اسلع بن شریک تمیمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ اَسْلَع ‌بن ‌شُرِيك‌ بن‌ عوف تميمى را به اسلع بن شریک تمیمی منتقل کرد)
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
«اَسْلَع ‌بن ‌شُریک‌ بن‌ عوف تمیمى» از تیره بنى‌الاعرج<ref> الطبقات، ج‌ ۸، ص‌ ۱۹۸؛ اعلام‌النساء، ج‌ ۱، ص‌ ۴۷؛ الاصابه، ج ‌۸، ص‌ ۱۲‌ـ‌۱۳.</ref>، ساربان [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه وآله و از خادمان ایشان بود.<ref> السیرة‌النبویه، ج ۱، ص ۲۵۰، ۲۵۴؛ الاستیعاب، ج‌ ۴، ص‌ ۳۴۵.</ref> [[ابن سعد|ابن‌سعد]]، نامش را میمون ‌بن ‌سنباذ و اسلع را لقب او مى‌داند.<ref> اسدالغابه، ج‌ ۸، ص‌ ۸؛ الاصابه، ج‌ ۸، ص‌ ۱۴.</ref>
  
 +
[[آیه تیمّم|آیه تیمم]] ([[آیه 6 سوره مائده|آیه ۶ سوره مائده]] یا [[آیه 43 سوره نساء|آیه ۴۳ سوره نساء]]) درباره او نازل شده<ref> الاستیعاب، ج‌ ۴، ص‌ ۳۴۶؛ اسدالغابه، ج‌ ۷، ص‌ ۸؛ الاصابه، ج‌ ۸، ص‌ ۱۳.</ref> و تنها روایت منقول از او، درباره چگونگى [[تیمم|تیمّم]] است. ابن ‌حبان نیز در کتاب «الثقات» از او نام برده ‌است.<ref> السیرة النبویه، ج‌ ۲، ص‌ ۴۸۵.</ref>
  
__TOC__
+
بنا به روایتى از اَسْلَع ‌بن ‌شُریک‌ در یکى از سفرها که ساربان پیامبر اکرم بود، شب هنگام محتلم شد و به ‌سبب سرما از بیم بیمارى و مرگ، [[غسل]] نکرد و چون نمى‌خواست در آن حال شتر پیامبر را هدایت کند، این امر را به مردى از [[انصار]] واگذاشت و خود پس از گرم کردن آب و غسل کردن به پیامبر و یارانش پیوست.
  
از تیره بنى‌الاعرج<ref> الطبقات، ج‌ 8، ص‌ 198؛ اعلام‌النساء، ج‌ 1، ص‌ 47؛ الاصابه، ج ‌8، ص‌ 12‌ـ‌13.</ref>، ساربان پیامبر.
+
وقتى [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله علت تأخیرش را جویا شد، ماجرا را شرح داد، آنگاه آیه ۴۳ [[سوره نساء]] نازل شد:<ref> همان، ص ۴۸۶؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۹۶.</ref> {{متن قرآن|«...‌وَإِن کنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنکم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیمَّمُواْ صَعِیدًا طَیبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکمْ وَأَیدِیکمْ إِنَّ اللّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُورًا»}} بر اساس این [[آیه]]، از ‌مؤمنان خواسته شد در صورت نیاز به غُسل چنانچه بیمار یا مسافر بودند یا آب کافى نداشتند، تیمّم کنند.
 
 
ابن‌سعد، نامش را میمون ‌بن ‌سنباذ و اسلع را لقب او مى‌داند.<ref> اسدالغابه، ج‌ 8، ص‌ 8؛ الاصابه، ج‌ 8، ص‌ 14.</ref> وى ساربان پیامبر صلى الله علیه و آله و از خادمان او بود.<ref> السیرة‌النبویه، ج 1، ص 250، 254؛ الاستیعاب، ج‌ 4، ص‌ 345.</ref> آیه تیمم درباره او نازل شده<ref> الاستیعاب، ج‌ 4، ص‌ 346؛ اسدالغابه، ج‌ 7، ص‌ 8؛ الاصابه، ج‌ 8، ص‌ 13.</ref> و تنها روایت منقول از او، درباره چگونگى تیمم است. ابن ‌حبان نیز در كتاب الثقات از او نام برده ‌است.<ref> السیرة النبویه، ج‌ 2، ص‌ 485.</ref>
 
 
 
بنا به روایتى از خود وى در یكى از سفرها كه ساربان پیامبر صلى الله علیه و آله بود، شب هنگام محتلم شد و به ‌سبب سرما از بیم بیمارى و مرگ، غسل نكرد و چون نمى‌خواست در آن حال شتر پیامبر را هدایت كند، این امر را به مردى از انصار واگذاشت و خود پس از گرم كردن آب و غسل كردن به پیامبر و یارانش پیوست.
 
 
 
وقتى [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله علت تأخیرش را جویا شد، ماجرا را شرح داد، آنگاه آیه 43 [[سوره نساء]]/4 نازل شد:<ref> همان، ص 486؛ الطبقات، ج ص 196.</ref> {{متن قرآن|«...‌و اِن كُنتُم مَرضى اَو عَلى سَفَر اَو‌جاءَ اَحَدٌ مِنكُم مِنَ الغائِطِ اَو لمَستُمُ النِّساءَ فَلَم ‌تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا صَعیدًا طَیِّبـًا فامسَحوا بِوُجوهِكُم و اَیدیكُم اِنَّ اللّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُورا»}} بر اساس این آیه، از ‌مؤمنان خواسته شد در صورت نیاز به غُسل چنانچه بیمار یا مسافر بودند یا آب كافى نداشتند تیمم كنند.
 
 
 
بنابر روایت دیگرى از خود او پیامبر فرمان حركت داد و او مشكل خود را مطرح كرد، آنگاه آیه ‌پیشین نازل شد و پیامبر، روش تیمم را به او آموخت<ref> الاستیعاب، ج‌ 4، ص‌ 345.</ref> و پس از آن كه به آب دست یافتند، از او خواست غسل كند.<ref> انساب‌الاشراف، ج‌ 7، ص‌ 130؛ اعلام‌النساء، ج ‌1، ص‌ 47.</ref>
 
  
 +
بنابر روایت دیگرى از خود او، پیامبر فرمان حرکت داد و او مشکل خود را مطرح کرد، آنگاه آیه ‌فوق نازل شد و پیامبر، روش تیمّم را به او آموخت<ref> الاستیعاب، ج‌ ۴، ص‌ ۳۴۵.</ref> و پس از آن که به آب دست یافتند، از او خواست غسل کند.<ref> انساب‌الاشراف، ج‌ ۷، ص‌ ۱۳۰؛ اعلام‌النساء، ج ‌۱، ص‌ ۴۷.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
مهران اسماعیلى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد صفحه 260.
+
* [[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، مهران اسماعیلى، جلد ۳، صفحه ۲۶۰.
 
 
 
[[رده: اصحاب پیامبر]]
 
[[رده: اصحاب پیامبر]]
 
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۸

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«اَسْلَع ‌بن ‌شُریک‌ بن‌ عوف تمیمى» از تیره بنى‌الاعرج[۱]، ساربان پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و از خادمان ایشان بود.[۲] ابن‌سعد، نامش را میمون ‌بن ‌سنباذ و اسلع را لقب او مى‌داند.[۳]

آیه تیمم (آیه ۶ سوره مائده یا آیه ۴۳ سوره نساء) درباره او نازل شده[۴] و تنها روایت منقول از او، درباره چگونگى تیمّم است. ابن ‌حبان نیز در کتاب «الثقات» از او نام برده ‌است.[۵]

بنا به روایتى از اَسْلَع ‌بن ‌شُریک‌ در یکى از سفرها که ساربان پیامبر اکرم بود، شب هنگام محتلم شد و به ‌سبب سرما از بیم بیمارى و مرگ، غسل نکرد و چون نمى‌خواست در آن حال شتر پیامبر را هدایت کند، این امر را به مردى از انصار واگذاشت و خود پس از گرم کردن آب و غسل کردن به پیامبر و یارانش پیوست.

وقتى رسول خدا صلی الله علیه وآله علت تأخیرش را جویا شد، ماجرا را شرح داد، آنگاه آیه ۴۳ سوره نساء نازل شد:[۶] «...‌وَإِن کنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنکم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیمَّمُواْ صَعِیدًا طَیبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکمْ وَأَیدِیکمْ إِنَّ اللّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُورًا» بر اساس این آیه، از ‌مؤمنان خواسته شد در صورت نیاز به غُسل چنانچه بیمار یا مسافر بودند یا آب کافى نداشتند، تیمّم کنند.

بنابر روایت دیگرى از خود او، پیامبر فرمان حرکت داد و او مشکل خود را مطرح کرد، آنگاه آیه ‌فوق نازل شد و پیامبر، روش تیمّم را به او آموخت[۷] و پس از آن که به آب دست یافتند، از او خواست غسل کند.[۸]

پانویس

  1. الطبقات، ج‌ ۸، ص‌ ۱۹۸؛ اعلام‌النساء، ج‌ ۱، ص‌ ۴۷؛ الاصابه، ج ‌۸، ص‌ ۱۲‌ـ‌۱۳.
  2. السیرة‌النبویه، ج ۱، ص ۲۵۰، ۲۵۴؛ الاستیعاب، ج‌ ۴، ص‌ ۳۴۵.
  3. اسدالغابه، ج‌ ۸، ص‌ ۸؛ الاصابه، ج‌ ۸، ص‌ ۱۴.
  4. الاستیعاب، ج‌ ۴، ص‌ ۳۴۶؛ اسدالغابه، ج‌ ۷، ص‌ ۸؛ الاصابه، ج‌ ۸، ص‌ ۱۳.
  5. السیرة النبویه، ج‌ ۲، ص‌ ۴۸۵.
  6. همان، ص ۴۸۶؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۹۶.
  7. الاستیعاب، ج‌ ۴، ص‌ ۳۴۵.
  8. انساب‌الاشراف، ج‌ ۷، ص‌ ۱۳۰؛ اعلام‌النساء، ج ‌۱، ص‌ ۴۷.

منابع