رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

میرزا علی اکبر مرندی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} ''''منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 3، صفحه 416 '''نویسنده:''' ج...' ایجاد کرد)
 
 
(۱۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''آیت‌الله علی اکبر مرندی‌''' (1314 - 1414 ق) از شاگردان [[سید علی آقا قاضی]] و یکی‌ از علمای‌ برجسته‌ منطقه‌ آذربایجان‌ بود.
''''منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 3، صفحه 416
 
  
'''نویسنده:''' جمعي از پژوهشگران حوزه علميه قم
+
{{خوب}}
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = علی اکبر مرندی
 +
|تصویر=[[پرونده:Marandi.jpg|۲۲۰px|center]]
 +
|زادروز =  1314 قمری
 +
|زادگاه =  آذربایجان شرقی - مرند
 +
|وفات =  1414 قمری
 +
|مدفن =  مرند -  امامزاده سید احمد سلام الله
 +
|اساتید =  آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، آیت الله [[محمدحسین نائینی |محمد حسینی نائینی]]، آیت الله شیخ [[میرزا علی ایروانی |علی ایروانی]]، آیت الله [[سید ضیاء الدین عراقی |آقا ضیاء الدین عراقی]]، آیت الله [[آيت الله کمپانی |محمدحسین كمپانی]] و [[سید علی قاضی|آیت الله قاضی]]
 +
|آثار =
 +
}}
  
==آیت الله میرزا علی اكبر مرندی==
+
==ولادت و خانواده==
 
 
'''ولادت'''
 
  
 
آیت الله میرزا علی اكبر مرندی در سال 1314 هـ.ق در خانواده‌ای بسیار متدین و متقی، در شهرستان مرند چشم به جهان گشود. پدرش، ملا علی مقدس از علمای وارسته و برجسته آذربایجان بود و به صدق و صفا و [[علم]] و [[تقوا]]، معروف بود و به خاطر تقدس زیادی كه در رعایت امور شرعی و حقوق مردم، حتی در مسائل بسیار جزئی داشت، به «مقدس» شهرت یافته بود. مردم بااحترام و تجلیل به این بزرگوار می‌نگریستند و برای رفع مشكلات مادی و معنوی خود، به ایشان مراجعه می‌كردند و از او رهنمود می‌طلبیدند.
 
آیت الله میرزا علی اكبر مرندی در سال 1314 هـ.ق در خانواده‌ای بسیار متدین و متقی، در شهرستان مرند چشم به جهان گشود. پدرش، ملا علی مقدس از علمای وارسته و برجسته آذربایجان بود و به صدق و صفا و [[علم]] و [[تقوا]]، معروف بود و به خاطر تقدس زیادی كه در رعایت امور شرعی و حقوق مردم، حتی در مسائل بسیار جزئی داشت، به «مقدس» شهرت یافته بود. مردم بااحترام و تجلیل به این بزرگوار می‌نگریستند و برای رفع مشكلات مادی و معنوی خود، به ایشان مراجعه می‌كردند و از او رهنمود می‌طلبیدند.
سطر ۱۲: سطر ۱۹:
 
وی حدود سال 1320 هـ.ق رحلت كرد؛ ولی از خود یادگاری بس ارزنده بجا گذاشت كه مورد نظر پروردگار قرار گرفت. این یادگار كسی جز حضرت آیت الله آقا میرزا علی اكبر مرندی نبود.<ref> عارف ناشناخته، صادق حسن زاده، ص 19ـ20.</ref>
 
وی حدود سال 1320 هـ.ق رحلت كرد؛ ولی از خود یادگاری بس ارزنده بجا گذاشت كه مورد نظر پروردگار قرار گرفت. این یادگار كسی جز حضرت آیت الله آقا میرزا علی اكبر مرندی نبود.<ref> عارف ناشناخته، صادق حسن زاده، ص 19ـ20.</ref>
  
'''تحصیلات'''
+
==تحصیلات==
  
 
آقا میرزا علی اكبر مرندی آموزش‌های اولیه را در محضر پدرش سپری كرد، اما دیری نپایید كه از نعمت وجود ایشان محروم شد. او 6 ساله بود كه خبر غرق شدن پدرش در خزینه حمام، قلبش را جریحه‌دار ساخت.
 
آقا میرزا علی اكبر مرندی آموزش‌های اولیه را در محضر پدرش سپری كرد، اما دیری نپایید كه از نعمت وجود ایشان محروم شد. او 6 ساله بود كه خبر غرق شدن پدرش در خزینه حمام، قلبش را جریحه‌دار ساخت.
سطر ۱۸: سطر ۲۵:
 
او پس از رحلت پدر، دروس مرسوم آن عصر را نزد آقا شیخ محمدحسین رفیعیان و حاج شیخ باقر مجتهدی مرندی، به بهترین وجه آموخت و برای ادامه تحصیلات و طی مراحل عالی حوزوی، به حوزه علمیه تبریز عزیمت كرد و با جدیت و پشتكار تمام و علاقه وصف ناپذیر، به كسب علم پرداخت و محضر علمای نامی آن عصر را درك كرد؛ از جمله آیت الله العظمی حاج میرزا ابوالحسن انگجی (متوفا: 1317 هـ.ق) كه آیت الله مرندی عمده تحصیلاتشان در تبریز محضر ایشان بود.<ref> عارف ناشناخته، ص 19ـ20.</ref>
 
او پس از رحلت پدر، دروس مرسوم آن عصر را نزد آقا شیخ محمدحسین رفیعیان و حاج شیخ باقر مجتهدی مرندی، به بهترین وجه آموخت و برای ادامه تحصیلات و طی مراحل عالی حوزوی، به حوزه علمیه تبریز عزیمت كرد و با جدیت و پشتكار تمام و علاقه وصف ناپذیر، به كسب علم پرداخت و محضر علمای نامی آن عصر را درك كرد؛ از جمله آیت الله العظمی حاج میرزا ابوالحسن انگجی (متوفا: 1317 هـ.ق) كه آیت الله مرندی عمده تحصیلاتشان در تبریز محضر ایشان بود.<ref> عارف ناشناخته، ص 19ـ20.</ref>
  
'''تشرف به عتبات عالیات'''
+
==ويژگي‌هاي اخلاقي==
 
 
آیت الله مرندی با سختی و مشكلات فراوان در تبریز به تحصیل ادامه می‌داد. وی مورد توجه خاص استادان آن جا قرار گرفته بود. با این كه حوزه‌ علمیه تبریز در سطح بالای علمی و معنوی قرار داشته، ولی با این همه آوازه حوزه علمیه نجف هر طلبه مشتاق را به خود فرامی‌خواند و این آرزو با امكانات آن روز مشكل می‌نمود، به خصوص وضع مالی و معیشتی آیت الله مرندی این آرزو را امكان ناپذیر ساخته بود؛ اما از آن جا كه همه توفیقات از خداست، این توفیق بزرگ نصیب این بزرگوار شد و ایشان به [[نجف]] اشرف مشرف شد.
 
  
وی در این زمینه می‌فرماید: «من برای چند روز استراحت از تبریز به مرند آمده بودم، مسئول پست شهرمان كه مرد متدینی بود به دیدنم آمد و صد قران به من داد و گفت: برو به [[كربلا]] برای من نایب الزیاره باش. خدمت استادم، آیت الله انگجی رسیدم و این مسأله را با ایشان در میان گذاشتم و ایشان نیز صلاح دیدند این پیشنهاد را بپذیرم. لذا آماده این سفر معنوی شدم. با دو مسافر دیگر درشكه‌ای كرایه كردیم و رهسپار كربلا شدیم. بعد از زیارت مرقد مطهر ابا عبدالله به [[نجف]] اشرف مشرف شدم و بعد از اتمام [[زیارت]]، خداوند متعال به دلم انداخت كه همان جا بمانم و من حدود شانزده سال آن جا اقامت گزیدم، یعنی از سال 1344 هـ.ق (1304 شمسی) تا سال 1360 هـ.ق (1319 شمسی) كه در اولین روز ورودم با [[علامه طباطبایی]] و الهی طباطبائی آشنا شدم و با آن ها هم حجره گشتم».<ref> همان.</ref>
+
از ويژگي‌هاي اخلاقي اين فقيه وارسته تواضع و فروتني بود. آيت‌الله مرندي در اوج عرفان و انس با حضرت حق، مردي اجتماعي و آگاه به زمان بود.
  
'''اساتید'''
+
==تشرف به عتبات عالیات==
  
آیت الله مرندی در استفاده از درس‌های رسمی حوزه نیز جدیت و پشتكار وصف ناپذیری داشت. استادان خارج [[فقه]] و [[اصول]] او در [[حوزه‌ علمیه]] [[نجف]] عبارتند از:
+
آیت الله مرندی با سختی و مشكلات فراوان در تبریز به تحصیل ادامه می‌داد. وی مورد توجه خاص استادان آنجا قرار گرفته بود. با این كه حوزه‌ علمیه تبریز در سطح بالای علمی و معنوی قرار داشته ولی با این همه آوازه حوزه علمیه نجف هر طلبه مشتاق را به خود فرامی‌خواند و این آرزو با امكانات آن روز مشكل می‌نمود، به خصوص وضع مالی و معیشتی آیت الله مرندی این آرزو را امكان ناپذیر ساخته بود؛ اما از آنجا كه همه توفیقات از خداست، این توفیق بزرگ نصیب این بزرگوار شد و ایشان به [[نجف]] اشرف مشرف شد.
  
* 1. آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی.
+
وی در این زمینه می‌فرماید: «من برای چند روز استراحت از تبریز به مرند آمده بودم، مسئول پست شهرمان كه مرد متدینی بود به دیدنم آمد و صد قران به من داد و گفت: برو به [[كربلا]] برای من نایب الزیاره باش. خدمت استادم، آیت الله انگجی رسیدم و این مسأله را با ایشان در میان گذاشتم و ایشان نیز صلاح دیدند این پیشنهاد را بپذیرم. لذا آماده این سفر معنوی شدم. با دو مسافر دیگر درشكه‌ای كرایه كردیم و رهسپار كربلا شدیم. بعد از زیارت مرقد مطهر ابا عبدالله به [[نجف]] اشرف مشرف شدم و بعد از اتمام [[زیارت]]، خداوند متعال به دلم انداخت كه همانجا بمانم و من حدود شانزده سال آنجا اقامت گزیدم، یعنی از سال 1344 هـ.ق (1304 شمسی) تا سال 1360 هـ.ق (1319 شمسی) كه در اولین روز ورودم با [[علامه طباطبایی]] و الهی طباطبائی آشنا شدم و با آنها هم حجره گشتم».<ref>همان.</ref>
  
* 2. آیت الله محمد حسینی نائینی.
+
==اساتید==
  
* 3. آیت الله شیخ علی ایروانی.
+
آیت الله مرندی در استفاده از درس‌های رسمی حوزه نیز جدیت و پشتكار وصف ناپذیری داشت. استادان خارج [[فقه]] و [[اصول]] او در [[حوزه‌ علمیه]] [[نجف]] عبارتند از:
  
* 4. آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی.
+
#آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی
 
+
#آیت الله محمد حسینی نائینی
* 5. علامه محمدحسین كمپانی.
+
#آیت الله شیخ علی ایروانی
 
+
#آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی
* 6. علامه بادكوبه‌ای.<ref> همان، ص 31ـ32.</ref>
+
#علامه محمدحسین كمپانی
 +
#علامه بادكوبه‌ای.<ref> همان، ص 31ـ32.</ref>
  
 
وی در درس اخلاق آیت الله میرزا ابوالفضل زاهدی قمی نیز شركت می‌كرد.<ref> همان.</ref>
 
وی در درس اخلاق آیت الله میرزا ابوالفضل زاهدی قمی نیز شركت می‌كرد.<ref> همان.</ref>
  
'''در كنار آیت الله خویی'''
+
==در كنار آیت الله خویی==
  
 
آیت الله مرندی با آیت الله خویی هم دوره بود. الفت و ارادت خاص بین آن دو زبانزد خاص و عام بود. مشهور است كه آیت الله مرندی سبب آشنایی و ارتباط آیت الله خویی با آیت الله آقا میرزا علی قاضی بوده است. امام جمعه محترم شهرستان مراغه می‌گوید: من در این مورد، از خود آیت الله مرندی سؤال كردم. ایشان فرمود: من این ارتباط را بین آن دو بزرگوار برقرار ساختم.<ref> همان، ص 38.</ref>
 
آیت الله مرندی با آیت الله خویی هم دوره بود. الفت و ارادت خاص بین آن دو زبانزد خاص و عام بود. مشهور است كه آیت الله مرندی سبب آشنایی و ارتباط آیت الله خویی با آیت الله آقا میرزا علی قاضی بوده است. امام جمعه محترم شهرستان مراغه می‌گوید: من در این مورد، از خود آیت الله مرندی سؤال كردم. ایشان فرمود: من این ارتباط را بین آن دو بزرگوار برقرار ساختم.<ref> همان، ص 38.</ref>
  
'''مراجعت به وطن'''
+
==مراجعت به وطن==
  
 
آیت الله مرندی در سطح بسیار عالی به مراتب علمی و عرفانی دست یافته بود. او علاقه وافری به [[نجف]] داشت. خودش در این باره می‌گوید: «بعضی شب‌ها در عالم رؤیا می‌دیدم كه از نجف اشرف به زادگاه خود برگشته‌ام، ناگاه سراسیمه از خواب می‌پریدم و وقتی متوجه می‌شدم كه این بیش از یك خواب و رؤیا نبوده است و من همچنان در نجف هستم، سر به [[سجده]] شكر می‌گذاردم».
 
آیت الله مرندی در سطح بسیار عالی به مراتب علمی و عرفانی دست یافته بود. او علاقه وافری به [[نجف]] داشت. خودش در این باره می‌گوید: «بعضی شب‌ها در عالم رؤیا می‌دیدم كه از نجف اشرف به زادگاه خود برگشته‌ام، ناگاه سراسیمه از خواب می‌پریدم و وقتی متوجه می‌شدم كه این بیش از یك خواب و رؤیا نبوده است و من همچنان در نجف هستم، سر به [[سجده]] شكر می‌گذاردم».
سطر ۵۲: سطر ۵۸:
 
پس از مدتی، این خواب‌ها تعبیر شد و پزشكان تأكید كردند به خاطر كسالتی كه ایشان داشت، باید از نجف اشرف بیرون برود. توصیه دوستان و استادان هم كه نگران وضعیت جسمانی ایشان بودند، او را مصمم ساخت كه به وطن بازگردد. بالاخره او علی رغم میل شدید به حضور در نجف، مجبور شد سال 1320 به آذربایجان برگردد. وی مدتی در حوزه علمیه تبریز به تدریس پرداخت، ولی وقتی دید شهرت و آوازه پیدا كرده است، آن جا را ترك كرد و در شهرستان مرند اقامت گزید.<ref> همان، ص 40ـ41.</ref>
 
پس از مدتی، این خواب‌ها تعبیر شد و پزشكان تأكید كردند به خاطر كسالتی كه ایشان داشت، باید از نجف اشرف بیرون برود. توصیه دوستان و استادان هم كه نگران وضعیت جسمانی ایشان بودند، او را مصمم ساخت كه به وطن بازگردد. بالاخره او علی رغم میل شدید به حضور در نجف، مجبور شد سال 1320 به آذربایجان برگردد. وی مدتی در حوزه علمیه تبریز به تدریس پرداخت، ولی وقتی دید شهرت و آوازه پیدا كرده است، آن جا را ترك كرد و در شهرستان مرند اقامت گزید.<ref> همان، ص 40ـ41.</ref>
  
'''توطئه توده‌ای‌ها'''
+
==توطئه توده‌ای‌ها==
  
 
در دورانی كه آذربایجان به دست ارتش سرخ شوروی اشغال شده بود، و حزب توده و حزب دمكرات با تبلیغات گسترده به تخریب و تضعیف اعتقادات دینی مردم پرداخته بودند، آیت الله میرزا علی اكبر مرندی در مقابل آن ها قد علم كرد و به افشاگری پرداخت. آنان وی را تحت تعقیب قرار دادند و در صدد كشتن او برآمدند، اما خوشبختانه آیت الله مرندی توسط یكی از ارادتمندان خود، از موضوع مطلع شد و با اصرار آن ها به تهران رفت و سرانجام بعد از شكست توده‌ای‌ها، به مرند بازگشت.<ref> همان، ص 41.</ref>
 
در دورانی كه آذربایجان به دست ارتش سرخ شوروی اشغال شده بود، و حزب توده و حزب دمكرات با تبلیغات گسترده به تخریب و تضعیف اعتقادات دینی مردم پرداخته بودند، آیت الله میرزا علی اكبر مرندی در مقابل آن ها قد علم كرد و به افشاگری پرداخت. آنان وی را تحت تعقیب قرار دادند و در صدد كشتن او برآمدند، اما خوشبختانه آیت الله مرندی توسط یكی از ارادتمندان خود، از موضوع مطلع شد و با اصرار آن ها به تهران رفت و سرانجام بعد از شكست توده‌ای‌ها، به مرند بازگشت.<ref> همان، ص 41.</ref>
  
'''یاور نهضت امام خمینی'''
+
==یاور نهضت امام خمینی==
  
 
آیت الله مرندی از سال 1342 همراه و همگام با نهضت [[امام خمینی]] قدس سره بود. او هنگام تبعید امام به [[تركیه]]، طی اعلامیه‌ای از ایشان دفاع كرد. افرادی كه در این راستا تلاش می‌كردند، همیشه مورد حمایت ایشان قرار می‌گرفتند. حجت الاسلام رحمتی می‌گوید: «...یكی از دوستان ما مرحوم حاج اسرافیل رزاقی بود كه آیت الله مرندی به شوخی به ایشان ام الاخبار می‌گفتند و ایشان اطلاعات گسترده‌ای از اوضاع و احوال تحولات سیاسی داشت و به طور مرتب اخبار مهم سیاسی و اعلامیه‌های علماء به خصوص حضرت امام راحل را خدمت آقا می‌رساند و ایشان نیز مورد علاقه و حمایت آقا بود».<ref> عارف ناشناخته، ص 42ـ43.</ref>
 
آیت الله مرندی از سال 1342 همراه و همگام با نهضت [[امام خمینی]] قدس سره بود. او هنگام تبعید امام به [[تركیه]]، طی اعلامیه‌ای از ایشان دفاع كرد. افرادی كه در این راستا تلاش می‌كردند، همیشه مورد حمایت ایشان قرار می‌گرفتند. حجت الاسلام رحمتی می‌گوید: «...یكی از دوستان ما مرحوم حاج اسرافیل رزاقی بود كه آیت الله مرندی به شوخی به ایشان ام الاخبار می‌گفتند و ایشان اطلاعات گسترده‌ای از اوضاع و احوال تحولات سیاسی داشت و به طور مرتب اخبار مهم سیاسی و اعلامیه‌های علماء به خصوص حضرت امام راحل را خدمت آقا می‌رساند و ایشان نیز مورد علاقه و حمایت آقا بود».<ref> عارف ناشناخته، ص 42ـ43.</ref>
سطر ۶۶: سطر ۷۲:
 
در اعلامیه اخیر طی تلگرافی به محضر مراجع تقلید آن روز (آیت الله میلانی، امام خمینی و آیت الله مرعشی نجفی) مراتب تنفر و انزجار خود را از اظهار و عدم صلاحیت مجلس شورای ملی و مجلس سنا و اشخاصی كه به نام نمایندگی بر مردم تحمیل شده‌اند، را اكیداً اعلام داشته‌اند.<ref> متن این دو اعلامیه در جلد سوم «اسناد انقلاب اسلامی»، صفحات 103 و 107 آمده است.</ref>
 
در اعلامیه اخیر طی تلگرافی به محضر مراجع تقلید آن روز (آیت الله میلانی، امام خمینی و آیت الله مرعشی نجفی) مراتب تنفر و انزجار خود را از اظهار و عدم صلاحیت مجلس شورای ملی و مجلس سنا و اشخاصی كه به نام نمایندگی بر مردم تحمیل شده‌اند، را اكیداً اعلام داشته‌اند.<ref> متن این دو اعلامیه در جلد سوم «اسناد انقلاب اسلامی»، صفحات 103 و 107 آمده است.</ref>
  
'''وفات'''
+
==وفات==
  
 
«چند روز بعد از عید نوروز بود، در كنار آقا نشسته بودم، هیچ حال نداشتند. به من فرمود: جواد! من سه چهار روز میهمان شما هستم!» آقا ترسشان خیلی زیاد بود. ترس از خدا، همیشه در تفكر بودند؛ دائماً در حال ذكر بودند. اواخر عمرشان این [[دعا]] و ذكر جلوه بیشتری پیدا كرده بود. اكثراً ذكرشان كلمه طیبه «لا اله الا الله» بود.
 
«چند روز بعد از عید نوروز بود، در كنار آقا نشسته بودم، هیچ حال نداشتند. به من فرمود: جواد! من سه چهار روز میهمان شما هستم!» آقا ترسشان خیلی زیاد بود. ترس از خدا، همیشه در تفكر بودند؛ دائماً در حال ذكر بودند. اواخر عمرشان این [[دعا]] و ذكر جلوه بیشتری پیدا كرده بود. اكثراً ذكرشان كلمه طیبه «لا اله الا الله» بود.
  
اما این اواخر متوجه شدم كه آهسته ذكرهایی می‌گویند. من شبانه روز در محضرشان بودم. دیدم آقا استغفار می‌كنند. یك روز دیدم آرام زمزمه می‌كند: «ظلمت نفسی فاغفرلی!» این حالات ادامه داشت تا این كه در ساعت 3 بامداد روز سه شنبه نهم فروردین ماه 1373 (كه همیشه در آن موقع برای [[نماز شب]] برمی‌خاست) [[روح]] بلندش از عالم ناسوت به عالم ملكوت برخاست و برای همیشه این عالم خاكی را ترك گفت و به لقاءالله رسید.<ref> همان، ص 45.</ref>
+
اما این اواخر متوجه شدم كه آهسته ذكرهایی می‌گویند. من شبانه روز در محضرشان بودم. دیدم آقا استغفار می‌كنند. یك روز دیدم آرام زمزمه می‌كند: «ظلمت نفسی فاغفرلی!» این حالات ادامه داشت تا این كه در ساعت 3 بامداد روز سه شنبه نهم فروردین ماه 1373 (كه همیشه در آن موقع برای [[نماز شب]] برمی‌خاست) [[روح]] بلندش از عالم ناسوت به عالم ملكوت برخاست و برای همیشه این عالم خاكی را ترك گفت و به لقاءالله رسید<ref> همان، ص 45.</ref> درحالیکه از عمر شریفشان 101 سال می گذشت.
  
==پانویس ==
+
پیکر ایشان در امامزاده سید احمد سلام الله مرند به خاک سپرده شد.<ref>عارف ناشناخته، صادق حسن زاده، ص ۴۵.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 +
 +
==منابع==
 +
 +
*تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد 3، زندگی نامه "آيت الله ميرزا علي اکبر مرندي" از جمعي از پژوهشگران حوزه علميه قم.
 +
*علي اكبر مرندي،[http://thinker.irc.ir/thinker/index/show/id/5674 مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، اندیشمندان اسلامی]، بازیابی: 24 اردیبهشت 1393.
 +
 +
 +
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:علامه1.jpg|alt=علامه طباطبایی و برادر گرامیشان|از راست: [[علامه طباطبايى|سید محمدحسین طباطبایی]]، علی اکبر مرندی و [[سید محمدحسن الهی طباطبایی]] در جوانی
 +
پرونده:مرندی01.JPG|علی اکبر مرندی
 +
پرونده:مرندی00.JPG|علی اکبر مرندی
 +
پرونده:مرندی (1).jpg|علی اکبر مرندی و عبدالمجید باقری بنایی
 +
پرونده:مرندی.jpg|قبر علی اکبر مرندی
 +
</gallery>
 +
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
 +
 +
[[رده:علمای معاصر|مرندی، علی اکبر]]
 +
[[رده:عارفان]]
 +
[[رده:مبارزان علیه پهلوی]]
 +
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۵

آیت‌الله علی اکبر مرندی‌ (1314 - 1414 ق) از شاگردان سید علی آقا قاضی و یکی‌ از علمای‌ برجسته‌ منطقه‌ آذربایجان‌ بود.

۲۲۰px
نام کامل علی اکبر مرندی
زادروز 1314 قمری
زادگاه آذربایجان شرقی - مرند
وفات 1414 قمری
مدفن مرند - امامزاده سید احمد سلام الله

Line.png

اساتید

آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله محمد حسینی نائینی، آیت الله شیخ علی ایروانی، آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی، آیت الله محمدحسین كمپانی و آیت الله قاضی

شاگردان



ولادت و خانواده

آیت الله میرزا علی اكبر مرندی در سال 1314 هـ.ق در خانواده‌ای بسیار متدین و متقی، در شهرستان مرند چشم به جهان گشود. پدرش، ملا علی مقدس از علمای وارسته و برجسته آذربایجان بود و به صدق و صفا و علم و تقوا، معروف بود و به خاطر تقدس زیادی كه در رعایت امور شرعی و حقوق مردم، حتی در مسائل بسیار جزئی داشت، به «مقدس» شهرت یافته بود. مردم بااحترام و تجلیل به این بزرگوار می‌نگریستند و برای رفع مشكلات مادی و معنوی خود، به ایشان مراجعه می‌كردند و از او رهنمود می‌طلبیدند.

وی حدود سال 1320 هـ.ق رحلت كرد؛ ولی از خود یادگاری بس ارزنده بجا گذاشت كه مورد نظر پروردگار قرار گرفت. این یادگار كسی جز حضرت آیت الله آقا میرزا علی اكبر مرندی نبود.[۱]

تحصیلات

آقا میرزا علی اكبر مرندی آموزش‌های اولیه را در محضر پدرش سپری كرد، اما دیری نپایید كه از نعمت وجود ایشان محروم شد. او 6 ساله بود كه خبر غرق شدن پدرش در خزینه حمام، قلبش را جریحه‌دار ساخت.

او پس از رحلت پدر، دروس مرسوم آن عصر را نزد آقا شیخ محمدحسین رفیعیان و حاج شیخ باقر مجتهدی مرندی، به بهترین وجه آموخت و برای ادامه تحصیلات و طی مراحل عالی حوزوی، به حوزه علمیه تبریز عزیمت كرد و با جدیت و پشتكار تمام و علاقه وصف ناپذیر، به كسب علم پرداخت و محضر علمای نامی آن عصر را درك كرد؛ از جمله آیت الله العظمی حاج میرزا ابوالحسن انگجی (متوفا: 1317 هـ.ق) كه آیت الله مرندی عمده تحصیلاتشان در تبریز محضر ایشان بود.[۲]

ويژگي‌هاي اخلاقي

از ويژگي‌هاي اخلاقي اين فقيه وارسته تواضع و فروتني بود. آيت‌الله مرندي در اوج عرفان و انس با حضرت حق، مردي اجتماعي و آگاه به زمان بود.

تشرف به عتبات عالیات

آیت الله مرندی با سختی و مشكلات فراوان در تبریز به تحصیل ادامه می‌داد. وی مورد توجه خاص استادان آنجا قرار گرفته بود. با این كه حوزه‌ علمیه تبریز در سطح بالای علمی و معنوی قرار داشته ولی با این همه آوازه حوزه علمیه نجف هر طلبه مشتاق را به خود فرامی‌خواند و این آرزو با امكانات آن روز مشكل می‌نمود، به خصوص وضع مالی و معیشتی آیت الله مرندی این آرزو را امكان ناپذیر ساخته بود؛ اما از آنجا كه همه توفیقات از خداست، این توفیق بزرگ نصیب این بزرگوار شد و ایشان به نجف اشرف مشرف شد.

وی در این زمینه می‌فرماید: «من برای چند روز استراحت از تبریز به مرند آمده بودم، مسئول پست شهرمان كه مرد متدینی بود به دیدنم آمد و صد قران به من داد و گفت: برو به كربلا برای من نایب الزیاره باش. خدمت استادم، آیت الله انگجی رسیدم و این مسأله را با ایشان در میان گذاشتم و ایشان نیز صلاح دیدند این پیشنهاد را بپذیرم. لذا آماده این سفر معنوی شدم. با دو مسافر دیگر درشكه‌ای كرایه كردیم و رهسپار كربلا شدیم. بعد از زیارت مرقد مطهر ابا عبدالله به نجف اشرف مشرف شدم و بعد از اتمام زیارت، خداوند متعال به دلم انداخت كه همانجا بمانم و من حدود شانزده سال آنجا اقامت گزیدم، یعنی از سال 1344 هـ.ق (1304 شمسی) تا سال 1360 هـ.ق (1319 شمسی) كه در اولین روز ورودم با علامه طباطبایی و الهی طباطبائی آشنا شدم و با آنها هم حجره گشتم».[۳]

اساتید

آیت الله مرندی در استفاده از درس‌های رسمی حوزه نیز جدیت و پشتكار وصف ناپذیری داشت. استادان خارج فقه و اصول او در حوزه‌ علمیه نجف عبارتند از:

  1. آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی
  2. آیت الله محمد حسینی نائینی
  3. آیت الله شیخ علی ایروانی
  4. آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی
  5. علامه محمدحسین كمپانی
  6. علامه بادكوبه‌ای.[۴]

وی در درس اخلاق آیت الله میرزا ابوالفضل زاهدی قمی نیز شركت می‌كرد.[۵]

در كنار آیت الله خویی

آیت الله مرندی با آیت الله خویی هم دوره بود. الفت و ارادت خاص بین آن دو زبانزد خاص و عام بود. مشهور است كه آیت الله مرندی سبب آشنایی و ارتباط آیت الله خویی با آیت الله آقا میرزا علی قاضی بوده است. امام جمعه محترم شهرستان مراغه می‌گوید: من در این مورد، از خود آیت الله مرندی سؤال كردم. ایشان فرمود: من این ارتباط را بین آن دو بزرگوار برقرار ساختم.[۶]

مراجعت به وطن

آیت الله مرندی در سطح بسیار عالی به مراتب علمی و عرفانی دست یافته بود. او علاقه وافری به نجف داشت. خودش در این باره می‌گوید: «بعضی شب‌ها در عالم رؤیا می‌دیدم كه از نجف اشرف به زادگاه خود برگشته‌ام، ناگاه سراسیمه از خواب می‌پریدم و وقتی متوجه می‌شدم كه این بیش از یك خواب و رؤیا نبوده است و من همچنان در نجف هستم، سر به سجده شكر می‌گذاردم».

پس از مدتی، این خواب‌ها تعبیر شد و پزشكان تأكید كردند به خاطر كسالتی كه ایشان داشت، باید از نجف اشرف بیرون برود. توصیه دوستان و استادان هم كه نگران وضعیت جسمانی ایشان بودند، او را مصمم ساخت كه به وطن بازگردد. بالاخره او علی رغم میل شدید به حضور در نجف، مجبور شد سال 1320 به آذربایجان برگردد. وی مدتی در حوزه علمیه تبریز به تدریس پرداخت، ولی وقتی دید شهرت و آوازه پیدا كرده است، آن جا را ترك كرد و در شهرستان مرند اقامت گزید.[۷]

توطئه توده‌ای‌ها

در دورانی كه آذربایجان به دست ارتش سرخ شوروی اشغال شده بود، و حزب توده و حزب دمكرات با تبلیغات گسترده به تخریب و تضعیف اعتقادات دینی مردم پرداخته بودند، آیت الله میرزا علی اكبر مرندی در مقابل آن ها قد علم كرد و به افشاگری پرداخت. آنان وی را تحت تعقیب قرار دادند و در صدد كشتن او برآمدند، اما خوشبختانه آیت الله مرندی توسط یكی از ارادتمندان خود، از موضوع مطلع شد و با اصرار آن ها به تهران رفت و سرانجام بعد از شكست توده‌ای‌ها، به مرند بازگشت.[۸]

یاور نهضت امام خمینی

آیت الله مرندی از سال 1342 همراه و همگام با نهضت امام خمینی قدس سره بود. او هنگام تبعید امام به تركیه، طی اعلامیه‌ای از ایشان دفاع كرد. افرادی كه در این راستا تلاش می‌كردند، همیشه مورد حمایت ایشان قرار می‌گرفتند. حجت الاسلام رحمتی می‌گوید: «...یكی از دوستان ما مرحوم حاج اسرافیل رزاقی بود كه آیت الله مرندی به شوخی به ایشان ام الاخبار می‌گفتند و ایشان اطلاعات گسترده‌ای از اوضاع و احوال تحولات سیاسی داشت و به طور مرتب اخبار مهم سیاسی و اعلامیه‌های علماء به خصوص حضرت امام راحل را خدمت آقا می‌رساند و ایشان نیز مورد علاقه و حمایت آقا بود».[۹]

با اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 1356 و پیروزی آن در 22 بهمن ماه 1357 آیت الله مرندی نقش اساسی در به صحنه كشاندن مردم و حمایت از تشكیل و تثبیت حكومت اسلامی داشت. پسر بزرگ ایشان می‌گوید: «در حركت‌هایی كه در شهر انجام می‌گرفت، مردم همین كه می‌فهمیدند آقا اطلاعیه داده‌اند، جمعیت به طور گسترده از اطراف به مرند سرازیر می‌شدند و در تظاهرات شركت می‌كردند».[۱۰]

آیت الله مرندی همواره از انقلاب اسلامی حمایت می‌كرد. متأسفانه‌ اعلامیه‌های ایشان در حمایت از انقلاب اسلامی در دست نیست، تنها در دو اعلامیه، كه در تاریخ 2/7/1342 صادر شده است و علمای بزرگی چون آیت الله حسن الحسینی انگجی، سید محمد بادكوبه‌ای و... آن را امضا كرده‌اند و یكی هم درباره مجلس شورای ملی و مجلس سنا است، كه هر دو اعلامیه موجود است، امضای آیت الله مرندی نیز در اعلامیه‌ها وجود دارد.

در اعلامیه اخیر طی تلگرافی به محضر مراجع تقلید آن روز (آیت الله میلانی، امام خمینی و آیت الله مرعشی نجفی) مراتب تنفر و انزجار خود را از اظهار و عدم صلاحیت مجلس شورای ملی و مجلس سنا و اشخاصی كه به نام نمایندگی بر مردم تحمیل شده‌اند، را اكیداً اعلام داشته‌اند.[۱۱]

وفات

«چند روز بعد از عید نوروز بود، در كنار آقا نشسته بودم، هیچ حال نداشتند. به من فرمود: جواد! من سه چهار روز میهمان شما هستم!» آقا ترسشان خیلی زیاد بود. ترس از خدا، همیشه در تفكر بودند؛ دائماً در حال ذكر بودند. اواخر عمرشان این دعا و ذكر جلوه بیشتری پیدا كرده بود. اكثراً ذكرشان كلمه طیبه «لا اله الا الله» بود.

اما این اواخر متوجه شدم كه آهسته ذكرهایی می‌گویند. من شبانه روز در محضرشان بودم. دیدم آقا استغفار می‌كنند. یك روز دیدم آرام زمزمه می‌كند: «ظلمت نفسی فاغفرلی!» این حالات ادامه داشت تا این كه در ساعت 3 بامداد روز سه شنبه نهم فروردین ماه 1373 (كه همیشه در آن موقع برای نماز شب برمی‌خاست) روح بلندش از عالم ناسوت به عالم ملكوت برخاست و برای همیشه این عالم خاكی را ترك گفت و به لقاءالله رسید[۱۲] درحالیکه از عمر شریفشان 101 سال می گذشت.

پیکر ایشان در امامزاده سید احمد سلام الله مرند به خاک سپرده شد.[۱۳]

پانویس

  1. عارف ناشناخته، صادق حسن زاده، ص 19ـ20.
  2. عارف ناشناخته، ص 19ـ20.
  3. همان.
  4. همان، ص 31ـ32.
  5. همان.
  6. همان، ص 38.
  7. همان، ص 40ـ41.
  8. همان، ص 41.
  9. عارف ناشناخته، ص 42ـ43.
  10. همان.
  11. متن این دو اعلامیه در جلد سوم «اسناد انقلاب اسلامی»، صفحات 103 و 107 آمده است.
  12. همان، ص 45.
  13. عارف ناشناخته، صادق حسن زاده، ص ۴۵.

منابع


آرشیو عکس و تصویر