محمدعلی مدرس تبریزی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' ستارگان حرم، جلد 4 '''نویسنده:''' اسماعيل محمد كرمانشا...' ایجاد کرد)
 
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{شناسنامه عالم
'''منبع:''' ستارگان حرم، جلد 4
+
||نام کامل = محمدعلی مدرس خیابانی تبریزی
 +
||تصویر= [[پرونده:Mudarres.jpg|220px|center]]
 +
||زادروز =  1296 قمری
 +
|زادگاه = [[تبریز]]
 +
|وفات =  1373 قمری
 +
|مدفن = [[قم]]
 +
|اساتید =  [[آیت الله محمدعلی شاه آبادی|میرزا محمدعلی شاه‌آبادی]]، [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف الغطاء]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = [[ريحانة الادب (کتاب)|ریحانة الادب]]، فرهنگ نوبهار،...
 +
}}
 +
میرزا محمدعلی مدرس خیابانی تبریزی(1296ق-1373ق)، از مجتهدین و فقها که در علوم ادبیات فارسی و ادبیات عرب، لغت، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[حدیث]]، [[درایه الحدیث|درایه]]، [[حکمت]]، [[علم کلام|کلام]]، هیئت و نجوم قدیم تبحر داشته است. وی در سال ۱۲۹۶ هـ.ق<ref>مستدرک اعیان الشیعه، حسن الامین، دارالتعارف للمطبوعات، ج۱، ۱۸۸.</ref> در [[تبریز]] شهر دانشمدان بافضیلت پا به عرصه وجود نهاد. مدرس تبریزی به مدرس خیابانی<ref>فرهنگ فارس معین، ج۶، ص۱۹۳۷.</ref> نیز مشهور بود.
  
'''نویسنده:''' اسماعيل محمد كرمانشاهى
+
==تحصیلات و اساتید==
  
==محمدعلى مدرس تبريزى ==
+
مقدمات علوم عربی را در حوزه های دینی آن روز فراگرفت. آن گاه به تحصیل کتب معمولی فقهی، اصولی و [[ریاضی|ریاضیات]] در مدرسه طالبیه تبریز روی آورد. وی علوم معقول را در محضر آیت الله میرزا علی لنکرانی، خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را در مکتب آیت الله حاج میرزا ابوالحسین مجتهد (مشهور به انگجی) آموخت. همچنین در حوزه درسی آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی قدس سره حاضر شد.<ref>ر.ک:ریحانة الادب، ج۸، ص۱۶.</ref>
  
(صاحب ريحانة الادب)
+
حوزه درسی این دو عالم بزرگوار که از مراجع دینی بودند، مدرس تبریزی را به مراتب عالی فقهی و اصولی رهنمون شد و کمال نبوغ اجتهادی را در او به ظهور رساند و به این ترتیب مراجع بزرگ آن زمان حضرات آیات [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه‌کمره ای]]، [[سید صدرالدین صدر]]، [[آیت الله محمدعلی شاه آبادی|میرزا محمدعلی شاه‌آبادی تهرانی]]، [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف الغطاء]]، [[آقا بزرگ تهرانی]] و [[سید محسن حکیم]]، محمدعلی هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین رشتی به وی اجازه [[اجتهاد]] دادند.
  
'''حيات طيبه'''
+
==مدرس، از زبان دیگران==
  
محمدعلى مدرس در سال هـ.ق(1) در تبريز، شهر دانشمدان بافضيلت پا به عرصه وجود نهاد. مدرس تبريزى كه به مدرس خيابانى(2) نيز مشهور بود. مقدمات علوم عربى را در حوزه هاى دينى آن روز فراگرفت آن گه به تحصيل كتب معمولى فقهى، اصولى و رياضيات در مدرسه طالبيه تبريز روى آورد. وى علوم معقول را در محضر آيت الله ميرزا على لنكرانى، خارج [[فقه]] و [[اصول]] را در مكتب آيت الله حاج ميرزا ابوالحسين مجتهد (مشهور به انگجى) آموخت همنين در حوزه درسى آيت الله ميرزا صادق مجتهد تبريزى قدس سره حاضر شد.(3)
+
در حالاتش چنین ذکر کرده اند: «شبها مرتباً، وقت سحر و قبل از طلوع صبح بیدار می شد، پس از ادای نوافل و فریضه صبح با پشتکار کم‌نظیری به مطالعه می پرداخت و برای این که از تألیف و مطالعه بازنماند، باب معاشرت و رفت و آمد با دیگران را حتی الامکان بر روی خود بسته بود».<ref>ریحانة الادب، ج۸، ص۶ ص۱۲.</ref> و از خصوصیات ویژه وی، مناعت طبع، عزت نفس، سربلندی و سرافرازی را نام برده اند.
  
حوزه درسى اين دو عالم بزرگوار كه از مراجع دينى بودند، مدرس تبريزى را به مراتب عالى فقهى و اصولى رهنمون شد و كمال نبوغ اجتهادى را در او به ظهور رساند و به اين ترتيب مراجع بزرگ آن زمان حضرات آيات سد محمد حجت كوه‌كمره اى، سيد صدرالدين صدر، ميرزا محمدعلى شاه‌آبادى تهرانى، محمدحسين كاشف الغطاء، ميرزا عبدالحسين رشتى به وى اجازه [[اجتهاد]] دادند.
+
در بیان احوال او نوشته اند: «دوازده سال آخر عمر را در حجره ای در مدرسه سپهسالار تهران (مدرسه عالی [[شهید مطهری]] قدس سره) انزوا اختیار نمود و باب معاشرت را به روی خود بست و با فراغت بیشتر و با شوقی روزافزون به کار خود ادامه داد.<ref>همان، ج۱، ص۱۳.</ref>
  
علاوه بر آن محمدعلى مدرس تبريزى از محضر آيات عظام محمدعلى هبةالدين شهرستانى، [[آقا بزرگ تهرانى]] و سید محسن حكيم، محمدحسين كاشف الغطاء و ميرزا عبدالحسين رشتى اجازه روايت گرفت.
+
آیت الله العظمی [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|مرعشی نجفی]] قدس سره می فرمود: «پس از فوت این عالم ربانی در تبریز بر حسب وصیت آن مرحوم، جنازه اش را به [[قم]] منتقل نمودند، این جانب متصدی نماز و دیگر احکام شرعیه اش شدم. هنگامی که به قبر می سپردم، کفتنش کنار رفت. عطر وجودش که عطر خاص سیب را می داد، مرا مدهوش نمود آنچنان بوی خوش سیبی سراسر وجود او را احاطه کرده بود که غرق در عالم عطریات بود، چنین منظره و چنین عطری را در عمرم جای دیگر مشاهده و احساس نکرده بودم».<ref>مفاخر آذربایجان، دکتر عقیی، بخشایشی، تبریز، نشر آذربایجان، ج۱، ص۳۲۶.</ref>
  
'''علاقه به تحصيل و تأليف '''
+
سید محمدعلی روضاتی می گوید: «...مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم. ملکات و صفات عالی و نیکوی آن مرد بزرگ به قدری مرا جذب نموده بود که غالب ایام توقفم در تهران به خدمتش می رسیدم حقا بزرگ مردی فوق‌العاده بود...».<ref>همان، ص۱۱.</ref>
  
مرحوم مدرس تبريزى در زندگينامه اش از شوق به تحصيل دانش و تأليف اين گونه سخن مى گويد: به اقتضاى شوق فطرى كه در ميراث اثر علمى اشتم باب مراوده را بر روى خودم مسدود و با فضل غيرمتناهى به تأليف آغاز كردم. و چه زيبا توانست اين علاقه و شوق فطرى را به مقصد برساند و تأليفات ارزنده اى به جامعه علمى تحويل دهد. توفيق حضرت [[حق]]، علاقه، پشتكار(4) و امانت در نوشتار موجب شد كه امروزه آثار گرانسنگى از وى به يادگار بماند و نامش جاودانه شود. آثارى كه [[صدقه]] جاريه براى او و براى اهل تحقيق منبع شايسته اى شد، و چه زيباست توصيه او به فرزندش كه خود مصداق بارز آن شد.
+
در لغت نامه دهخدا با عنوان دانشمند و مؤلف متأخر از وی یاد شده است.<ref>لغت‌نامه دهخدا، چاپ جدید، ج۱۲، ص۱۸۱۳۶.</ref>
  
بگذار به گيتى اثرى ز آن كه در آفاق  × تا چشم به هم بر زنى از ما اثرى نيست.(5)
+
مؤلف «علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی» می نویسد: «مدرس تبریزی یکی از علماء و دانشمندان بزرگ آذربایجان در قرن اخیر و فقیهی محقق، حکیمی متکلم، محدثی عالم به [[علم رجال]] و ادیبات و لغت عرب و عجم بود».<ref>علمای بزرگ، شیعه از کلینی تا خمینی، م، جقادقانی، ص۳۸۸ و ۳۸۹.</ref>
  
'''نماز شب '''
+
صاحب کتاب «علمای معاصرین» می نویسد: «تبحرش بر ملل عالم مبرهن... در علم معقول و منقول و ادب بهره کامل و نصیب وافر دارد و امروز در حل مشکلات و معضلات هیئت و حساب از عظمای علمای عصر معدود می گردد».
  
در حالاتش چنين ذكر كرده اند: «شبها مرتباً، وقت سحر و قبل از طلوع صبح، بيدار مى شد، پس از اداى نوافل و فريضه صبح با پشتكار كم‌نظيرى به مطالعه مى پرداخت و براى اين كه از تأليف و مطالعه بازنماند، باب معاشرت و رفت و آمد با ديگران را حتى الامكان بر روى خود بسته بود».(6) و از خصوصيات ويژه اى، مناعت طبع، عزت نفس، سربلندى، و سرافرازى را نام برده اند.
+
در کتاب «فرهنگ بزرگان اسلام و ایران» به «فاضل و عالم در رجال» متصف شده است.<ref>فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص۵۵۷.</ref>
  
در بيان احوال او نوشته اند: «دوازده سال آخر عمر را در حجره اى در مدرسه سپهسالار تهران (مدرسه عالى [[شهيد مطهرى]] قدس سره) انزوا اختيار نمود و باب معاشرت را به روى خود بست و با فراغت بيشتر و با شوقى روزافزون به كار خود ادامه داد.(7) و سرانجام روح بلند اين عالم جليل القدر پس از يك عمر تحقيق و تأليف در 16 فروردين سال 1333 ش (مطابق، اول [[شعبان]] امانت) به خاك سپرده شد.(8)
+
و [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|آقا بزرگ تهرانی]] در [[نقباء البشر (کتاب)|نقباءالبشر]] او را «عالمی متتبع و مؤلفی معروف» می داند.<ref>نقباة البشر فی القرن الرابع عشر، ج۴، ص۱۴۵۷.</ref>
  
'''شعر طلوع و غروب '''
+
==آثار و تألیفات==
  
فرزندش (محمد مدرس) سال ولايت و وفات پدر را ضمن شعرى چنين ثبت نمود.  
+
مرحوم مدرس تبریزی در زندگینامه اش از شوق به تحصیل دانش و تألیف این گونه سخن می گوید: «به اقتضای شوق فطری که در میراث اثر علمی اشتم باب مراوده را بر روی خودم مسدود و با فضل غیرمتناهی به تألیف آغاز کردم». و چه زیبا توانست این علاقه و شوق فطری را به مقصد برساند و تألیفات ارزنده ای به جامعه علمی تحویل دهد. توفیق حضرت حق، علاقه، پشتکار<ref>نقباة البشر فی القرن الرابع عشر، الشیخ آقا بزرگ التهرانی، [[مشهد]]، دالمرتضی، ۱۴۰۴ ق، ج۴، ص۱۴۵۷.</ref> و امانت در نوشتار موجب شد که امروزه آثار گرانسنگی از وی به یادگار بماند و نامش جاودانه شود. آثاری که صدقه جاریه برای او و برای اهل تحقیق منبع شایسته ای شد و چه زیباست توصیه او به فرزندش که خود مصداق بارز آن شد:<ref>ریحانة الادب، ج۸، ص۶.</ref>
  
از اين حسرت افسرده بودم كه ناگه  × به گوشم چنين گفت هاتف نهانى
+
{{بیت|بگذار به گیتی اثری، ز آن که در آفاق| تا چشم به هم بر زنی از ما اثری نیست}}
  
مدرس نمرده است هرگز(9) نميرد × كه ماندست آثار وى جاودانى.(10)(11)
+
مرحوم مدرس تبریزی از پیشروان فرهنگ نویسی در زبان فارسی بشمار می رود و آثارش منبع بسیاری از فرهنگ نویسان بوده است. به این نکته نیز باید توجه کرد که این فرهنگ نگار بزرگ از میان عالمان [[حوزه علمیه]] برخاسته است، با این وصف سهم حوزه علمیه در نگارش فرهنگ های امروزی در صدر جدول مراکز علمی، پژوهشی قرار دارد و به جای فرهنگ نگاری فارسی را نشأت گرفته از افکار عالمان دینی از جمله مرحوم مدرس تبریزی دانست.
  
'''عطر سيب'''
+
'''<I>مجموعه آثار چاپی و خطی:</I>'''<ref>ریحانة الادب، ج۱، ص۱۷، ص۶تا۸ - فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص۵۵۸ و فرهنگ تراجم نگاران، این کتاب به صورت مخطوط و تألیف محقق سخت کوش آقای ناصر باقری بیدهندی که اینجانب از آن بهره مند بوده ام).</ref>
  
آيت الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره مى فرمود: و پس از فوت اين عالم ربانى در تبريز، بر حسب وصيت آن مرحوم، جنازه اش را به [[قم]] منتقل نمودند، اين جانب متصدى نماز و ديگر [[احكام]] شرعيه اش شدم. «هنگامى كه به قبر مى سپردم، كفتنش كنار رفت. عطر وجودش كه عطر خاص سيب را مى داد، مرا مدهوش نمود، آن چنان بوى خوش سيبى سراسر وجود او را احاطه كرده بود كه غرق در عالم عطريات بود، چنين منظره و چنين عطرى را در عمرم جاى ديگر مشاهده و احساس نكرده بودم».(12)
+
<I>الف) آثار چاپ شده:</I>
  
سيد محمدعلى روضاتى مى گويد: «...مدرس تبريزى را فوق آن چه تصور كرده بودم، يافتم. ملكات و صفات عالى و نيكوى آن مرد بزرگ به قدرى مرا جذب نموده بود كه غالب ايام توقفم در تهران به خدمتش مى رسيدم حقا بزرگ مردى فوق‌العاده بود...».(15) در لغت نامه دهخدا با عنوان دانشمند و مؤلف متأخر از وى ياد شده است.(16)
+
*۱- ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة واللقب.<ref>الذربعه الی تصانیف الشیعه، العلامه الشیخ آقا بزرگ التهرانی، ج۱۱، ص۳۴۲.</ref> تألیف این اثر ارزشمند از سال ۱۳۶۴ هـ.ق (مطابق؛ ۱۳۲۴ هـ.ق) آغاز و تا هنگام وفات مؤلف ادامه داشت. «[[ريحانة الادب (کتاب)|ریحانة الادب]]» محصول نه سال تلاش مرحوم مدرس تبریزی در سالیان آخر عمرش است، این کتاب ارزشمند که در ردیف کتب معتبر و منابع شرح حال نویسی به زبان فارسی است و شرح حال ۴۶۲۴ نفر را در خود جای داده است، در زمره منابع مهم شرح حال نویسی به زبان فارسی است و از جمله منابع مهم لغت نامه [[علی اکبر دهخدا|دهخدا]] می باشد. آیت الله العظمی [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه‌کمری]] در تقریظی بر این کتاب می نویسد: «مجموعه نفیسی که در معروفین و کنی و القاب ملحوظ گردید و اثر قیم و تألیف مفید و جامع متتبع شهیر و بحاث خبیر و نقاد بصیر ثقةالاسلام و سند الاعلام حضرت آقای آمیرزا محمدعلی خیابانی تبریزی است. البته بر اهل اطلاع و بصیرت پوشده نیست که احیای تام و آثار علمای اعلام لازم و این گونه تألیفات از طرفی آثار علمای ابرار را احیاء نموده و از طرف دیگر جامعه اسلامی را بسیار فایده می بخشد و راه را بر طالبان تراجم سهل و آسان می گرداند...». صاحب کتاب مفاخر آذربایجان، «ریحانة الادب» را عصای دست خود در تألیف «طبقات مفسران [[شیعه]]» و آثار رجالی و تراجمی خود از جمله «مفاخر آذربایجان» می داند.<ref>مفاخر آذربایجان، ج۱، ص۳۲۵.</ref> محمدعلی روضاتی هم می نویسد: به تهران رفتم و از فرط ارادتی که به مؤلف «ریحانة الادب» پیدا کرده بودم، سراغ او رفته و در یکی از حجره های مدرسه سپهسالار به خدمتش رسیده و مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم.<ref>ریحانة الادب، ج۸، ص۱۱.</ref>
  
مؤلف علماى بزرگ شيعه از كلينى تا خمينى مى نويسد: «مدرس تبريزى... يكى از علماء و دانشمندان بزرگ آذربايجان در قرن اخير و فقيهى محقق، حكيمى متكلم محدثى عالم به علم رجال و اديبات و لغت عرب و عجم بود».(17)
+
*۲- الدرالثمین أو دیوان المعصومین: شامل اشعار و کلمات منظومه منسوب به [[چهارده معصوم]] علیهم السلام جلد دوم این اثر در تبریز به چاپ رسیده است.
  
صاحب كتاب علماى معاصرين مى نويسد: «تبحرس بر ملل عالم مبرهن... در علم معقول منقول و ادب بهره كامل و نصيب وافر دارد، و امروز در حل مشكلات و معضلات هيئت و حساب از عظماى علماى عصر معدود مى گردد».
+
*۳- فرهنگ بهارستان: این کتاب با اسلوب «سر الادب» ثعالبی به نگارش درآمده، موضوع آن مترادفات زبان فارسی است و در [[شعبان]] ۱۳۴۸ هـ.ق در تبریز چاپ شده است.<ref>همان، ج۱۶، ص۱۹۳.</ref>
  
در كتاب فرهنگ بزرگان [[اسلام]] و ايران به «فاضل و عالم در رجال» متصف شده است(18) و آقا بزرگ تهرانى در نقباءالبشر او را «عالمى متتبع و مؤلفى معروف»(19) مى داند.
+
*۴- فرهنگ نوبهار؛ موضوع آن معانی لغت فارسی به فارسی است و در سال ۱۳۴۸ هـ.ق در تبریز در دو جلد چاپ (سربی) شد این کتاب شامل بیش از نوزده هزار لغت است.
  
'''مدرس تبريزى و ريحانة الادب '''
+
*۵- کفایة المحصلین فی تبصرة احکام الدین: این کتاب شرح مزجی «تبصره» [[علامه حلی]] به عربی و در دو جلد است جلد اول در تبریز و به صورت سنگی چاپ و منتشر شده است.
  
«ريحانة الادب» محصول نه سال تلاش مرحوم مدرس تبريزى در ساليان آخر عمرش است، اين كتاب ارزشمند كه در رديف كتب معتبر و منابع شرح حال نويسى به زبان فارسى است و شرح حال 4624 نفر را در خود جاى داده است، در زمره منابع مهم شرح حال نويسى به زبان فارسى است و از جمله منابع مهم لغت نامه دهخدا مى باشد.
+
*۶- نثر اللثالی در شرح نظم اللثالی: موضوع آن [[تجوید]] و در شرح نظم اللثالی معروف میرابوالقاسم (قاری عهد شاه عباس ثانی صفوی) است. تألیف این کتاب فارسی در سال ۱۲۶۳ هجری به پایان رسید و در [[ذی الحجه]] ۱۳۷۸ با خط میرزا طاهر خوشنویس در ۱۲۹ صفحه چاپ شد.
  
آيت الله العظمى سيد محمد حجت (كوه‌كمرى) در تقريطى بر اين كتاب مى نويسد: «مجموعه نفيسى كه در معروفين و كنى و القاب ملحوظ گرديد و اثر قيم و تأليف مفيد و جامع متتبع شهير و بحاث خبير و نقاد بصير ثقةالاسلام و سند الاعلام حضرت آقاى آميرزا محمدعلى خيابانى تبريزى است. البته بر اهل ااطلاع و بصيرت پوشده نيست كه احياى تام و آثار علماى اعلام لازم و اين گونه تأليفات از طرفى آثار علماى ابرار را احياء نموده و از طرف ديگر جامعه اسلامى را بسيار فايده مى بخشد و راه را بر طالبان تراجم سهل و آسان مى گرداند...».
+
*۷- التحفة المهدیه: این کتاب از کتاب الدراک بین استخراج شده و اشعار [[ائمه اطهار|ائمه]] (از [[امام سجاد علیه السلام|امام چهارم]] به بعد) علیهم السلام را شامل می شود.<ref>همان، ج۳، ص۴۷۴.</ref>
  
'''صاحب كتاب مفاخر آذربايجان '''
+
<I>ب) آثار چاپ نشده:</I>
  
«ريحانة الادب را عصاى دست خود در تأليف «طبقات مفسران [[شيعه]]» و آثار رجالى و تراجمى خود از جمله «مفاخر آذربايجان مى داند».(20) و سرانجام محمدعلى روضاتى مى نويسد: به تهران رفتم و از فرط ارادت غاثبانه كه به مؤلف «ريحانة الادب» پيدا كرده بودم، سراغ او رفته و در يكى از حجره هاى مدرسه سپهسالار به خدمتش رسيده و مدرس تبريزى را فوق آن چه تصور كرده بودم، يافتم.(21)
+
*۸- حیاض الزلائل فی ریاض المسائل: اولین تألیف مرحم مدرس تبریزی است که در سن ۲۸ سالگی آن مرحوم در [[رجب]] سال ۱۳۲۴ هـ.ق تألیف آن به زبان عربی به پایان رسید، این کتاب شرح کتاب طهارت کتاب ریاض، (معروف به شرح کبیر سید علی طباطبائی) است.
  
'''مدرس در آينه آثار'''
+
*۹- غایة المنی فی تحقیق الکنی: تألیف کتاب در [[شعبان]] ۱۳۳۱ هـ.ق به پایان رسید این کتاب که به زبان عربی نگارش یافته، به بیان [[کنیه]] های مستعمله در غیرانسان اختصاص یافته است.
  
مرحوم مدرس تبريزى از پيشروان فرهنگ نويسى در زبان فارسى بشمار مى رود و آثارش منبع بسيارى از فرهنگ نويسان بوده است. به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه اين فرهنگ نگار بزرگ از ميان عالمان [[حوزه علميه]] برخاسته است، با اين وصف سهم حوزه علميه در نگارش فرهنگ هاى امروزى در صدر جدول مراكز علمى، پژوهشى قرار دارد و به جای فرهنگ نگارى فارسى را نشأت گرفته از افكار عالمان دينى از جمله مرحوم مدرس تبريزى دانست.
+
*۱۰- فرهنگ نگارستان<ref>همان، ج۱۶، ص۲۱۹.</ref>: تألیف کتاب در [[ماه محرم|محرم]] ۱۳۵۹ هـ.ق به پایان رسید. این اثر ارزشمند دربرگیرنده ۵۵/۰۰۰ لغت مفرد و مرکب است و در ۵ جلد و (دستنویس) نگارش یافته است.
  
'''<I>مجموعه آثار چاپى و خطى:</I>'''(22)
+
*۱۱- قاموس المعارف: تألیف کتاب قاموس در [[ربیع الثانی]] ۱۳۴۵ هـ.ق خاتمه یافته است، این کتاب به زبان فارسی و حاوی ۴۵/۰۰۰ لغت عصری معمولی و شاهکار مؤلفات آن مرحوم است که علاوه بر استیفای لغات فارسی، اکثر لغات عربی و پاره ای از لغات بیگانه را هم که در زبان فارسی رایج است، شامل می شود. همچنین شرح اجمالی عقائد و مذاهب مختلفه و اصطلاحات دینی و فنون نجومی، ریاضی، عروضی، تاریخی، غیر آنها را دربردارد. رساله مستقلی در دستور زبان فارسی در اول کتاب قاموس نگارش یافته است که می تواند به عنوان کتابی مستقل مورد استفاده قرار گیرد.
  
* <I>الف) آثار چاپ شده :</I>
+
*۱۲- امثال و حکم ترکی آذربایجانی
  
* 1- ريحانة الادب فى تراجم المعروفين بالكنية واللقب(23) شرح حال(4624) نفر، تأليف اين اثر ارزشمد از سال 1364 هـ.ق (مطابق؛ 1324 هـ.ق) آغاز و تا هنگام وفات مؤلف ادامه داشت.
+
== وفات ==
 +
سرانجام این عالم جلیل القدر پس از یک عمر تحقیق و تألیف، در ۱۶ فروردین سال ۱۳۳۳ ش (مطابق، اول [[شعبان]] 1373 قمری) دار فانی را وداع گفت و در قبرستان شیخان [[قم]] به خاک سپرده شد.<ref>ریحانة الادب، ج۸، ص۱۵.</ref>
  
* 2- الدراثمين او ديوان المعصومين: شامل اشعار و كلمات منظومه منسوبه به چهارده معصوم عليهم السلام جلد دوم اين اثر در تبريز به چاپ رسيده است.
+
فرزندش (محمد مدرس) سال ولادت و وفات پدر را ضمن شعری چنین ثبت نمود:
  
* 3- فرهنگ بهارستان: اين كتاب با اسلوب «سر الادب ثعالبى» به نگارش درآمده، موضوع آن مترادفات زبان فارسى است و در [[شعبان]] 1348 هـ.ق در تبريز چاپ شده است.(24)
+
از این حسرت افسرده بودم که ناگه * به گوشم چنین گفت هاتف نهانی
  
* 4- فرهنگ نوبهار؛ موضوع آن معانى لغت فارسى به فارسى است و در سال 1348 هـ.ق در تبريز در دو جلد چاپ (سربى) شد اين كتاب شامل بيش از نوزده هزار لغت است.
+
مدرس نمرده است هرگز<ref>.۱۲۳۶ (ولادت)، این تاریخ با حساب ابجد بدست می آید.</ref> نمیرد * که ماندست آثار وی جاودانی<ref> ۱۳۷۳(وفات)، با جمع حروف ابجد، عدد مذکور حاصل می شود.</ref> <ref>ریحانة الادب، ج۸، ص۵.</ref>
  
* 5- كفاية المحصلين فى تبصرة احكام الدين: اين كتاب شرح مزجى تبصره [[علامه حلى]] به عربى و در دو جلد است جلد اول در تبريز و به صورت سنگى چاپ و منتشر شده است.
+
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
  
* 6- نثر اللثالى در شرح نظم اللثالى: موضوع آن تجويد و در شرح نظم اللثالى معروف مير ابوالقاسم (قارى عهد شاه عباس ثانى صفوى) است. تأليف اين كتاب فارس در سال 1263 هجرى به پايان رسيد و در [[ذى الحجه]] 1378 با خط ميرزا طاهر خوشنويس در 129 صفحه چاپ شد.
+
==منابع==
  
* 7- التحفه المهديه : اين كتاب از كتاب الدراك بين استخراج شده و اشعار ائمه (از امام چهارم به بعد) علیهم السلام را شامل مى شود.(25)
+
*اسماعيل محمد كرمانشاهى، ستارگان حرم، جلد 4.
 +
*ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، [http://www.andisheqom.com/Files/olamamosnaf.php?idVeiw=4838&level=4&subid=4838 اندیشه قم]، بازیابی: 6 اسفند 1392.
  
* <I>ب) آثار چاپ نشده:</I>
 
  
* 8- حياض الزلائل فى رياض المسائل : اولين تأليف مرحم مدرس تبريزى است كه در سن 28 سالگى آن مرحوم در [[رجب]] سال 1324 هـ.ق تأليف آن به زبان عربى به پايان رسيد، اين كتاب شرح كتاب طهارت كتاب رياض، (معروف به شرح كبير سيد على طباطبائى) است.
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
+
[[رده:مراجع تقلید]]
* 9- غاية المنى فى تحقيق الكنى : تأليف كتاب در [[شعبان]] 1331 هـ.ق به پايان رسيد اين كتاب كه به زبان عربى نگارش يافته، به بيان [[كنيه]] هاى مستعمله در غيرانسان اختصاص يافته است.
+
[[رده:فقیهان]]
 
+
[[رده:مجتهدین]]
* 10- فرهنگ نگارستان(26): تأليف كتاب در [[محرم]] 1359 هـ.ق به پايان رسيد. اين اثر ارزشمند دربرگيرنده 55/000 لغت مفرد و مركب است و در 5 جلد و (دستنويس) نگارش يافته است.
 
 
 
* 11- قاموس المعارف : تأليف كتاب قاموس در [[ربيع الثانى]] 1345 هـ.ق خاتمه يافته است، اين كتاب به زبان فارسى و حاوى 45/000 لغت عصرى معمولى و شاهكار مؤلفات آن مرحوم است، كه علاوه بر استيفاى لغات فارسى، اكثر لغات عربى و پاره اى از لغات بيگانه را هم كه در زبان فارسى رايج است، شامل مى شود. همچنين شرح اجمالى عقائد و مذاهب مختلفه و اصطلاحات دينى و فنون نجومى، رياضى، عروضى، تاريخى، غير آن ها را دربردارد. رساله مستقلى در دستور زبان فارسى در اول كتاب قاموس نگارش يافته است كه مى تواند به عنوان كتابى مستقل مورد استفاده قرار گيرد.
 
 
 
* 12- امثال و حكم تركى آذربايجانى.
 
 
 
پى نوشت
 
 
 
(1). مستدرك [[اعيان الشيعه]]، حسن الامين، دارالتعارف للمطبوعات، ج 1، 188.
 
 
 
(2). فرهنگ فارس معين، ج 6، ص 1937.
 
 
 
(3). ر.ك: ريحانة الادب، ج 8، ص 16.
 
 
 
(4). نقباة البشر فى القرن الرابع عشر، الشيخ آقا بزرگ التهرانى، [[مشهد]]، دالمرتضى، 1404 ق، ج 4، ص 1457.
 
 
 
(5). ريحانة الادب، ج 8، ص 6.
 
 
 
(6). همان، ص 12.
 
 
 
(7). همان، ج 1، ص 13.
 
 
 
(8). همان، ج 8، ص 15.
 
 
 
(9). 1236 (ولادت)، اين تاريخ با حساب ابجد بدست مى آيد.
 
 
 
(10). 1373 (وفات) با جمع حروف ابجد، عدد مذكور حاصل مى شود.
 
 
 
(11). ريحانة الادب ج 8، ص 5.
 
 
 
(12). مفاخر آذربايجان، دكتر عقيى، بخشايشى، تبريز، نشر آذربايجان، ج 1، ص 326.
 
 
 
(13). ريحانة الادب، ج 5، ص 271، و فرهنگ بزرگان [[اسلام]] و ايران، ص 388.
 
 
 
(14). همان، ج 8، ص 17.
 
 
 
(15). همان، ص 11.
 
 
 
(16). لغت‌نامه دهخدا، چاپ جديد، ج 12، ص 18136.
 
 
 
(17). علماى بزرگ، شيعه از كلينى تا خمينى، م، جقادقانى، ص 388 و 389.
 
 
 
(18). فرهنگ بزرگان [[اسلام]] و ايران، ص 557.
 
 
 
(19). نقباة البشر فى القرن الرابع عشر، ج 4، ص 1457.
 
 
 
(20). مفاخر آذربايجان، ج 1، ص 325.
 
 
 
(21). ريحانة الادب، ج 8، ص 11.
 
 
 
(22). ريحانة الادب ج 1، ص 17، ص 6 تا 8 - فرهنگ بزرگان اسلام و ايران ص 558 و فرهنگ تراجم نگاران، اين كتاب به صورت مخطوط و تأليف محقق سخت كوش آقاى ناصر باقرى بيدهندى كه اينجانب از آن بهره مند بوده ام).
 
 
 
(23). الذربعه الى تصانيف الشيعه، العلامه الشيخ آقا بزرگ التهرانى، ج 11، ص 342.
 
 
 
(24). همان، ج 16، ص 193.
 
 
 
(25). همان، ج 3، ص 474.
 
 
 
(26). همان، ج 16، ص 219.
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۴۸

Mudarres.jpg
نام کامل محمدعلی مدرس خیابانی تبریزی
زادروز 1296 قمری
زادگاه تبریز
وفات 1373 قمری
مدفن قم

Line.png

اساتید

میرزا محمدعلی شاه‌آبادی، محمدحسین کاشف الغطاء،...


آثار

ریحانة الادب، فرهنگ نوبهار،...

میرزا محمدعلی مدرس خیابانی تبریزی(1296ق-1373ق)، از مجتهدین و فقها که در علوم ادبیات فارسی و ادبیات عرب، لغت، فقه و اصول، حدیث، درایه، حکمت، کلام، هیئت و نجوم قدیم تبحر داشته است. وی در سال ۱۲۹۶ هـ.ق[۱] در تبریز شهر دانشمدان بافضیلت پا به عرصه وجود نهاد. مدرس تبریزی به مدرس خیابانی[۲] نیز مشهور بود.

تحصیلات و اساتید

مقدمات علوم عربی را در حوزه های دینی آن روز فراگرفت. آن گاه به تحصیل کتب معمولی فقهی، اصولی و ریاضیات در مدرسه طالبیه تبریز روی آورد. وی علوم معقول را در محضر آیت الله میرزا علی لنکرانی، خارج فقه و اصول را در مکتب آیت الله حاج میرزا ابوالحسین مجتهد (مشهور به انگجی) آموخت. همچنین در حوزه درسی آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی قدس سره حاضر شد.[۳]

حوزه درسی این دو عالم بزرگوار که از مراجع دینی بودند، مدرس تبریزی را به مراتب عالی فقهی و اصولی رهنمون شد و کمال نبوغ اجتهادی را در او به ظهور رساند و به این ترتیب مراجع بزرگ آن زمان حضرات آیات سید محمد حجت کوه‌کمره ای، سید صدرالدین صدر، میرزا محمدعلی شاه‌آبادی تهرانی، محمدحسین کاشف الغطاء، آقا بزرگ تهرانی و سید محسن حکیم، محمدعلی هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین رشتی به وی اجازه اجتهاد دادند.

مدرس، از زبان دیگران

در حالاتش چنین ذکر کرده اند: «شبها مرتباً، وقت سحر و قبل از طلوع صبح بیدار می شد، پس از ادای نوافل و فریضه صبح با پشتکار کم‌نظیری به مطالعه می پرداخت و برای این که از تألیف و مطالعه بازنماند، باب معاشرت و رفت و آمد با دیگران را حتی الامکان بر روی خود بسته بود».[۴] و از خصوصیات ویژه وی، مناعت طبع، عزت نفس، سربلندی و سرافرازی را نام برده اند.

در بیان احوال او نوشته اند: «دوازده سال آخر عمر را در حجره ای در مدرسه سپهسالار تهران (مدرسه عالی شهید مطهری قدس سره) انزوا اختیار نمود و باب معاشرت را به روی خود بست و با فراغت بیشتر و با شوقی روزافزون به کار خود ادامه داد.[۵]

آیت الله العظمی مرعشی نجفی قدس سره می فرمود: «پس از فوت این عالم ربانی در تبریز بر حسب وصیت آن مرحوم، جنازه اش را به قم منتقل نمودند، این جانب متصدی نماز و دیگر احکام شرعیه اش شدم. هنگامی که به قبر می سپردم، کفتنش کنار رفت. عطر وجودش که عطر خاص سیب را می داد، مرا مدهوش نمود آنچنان بوی خوش سیبی سراسر وجود او را احاطه کرده بود که غرق در عالم عطریات بود، چنین منظره و چنین عطری را در عمرم جای دیگر مشاهده و احساس نکرده بودم».[۶]

سید محمدعلی روضاتی می گوید: «...مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم. ملکات و صفات عالی و نیکوی آن مرد بزرگ به قدری مرا جذب نموده بود که غالب ایام توقفم در تهران به خدمتش می رسیدم حقا بزرگ مردی فوق‌العاده بود...».[۷]

در لغت نامه دهخدا با عنوان دانشمند و مؤلف متأخر از وی یاد شده است.[۸]

مؤلف «علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی» می نویسد: «مدرس تبریزی یکی از علماء و دانشمندان بزرگ آذربایجان در قرن اخیر و فقیهی محقق، حکیمی متکلم، محدثی عالم به علم رجال و ادیبات و لغت عرب و عجم بود».[۹]

صاحب کتاب «علمای معاصرین» می نویسد: «تبحرش بر ملل عالم مبرهن... در علم معقول و منقول و ادب بهره کامل و نصیب وافر دارد و امروز در حل مشکلات و معضلات هیئت و حساب از عظمای علمای عصر معدود می گردد».

در کتاب «فرهنگ بزرگان اسلام و ایران» به «فاضل و عالم در رجال» متصف شده است.[۱۰]

و آقا بزرگ تهرانی در نقباءالبشر او را «عالمی متتبع و مؤلفی معروف» می داند.[۱۱]

آثار و تألیفات

مرحوم مدرس تبریزی در زندگینامه اش از شوق به تحصیل دانش و تألیف این گونه سخن می گوید: «به اقتضای شوق فطری که در میراث اثر علمی اشتم باب مراوده را بر روی خودم مسدود و با فضل غیرمتناهی به تألیف آغاز کردم». و چه زیبا توانست این علاقه و شوق فطری را به مقصد برساند و تألیفات ارزنده ای به جامعه علمی تحویل دهد. توفیق حضرت حق، علاقه، پشتکار[۱۲] و امانت در نوشتار موجب شد که امروزه آثار گرانسنگی از وی به یادگار بماند و نامش جاودانه شود. آثاری که صدقه جاریه برای او و برای اهل تحقیق منبع شایسته ای شد و چه زیباست توصیه او به فرزندش که خود مصداق بارز آن شد:[۱۳]


بگذار به گیتی اثری، ز آن که در آفاق تا چشم به هم بر زنی از ما اثری نیست

مرحوم مدرس تبریزی از پیشروان فرهنگ نویسی در زبان فارسی بشمار می رود و آثارش منبع بسیاری از فرهنگ نویسان بوده است. به این نکته نیز باید توجه کرد که این فرهنگ نگار بزرگ از میان عالمان حوزه علمیه برخاسته است، با این وصف سهم حوزه علمیه در نگارش فرهنگ های امروزی در صدر جدول مراکز علمی، پژوهشی قرار دارد و به جای فرهنگ نگاری فارسی را نشأت گرفته از افکار عالمان دینی از جمله مرحوم مدرس تبریزی دانست.

مجموعه آثار چاپی و خطی:[۱۴]

الف) آثار چاپ شده:

  • ۱- ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة واللقب.[۱۵] تألیف این اثر ارزشمند از سال ۱۳۶۴ هـ.ق (مطابق؛ ۱۳۲۴ هـ.ق) آغاز و تا هنگام وفات مؤلف ادامه داشت. «ریحانة الادب» محصول نه سال تلاش مرحوم مدرس تبریزی در سالیان آخر عمرش است، این کتاب ارزشمند که در ردیف کتب معتبر و منابع شرح حال نویسی به زبان فارسی است و شرح حال ۴۶۲۴ نفر را در خود جای داده است، در زمره منابع مهم شرح حال نویسی به زبان فارسی است و از جمله منابع مهم لغت نامه دهخدا می باشد. آیت الله العظمی سید محمد حجت کوه‌کمری در تقریظی بر این کتاب می نویسد: «مجموعه نفیسی که در معروفین و کنی و القاب ملحوظ گردید و اثر قیم و تألیف مفید و جامع متتبع شهیر و بحاث خبیر و نقاد بصیر ثقةالاسلام و سند الاعلام حضرت آقای آمیرزا محمدعلی خیابانی تبریزی است. البته بر اهل اطلاع و بصیرت پوشده نیست که احیای تام و آثار علمای اعلام لازم و این گونه تألیفات از طرفی آثار علمای ابرار را احیاء نموده و از طرف دیگر جامعه اسلامی را بسیار فایده می بخشد و راه را بر طالبان تراجم سهل و آسان می گرداند...». صاحب کتاب مفاخر آذربایجان، «ریحانة الادب» را عصای دست خود در تألیف «طبقات مفسران شیعه» و آثار رجالی و تراجمی خود از جمله «مفاخر آذربایجان» می داند.[۱۶] محمدعلی روضاتی هم می نویسد: به تهران رفتم و از فرط ارادتی که به مؤلف «ریحانة الادب» پیدا کرده بودم، سراغ او رفته و در یکی از حجره های مدرسه سپهسالار به خدمتش رسیده و مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم.[۱۷]
  • ۲- الدرالثمین أو دیوان المعصومین: شامل اشعار و کلمات منظومه منسوب به چهارده معصوم علیهم السلام جلد دوم این اثر در تبریز به چاپ رسیده است.
  • ۳- فرهنگ بهارستان: این کتاب با اسلوب «سر الادب» ثعالبی به نگارش درآمده، موضوع آن مترادفات زبان فارسی است و در شعبان ۱۳۴۸ هـ.ق در تبریز چاپ شده است.[۱۸]
  • ۴- فرهنگ نوبهار؛ موضوع آن معانی لغت فارسی به فارسی است و در سال ۱۳۴۸ هـ.ق در تبریز در دو جلد چاپ (سربی) شد این کتاب شامل بیش از نوزده هزار لغت است.
  • ۵- کفایة المحصلین فی تبصرة احکام الدین: این کتاب شرح مزجی «تبصره» علامه حلی به عربی و در دو جلد است جلد اول در تبریز و به صورت سنگی چاپ و منتشر شده است.
  • ۶- نثر اللثالی در شرح نظم اللثالی: موضوع آن تجوید و در شرح نظم اللثالی معروف میرابوالقاسم (قاری عهد شاه عباس ثانی صفوی) است. تألیف این کتاب فارسی در سال ۱۲۶۳ هجری به پایان رسید و در ذی الحجه ۱۳۷۸ با خط میرزا طاهر خوشنویس در ۱۲۹ صفحه چاپ شد.
  • ۷- التحفة المهدیه: این کتاب از کتاب الدراک بین استخراج شده و اشعار ائمه (از امام چهارم به بعد) علیهم السلام را شامل می شود.[۱۹]

ب) آثار چاپ نشده:

  • ۸- حیاض الزلائل فی ریاض المسائل: اولین تألیف مرحم مدرس تبریزی است که در سن ۲۸ سالگی آن مرحوم در رجب سال ۱۳۲۴ هـ.ق تألیف آن به زبان عربی به پایان رسید، این کتاب شرح کتاب طهارت کتاب ریاض، (معروف به شرح کبیر سید علی طباطبائی) است.
  • ۹- غایة المنی فی تحقیق الکنی: تألیف کتاب در شعبان ۱۳۳۱ هـ.ق به پایان رسید این کتاب که به زبان عربی نگارش یافته، به بیان کنیه های مستعمله در غیرانسان اختصاص یافته است.
  • ۱۰- فرهنگ نگارستان[۲۰]: تألیف کتاب در محرم ۱۳۵۹ هـ.ق به پایان رسید. این اثر ارزشمند دربرگیرنده ۵۵/۰۰۰ لغت مفرد و مرکب است و در ۵ جلد و (دستنویس) نگارش یافته است.
  • ۱۱- قاموس المعارف: تألیف کتاب قاموس در ربیع الثانی ۱۳۴۵ هـ.ق خاتمه یافته است، این کتاب به زبان فارسی و حاوی ۴۵/۰۰۰ لغت عصری معمولی و شاهکار مؤلفات آن مرحوم است که علاوه بر استیفای لغات فارسی، اکثر لغات عربی و پاره ای از لغات بیگانه را هم که در زبان فارسی رایج است، شامل می شود. همچنین شرح اجمالی عقائد و مذاهب مختلفه و اصطلاحات دینی و فنون نجومی، ریاضی، عروضی، تاریخی، غیر آنها را دربردارد. رساله مستقلی در دستور زبان فارسی در اول کتاب قاموس نگارش یافته است که می تواند به عنوان کتابی مستقل مورد استفاده قرار گیرد.
  • ۱۲- امثال و حکم ترکی آذربایجانی

وفات

سرانجام این عالم جلیل القدر پس از یک عمر تحقیق و تألیف، در ۱۶ فروردین سال ۱۳۳۳ ش (مطابق، اول شعبان 1373 قمری) دار فانی را وداع گفت و در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.[۲۱]

فرزندش (محمد مدرس) سال ولادت و وفات پدر را ضمن شعری چنین ثبت نمود:

از این حسرت افسرده بودم که ناگه * به گوشم چنین گفت هاتف نهانی

مدرس نمرده است هرگز[۲۲] نمیرد * که ماندست آثار وی جاودانی[۲۳] [۲۴]

پانویس

  1. مستدرک اعیان الشیعه، حسن الامین، دارالتعارف للمطبوعات، ج۱، ۱۸۸.
  2. فرهنگ فارس معین، ج۶، ص۱۹۳۷.
  3. ر.ک:ریحانة الادب، ج۸، ص۱۶.
  4. ریحانة الادب، ج۸، ص۶ ص۱۲.
  5. همان، ج۱، ص۱۳.
  6. مفاخر آذربایجان، دکتر عقیی، بخشایشی، تبریز، نشر آذربایجان، ج۱، ص۳۲۶.
  7. همان، ص۱۱.
  8. لغت‌نامه دهخدا، چاپ جدید، ج۱۲، ص۱۸۱۳۶.
  9. علمای بزرگ، شیعه از کلینی تا خمینی، م، جقادقانی، ص۳۸۸ و ۳۸۹.
  10. فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص۵۵۷.
  11. نقباة البشر فی القرن الرابع عشر، ج۴، ص۱۴۵۷.
  12. نقباة البشر فی القرن الرابع عشر، الشیخ آقا بزرگ التهرانی، مشهد، دالمرتضی، ۱۴۰۴ ق، ج۴، ص۱۴۵۷.
  13. ریحانة الادب، ج۸، ص۶.
  14. ریحانة الادب، ج۱، ص۱۷، ص۶تا۸ - فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص۵۵۸ و فرهنگ تراجم نگاران، این کتاب به صورت مخطوط و تألیف محقق سخت کوش آقای ناصر باقری بیدهندی که اینجانب از آن بهره مند بوده ام).
  15. الذربعه الی تصانیف الشیعه، العلامه الشیخ آقا بزرگ التهرانی، ج۱۱، ص۳۴۲.
  16. مفاخر آذربایجان، ج۱، ص۳۲۵.
  17. ریحانة الادب، ج۸، ص۱۱.
  18. همان، ج۱۶، ص۱۹۳.
  19. همان، ج۳، ص۴۷۴.
  20. همان، ج۱۶، ص۲۱۹.
  21. ریحانة الادب، ج۸، ص۱۵.
  22. .۱۲۳۶ (ولادت)، این تاریخ با حساب ابجد بدست می آید.
  23. ۱۳۷۳(وفات)، با جمع حروف ابجد، عدد مذکور حاصل می شود.
  24. ریحانة الادب، ج۸، ص۵.


منابع

  • اسماعيل محمد كرمانشاهى، ستارگان حرم، جلد 4.
  • ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، اندیشه قم، بازیابی: 6 اسفند 1392.