کتاب العین (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «کتاب العین این مجموعه که در مورد لغت تألیف شده دارای دو ویژگی است و به همین س...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
کتاب العین
+
[[پرونده:العین.jpg|240px|بندانگشتی|[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/38827/%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D9%86/&from=search&&query=%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D9%86&count=20&execute=true '''کتاب العین''']]]
 +
'''«کتاب العین»''' مشهورترین اثر [[خلیل بن احمد فراهیدی|خلیل بن احمد فراهیدى]] (۱۷۵-۱۰۰ ق)، اولین لغت‌نامه‌ عربى در قرن دوم هجری است. مؤلف مدتى در بادیه اعراب به گردش پرداخته و شنیده‌هاى خود را در مجموعه‌اى تدوین نموده است. واژه‌هاى کتاب به ترتیب مخارج حروف مرتب و با حرف «عین» آغاز شده است.
 +
 +
== مؤلف ==
 +
[[خلیل بن احمد فراهیدی]] (۱۷۵-۱۰۰ ه.ق)، عالم [[نحو]] و [[علم لغت|فقه اللغه]] عرب و واضع [[علم عروض]] است. بعضی از دانشمندان [[علم رجال]]، خلیل بن احمد را [[شیعه]] می دانند چنانکه برخی سخنان او بر این مطلب دلالت می کند. "سیبویه" و "اصمعی" از شاگردان او هستند.
  
این مجموعه که در مورد لغت تألیف شده دارای دو ویژگی است و به همین سبب از سایر کتاب هایش ممتاز گردیده: نخست آن که این تصنیف مشهورترین اثر خلیل است و دوم آن که این مجموعه از آفات محفوظ ماند و اینک در زمان ما هم موجود است و مانند سایر آثارش از بین نرفت.  
+
خلیل فراهیدی اول کسی است که لغت‌نامه «[[کتاب العین (کتاب)|العین]]» را برای زبان عربی نوشت. برخی دیگر آثار او عبارت است از: زبدة العروض، الامامة، النقط و الشکل، معانی اسماء الحروف. بیشتر تاریخ نگاران، وفات خلیل بن احمد را سال ۱۷۰ یا ۱۷۵ هجری در [[بصره]] دانسته اند.  
  
هنگامی که او تصمیم گرفت برای اولین بار کتابی در لغت بر طبق حروف الفبا بنویسد، ملاحظه نمود که «الف»، حرف علیه (اصطلاحی خاص نزد اهل صرف) و شروع از «باء» هم بدون دلیل است. آن گاه بدین مطلب توجه نمود که تمام حروف از حلق ادا می گردند. بنابراین معیار خود را بر این قرار داد که ارتباط کدام یک از حروف با حلق شدیدتر است و در این میان حرف «عین» را دارای این ویژگی دانست و لغاتی را که با حرف عین شروع می شوند نخست مورد بحث قرار داد و کتاب خود را به همین نام (العین) نامید؛ چرا که این گونه نامگذاری روش بعضی از ادیبان در زمان گذشته بوده است مانند کتاب «جیم» هروی.  
+
== محتوای کتاب ==
 +
این مجموعه که در مورد [[علم لغت|لغت]] تألیف شده، از سایر کتاب های خلیل فراهیدی ممتاز گردیده و از آفات محفوظ ماند و اینک در زمان ما هم موجود است و مانند سایر آثارش از بین نرفت.  
  
بر این اساس، خلیل در کتاب لغت خود بدین ترتیب از الفاظ عرب بحث می کند؛ ع، ح، ه، خ، غ، ق، ک، ج، ش، ض، ص، س، ز، ط، د، ت، ظ، ذ، ث، ر، ل، ن، ف، ب، م، و، ا، ی.<ref> ریاض العلماء، و حیاض الفضلاء، میرزا عبدالله افندی اصفهانی (از علمای قرن ۱۲ هجری) ج ۲، ص ۲۵۴.</ref>
+
کتاب العین شامل هشت جلد می باشد؛ جلد اول کتاب شامل دو بخش است: بخش اول مقدمه‌اى است در آواشناسى عربى، که بى‌تردید این مقدمه به انشاى خود خلیل است. در این مقدمه بر اساس شناخت صوتِ حروف، یک ترتیب کاملاً منطقى و جدید در کتابش جارى نماید و در شناخت کلمات عربى از کلمات عجمى و یا کلمات غیرفصیح را مى‌توان مشاهده کرد. سپس متن کتاب که با ترجمه لغتى که عین الفعل آنها حرف عین مى‌باشد تا باب الثلاثى الصحیح من حرف العین را ذکر کرده است. باقى حروف نیز به ترتیب در سایر مجلدات کتاب ذکر شده است.  
  
جلال الدین [[سیوطی]] می گوید: مجموع لغات بکار برده شده در کتاب العین، اعم از مهمل و مستعمل دوازده میلیون و سیصد و پانزده هزار و چهار صد و دوازده عدد بوده است.<ref> بغیه الوعاه، ج ۱، ص ۵۵۹.</ref>
+
هنگامی که خلیل تصمیم گرفت برای اولین بار کتابی در لغت بر طبق حروف [[الفبا]] بنویسد، ملاحظه نمود که «الف»، حرف علّه (اصطلاحی خاص نزد اهل صرف) بوده و شروع از «باء» هم بدون دلیل است. آن گاه بدین مطلب توجه نمود که تمام حروف از حلق ادا می گردند. بنابراین معیار خود را بر این قرار داد که ارتباط کدام یک از حروف با حلق شدیدتر است و در این میان حرف «عین» را دارای این ویژگی دانست و لغاتی را که با حرف عین شروع می شوند نخست مورد بحث قرار داد و کتاب خود را به همین نام (العین) نامید؛ چرا که این گونه نامگذاری روش بعضی از ادیبان در زمان گذشته بوده است مانند کتاب «جیم» هروی.  
  
و اما در مورد اعتبار و صحت انتساب این کتاب به خلیل بن احمد، علامه شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] سخنی جامع بیان داشته است: این کتاب قابل اعتماد و نزد اهل فن مورد قبول است. و بدین جهت روش استادان و بزرگان بر این واقع شده (که از میان کتب لغت) تنها از این مجموعه لغوی روایت کنند و برای روایت و ذکر سند اجازه دریافت نمایند.
+
بر این اساس، خلیل بن احمد در کتاب لغت خود بدین ترتیب از الفاظ عرب بحث می کند؛ ع، ح، ه، خ، غ، ق، ک، ج، ش، ض، ص، س، ز، ط، د، ت، ظ، ذ، ث، ر، ل، ن، ف، ب، م، و، ا، ی.<ref> ریاض العلماء، و حیاض الفضلاء، میرزا عبدالله افندی اصفهانی (از علمای قرن ۱۲ هجری) ج ۲، ص ۲۵۴.</ref>
  
از جمله این بزرگان، ابوالفرج [[ابن ندیم|محمد بن اسحاق الندیم]] است که سند خود را در فهرستش ذکر نموده و همچنین دانشوران دیگر [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] تصریح می کند که این کتاب (العین) از آن خلیل بن احمد فراهیدی است. و از جمله کسانی که تصریح به این مطلب کرده ابن درید در خطبه و مقدمه کتاب «الجمهره» و جلال الدین سیوطی در «المزهر» است.  
+
[[جلال الدین سیوطی]] می گوید: مجموع لغات بکار برده شده در کتاب العین، اعم از مهمل و مستعمل، دوازده میلیون و سیصد و پانزده هزار و چهار صد و دوازده عدد بوده است.<ref> بغیه الوعاه، ج ۱، ص ۵۵۹.</ref>
  
پس بعد از این همه، مجالی نیست برای توجه نمودن به احتمال بعضی که عقیده دارند این کتاب مربوط به لیث بن مظفر است و [[فخر رازى|فخر رازی]] آن را در کتاب «المحصول» ذکر نموده یا احتمال اینکه خصوص حرف عین از خلیل است و بقیه از لیث و غیر این احتمالات به ادعای این که غلط هایی در این کتاب هست ـ که از مثل خلیل به دور است؛ زیرا این ادعا از اصل مردود است.  
+
== اعتبار و انتساب کتاب ==
 +
و اما در مورد اعتبار و صحت انتساب این کتاب به خلیل بن احمد، علامه [[آقا بزرگ تهرانی]] سخنی جامع بیان داشته است: «این کتاب قابل اعتماد و نزد اهل فن مورد قبول است. و بدین جهت روش استادان و بزرگان بر این واقع شده (که از میان کتب لغت) تنها از این مجموعه لغوی روایت کنند و برای روایت و ذکر سند اجازه دریافت نمایند. از جمله این بزرگان، ابوالفرج [[ابن ندیم|محمد بن اسحاق الندیم]] است که سند خود را در فهرستش ذکر نموده و همچنین دانشوران دیگر [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] تصریح می کند که این کتاب (العین) از خلیل بن احمد فراهیدی است. و از جمله کسانی که تصریح به این مطلب کرده [[ابن دُرَید|ابن دُرید]] در مقدمه کتاب «[[جمهرة اللغة (کتاب)|الجمهره]]» و جلال الدین سیوطی در «المزهر» است.
  
ما می بینیم عبدالواحد بن علی لغوی در کتاب «مراتب النحویین» می گوید: بیشتر ایراداتی که ابوطالب مفضل بر این کتاب گرفته وارد نیست و ابوبکر زبیدی که مجموعه ای را در رد بر «العین» تصنیف کرده، تصریح نموده است که اشتباهات موجود در العین در بیشتر موارد ناشی از اشتقاق است (نه اصل لغت)؛ مثل آن که کلمه سه حرفی در ضمن الفاظ چهار حرفی ذکر شده یا به عکس. و این نیز گاه مربوط به نسخه بردار است نه مؤلف. بر فرض که این گونه خلاف ترتیب ها از خود مؤلف سرزده باشد نیز بعید نیست؛ زیرا کسی که برای اولین بار به ابتکار خود، دست به چنین ترتیب بندی می زند، بدون آن که احدی در این امر بر وی سبقت گرفته باشد ممکن است در مواردی دچار خطا بشود چرا که بشر، هر چند به مقام والایی برسد باز محصولات فکری او بی نیاز از بازنگری و نقد و نظر نیست.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج ۱۵، ص ۳۶۵.</ref>  
+
پس بعد از این همه، مجالی نیست برای توجه نمودن به احتمال بعضی که عقیده دارند این کتاب مربوط به لیث بن مظفر است و [[فخر رازى|فخر رازی]] آن را در کتاب «المحصول» ذکر نموده؛ یا احتمال اینکه خصوص حرف عین از خلیل است و بقیه از لیث و غیر این احتمالات به ادعای این که غلط هایی در این کتاب هست، که از مثل خلیل به دور است؛ زیرا این ادعا از اصل مردود است.
 +
 
 +
ما می بینیم عبدالواحد بن علی لغوی در کتاب «مراتب النحویین» می گوید: بیشتر ایراداتی که ابوطالب مفضل بر این کتاب گرفته وارد نیست و ابوبکر زبیدی که مجموعه ای را در ردّ بر «العین» تصنیف کرده، تصریح نموده است که اشتباهات موجود در العین در بیشتر موارد ناشی از اشتقاق است (نه اصل لغت)؛ مثل آن که کلمه سه حرفی در ضمن الفاظ چهار حرفی ذکر شده یا به عکس. و این نیز گاه مربوط به نسخه بردار است نه مؤلف. بر فرض که این گونه خلاف ترتیب ها از خود مؤلف سرزده باشد نیز بعید نیست؛ زیرا کسی که برای اولین بار به ابتکار خود، دست به چنین ترتیب بندی می زند، بدون آن که احدی در این امر بر وی سبقت گرفته باشد ممکن است در مواردی دچار خطا بشود چرا که بشر، هر چند به مقام والایی برسد باز محصولات فکری او بی نیاز از بازنگری و نقد و نظر نیست».<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج ۱۵، ص ۳۶۵.</ref>  
  
 
بعضی از مورخان، در عدم انتساب کتاب العین به خلیل بن احمد این داستان را ثبت کرده اند: روزی خلیل نزد لیث بن رافع (از ادبیان عرب که در پیشگاه برامکه جایگاهی خاص داشت) رفت و لیث پس از آشنایی با مقام علمی و ادبی خلیل، هدایای زیادی به وی عنایت کرد و او را بی نیاز نمود.  
 
بعضی از مورخان، در عدم انتساب کتاب العین به خلیل بن احمد این داستان را ثبت کرده اند: روزی خلیل نزد لیث بن رافع (از ادبیان عرب که در پیشگاه برامکه جایگاهی خاص داشت) رفت و لیث پس از آشنایی با مقام علمی و ادبی خلیل، هدایای زیادی به وی عنایت کرد و او را بی نیاز نمود.  
سطر ۲۵: سطر ۳۳:
 
علامه [[سید حسن صدر]] (۱۳۵۴ ـ ۱۲۷۲ ه.ق) در مورد این داستان چنین اظهار می دارد: هیچ تردیدی ندارم که این، افسانه ای مجعول است و سازنده آن کسی جز ابن معتز نیست و سپس سخن چند تن از دانشوران و ادیبان عرب را در تأیید این که تمام کتاب العین و حتی ترتیب بندی آن از خلیل بن احمد است ذکر می نماید.<ref> تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، سید حسن صدر، ص ۱۵۳.</ref>
 
علامه [[سید حسن صدر]] (۱۳۵۴ ـ ۱۲۷۲ ه.ق) در مورد این داستان چنین اظهار می دارد: هیچ تردیدی ندارم که این، افسانه ای مجعول است و سازنده آن کسی جز ابن معتز نیست و سپس سخن چند تن از دانشوران و ادیبان عرب را در تأیید این که تمام کتاب العین و حتی ترتیب بندی آن از خلیل بن احمد است ذکر می نماید.<ref> تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، سید حسن صدر، ص ۱۵۳.</ref>
  
 
+
== پانویس ==
 
+
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
*دائرة المعارف تشیع، ج7.
+
*دائرةالمعارف تشیع، ج۷.
 +
*ویکی نور.
 +
==متن کتاب==
 +
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/38827/%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D9%86/&from=search&&query=%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D9%86&count=20&execute=true '''کتاب العین''']
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۹

«کتاب العین» مشهورترین اثر خلیل بن احمد فراهیدى (۱۷۵-۱۰۰ ق)، اولین لغت‌نامه‌ عربى در قرن دوم هجری است. مؤلف مدتى در بادیه اعراب به گردش پرداخته و شنیده‌هاى خود را در مجموعه‌اى تدوین نموده است. واژه‌هاى کتاب به ترتیب مخارج حروف مرتب و با حرف «عین» آغاز شده است.

مؤلف

خلیل بن احمد فراهیدی (۱۷۵-۱۰۰ ه.ق)، عالم نحو و فقه اللغه عرب و واضع علم عروض است. بعضی از دانشمندان علم رجال، خلیل بن احمد را شیعه می دانند چنانکه برخی سخنان او بر این مطلب دلالت می کند. "سیبویه" و "اصمعی" از شاگردان او هستند.

خلیل فراهیدی اول کسی است که لغت‌نامه «العین» را برای زبان عربی نوشت. برخی دیگر آثار او عبارت است از: زبدة العروض، الامامة، النقط و الشکل، معانی اسماء الحروف. بیشتر تاریخ نگاران، وفات خلیل بن احمد را سال ۱۷۰ یا ۱۷۵ هجری در بصره دانسته اند.

محتوای کتاب

این مجموعه که در مورد لغت تألیف شده، از سایر کتاب های خلیل فراهیدی ممتاز گردیده و از آفات محفوظ ماند و اینک در زمان ما هم موجود است و مانند سایر آثارش از بین نرفت.

کتاب العین شامل هشت جلد می باشد؛ جلد اول کتاب شامل دو بخش است: بخش اول مقدمه‌اى است در آواشناسى عربى، که بى‌تردید این مقدمه به انشاى خود خلیل است. در این مقدمه بر اساس شناخت صوتِ حروف، یک ترتیب کاملاً منطقى و جدید در کتابش جارى نماید و در شناخت کلمات عربى از کلمات عجمى و یا کلمات غیرفصیح را مى‌توان مشاهده کرد. سپس متن کتاب که با ترجمه لغتى که عین الفعل آنها حرف عین مى‌باشد تا باب الثلاثى الصحیح من حرف العین را ذکر کرده است. باقى حروف نیز به ترتیب در سایر مجلدات کتاب ذکر شده است.

هنگامی که خلیل تصمیم گرفت برای اولین بار کتابی در لغت بر طبق حروف الفبا بنویسد، ملاحظه نمود که «الف»، حرف علّه (اصطلاحی خاص نزد اهل صرف) بوده و شروع از «باء» هم بدون دلیل است. آن گاه بدین مطلب توجه نمود که تمام حروف از حلق ادا می گردند. بنابراین معیار خود را بر این قرار داد که ارتباط کدام یک از حروف با حلق شدیدتر است و در این میان حرف «عین» را دارای این ویژگی دانست و لغاتی را که با حرف عین شروع می شوند نخست مورد بحث قرار داد و کتاب خود را به همین نام (العین) نامید؛ چرا که این گونه نامگذاری روش بعضی از ادیبان در زمان گذشته بوده است مانند کتاب «جیم» هروی.

بر این اساس، خلیل بن احمد در کتاب لغت خود بدین ترتیب از الفاظ عرب بحث می کند؛ ع، ح، ه، خ، غ، ق، ک، ج، ش، ض، ص، س، ز، ط، د، ت، ظ، ذ، ث، ر، ل، ن، ف، ب، م، و، ا، ی.[۱]

جلال الدین سیوطی می گوید: مجموع لغات بکار برده شده در کتاب العین، اعم از مهمل و مستعمل، دوازده میلیون و سیصد و پانزده هزار و چهار صد و دوازده عدد بوده است.[۲]

اعتبار و انتساب کتاب

و اما در مورد اعتبار و صحت انتساب این کتاب به خلیل بن احمد، علامه آقا بزرگ تهرانی سخنی جامع بیان داشته است: «این کتاب قابل اعتماد و نزد اهل فن مورد قبول است. و بدین جهت روش استادان و بزرگان بر این واقع شده (که از میان کتب لغت) تنها از این مجموعه لغوی روایت کنند و برای روایت و ذکر سند اجازه دریافت نمایند. از جمله این بزرگان، ابوالفرج محمد بن اسحاق الندیم است که سند خود را در فهرستش ذکر نموده و همچنین دانشوران دیگر شیعه و سنی تصریح می کند که این کتاب (العین) از خلیل بن احمد فراهیدی است. و از جمله کسانی که تصریح به این مطلب کرده ابن دُرید در مقدمه کتاب «الجمهره» و جلال الدین سیوطی در «المزهر» است.

پس بعد از این همه، مجالی نیست برای توجه نمودن به احتمال بعضی که عقیده دارند این کتاب مربوط به لیث بن مظفر است و فخر رازی آن را در کتاب «المحصول» ذکر نموده؛ یا احتمال اینکه خصوص حرف عین از خلیل است و بقیه از لیث و غیر این احتمالات به ادعای این که غلط هایی در این کتاب هست، که از مثل خلیل به دور است؛ زیرا این ادعا از اصل مردود است.

ما می بینیم عبدالواحد بن علی لغوی در کتاب «مراتب النحویین» می گوید: بیشتر ایراداتی که ابوطالب مفضل بر این کتاب گرفته وارد نیست و ابوبکر زبیدی که مجموعه ای را در ردّ بر «العین» تصنیف کرده، تصریح نموده است که اشتباهات موجود در العین در بیشتر موارد ناشی از اشتقاق است (نه اصل لغت)؛ مثل آن که کلمه سه حرفی در ضمن الفاظ چهار حرفی ذکر شده یا به عکس. و این نیز گاه مربوط به نسخه بردار است نه مؤلف. بر فرض که این گونه خلاف ترتیب ها از خود مؤلف سرزده باشد نیز بعید نیست؛ زیرا کسی که برای اولین بار به ابتکار خود، دست به چنین ترتیب بندی می زند، بدون آن که احدی در این امر بر وی سبقت گرفته باشد ممکن است در مواردی دچار خطا بشود چرا که بشر، هر چند به مقام والایی برسد باز محصولات فکری او بی نیاز از بازنگری و نقد و نظر نیست».[۳]

بعضی از مورخان، در عدم انتساب کتاب العین به خلیل بن احمد این داستان را ثبت کرده اند: روزی خلیل نزد لیث بن رافع (از ادبیان عرب که در پیشگاه برامکه جایگاهی خاص داشت) رفت و لیث پس از آشنایی با مقام علمی و ادبی خلیل، هدایای زیادی به وی عنایت کرد و او را بی نیاز نمود.

خلیل در بازگشت از این ملاقات به فکر تحفه ای لایق برآمد و کتاب العین را با خط و جلدی زیبا نزد لیث فرستاد. لیث با مطالعه این کتاب، شیفته آن گردید و صدهزار درهم جایزه برای خلیل فرستاد و شب و روز خود را صرف مطالعه آن نمود تا آن که نیمی از این مجموعه را حفظ کرد.

در همین میان، لیث دور از چشم همسرش (که از اشراف بود) کنیزی خریداری نمود؛ ولی پس از مدتی این ماجرا افشا شد و همسر لیث برای انتقام گرفتن از او کتاب «العین» را سوزانید. لیث پس از آگاهی از این امر در حالی که سراسر وجودش را غم فراگرفته بود، نصف این کتاب را که حفظ کرده بود نوشت و دستور داد نصف دیگر آن را عالمان و ادیبان عرب بنویسند. ولی آنان هرگز نتوانستند مانند آن کتاب را تصنیف نمایند. از این رو نیمه اول و آخر این مجموعه تمایزی آشکار دارد.[۴]

علامه سید حسن صدر (۱۳۵۴ ـ ۱۲۷۲ ه.ق) در مورد این داستان چنین اظهار می دارد: هیچ تردیدی ندارم که این، افسانه ای مجعول است و سازنده آن کسی جز ابن معتز نیست و سپس سخن چند تن از دانشوران و ادیبان عرب را در تأیید این که تمام کتاب العین و حتی ترتیب بندی آن از خلیل بن احمد است ذکر می نماید.[۵]

پانویس

  1. ریاض العلماء، و حیاض الفضلاء، میرزا عبدالله افندی اصفهانی (از علمای قرن ۱۲ هجری) ج ۲، ص ۲۵۴.
  2. بغیه الوعاه، ج ۱، ص ۵۵۹.
  3. الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج ۱۵، ص ۳۶۵.
  4. این داستان در بعضی از کتاب ها ذکر شده، از جمله مجالس المومنین تألیف قاضی نورالله تستری، ج ۱، ص ۵۵۲.
  5. تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، سید حسن صدر، ص ۱۵۳.

منابع

  • دائرةالمعارف تشیع، ج۷.
  • ویکی نور.

متن کتاب

کتاب العین