منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوالقاسم فرهنگ شیرازی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(منابع)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[اثر آفرینان]]}}
+
{{متوسط}}
 +
'''«ابوالقاسم فرهنگ شیرازی»''' (۱۳۰۹-۱۲۴۲ ق)، خطاط، نگارگر، ادیب، نویسنده و شاعر [[تخلص|متخلص]] به «فرهنگ»، در قرن ۱۳ قمری است. او در شعر، لغت، نجوم، خوشنویسی و نگارگری متبحر بود و آثار متعددی در این زمینه‌ها به جای گذاشت.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = ابوالقاسم فرهنگ شیرازی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۱۲۴۲ قمری
 +
|زادگاه = [[شیراز]]
 +
|وفات =  ۱۳۰۹ قمری
 +
|مدفن = شیراز
 +
|اساتید =  [[وصال شیرازی]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = فرهنگ فرهنگ، دیوان شعر، ذخرالسفاهة علی طب‌ البلاهة، شرح حدائق‌السحر، ترجمه البارع فی احکام النجوم،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
 +
ابوالقاسم فرهنگ در سال ۱۲۴۲ قمری در [[شیراز]] به دنیا آمد. وی چهارمین فرزند [[وصال شیرازی]] سخن‌سرای معروف است که گویا وصال به اشارۀ میرزا ابوالقاسم صامت معروف به میرزای سکوت، وی را ابوالقاسم نامیده است. فرهنگ در آغاز جوانی ادبیات فارسی و عربی و فنون [[خط]] و [[شعر]] را از پدرش وصال آموخت و به تشویق [[قاآنی]] به تحصیل زبان فرانسه پرداخت.
  
'''''ابوالقاسم فرهنگ شیرازی'''''
+
ابوالقاسم فرهنگ را می‌توان یکی از آخرین نمونه‌های تربیت‌یافتگان علمی و ادبی قدیم [[ایران]] به‌شمار آورد، زیرا چنانکه در شرح حالش نوشته‌اند، گذشته از پایگاه والایی که در خوشنویسی داشت، با علوم ادبی، [[ریاضی]]، جفر و رمل هم آشنایی داشت.
  
قرن: 13
+
در این میان شاعری او به لحاظی درخور توجه بیشتری است، زیرا [[شعر]] او با داشتن ویژگیهای ادبی آن روزگار در حقیقت تبلوری از واکنشهای عاطفی شاعر در برابر محیط محسوب می‌شود. وی در ۱۳۰۴ ق. برای معالجه، سفری به فرانسه کرد. او چکامۀ مفصلی در این سفر سروده است که شاید بتوان آن را نخستین واکنش یک شاعر ایرانی دربارۀ «فرنگستان» دانست. این [[قصیده]] حاوی وصف شهر پاریس و ملاحظاتی راجع به طرز حکومت در نظام جمهوری و آمیخته به واژه‌های فرانسوی از باب تفنن است.
  
(1309-1242 ق)
+
مرحوم ابوالقاسم فرهنگ، به دلیل ماده تاریخی که نعمت فسایی در [[مرثیه|رثای]] او سروده: «شافع فرهنگ راد ای دل ابوالقاسم بود»، در سال ۱۳۰۹ ق. درگذشت و در حرم سید میرمحمد بن موسی کاظم علیه‌السلام (برادر [[احمد بن موسی بن جعفر|شاهچراغ]]) مدفون شد.
  
خطاط، ادیب، نویسنده و شاعر، متخلص به فرهنگ. وى چهارمین فرزند وصال شیرازى است. در شیراز به دنیا آمد. در آغاز جوانى به تحصیل علوم ادبى و فنون ریاضى پرداخت. علم جفر و رمل را نیز فراگرفت و زبان فرانسه را به تشویق حكیم قاآنى آموخت.
+
==آثار ادبی و هنری==
  
فرهنگ شاعرى توانا و در آداب سخنورى استاد بود. وى هفت اقلیم را خوش مى‌نوشت و در خط ثلث مهارت خاصى داشت. او در شیراز درگذشت و در حرم سید میرمحمد، برادر شاهچراغ به خاك سپرده شد. از آثار خطى وى: یك نسخه «حدائق السحر» رشید وطواط به خط نسخ و شكسته كتابت خوش با رقم: «حرره العبد الاقل... ابوالقاسم بن... وصال الشاعر...سنه 1278 ثمان و سبعین و مأتین بعد الالف».
+
===شعر و نثر===
 +
آثار ابوالقاسم فرهنگ، او را شاعری سنت‌گرا و تا حدی پیرو گویندگان بزرگ پیشین می‌شناساند. از آن جمله می‌توان از [[قصیده|قصیده‌ای]] نام برد که در آن ضمن شکایت از اهل استیفا و قلم، تلمیح لطیفی به مغایرت نام مزرعۀ خود به نام «هنا» با «حنا» دارد که موجب استرداد آن مزرعه شده است. احتمال می‌رود که این بیتها به پیروی از قصیدۀ معروف «اگر محول کار جهانیان نه قضاست» از [[انوری]]، یا قصیدۀ «گیتی که اولش عدم و آخرش فناست» از [[ظهیر فاریابی]]، سروده شده باشد. چنانکه در [[مسمط|مسمطهای]] او، تأثیر [[منوچهری دامغانی|منوچهری]] به خوبی محسوس است.  
  
دیگر آثار وى: شرح «حدائق السحر» رشید وطواط به طرز چهار مقاله‌ى نظامى عروضى، متجاوز از پانزده هزار بیت: كتاب لغتى به نام «فرهنگ فرهنگ»، شال لغات مصطلحه فارسى، عربى و تركى؛ رساله‌ى «طب البله» یا «سكنجبینیه» در مطایبات؛ شرح و ترجمه‌ى كتاب «بارع»، در علم نجوم بالغ بر ده هزار بیت؛ «دیوان» شعر نزدیك به دوازده هزار بیت به فارسى و عربى.
+
از [[دیوان (شعر)|دیوان]] شعر ابوالقاسم فرهنگ که بالغ بر ۰۰۰‘۱۰ و به قولی حدود ۰۰۰‘۲۰ [[بیت (شعر)|بیت]] فارسی و عربی است، نسخه‌هایی در دست است. قصیده‌ها، [[قطعه (شعر)|قطعه‌ها]] و نمونه‌هایی از شعر او را منابع مختلف نقل کرده‌اند.
  
 +
وی گذشته از دیوان شعر، آثار ادبی دیگری نیز دارد، مانند «ذخرالسفاهة علی طب‌ البلاهة» یا «ذخرالسفه علی طب البله» به نثر، که چون بیتی دربارۀ سکنجبین داشته، به نام «سکنجبینیه» شهرت یافته و چند بار به طبع رسیده است. این کتاب یا رساله، هر چند رساله‌ای است فکاهی و آمیخته به طنز، اما اشارتی به مسائل گوناگونی چون [[فقه]]، [[حدیث]]، موسیقی، هندسه، [[علم عروض|عروض]] و جفر در آن وجود دارد.
 +
 +
یکی از آثار ارزندۀ ابوالقاسم فرهنگ، واژه‌نامه‌ای است با عنوان «فرهنگ فرهنگ» که ظاهراً حدود ۱۲۷۶ ق. تألیف شده است و دو [[نسخه خطی|نسخۀ خطی]] از آن در کتابخانۀ ملی تهران نگاهداری می‌شود. از دیباچۀ این کتاب یا مقدمۀ آن چنین برمی‌آید که ابوالقاسم به لحاظ علاقه به فرهنگ [[ایران]]، سعی کرده است تا آنجا که می‌تواند، از واژه‌های دری و پهلوی گرد آورد و در ضمن، مترادفهای فارسی، ترکی و عربی آنها را، به ترتیب الفبا در ۳۱ باب همراه با واژه‌های ویژه در ۲۹ باب بیاورد. ازاین‌رو وی واژه‌ها را در بابهای بیست‌ و نه ‌گانۀ مذکور برحسب موضوع دسته‌بندی کرده و «اسامی و نامها»، «اسلحۀ حرب»، «اشجار و درختان»، «الوان و رنگها»، و نظایر آنها را شرح داده است.
 +
 +
از آثار دیگر ابوالقاسم فرهنگ، شرح «حدائق‌السحر» رشیدالدین وطواط به شیوۀ چهار مقالۀ نظامی عروضی، متجاوز از پانزده هزار بیت است.
 +
 +
اثر دیگر او، شرح و ترجمۀ «البارع فی احکام النجوم» اثر علی بن ابی الرجال شیبانی قیروانی، در [[علم نجوم]]، که به تشویق معتمدالدوله والی فارس آغاز شده و چون ناتمام مانده بوده، پس از درگذشت ابوالقاسم فرهنگ به وسیلۀ میرزا محمد امین موسوی خراسانی کامل شده است.
 +
 +
همچنین رساله‌ای دربارۀ خاندان وصال به درخواست فسایی مؤلف فارسنامۀ ناصری تألیف کرده بوده است که طبعاً به مصداق اهل البیت بودن، می‌تواند مستند و سودمند باشد.
 +
 +
===خوشنویسی و نگارگری===
 +
برخی ابوالقاسم فرهنگ را در ردۀ استادان خوشنویسی به شمار آورده‌اند. فسایی «بدایع قلم زیبا رقم» او را «نور فزای دیدۀ اولی الابصار» دانسته، [[فرصت شیرازی|فرصت]] خط او را «نیکو» وصف کرده، اعتمادالسلطنه وی را در خوشنویسی «استاد» شمرده است و به گفتۀ معصوم علیشاه وی «از استادان گوی مسابقت ربود». نویسندگان معاصر از این پیش‌تر رفته، او را در کتابت قلم [[خط ثلث|ثلث]]، همتای [[یاقوت مستعصمی]] دانسته‌اند که «هفت قلم» را نیز خوش می‌نوشته و تنها کتابت [[نستعلیق]] او به نیکویی دیگر اقلام خطش نبوده است، اما خود او با فروتنی در شرح حال خویش چنین آورده که: «[[خط نسخ]] و [[خط شکسته نستعلیق|شکسته]] و [[خط تعلیق|تعلیق]] و [[خط ثلث|ثلث]] و [[خط رقاع|رقاع]] را می‌نویسد» و به نگارگری خود نیز اشاره‌ای ندارد. آثار شناخته شدۀ او در خوشنویسی و نگارگری از این قرار است:
 +
 +
'''الف. خوشنویسی:'''
 +
 +
۱. کتابت شرح قصیدۀ اشکنوانیه (مختصر و ناقص)، به قلم نسخ و تاریخ کتابت ۱۲۶۴ ق، موجود در کتابخانۀ [[آستان قدس رضوی]]؛
 +
 +
۲. کتابت خواص السور، در حاشیۀ یک جلد [[قرآن|کلام‌الله مجید]] (به خط پدرش میرزا کوچک وصال در ۱۲۶۰ ق) به قلمهای نسخ، شکسته، نستعلیق، رقاع و شکسته تعلیق کتابت خفی عالی با رقم «ابوالقاسم ابن الوصال» در ۱۲۷۲ یا ۱۲۷۳ ق؛
 +
 +
۳. دیوان اشعار شاعر به قلم نستعلیق خوش که در کتابخانۀ ذکاءالملک فروغی نگاهداری می‌شده است و از محل کنونی آن اطلاعی دردست نیست؛
 +
 +
۴. رسالۀ ذخر السفاهة علی طب البلاهة، تاریخ کتابت ۱۲۷۸ ق؛
 +
 +
۵. حدائق‌السحر رشید وطواط به قلم نسخ کتابت [و] شکسته کتابت خوش، با رقم: «حرّره العبد الاقل... ابوالقاسم بن... وصال الشاعر... سنة ثمان و سبعین و مأتین بعد الالف، ۱۲۷۸»؛
 +
 +
۶. کتابت ۴ بیت شعر عربی به قلم نسخ از ۸ بیتی که وقار به فارسی و عربی در رثا و ماده تاریخ مرگ داوری (۱۲۸۳ ق) سروده و بر سنگ قبر وی منقور است و هم‌اکنون در موزۀ [[احمد بن موسی بن جعفر|احمد بن موسی]] (شاهچراغ) نگاهداری می‌شود؛
 +
 +
۷. فرهنگ فرهنگ، به قلم نستعلیق خوش با رقم «ابوالقاسم فرهنگ ابن الوصال» و تاریخ کتابت ۱۲۹۴ ق. در کتابخانۀ ملی تهران. این نسخۀ نفیس برای فرهاد میرزا معتمدالدوله، والی فارس نوشته شده و به او تقدیم شده است؛
 +
 +
۸. یک قطعه مشق به اقلام ثلث، نسخ، رقاع، تعلیق و شکسته به تاریخ ۱۳۰۴ ق. در یک مجموعۀ خصوصی در تهران؛
 +
 +
۹. قطعاتی به قلم شکسته کتابت خوش در مرقع داوری، در کتابخانۀ پیشین سلطنتی تهران؛
 +
 +
۱۰. بخش کتابت شده به قلم نسخ کتاب عشرۀ کامله اثر وقار شیرازی را نیز به فرهنگ نسبت داده‌اند؛
 +
 +
۱۱. از کتابت چند جلد کلام‌الله مجید به خط وی نیز یاد شده که نشانی از آنها در دست نیست.
 +
 +
'''ب. نگارگری:'''
 +
 +
۱. یک مجلس از حدود ۷۳ مجلس آبرنگ شاهنامۀ داوری با رقم «فرهنگ بن وصال» و تاریخ ۱۲۷۲ ق. در موزۀ رضا عباسی تهران؛
 +
 +
۲. تک‌چهرۀ سیاه قلم از یک شاهزادۀ جوان قاجار با کلاه بلند و رقم «عمل کمترین بندگان ابوالقاسم شهر صفر سنۀ ۱۲۸۰» (با حروف لاتین) در یک مجموعۀ خصوصی در تهران؛
 +
 +
۳. شبیه وصال شیرازی با عبا و عمامه در حالی که به دو متکا تکیه داده و در پیش او یک صندوقچه و چند جلد کتاب قرار دارد، با رقم «شبیه مرحوم وصال شیرازی است کتبه ابوالقاسم» (با حروف لاتین)؛
 +
 +
۴. تصویر آبرنگ یکی از رجال عصر قاجار با کلاه بلند و قبا و کلیچه که کتابی در دست دارد. بدون رقم نگارگر در یک مجموعۀ خصوصی در تهران؛
 +
 +
۵. نسخۀ اصلی رسالۀ ذخر السفاهة نیز مصور بوده است.
 +
 +
بررسی آثار خطی موجود و معرفی شدۀ ابوالقاسم فرهنگ نشان می‌دهد که وی از قطعه‌نویسی پرهیز داشته و بیشتر به کتابت تألیفات خود می‌پرداخته و در کتابت اقلام گوناگون ازجمله قلم نستعلیق کتابت توانا بوده است.
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج4، ص289.
+
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225004/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF "ابوالقاسم فرهنگ"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی].
 
+
*[[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج۴، ص۲۸۹.
[[رده:خطاطان]]
+
{{سنجش کیفی
[[رده:ادیبان]]
+
|سنجش=شده
[[رده:شعرای پارسی گو]]
+
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= متوسط
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
 +
[[رده:هنرمندان مسلمان]][[رده:خطاطان]]
 +
[[رده:ادیبان]][[رده:لغت شناسان]][[رده:نقاشان]]
 +
[[رده:شعرای پارسی گو]][[رده:شعرای پارسی گوی قرن سیزدهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۹

«ابوالقاسم فرهنگ شیرازی» (۱۳۰۹-۱۲۴۲ ق)، خطاط، نگارگر، ادیب، نویسنده و شاعر متخلص به «فرهنگ»، در قرن ۱۳ قمری است. او در شعر، لغت، نجوم، خوشنویسی و نگارگری متبحر بود و آثار متعددی در این زمینه‌ها به جای گذاشت.

نام کامل ابوالقاسم فرهنگ شیرازی
زادروز ۱۲۴۲ قمری
زادگاه شیراز
وفات ۱۳۰۹ قمری
مدفن شیراز

Line.png

اساتید

وصال شیرازی،...


آثار

فرهنگ فرهنگ، دیوان شعر، ذخرالسفاهة علی طب‌ البلاهة، شرح حدائق‌السحر، ترجمه البارع فی احکام النجوم،...

زندگی‌نامه

ابوالقاسم فرهنگ در سال ۱۲۴۲ قمری در شیراز به دنیا آمد. وی چهارمین فرزند وصال شیرازی سخن‌سرای معروف است که گویا وصال به اشارۀ میرزا ابوالقاسم صامت معروف به میرزای سکوت، وی را ابوالقاسم نامیده است. فرهنگ در آغاز جوانی ادبیات فارسی و عربی و فنون خط و شعر را از پدرش وصال آموخت و به تشویق قاآنی به تحصیل زبان فرانسه پرداخت.

ابوالقاسم فرهنگ را می‌توان یکی از آخرین نمونه‌های تربیت‌یافتگان علمی و ادبی قدیم ایران به‌شمار آورد، زیرا چنانکه در شرح حالش نوشته‌اند، گذشته از پایگاه والایی که در خوشنویسی داشت، با علوم ادبی، ریاضی، جفر و رمل هم آشنایی داشت.

در این میان شاعری او به لحاظی درخور توجه بیشتری است، زیرا شعر او با داشتن ویژگیهای ادبی آن روزگار در حقیقت تبلوری از واکنشهای عاطفی شاعر در برابر محیط محسوب می‌شود. وی در ۱۳۰۴ ق. برای معالجه، سفری به فرانسه کرد. او چکامۀ مفصلی در این سفر سروده است که شاید بتوان آن را نخستین واکنش یک شاعر ایرانی دربارۀ «فرنگستان» دانست. این قصیده حاوی وصف شهر پاریس و ملاحظاتی راجع به طرز حکومت در نظام جمهوری و آمیخته به واژه‌های فرانسوی از باب تفنن است.

مرحوم ابوالقاسم فرهنگ، به دلیل ماده تاریخی که نعمت فسایی در رثای او سروده: «شافع فرهنگ راد ای دل ابوالقاسم بود»، در سال ۱۳۰۹ ق. درگذشت و در حرم سید میرمحمد بن موسی کاظم علیه‌السلام (برادر شاهچراغ) مدفون شد.

آثار ادبی و هنری

شعر و نثر

آثار ابوالقاسم فرهنگ، او را شاعری سنت‌گرا و تا حدی پیرو گویندگان بزرگ پیشین می‌شناساند. از آن جمله می‌توان از قصیده‌ای نام برد که در آن ضمن شکایت از اهل استیفا و قلم، تلمیح لطیفی به مغایرت نام مزرعۀ خود به نام «هنا» با «حنا» دارد که موجب استرداد آن مزرعه شده است. احتمال می‌رود که این بیتها به پیروی از قصیدۀ معروف «اگر محول کار جهانیان نه قضاست» از انوری، یا قصیدۀ «گیتی که اولش عدم و آخرش فناست» از ظهیر فاریابی، سروده شده باشد. چنانکه در مسمطهای او، تأثیر منوچهری به خوبی محسوس است.

از دیوان شعر ابوالقاسم فرهنگ که بالغ بر ۰۰۰‘۱۰ و به قولی حدود ۰۰۰‘۲۰ بیت فارسی و عربی است، نسخه‌هایی در دست است. قصیده‌ها، قطعه‌ها و نمونه‌هایی از شعر او را منابع مختلف نقل کرده‌اند.

وی گذشته از دیوان شعر، آثار ادبی دیگری نیز دارد، مانند «ذخرالسفاهة علی طب‌ البلاهة» یا «ذخرالسفه علی طب البله» به نثر، که چون بیتی دربارۀ سکنجبین داشته، به نام «سکنجبینیه» شهرت یافته و چند بار به طبع رسیده است. این کتاب یا رساله، هر چند رساله‌ای است فکاهی و آمیخته به طنز، اما اشارتی به مسائل گوناگونی چون فقه، حدیث، موسیقی، هندسه، عروض و جفر در آن وجود دارد.

یکی از آثار ارزندۀ ابوالقاسم فرهنگ، واژه‌نامه‌ای است با عنوان «فرهنگ فرهنگ» که ظاهراً حدود ۱۲۷۶ ق. تألیف شده است و دو نسخۀ خطی از آن در کتابخانۀ ملی تهران نگاهداری می‌شود. از دیباچۀ این کتاب یا مقدمۀ آن چنین برمی‌آید که ابوالقاسم به لحاظ علاقه به فرهنگ ایران، سعی کرده است تا آنجا که می‌تواند، از واژه‌های دری و پهلوی گرد آورد و در ضمن، مترادفهای فارسی، ترکی و عربی آنها را، به ترتیب الفبا در ۳۱ باب همراه با واژه‌های ویژه در ۲۹ باب بیاورد. ازاین‌رو وی واژه‌ها را در بابهای بیست‌ و نه ‌گانۀ مذکور برحسب موضوع دسته‌بندی کرده و «اسامی و نامها»، «اسلحۀ حرب»، «اشجار و درختان»، «الوان و رنگها»، و نظایر آنها را شرح داده است.

از آثار دیگر ابوالقاسم فرهنگ، شرح «حدائق‌السحر» رشیدالدین وطواط به شیوۀ چهار مقالۀ نظامی عروضی، متجاوز از پانزده هزار بیت است.

اثر دیگر او، شرح و ترجمۀ «البارع فی احکام النجوم» اثر علی بن ابی الرجال شیبانی قیروانی، در علم نجوم، که به تشویق معتمدالدوله والی فارس آغاز شده و چون ناتمام مانده بوده، پس از درگذشت ابوالقاسم فرهنگ به وسیلۀ میرزا محمد امین موسوی خراسانی کامل شده است.

همچنین رساله‌ای دربارۀ خاندان وصال به درخواست فسایی مؤلف فارسنامۀ ناصری تألیف کرده بوده است که طبعاً به مصداق اهل البیت بودن، می‌تواند مستند و سودمند باشد.

خوشنویسی و نگارگری

برخی ابوالقاسم فرهنگ را در ردۀ استادان خوشنویسی به شمار آورده‌اند. فسایی «بدایع قلم زیبا رقم» او را «نور فزای دیدۀ اولی الابصار» دانسته، فرصت خط او را «نیکو» وصف کرده، اعتمادالسلطنه وی را در خوشنویسی «استاد» شمرده است و به گفتۀ معصوم علیشاه وی «از استادان گوی مسابقت ربود». نویسندگان معاصر از این پیش‌تر رفته، او را در کتابت قلم ثلث، همتای یاقوت مستعصمی دانسته‌اند که «هفت قلم» را نیز خوش می‌نوشته و تنها کتابت نستعلیق او به نیکویی دیگر اقلام خطش نبوده است، اما خود او با فروتنی در شرح حال خویش چنین آورده که: «خط نسخ و شکسته و تعلیق و ثلث و رقاع را می‌نویسد» و به نگارگری خود نیز اشاره‌ای ندارد. آثار شناخته شدۀ او در خوشنویسی و نگارگری از این قرار است:

الف. خوشنویسی:

۱. کتابت شرح قصیدۀ اشکنوانیه (مختصر و ناقص)، به قلم نسخ و تاریخ کتابت ۱۲۶۴ ق، موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی؛

۲. کتابت خواص السور، در حاشیۀ یک جلد کلام‌الله مجید (به خط پدرش میرزا کوچک وصال در ۱۲۶۰ ق) به قلمهای نسخ، شکسته، نستعلیق، رقاع و شکسته تعلیق کتابت خفی عالی با رقم «ابوالقاسم ابن الوصال» در ۱۲۷۲ یا ۱۲۷۳ ق؛

۳. دیوان اشعار شاعر به قلم نستعلیق خوش که در کتابخانۀ ذکاءالملک فروغی نگاهداری می‌شده است و از محل کنونی آن اطلاعی دردست نیست؛

۴. رسالۀ ذخر السفاهة علی طب البلاهة، تاریخ کتابت ۱۲۷۸ ق؛

۵. حدائق‌السحر رشید وطواط به قلم نسخ کتابت [و] شکسته کتابت خوش، با رقم: «حرّره العبد الاقل... ابوالقاسم بن... وصال الشاعر... سنة ثمان و سبعین و مأتین بعد الالف، ۱۲۷۸»؛

۶. کتابت ۴ بیت شعر عربی به قلم نسخ از ۸ بیتی که وقار به فارسی و عربی در رثا و ماده تاریخ مرگ داوری (۱۲۸۳ ق) سروده و بر سنگ قبر وی منقور است و هم‌اکنون در موزۀ احمد بن موسی (شاهچراغ) نگاهداری می‌شود؛

۷. فرهنگ فرهنگ، به قلم نستعلیق خوش با رقم «ابوالقاسم فرهنگ ابن الوصال» و تاریخ کتابت ۱۲۹۴ ق. در کتابخانۀ ملی تهران. این نسخۀ نفیس برای فرهاد میرزا معتمدالدوله، والی فارس نوشته شده و به او تقدیم شده است؛

۸. یک قطعه مشق به اقلام ثلث، نسخ، رقاع، تعلیق و شکسته به تاریخ ۱۳۰۴ ق. در یک مجموعۀ خصوصی در تهران؛

۹. قطعاتی به قلم شکسته کتابت خوش در مرقع داوری، در کتابخانۀ پیشین سلطنتی تهران؛

۱۰. بخش کتابت شده به قلم نسخ کتاب عشرۀ کامله اثر وقار شیرازی را نیز به فرهنگ نسبت داده‌اند؛

۱۱. از کتابت چند جلد کلام‌الله مجید به خط وی نیز یاد شده که نشانی از آنها در دست نیست.

ب. نگارگری:

۱. یک مجلس از حدود ۷۳ مجلس آبرنگ شاهنامۀ داوری با رقم «فرهنگ بن وصال» و تاریخ ۱۲۷۲ ق. در موزۀ رضا عباسی تهران؛

۲. تک‌چهرۀ سیاه قلم از یک شاهزادۀ جوان قاجار با کلاه بلند و رقم «عمل کمترین بندگان ابوالقاسم شهر صفر سنۀ ۱۲۸۰» (با حروف لاتین) در یک مجموعۀ خصوصی در تهران؛

۳. شبیه وصال شیرازی با عبا و عمامه در حالی که به دو متکا تکیه داده و در پیش او یک صندوقچه و چند جلد کتاب قرار دارد، با رقم «شبیه مرحوم وصال شیرازی است کتبه ابوالقاسم» (با حروف لاتین)؛

۴. تصویر آبرنگ یکی از رجال عصر قاجار با کلاه بلند و قبا و کلیچه که کتابی در دست دارد. بدون رقم نگارگر در یک مجموعۀ خصوصی در تهران؛

۵. نسخۀ اصلی رسالۀ ذخر السفاهة نیز مصور بوده است.

بررسی آثار خطی موجود و معرفی شدۀ ابوالقاسم فرهنگ نشان می‌دهد که وی از قطعه‌نویسی پرهیز داشته و بیشتر به کتابت تألیفات خود می‌پرداخته و در کتابت اقلام گوناگون ازجمله قلم نستعلیق کتابت توانا بوده است.

منابع