منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جبن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(چند روایت در مذمت ترس)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
یکی از رذایل اخلاقی که ناشی از تفریط در قوه ی غضب است، ترس (جبن)<ref> مراد از آن، ترس نامعقول است نه معقول.</ref> می باشد  که عبارت است از اين كه در مواردى كه مثلا اولى انتقام است هيچ جنبشى و حركتى نكند. جبن از مهلكات بزرگ است و آدمى به سبب آن دچار صفات مذمومى مانند خوارى نفس و ذلت و ناگوارى زندگى مى‌شود و مردم در جان و مال او طمع مى‌كنند و در كارهاى خود بى‌ثبات و تنبل و راحت طلب مى‌گردد.
+
یکی از رذایل اخلاقی که ناشی از تفریط در قوه‌ی [[غضب]] است، جُبن (ترس) می باشد،<ref> مراد از آن، ترس نامعقول است نه معقول.</ref> که عبارت است از اين كه در مواردى كه مثلا اولى انتقام است، هيچ جنبشى و حركتى نكند. قوه غضب در همه موجود است، ولى در بعضى از افراد ضعف و نقص مى‌يابد و در آنها جبن پديدار مى‌گردد.  
  
و از اين رو از همه سعادت ها باز مى‌ماند و ستمكاران دست تجاوز بر او مى‌گشايند و انواع رسوائی ها را درباره خود و اهل خود تحمل مى‌كند و دشنام ها و تهمت هاى ناروا را مى‌شنود و نسبت‌ به آنچه موجب ننگ و رسوائى است ‌بى‌مبالات مى‌شود و مقاصد و امور مهم خود را مهمل و معطل مى‌گذارد ولذا در شريعت از آن نكوهش شده است.
+
جُبن از مهلكات بزرگ است و آدمى به سبب آن دچار صفات مذمومى مانند خوارى و [[ذلت نفس]] و ناگوارى زندگى مى‌شود و مردم در جان و مال او طمع مى‌كنند و در كارهاى خود بى‌ثبات و تنبل و راحت طلب مى‌گردد. از اين رو از همه سعادت ها باز مى‌ماند و ستمكاران دست تجاوز بر او مى‌گشايند و انواع رسوائی ها را درباره خود و اهل خود تحمل مى‌كند و دشنام ها و تهمت هاى ناروا را مى‌شنود و نسبت‌ به آنچه موجب ننگ و رسوائى است ‌بى‌مبالات مى‌شود و مقاصد و امور مهم خود را مهمل و معطل مى‌گذارد ولذا در شريعت از آن نكوهش شده است.
  
و علاج آن - بعد از این که نفس را از مهلک بودن جبن و این که نوعی نقص است آگاه کرد - اين است كه انگيزه‌هاى غضب را در آنچه جبن به سبب آنها پديد مى‌آيد، تحريك كند.
+
و علاج آن - بعد از این که نفس را از مهلک بودن جبن و این که نوعی نقص است آگاه کرد - اين است كه انگيزه‌هاى غضب را در آنچه جبن به سبب آنها پديد مى‌آيد، تحريك كند. از حكما نقل شده است كه خود را در معرض مخاطرات شديد قرار می دادند تا ترسشان از بین برود. مورد دیگری كه براى معالجه ترس سودمند است اين است كه با كسانى كه خود را از شرّ و دشمنى او ايمن مى‌دانند وضع مخاصمه بگيرد تا نيروى غضب او تحريك شود و هنگامی که در [[نفس]] او ملكه [[شجاعت]] حاصل شد، آنگاه خويش را از اين كه تجاوز كند و دچار افراط شود نگاه دارد.
  
قوه غضب در همه موجود است ولى در بعضى از افراد ضعف و نقص مى‌يابد و در آنها جبن پديدار مى‌گردد. از حكما نقل شده است كه خود را در معرض مخاطرات شديد قرار می دادند تا ترسشان از بین برود. مرد دیگری كه براى معالجه ترس سودمند است اين است كه با كسانى كه خود را از شر و دشمنى او ايمن مى‌دانند وضع مخاصمه بگيرد تا نيروى غضب او تحريك شود و هنگامی که در نفس او ملكه شجاعت حاصل شد آنگاه خويش را از اين كه تجاوز كند و دچار افراط شود نگاه دارد.
+
==روایاتی در مذمت ترس==
  
==چند روایت در مذمت ترس==
+
*در [[حدیث|حديثی]] از [[امام حسن]] عليه السلام در تعريف جبن، می خوانيم: {{متن حدیث|قيل فما الجبن قال الجرأة علی الصديق والنكول عن العدو}}؛ ترسو بودن آن است كه در برابر دوستان جسور و در برابر دشمنان ناتوان باشی! <ref>[[تحف العقول]]، ص225</ref>
  
* در حديثی از [[امام حسن]] مجتبی عليه السلام در تعريف جبن، می خوانيم: {{متن حدیث|قيل فما الجبن قال الجرأة علی الصديق والنكول عن العدو}}؛ ترسو بودن آن است كه در برابر دوستان جسور و در برابر دشمنان ناتوان باشی! <ref>[[تحف العقول]]، ص225</ref>
+
*[[امام باقر]] عليه السلام فرمودند:{{متن حدیث|...وَلَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً وَ لَاحَرِيصاً و َلَاشَحِيحاً؛ }}؛ انسان باايمان نه ترسو است و نه حريص و نه بخيل! <ref>[[وسائل الشيعة]]، ج9، ص40</ref>
  
* [[امام باقر]] عليه السلام فرمودند:{{متن حدیث|...وَلَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً وَ لَاحَرِيصاً و َلَاشَحِيحاً؛ انسان باايمان}}؛ نه ترسو است و نه حريص و نه بخيل! <ref>[[وسائل الشيعة]]، ج9، ص40</ref>
+
*[[امام علی علیه السلام|اميرالمؤمنین]] عليه السلام فرمودند:{{متن حدیث|الجبن و الحرص والبخل غرائز سوء يجمعها سوء الظن بالله سبحانه}}؛ ترس و حرص و بخل، صفات زشتی است كه در [[سوء ظن|سوءظن]] به خداوند سبحان خلاصه می شود! <ref>[[غررالحكم]]، ص292</ref>
 +
*اميرالمؤمنین عليه السلام فرمودند:{{متن حدیث|لاتشركن فی رأيك جبانا يضعفك عن الامر الامور و يعظم عليك ما ليس بعظيم}}؛ هرگز با انسان ترسو، مشورت نكن؛ چرا كه تو را از كارهای مهم باز می دارد و موضوعات كوچك را در نظر تو بزرگ جلوه می دهد! <ref>غررالحكم، ص442</ref>
  
* اميرالمؤمنین عليه السلام فرمودند:{{متن حدیث|الجبن و الحرص والبخل غرائز سوء يجمعها سوء الظن بالله سبحانه}}؛ (ترس و حرص و بخل، صفات زشتی است كه در [[سوءظن]] به خداوند سبحان خلاصه می شود!). <ref>[[غررالحكم]]، ص292</ref>
+
*[[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلی الله عليه و آله فرمود:{{متن حدیث|... مَنْ أَحَسَّ مِنْ نَفْسِهِ جُبْناً فَلَا يَغْزُ}}؛ كسی كه در خود، ترسی احساس می كند، در جنگ شركت نكند! <ref>[[مستدرك الوسائل]]، ج11، ص125</ref>
* اميرالمؤمنین عليه السلام فرمودند:{{متن حدیث|لاتشركن فی رأيك جبانا يضعفك عن الامر الامور و يعظم عليك ما ليس بعظيم}}؛ هرگز با انسان ترسو، مشورت نكن؛ چرا كه تو را از كارهای مهم باز می دارد و موضوعات كوچك را در نظر تو، بزرگ جلوه می دهد! <ref>غررالحكم، ص442</ref>
 
 
 
* رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمود:{{متن حدیث|... مَنْ أَحَسَّ مِنْ نَفْسِهِ جُبْناً فَلَا يَغْزُ}}؛ كسی كه در خود، ترسی احساس می كند، در جنگ شركت نكند! <ref>[[مستدرك الوسائل]]، ج11، ص125</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* [http://www.downloadbook.org/maasumin/np/tarsou.HTM سایت دانلود بوک، بخش با معصومین، مقاله ترس، نوشته ی جمعی از پژوهشگران]
+
*[http://www.downloadbook.org/maasumin/np/tarsou.HTM سایت دانلود بوک، بخش با معصومین، مقاله ترس، نوشته ی جمعی از پژوهشگران]
* ج‍لال‌ال‍دی‍ن‌ م‍ج‍ت‍ب‍وی‌، علم اخلاق اسلامی، (ترج‍م‍ه‌ ک‍ت‍اب‌ ج‍ام‍ع‌ ال‍س‍ع‍ادة/ ت‍ال‍ی‍ف‌ م‍ه‍دی‌ ن‍راق‍ی‌).
+
*ج‍لال‌ال‍دی‍ن‌ م‍ج‍ت‍ب‍وی‌، علم اخلاق اسلامی، (ترج‍م‍ه‌ ک‍ت‍اب‌ ج‍ام‍ع‌ ال‍س‍ع‍ادة/ ت‍ال‍ی‍ف‌ م‍ه‍دی‌ ن‍راق‍ی‌).
  
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]

نسخهٔ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۴

یکی از رذایل اخلاقی که ناشی از تفریط در قوه‌ی غضب است، جُبن (ترس) می باشد،[۱] که عبارت است از اين كه در مواردى كه مثلا اولى انتقام است، هيچ جنبشى و حركتى نكند. قوه غضب در همه موجود است، ولى در بعضى از افراد ضعف و نقص مى‌يابد و در آنها جبن پديدار مى‌گردد.

جُبن از مهلكات بزرگ است و آدمى به سبب آن دچار صفات مذمومى مانند خوارى و ذلت نفس و ناگوارى زندگى مى‌شود و مردم در جان و مال او طمع مى‌كنند و در كارهاى خود بى‌ثبات و تنبل و راحت طلب مى‌گردد. از اين رو از همه سعادت ها باز مى‌ماند و ستمكاران دست تجاوز بر او مى‌گشايند و انواع رسوائی ها را درباره خود و اهل خود تحمل مى‌كند و دشنام ها و تهمت هاى ناروا را مى‌شنود و نسبت‌ به آنچه موجب ننگ و رسوائى است ‌بى‌مبالات مى‌شود و مقاصد و امور مهم خود را مهمل و معطل مى‌گذارد ولذا در شريعت از آن نكوهش شده است.

و علاج آن - بعد از این که نفس را از مهلک بودن جبن و این که نوعی نقص است آگاه کرد - اين است كه انگيزه‌هاى غضب را در آنچه جبن به سبب آنها پديد مى‌آيد، تحريك كند. از حكما نقل شده است كه خود را در معرض مخاطرات شديد قرار می دادند تا ترسشان از بین برود. مورد دیگری كه براى معالجه ترس سودمند است اين است كه با كسانى كه خود را از شرّ و دشمنى او ايمن مى‌دانند وضع مخاصمه بگيرد تا نيروى غضب او تحريك شود و هنگامی که در نفس او ملكه شجاعت حاصل شد، آنگاه خويش را از اين كه تجاوز كند و دچار افراط شود نگاه دارد.

روایاتی در مذمت ترس

  • در حديثی از امام حسن عليه السلام در تعريف جبن، می خوانيم: قيل فما الجبن قال الجرأة علی الصديق والنكول عن العدو؛ ترسو بودن آن است كه در برابر دوستان جسور و در برابر دشمنان ناتوان باشی! [۲]
  • امام باقر عليه السلام فرمودند:...وَلَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً وَ لَاحَرِيصاً و َلَاشَحِيحاً؛ ؛ انسان باايمان نه ترسو است و نه حريص و نه بخيل! [۳]
  • اميرالمؤمنین عليه السلام فرمودند:الجبن و الحرص والبخل غرائز سوء يجمعها سوء الظن بالله سبحانه؛ ترس و حرص و بخل، صفات زشتی است كه در سوءظن به خداوند سبحان خلاصه می شود! [۴]
  • اميرالمؤمنین عليه السلام فرمودند:لاتشركن فی رأيك جبانا يضعفك عن الامر الامور و يعظم عليك ما ليس بعظيم؛ هرگز با انسان ترسو، مشورت نكن؛ چرا كه تو را از كارهای مهم باز می دارد و موضوعات كوچك را در نظر تو بزرگ جلوه می دهد! [۵]
  • رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمود:... مَنْ أَحَسَّ مِنْ نَفْسِهِ جُبْناً فَلَا يَغْزُ؛ كسی كه در خود، ترسی احساس می كند، در جنگ شركت نكند! [۶]

پانویس

  1. مراد از آن، ترس نامعقول است نه معقول.
  2. تحف العقول، ص225
  3. وسائل الشيعة، ج9، ص40
  4. غررالحكم، ص292
  5. غررالحكم، ص442
  6. مستدرك الوسائل، ج11، ص125

منابع