مروت: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی '{{الگو:مقاله از یک نشریه}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} یکی از واژه هایی که همیشه در...' ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{الگو:مقاله از یک نشریه}} | {{الگو:مقاله از یک نشریه}} | ||
− | |||
− | + | __toc__ | |
− | |||
− | |||
− | + | یکی از واژه هایی که همیشه در مورد انسان های خودساخته و آزاده بکار برده می شود همین صفت «مروّت» است. این کلمه ـ که از ریشه «مرء» گرفته شده است که به معنای «مرد» است ـ معادل مردی و مردانگی است<ref>لغت نامه دهخدا، واژه «مروّت».</ref> و مراد از آن، شخصیت انسانی و انسانیت است.<ref>معارف و معاریف، دشتی، واژه «مروّت».</ref> در حقیقت، مروت صفتی است نفسانی که [[انسان]] را به کسب [[اخلاق]] پسندیده و ترک اخلاق فاسد و پست، وادار می کند. معادلهایی که برای این واژه نقل شده است، بسیار است. از آن جمله جوانمردی، بزرگواری، انصاف، عیّاری، رجولیت و فتوت است.<ref>لغت نامه دهخدا، واژه «مروّت».</ref> | |
− | در | + | در [[عدالت]]، علاوه بر ترک [[گناه کبیره|گناهان کبیره]] و اصرار نکردن بر گناهان صغیره، انجام ندادن کار خلافِ مروّت هم شرط است؛ یعنی: متخلق شدن به اخلاق افراد زمان و مکان خود؛ یعنی فرد فعلی را که در نزد عامه مردم مستهجن است، مرتکب نشود. البته سنت های حسنه از این امر، استثنا شده اند؛ اگرچه مردم آن را مستهجن بشمارند و عامه مردم آن را ترک کنند. مانند سرمه کشیدن، حنک بستن و حناکردن، و... مادامی که رجحان [[شرع|شرعی]] دارند. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | == | + | ==مروّت در احادیث== |
− | با توجه به مطالب و احادیث و نقل چند نمونه، به این نتیجه می رسیم که مروّت، عبارت است از: انسانیت و تخلّق به جمیع صفات پسندیده و دوری از تمامی صفات زشت. | + | در فرهنگ دینی، مروت به نوعی بذل و بخشش، نیکی به دیگران، گشاده رویی، [[عفت|عفاف]] و خویشتنداری، پرهیز از آزار دیگران و دوری از دنائت و پستی تفسیر شده است. |
− | این مطلب را می توان به صورت یک فرمول، بیان نمود که: | + | |
− | ارکان مروت، سه چیز است: | + | [[امام صادق]] علیه السلام فرمودند: «آیا گمان کردید که فتوت به فسق و فجور تحقق می یابد؟! خیر، فتوت و مروّت عبارت است از این که سفره طعامت برای واردین، گسترده و عطایت به حد وفور در اختیار مستمندان بوده و با چهره شکفته با اشخاص مواجه شوی و آزارت به دیگران نرسد».<ref>بحارالأنوار، ج70، ص50.</ref> |
− | + | ||
+ | و نیز فرمودند: «مروّت، عبارت است از حفظ [[دین]]، [[عزت نفس]]، نرمش و احسان، پرداخت حقوق و اظهار دوستی نسبت به مردم».<ref>تحف العقول، ص227.</ref> | ||
+ | |||
+ | از [[امام حسن]] علیه السلام سؤال شد که: مروت چیست؟ آن حضرت فرمود: «عفاف در دین و حُسن تدبیر در معیشت و صبر بر حوادث تلخ زندگی».<ref>بحارالأنوار، ج71، ص273.</ref> | ||
+ | |||
+ | [[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] صلی الله علیه و آله نیز فرمود: «شش چیز از نشانه های مروت است. سه تای آن در حَضَر و سه تای دیگر در سفر است. اما آن سه که در حَضَر است: تلاوت [[قرآن]] و ساختن مسجد و دوست گرفتن در راه خدای متعال است و سه تای دیگر که در سفر است عبارت اند از: بذل و بخشش زاد و توشه، حسن خلق و مزاح و شوخی در اموری که گناه محسوب نمی شود».<ref>همان، ج74، ص275. </ref> | ||
+ | |||
+ | در مواجهه و برخورد با کسانی که دارای صفت مروت هستند نیز سخنی از مولای متقیان [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه السلام به ما رسیده است که: «از اشتباهات و خطاهای کسانی که دارای صفت مردانگی هستند چشمپوشی کنید که این طبقه، چون بلغزند خداوند بازوشان را بگیرد و بلندشان کند».<ref>نهج البلاغه، حکمت 20.</ref> | ||
+ | |||
+ | حضرت علی علیه السلام زیباترین جلوه های مروت و جوانمردی را در [[جنگ صفین]] از خود نشان داد؛ هنگامی که دو لشکر [[معاویه]] و امیرالمؤمنین در اطراف رود [[فرات]] به هم نزدیک شدند، معاویه به یارانش دستور داد: پیش دستی کنید و قبل از آن که علی و سپاهیانش به محل کارزار برسند، آب را بر آنها ببندید. آب به روی سپاهیان علی علیه السلام بسته می شود. علی علیه السلام به معاویه پیام داد که: «بهتر است ابتدا با یکدیگر مذاکره کنیم، بلکه بتوانیم با مذاکره مشکل را حل کنیم و گرهی را که می شود با دست باز کرد، نباید با دندان باز کنیم و تا ممکن است از کاری که میان دو گروه از مسلمانان، جنگ و خونریزی راه می اندازد، بپرهیزید. هنوز ما به محل نرسیده شما آب را بستید». | ||
+ | |||
+ | ولی معاویه جنگ را به علی علیه السلام تحمیل کرد و لشکر امیرالمؤمنین حمله کردند و دشمن را تا چند کیلومتر آن طرف تر، عقب راندند. شریعه (بخش قابل استفاده از رودخانه) را در اختیار گرفتند. جلوی آب را بستند و معاویه چون بی آب ماند، نامه ای التماس آمیز به علی علیه السلام نوشت. اصحاب علی علیه السلام گفتند: «محال است؛ زیرا که ما چنین کاری را ابتدا شروع نکردیم. شما اول این کار را کردید و گفتید آب به شما نمی دهیم» ولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: «نه ما هرگز چنین نمی کنیم؛ این، عملی است ناجوانمردانه. من با دشمن در میدان جنگ، روبرو می شوم ولی هرگز بدین شکل، نمی خواهم پیروزی کسب نمایم. این شیوه ها از عمل و شأن من به دور است و از شأن یک مسلمان عزیز و با کرامت هم به دور است». | ||
+ | |||
+ | این را می گویند مروت و مردانگی، و مروت بالاتر از شجاعت است. [[مولوی|ملای رومی]]، راجع به علی علیه السلام گفته است: | ||
+ | |||
+ | در شجاعت، شیر ربّانیستی * در مروّت، خود که داند کیستی<ref>انسان کامل، مرتضی مطهری، تهران: صدرا، ص 65 و 66.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==ارکان مروّت== | ||
+ | |||
+ | با توجه به مطالب و [[احادیث]] و نقل چند نمونه، به این نتیجه می رسیم که مروّت، عبارت است از: انسانیت و تخلّق به جمیع صفات پسندیده و دوری از تمامی صفات زشت. این مطلب را می توان به صورت یک فرمول، بیان نمود که: ارکان مروت، سه چیز است: | ||
+ | |||
+ | #زندگی کردن با خود به عقل | ||
+ | #ارتباط با خلق به [[صبر]] | ||
+ | #ارتباط با حق به نیاز (مناجات) | ||
نشانه ارتباط و زندگی با خود بر مدار عقل سه چیز است: | نشانه ارتباط و زندگی با خود بر مدار عقل سه چیز است: | ||
− | |||
− | و نشانه ارتباط و زندگی کردن با خلق به صبر، سه چیز است: | + | #قدر خود دانستن |
− | و نشانه زندگانی با حق به نیاز | + | #اندازه کار خود دیدن |
− | + | #در خیر خویش کوشیدن | |
+ | |||
+ | و نشانه ارتباط و زندگی کردن با خلق به صبر، سه چیز است: | ||
+ | |||
+ | #به اندازه قدرتشان از ایشان انتظار داشتن | ||
+ | #عذرهای ایشان را پذیرفتن | ||
+ | #از قدرت خویش به ایشان دادن | ||
+ | |||
+ | و نشانه زندگانی با حق به نیاز سه چیز است: | ||
+ | |||
+ | #بر هر چه به تو رسد، [[شکر]] کنی | ||
+ | #هر کاری که برای حق کنی، عذرخواهی | ||
+ | #کار حق بر کار خود، ارجح بدانی | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | == | + | ==منبع== |
− | * محمدعلی سروش، مروت، حدیث زندگی، شماره | + | |
+ | *محمدعلی سروش، مروت، حدیث زندگی، شماره 19، مهر و آبان 1383، صفحه 97. | ||
+ | |||
+ | [[رده:صفات پسندیده]] | ||
+ | [[رده:اخلاق اجتماعی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۱
محتویات
یکی از واژه هایی که همیشه در مورد انسان های خودساخته و آزاده بکار برده می شود همین صفت «مروّت» است. این کلمه ـ که از ریشه «مرء» گرفته شده است که به معنای «مرد» است ـ معادل مردی و مردانگی است[۱] و مراد از آن، شخصیت انسانی و انسانیت است.[۲] در حقیقت، مروت صفتی است نفسانی که انسان را به کسب اخلاق پسندیده و ترک اخلاق فاسد و پست، وادار می کند. معادلهایی که برای این واژه نقل شده است، بسیار است. از آن جمله جوانمردی، بزرگواری، انصاف، عیّاری، رجولیت و فتوت است.[۳]
در عدالت، علاوه بر ترک گناهان کبیره و اصرار نکردن بر گناهان صغیره، انجام ندادن کار خلافِ مروّت هم شرط است؛ یعنی: متخلق شدن به اخلاق افراد زمان و مکان خود؛ یعنی فرد فعلی را که در نزد عامه مردم مستهجن است، مرتکب نشود. البته سنت های حسنه از این امر، استثنا شده اند؛ اگرچه مردم آن را مستهجن بشمارند و عامه مردم آن را ترک کنند. مانند سرمه کشیدن، حنک بستن و حناکردن، و... مادامی که رجحان شرعی دارند.
مروّت در احادیث
در فرهنگ دینی، مروت به نوعی بذل و بخشش، نیکی به دیگران، گشاده رویی، عفاف و خویشتنداری، پرهیز از آزار دیگران و دوری از دنائت و پستی تفسیر شده است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «آیا گمان کردید که فتوت به فسق و فجور تحقق می یابد؟! خیر، فتوت و مروّت عبارت است از این که سفره طعامت برای واردین، گسترده و عطایت به حد وفور در اختیار مستمندان بوده و با چهره شکفته با اشخاص مواجه شوی و آزارت به دیگران نرسد».[۴]
و نیز فرمودند: «مروّت، عبارت است از حفظ دین، عزت نفس، نرمش و احسان، پرداخت حقوق و اظهار دوستی نسبت به مردم».[۵]
از امام حسن علیه السلام سؤال شد که: مروت چیست؟ آن حضرت فرمود: «عفاف در دین و حُسن تدبیر در معیشت و صبر بر حوادث تلخ زندگی».[۶]
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز فرمود: «شش چیز از نشانه های مروت است. سه تای آن در حَضَر و سه تای دیگر در سفر است. اما آن سه که در حَضَر است: تلاوت قرآن و ساختن مسجد و دوست گرفتن در راه خدای متعال است و سه تای دیگر که در سفر است عبارت اند از: بذل و بخشش زاد و توشه، حسن خلق و مزاح و شوخی در اموری که گناه محسوب نمی شود».[۷]
در مواجهه و برخورد با کسانی که دارای صفت مروت هستند نیز سخنی از مولای متقیان علی علیه السلام به ما رسیده است که: «از اشتباهات و خطاهای کسانی که دارای صفت مردانگی هستند چشمپوشی کنید که این طبقه، چون بلغزند خداوند بازوشان را بگیرد و بلندشان کند».[۸]
حضرت علی علیه السلام زیباترین جلوه های مروت و جوانمردی را در جنگ صفین از خود نشان داد؛ هنگامی که دو لشکر معاویه و امیرالمؤمنین در اطراف رود فرات به هم نزدیک شدند، معاویه به یارانش دستور داد: پیش دستی کنید و قبل از آن که علی و سپاهیانش به محل کارزار برسند، آب را بر آنها ببندید. آب به روی سپاهیان علی علیه السلام بسته می شود. علی علیه السلام به معاویه پیام داد که: «بهتر است ابتدا با یکدیگر مذاکره کنیم، بلکه بتوانیم با مذاکره مشکل را حل کنیم و گرهی را که می شود با دست باز کرد، نباید با دندان باز کنیم و تا ممکن است از کاری که میان دو گروه از مسلمانان، جنگ و خونریزی راه می اندازد، بپرهیزید. هنوز ما به محل نرسیده شما آب را بستید».
ولی معاویه جنگ را به علی علیه السلام تحمیل کرد و لشکر امیرالمؤمنین حمله کردند و دشمن را تا چند کیلومتر آن طرف تر، عقب راندند. شریعه (بخش قابل استفاده از رودخانه) را در اختیار گرفتند. جلوی آب را بستند و معاویه چون بی آب ماند، نامه ای التماس آمیز به علی علیه السلام نوشت. اصحاب علی علیه السلام گفتند: «محال است؛ زیرا که ما چنین کاری را ابتدا شروع نکردیم. شما اول این کار را کردید و گفتید آب به شما نمی دهیم» ولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: «نه ما هرگز چنین نمی کنیم؛ این، عملی است ناجوانمردانه. من با دشمن در میدان جنگ، روبرو می شوم ولی هرگز بدین شکل، نمی خواهم پیروزی کسب نمایم. این شیوه ها از عمل و شأن من به دور است و از شأن یک مسلمان عزیز و با کرامت هم به دور است».
این را می گویند مروت و مردانگی، و مروت بالاتر از شجاعت است. ملای رومی، راجع به علی علیه السلام گفته است:
در شجاعت، شیر ربّانیستی * در مروّت، خود که داند کیستی[۹]
ارکان مروّت
با توجه به مطالب و احادیث و نقل چند نمونه، به این نتیجه می رسیم که مروّت، عبارت است از: انسانیت و تخلّق به جمیع صفات پسندیده و دوری از تمامی صفات زشت. این مطلب را می توان به صورت یک فرمول، بیان نمود که: ارکان مروت، سه چیز است:
- زندگی کردن با خود به عقل
- ارتباط با خلق به صبر
- ارتباط با حق به نیاز (مناجات)
نشانه ارتباط و زندگی با خود بر مدار عقل سه چیز است:
- قدر خود دانستن
- اندازه کار خود دیدن
- در خیر خویش کوشیدن
و نشانه ارتباط و زندگی کردن با خلق به صبر، سه چیز است:
- به اندازه قدرتشان از ایشان انتظار داشتن
- عذرهای ایشان را پذیرفتن
- از قدرت خویش به ایشان دادن
و نشانه زندگانی با حق به نیاز سه چیز است:
- بر هر چه به تو رسد، شکر کنی
- هر کاری که برای حق کنی، عذرخواهی
- کار حق بر کار خود، ارجح بدانی
پانویس
منبع
- محمدعلی سروش، مروت، حدیث زندگی، شماره 19، مهر و آبان 1383، صفحه 97.