میرزا رضی زنوزی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} ستاره زنوز '''اشاره:''' بخش «زنوز» از كوهستاني ترين مناطق شهرس...' ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
ستاره زنوز
+
'''آیت الله میرزا رضی زنوزی''' (۱۳۷۴-۱۲۹۴ ق)، از مدرسان و مراجع بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانی]] و [[محمد فاضل شربیانی|فاضل شربیانی]] بود. این [[فقیه|فقیه]] وارسته در [[تبریز]] در ساماندهی [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] نقش مؤثری داشت و شاگردانی چون [[میرزا علی غروی علیاری|میرزا علی علیاری]] و [[علی احمدی میانجی|علی احمدی میانجی]] را تربیت نمود.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = میرزا رضی زنوزی
 +
||تصویر=
 +
|زادروز =  ۱۲۹۴ قمری
 +
|زادگاه =  [[تبریز]]
 +
|وفات =    ۱۳۷۴ قمری
 +
|مدفن =  [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]]
 +
|اساتید =  [[محمد فاضل شربیانی]]، [[آخوند خراسانی]]، [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدی]]، [[شیخ الشریعه اصفهانی]]،...
 +
|شاگردان =  [[میرزا علی غروی علیاری]]، [[علی احمدی میانجی|علی احمدی میانجی]]، [[محسن کوچه باغی تبریزی|میرزا محسن کوچه باغی]]،...
 +
|آثار = کتاب قضا و شهادات، حاشیه وسیلةالنجاه، تعلیقه بر كفایةالاصول، حاشیه عروةالوثقی، رساله‌ای در اثبات توحید،...
 +
}}
 +
==ولادت==
 +
میرزا رضی زنوزی، در ۱۴ [[ذی القعده]] ۱۲۹۴ ق. در یکی از خاندان های اهل علم، در [[تبریز]] تولد یافت. پدرش آیت الله میرزا محمدحسن زنوزی (م، ۱۳۱۰ ق) از فقیهان عصر خویش و از شاگردان [[شیخ مرتضی انصاری]] و [[محمد فاضل ایروانی|محمدفاضل ایروانی]] بود. او صاحب آثاری چون: کتاب حج، مباحث الفاظ، اصل البرائه و الماتین در امامت می باشد.
  
'''اشاره:'''
+
==تحصیل و استادان==
 +
میرزا رضی زنوزی [[قرآن کریم]]، ادبیات فارسی و عربی را در منزل خود خواند و در حدود پانزده سالگی به مدرسه علوم دینی «حاج صفرعلی» راه یافت. [[ادبیات عرب|ادبیات عرب]]، [[علم معانی|معانی]]، [[علم بیان|بیان]] و [[منطق]] را در مدت سه سال از محفل درسی استادان وقت، از جمله آیت الله میرزا صادق آقا مجتهد و آقا جمال شیروانی، فراگرفت. وی در هفده سالگی، در دروس [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] حاضر گردید و فراگرفت. در این دوران قطعه‌های منظومی را در فنون مختلف فقه، اصول، [[علم کلام|کلام]] و ادبیات، به زبان های ترکی، عربی و فارسی سرود که یادگار دوران تحصیل اوست.
  
بخش «زنوز» از كوهستاني ترين مناطق شهرستان مرند است و در شمال اين شهر واقع شده است. اين خطه حاصل خيز، تنها منطقه زيبا و باصفايي است كه از قديم خاستگاه انديشمندان فرزانه و فقيهان نامدار بوده است. برخي از ستارگان فروزاني كه از اين سرزمين درخشيده اند عبارتند از: علامه ميرزا محمدحسن زنوزي خويي (1232-1172 ق)، حكيم برجسته ملاعبدالله زنوزي (م 1257 ق)، شاعر و دوستدار اهل بيت ملا مهرعلي زنوزي خويي (م 1262 ق)، حكيم فرزانه، علي آقا مدرس زنوزي (1234-1307 ق)، آيت الله آقا ميرزا محمدحسن زنوزي (م 1310 ق)، حكيم دانشمند عبدالحسين فيلسوف الدوله (1277-1360)، آيت الله سيد جواد زنوزي، ملقب به مشيرالاسلام.
+
'''هجرت به نجف:'''
  
مقاله حاضر نگاهي گذرا به زندگي آيت الله حاج ميرزا رضي زنوزي، يكي ديگر از ستاره‌هاي پرفروغ اين ديار است.
+
زنوزی، در پنجم [[رجب]] ۱۳۱۸ ق. به قصد تکمیل تحصیلات، رهسپار [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] گردید و در حوزه علمیه [[نجف]] در جلسات درسی برخی از عالمان معروف شرکت نمود، از جمله:
  
'''پدر'''
+
*[[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدی]] (۱۳۳۷-۱۲۴۸ ق)؛
  
آيت الله ميرزا محمدحسن زنوزي<ref> ميرزا محمدحسن فرزند آيت الله ميرزا عبدالكريم زنوزي است (نقباء البشر، شيخ [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج 2، ص 757).</ref> پدر ميرزا رضي زنوزي است. وي از عالمان بزرگ و از فقيهان عصر خويش بود. او پس از تكميل مقدمات و سطوح، راهي [[نجف]] شد و در مجلس بحث [[شیخ مرتضی انصاری]]، شيخ مهدي كاشف الغطا و ملا محمدفاضل ايرواني شركت نمود و سال ها به تحصيل پرداخت. وي پس از تحصيلات به [[تبريز]] بازگشت و به تبليغ و معارف الهي پرداخت. از آثار قلمي ايشان مي توان به موارد زير اشاره نمود:
+
*[[آخوند خراسانی|ملا محمدکاظم خراسانی]] (۱۳۲۹-۱۲۵۵ ق)؛
  
* 1- كتاب حج؛
+
*[[شیخ الشریعه اصفهانی|ملا فتح الله شریعت اصفهانی]] (۱۳۳۹-۱۲۶۶ ق)؛
  
* 2- مباحث الفاظ؛
+
*[[محمد فاضل شربیانی|شیخ محمدفاضل شربیانی]] (۱۳۲۲-۱۲۴۸ ق)؛
  
* 3- اصل البرائه؛
+
*[[آقا رضا همدانی|حاج آقا رضا همدانی]] (متوفای ۱۳۲۲ ق)؛
  
* 4- الاستصحاب؛
+
*آقا شیخ محمدباقر اصطهباناتی (م ۱۳۲۶ ق)؛ (ایشان استاد علوم هیئت و معقول آیت الله زنوزی بود)؛
  
* 5- شرح مفصل بر قصيده تائيه دعبل خزاعي؛
+
*حکیم میرزا عبدالحسین فیلسوف الدوله (۱۳۶۰-۱۲۷۷ ق)؛ وی برادر بزرگتر میرزا رضی زنوزی و طبیبی ماهر و حکیمی وارسته بود. آیت الله حاج میرزا رضی، [[طب]] قدیم را از محضر وی استفاده نمود.
  
* 6- الماتين در امامت.
+
'''مشایخ:'''
  
آيت الله زنوزي در شب شنبه، 26 [[شوال]] 1310 ق. در تبريز رحلت نمود و پيكرش در [[نجف]]، گورستان وادي السلام دفن شد. از آيت الله ميرزا حسن زنوزي سه فرزند به يادگار ماند كه هر سه از دانشمندان بودند. اسامي آن ها عبارت است از:
+
میرزا رضی در کنار بارگاه علوی، موفق به دریافت [[اجازه (علم الحدیث)|اجازات]] اجتهادی و روایتی از آیات بزرگوار: سید محمدکاظم یزدی، ملامحمد کاظم خراسانی و ملا فتح الله شیخ الشریعه گردید.
  
* 1- حكيم ميرزا عبدالحسين فيلسوف الدوله؛
+
==تدریس و شاگردان==
 +
میرزا رضی زنوزی در حوزه [[نجف]]، در [[مدرسه هندی|مدرسه هندی]]، تدریس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را آغاز نمود که عده‌ای از فضلا در آن جلسات شرکت می کردند. وی همچنین بعد از بازگشت به [[ایران|ایران]]، در شهرهای [[تبریز]]، [[قم]] و [[مشهد]]، به تدریس [[علوم اسلامی|علوم اسلامی]] در سطوح عالی پرداخت که نتیجه آن تربیت و پرورش ده ها [[فقیه|فقیه]] و مجتهد است. از جمله دانشورانی که در این شهرها از محضر وی استفاده نمودند عبارتند از:
  
* 2- آيت الله ميرزا ابوالحسن زنوزي (پدر آيت الله شيخ لطف علي زنوزي ميانجي
+
*حاج [[میرزا علی غروی علیاری|میرزا علی غروی علیاری]] (۱۴۱۷-۱۳۱۹ ق
  
* 3- آيت الله حاج ميرزا رضي زنوزي.<ref> اعيان الشيعه، سيد محسن امين، ج 9، ص 141؛ نقباء البشر، شيخ آقا بزرگ تهراني، ج 1، ص 408؛ ريحانة الادب، ميرزا محمدعلي مدرس خياباني، ج 2، ص 392؛ زندگي و شخصيت شيخ مرتضي انصاري، ص 231 و 232؛ علماي معاصرين، ملاعلي واعظ خياباني، ص 45؛ تاريخ مرند، حسن جلالي عزيزيان، ص 489؛ معجم المؤلفين، عمر رضا كحاله، ج 9، ص 196.</ref>
+
*میرزا علی آقا زنوزی (متوفای ۱۳۶۰ ق)، پسر بزرگوارش؛
  
'''تولد'''
+
*حاج میرزا محمدعلی باغمیشه‌ای (۱۴۰۴-۱۳۳۴ ق)؛
  
آيت الله حاج ميرزا رضي زنوزي، در 14 [[ذی القعده]] 1294 ق. در يكي از خاندان هاي محترم و اهل علم، در تبريز تولد يافت. ميرزا رضي از دوران كودكي، به علم و دانش علاقه بسيار داشت ولذا آموختن را از شش سالگي در زادگاهش شروع نمود.<ref> علماي معاصرين، ملا علي واعظ خياباني، ص 403؛ نامداران تاريخ، عمران عليزاده، ج 2، ص 308.</ref>
+
*حاج میرزا جعفر اشراقی (۱۴۲۱-۱۳۳۴ ق
  
'''تحصيلات'''
+
*[[علی احمدی میانجی|میرزا علی احمدی میانجی]] (۱۳۷۹-۱۳۰۵ ش)؛
  
اين عالم برجسته، دروس ابتدايي، [[قرآن كريم]]، ادبيات فارسي و عربي را در منزل خود خواند و در حدود پانزده سالگي به مدرسه علوم ديني «حاج صفرعلي»<ref> مدرسه علوم ديني حاج صفرعلي، از مدارس قديمي و از مراكز با سابقه فرهنگي است اين مدرسه در بازار «يمني دوز» واقع شده و داراي حجرات متعدد، جهت سكونت طلاب علوم ديني است مدرسه حاج صفر علي را تاجر نيكوكاري به نام «حاج صفرعلي» ساخت اين مدرسه سال هاي قبل يكي از مدارس مهم محسوب مي شد؛ ولي متأسفانه هم اكنون در اثر عدم رسيدگي نيازمند بازسازي كلي است.</ref> راه يافت. ادبيات عرب، معاني، بيان و منطق را در مدت سه سال از محفل درسي استادان وقت، از جمله آيت الله ميرزا صادق آقا مجتهد و آقاجمال شيرواني، فراگرفت. وي در هفده سالگي، در دروس فقه و اصول حاضر گرديد و در مدت چهار سال آن ها را به خوبي يادگرفت. در اين دوران قطعه‌هاي منظومي را در فنون مختلف [[فقه]]، [[اصول]]، [[كلام]] و ادبيات، به زبان هاي تركي، عربي و فارسي سرود كه يادگار دوران تحصيل اوست.<ref> علماي معاصرين، ص 403؛ نامداران تاريخ، ج 2، ص 308؛ مفاخر آذربايجان، ج 1، ص 344؛ آثار الحجه، محمد شريف رازي، ج 2، ص 227؛ اثر آفرينان، سيد كمال حاج سيد جوادي، ج 3، ص 188؛ آيينه دانشوران، سيد علي رضا ريحان يزدي، ص 174.</ref>
+
*[[محسن کوچه باغی تبریزی|میرزا محسن کوچه باغی]] (۱۳۴۵-۱۴۳۲ ق).
  
'''هجرت به نجف'''
+
برخی از فضلا و دانشمندان همچون: میرزا محسن کوچه باغی، حاج شیخ محمد شریف رازی و آیت الله [[سید مصطفی صفایی خوانساری|سید مصطفی صفایی خوانساری]]، نیز از آیت الله میرزا رضی [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایت دریافت کرده‌اند.
  
زنوزي، در پنجم [[رجب]] 1318 ق. به قصد تكميل تحصيلات، رهسپار عتبات عاليات گرديد و در سالروز ولادت حضرت مهدي موعود عجل الله تعالی فرجه شریف، قدم به سرزمين [[كربلا]] گذاشت. او پس از [[زيارت]]، در بيست و دوم [[شعبان]]، از كربلا به طرف [[نجف]] حركت نمود و در روز ميلاد حضرت [[امام علی]] علیه السلام وارد نجف اشرف گرديد.<ref> علماي معاصرين، ص 403؛ گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازي، ج 3، ص 312.</ref>
+
== آثار و تألیفات ==
 +
توفیق حضرت باری تعالی و عشق و علاقه به تألیف و تصنیف و تحشیه، موجب شد که از آن عالم برزگوار آثار گران قدری به یادگار بماند. آثار این عالم فرزانه عبارتند از:
  
'''استادان'''
+
*۱- کتاب قضا و شهادات؛
  
ميرزا رضي در حوزه علميه نجف در جلسات درسي برخي از عالمان معروف شركت نموده كه به نام آن ها اشاره مي گردد:
+
*۲- تقریرات درس اصول آیت الله [[آخوند خراسانی|ملا محمدکاظم خراسانی]]؛
  
* 1- شيخ مرتضي انصاري (1298-1214 ق
+
*۳- تعلیقه بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]؛
  
* 2- سيد محمدكاظم يزدي (1337-1248 ق)؛
+
*۴- کتاب طهارت؛
  
* 3- ملا محمدكاظم خراساني (1329-1255 ق)؛
+
*۵- کتاب خیارات؛
  
* 4- ملا فتح الله شريعت اصفهاني (1339-1266 ق)؛
+
*۶- ضمینات؛ ایشان در این کتاب، رجالی را که در کتاب [[رجال کشی (کتاب)|رجال کشی]] و [[رجال نجاشی (کتاب)|نجاشی]] نیامده، بیان کرده است؛
  
* 5- شيخ محمدفاضل شربياني (1322-1248 ق)؛
+
*۷- رساله‌ای در اثبات توحید؛
  
* 6- حاج آقا رضا همداني (متوفاي 1322 ق)؛
+
*۸- رساله‌ای در صفات ثبوتیه و سلبیه؛
  
* 7- آقا شيخ محمدباقر اصطهباناتي (م 1326 ق). (ايشان استاد علوم هيئت و معقول آيت الله زنوزي بود)؛
+
*۹- فلاح العامل؛ این کتاب [[رساله]] عملیه وی بوده و بارها به چاپ رسیده است؛
  
* 8- حكيم ميرزا عبدالحسين فيلسوف الدوله (1360-1277 ق).
+
*۱۰- حاشیه بر نجاة العباد؛
  
ميرزا عبدالحسين، معروف به فيلسوف الدوله، كه برادر بزرگتر آيت الله حاج ميرزا رضي زنوزي بود، در سال 1277 ق. قدم به هستي گذاشت. وي با نظارت پدر بزرگوارش تربيت يافت و علوم متداول آن روزگار را فراگرفت. وي طبيبي ماهر و حكيمي وارسته بود. آيت الله حاج ميرزا رضي، طب قديم را از محضر وي استفاده نمود. او داراي تأليفات باارزشي در طب است كه عبارتند از:
+
*۱۱- حاشیه بر وسیلة النجاة؛
  
* 1- مطرح الانظار في تراجم اطباء الاعصار و فلاسفةالامصار؛
+
*۱۲- حاشیه بر [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقی]]؛
  
* 2- مفتاح الادويه؛
+
*۱۳- حاشیه بر رساله عملیه مرحوم کلباسی؛
  
* 3- معرفة السموم (مطبوع)؛
+
*۱۴- حاشیه بر منتخب الرسائل؛
  
* 4- تاريخ تبريز؛
+
*۱۵- حاشیه بر مجمع المسائل؛
  
* 5- الجدرية؛
+
*۱۶- رساله‌ای در کنی و القاب.
  
* 6- حاشيه اقليدس؛
+
== فعالیت‌های اجتماعی ==
 +
میرزا رضی زنوزی پس از ۲۷ سال اقامت در [[نجف]]، با آغاز جنگ جهانی اول، در سال ۱۳۳۵ ق. به [[تبریز]] بازگشت. اما علاقه و اشتیاق وی به [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]]، او را واداشت تا پس از سه سال اقامت در تبریز، در سال ۱۳۳۸ ق. دوباره به [[نجف]] بازگردد و مشغول تدریس و تحقیق شود.
  
* 7- الجذامية؛
+
وی در نتیجه ضعف جسمی و نابسامانی هایی که در اثر جنگ جهانی اول متوجه کشور [[عراق]] گشته بود، نجف را به قصد [[ایران|ایران]] ترک نمود و تا آخر عمر در ایران، ماندگار شد. مورخ شهیر حوزه شیخ محمد شریف رازی می گوید: «... معظم له مکرراً به قم و مشهد مقدس به قصد اقامت عزیمت نموده و در هر یکی از این مشاهد مشرفه کمال توقیر و احترام گردیده و بالخصوص در [[مشهد]] مقدس، از طرف اعلام آنجا و مرحوم آیت الله [[سید حسین طباطبائی قمی|حاج آقا حسین قمی]] و مرحوم آیت الله آشتیانی ترغیب و اصرار اکیدی در توقف آن عتبه مقدس گردیده‌اند. حضرت معظم له شانزده سال فی الجمله به طور غیرمنظم در [[قم]] توقف فرموده و عده کثیری از فضلای حوزه قم از مباحثات و محضر درس خارج فقه و اصول ایشان استفاده نموده‌اند».
  
فيلسوف الدوله در سال 1360 ق. وفات نمود.<ref> نقباء البشر، ج 3، ص 1043؛ ريحانة الادب، ج 4، ص 385؛ مفاخر آذربايجان، ج 2، ص 741-739؛ تاريخ مرند، ص 453-451.</ref>
+
آیت الله زنوزی پس از مسافرت هایی مکرر به شهرهای قم و مشهد، در حدود سال ۱۳۷۰ ق. به زادگاه خود بازگشت و [[مرجعیت|مرجعیت]] امور دینی آن جا را برعهده گرفت. صاحب کتاب آثار الحجة در این زمینه می نویسد: «در این اواخر، قم را ترک و برای زعامت و پیشوایی مردم [[تبریز]] مهاجرت به آن سامان نموده... اهالی آذربایجان عموماً در مراجعات دینی متکی به ایشان و مجلس درس و افتای معظم له در تبریز دائر است».
  
'''مشايخ'''
+
این فقیه وارسته در تبریز با عده‌ای از مدرسین بزرگ و عالمان سرشناس از جمله: [[سید محمد مولانا|سید محمد مولانا]] (۱۳۶۳-۱۲۴۹ ق)، [[سید ابوالحسن انگجی|سید ابوالحسن انگجی]] (۱۳۵۷-۱۲۸۲)، [[سید ابراهیم دروازه ای|سید ابراهیم دروازه ای]] (۱۳۸۱-۱۳۱۳ ق) هم عصر بود و هر کدام در سامان دهی حوزه های علمیه و پیشبرد اهداف عالیه اسلام تلاش می کردند.
  
ميرزا رضي در كنار بارگاه علوي، با جد و جهد وصف ناپذير آموختن را پي گرفت و موفق به دريافت اجازات اجتهادي و روايتي از آيات بزرگوار: سيد محمدكاظم يزدي، ملامحمد كاظم خراساني و ملا فتح الله شيخ الشريعه گرديد.<ref> علماي معاصرين، ص 403؛ تاريخ مرند، ص 462؛ اثرآفرينان، ج 3، ص 188.</ref>
+
== وفات ==
 +
مرحوم میرزا رضی زنوزی، پس از هشتاد سال عمر بابرکت، در ۱۶ [[ربیع الاول]] ۱۳۷۴ ق. ندای حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. پیکر مطهرش با تجلیل فراوان [[تشییع جنازه|تشییع]] گردید و بنا به وصیتش به شهر مقدس [[قم]] انتقال یافت و در جوار مرقد ملکوتی [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در مسجد بالاسر مدفون شد.
  
البته برخي از فضلا و دانشمندان همچون: حاج ميرزا محسين كوچه باغي،<ref> مجموعه مقالات و گفتارها، واحد برگزاري مراسم نيمه [[شعبان]] مسجد آيت الله انگجي، ص 156.</ref> حاج شيخ محمد شريف رازي<ref> آثار الحجه، ج 2، ص 227.</ref> و آيت الله سيد مصطفي صفايي خوانساري<ref> آيينه پژوهش، ش 15، ص 112.</ref>، نيز از آيت الله حاج ميرزا رضي اجازه روايت دريافت كرده‌اند.
+
==منابع==
  
'''تدريس'''
+
* محمد الوان‌ساز خویی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۷، صفحه ۳۱-۴۱.
  
زنوزي در حوزه [[نجف]]، در مدرسه هندي، تدريس خارج [[فقه]] و [[اصول]] را آغاز نمود كه عده‌اي از فضلا در آن جلسات شركت مي كردند. وي همچنين بعد از بازگشت به ايران، در شهرهاي تبريز، [[قم]] و [[مشهد]]، به تدريس علوم اسلامي در سطوح عالي پرداخت كه نتيجه آن تربيت و پرورش ده ها فقيه و مجتهد است. از جمله دانشوراني كه در اين شهرها از محضر وي استفاده نمودند عبارتند از:
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
 
* 1- حاج ميرزا علي غروي علياري (1417-1319 ق)؛<ref> ستارگان حرم، گروهي از نويسندگان ماهنامه كوثر، ش 2، ص 217.</ref>
 
 
 
* 2- ميرزا علي آقا زنوزي (متوفاي 1360 ق)<ref> نامداران تاريخ، ج 2، ص 322.</ref>، پسر بزرگوارش؛
 
 
 
* 3- حاج ميرزا آقا محمدعلي باغميشه‌اي (1404-1334 ق)؛<ref> نامداران تاريخ، ج 2، ص 288.</ref>
 
 
 
* 4- حاج ميرزا جعفر اشراقي (1421-1334 ق)؛<ref> همان، ص 292.</ref>
 
 
 
* 5- ميرزا علي احمدي ميانجي (1379-1345 ش)؛<ref> خاطرات آيت الله احمدي ميانجي، به كوشش عبدالرحيم اباذري ميانجي، ص 56.</ref>
 
 
 
* 6- حاج ميرزا محسن كوچه باغي.<ref> مجموعه مقالات و گفتارها، ص 156.</ref>
 
 
 
'''بازگشت به تبريز'''
 
 
 
آن مرد بزرگ پس از 27 سال اقامت در [[نجف]]، با آغاز جنگ جهاني اول، در سال 1335 ق. به تبريز بازگشت و مورد استقبال قرار گرفت. محقق فاضل شيخ محمد شريف رازي در اين باره مي نويسد: «...از بدو ورود مورد حسن استقبال و تعظيم و تكريم اهالي و مخصوصاً اعاظم تبريز قرار گرفته و از بدو ورود، محضر ايشان مركز استفاده محققين و فضلاي تبريز شده، و چنان چه از خصائص اوليه ايشان است اقامتشان مصروف شئون علميه و تربيت فضلا و تدريس خارج فقه و اصول و مباحثات اسلامي بوده است».<ref> آثار الحجه، ج 2، ص 228.</ref>
 
 
 
'''بازگشت دوباره به نجف'''
 
 
 
علاقه و اشتياق وي به عتبات عاليات، او را واداشت تا پس از سه سال اقامت در تبريز، دوباره به [[نجف]] بازگردد و مشغول تدريس و تحقيق شود. دانشمند فرزانه شيخ محمد شريف رازي به اين نكته اشاره كرده، مي نويسد: «در سال 1338 ق. نظر به شدت انس ايشان به مركز علمي، مراجعت به نجف اشراف (كرد) و رشته درس و تأليف را در آنجا اقامه نمود (دارد)».<ref> همان.</ref>
 
 
 
'''در حوزه‌هاي مشهد و قم'''
 
 
 
وي در نتيجه ضعف جسمي و نابساماني هايي كه در اثر جنگ جهاني اول متوجه كشور [[عراق]] گشته بود، نجف را به قصد ايران ترك نمود و تا آخر عمر در ايران، ماندگار شد. مورخ شهير حوزه شيخ محمد شريف رازي در اين مورد مي نگارد: «حوادث متعاقبه و گرفتاري هاي مزاجي، پس از مدتي ايشان را مكرراً مجبور به عزيمت ايران نمود، و به ملاحظه كراهت شديد معظم له از اقامت تبريز و ترك مجاورت اعتاب مقدسه، مكرراً به قم و مشهد مقدس به قصد اقامت عزيمت نموده و در هر يكي از اين مشاهد مشرفه كمال توقير و احترام گرديده و بالخصوص در [[مشهد]] مقدس، از طرف اعلام آن جا و مرحوم آيت الله (حاج آقاحسين) قمي و مرحوم آيت الله آشتياني ترغيب و اصرار اكيدي در توقف آن عتبه مقدس گرديده‌اند. حضرت معظم له شانزده سال في الجمله به طور غيرمنظم در [[قم]] توقف فرموده و عده كثيري از فضلاي حوزه قم از مباحثات و محضر درس خارج فقه و اصول ايشان استفاده نموده‌اند».<ref> همان.</ref>
 
 
 
'''بازگشت به زادگاه'''
 
 
 
آيت الله زنوزي پس از مسافرت هايي مكرر به شهرهاي قم و مشهد، در حدود سال 1370 ق. به زادگاه خود بازگشت و مرجعيت امور ديني آن جا را برعهده گرفت. صاحب كتاب آثار الحجة در اين زمينه مي نويسد: «در اين اواخر، قم را ترك و براي زعامت و پيشوايي مردم تبريز مهاجرت به آن سامان نموده... او يكي از چندين نفر مراجع تقليد و ذخائر مشهور [[شيعه]] و ايران بشمار مي روند. اهالي آذربايجان عموماً در مراجعات ديني متكي به ايشان و مجلس درس و افتاي معظم له در تبريز دائر است».<ref> همان.</ref>
 
 
 
'''معاصران'''
 
 
 
اين فقيه وارسته در تبريز با عده‌اي از مدرسين بزرگ و عالمان سرشناس هم عصر بود و هر كدام در سامان دهي حوزه هاي علميه و پيشبرد اهداف عاليه اسلام تلاش مي كردند. اسامي برخي از آن ها چنين است: حاج ميرزا صادق آقا مجتهد تبريزي (1351-1274 ق)، سيد محمد مولانا (1363-1249 ق)، سيد ابوالحسن انگجي (1357-1282)، ميرزا محمدعلي مدرس قراجه داغي (1353-1265 ق)، سيد مرتضي خسروشاهي (1372-1299 ق)، حاج ميرزا علي اصغر ملكي و ميرزا فتاح شهيدي (1372-1302 ق)، ميرزا محمود دوزدوزاني (1368-1312 ق)، سيد ابراهيم دروازه اي (1381-1313 ق)، سيد حجت ايرواني (1395-1258 ق)، ميرزا كاظم شبستري (1366-1307ق).
 
 
 
'''در نگاه ديگران'''
 
 
 
در ميان عالمان اعلام معروف است كه پس از رحلت آيت الله بروجردي حضرت [[امام خمینی]] اعلميت مرحوم ميرزا رضي را مطرح مي كردند و به ايشان اعتقاد داشتند.<ref> خاطرات آيت الله احمدي ميانجي، ص 51.</ref>
 
 
 
كتاب شناس آگاه و رجالي معروف شيخ [[آقا بزرگ تهرانی]] او را با عبارت «عالم جليل و فاضل بارع»<ref> نقباء البشر، ج 2، ص 784.</ref> ياد كرده است و مرحوم سيد عليرضا ريحان يزدي او را از استادان حوزه علميه و از مراجع صاحب فتوا،<ref> آيينه دانشوران، سيد علي رضا ريحان يزدي، ص 174.</ref> و فقيه وارسته آيت الله احمدي ميانجي وي را «آيت الله العظمي و از علماي گمنام» معرفي نموده است.<ref> خاطرات آيت الله احمدي ميانجي، ص 51.</ref> صاحب تاريخ مرند او را از چهره‌هاي فقهي و موفق آذربايجان شمرده<ref> تاريخ مرند، ص 462.</ref> و زنده ياد شيخ محمد شريف رازي او را از علماي اعلام و از مراجع عظام عصر و از مدرسين عالي مقام حوزه علميه ياد مي نمايد.<ref> آثار الحجه، ج 2، ص 227.</ref>
 
 
 
'''مقام رفيع حضرت معصومه سلام الله علیها'''
 
 
 
آيت الله احمدي ميانجي مي گويد: «مرحوم آيت الله آقا ميرزا رضي تبريزي (رضوان الله عليه) از مجتهدين بزرگ، براي خواندن فاتحه جناب زكريا بن آدم به قبرستان شيخان قم رفته بودند. در حال قرائت فاتحه، به اين فكر فرو مي روند كه آيا زكريا بن آدم با آن جلالت قدر و رفعت مقام و رواياتي كه در شأن او از امامان علیهم السلام وارد شده، بالاتر است، يا حضرت معصومه سلام الله علیها.
 
 
 
ناگهان يك نفر كه كلاه نمدي بر سرداشته، پيش مي آيد و به ايشان مي گويد: آن بالا را بخوان! ايشان اعتنا نمي كند. بعد كه آن مرد مي رود، ايشان نگاه مي كند و مي بيند، در آنجا نوشته شده است: «السلام علي ارواح محمدٍ و آل محمدٍ في الارواح السلام علي اجساد محمدٍ و آل محمد في الاجساد؛ يعني سلام بر ارواح محمد و آل محمد در ميان ارواح، و سلام بر اجساد محمد و آل محمد در ميان اجساد».
 
 
 
آقاي زنوزي نقل مي كرد: در اين هنگام متوجه شدم كه آن شخص، درون مرا خوانده و از فكر من راجع به افضليت زكريا بن آدم يا [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها آگاهي داشته و با امر كردن به قرائت از موضع مخصوص، خواسته است تا مسأله مرا پاسخ بدهد كه حضرت معصومه سلام الله علیها از آل محمد علیهم السلام است و حساب او جدا است و هيچ كس را نمي توان با آل محمد علیهم السلام مقايسه كرد».<ref> بانوي ملكوت، آيت الله كريمي جهرمي، ص 65 و 66.</ref>
 
 
 
'''تأليفات'''
 
 
 
توفيق حضرت باري تعالي و عشق و علاقه به تأليف و تصنيف و تحشيه، موجب شد كه از آن عالم برزگوار آثار گران قدري به يادگار بماند. آثار اين عالم فرزانه عبارتند از:
 
 
 
* 1- كتاب قضا و شهادات؛
 
 
 
* 2- تقريرات درس اصول آيت الله ملا محمدكاظم خراساني؛
 
 
 
* 3- تعليقه بر كفاية الاصول؛
 
 
 
* 4- كتاب طهارت؛
 
 
 
* 5- كتاب خيارات؛
 
 
 
* 6- ضمينات؛ ايشان در اين كتاب، رجالي را كه در كتاب رجال كشي و نجاشي نيامده، بيان كرده است؛
 
 
 
* 7- رساله‌اي در اثبات توحيد؛
 
 
 
* 8- رساله‌اي در [[صفات ثبوتيه و سلبيه]]؛
 
 
 
* 9- فلاح العامل؛ اين كتاب رساله عمليه وي بوده و بارها به چاپ رسيده است؛
 
 
 
* 10- حاشيه بر نجاة العباد؛
 
 
 
* 11- حاشيه بر وسيلة النجاة؛
 
 
 
* 12- حاشيه بر عروة الوثقي؛
 
 
 
* 13- حاشيه بر رساله عمليه مرحوم كلباسي؛
 
 
 
* 14- حاشيه بر منتخب الرسال؛
 
 
 
* 15- حاشيه بر مجمع المسائل؛
 
 
 
* 16- رساله‌اي در كُني و القاب؛
 
 
 
'''عروج'''
 
 
 
اين عالم رباني و فقيه پرهيزگار، پس از هشتاد سال عمر بابركت، در 16 [[ربيع الاول]] 1374 ق. نداي حق را لبيك گفت و به ملكوت اعلي پيوست. پيكر مطهرش با تجليل فراوان تشييع گرديد و بنا به وصيتش به شهر مقدس قم انتقال يافت و در جوار مرقد ملكوتي [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در مسجد بالاسر دفن شد.<ref> آثار الحجه، ج 2، ص 229؛ علماي معاصرين، ص 404؛ تاريخ مرند، ص 463.</ref>
 
 
 
'''فرزند دانشمند'''
 
 
 
فرزندش آيت الله حاج ميرزا علي آقا زنوزي، عالمي برجسته و فاضلي زاهد بود. وي در [[نجف]] متولد شد. او ادبيات فارسي، عربي، [[فقه]] و [[اصول]] را از محضر پدر فرزانه اش و آقا سيد محمود لنكراني و شيخ رضايي فراگرفت. در سال 1348 همراه پدر به [[قم]] رفت و از دروس مجتهدان و مراجع وقت همچون حضرات آيات: سيد محمدتقي خوانساري، سيد محمد حجت، حاج آقا حسين بروجردي، ميرزا محمد همداني و محمدعلي شاه آبادي بهره‌مند شد. وي پس از تكميل دروس به همراه پدر به تبريز مراجعت نمود و تا آخر عمر در تبريز ماندگار شد. ايشان بعد از رحلت پدرش، تدريس و تربيت طلاب علوم ديني را به عهده گرفت و تا آخر عمر به كار خود ادامه داد. وي در 25 فروردين 1360 ش. به رحمت ايزدي پيوست و در گورستان محله «مارالان» تبريز به خاك سپرده شد.<ref> مفاخر آذربايجان، ج 5، ص 2792؛ نامداران تاريخ، ج 2، ص 309؛ زندگي نامه رجال و مشاهير، حسن مرسلوند، ج 3، ص 368.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
===منبع===
 
 
 
محمد الوان‌ساز خويي, ستارگان حرم، جلد 17، صفحه 31، 41.
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۲

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

آیت الله میرزا رضی زنوزی (۱۳۷۴-۱۲۹۴ ق)، از مدرسان و مراجع بزرگ شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان آخوند خراسانی و فاضل شربیانی بود. این فقیه وارسته در تبریز در ساماندهی حوزه‌های علمیه نقش مؤثری داشت و شاگردانی چون میرزا علی علیاری و علی احمدی میانجی را تربیت نمود.

نام کامل میرزا رضی زنوزی
زادروز ۱۲۹۴ قمری
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۷۴ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

محمد فاضل شربیانی، آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی، شیخ الشریعه اصفهانی،...

شاگردان

میرزا علی غروی علیاری، علی احمدی میانجی، میرزا محسن کوچه باغی،...

آثار

کتاب قضا و شهادات، حاشیه وسیلةالنجاه، تعلیقه بر كفایةالاصول، حاشیه عروةالوثقی، رساله‌ای در اثبات توحید،...

ولادت

میرزا رضی زنوزی، در ۱۴ ذی القعده ۱۲۹۴ ق. در یکی از خاندان های اهل علم، در تبریز تولد یافت. پدرش آیت الله میرزا محمدحسن زنوزی (م، ۱۳۱۰ ق) از فقیهان عصر خویش و از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و محمدفاضل ایروانی بود. او صاحب آثاری چون: کتاب حج، مباحث الفاظ، اصل البرائه و الماتین در امامت می باشد.

تحصیل و استادان

میرزا رضی زنوزی قرآن کریم، ادبیات فارسی و عربی را در منزل خود خواند و در حدود پانزده سالگی به مدرسه علوم دینی «حاج صفرعلی» راه یافت. ادبیات عرب، معانی، بیان و منطق را در مدت سه سال از محفل درسی استادان وقت، از جمله آیت الله میرزا صادق آقا مجتهد و آقا جمال شیروانی، فراگرفت. وی در هفده سالگی، در دروس فقه و اصول حاضر گردید و فراگرفت. در این دوران قطعه‌های منظومی را در فنون مختلف فقه، اصول، کلام و ادبیات، به زبان های ترکی، عربی و فارسی سرود که یادگار دوران تحصیل اوست.

هجرت به نجف:

زنوزی، در پنجم رجب ۱۳۱۸ ق. به قصد تکمیل تحصیلات، رهسپار عتبات عالیات گردید و در حوزه علمیه نجف در جلسات درسی برخی از عالمان معروف شرکت نمود، از جمله:

  • آقا شیخ محمدباقر اصطهباناتی (م ۱۳۲۶ ق)؛ (ایشان استاد علوم هیئت و معقول آیت الله زنوزی بود)؛
  • حکیم میرزا عبدالحسین فیلسوف الدوله (۱۳۶۰-۱۲۷۷ ق)؛ وی برادر بزرگتر میرزا رضی زنوزی و طبیبی ماهر و حکیمی وارسته بود. آیت الله حاج میرزا رضی، طب قدیم را از محضر وی استفاده نمود.

مشایخ:

میرزا رضی در کنار بارگاه علوی، موفق به دریافت اجازات اجتهادی و روایتی از آیات بزرگوار: سید محمدکاظم یزدی، ملامحمد کاظم خراسانی و ملا فتح الله شیخ الشریعه گردید.

تدریس و شاگردان

میرزا رضی زنوزی در حوزه نجف، در مدرسه هندی، تدریس خارج فقه و اصول را آغاز نمود که عده‌ای از فضلا در آن جلسات شرکت می کردند. وی همچنین بعد از بازگشت به ایران، در شهرهای تبریز، قم و مشهد، به تدریس علوم اسلامی در سطوح عالی پرداخت که نتیجه آن تربیت و پرورش ده ها فقیه و مجتهد است. از جمله دانشورانی که در این شهرها از محضر وی استفاده نمودند عبارتند از:

  • میرزا علی آقا زنوزی (متوفای ۱۳۶۰ ق)، پسر بزرگوارش؛
  • حاج میرزا محمدعلی باغمیشه‌ای (۱۴۰۴-۱۳۳۴ ق)؛
  • حاج میرزا جعفر اشراقی (۱۴۲۱-۱۳۳۴ ق)؛

برخی از فضلا و دانشمندان همچون: میرزا محسن کوچه باغی، حاج شیخ محمد شریف رازی و آیت الله سید مصطفی صفایی خوانساری، نیز از آیت الله میرزا رضی اجازه روایت دریافت کرده‌اند.

آثار و تألیفات

توفیق حضرت باری تعالی و عشق و علاقه به تألیف و تصنیف و تحشیه، موجب شد که از آن عالم برزگوار آثار گران قدری به یادگار بماند. آثار این عالم فرزانه عبارتند از:

  • ۱- کتاب قضا و شهادات؛
  • ۴- کتاب طهارت؛
  • ۵- کتاب خیارات؛
  • ۶- ضمینات؛ ایشان در این کتاب، رجالی را که در کتاب رجال کشی و نجاشی نیامده، بیان کرده است؛
  • ۷- رساله‌ای در اثبات توحید؛
  • ۸- رساله‌ای در صفات ثبوتیه و سلبیه؛
  • ۹- فلاح العامل؛ این کتاب رساله عملیه وی بوده و بارها به چاپ رسیده است؛
  • ۱۰- حاشیه بر نجاة العباد؛
  • ۱۱- حاشیه بر وسیلة النجاة؛
  • ۱۳- حاشیه بر رساله عملیه مرحوم کلباسی؛
  • ۱۴- حاشیه بر منتخب الرسائل؛
  • ۱۵- حاشیه بر مجمع المسائل؛
  • ۱۶- رساله‌ای در کنی و القاب.

فعالیت‌های اجتماعی

میرزا رضی زنوزی پس از ۲۷ سال اقامت در نجف، با آغاز جنگ جهانی اول، در سال ۱۳۳۵ ق. به تبریز بازگشت. اما علاقه و اشتیاق وی به عتبات عالیات، او را واداشت تا پس از سه سال اقامت در تبریز، در سال ۱۳۳۸ ق. دوباره به نجف بازگردد و مشغول تدریس و تحقیق شود.

وی در نتیجه ضعف جسمی و نابسامانی هایی که در اثر جنگ جهانی اول متوجه کشور عراق گشته بود، نجف را به قصد ایران ترک نمود و تا آخر عمر در ایران، ماندگار شد. مورخ شهیر حوزه شیخ محمد شریف رازی می گوید: «... معظم له مکرراً به قم و مشهد مقدس به قصد اقامت عزیمت نموده و در هر یکی از این مشاهد مشرفه کمال توقیر و احترام گردیده و بالخصوص در مشهد مقدس، از طرف اعلام آنجا و مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی و مرحوم آیت الله آشتیانی ترغیب و اصرار اکیدی در توقف آن عتبه مقدس گردیده‌اند. حضرت معظم له شانزده سال فی الجمله به طور غیرمنظم در قم توقف فرموده و عده کثیری از فضلای حوزه قم از مباحثات و محضر درس خارج فقه و اصول ایشان استفاده نموده‌اند».

آیت الله زنوزی پس از مسافرت هایی مکرر به شهرهای قم و مشهد، در حدود سال ۱۳۷۰ ق. به زادگاه خود بازگشت و مرجعیت امور دینی آن جا را برعهده گرفت. صاحب کتاب آثار الحجة در این زمینه می نویسد: «در این اواخر، قم را ترک و برای زعامت و پیشوایی مردم تبریز مهاجرت به آن سامان نموده... اهالی آذربایجان عموماً در مراجعات دینی متکی به ایشان و مجلس درس و افتای معظم له در تبریز دائر است».

این فقیه وارسته در تبریز با عده‌ای از مدرسین بزرگ و عالمان سرشناس از جمله: سید محمد مولانا (۱۳۶۳-۱۲۴۹ ق)، سید ابوالحسن انگجی (۱۳۵۷-۱۲۸۲)، سید ابراهیم دروازه ای (۱۳۸۱-۱۳۱۳ ق) هم عصر بود و هر کدام در سامان دهی حوزه های علمیه و پیشبرد اهداف عالیه اسلام تلاش می کردند.

وفات

مرحوم میرزا رضی زنوزی، پس از هشتاد سال عمر بابرکت، در ۱۶ ربیع الاول ۱۳۷۴ ق. ندای حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. پیکر مطهرش با تجلیل فراوان تشییع گردید و بنا به وصیتش به شهر مقدس قم انتقال یافت و در جوار مرقد ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها در مسجد بالاسر مدفون شد.

منابع