قصی بن کلاب: تفاوت بین نسخهها
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''قُصَی بن کِلاب''' جد چهارم [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]] است. وی در درایت و دقت نظر، راستگویی، [[سخاوت]] و [[عفت]] برتر از مردم زمان خویش بود و به اعتقاد [[شیعه امامیه]]، همچون دیگر آباء و اجداد پیامبر اکرم، مؤمن و موحد بود.<ref> دانشنامه جهان اسلام، مدخل "قصی بن کلاب" از محمد اصغرینژاد، بازیابی: ۱۲ دی ماه ۱۳۹۱.</ref> قصی مناصب مهم آن روز [[مکه|مکه]] و [[کعبه]] را بر عهده گرفت و خدمات و فعالیت های ارزنده ای را در این مورد انجام داد. از قصی دو فرزند نامور به نام «عبدالدار» و «[[عبدمناف]]» باقی ماند.<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص ۱۱۰.</ref> | |
+ | |||
+ | == زندگینامه قصی == | ||
+ | مادر قصى، فاطمه با «کِلاب بن مُرَّه» ازدواج کرد. چیزى نگذشت که دو فرزند به نام «زهره» و «قصى» آورد. هنوز دومى در گهواره بود که شوهر فاطمه فوت کرد. وى مجددا با مردى به نام «ربیعه» ازدواج کرد و همراه شوهر خود به [[شام]] رفت. «قصى» از حمایت پدرانه او بهره مند بود تا وقتى که میان قصى و قبیله «ربیعه» اختلاف افتاد و در نتیجه او را از حریم نژاد خود راندند، به حدى که مادر او متأثر شد و مجبور شد او را به [[مکه]] برگرداند.<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص ۱۱۰. </ref> | ||
− | بیشتر مورخان نام اصلی قصی را زید نوشتهاند و گفته شده او را به این علت قصی نامیدند که در مدت اقامت در شام از وطنش مکه و قوم خویش دور شده بود و قصی یعنی کسی که از شهر و وطن خویش دور است. به او «قریش» یا «قرشی» هم میگفتند. درباره سبب این نامگذاری، تسلط قصی بر مکه و انجام دادن کارهای خوب و پسندیده را ذکر کردهاند یا به این علت که خصلت های نیک در قصی جمع بود، زیرا یکی از معانی قریش جمع است. عنوان قریش یا قرشی بر کسی پیش از او اطلاق نشده بود | + | بیشتر مورخان نام اصلی قصی را زید نوشتهاند و گفته شده او را به این علت قصی نامیدند که در مدت اقامت در شام از وطنش مکه و قوم خویش دور شده بود و قصی یعنی کسی که از شهر و وطن خویش دور است. به او «قریش» یا «قرشی» هم میگفتند. درباره سبب این نامگذاری، تسلط قصی بر مکه و انجام دادن کارهای خوب و پسندیده را ذکر کردهاند یا به این علت که خصلت های نیک در قصی جمع بود، زیرا یکی از معانی قریش جمع است. عنوان قریش یا قرشی بر کسی پیش از او اطلاق نشده بود. |
− | + | به قصی «مُجَمَّع» به معنای جمع کننده و گردآورنده، هم گفتهاند زیرا او بعد از مسلط شدن بر مکه و ریاست در آن ناحیه، قوم خود [[قریش]] را از درهها و کوههای اطراف مکه در آن شهر جمع کرد. پس از آن که قصی در مکه اقامت گزید، از حُلَیل بن حُبشیّه، آخرین امیر خُزاعی مکه و متولی [[کعبه]]، دخترش حُبّی را خواستگار کرد. حلیل نیز که او را نیرومند و با تدبیر و لایق و با اصل و نسب یافت، دخترش را به او تزویج نمود. | |
− | قصی | + | وقتی فرزندان قصی پراکنده شدند و اموالش بسیار شد و شرافتی بزرگ یافت، حلیل درگذشت. حلیل در آستانه مرگ، قصی را نزد خود خواند و ولایت [[بیت الله الحرام|بیتالله الحرام]] و کلیدداری خانه کعبه را به او واگذارد، اما پس از مرگش [[قبیله خزاعه|خزاعه]] کلید کعبه را که نزد حبّی بود، گرفتند و مانع قصی شدند. |
− | قصی برای | + | قصی برای گرفتن حق خویش از قریش و بنیکنانه و برادر مادری خود رزاح و حامیان او یاری خواست و در نهایت بر خزاعه پیروز گردید. گفته شده است قصی در جنگ با خزاعه، از یاری قیصر روم برخوردار بود. به قولی نیز پس از مرگ حلیل، پسرش ابوغُبْشان مُحتَرِش، ریاست یافت اما خانه کعبه را در مقابل شتری مادّه و خیک شرابی به قصی واگذارد. |
− | به | + | == فعالیتهای قصی == |
+ | قصی مناصب مهم آن روز مکه یعنی حجابت (پردهداری)، سقایت (آب دادن به حاجیان)، رفادت (اطعام قریش از طریق اموالی که جمعآوری میشد)، [[دارالندوه]] و لوا (پرچمداری جنگ) را بر عهده گرفت و نخستین فرد از دودمان کَعب بن لُؤَیّ بود که ریاست و فرمانروایی یافت و پس از او شرافت و ریاست [[قریش]] و این مناصب ششگانه در دودمان قصی برقرار ماند. | ||
− | قصی | + | قصی برای مردم مکه و حجاج، خدمات برجستهای انجام داد. حوض هایی از جنس پوست درست کرد و از چاه «میمون» و غیر آن که خارج از [[مکه]] بود، آب آنها را تأمین میکرد تا در مکه و [[منا|مِنی]] و [[عرفات]] مردم را سیراب سازد. وی همچنین برای نخستین بار در شهر مکه چاهی حفر کرد و نامش را عَجول گذاشت. این چاه تا زمانی که قصی زنده بود، باقی بود. بعدها بلااستفاده و در خانه [[ام هانى|امّهانی]]، دختر [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]] واقع شد و سپس جزء [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] گردید. ظاهراً با توجه به کمبود آب در مکه، چاه عجول اهمیت بسیار داشته است و علاوه بر قریش، حجاج نیز از آب آن بهرهمند میشده اند. |
− | + | به قولی، قصی چاههای خُمّ و بَذَّر را نیز حفر کرد. قصی علاوه بر این، زایران بیتالله الحرام را اطعام میکرد و معتقد بود حجاج، مهمانان [[خدا]] هستند و قریش که در همسایگی بیت او قرار دارند به پذیرایی از آنان سزاوارترند. از این رو، قریش را به انجام دادن این کار دعوت و تشویق میکرد و با همکاری آنان هزینه طعام و نوشیدنی حجاج را فراهم می نمود. | |
− | قصی | + | قصی نخستین کسی بود که بعد از [[حضرت ابراهیم]] و [[حضرت اسماعیل]] علیهماالسلام، برای راهنمایی حجاج حدود حرم را با نصب علامت هایی از نو مشخص کرد. |
− | قصی | + | [[قریش]] پیش از آمدن به [[مکه|مکه]] در کوه ها و درههای اطراف مکه زندگی میکردند. بعد از آن که قصی زعیم قریش شد، شهر مکه را به چهار بخش تقسیم و هر قسمت را به گروهی از قریش واگذار کرد. قصی از قریش خواست که منازل خود را اطراف [[کعبه]] بنا کنند. از این رو خانههای قریش در جهت های چهارگانه کعبه ساخته شد. فاصله خانهها تا کعبه به اندازه مطاف (محل [[طواف کعبه|طواف]]) بود. قصی محل قریشیان را، به ترتیب نسب در مکه معیّن کرد. گروهی را که در دره جای داد، قریش بِطاح یا اباطح و گروهی را که در بیرون دره جای داد، قریش ظاهری یا ظواهر خواندند. بدین گونه، قصی نخستین بار قریش را متحد و یکپارچه و گرامی و شکوهمند ساخت و از غیرقریشیان، از کسانی که وارد مکه میشدند، عوارض ده یک میگرفت. |
− | + | قصی منزلی برای خود چسبیده به مسجدالحرام، در سمت شامی (شمال) کعبه، به نام [[دار الندوه|دارالندوه]] ساخت که در آن به سوی کعبه باز میشد و قریش در آن جا برای امور مهم و تصمیمگیری های اساسی، از جمله جنگ و قضاوت در اختلافات و عقد [[ازدواج]] و غیر آن اجتماع می کردند و فقط کسانی که چهل سال به بالا داشتند، میتوانستند برای مشورت وارد آنجا شوند. چنین محدودیتی برای فرزندان قصی و حلفای آنان وجود نداشت. | |
− | قصی در | + | قصی در [[مزدلفه|مُزْدَلِفَه]] مشعرالحرام را بنا نهاد که محل وقوف و بیتوته حجاج بود و در آنجا آتش روشن کرد تا کسانی که از [[عرفات]] به آنجا می رفتند، راه را بیابند و گم نشوند. این رسم پس از ظهور [[اسلام]] نیز ادامه یافت. |
− | قصی | + | گفته شده است قصی نخستین کس پس از [[حضرت ابراهیم]] علیه السلام بود که [[کعبه]] را بازسازی و آن را سقفدار کرد. او طول دیوارهای کعبه را که ۹ ذراع بود تا ۱۸ ذراع افزایش داد و ارتفاع آن را ۲۵ ذراع قرار داد و با چوب نخل و چوب درخت «دَوم» آن را مسقف کرد و کعبه تا آن زمان چنین ساختاری نداشت. |
− | + | قصی در [[مکه|مکه]] درگذشت و پیکرش را در دامنه کوه حَجون (در بالای [[مکه]])<ref>رجوع کنید به یاقوت حموی ذیل «الحجون».</ref> به خاک سپردند و باز هم او را بزرگ میداشتند و قبرش را زیارت میکردند. بعد از آن مردم مکه مردگان خود را در حجون که نخستین قبرستان مکه بود به خاک سپردند. | |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * | + | |
− | * جعفر سبحانی، فروغ ابدیت | + | * دانشنامه جهان اسلام، مدخل "قصی بن کلاب" از محمد اصغرینژاد. |
+ | *جعفر سبحانی، [[فروغ ابديت (کتاب)|فروغ ابدیت]]. | ||
[[رده:نیاکان پیامبر]] | [[رده:نیاکان پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۶
قُصَی بن کِلاب جد چهارم پیامبر اسلام است. وی در درایت و دقت نظر، راستگویی، سخاوت و عفت برتر از مردم زمان خویش بود و به اعتقاد شیعه امامیه، همچون دیگر آباء و اجداد پیامبر اکرم، مؤمن و موحد بود.[۱] قصی مناصب مهم آن روز مکه و کعبه را بر عهده گرفت و خدمات و فعالیت های ارزنده ای را در این مورد انجام داد. از قصی دو فرزند نامور به نام «عبدالدار» و «عبدمناف» باقی ماند.[۲]
زندگینامه قصی
مادر قصى، فاطمه با «کِلاب بن مُرَّه» ازدواج کرد. چیزى نگذشت که دو فرزند به نام «زهره» و «قصى» آورد. هنوز دومى در گهواره بود که شوهر فاطمه فوت کرد. وى مجددا با مردى به نام «ربیعه» ازدواج کرد و همراه شوهر خود به شام رفت. «قصى» از حمایت پدرانه او بهره مند بود تا وقتى که میان قصى و قبیله «ربیعه» اختلاف افتاد و در نتیجه او را از حریم نژاد خود راندند، به حدى که مادر او متأثر شد و مجبور شد او را به مکه برگرداند.[۳]
بیشتر مورخان نام اصلی قصی را زید نوشتهاند و گفته شده او را به این علت قصی نامیدند که در مدت اقامت در شام از وطنش مکه و قوم خویش دور شده بود و قصی یعنی کسی که از شهر و وطن خویش دور است. به او «قریش» یا «قرشی» هم میگفتند. درباره سبب این نامگذاری، تسلط قصی بر مکه و انجام دادن کارهای خوب و پسندیده را ذکر کردهاند یا به این علت که خصلت های نیک در قصی جمع بود، زیرا یکی از معانی قریش جمع است. عنوان قریش یا قرشی بر کسی پیش از او اطلاق نشده بود.
به قصی «مُجَمَّع» به معنای جمع کننده و گردآورنده، هم گفتهاند زیرا او بعد از مسلط شدن بر مکه و ریاست در آن ناحیه، قوم خود قریش را از درهها و کوههای اطراف مکه در آن شهر جمع کرد. پس از آن که قصی در مکه اقامت گزید، از حُلَیل بن حُبشیّه، آخرین امیر خُزاعی مکه و متولی کعبه، دخترش حُبّی را خواستگار کرد. حلیل نیز که او را نیرومند و با تدبیر و لایق و با اصل و نسب یافت، دخترش را به او تزویج نمود.
وقتی فرزندان قصی پراکنده شدند و اموالش بسیار شد و شرافتی بزرگ یافت، حلیل درگذشت. حلیل در آستانه مرگ، قصی را نزد خود خواند و ولایت بیتالله الحرام و کلیدداری خانه کعبه را به او واگذارد، اما پس از مرگش خزاعه کلید کعبه را که نزد حبّی بود، گرفتند و مانع قصی شدند.
قصی برای گرفتن حق خویش از قریش و بنیکنانه و برادر مادری خود رزاح و حامیان او یاری خواست و در نهایت بر خزاعه پیروز گردید. گفته شده است قصی در جنگ با خزاعه، از یاری قیصر روم برخوردار بود. به قولی نیز پس از مرگ حلیل، پسرش ابوغُبْشان مُحتَرِش، ریاست یافت اما خانه کعبه را در مقابل شتری مادّه و خیک شرابی به قصی واگذارد.
فعالیتهای قصی
قصی مناصب مهم آن روز مکه یعنی حجابت (پردهداری)، سقایت (آب دادن به حاجیان)، رفادت (اطعام قریش از طریق اموالی که جمعآوری میشد)، دارالندوه و لوا (پرچمداری جنگ) را بر عهده گرفت و نخستین فرد از دودمان کَعب بن لُؤَیّ بود که ریاست و فرمانروایی یافت و پس از او شرافت و ریاست قریش و این مناصب ششگانه در دودمان قصی برقرار ماند.
قصی برای مردم مکه و حجاج، خدمات برجستهای انجام داد. حوض هایی از جنس پوست درست کرد و از چاه «میمون» و غیر آن که خارج از مکه بود، آب آنها را تأمین میکرد تا در مکه و مِنی و عرفات مردم را سیراب سازد. وی همچنین برای نخستین بار در شهر مکه چاهی حفر کرد و نامش را عَجول گذاشت. این چاه تا زمانی که قصی زنده بود، باقی بود. بعدها بلااستفاده و در خانه امّهانی، دختر ابوطالب واقع شد و سپس جزء مسجدالحرام گردید. ظاهراً با توجه به کمبود آب در مکه، چاه عجول اهمیت بسیار داشته است و علاوه بر قریش، حجاج نیز از آب آن بهرهمند میشده اند.
به قولی، قصی چاههای خُمّ و بَذَّر را نیز حفر کرد. قصی علاوه بر این، زایران بیتالله الحرام را اطعام میکرد و معتقد بود حجاج، مهمانان خدا هستند و قریش که در همسایگی بیت او قرار دارند به پذیرایی از آنان سزاوارترند. از این رو، قریش را به انجام دادن این کار دعوت و تشویق میکرد و با همکاری آنان هزینه طعام و نوشیدنی حجاج را فراهم می نمود.
قصی نخستین کسی بود که بعد از حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهماالسلام، برای راهنمایی حجاج حدود حرم را با نصب علامت هایی از نو مشخص کرد.
قریش پیش از آمدن به مکه در کوه ها و درههای اطراف مکه زندگی میکردند. بعد از آن که قصی زعیم قریش شد، شهر مکه را به چهار بخش تقسیم و هر قسمت را به گروهی از قریش واگذار کرد. قصی از قریش خواست که منازل خود را اطراف کعبه بنا کنند. از این رو خانههای قریش در جهت های چهارگانه کعبه ساخته شد. فاصله خانهها تا کعبه به اندازه مطاف (محل طواف) بود. قصی محل قریشیان را، به ترتیب نسب در مکه معیّن کرد. گروهی را که در دره جای داد، قریش بِطاح یا اباطح و گروهی را که در بیرون دره جای داد، قریش ظاهری یا ظواهر خواندند. بدین گونه، قصی نخستین بار قریش را متحد و یکپارچه و گرامی و شکوهمند ساخت و از غیرقریشیان، از کسانی که وارد مکه میشدند، عوارض ده یک میگرفت.
قصی منزلی برای خود چسبیده به مسجدالحرام، در سمت شامی (شمال) کعبه، به نام دارالندوه ساخت که در آن به سوی کعبه باز میشد و قریش در آن جا برای امور مهم و تصمیمگیری های اساسی، از جمله جنگ و قضاوت در اختلافات و عقد ازدواج و غیر آن اجتماع می کردند و فقط کسانی که چهل سال به بالا داشتند، میتوانستند برای مشورت وارد آنجا شوند. چنین محدودیتی برای فرزندان قصی و حلفای آنان وجود نداشت.
قصی در مُزْدَلِفَه مشعرالحرام را بنا نهاد که محل وقوف و بیتوته حجاج بود و در آنجا آتش روشن کرد تا کسانی که از عرفات به آنجا می رفتند، راه را بیابند و گم نشوند. این رسم پس از ظهور اسلام نیز ادامه یافت.
گفته شده است قصی نخستین کس پس از حضرت ابراهیم علیه السلام بود که کعبه را بازسازی و آن را سقفدار کرد. او طول دیوارهای کعبه را که ۹ ذراع بود تا ۱۸ ذراع افزایش داد و ارتفاع آن را ۲۵ ذراع قرار داد و با چوب نخل و چوب درخت «دَوم» آن را مسقف کرد و کعبه تا آن زمان چنین ساختاری نداشت.
قصی در مکه درگذشت و پیکرش را در دامنه کوه حَجون (در بالای مکه)[۴] به خاک سپردند و باز هم او را بزرگ میداشتند و قبرش را زیارت میکردند. بعد از آن مردم مکه مردگان خود را در حجون که نخستین قبرستان مکه بود به خاک سپردند.
پانویس
منابع
- دانشنامه جهان اسلام، مدخل "قصی بن کلاب" از محمد اصغرینژاد.
- جعفر سبحانی، فروغ ابدیت.