بابا طاهر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:10727.jpg|right|بابا طاهر]]
+
'''«بابا طاهر همدانی»''' ملقب به «عریان»، عارف و شاعر مشهور [[ایران|ایرانی]] در قرن ۵ قمری است. از بابا طاهر علاوه بر دوبیتی‌های معروف او، رساله‌ای [[عرفان|عرفانی]] مشتمل بر کلمات قصاری به زبان عربی به نام «اشارات» به جای مانده است.
 +
[[پرونده:باباطاهر.jpg|بندانگشتی|آرامگاه باباطاهر در همدان]]
  
بابا طاهر معروف به «عریان» عارف و شاعر ایرانی قرن 5 هجری قمری. در مورد سال تولد و وفات، نحوه معاش و علم و دانش و معرفت و مسلک عارفانه او از منابع قدیم هیچ اطلاع روشن و دقیقی بدست نیامده تا جائی که بعضی ها او را شخصیت مرموز می خوانند.
+
==زندگی‌نامه==
  
نام پدر او مشخصا معلوم نیست ولی صاحب «لذریعه» او را "فریدون" گفته است. این شاعر صوفی منش اهل همدان در ایران است، در همان جا زندگی می کرد و در همان جا فوت کرد. قدیمی ترین مأخذی که در تاریخ است، ملاقات و گفتگوی طغرل سلجوقی و بابا طاهر است که این پادشاه لشگر خود را در مقابل و ملاقات او، متوقف کرد و بوسه بر دستان او زد و توصیه اش را اجابت کرد و سخن عتاب آلود او را برتافت.
+
این شاعر [[تصوف|صوفی]] منش اهل همدان در [[ایران]] است. در مورد سال تولد و وفات، نحوه معاش و مسلک باباطاهر از منابع قدیم اطلاع روشن و دقیقی بدست نیامده است. برخی پژوهشگران تاریخ تولد او را سال‌های پایانی قرن چهارم هجری قمری می‌دانند.  
  
==القاب باباطاهر==
+
مسلک درویشی و فروتنی او که شیوه‌های عارفان بزرگ است، سبب شد که گوشه‌گیری را اختیار نماید و در نتیجه، شرح احوال مفصلی از او در دست نماند، فقط در بعضی از کتب صوفیه ذکری از مقام معنوی و ریاضت و درویشی و استغنای طبع او آمده است. قدیمی ترین مأخذی که در تاریخ است، ملاقات و گفتگوی طغرل سلجوقی و بابا طاهر در ۴۴۷ قمری است که این پادشاه لشگر خود را در مقابل او، متوقف کرد و وی را مورد تکریم قرار داد و توصیه اش را اجابت کرد.
  
لفظ بابا در تمام منابع قدیم و متاخر، به عنوان پیشنام او آورده شده است. این لقب حتما به خاطر تفحیم و تنظیم است زیرا بابا معادل پیر، شیخ و مرشد می باشد و این لقب معمولا به پیران کامل و مرشدان اطلاق می شد. خودش در 3 غزل که به وزن دو بیتی است طاهر گفته و در یک غزل "بابا طاهر" تخلص کرده است.
+
لفظ "بابا" در تمام منابع قدیم و متاخر، به عنوان پیشنام او آورده شده است. این لقب معادل پیر، شیخ و مرشد می باشد و معمولا به پیران کامل و مرشدان اطلاق می شد. خودش در ۳ [[غزل]] که به وزن دو بیتی است "طاهر" گفته و در یک غزل "بابا طاهر" [[تخلص]] کرده است. ولی لقب "عریان" در هیچیک از منابع قدیم و حداقل تا اواسط قرن نهم همراه نام او نیست. به احتمال بسیار، این صفت "عریان" بیانگر دوری او از علائق دنیوی است. اگرچه گاهی این فکر پیش آمده که او سر و پا برهنه بوده و یا در معابر عمومی برهنه شده است. در برخی منابع هم از او با صفات شیفته، شوریده و دیوانه فرزانه یاد شده است.  
  
ولی لقب "عریان" در هیچیک از منابع قدیم و حداقل تا اواسط قرن نهم همراه نام او نیست. به احتمال بسیار، این صفت "عریان" بیانگر دوری او از علائق دنیوی است. اگر چه گاهی این فکر پیش آمده که او سر و پا برهنه بوده و یا در معابر عمومی برهنه شده است. در برخی مأخذ هم از او با صفت شیفته گونه، دیوانه، دیوانه فرزانه یاد شده است. ولی در حافظه بیشتر ایرانی ها، باباطاهر همدانی او را می دانند.
+
گفته شده پیروان فرقه [[اهل حق]]، باباطاهر را از بزرگان خودشان می دانند و او را از یاران هم عقیده و همراز "شاه خوشین لرستانی" که از بزرگان "اهل حق" بوده می گویند، البته منابعی هم درباره ارتباط او با "شاه خوشین" هست.
  
==باباطاهر و اهل حق==
+
این شاعر و عارف محبوب ایرانی سرانجام در ۸۵ سالگی در همدان دیده از جهان فرو بست. در مورد سال وفات او نظریه های مختلفی بیان شده و به طور یقین نمی توان سال وفات او را مشخص کرد. آرامگاه باباطاهر بر فراز تپه ای در شمال غربی همدان، مقابل قله الوند و از سوی دیگر مقابل بقعه امامزاده حارث بن علی علیه السلام ساخته شده است. در جوار آرامگاه او، مقبره مشاهیر بزرگ همدان قرار دارد.
  
پیروان آیین یارسان = اهل حق، باباطاهر را از بزرگان خودشان می دانند و او را از یاران هم عقیده و همراز "شاه خوشین لرستانی" که از بزرگان "اهل حق" بوده می گویند، البته منابعی هم درباره ارتباط او با "شاه خوشین" هست.
+
==آثار و اشعار ==
  
==اشعار باباطاهر==
+
باباطاهر بدون هیچ پیچیدگی و یا توسل به اصطلاحات علمی، افکار و اندیشه‌های خود را بیان کرده است و شعرش بسیار روان، ساده و بی‌پیرایه است. باباطاهر در اشعارش غالبا از درویشی و قلندری و بی‌سر و سامانی حرف می‌زند و [[تواضع|فروتنی]] را تعلیم می‌کند. در ترانه‌هایش عشق به خداوند به ساده‌ترین زبان موج می‌زند، غم و اندوه در شعرش غلبه دارد و همواره با چشم بصیرت به زیبایی‌های طبیعت نگریسته و به حقیقت اشیاء پی می‌برد.
  
بیشتر شهرت او به خاطر دو بیتی های عوام فهم و خواص پسند اوست. اطلاق دوبیتی (و ترانه) به این نوع شعر در قرن اخیر بیشتر رایج شده است و ایرانی ها مخصوصا در نواحی مرکزی و غرب کشور، همیشه به این نوع شعر ساده بیشتر گرایش داشتند. بعضی ها گویش اشعار او را محلی می دانند. مضامین اشعار او را با عناصر طبیعت، کوه و صحرا و گل و گیاه، عواطف لطیف و احساسات رقیق، غم غربت و درد دلتنگی، درویشی و قلندری و ملامتی، اندوه بی سامانی و حسرت وصال، شکوه از ناپایداری ها و بی وفایی ها، اعتراف به گناه و پوزش از خدا، مویه هایی حاصل هجران، شور و جذبه های عشق افلاطونی و... تشکیل می دهند.
+
بیشتر شهرت باباطاهر به خاطر دو بیتی های عوام فهم و خواص پسند اوست. اطلاق [[دوبیتی]] (و ترانه) به این نوع [[شعر]] در قرن اخیر بیشتر رایج شده است و ایرانی ها مخصوصا در نواحی مرکزی و غرب کشور، همیشه به این نوع شعر ساده بیشتر گرایش داشتند. بعضی ها گویش اشعار او را محلی می دانند. مضامین اشعار او را با عناصر طبیعت، کوه و صحرا و گل، عواطف لطیف و احساسات رقیق، غم غربت و درد دلتنگی، درویشی و قلندری و ملامتی، اندوه بی سامانی و حسرت وصال، شکوه از ناپایداری ها و بی وفایی ها، اعتراف به گناه و پوزش از خدا، مویه هایی حاصل هجران، شور و جذبه های عشق افلاطونی و... تشکیل می دهند.
  
==آثار==
+
بابا طاهر با سخن بسیار روان و ساده و بی پیرایه خود، نیکوکاری، خیر خواهی و احسان و ترک ظلم و ستم به خلق را به خوبی بیان کرده، و عشق و ایمان و دلباختگی خود به مذهب [[شیعه]] و توسل به [[ائمه اطهار]] و تضرع به درگاه [[خدا]] را با جاذبه بیان می کند.
  
علاوه بر دوبیتی های او، رساله ای عرفانی مشتمل بر اشارات یا کلمات قصار به زبان عربی به باباطاهر منسوب است که با اختلاف بین بیست و سه یا پنجاه باب، تدوین شده است. این رساله همیشه مورد توجه صوفیه بوده است و بر آن کلمات، شروحی نوشته شد. شرحی دیگر با عنوان "الفتوحات الربانیه فی فرج الاشارات الهمدانیه"، دو شرح دیگر از کلمات او به وسیله سلطان علیشاه، تالیف شده است. یکی به زبان فارسی و دیگری به زبان عربی با عنوان های «توضیح» و «ایضاح».
+
یکی از اشعار مشهور وی با لهجه لری چنین است:
  
با مطالعه کلمات قصار او، معلوم می شود که او نه این که فردی عامی نبوده بلکه دانشمندی است که در باب مسائلی چون علم و معرفت، عقل و نفس، دنیا و عقبی، اشاره و وجد و سماع، مشاهده و مراقبه، زهد و توکل و رضا، سکر و محبت، فقر و فنا، و... در واقع از جزئی ترین اصول [[فقه]] و شریعت تا پیچیده ترین مسائل فلسفه، عرفان و تصوف، احاطه کامل داشته و در واقع پس از طی مراحل علم به گفته برتلس بعد به جرگه تصوف درآمده است و عارف کامل و مرشد زمان خودش بوده است.
+
خوشا آنان که الله یارشان بی * به حمد و قل هو الله کارشان بی
  
==آرامگاه باباطاهر==
+
خوشا آنان که دایم در نمازند * بهشت جاودان بازارشان بی
  
آرامگاهش بر فراز تپه ای در شمال غربی همدان، مقابل قله الوند و از سوی دیگر مقابل بقعه امامزاده حارث (هادی) بن علی علیه السلام ساخته شده است. آرامگاه قدیمی اش به صورت برج آجری 6 ضلعی ساخته شد که در اوایل قرن 14 شمسی در معرض خرابی بود که سال 1317 شمسی تجدید بنا شد ولی ناتمام ماند. بار دیگر در سال 1329 - 1331، بازسازی شد و در سالهای 1346 - 1349 ش، کامل شد. در جوار آرامگاه او، مقبره مشاهیر بزرگ همدان قرار دارد.
+
علاوه بر دوبیتی های او، رساله ای [[عرفان|عرفانی]] مشتمل بر اشارات یا کلمات قصار به زبان عربی به باباطاهر منسوب است که بین بیست و سه یا پنجاه باب، تدوین شده و عقاید عرفانی را در علم و معرفت و ذکر عبادت و وجد و محبت بیان کرده است. این رساله همیشه مورد توجه [[تصوف|صوفیه]] بوده و بر آن کلمات، شروحی نوشته شده است، از جمله شرحی با عنوان "الفتوحات الربانیه فی فرج الاشارات الهمدانیه". دو شرح دیگر نیز از کلمات او به وسیله سلطان علیشاه، تالیف شده است، یکی به زبان فارسی و دیگری به زبان عربی با عنوان های «توضیح» و «ایضاح».
 +
 
 +
با مطالعه کلمات قصار باباطاهر، معلوم می شود که او فردی عامی نبوده، بلکه دانشمندی است که در باب مسائلی چون علم و معرفت، عقل و نفس، دنیا و عقبی، اشاره و وجد و سماع، مشاهده و مراقبه، زهد و توکل و رضا، سکر و محبت، فقر و فنا، و... در واقع از اصول [[فقه]] و شریعت تا مسائل [[فلسفه]]، [[عرفان]] و [[تصوف]]، احاطه کامل داشته و در واقع پس از طی مراحل علم بعد به جرگه [[تصوف]] درآمده است و عارف کامل و مرشد زمان خودش بوده است.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 10، به نقل از بیشتر از 30 منبع.
 
  
[[رده: شعرا]]
+
* "باباطاهر عریان"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۰.
 +
* "باباطاهر عریان"، [http://pajoohe.ir/%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86__a-36939.aspx پژوهشکده باقرالعلوم].   
 +
[[رده:شعرای پارسی گو]]
 +
[[رده:شعرای پارسی گوی قرن پنجم]]
 +
[[رده:عارفان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۷

«بابا طاهر همدانی» ملقب به «عریان»، عارف و شاعر مشهور ایرانی در قرن ۵ قمری است. از بابا طاهر علاوه بر دوبیتی‌های معروف او، رساله‌ای عرفانی مشتمل بر کلمات قصاری به زبان عربی به نام «اشارات» به جای مانده است.

آرامگاه باباطاهر در همدان

زندگی‌نامه

این شاعر صوفی منش اهل همدان در ایران است. در مورد سال تولد و وفات، نحوه معاش و مسلک باباطاهر از منابع قدیم اطلاع روشن و دقیقی بدست نیامده است. برخی پژوهشگران تاریخ تولد او را سال‌های پایانی قرن چهارم هجری قمری می‌دانند.

مسلک درویشی و فروتنی او که شیوه‌های عارفان بزرگ است، سبب شد که گوشه‌گیری را اختیار نماید و در نتیجه، شرح احوال مفصلی از او در دست نماند، فقط در بعضی از کتب صوفیه ذکری از مقام معنوی و ریاضت و درویشی و استغنای طبع او آمده است. قدیمی ترین مأخذی که در تاریخ است، ملاقات و گفتگوی طغرل سلجوقی و بابا طاهر در ۴۴۷ قمری است که این پادشاه لشگر خود را در مقابل او، متوقف کرد و وی را مورد تکریم قرار داد و توصیه اش را اجابت کرد.

لفظ "بابا" در تمام منابع قدیم و متاخر، به عنوان پیشنام او آورده شده است. این لقب معادل پیر، شیخ و مرشد می باشد و معمولا به پیران کامل و مرشدان اطلاق می شد. خودش در ۳ غزل که به وزن دو بیتی است "طاهر" گفته و در یک غزل "بابا طاهر" تخلص کرده است. ولی لقب "عریان" در هیچیک از منابع قدیم و حداقل تا اواسط قرن نهم همراه نام او نیست. به احتمال بسیار، این صفت "عریان" بیانگر دوری او از علائق دنیوی است. اگرچه گاهی این فکر پیش آمده که او سر و پا برهنه بوده و یا در معابر عمومی برهنه شده است. در برخی منابع هم از او با صفات شیفته، شوریده و دیوانه فرزانه یاد شده است.

گفته شده پیروان فرقه اهل حق، باباطاهر را از بزرگان خودشان می دانند و او را از یاران هم عقیده و همراز "شاه خوشین لرستانی" که از بزرگان "اهل حق" بوده می گویند، البته منابعی هم درباره ارتباط او با "شاه خوشین" هست.

این شاعر و عارف محبوب ایرانی سرانجام در ۸۵ سالگی در همدان دیده از جهان فرو بست. در مورد سال وفات او نظریه های مختلفی بیان شده و به طور یقین نمی توان سال وفات او را مشخص کرد. آرامگاه باباطاهر بر فراز تپه ای در شمال غربی همدان، مقابل قله الوند و از سوی دیگر مقابل بقعه امامزاده حارث بن علی علیه السلام ساخته شده است. در جوار آرامگاه او، مقبره مشاهیر بزرگ همدان قرار دارد.

آثار و اشعار

باباطاهر بدون هیچ پیچیدگی و یا توسل به اصطلاحات علمی، افکار و اندیشه‌های خود را بیان کرده است و شعرش بسیار روان، ساده و بی‌پیرایه است. باباطاهر در اشعارش غالبا از درویشی و قلندری و بی‌سر و سامانی حرف می‌زند و فروتنی را تعلیم می‌کند. در ترانه‌هایش عشق به خداوند به ساده‌ترین زبان موج می‌زند، غم و اندوه در شعرش غلبه دارد و همواره با چشم بصیرت به زیبایی‌های طبیعت نگریسته و به حقیقت اشیاء پی می‌برد.

بیشتر شهرت باباطاهر به خاطر دو بیتی های عوام فهم و خواص پسند اوست. اطلاق دوبیتی (و ترانه) به این نوع شعر در قرن اخیر بیشتر رایج شده است و ایرانی ها مخصوصا در نواحی مرکزی و غرب کشور، همیشه به این نوع شعر ساده بیشتر گرایش داشتند. بعضی ها گویش اشعار او را محلی می دانند. مضامین اشعار او را با عناصر طبیعت، کوه و صحرا و گل، عواطف لطیف و احساسات رقیق، غم غربت و درد دلتنگی، درویشی و قلندری و ملامتی، اندوه بی سامانی و حسرت وصال، شکوه از ناپایداری ها و بی وفایی ها، اعتراف به گناه و پوزش از خدا، مویه هایی حاصل هجران، شور و جذبه های عشق افلاطونی و... تشکیل می دهند.

بابا طاهر با سخن بسیار روان و ساده و بی پیرایه خود، نیکوکاری، خیر خواهی و احسان و ترک ظلم و ستم به خلق را به خوبی بیان کرده، و عشق و ایمان و دلباختگی خود به مذهب شیعه و توسل به ائمه اطهار و تضرع به درگاه خدا را با جاذبه بیان می کند.

یکی از اشعار مشهور وی با لهجه لری چنین است:

خوشا آنان که الله یارشان بی * به حمد و قل هو الله کارشان بی

خوشا آنان که دایم در نمازند * بهشت جاودان بازارشان بی

علاوه بر دوبیتی های او، رساله ای عرفانی مشتمل بر اشارات یا کلمات قصار به زبان عربی به باباطاهر منسوب است که بین بیست و سه یا پنجاه باب، تدوین شده و عقاید عرفانی را در علم و معرفت و ذکر عبادت و وجد و محبت بیان کرده است. این رساله همیشه مورد توجه صوفیه بوده و بر آن کلمات، شروحی نوشته شده است، از جمله شرحی با عنوان "الفتوحات الربانیه فی فرج الاشارات الهمدانیه". دو شرح دیگر نیز از کلمات او به وسیله سلطان علیشاه، تالیف شده است، یکی به زبان فارسی و دیگری به زبان عربی با عنوان های «توضیح» و «ایضاح».

با مطالعه کلمات قصار باباطاهر، معلوم می شود که او فردی عامی نبوده، بلکه دانشمندی است که در باب مسائلی چون علم و معرفت، عقل و نفس، دنیا و عقبی، اشاره و وجد و سماع، مشاهده و مراقبه، زهد و توکل و رضا، سکر و محبت، فقر و فنا، و... در واقع از اصول فقه و شریعت تا مسائل فلسفه، عرفان و تصوف، احاطه کامل داشته و در واقع پس از طی مراحل علم بعد به جرگه تصوف درآمده است و عارف کامل و مرشد زمان خودش بوده است.

منابع