میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:بخشی از یک کتاب}}
+
'''میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی''' (۱۲۹۲-۱۲۳۶ ق)، از علما و فقهای بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۳ هجری و از شاگردان [[شیخ مرتضی انصاری]] است. او را به عنوان [[فقیه]] اصولی، جامع علوم عقلی و نقلی و افتخار دانشمندان شیعه ستوده اند. این عالم ربانی از نفوذ اجتماعی خاصی در [[تهران]] برخوردار بود که این توانایی علمی و موقعیت اجتماعی را در جهت اعتلا و نشر [[احکام]] الهی و فرهنگ [[اهل بیت]] علیهم‌السلام بکار گرفت.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۱۲۳۶ قمری
 +
|زادگاه = [[تهران]]
 +
|وفات =  ۱۲۹۲ قمری
 +
|مدفن = شهرری، حرم [[حضرت عبدالعظیم حسنی]]
 +
|اساتید =  [[شیخ مرتضی انصاری]]، [[سید ابراهیم موسوی قزوینی|سید ابراهیم قزوینی]]، [[ملا عبدالله زنوزی]]، شیخ جعفر کرمانشاهی،...
 +
|شاگردان = [[شیخ فضل الله نوری]]، [[شیخ عبدالنبی نوری|شیخ عبدالنبی نوری]]، [[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی]]، [[ملا حبيب الله کاشانی|ملا حبیب اللّه کاشانی]]،...
 +
|آثار = مطارح الأنظار، رساله‌های اصولی، رساله‌های فقهی، الرد على الرسالة الإرثیة،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
==شناسنامه==
+
میرزا ابوالقاسم تهرانی سال ۱۲۳۶ قمری در [[تهران]] به دنیا آمد. پدرش حاج محمدعلی از تجار متدین بازار تهران بود که به [[امانت‌داری|امانتداری]] و [[صداقت]] در تجارت آراسته بود. شهرت وی به کلانتری به جهت انتساب به دایی خود، محمود خان کلانتر بوده است که در زمان ناصرالدین شاه، مأمور رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی شهر تهران بود.
  
* تولد: 1236 قمری
+
==تحصیل و استادان==
* محل تولد: [[تهران]]
+
ابوالقاسم تهرانی در ده سالگی مقدمات علوم دینی را فراگرفت و مضامین مشکل را به خوبی می فهمید. وی چندی بعد به [[حوزه علمیه]] [[اصفهان]] که در آن زمان از رونق خوبی برخوردار بود، رفت و مدت سه سال در محضر پرفیض اساتید آن سامان، دروس سطح را پی گرفت و پایه های علمی خود را قوی کرد.
* وفات: 1292 قمری
 
* عمر: 56 سال
 
* مزار: جوار بارگاه [[حضرت عبدالعظیم حسنی]] علیه السلام
 
  
==اساتید==
+
او که تشنه علم و کمال بود، به عشق تحصیل در حوزه با قدمت [[نجف]] اشرف، به [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] سفر کرد و به محضر شیخ اعظم [[شیخ مرتضی انصاری|مرتضی انصاری]] راه یافت و مراحل والای علمی و اخلاقی را طی کرد، تا جایی که استادش بارها به [[اجتهاد]] وی تصریح نمود. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]]، میرزا ابوالقاسم تهرانی را از مشهورترین شاگردان شیخ انصاری معرفی کرده و می گوید: ایشان بحث های استادش را به نحو احسن، تقریر نمود و مدت بیست سال این برنامه استمرار داشت.
  
عالمان بزرگی همچون: شیخ مرتضی انصاری، آقا سید ابراهیم قزوینی، ملاعبداللّه زنوزی، شیخ جعفر کرمانشاهی و...
+
از دیگر اساتید وی عالمان بزرگی همچون: [[سید ابراهیم موسوی قزوینی|سید ابراهیم قزوینی]]، [[ملا عبدالله زنوزی|ملاعبداللّه زنوزی]]، شیخ جعفر کرمانشاهی و... به شمار می روند.
  
==شاگردان==
+
این عالم فرزانه بنا به گفته نوه عالم و فاضلش، آیت اللّه میرزا محمد ثقفی، وقتی که خواست از نجف به [[ایران]] بیاید، به محضر شیخ انصاری رسید و استادش در لحظه تودیع و خداحافظی به وی چنین توصیه کرد: «وقتی به تهران رفتی، درس و بحث و تشکیل محافل علمی را ترک مکن. اگر خواستی [[امام جماعت‌|امام جماعت]] شوی در صورتی که قصدت خالصانه و برای [[خدا]] بود، بپذیر و اگر احساس کردی برای خدا نیست و کمّ و کیف جماعت و حمایت مأمومین در تو اثر می گذارد، از آن اعراض نما. دیگر این که در زمان حاکمیت جور و سلطه [[ظلم|ستم]]، [[قضاوت]] را نپذیر و از قاضی شدن دوری کن».
  
شهید شیخ فضل اللّه نوری، حاج شیخ عبدالنبی نوری، محمدصادق تهرانی(بلور)، ملا حبیب اللّه کاشانی، میرزا ابوالفضل تهرانی (فرزندش) و...
+
==تدریس و شاگردان==
  
==آثار==
+
میرزا ابوالقاسم تهرانی، در سال ۱۲۷۷ قمری به [[تهران]] بازگشت و [[مرجعیت|مرجع]] امور دینی و علمی پایتخت گردید. او به مدت هفت سال در مدرسه فخریه به تدریس [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] مشغول شد. علما و فضلای بسیاری در مجلس تدریس وی حاضر و از دانش و فضل او بهره می بردند. آن مجتهد جوان، در تهران رحل اقامت افکند و بنا به توصیه های ارزشمند استادش و دعوت آیت اللّه [[ملا علی کنی|حاج ملاعلی کنی]] در مدرسه مروی به تربیت و پرورش طلاب مبادرت ورزید. از کرسی درس او دانشوران زیادی بهره مند شدند که بعضا به مرتبه والای [[اجتهاد]] و [[مرجعیت]] نایل آمده و از رجال بزرگ و مشاهیر علم و دیانت و سیاست به شمار می آیند.
  
مطارح الانظار، رساله ای در غصب، قضا و شهادت و...
+
[[شیخ فضل الله نوری]]، [[شیخ عبدالنبی نوری|شیخ عبدالنبی نوری]]، [[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی]]، سید حسین قمی تهرانی، محمدصادق تهرانی (بلور)، [[ملا حبيب الله کاشانی|ملا حبیب اللّه کاشانی]]، میرزا ابوالفضل تهرانی (فرزندش)، از جمله شاگردان او هستند.
  
آیت اللّه حاج میرزا ابوالقاسم کلانتر، یکی از مشاهیر [[شیعه]] در قرن 13 هجری است که در کتب تراجم و منابع تاریخی، او را به عنوان فقیه اصولی، جامع علوم عقلی و نقلی و افتخار دانشمندان شیعه و یکی از بزرگترین علمای عامل که به زیور زهد و تقوا آراسته بود، ستوده اند. پدرش حاج محمدعلی از تجار متدین بازار تهران بود که به امانت داری و صداقت در تجارت آراسته بود.
+
==آثار و تألیفات==
  
وی از خاندان دانش و تقوا همسری را برگزید که حاصل این پیوند مبارک، فرزندی سعادتمند به نام میرزا ابوالقاسم، آن فقیه و اصولی ژرفنگر و دقیق النظر بود.
+
آیت اللّه کلانتر تهرانی علاوه بر تدریس و تربیت علمای برجسته، در عرصه قلم و نگارش نیز آثار نفیس و ارزنده ای از خود به جای گذاشت، از جمله:
  
از همان دوران کودکی نشانه های هوش و استعداد سرشار در او نمایان بود. چنان که در ده سالگی مقدمات علوم دینی را فراگرفت و مضامین مشکل را به خوبی می فهمید و به خاطر می سپرد.
+
*مطارح الأنظار، معروفترین اثر ایشان، که شامل تقریرات درس [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] استادش [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] می باشد.
 +
*رساله‌های [[اصول فقه‌‌‌‌|اصولی]]، در موضوعاتِ حجیت قطع، حجیت ظنّ، [[اصل برائت|برائت]]، [[اصل استصحاب|استصحاب]] و [[تعادل و تراجیح]].
 +
*رساله‌های [[فقه|فقهی]]، در موضوعات طهارت، صلاة، صلاة المسافر، زکات، غصب، وقف، لُقَطَه، رهن، احیاء موات، اجاره و قضا و شهادات که هیچیک از آنها به چاپ نرسیده است.
 +
*الرد على الرسالة الإرثیة، وى این کتاب را در سال ۱۲۸۷ در شهر تهران نگاشته و سپس آن را به فارسى ترجمه نموده است. این کتاب در ردّ کتاب «الرسالة الإرثیة» نوشتۀ سید اسماعیل بهبهانى است.
 +
*رسالة فی الأدلة العقلیة، تقریرات درس اصول شیخ جعفر کرمانشاهی.
  
وی چندی بعد به [[حوزه علمیه]] اصفهان که در آن زمان از رونق خوبی برخوردار بود، رفت و مدت سه سال در محضر پرفیض اساتید آن سامان در کمال جدیت، دروس سطح را پی گرفت و پایه های علمی خود را قوی کرد.
+
==وفات==
  
میرزا ابوالقاسم تشنه علم و کمال بود. وی به عشق تحصیل در حوزه بابرکت و با قدمت [[نجف]] اشرف، دو سفر به عتبات کرد اما هر بار با مشکل و موانعی مواجه شده و به ایران بازگشت؛ تا این که بار سوم توفیق تشرف به عتبات عالیات او را دست داد و به محضر شیخ اعظم مرتضی انصاری راه یافت.
+
مرحوم میرزا ابوالقاسم کلانتری در اواخر عمر بینایی اش چنان به ضعف گرایید که قادر به دیدن نبود و سرانجام درست در سالروز ولادتش یعنی سوم [[ربیع الثانی]] سال ۱۲۹۲ قمری و در سن ۵۶ سالگی دعوت حق را اجابت کرد و به سرای باقی شتافت. پیکر پاکش پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوهی، در جوار بارگاه [[حضرت عبدالعظیم حسنی]] علیه السلام در مقبره مفسّر نامی، [[ابوالفتوح رازی|شیخ ابوالفتوح رازی]] به خاک سپرده شد.  
  
او سالیانی چند از آبشار معرفت و اندیشه های زلال آن نادره زمان و اعجوبه دوران، جرعه های ناب نوشید و مراحل والای علمی، اخلاقی را به نحو شگفت انگیزی طی کرد تا جایی که استادش بارها به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد. مرحوم شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]]، میرزا ابوالقاسم تهرانی را از مشهورترین شاگردان شیخ انصاری معرفی کرده و می گوید: ایشان بحث های استادش را به نحو احسن، تقریر نمود و مدت بیست سال این برنامه استمرار داشت.
+
==منابع==
 
 
این فقیه محقق که حقا عالمی به تمام معنی وارسته و آراسته به ملکات فاضله و سجایای حمیده بود، در سال 1277 قمری به تهران بازگشت و مرجع امور دینی و علمی پایتخت گردید. علما و فضلای بسیاری در مجلس تدریس وی حاضر و از دانش و فضل او بهره می بردند.
 
 
 
این عالم فرزانه بنا به گفته نوه عالم و فاضلش، آیت اللّه میرزا محمدثقفی وقتی که خواست از [[نجف]] به ایران بیاید، به محضر شیخ انصاری رسید و استادش در لحظه تودیع و خداحافظی به وی چنین توصیه کرد: وقتی به تهران رفتی، درس و بحث و تشکیل محافل علمی را ترک مکن. اگر خواستی امام جماعت شوی در صورتی که قصدت خالصانه و برای خدا بود، بپذیر و اگر احساس کردی برای خدا نیست و کمّ و کیف جماعت و حمایت مأمومین در تو اثر می گذارد، از آن اعراض نما. دیگر این که در زمان حاکمیت جور و سلطه ستم، قضاوت را نپذیر و از قاضی شدن دوری کن.
 
 
 
آری آن مجتهد جوان، در تهران رحل اقامت افکند و بنا به توصیه های ارزشمند استادش و دعوت آیت اللّه حاج ملاعلی کنی در مدرسه مروی به تربیت و پرورش طلاب مبادرت ورزید. از کرسی درس او دانشوران زیادی بهره مند شدند که بعضا به مرتبه والای اجتهاد و مرجعیت نایل آمده و از رجال بزرگ و مشاهیر علم و دیانت و سیاست به شمار می آیند.
 
  
این عالم ربانی که به کلانتر تهرانی شهرت یافته بود، از نفوذ اجتماعی و اقتدار معنوی خاصی در تهران برخوردار شد و این توانایی علمی و موقعیت اجتماعی را خالصانه در جهت اعتلا و نشر [[احکام]] الهی و فرهنگ [[اهل بیت]] علیهم السلام بکار گرفت. در این که چرا این خاندان به کلانتر شهرت یافته اند، گفته شده که این لقب را از دایی ایشان محمود خان کلانتر گرفته اند که در زمان ناصرالدین شاه، مأمور رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی شهر تهران بود. آیت اللّه کلانتر تهرانی علاوه بر تدریس و تربیت علمای برجسته در عرصه قلم و نگارش نیز آثار نفیس و ارزنده ای از خود به جای گذاشت.
+
*[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۴، زندگی نامه "میرزا ابوالقاسم کلانتری" از جمعی از پژوهشگران، [[پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام]].
 
+
*"رحلت میرزا ابوالقاسم کلانتری فقیه و اصولی"، [http://imamalmahdi.com/data/far/?p=6715 شبکه جهانی اطلاع‌رسانی امام المهدی عجل الله تعالی فرجه]، بازیابی: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳.
معروف ترین اثر ایشان، کتاب مطارح الانظار است که برگرفته از افاضات درس اصول استادش [[شیخ مرتضی انصاری]] قدس سره می باشد. این فقیه محقق در اواخر عمر از نظر سلامت جسم، دچار مشکل شد و بینایی اش چنان به ضعف گرایید که قادر به دیدن نبود. آفتاب عمرش خیلی زود غروب کرد و درست در سالروز ولادتش یعنی سوم [[ربیع الثانی]] دعوت حق را اجابت کرد و بسرای باقی شتافت.
 
 
 
پیکر پاکش پس از تشییع باشکوهی در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در مقبره مفسّر نامی، شیخ ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد. از باقیات الصالحات این عالم ربانی فرزند علامه و نابغه اش میرزا ابوالفضل تهرانی بود که وارث علم و فضل و هنر پدر گردید و گوی سبقت را از همگنان ربود.
 
 
 
وی که هنگام رحلت جانگداز پدر تنها نوزده سال داشت، قصیده ای طولانی در سوگ پدر عالمش سرود که از نظر فنون بدیع و صنایع شعری و ادبی، ممتاز است.
 
 
 
او همچنین کتابی موسوم به صدح الحمامه فی احوال الوالد العلامه در معرفی شخصیت علمی و فکری پدرش به تحریر درآورد که از حیث نگارش با کتاب مقامات حریری برابری می کند.
 
 
 
روح پاکش با ائمه طاهرین علیهم السلام محشور باد.
 
 
 
==منابع==
 
تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد زندگی نامه "ميرزا ابوالـقاسم کلانتری" از جمعی از پژوهشگران پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام
 
  
[[رده:علمای قرن سیزدهم]]
+
[[رده:علمای قرن سیزدهم]][[رده:علماء شیعه]]
 +
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:مجتهدین]]
 +
[[رده:اصولیون]]
 +
[[رده:مدفونین در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۴۵

میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی (۱۲۹۲-۱۲۳۶ ق)، از علما و فقهای بزرگ شیعه در قرن ۱۳ هجری و از شاگردان شیخ مرتضی انصاری است. او را به عنوان فقیه اصولی، جامع علوم عقلی و نقلی و افتخار دانشمندان شیعه ستوده اند. این عالم ربانی از نفوذ اجتماعی خاصی در تهران برخوردار بود که این توانایی علمی و موقعیت اجتماعی را در جهت اعتلا و نشر احکام الهی و فرهنگ اهل بیت علیهم‌السلام بکار گرفت.

نام کامل میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی
زادروز ۱۲۳۶ قمری
زادگاه تهران
وفات ۱۲۹۲ قمری
مدفن شهرری، حرم حضرت عبدالعظیم حسنی

Line.png

اساتید

شیخ مرتضی انصاری، سید ابراهیم قزوینی، ملا عبدالله زنوزی، شیخ جعفر کرمانشاهی،...

شاگردان

شیخ فضل الله نوری، شیخ عبدالنبی نوری، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی، ملا حبیب اللّه کاشانی،...

آثار

مطارح الأنظار، رساله‌های اصولی، رساله‌های فقهی، الرد على الرسالة الإرثیة،...

ولادت و خاندان

میرزا ابوالقاسم تهرانی سال ۱۲۳۶ قمری در تهران به دنیا آمد. پدرش حاج محمدعلی از تجار متدین بازار تهران بود که به امانتداری و صداقت در تجارت آراسته بود. شهرت وی به کلانتری به جهت انتساب به دایی خود، محمود خان کلانتر بوده است که در زمان ناصرالدین شاه، مأمور رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی شهر تهران بود.

تحصیل و استادان

ابوالقاسم تهرانی در ده سالگی مقدمات علوم دینی را فراگرفت و مضامین مشکل را به خوبی می فهمید. وی چندی بعد به حوزه علمیه اصفهان که در آن زمان از رونق خوبی برخوردار بود، رفت و مدت سه سال در محضر پرفیض اساتید آن سامان، دروس سطح را پی گرفت و پایه های علمی خود را قوی کرد.

او که تشنه علم و کمال بود، به عشق تحصیل در حوزه با قدمت نجف اشرف، به عتبات عالیات سفر کرد و به محضر شیخ اعظم مرتضی انصاری راه یافت و مراحل والای علمی و اخلاقی را طی کرد، تا جایی که استادش بارها به اجتهاد وی تصریح نمود. شیخ آقا بزرگ تهرانی، میرزا ابوالقاسم تهرانی را از مشهورترین شاگردان شیخ انصاری معرفی کرده و می گوید: ایشان بحث های استادش را به نحو احسن، تقریر نمود و مدت بیست سال این برنامه استمرار داشت.

از دیگر اساتید وی عالمان بزرگی همچون: سید ابراهیم قزوینی، ملاعبداللّه زنوزی، شیخ جعفر کرمانشاهی و... به شمار می روند.

این عالم فرزانه بنا به گفته نوه عالم و فاضلش، آیت اللّه میرزا محمد ثقفی، وقتی که خواست از نجف به ایران بیاید، به محضر شیخ انصاری رسید و استادش در لحظه تودیع و خداحافظی به وی چنین توصیه کرد: «وقتی به تهران رفتی، درس و بحث و تشکیل محافل علمی را ترک مکن. اگر خواستی امام جماعت شوی در صورتی که قصدت خالصانه و برای خدا بود، بپذیر و اگر احساس کردی برای خدا نیست و کمّ و کیف جماعت و حمایت مأمومین در تو اثر می گذارد، از آن اعراض نما. دیگر این که در زمان حاکمیت جور و سلطه ستم، قضاوت را نپذیر و از قاضی شدن دوری کن».

تدریس و شاگردان

میرزا ابوالقاسم تهرانی، در سال ۱۲۷۷ قمری به تهران بازگشت و مرجع امور دینی و علمی پایتخت گردید. او به مدت هفت سال در مدرسه فخریه به تدریس فقه و اصول مشغول شد. علما و فضلای بسیاری در مجلس تدریس وی حاضر و از دانش و فضل او بهره می بردند. آن مجتهد جوان، در تهران رحل اقامت افکند و بنا به توصیه های ارزشمند استادش و دعوت آیت اللّه حاج ملاعلی کنی در مدرسه مروی به تربیت و پرورش طلاب مبادرت ورزید. از کرسی درس او دانشوران زیادی بهره مند شدند که بعضا به مرتبه والای اجتهاد و مرجعیت نایل آمده و از رجال بزرگ و مشاهیر علم و دیانت و سیاست به شمار می آیند.

شیخ فضل الله نوری، شیخ عبدالنبی نوری، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی، سید حسین قمی تهرانی، محمدصادق تهرانی (بلور)، ملا حبیب اللّه کاشانی، میرزا ابوالفضل تهرانی (فرزندش)، از جمله شاگردان او هستند.

آثار و تألیفات

آیت اللّه کلانتر تهرانی علاوه بر تدریس و تربیت علمای برجسته، در عرصه قلم و نگارش نیز آثار نفیس و ارزنده ای از خود به جای گذاشت، از جمله:

  • مطارح الأنظار، معروفترین اثر ایشان، که شامل تقریرات درس اصول استادش شیخ انصاری می باشد.
  • رساله‌های اصولی، در موضوعاتِ حجیت قطع، حجیت ظنّ، برائت، استصحاب و تعادل و تراجیح.
  • رساله‌های فقهی، در موضوعات طهارت، صلاة، صلاة المسافر، زکات، غصب، وقف، لُقَطَه، رهن، احیاء موات، اجاره و قضا و شهادات که هیچیک از آنها به چاپ نرسیده است.
  • الرد على الرسالة الإرثیة، وى این کتاب را در سال ۱۲۸۷ در شهر تهران نگاشته و سپس آن را به فارسى ترجمه نموده است. این کتاب در ردّ کتاب «الرسالة الإرثیة» نوشتۀ سید اسماعیل بهبهانى است.
  • رسالة فی الأدلة العقلیة، تقریرات درس اصول شیخ جعفر کرمانشاهی.

وفات

مرحوم میرزا ابوالقاسم کلانتری در اواخر عمر بینایی اش چنان به ضعف گرایید که قادر به دیدن نبود و سرانجام درست در سالروز ولادتش یعنی سوم ربیع الثانی سال ۱۲۹۲ قمری و در سن ۵۶ سالگی دعوت حق را اجابت کرد و به سرای باقی شتافت. پیکر پاکش پس از تشییع باشکوهی، در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در مقبره مفسّر نامی، شیخ ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد.

منابع