مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

عالم ملکوت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی 'ملکوت بمعنای سلطة الهی و آسمانی.<ref> فرهنگ معین </ref> بطورقطع پیش ازعالم ناسوت (ماد...' ایجاد کرد)
 
 
(۱۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
ملکوت بمعنای سلطة الهی و آسمانی.<ref> فرهنگ معین </ref> بطورقطع پیش ازعالم ناسوت (مادی) جهان دیگری توسط فرشتگان بوجودامده است که فلاسفه ازان به عالم مثال یاصورت تعبیر نموده اند در قرآن کریم بان عالم کمترین اشاره‌ای شده است و درابهام قراردارداماروایات اسلامی درباره آن توضیحات بیشتری داده اند برخی ازان بعالم ذر وگروهی انرا همان عالم برزخ مینامند در حالیکه ایندو عالم ازامور مادیند وعالم ملکوت مجرداست بنظرمی رسد پیش ازایجاد جهان مادی توسط فرشتگان ترسیم جهان بصورت مجرد صورت پذیرفته است درست همانند مهندسی که میخواهد بنائی را بسازدابتدا نقشه انرادرذهن پرورانده و سپس در روی کاغذ ترسیم میکند در نتیجه همه آنچه که در عالم مادی وجود دارد و یا بوجود خواهند امد در عالم ملکوت ومثال بصورت ترسیم وجود دارد<ref> کتاب توحید شهید مرتضی مطهری </ref>
+
{{خوب}}
 +
'''عالَم مَلَکوت''' به معنای عالم غیب در مقابل عالم شهادت و در اصطلاح فلاسفه به ‌عنوان یکی از [[عوالم چهارگانه]] است که در مرتبه‌ای بالاتر از [[عالم ناسوت]] و پایین‌تر از عوالم [[عالم جبروت|جبروت]] و [[عالم لاهوت|لاهوت]] قرار دارد.
 +
==لغت ملکوت==
 +
لغت ملکوت چهار بار در قرآن آمده است از جمله در آیه 75 سوره انعام: «{{متن قرآن|وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}؛ و اين گونه، ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‌كنندگان باشد» و آیه 185 سوره اعراف: «{{متن قرآن|أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ}}؛ آیا در ملکوت آسمانها و زمین و در هر چه خدا آفریده نظر نکرده اند»
  
 +
لفظ ملکوت همان معنی مُلک را می رساند که بمعنای سلطنت و حکومت و اداره امور است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ج‏6، ص273</ref> جز اینکه فخامت لفظ ملکوت نسبت به ملک دلالت بر فخامت معنای آن دارد.<ref>الفروق في االلغة، ص242</ref> و به تعبیر صاحب مجمع البیان: ملكوت مانند ملك (بر وزن قفل) است ولى از ملك رساتر و ابلغ است زيرا واو و تاء براى مبالغه اضافه مي‌شوند.<ref>قاموس قرآن، ج‏6، ص273</ref>
  
 +
==جایگاه عالم ملکوت==
 +
گاهی لفظ عالم ملکوت در کنار عالم ملک به کار می رود که معمولا منظور از آن در چنین استعمالی عالم غیب است. ابن عربى نیز در كتاب اصطلاح الصوفيه، ملكوت را عالم غيب تعريف مى‏ كند. و ملك، همان عالم شهادت است‏.<ref>عضیمه، معناشناسی واژگان قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۹.</ref>
 +
 +
اصطلاح «عالم ملکوت» همچنین برای یکی از عوالم یا مراتب چهارگانه در نظر حکماء و فلاسفه به کار می رود که مافوق عالم طبیعت ([[عالم ناسوت]]) و مادون [[عالم جبروت]] است.<ref>فرهنگ معارف اسلامى، ج‏2، ص1225</ref>
 +
 +
برخی از حکمای مسلمان عالم ملکوت را به عالم ملکوت اعلی و ملکوت سفلی تقسیم کرده‌اند که «ملکوت اعلی» عالم مجردات محضه است و «ملکوت اسفل» عالم صور مقداری است.<ref> سجادی، جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص ۳۲۵. </ref>
 +
 +
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: «ان اللّه عز و جل خلق ملكه على مثال ملكوته، و أسّس ملكوته على مثال جبروته ليستدل بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته».
 +
 +
علامه حسن زاده آملی در توضیح این حدیث می گوید: ملاحظه مى‌‏فرمائيد كه اين حديث شريف كه از غرر روايات است، عالم را بر سه مرتبه و هر مرتبه را آيت مرتبه ديگر و محاكى آن معرّفى فرموده است، كه عالم شهادت مطلقه و عالم مثال و عالم غيب مطلق است‏.<ref>حسن زاده آملی، مجموعه مقالات، ص80</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 +
 
 +
==منابع==
 +
* حسن زاده آملى‏، حسن، مجموعه مقالات، قم، دفتر تبليغات‏، ۱۳۷۶ش.
 +
* سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹ش.
 +
* سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
 +
* عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق فى اللغة، بيروت، دار الافاق الجديدة، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
 +
* عضیمه، صالح، معنا شناسی واژگان قرآن، ترجمه حسین سیدی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۰ش.
 +
* قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
 +
 
 +
[[رده:فلسفه]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۵

عالَم مَلَکوت به معنای عالم غیب در مقابل عالم شهادت و در اصطلاح فلاسفه به ‌عنوان یکی از عوالم چهارگانه است که در مرتبه‌ای بالاتر از عالم ناسوت و پایین‌تر از عوالم جبروت و لاهوت قرار دارد.

لغت ملکوت

لغت ملکوت چهار بار در قرآن آمده است از جمله در آیه 75 سوره انعام: «وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ؛ و اين گونه، ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‌كنندگان باشد» و آیه 185 سوره اعراف: «أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ؛ آیا در ملکوت آسمانها و زمین و در هر چه خدا آفریده نظر نکرده اند»

لفظ ملکوت همان معنی مُلک را می رساند که بمعنای سلطنت و حکومت و اداره امور است.[۱] جز اینکه فخامت لفظ ملکوت نسبت به ملک دلالت بر فخامت معنای آن دارد.[۲] و به تعبیر صاحب مجمع البیان: ملكوت مانند ملك (بر وزن قفل) است ولى از ملك رساتر و ابلغ است زيرا واو و تاء براى مبالغه اضافه مي‌شوند.[۳]

جایگاه عالم ملکوت

گاهی لفظ عالم ملکوت در کنار عالم ملک به کار می رود که معمولا منظور از آن در چنین استعمالی عالم غیب است. ابن عربى نیز در كتاب اصطلاح الصوفيه، ملكوت را عالم غيب تعريف مى‏ كند. و ملك، همان عالم شهادت است‏.[۴]

اصطلاح «عالم ملکوت» همچنین برای یکی از عوالم یا مراتب چهارگانه در نظر حکماء و فلاسفه به کار می رود که مافوق عالم طبیعت (عالم ناسوت) و مادون عالم جبروت است.[۵]

برخی از حکمای مسلمان عالم ملکوت را به عالم ملکوت اعلی و ملکوت سفلی تقسیم کرده‌اند که «ملکوت اعلی» عالم مجردات محضه است و «ملکوت اسفل» عالم صور مقداری است.[۶]

در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: «ان اللّه عز و جل خلق ملكه على مثال ملكوته، و أسّس ملكوته على مثال جبروته ليستدل بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته».

علامه حسن زاده آملی در توضیح این حدیث می گوید: ملاحظه مى‌‏فرمائيد كه اين حديث شريف كه از غرر روايات است، عالم را بر سه مرتبه و هر مرتبه را آيت مرتبه ديگر و محاكى آن معرّفى فرموده است، كه عالم شهادت مطلقه و عالم مثال و عالم غيب مطلق است‏.[۷]

پانویس

  1. قرشی، قاموس قرآن، ج‏6، ص273
  2. الفروق في االلغة، ص242
  3. قاموس قرآن، ج‏6، ص273
  4. عضیمه، معناشناسی واژگان قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۹.
  5. فرهنگ معارف اسلامى، ج‏2، ص1225
  6. سجادی، جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص ۳۲۵.
  7. حسن زاده آملی، مجموعه مقالات، ص80

منابع

  • حسن زاده آملى‏، حسن، مجموعه مقالات، قم، دفتر تبليغات‏، ۱۳۷۶ش.
  • سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹ش.
  • سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
  • عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق فى اللغة، بيروت، دار الافاق الجديدة، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
  • عضیمه، صالح، معنا شناسی واژگان قرآن، ترجمه حسین سیدی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۰ش.
  • قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.