغول است.
| + | ==فعالیتهای سیاسی== |
| | | |
− | * 3- محسن آخوندي كه به شغل شريف معلمی اشتغال دارد.
| + | همزمان با شروع انقلاب اسلامی، ایشان نیز به همراه مردم، در تمام صحنهها حاضر بود و فعالیتهای قابل تقدیری در این زمینه انجام داد. ایشان با تشکیل جلسات انقلابی و مذهبی برای جوانان، در مسجد چهل اختران، در ارشاد و آشناکردن جوانان به مسائل روز میکوشید. او از این طریق، جوانان انقلابی بسیاری را پرورش داد. |
| | | |
− | ==فعاليتهاي فرهنگي محمد باقر آخوندی==
| + | ایشان در این زمینه سخنرانیهای متعددی در مکانهای مختلف ایراد کرد که در آن ها، محور حرفهای ایشان، ارشاد جوانان و آگاه کردن مردم نسبت به فضای فاسد حکومت بود. وی علاوه بر سخنرانی در قم، در شهرستان نیز به فعالیت سیاسی میپرداخت. در یکی از سخنرانیها که در شبستر انجام داد، با پردهبرداری از اعمال خلاف شرع کارگزاران شاه، مردم را به قیام دعوت نمود که این سخنرانی باعث دستگیری وی شد. |
| | | |
− | اين عالم فرزانه، از همان دوران جوانياش، فعاليتهاي فرهنگي خود را آغاز نمود. ايشان در تعطيلات تابستان به زادگاهش برمیگشت و به آموزش [[احكام]] و قرائت صحيح [[قرآن]] میپرداخت. وي همزمان با تحصيل، در مسجد علياصغر [[قم]] به تدريس پرداخت و در اين مكان، از مقدمات تا رسائل و مكاسب را تدريس نمود. تأسيس كانون فرهنگي [[توحيد]]، در خيابان آذر قم از ديگر فعاليتهاي اين دانشمند گرانمايه است. فعاليتهاي اين كانون، فرهنگي است و مسئول مستقيم كانون، خود حاج آقا آخوندي بود. اجراي مراسم خاص در ايام عيد، تشويق جوانان براي شركت در راهپيماييها، برگزاري مجالس سوگواري در [[محرم]]، [[صفر]] و...، برگزاري مراسم قرائت قرآن در ماه مبارك [[رمضان]] و... از فعاليتهاي اين كانون بشمار میآيد.
| + | زمانی که توسط رژیم شاه، خواندن خطبه عقد توسط روحانیان ممنوع شد؛ ایشان چون اساساً با رژیم شاه مخالف بود گفت: «من خطبههای عقد را میخوانم، اگر چه مرا زندانی کنند.» این عالم خستگی ناپذیر، در جریان انقلاب، دوشادوش سایر عالمان و روحانیان، در کنار مردم، به مبارزه خویش ادامه داد و در این رابطه همراه سایر عالمان، در صدور اطلاعیهها و بیانیههایی شرکت داشت. اسناد این مبارزات، در مجموعه [[ستارگان حرم]]<ref> ج ۳، ص ۱۷۰.</ref> موجود است. |
| | | |
− | آيت الله آخوندي، در خيابان آذر [[قم]]، دو كتابخانه به نامهاي: امام خميني و توحيد تأسيس نمود. كتابخانه امام خميني، مخصوص برادران و كتابخانه توحيد، براي استفاده خواهران در نظر گرفته شده است. هر دوي اين كتابخانهها زير نظر كانون فرهنگي توحيد اداره میشوند. در حال حاضر، اين كانون يك هيئت براي نوجوانها تشكيل داده است كه در ايام [[محرم]]، به برگزاري جلسات عزاداري میپردازند. و يك جلسه اخلاق براي جوانان برگزار مینمايد. از جمله فعاليتهاي فرهنگي معظم له، احداث مسجد، در روستاي خود و احداث راه در برخي از روستاهاي اطراف است. البته امور ياد شده قسمتي از فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي اين عالم فرهيخته است.
| + | ==خصوصیات اخلاقی== |
| | | |
− | ==فعاليتهاي سياسی وی==
| + | * متانت و صبر |
| + | * سختکوش و پرتلاش (وقتی به کارگاه خشت میرفت با نهایت تواضع لباس خود را درمیآورد و دستمالی بر پیشانی میبست و شروع به گِل درآوردن و خشت زدن مینمود. یکی از روزها شخصی آمد و گفت: با صاحب کارخانه، حاج آقای آخوندی کار دارم، من نیز حاج آقا را به ایشان نشان دادم. وی بسیار متعجب شد) |
| + | * حرکت جهادی در روستاها |
| + | * احساس مسئولیت در مقابل مشکلات مردم |
| | | |
− | همزمان با شروع انقلاب اسلامي، ايشان نيز به همراه مردم، در تمام صحنهها حاضر بود و فعاليتهاي قابل تقديري در اين زمينه انجام داد. ايشان با تشكيل جلسات انقلابي و مذهبي براي جوانان، در مسجد چهل اختران، در ارشاد و آشناكردن جوانان به مسائل روز میكوشيد. او از اين طريق، جوانان انقلابي بسياري را پرورش داد. عدهاي از جوانان كه با حضور در آن جلسات صاحب انديشه انقلابي شدند در برخي موارد عدهاي از روي ترس به وي توصيه میكردند كه حاج آقا دست از سر جوانان ما برداريد، جوانان را انقلابي نكنيد، ولي ايشان با متنانت خاصي كه داشت، حرفي به زبان نمیآورد و به كار خود ادامه میداد.
| + | ==پس از پیروزی انقلاب اسلامی== |
| | | |
− | ايشان در اين زمينه سخنرانيهاي متعددي در مكانهاي مختلف ايراد كرد كه در آن ها، محور حرفهاي ايشان، ارشاد جوانان و آگاه كردن مردم نسبت به فضاي فاسد حكومت بود. وي علاوه بر سخنراني در [[قم]]، در شهرستان نيز به فعاليت سياسي میپرداخت. در يكي از سخنرانيها كه در شبستر انجام داد، با پردهبرداري از اعمال خلاف شرع كارگزاران شاه، مردم را به قيام دعوت نمود كه اين سخنراني باعث دستگيري وي شد.
| + | آیت الله آخوندی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور امام - که فرمان جهاد سازندگی را صادر کردند - هر صبح جمعه اهالی محل را از زن و مرد و پیر و جوان، جمع میکرد و به مزارع کشاورزی میبرد. مزارعی که محصولاتشان رسیده و موقع درو کردن آن ها فرارسیده بود؛ اما صاحبان آن ها یا بضاعت مالی برای خرید دستگاههای کشاورزی نداشتند و یا از توانایی برداشت محصول به تنهایی برخوردار نبودند در این زمان سلاح زن و مرد، فقط یک داس بود که با آن، محصول را جمع آوری کردند و بدین گونه با استکبار جهانی و تحریم اقتصادی، مبارزه مینمودند. |
| | | |
− | ايشان بارها در سخنرانيهاي متعدد با حرفهاي آتشين، خشم مأموران شاه را شلعهور مینمود كه هر بار موجب دستگيري ايشان میگرديد. وي در رابطه با انجام وظيفه الهي از هيچ كاري ابا نداشت و از كارگزاران شاه واهمهاي به دل راه نمیداد. وي در كارهايش بسيار كوشا بود. زماني كه توسط رژيم شاه، خواندن خطبه عقد توسط روحانيان ممنوع شد؛ ايشان چون اساساً با رژيم شاه مخالف بود گفت: «من خطبههاي عقد را میخوانم، اگر چه مرا زنداني كنند.» اين عالم خستگي ناپذير، در جريان انقلاب، دوشادوش ساير عالمان و روحانيان، در كنار مردم، به مبارزه خويش ادامه داد و در اين رابطه همراه ساير عالمان، در صدور اطلاعيهها و بيانيههايي شركت داشت. اسناد اين مبارزات، در مجموعه ستارگان حرم<ref> ج 3، ص 170.</ref> موجود است.
| + | ایشان در این راه از همه جلوتر بود و عملاً مردم را به این کار تشویق میکرد. وی پرچمداری بود که بدون وقفه و بدون استراحت تا آخرین لحظات روز، مشغول بکار بود. در این میان، حتی زنها و بچهها نیز با دیدن تلاش ایشان، دو چندان روحیه میگرفتند و بیشتر تلاش میکردند. این فضای همکاری به قدری باصفا و بانشاط بود که همه، از دل و جان، هر جمعه آماده همکاری و رفتن به مزارع بودند. در این میان بچهها هیچگاه خاطره زیبا و سازنده آن روزها را از یاد نمیبرند و عملاً مفهوم جهادسازندگی و همکاری را فهمیده و آن را تجربه کردهاند، تجربهای که به آن ها یاد میداد کمتر حرف بزنند و بیشتر عمل کنند. چه بسیار کودکانی که در مکتب [[قرآن]] و [[احکام]] آقا، درس گرفتند و در نتیجه تربیت، علیاکبرهای میدان شهادت شدند. |
| | | |
− | ==خصوصيات اخلاقي ایشان==
| + | یکی از خدمات ارزشمند ایشان پس از انقلاب، رسیدگی به وضعیت کورههای آجرپزی اطراف [[قم]] بود. قبل از انقلاب، صنف صاحبان کورههای آجرپزی قم، وجهه خوبی نداشت، اما بعد از انقلاب در این صنف، توسط ایشان انقلابی انجام گرفت. این عالم بزرگوار برای این صنف، انجمن اسلامی تشکیل داد. وی هر شب جمعه آن ها را جمع میکرد و در این جلسه به آموزش [[اخلاق]]، احکام و حل مشکلات آنان میپرداخت. جلسات ایشان آنقدر روی برخی افراد تأثیر گذاشته بود که در زمان جنگ، کاروان اجناس و هدایای این صنف و محله چهل اختران و روستاهای اطراف، به ۲۷ دستگاه میرسید که با نظارت حاج آقا و همراهی خود ایشان به دست رزمندگان میرسید. |
| | | |
− | متانت و صبر از جمله خصوصيات ارزشمند اين دانشمند الهي بود. وي در طول زندگي خويش، در تمام كارها سعي میكرد عملاً به اطرافيانش درس زندگي بياموزد و در اين زمينه بسيار موفق بود، به نحوي كه در كارهاي خير پيش قدم بود و ديگران را نيز به طور عملي تشويق مینمود. به عنوان مثال هر وقت ميهماني وارد منزلش میشد، ايشان با متانت، كفشهاي او را جفت میكرد.
| + | ==اثری ماندگار== |
| | | |
− | وي عالمی بسيار سختكوش و پرتلاش بود. و لحظهاي از كار، خسته نمیشد. وقتي به كوره میرفت با نهايت تواضع لباس خود را درمیآورد و دستمالي بر پيشاني میبست و شروع به گِل درآوردن و خشت زدن مینمود. يكي از روزها شخصي آمد و گفت: با صاحب كارخانه، حاج آقاي آخوندي كار دارم، من نيز حاج آقا را به ايشان نشان دادم. وي با تعجب نگاهي به معظمله نمود و گفت: حاج آقا! شما ديگر چرا اين قدر كار میكنيد! حاج آقا گفت: مرد بايد با كد يمين و عرق جبين امرار معاش كند و از نعمتهايي كه خداوند به او عنايت فرموده، نهايت استفاده را ببرد و در اين راه، هر كس مسيري را طي میكند و از آن طريق امرار معاش مینمايد.
| + | حضرت آیت الله محمدباقر آخوندی همگام با تحصیل به تحقیقات هم میپرداخت. وی اثر بسیار ارزشمندی به نام مجمع الاحادیث از خود به جای نهاده است. این اثر یک کتاب ۷ جلدی است که شش جلد آن به چاپ رسیده است. ایشان در این کتاب شریف، [[احادیث]] مختلف را در موضوعات متفاوت آوردهاند. |
| + | [[پرونده:آخوندی.jpg|thumb|left|مجمع الاحادیث - یکی از آثار آیت الله آخوندی]] |
| | | |
− | آيت الله محمدباقر آخوندي در زمينههاي مختلف اجتماعي، عبادي و فرهنگي مسأله تقوا را مد نظر داشته و رعايت مینمود. به عنوان مثال در زمان طاغوت هر وقت متوجه میشد صداي ترانه مبتذل از ماشينها بلند شده ابتدا، تذكر میداد و در صورتي كه اثر نداشت به صورت جدي برخورد میكرد، حتي در برخي موارد با اين كه وضع مالي خوبي هم نداشت، اگر رانندهاي به حرفهاي ايشان توجه نمیكرد از فروش آجر به او اجتناب میكرد. وي در مسائل عبادي و ساير موارد، مثل دريافت وجوهات، با[[تقوا]] بود و بسيار دقت مینمود.
| + | جلد اول: وی در این جلد احادیث را در ۱۳ باب تنظیم نموده است: |
| | | |
− | ==احساس مسئوليت در مقابل مشکلات مردم==
| + | *۱- ایثار؛ ۲- اجرت و اجاره؛ ۳- اجل؛ ۴- اخوت؛ ۵- [[آخرت]]؛ ۶- [[ادب]]؛ ۷- [[اذان]]؛ ۸- اذیت؛ ۹- اکل (خوردن)؛ ۱۰- الفت؛ ۱۱- امر؛ ۱۲- امل ([[آرزو]])؛ ۱۳- امت؛ که در حدود ۲۵۲ صفحه است و تمام مطالب به زبانی گویا آورده شده است. |
| | | |
− | آيت الله آخوندي نسبت به مشكلات مردم بسيار حساس بود و در رفع مشكل آنان، در حد توانايياش تلاش میكرد. در يكي از سفرهاي تبليغي، كه ايشان به روستايش رفته بود، متوجه شد، مردم از وضعيت بهداشتي نامناسبي برخوردارند. وي ضرورت وجود آب آشاميدني و بهداشتي، حمام و مسجد را احساس كرد، بنابراين ابتداء مشكل را با مردم در ميان گذاشت و آن ها را به همكاري در تأسيس مكان هاي ياد شده تشويق نمود. مردم منطقه مشكل مالي را مطرح میكنند، آيت الله آخوندي پيشنهاد میكند همگي با هم همت كنند تا اين مشكل برطرف شود؛ لذا همراه مردم براي ساختن آب انبار و مسجد از دل كوه با پتك، سنگ میكندند و با الاغ به ده میآوردند و به اين طريق مسجد و آب انبار را در آن جا به نحو احس بنا نهادند.
| + | جلد دوم: این کتاب شریف از ۷ بخش تشکیل شده که عبارت است از: |
| | | |
− | ==پس از پيروزي انقلاب اسلامي==
| + | *۱- امامت، که ۸ فصل است: ۱- اوصاف امام؛ ۲- نیاز جامعه به امام؛ ۳- لزوم شناخت امام؛ ۴- دوازده معصوم؛ ۵- امامت و خلافت ائمه هدی از جانب خدا؛ ۶- علم علی بن ابی طالب علیه السلام؛ ۷- امامت، یک منصب الهی؛ که در حدود ۴۲۴ صفحه است. ۲- احادیث [[اسلام]] و [[ایمان]] است که از چهارده فصل تشکیل شده است. ۳- احادیث امانت؛ ۴- احادیث امن و امان؛ ۵- آفت؛ ۶- آل اهل بیت؛ ۷- اولین ها (مخلوقات نخستین). |
| | | |
− | آيت الله آخوندي بعد از پيروزي انقلاب اسلامی به دستور امام - كه فرمان جهاد سازندگي را صادر كردند - هر صبح جمعه اهالي محل را از زن و مرد و پير و جوان، جمع میكرد و به مزارع كشاورزي میبرد. مزارعي كه محصولاتشان رسيده و موقع درو كردن آن ها فرارسيده بود؛ اما صاحبان آن ها يا بضاعت مالي براي خريد دستگاههاي كشاورزي نداشتند و يا از توانايي برداشت محصول به تنهايي برخوردار نبودند در اين زمان سلاح زن و مرد، فقط يك داس بود كه با آن، محصول را جمع آوري كردند و بدين گونه با استكبار جهاني و تحريم اقتصادي، مبارزه مینمودند.
| + | جلد سوم: این کتاب از ۱۹ بخش تشکیل شده و در ۳۹۲ صفحه آورده شده است که عبارتند از: |
| | | |
− | ايشان در اين راه از همه جلوتر بود و عملاً مردم را به اين كار تشويق میكرد. وي پرچمداري بود كه بدون وقفه و بدون استراحت تا آخرين لحظات روز، مشغول بكار بود. در اين ميان، حتي زنها و بچهها نيز با ديدن تلاش ايشان، دو چندان روحيه میگرفتند و بيشتر تلاش میكردند. اين فضاي همكاري به قدري باصفا و بانشاط بود كه همه، از دل و جان، هر جمعه آماده همكاري و رفتن به مزارع بودند. در اين ميان بچهها هيچگاه خاطره زيبا و سازنده آن روزها را از ياد نمیبرند و عملاً مفهوم جهادسازندگي و همكاري را فهميده و آن را تجربه كردهاند، تجربهاي كه به آن ها ياد میداد كمتر حرف بزنند و بيشتر عمل كنند. چه بسيار كودكاني كه در مكتب [[قرآن]] و [[احكام]] آقا، درس گرفتند و در نتيجه تربيت، علياكبرهاي ميدان شهادت شدند.
| + | *۱- [[بخل]]؛ ۲- بداء؛ ۳- بدعت؛ ۴- بذاء (فحش)؛ ۵- برّ؛ ۶- بِشر (گشاده رویی)؛ ۷- بکاء؛ ۸- بهتان و [[تهمت]]؛ ۹- [[توبه]] و [[استغفار]]؛ ۱۰- جبر و تفویض؛ ۱۱- جُبن (ترس)؛ ۱۲- جدال؛ ۱۳- تجربه؛ ۱۴- جزع (بیتابی)؛ ۱۵- تجسس؛ ۱۶- مُجالست؛ ۱۷- جمعه؛ ۱۸- مذمت جماع؛ ۱۹- تجمل. |
| | | |
− | يكي از خدمات ارزشمند ايشان پس از انقلاب، رسيدگي به وضعيت كورههاي آجرپزي اطراف [[قم]] بود. قبل از انقلاب، صنف صاحبان كورههاي آجرپزي [[قم]]، وجهه خوبي نداشت، اما بعد از انقلاب در اين صنف، توسط ايشان انقلابي انجام گرفت. اين عالم بزرگوار براي اين صنف، انجمن اسلامی تشكيل داد. وي هر شب جمعه آن ها را جمع میكرد و در اين جلسه به آموزش [[اخلاق]]، [[احكام]] و حل مشكلات آنان میپرداخت. جلسات ايشان آنقدر روي برخي افراد تأثير گذاشته بود كه در زمان جنگ، كاروان اجناس و هداياي اين صنف و محله چهل اختران و روستاهاي اطراف، به 27 دستگاه میرسيد كه با نظارت حاج آقا و همراهي خود ايشان به دست رزمندگان میرسيد.
| + | جلد چهارم: این جلد یازده بخش است و احادیث مربوط به طور مشروح آورده شده: |
| | | |
− | ==خاطرات از محمد باقر آخوندی==
| + | *۱- جنت؛ ۲- جن؛ ۳- جنون؛ ۴- جهاد؛ ۵- جهل؛ ۶- جهنم؛ ۷- جود؛ ۸- جار (همسایه)؛ ۹- حبّ؛ ۱۰- احباط؛ ۱۱- احتجاب (رونشان ندادن) و این جلد ۳۸۸ صفحه است. |
| | | |
− | * يكي از دوستان ايشان، به نام آقاي شيخ محمد خوش نژاد نقل میكند: در سال 1343 ش. در محله چهل اختران آذر<ref> اين ناحيه از [[قم]]، مدفن سه امامزاده بزرگوار به نامهاي: موسي مبرقع و فرزندش علي بن موسي، از فرزندان [[امام جواد]] علیه السلام و زيد، از نوادگان [[امام سجاد]] علیه السلام است.</ref> در مسجد به همراه عدهاي از دوستان درس میخوانديم. در يكي از روزها دوستان به من گفتند: (حاج محمد، شما با علما سروكار داريد، كسي را میشناسيد كه به ما درس بدهد. گفتم: بله، و آقا را معرفي كردم. روز بعد با ايشان صحبت نمودم، ايشان ابتدا قبول نكردند؛ اما فرداي آن روز آمدند و گفتند: قبول میكنم. من علت قبول نمودن ايشان را جويا شدم. ايشان فرمودند: ديشب حضرت امام را خواب ديدم در حالي كه ناراحت بودند، به من فرمودند: آخوندي، چرا گوش به حرف نمیدهي! من از خواب پريدم و با خود فكر كردم كه كجا وظيفهام را انجام ندادهام، ياد تقاضاي شما افتادم و علت پذيرش من نيز همين خواب است و از آن روز به بعد براي تدريس به مسجد میآمدند.
| + | جلد پنجم: این جلد نیز همچون سایر جلدها، احادیث در موضوعات مختلف با نظم خاصی آورده شده و چهارده بخش دارد: |
− | * محمدتقي آخوندي فرزند ارجمند آيت الله آخوندي میگويد: يادم نمیرود بعد از وفات حاج شيخ قاسم قفقازي، امام جماعت مسجد چهل اختران، اهالي محل، امامت جماعت مسجد را به ايشان پيشنهاد كردند؛ اما ايشان قبول نكردند. اهالي محل نزد من آمدند و از من خواستند كه آقا را راضي كنم. من به همراه چند تن از ريش سفيدان محل، در جلسه درس ايشان حاضر شديم. پس از سلام و احوالپرسي به ايشان عرض كردم حاج آقا! اگر كسي به ديگري احتياجي پيدا كند و آن فرد هم توانايي انجام آن را داشته باشد، ولي امتناع كند چه صورتي دارد. حاج آقا فرمودند: آدم بيانصافي است! در همين حال من رو به جمع كردم و پرسيدم: جماعت، آيا شما براي مسجدتان نياز به امام جماعت داريد.
| |
| | | |
− | آنها گفتند: بله! آقا در اين موقع لبخندي زد و قبول كرد و فرمود: ما نمیخواهيم آدم بيانصافي باشيم. ايشان امامت جماعت مسجد چهل اختران را قبول كرد؛ اما در مقابل آن هيچ گونه وجهي دريافت نمینمود، حتي در ازاي تدريس نيز وجهي قبول نمیكرد. ايشان همواره در آن مسجد، جلسات، [[دعا]]، [[قرآن]]، درس و [[احكام]] داير میكرد.
| + | *۱- [[حج]]؛۲- [[حدیث]]؛ ۳- حرص؛ ۴- [[حرام]]؛ ۵- حزم؛ ۶- حساب؛ ۷- حسد؛ ۸- حسرت؛ ۹- احسان؛ ۱۰- حسنه؛ ۱۱- حقد (کینه)؛ ۱۲- [[حق]]؛ ۱۳- [[احتکار|احتکار]]؛ ۱۴- [[حکمت]]. در این جلد مطالب در ۳۹۷ صفحه بیان شده است. |
− | * محمدتقي در خاطرهاي ديگر میآورد: پدرم يك پيكان قديمی داشت كه براي سركشي به كوره از آن استفاده میكرد. اخويِ ما (احمد) صبح به صبح میآمد و پدرم را سر كوره میبرد. يكي از روزها من نيز همراه آنان رفتم. اخوي به پدرم عرض كرد: اين ماشين ديگر خيلي قديمی و خرجش زياد است. اين ماشين را عوض كنيد! پدرم گفت: همين خوب است، بعضيها حتي اين ماشين قديمی را نيز ندارند و آرزو میكنند كه اي كاش چنين ماشيني داشتند.
| |
| | | |
− | شما بايد خدا را شكر كنيد كه وسيله داريد. اخوي ما گوش به حرف بابا نداد و به دور از چشم پدرم ماشين را فروخت. وقتي پدرم مطلع شد، بسيار عصباني و تند شد، حتي براي مدتي با اخوي حرف نزد. ايشان در تمام مسائل مردم را ملاحظه میكرد؛ حتي هنگام آمدن به مسجد، نمیگذاشت با ماشين او را تا دم مسجد همراهي كنم و هميشه مقداري به مسجد مانده بود، پياده میشد و پاي پياده میرفت.
| + | جلد ششم: موضوعات این جلد به ترتیب عبارتند از: |
| | | |
− | يادم نمیرود، زماني فرماندهان لشكر 17 علي بن ابيطالب علیه السلام براي ساخت پادگان انديشمك از آقا كمك خواستند. حاج آقا وسايل مورد نياز از جمله آجر را تهيه و براي ايشان فرستاد؛ اما بعداً متوجه شد كه اين كار هزينه بالايي دارد؛ لذا سفري به منطقه كرده و در خارج شهر محلي را براي تهيه آجر خريداري نمود و پس از راهاندازي آن جا مصالح مورد نياز پادگان از جمله آجر را از آنجا تهيه نمود. اين كوره هنوز هم به فعاليت خود ادامه میهد و سود حاصله از درآمد آن در اختيار همان لشكر است. اين ها همه حاكي از همت والاي ايشان بود و خاطرهاي بيادماندني و تاريخي است كه در قلب من حك شده است.
| + | *۱- حلم؛ ۲- حمق (نکوهش حماقت)؛ ۳- حاجت؛ ۴- حیوان؛ ۵- حیاء؛ ۶- خبز (نان)؛ ۷- خاتم؛ ۸- خدمت؛ ۹- خشوع؛ ۱۰- خلق؛ ۱۱- [[اخلاص]]؛ ۱۲- خمر (شراب)؛ ۱۳- خوف؛ ۱۴- خیانت؛ که تمام مطالب فوق، در ۳۳۴ صفحه گردآوری شده است. |
| | | |
− | حاج آقا در كارش طبق اعتقاد راسخ خود عمل میكرد و حساب و كتابش بسيار دقيق بود. احمد، فرزند ديگر حاج آخوندي میگويد: بسيار دقيق بود. در يكي از روزها باران شديدي باريد و تعدادي از آجرهاي روي كوره، خيس شد. يكي از ماشينها براي زدن بار پاي كوره آمد. حاج آقا فرمود: احمدآقا، آجرهاي خيسي را كه بار میزنيد بشماريد! از اين كار تعجب كردم؛ لذا چون ايشان احساس كرد كه ممكن است از جانب ما سهلانگاري شود، خودش روي سقف ماشين ايستاد و تمام آجرهاي خيس را شمرد، سپس تفاوت وزن آجر خشك و خيس را حساب كرده و اضافه وزن آجرهاي خيس را از صورت باسكول كم كرد. اين خاطره و كار ايشان، تا آخر عمر، از يادم نمیرود و اين درس بزرگي است كه ايشان عملاً به ما آموخت.
| + | ==مسئولیتهای سیاسی== |
| | | |
− | '''خواب شگفت انگيز'''
| + | از جمله مسئولیتهای ایشان، نمایندگی از طرف [[سید علی حسینی خامنه ای|مقام معظم رهبری]] و امامت جماعت مسجد چهل اختران بوده است. ایشان در سال ۱۳۶۳ ش. از منطقه شبستر به عنوان نماینده منطقه، به مجلس راه یافت. از جمله خدمات ایشان در زمان نمایندگی را میتوان چنین برشمرد: |
| | | |
− | در طول حيات گرانقدر آيت الله آخوندي و همچنين پس از فوت ايشان، برخي اطرافيان خوابهايي میديدند كه همگي بر مقام والا، [[ايمان]] و [[اعتقاد]] خالصانه ايشان دلالت دارد. برخي از رؤياها، صادق است و تعبيرهاي درست و سرنوشت سازي در زندگي انسان دارد كه نمونهاي را ذكر میكنيم:
| + | *۱- راهسازی بین شبستر و سلماس؛ |
| | | |
− | محمدعلي حيدري، خادم مسجد چهل اختران میگويد: در زمان حيات حاج آقا آخوندي خيلي علاقمند بودم از حالات او آگاه شوم كه اين امر در عالم رؤيا بر من آشكار شد. به تنهايي وارد مسجد شدم و مشاهده كردم كه آقا رو به قبله نشسته و مشغول [[نماز]] است. پس از پايان نماز به من سلام كرد، در حالي كه بسيار مسرور بود. در همين حال نگاهم به دست آقا افتاد، ديدم انگشتري عقيق در دست دارد. زيبايي و شفافي آن انگشتر آنقدر زياد بود كه در تمام عمرم مثل آن را نديده بودم! از روي تعجب به آقا گفتم: اين را از كجا آوردهايد! آقا فرمودند: من سالهاست كه اين انگشتر را دارم و به داشتن آن افتخار میكنم. همچنين فرمود، من اين را از مولايم گرفتهام.
| + | *۲- احداث سدهای مختلف خاکی در منطقه؛ |
| | | |
− | با صداي اذان از خواب بيدار شدم و چون دانستم خوابي پرمعناست آن را براي دو تن از عالمان، به نامهاي سيد حسن حسيني و سيد محمدرضا غياثي حسيني صاحب كتاب مفاتيح الحاجات نقل كردم. وي گفت: آقاي آخوندي از حيث ولايت بسيار قوي بوده و از توجهات آقا اميرالمؤمنين علیه السلام برخوردار است. بعداً كه آقا را ديدم بدون اين كه خواب را تعريف كنم پيشانياش را بوسيدم و گفتم: آقا، بسيار [[سجده شكر]] كنيد كه شما از همه حيث كامل هستيد و ما را نيز [[دعا]] بفرماييد.
| + | *۳- افتتاح سیلو صوفیان در زمان آقای بشارتی؛ |
| | | |
− | ==آثار محمد باقر آخوندی==
| + | *۴- تقویت جهادسازندگی در منطقه؛ و خدمات ارزشمند دیگر.<ref> مصاحبه با فرزند ایشان.</ref> |
| | | |
− | حضرت آيت الله محمدباقر آخوندي همگام با تحصيل به تحقيقات هم میپرداخت. وي اثر بسيار ارزشمندي به نام مجمع الاحاديث از خود به جاي نهاده است. اين اثر يك كتاب 7 جلدي است كه شش جلد آن به چاپ رسيده است. ايشان در اين كتاب شريف، [[احاديث]] مختلف را در موضوعات متفاوت آوردهاند.
| + | ==وفات== |
| | | |
− | جلد اول: وي در اين جلد احاديث را در 13 باب تنظيم نموده است:
| + | آیت الله آخوندی یکشنبه شب ۲۴ آبان ۱۳۷۷ ش. (۲۵ [[رجب]] المرجب ۱۴۱۹ ق)، پس از اقامه [[نماز مغرب]] و نماز عشاء و تدریس در مسجد حضرت علیاصغر علیه السلام در راه بازگشت به منزل، دچار حادثه تصادف شد و پس از چند روز بستری در بیمارستان نکویی، وفات یافت. |
| | | |
− | * 1- ايثار؛
| + | پیکر این استاد جهادی در جوار امامزادگان چهل اختران قم، به خاک سپرده شد. |
| | | |
− | * 2- اجرت و اجاره؛
| + | ==پانویس== |
− | | + | <references /> |
− | * 3- اجل؛
| |
− | | |
− | * 4- اخوت؛
| |
− | | |
− | * 5- [[آخرت]]؛
| |
− | | |
− | * 6- [[ادب]]؛
| |
− | | |
− | * 7- [[اذان]]؛
| |
− | | |
− | * 8- اذيت؛
| |
| | | |
− | * 9- اكل (خوردن)؛
| + | ==منبع== |
| | | |
− | * 10- الفت؛
| + | ولي عباس زاده، [[ستارگان حرم]]، جلد 18، صفحه 33-50 |
− | | |
− | * 11- امر؛
| |
− | | |
− | * 12- امل ([[آرزو]])؛
| |
− | | |
− | * 13- امت؛ كه در حدود 252 صفحه است و تمام مطالب به زباني گويا آورده شده است.
| |
− | | |
− | جلد دوم: اين كتاب شريف از 7 بخش تشكيل شده كه عبارت است از:
| |
− | | |
− | * 1- امامت، كه 8 فصل است: 1- اوصاف امام؛ 2- نياز جامعه به امام؛ 3- لزوم شناخت امام؛ 4- دوازده معصوم؛ 5- امامت و خلافت ائمه هدي از جانب خدا؛ 6- علم علي بن ابي طالب علیه السلام؛ 7- امامت، يك منصب الهي؛ كه در حدود 424 صفحه است.
| |
− | | |
− | * 2- [[احاديث]] [[اسلام]] و [[ايمان]] است كه از چهارده فصل تشكيل شده است.
| |
− | | |
− | * 3- احاديث امانت؛
| |
− | | |
− | * 4- احاديث امن و امان؛
| |
− | | |
− | * 5- آفت؛
| |
− | | |
− | * 6- آل اهل بيت؛
| |
− | | |
− | * 7- اولين ها (مخلوقات نخستين).
| |
− | | |
− | جلد سوم: اين كتاب از 19 بخش تشكيل شده و در 392 صفحه آورده شده است كه عبارتند از:
| |
− | | |
− | * 1- [[بخل]]؛
| |
− | | |
− | * 2- بداء؛
| |
− | | |
− | * 3- بدعت؛
| |
− | | |
− | * 4- بذاء (فحش)؛
| |
− | | |
− | * 5- برّ؛
| |
− | | |
− | * 6- بِشر (گشاده رويي)؛
| |
− | | |
− | * 7- بكاء؛
| |
− | | |
− | * 8- بهتان و [[تهمت]]؛
| |
− | | |
− | * 9- [[توبه]] و [[استغفار]]؛
| |
− | | |
− | * 10- جبر و تفويض؛
| |
− | | |
− | * 11- جُبن (ترس)؛
| |
− | | |
− | * 12- جدال؛
| |
− | | |
− | * 13- تجربه؛
| |
− | | |
− | * 14- جزع (بيتابي)؛
| |
− | | |
− | * 15- تجسس؛
| |
− | | |
− | * 16- مُجالست؛
| |
− | | |
− | * 17- جمعه؛
| |
− | | |
− | * 18- مذمت جماع؛
| |
− | | |
− | * 19- تجمل.
| |
− | | |
− | جلد چهارم: اين جلد يازده بخش است و [[احاديث]] مربوط به طور مشروح آورده شده:
| |
− | | |
− | * 1- جنت؛
| |
− | | |
− | * 2- جن؛
| |
− | | |
− | * 3- جنون؛
| |
− | | |
− | * 4- جهاد؛
| |
− | | |
− | * 5- جهل؛
| |
− | | |
− | * 6- جهنم؛
| |
− | | |
− | * 7- جود؛
| |
− | | |
− | * 8- جار (همسايه)؛
| |
− | | |
− | * 9- حبّ؛
| |
− | | |
− | * 10- احباط؛
| |
− | | |
− | * 11- احتجاب (رونشان ندادن) و اين جلد 388 صفحه است.
| |
− | | |
− | جلد پنجم: اين جلد نيز همچون ساير جلدها، احاديث در موضوعات مختلف با نظم خاصي آورده شده و چهارده بخش دارد:
| |
− | | |
− | * 1- [[حج]]؛
| |
− | | |
− | * 2- [[حديث]]؛
| |
− | | |
− | * 3- حرص؛
| |
− | | |
− | * 4- [[حرام]]؛
| |
− | | |
− | * 5- حزم؛
| |
− | | |
− | * 6- حساب؛
| |
− | | |
− | * 7- حسد؛
| |
− | | |
− | * 8- حسرت؛
| |
− | | |
− | * 9- احسان؛
| |
− | | |
− | * 10- حسنه؛
| |
− | | |
− | * 11- حقد (كينه)؛
| |
− | | |
− | * 12- [[حق]]؛
| |
− | | |
− | * 13- [[احتكار]]؛
| |
− | | |
− | * 14- [[حكمت]]. در اين جلد مطالب در 397 صفحه بيان شده است.
| |
− | | |
− | جلد ششم: موضوعات اين جلد به ترتيب عبارتند از:
| |
− | | |
− | * 1- حلم؛
| |
− | | |
− | * 2- حمق (نكوهش حماقت)؛
| |
− | | |
− | * 3- حاجت؛
| |
− | | |
− | * 4- حيوان؛
| |
− | | |
− | * 5- حياء؛
| |
− | | |
− | * 6- خبز (نان)؛
| |
− | | |
− | * 7- خاتم؛
| |
− | | |
− | * 8- خدمت؛
| |
− | | |
− | * 9- خشوع؛
| |
− | | |
− | * 10- خلق؛
| |
− | | |
− | * 11- [[اخلاص]]؛
| |
− | | |
− | * 12- خمر (شراب)؛
| |
− | | |
− | * 13- خوف؛
| |
− | | |
− | * 14- خيانت؛ كه تمام مطالب فوق، در 334 صفحه گردآوري شده است.
| |
− | | |
− | ==مسئوليتهای ایشان==
| |
− | | |
− | از جمله مسئوليتهاي ايشان، نمايندگي از طرف مقام معظم رهبري و امامت جماعت مسجد چهل اختران بوده است. ايشان در سال 1363 ش. از منطقه شبستر به عنوان نماينده منطقه، به مجلس راه يافت. در اين دوره، ايشان از مجموع 20 هزار، 12 هزار رأي را به خود اختصاص داد. دوره نمايندگي ايشان دوره دوم مجلس بوده است. وي در اين دوره سعي خود را جهت حل مشكلات مردم بكار بست. و به تمام روستاهاي منطقه سركشي میكرد و مشكلات مردم را از نزديك مورد بررسي قرار میداد. در برخي روستاها براي حل مشكل راه و آب، نهايت تلاش خود را بكار بست و موفق شد از طريق ارگان هاي مربوط، بخشي از مشكلات منطقه را بهبود بخشد. از جمله خدمات ايشان در زمان نمايندگي را میتوان چنين برشمرد:
| |
− | | |
− | * 1- راهسازي بين شبستر و سلماس؛
| |
− | | |
− | * 2- احداث سدهاي مختلف خاكي در منطقه؛
| |
− | | |
− | * 3- افتتاح سيلو صوفيان در زمان آقاي بشارتي؛
| |
− | | |
− | * 4- تقويت جهادسازندگي در منطقه؛ و خدمات ارزشمند ديگر.<ref> مصاحبه با فرزند ايشان.</ref>
| |
− | | |
− | ايشان در دوره نمايندگي خود، چند نوبت نطق قبل از دستور داشتند كه به بخشي از نطق ايشان اشاره مینماييم:<ref> اين نطق از نواري كه در نزد خانواده ايشان موجود است، تهيه شده است.</ref>
| |
− | | |
− | الحمدلله والتحية والسلام علي امام المسلمين يحيي آثار الاسلام و احكام الدين، الذين يقاتلون في سبيل القرآن المبين و رحمة الله واقعة علي شهداء، مطلبي فلسفي كه در جهان، هر حادثي در تحقق، نياز به علتي دارد كه به آن علت محدثه گويند و در دوام به چيزي نياز دارد كه علت مبقيه گويند. حكومت ايران حادثي است كه تداوم آن عللي دارد كه در حقيقت اساس امر است:
| |
− | | |
− | * 1- امدادهاي غيبي خداوند قادر و متعال؛
| |
− | | |
− | * 2- رهبري فقيهانه و خردمندانه امام امت؛
| |
− | | |
− | * 3- شعور امت و مردم شجاع و مسلمان ايران.
| |
− | | |
− | در همه صحنهها؛ ملتي كه در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی از هيچ تلاشي كوتاهي نكرد و با بذل مال و جان خود، رژيم تا به دندان مسلح شاه را به زباله دان تاريخ سپرد و سرزمين اسلامی ايران را از لوث وجود بيگانگان پاك كرد. ملتي كه پس از پيروزي، با وجود مشكلات و كمبودهاي فراوانِ ناشي از حصر اقتصادي و جنگ تحميلي، صبر و استقامت كرده و با تمام قدرت توطئه هاي شرق و غرب را نقش بر آب نمود و در جبهههاي حق و مبارزه با ضدانقلابهاي حلقه به گوش پيكار نمود، و در طول جنگ تحميلي با بذل مال و جان بهترين فرزندان خود، جهانيان را به حيرت واداشت.
| |
− | | |
− | متكبران و جنايتكاران بدانند، ملت مسلمان ايران از هيچ چيزي ترسي ندارند و از بزرگ و كوچك، پير و جوان در كنار امام بزرگوار خود آيت الله خميني درس فداكاري و ايثارگري را از مولاي خود حسين بن علي علیه السلام آموختند و چون كوه استوار تا تحقق اهداف مشروع خود ايستاده و به مبارزه با جنايتكاران و مزدوران ادامه خواهند داد و در مقابل حملات رژيم عراق و منافقان غيرنظامی و تخريب و استعمال بمبهاي شيميايي، تن به ذلت نداده و زير بار صلح ننگين به معناي تسليم آرمانهاي اسلامی نخواهند رفت. مجامع بين المللي بدانند كه سكوت در برابر اعمال ضدانساني و خلاف مقررات بين المللي حكام عراق به معناي زيرپاگذاشتن اين مقررات از طرف خود آنان و محكوم است و نهايتاً اين خطرات دامن مشوقان چنين اعمالي را خواهد گرفت.
| |
− | | |
− | سخني چند با مسئولان كشوري؛ ملت شريف و بزرگوار، در عين اين كه از تلاشهاي شبانهروزي كشوري كمال تشكر را دارند، جهت تحكيم بيشتر پايههاي جمهوري اسلامي، انجام چند امر را ضروري میدانند:
| |
− | | |
− | * 1- جلوگيري از اعمال خلاف و شرارتهاي عدهاي از خدا بيخبر، كه بعد از پيروزي با پشتيباني برخي افراد، در ادارهها كارهاي خلاف دوران گذشته را ادامه میدهند.
| |
− | | |
− | * 2- جلوگيري از برخوردهاي غيرانساني و غيراسلامی كارمندان دولتي و يا كساني كه به نحوي از انحاء تصدي امور كشور را بر عهده دارند با ارباب رجوع.
| |
− | | |
− | * 3- جلوگيري از كاغذبازي و پارتيبازي در دستگاههاي دولتي و پارلمانهاي وابسته به دولت، به خصوص در بخش كميته توزيع خودرو كه اين اعمال بيشتر در آن جا مشاهده میشود.
| |
− | | |
− | * 4- جلوگيري از سپردن پستهاي حساس به افراد غيرمتعهد. قابل قبول نيست، كسي از گروهكها به خاطر خلافي كه انجام داده و اخراج شده، در يكي از ارگانهاي حساس مشغول گردد.
| |
− | | |
− | * 5- جلوگيري از بركناري افراد متعهد و حزب اللهي از كار، و يا تبعيد آنها به غير محلهايي كه در آنها فعاليت داشتند.
| |
− | | |
− | * خاتمه: تذكر اين مطلب لازم است كه كشاورزي از اهم امور در كشور است. و در اولوليت قرار دارد؛ لذا با توجه به اين كه بدون امكانات ممكن نيست كار كشاورزي به خوبي پيش رود و با عنايت به اين كه آب قناتها و چاههاي عميق در حال كم شدن است، احداث سدهاي خاكي و بتوني در محلهاي مناسب در مناطق مختلف ضروري است.
| |
− | | |
− | ==آیت الله آخوندی از نظر علما==
| |
− | | |
− | حجة الاسلام سيد جواد حسيني درباره شخصيت آيت الله آخوندي میگويد: ايشان از همان دوران جواني شخصيتي نوراني، خليق و مجد و جالب و جاذب و در همه اوصاف ممدوحه افضل از هم عصرهاي خود بود و در نتيجه معنويات، در اسرع وقت داراي مراتب علمی و از ممتازان دوران بود.<ref> مصاحبه با فرزند آيت الله آخوندي.</ref>
| |
− | | |
− | حجة الاسلام محمدصادق نجمیامام جمعه خوي: از جمله افرادي كه روحيات و معنويات او براي ما معلوم نشده است، مرحوم آيت الله آخوندي رضوان الله است. الان بنده تأسف میخورم كه چرا وقتي كه ايشان در [[قم]] بود و میتوانستيم بيشتر از ايشان استفاده كنيم؛ استفاده نكرديم و نتوانستيم در حضورش جهات معنوي و اخلاقي بيشري از ايشان داشته باشيم و ياد بگيريم.<ref> همان.</ref>
| |
− | | |
− | حجة الاسلام محمدتقي صديقيان: ايشان شخصيتي بزرگ و عالمی دانشمند و داراي توان فكري بالا، و از افاضل دوران بود و صحبتهاي ايشان و نصيحتهاي معظمله براي بنده درس بزرگي بود؛ ولي افسوس كه اين معلم مهربان را از دست داديم.<ref> همان.</ref>
| |
− | | |
− | ==وفات محمد باقر آخوندی==
| |
− | | |
− | دوش بر باد حريفان به خرابات شدم × قم میديدم و خون در دل و پا در گل بود
| |
− | | |
− | بس بگشتم كه بپرسم سبب درد فراق × مفتي عقل در اين مسئله لايعقل بود
| |
− | | |
− | در دلم بود كه بيدوست نمانم هرگز × چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود.
| |
− | | |
− | آيت الله آخوندي يكشنبه شب 24 آبان 1377 ش. (25 [[رجب]] المرجب 1419 ق)، پس از اقامه [[نماز مغرب]] و [[نماز عشاء]] و تدريس در مسجد حضرت علياصغر علیه السلام در راه بازگشت به منزل، با موتورسيكلتي تصادف نموده و به علت برخورد سر وي با زمين، دچار ضربه مغزي شد. وي چند روز در بيمارستان نكويي - در حالت كما - بستري شد.
| |
− | | |
− | سرانجام ستاره پرفروغ محفل چهل خورشيد رو به افول گذاشت و به رغم توسلات فرزندان، دوستان و عاشقان آيت محبت و معلم مهربان در آبان 1378 ش. ديده از جهان فروبست و به ديار باقي شتافت و همگان را در ماتمی بزرگ و جان گداز تنها گذاشت. پيكر پاك و مطهرش در ميان اشك و آه و سوز هزاران مريد، تشييع و سپس در جوار امامزادگان چهل اختران، به خاك سپرده شد. روحش شاد و راهش پررهرو باد.
| |
− | | |
− | | |
− | ==پانویس ==
| |
− | <references />
| |
| | | |
− | ==مشخصات منابع== | + | ==آرشیو عکس و تصویر== |
− | *بخش تولد و دوران كودكي، مصاحبه با فرزند ايشان، حجة الاسلام محمدتقي آخوندي.
| + | <gallery mode="packed" heights="170"> |
− | *بخش تحصيلات، مصاحبه با فرزند ايشان (محمدتقي) و برخي دست نوشتههاي معظمله.
| + | پرونده:آخوندی0.jpg|محمدباقر آخوندی |
− | *مطالب مربوط به بندر شرفخانه مصاحبه با فرزند ايشان احمد و محسن آخوندي.
| + | پرونده:آخوندی1.jpg|مدفن محمدباقر آخوندی در جوار امامزادگان [[چهل اختران]] در شهر [[قم]] |
− | *بخش تشكيل خانواده و فعاليتهاي فرهنگي از زبان فرزند ايشان محمدتقي، احمد و محسن آخوندي.
| |
− | *فعاليتهاي سياسي برگرفته از دست نوشتهها و مصاحبه با فرزندان ايشان و جلد سوم اسناد انقلاب.
| |
− | *خصوصيات اخلاقي، از زبان فرزندان معظمله.
| |
− | *فعاليتهاي پس از پيروزي انقلاب، مصاحبه با فرزند ايشان، احمد آخوندي.
| |
− | *بخش خاطرات از زبان فرزندان و دوستان.
| |
− | *وفات از زبان خانواده و مصاحبه با آنان.
| |
| | | |
− | ==منابع==
| + | </gallery> |
| | | |
− | ولي عباس زاده, ستارگان حرم، جلد 18، صفحه 33-50
| + | [[رده:علمای معاصر|آخوندی،محمدباقر]] |
− | [[رده:علمای قرن چهاردهم]] | + | [[رده:مبارزان علیه پهلوی]] |
| + | [[رده:مدفونین در قم]] |
حجه الاسلام محمدباقر آخوندی (1344 - 1419 ق) (۱۳۰۴ - ۱۳۷۷ ش)، از مبارزان دوره پهلوی، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه آذربایجان شرقی و فعال اجتماعی در زمینه جهاد سازندگی بود. ایشان صاحب اثر 7 جلدی مجمع الاحادیث می باشد.
تولد و کودکی محمد باقر
محمدباقر در مرداد ۱۳۰۴ ش. در روستای «علی بیگلو»، از توابع شبستر تبریز و در خانوادهای مذهبی و متدین به دنیا آمد. پدر وی عالمی علاقمند به عالمان دین بود و چون در یک خانواده علاقمند به روحانیت پرورش یافته بود، خود نیز مسیر تحصیل علوم اسلامی را طی کرد و از شهرت خانوادگی ایشان (آخوندی) برمیآید که خاندانی روحانی پرور داشتهاند.
آیت الله آخوندی دوران کودکی سختی را گذرانده بود، به دلیل این که دوران کودکی ایشان پر از درد و غم و اندوه بوده است. ایشان در اوایل کودکی، در حادثه زلزله، مادر، خواهر و برادرش را از دست داد و چند سال پس از آن نیز پدر بزرگوار و گرامیاش، دارفانی را وداع گفت و این فرزند خردسال، در یک دنیای پرفراز و نشیب تنها ماند. اما از آن جا که چشمه پرفیض رحمت حضرت حق همواره جوشان است، وی در دامان پرمهر پسرعموی خویش - که فرزندی نداشت - پرورش یافت. خانواده ایشان نسل در نسل اهل قرآن و احکام بودند و در میان مردم به «ملا» شهرت داشتند، به همین دلیل وی از همان دوران کودکی، قرآن را فراگرفت. دوران کودکی وی در همان روستا و در میان همان مردم ساده و باصفا سپری گشت و دوره مکتبخانه را به پایان رساند.
تحصیلات حوزوی
ایشان پس از تحصیلات ابتدایی از آن جا که علاقمند به فراگیری اعتقادات دینی و مذهبی بود، با تشویق روحانی محل، به تحصیل در حوزه علمیه روی آورد و در بندر شرفخانه[۱] در محضر عالم فاضل و متقی، جناب حاج شیخ جعفر مختارپور، قسمتی از مقدمات را فراگرفت. وی برای تکمیل مقدمات، به حوزه علمیه طالبیه تبریز هجرت نمود و در آن جا، در کنار دوستان خود - از جمله حاج سید جواد حسینی - توانست این مرحله را با موفقیت به پایان برساند.
هجرت به قم
آخوندی پس از تکمیل مقدمات، در سال ۱۳۲۴ ش. برای ادامه تحصیل، به قم هجرت نمود. وی در مدرسه فیضیه مشغول تحصیل شد و در مدرسه دارالشفا اقامت نمود. او از محضر استادان بزرگواری چون آیات عظام: مجاهدی تبریزی، محقق داماد، حجت کوهکمرهای، بروجردی و امام خمینی رضوان الله علیهم کسب فیض نمود. وی شاگردی نمونه، بااستعداد و باهوش بود و از دست مبارک آیت الله بروجردی نیز به همین مناسبت جایزهای به ایشان اهدا گردید.
فعالیتهای فرهنگی
این عالم فرزانه، از همان دوران جوانیاش، فعالیتهای فرهنگی خود را آغاز نمود. ایشان در تعطیلات تابستان به زادگاهش برمیگشت و به آموزش احکام و قرائت صحیح قرآن میپرداخت. وی همزمان با تحصیل، در مسجد علیاصغر قم به تدریس پرداخت و در این مکان، از مقدمات تا رسائل و مکاسب را تدریس نمود. تأسیس کانون فرهنگی توحید، در خیابان آذر قم از دیگر فعالیتهای این دانشمند گرانمایه است. فعالیتهای این کانون، فرهنگی است و مسئول مستقیم کانون، خود حاج آقا آخوندی بود.
تاسیس کتابخانه
آیت الله آخوندی، در خیابان آذر قم، دو کتابخانه به نامهای: امام خمینی و توحید تأسیس نمود. کتابخانه امام خمینی، مخصوص برادران و کتابخانه توحید، برای استفاده خواهران در نظر گرفته شده است.
فعالیتهای سیاسی
همزمان با شروع انقلاب اسلامی، ایشان نیز به همراه مردم، در تمام صحنهها حاضر بود و فعالیتهای قابل تقدیری در این زمینه انجام داد. ایشان با تشکیل جلسات انقلابی و مذهبی برای جوانان، در مسجد چهل اختران، در ارشاد و آشناکردن جوانان به مسائل روز میکوشید. او از این طریق، جوانان انقلابی بسیاری را پرورش داد.
ایشان در این زمینه سخنرانیهای متعددی در مکانهای مختلف ایراد کرد که در آن ها، محور حرفهای ایشان، ارشاد جوانان و آگاه کردن مردم نسبت به فضای فاسد حکومت بود. وی علاوه بر سخنرانی در قم، در شهرستان نیز به فعالیت سیاسی میپرداخت. در یکی از سخنرانیها که در شبستر انجام داد، با پردهبرداری از اعمال خلاف شرع کارگزاران شاه، مردم را به قیام دعوت نمود که این سخنرانی باعث دستگیری وی شد.
زمانی که توسط رژیم شاه، خواندن خطبه عقد توسط روحانیان ممنوع شد؛ ایشان چون اساساً با رژیم شاه مخالف بود گفت: «من خطبههای عقد را میخوانم، اگر چه مرا زندانی کنند.» این عالم خستگی ناپذیر، در جریان انقلاب، دوشادوش سایر عالمان و روحانیان، در کنار مردم، به مبارزه خویش ادامه داد و در این رابطه همراه سایر عالمان، در صدور اطلاعیهها و بیانیههایی شرکت داشت. اسناد این مبارزات، در مجموعه ستارگان حرم[۲] موجود است.
خصوصیات اخلاقی
- متانت و صبر
- سختکوش و پرتلاش (وقتی به کارگاه خشت میرفت با نهایت تواضع لباس خود را درمیآورد و دستمالی بر پیشانی میبست و شروع به گِل درآوردن و خشت زدن مینمود. یکی از روزها شخصی آمد و گفت: با صاحب کارخانه، حاج آقای آخوندی کار دارم، من نیز حاج آقا را به ایشان نشان دادم. وی بسیار متعجب شد)
- حرکت جهادی در روستاها
- احساس مسئولیت در مقابل مشکلات مردم
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
آیت الله آخوندی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور امام - که فرمان جهاد سازندگی را صادر کردند - هر صبح جمعه اهالی محل را از زن و مرد و پیر و جوان، جمع میکرد و به مزارع کشاورزی میبرد. مزارعی که محصولاتشان رسیده و موقع درو کردن آن ها فرارسیده بود؛ اما صاحبان آن ها یا بضاعت مالی برای خرید دستگاههای کشاورزی نداشتند و یا از توانایی برداشت محصول به تنهایی برخوردار نبودند در این زمان سلاح زن و مرد، فقط یک داس بود که با آن، محصول را جمع آوری کردند و بدین گونه با استکبار جهانی و تحریم اقتصادی، مبارزه مینمودند.
ایشان در این راه از همه جلوتر بود و عملاً مردم را به این کار تشویق میکرد. وی پرچمداری بود که بدون وقفه و بدون استراحت تا آخرین لحظات روز، مشغول بکار بود. در این میان، حتی زنها و بچهها نیز با دیدن تلاش ایشان، دو چندان روحیه میگرفتند و بیشتر تلاش میکردند. این فضای همکاری به قدری باصفا و بانشاط بود که همه، از دل و جان، هر جمعه آماده همکاری و رفتن به مزارع بودند. در این میان بچهها هیچگاه خاطره زیبا و سازنده آن روزها را از یاد نمیبرند و عملاً مفهوم جهادسازندگی و همکاری را فهمیده و آن را تجربه کردهاند، تجربهای که به آن ها یاد میداد کمتر حرف بزنند و بیشتر عمل کنند. چه بسیار کودکانی که در مکتب قرآن و احکام آقا، درس گرفتند و در نتیجه تربیت، علیاکبرهای میدان شهادت شدند.
یکی از خدمات ارزشمند ایشان پس از انقلاب، رسیدگی به وضعیت کورههای آجرپزی اطراف قم بود. قبل از انقلاب، صنف صاحبان کورههای آجرپزی قم، وجهه خوبی نداشت، اما بعد از انقلاب در این صنف، توسط ایشان انقلابی انجام گرفت. این عالم بزرگوار برای این صنف، انجمن اسلامی تشکیل داد. وی هر شب جمعه آن ها را جمع میکرد و در این جلسه به آموزش اخلاق، احکام و حل مشکلات آنان میپرداخت. جلسات ایشان آنقدر روی برخی افراد تأثیر گذاشته بود که در زمان جنگ، کاروان اجناس و هدایای این صنف و محله چهل اختران و روستاهای اطراف، به ۲۷ دستگاه میرسید که با نظارت حاج آقا و همراهی خود ایشان به دست رزمندگان میرسید.
اثری ماندگار
حضرت آیت الله محمدباقر آخوندی همگام با تحصیل به تحقیقات هم میپرداخت. وی اثر بسیار ارزشمندی به نام مجمع الاحادیث از خود به جای نهاده است. این اثر یک کتاب ۷ جلدی است که شش جلد آن به چاپ رسیده است. ایشان در این کتاب شریف، احادیث مختلف را در موضوعات متفاوت آوردهاند.
مجمع الاحادیث - یکی از آثار آیت الله آخوندی
جلد اول: وی در این جلد احادیث را در ۱۳ باب تنظیم نموده است:
- ۱- ایثار؛ ۲- اجرت و اجاره؛ ۳- اجل؛ ۴- اخوت؛ ۵- آخرت؛ ۶- ادب؛ ۷- اذان؛ ۸- اذیت؛ ۹- اکل (خوردن)؛ ۱۰- الفت؛ ۱۱- امر؛ ۱۲- امل (آرزو)؛ ۱۳- امت؛ که در حدود ۲۵۲ صفحه است و تمام مطالب به زبانی گویا آورده شده است.
جلد دوم: این کتاب شریف از ۷ بخش تشکیل شده که عبارت است از:
- ۱- امامت، که ۸ فصل است: ۱- اوصاف امام؛ ۲- نیاز جامعه به امام؛ ۳- لزوم شناخت امام؛ ۴- دوازده معصوم؛ ۵- امامت و خلافت ائمه هدی از جانب خدا؛ ۶- علم علی بن ابی طالب علیه السلام؛ ۷- امامت، یک منصب الهی؛ که در حدود ۴۲۴ صفحه است. ۲- احادیث اسلام و ایمان است که از چهارده فصل تشکیل شده است. ۳- احادیث امانت؛ ۴- احادیث امن و امان؛ ۵- آفت؛ ۶- آل اهل بیت؛ ۷- اولین ها (مخلوقات نخستین).
جلد سوم: این کتاب از ۱۹ بخش تشکیل شده و در ۳۹۲ صفحه آورده شده است که عبارتند از:
- ۱- بخل؛ ۲- بداء؛ ۳- بدعت؛ ۴- بذاء (فحش)؛ ۵- برّ؛ ۶- بِشر (گشاده رویی)؛ ۷- بکاء؛ ۸- بهتان و تهمت؛ ۹- توبه و استغفار؛ ۱۰- جبر و تفویض؛ ۱۱- جُبن (ترس)؛ ۱۲- جدال؛ ۱۳- تجربه؛ ۱۴- جزع (بیتابی)؛ ۱۵- تجسس؛ ۱۶- مُجالست؛ ۱۷- جمعه؛ ۱۸- مذمت جماع؛ ۱۹- تجمل.
جلد چهارم: این جلد یازده بخش است و احادیث مربوط به طور مشروح آورده شده:
- ۱- جنت؛ ۲- جن؛ ۳- جنون؛ ۴- جهاد؛ ۵- جهل؛ ۶- جهنم؛ ۷- جود؛ ۸- جار (همسایه)؛ ۹- حبّ؛ ۱۰- احباط؛ ۱۱- احتجاب (رونشان ندادن) و این جلد ۳۸۸ صفحه است.
جلد پنجم: این جلد نیز همچون سایر جلدها، احادیث در موضوعات مختلف با نظم خاصی آورده شده و چهارده بخش دارد:
- ۱- حج؛۲- حدیث؛ ۳- حرص؛ ۴- حرام؛ ۵- حزم؛ ۶- حساب؛ ۷- حسد؛ ۸- حسرت؛ ۹- احسان؛ ۱۰- حسنه؛ ۱۱- حقد (کینه)؛ ۱۲- حق؛ ۱۳- احتکار؛ ۱۴- حکمت. در این جلد مطالب در ۳۹۷ صفحه بیان شده است.
جلد ششم: موضوعات این جلد به ترتیب عبارتند از:
- ۱- حلم؛ ۲- حمق (نکوهش حماقت)؛ ۳- حاجت؛ ۴- حیوان؛ ۵- حیاء؛ ۶- خبز (نان)؛ ۷- خاتم؛ ۸- خدمت؛ ۹- خشوع؛ ۱۰- خلق؛ ۱۱- اخلاص؛ ۱۲- خمر (شراب)؛ ۱۳- خوف؛ ۱۴- خیانت؛ که تمام مطالب فوق، در ۳۳۴ صفحه گردآوری شده است.
مسئولیتهای سیاسی
از جمله مسئولیتهای ایشان، نمایندگی از طرف مقام معظم رهبری و امامت جماعت مسجد چهل اختران بوده است. ایشان در سال ۱۳۶۳ ش. از منطقه شبستر به عنوان نماینده منطقه، به مجلس راه یافت. از جمله خدمات ایشان در زمان نمایندگی را میتوان چنین برشمرد:
- ۱- راهسازی بین شبستر و سلماس؛
- ۲- احداث سدهای مختلف خاکی در منطقه؛
- ۳- افتتاح سیلو صوفیان در زمان آقای بشارتی؛
- ۴- تقویت جهادسازندگی در منطقه؛ و خدمات ارزشمند دیگر.[۳]
وفات
آیت الله آخوندی یکشنبه شب ۲۴ آبان ۱۳۷۷ ش. (۲۵ رجب المرجب ۱۴۱۹ ق)، پس از اقامه نماز مغرب و نماز عشاء و تدریس در مسجد حضرت علیاصغر علیه السلام در راه بازگشت به منزل، دچار حادثه تصادف شد و پس از چند روز بستری در بیمارستان نکویی، وفات یافت.
پیکر این استاد جهادی در جوار امامزادگان چهل اختران قم، به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ «بندر شرفخانه» از بنادر سیاحتی و تفریحی است که در هشت کیلومتری شهرستان شبستر واقع شده است این بندر از سوی غرب، به شهرستان سلماس و توج متصل است و در ضلع جنوبی غربی آن، دریاچه ارومیه قرار دارد این بندر، از آن جا که جنبه سیاحتی و تفریحی دارد، به دلیل داشتن آب فراوان، مورد توجه بسیاری از گردشگران داخلی قرار گرفته است؛ لذا در ایام تابستان، مردم از مناطق مختلف برای سیاحت و تفریح به این محل روی میآورند و در آن جا اردو میزنند.
- ↑ ج ۳، ص ۱۷۰.
- ↑ مصاحبه با فرزند ایشان.
منبع
ولي عباس زاده، ستارگان حرم، جلد 18، صفحه 33-50
آرشیو عکس و تصویر
مدفن محمدباقر آخوندی در جوار امامزادگان چهل اختران در شهر قم